فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۱ تا ۸۰ مورد از کل ۳۹۷ مورد.
حوزه های تخصصی:
طرح مساله: اعتیاد به صورت مستقیم و غیر مستقیم از طریق وابسته نمودن فرد به مصرف مواد مخدر، تزلزل بنیادهای اخلاقی را در پی دارد که از جمله این پیامدها افزایش جرم ، جنایت و خشونت است. بی شک قربانیان این مشکلات در درجه اول افراد خانواده و نزدیکان مبتلایان است که آن ها را خواسته یا ناخواسته با این پیامد ها مواجه می سازد.
روش: پژوهش حاضر در چارچوب مطالعات پس رویدادی و به صورت مقطعی با هدف تعیین آسیبهای شخصی – ارتباطی زنانی که همسران آن ها مبتلا به اختلال وابستگی به مواد بودند از طریق فراهم ساختن امکان مقایسه آن ها با زنانی که همسرانشان هیچگونه ابتلایی به اعتیاد نداشتند انجام شد. آزمودنیهای پژوهش را 186 زن دارای همسر معتاد(با میانگین سنی 36 و انحراف معیار 9 سال) ،یعنی همسر کسانی که به دلیل مصرف مواد حداقل یک بار تحت درمان اعتیاد قرار گرفته و به منظور دریافت کمکهای حرفه ای(آذرماه الی ااسفند ماه1386) به مراکز درمان سرپایی اعتیاد شهر تهران مراجعه کرده بودند و 173 زن دارای همسر غیر معتاد(با میانگین سنی 35 و انحراف معیار 8 سال) از بین زنان اقوام،همسایگان و دوستان گروه مورد تشکیل می دادند.آزمودنیهای هر دو گروه برای ورود به مطالعه و اطمینان از مطابقت با ملاکهای ورود و خروج پژوهش مورد مصاحبه بالینی قرار گرفتند.
داده های پژوهش با استفاده از پرسشنامه نیمرخ مشکلات شخصی-ارتباطی(استراس و همکاران،1999 )، و پرسشنامه محقق ساخته برای برخی متغیر های دموگرافیک جمع آوری شد.
یافته ها: داده ها تفاوت دو گروه را در همه زیر مقیاسهای پرسشنامه نیمرخ مشکلات شخصی – ارتباطی به غیر از زیر مقیاس حسادت نشان داد. مقایسه مشکلات شخصی-ارتباطی دو گروه از طریق تحلیل نیمرخها نشانگر تفاوت دو گروه بود.به این معنی که مشکلات شخصی مانند نشانگان ویژگیهای شخصیت ضد اجتماعی و مرزی ،نشانگان افسردگی و استرس ،احساس خصومت وگرایشات خشونت بار ، تجربه آزار و.مورد غفلت قرار داشتن به طور معنا دار در زنان دارای همسر معتاد بیشتر بود . همینطور برای مشکلات ارتباطی، تفاوت ها به وجود تعارض، آشفتگی ارتباطی، ضعف مدیریت خشم ،کنترل خود وتعهد ارتباطی(به ویژه با همسر)و اسناد منفی در گروه زنان دارای همسر معتاد حکایت داشت.
نتیجه گیری: زنان دارای همسر معتاد به گونه معنی داری از مشکلات شخصی و ارتباطی نیشتری در مقایسه با گروه شاهد رنج می بردند و هرگونه برنامه توانبخشی مبتنی بر خانواده و همسران مبتلایان به اعتیاد باید به ابعاد آسیب های شخصی – ارتباطی بویژه خشونت در روابط بین فردی و خانواده این افراد توجه داشته باشد.
اثربخشی زوج درمانی رفتاری ارتباطی برنشتاین بر تعارضات زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: رویکردهای مختلفی در زمینه زوج درمانی وجود دارد که محققان خانواده درمانی در طول سال ها به دنبال سنجش اعتبار و کارایی آنها بوده اند. یکی از این رویکردها، رویکرد رفتاری- ارتباطی برنشتاین است. بر این اساس پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی زوج درمانی رفتاری- ارتباطی برنشتاین بر تعارضات زناشویی زوج های شهر اهواز مورد بررسی قرار گرفت.
روش: جامعه آماری این پژوهش کلیه زوج های شهر اهواز می باشند که به فراخوان محقق برای کاهش تعارضات زناشویی پاسخ داده اند. نمونه این پژوهش را تعداد 28 زوج تشکیل می دهند که نمره آنها در تعارضات زناشویی بالاتر از یک انحراف معیار از میانگین جامعه بود. نمونه انتخاب شده با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی به دو گروه آزمایش و کنترل گمارده شدند. به علاوه زوج ها می بایستی حداقل دو سال از ازدواجشان گذشته و دارای حداقل یک فرزند نیز باشند. ابزار مورد استفاده در این پژوهش پرسشنامه تعارضات زناشویی بود. طرح پژوهشی، طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. ابتدا بر روی هر دو گروه پیش آزمون اجرا گردید، سپس مداخله آزمایشی (زوج درمانی رفتاری- ارتباطی برنشتاین) در طی 8 جلسه 2 ساعته به صورت یک جلسه در هر هفته به اجرا در آمد و پس از اتمام برنامه درمانی پس آزمون اجرا گردید.
