واکاوی سازگاری شغلی معلمان ابتدایی در دوره پاندمی کرونا با رویکرد نظریه موقعیتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه های نوین تربیتی دوره ۲۰ بهار ۱۴۰۳شماره ۱
145 - 159
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف واکاوی فرایند سازگاری شغلی معلمان ابتدایی در دوره پاندمی کرونا صورت گرفت. برای انجام پژوهش، رویکرد کیفی و روش نظریه موقعیتی مبتنی بر طرح نظام مند اشتراوس و کوربین (۲۰۱۵) استفاده شد. میدان پژوهش شامل معلمان ابتدایی شهرستان قشم بود که برای گردآوری داده ها، مصاحبه های نیمه ساختاریافته با اطلاع رسان ها صورت گرفت. ملاک انتخاب اطلاع رسان ها داشتن حداقل سه سال سابقه تدریس و تجربه تدریس در آموزش حضوری در زمان قبل از کرونا و راهبرد نمونه گیری در پژوهش حاضر، نمونه گیری نظریه ای و در دسترس بود که در نهایت ۱۸ مصاحبه نیمه ساختاریافته انجام شد. تحلیل داده ها در سه مرحله کدگذاری باز، محوری و گزینشی صورت گرفت و نظریه مستخرج از یافته ها پیرامون مقوله "جهت گیری های ناسازوار ذی نفعان" ایجاد گردید. نظریه مستخرج از یافته ها با استفاده چهار ملاک گوبا و لینکلن شامل قابلیت اعتماد، اطمینان پذیری، تأییدپذیری و انتقال پذیری مورد بازبینی قرار گرفت. طبق یافته ها، جهت گیری های ناسازوار ذی نفعان نسبت به آموزش مجازی به طور عمده به ماهیت و کارکردهای آن مرتبط نیست، بلکه بیشتر تحت تأثیر شرایط و بستر ارائه آموزش مجازی می باشد. به گونه ای که بیشتر معلمان جهت انطباق با آموزش مجازی اقدامات ضد و نقیضی انجام داده بودند. به همین دلیل بیشتر معلمان میزانی از نشانه های سازگاری و ناسازگاری را تجربه کرده بودند. یافته ها نشان می دهد آنچه فرایند سازگاری شغلی معلمان را تسهیل می نمود، مهارت خودارزیابی است؛ لذا ضرورت دارد معلمان ابتدایی جهت سازگار نمودن خود با آموزش مجازی مهارت خودارزیابی از طریق واکاوی انتظارات و مشکلاتی که دانش آ موزان و والدین آنها در آموزش مجازی با آن مواجه هستند را در خود تقویت نمایند.