یافته ها: نتایج تحلیل فرضیه ها با استفاده از روش آماری تحلیل کواریانس تک متغیری و چند متغیری نشان داد که زوج درمانی رفتاری- ارتباطی برنشتاین باعث کاهش تعارضات زناشویی و مؤلفه های آن، شده است.
نتیجه گیری: نتایج پژوهش حاضر نشان می دهد که زوج درمانی به شیوه رفتاری- ارتباطی برنشتاین بر کاهش تعارضات زناشویی و مؤلفه های آن، مؤثر است.
بررسی روابط ساده و چندگانه نگرش مذهبی، خوشبینی و سبکهای دلبستگی با رضایت زناشویی در دانشجویان مرد متاهل دانشگاه شهید چمران اهواز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این تحقیق بررسی روابط ساده و چندگانه نگرش مذهبی، خوشبینی و سبکهای دلبستگی با رضایت زناشویی در دانشجویان مرد متاهل دانشگاه شهید چمران اهواز بود. نمونه مورد مطالعه شامل 212 دانشجوی مرد متاهل دانشگاه شهید چمران اهواز بود که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش عبارت بودند از: 1- پرسشنامه سنجه دینداری مسلمانان، 2- پرسشنامه سبکهای اسنادی، 3- پرسشنامه سبکهای دلبستگی بزرگسال و 4- پرسشنامه رضایت زناشویی (انریچ). نتایج تحقیق نشان دادند که بین هر یک از متغیرهای پیش بین نگرش مذهبی و خرده مقیاس های آن، خوش بینی و سبکهای دلبستگی با رضایت زناشویی رابطه مثبت معنی دار وجود دارد. همچنین، نتیجه تحلیل رگرسیون چندگانه نشان داد که متغیرهای پیش بین نگرش مذهبی، خوشبینی و سبکهای دلبستگی 37 درصد واریانس متغیر ملاک (رضایت زناشویی) را تبیین می کنند.
مقایسه اثربخشی روان درمانی گروهی مبتنی بر نظریه انتخاب و درمان انگیزشی نظام مند در افزایش رضایت زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مقایسه روان درمانی گروهی مبتنی بر نظریه انتخاب و درمان انگیزشی نظام مند در جهت افزایش رضایت زناشویی انجام شد. در این پژوهش 30 زن متاهل دارای مشکلات رضایت، از مراجعه کنندگان به کلینیک های موجود در سطح شهر مشهد با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به طور تصادفی به گروه های درمان انگیزشی نظام مند، نظریه انتخاب و گروه کنترل گمارش شدند. پرسش نامه رضایت زناشویی در دو مرحله پیش آزمون و پس آزمون اجرا شد. روش های مداخله ای به مدت 8 جلسه دو ساعته و به صورت هفته ای برگزار شد. از روش تحلیل واریانس یک طرفه به منظور تحلیل داده ها استفاده شد. یافته های این پژوهش نشان داد که هر دو روش درمانی به طور یکسان موجب افزایش میزان رضایت زناشویی شدند. در نتیجه، یافته های این مطالعه نشان می دهد که هر دو روش درمان انگیزشی نظام مند و نظریه انتخاب به یک میزان رضایت زناشویی را بهبود می بخشد.
رابطه علاقه و احترام متقابل با رضایت زناشویی همسران در شهرستان قم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش تعیین رابطه بین میزان علاقه و احترام متقابل بین همسران و رضایت زناشویی آنان است. 30 زوج که حداقل یکی از آنان دبیر بودند به روش نمونه گیری خوشه ای از دبیرستانهای شهر قم انتخاب شدند و سه پرسشنامه رضایت زناشویی، احترام به همسر و مقیاس عشق و علاقه را به طور همزمان و در شرایط کنترل شده تکمیل نمودند. روش پژوهش از نوع همبستگی و پس رویدادی است. داده ها به روش تحلیل رگرسیون چند متغیری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج در سطح 99 درصد اطمینان نشان داد: 1- همسرانی که از میزان علاقه و احترام بیشتری نسبت به همسرشان برخوردارند رضایت زناشویی بیشتری دارند، 2- بین میزان احترام و علاقه متقابل همسران همبستگی مثبتی وجود دارد، 3- همسرانی که احترام بیشتری برای یکدیگر قایل بودند رضایت زناشویی بیشتری داشتند و 4- بین میزان علاقه و رضایت زناشویی زوجین نیز ارتباط مثبتی به دست آمد.
بررسی رابطه ی رضایت جنسی و تعهد زناشویی زوجین شهرستان شهرضا(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
بررسی رابطة هوش هیجانی و رضایت زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پذیرش واقعیت های زندگی مشترک
منبع:
پیوند ۱۳۷۵ شماره ۲۰۸
حوزه های تخصصی:
تأثیر آموزش های شناختی - رفتاری بر رضایت زناشویی زوج های دانشجو مستقر در خوابگاه متاهلین دانشگاه تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش تاثیر آموزش های شناختی - رفتاری بر میزان رضایت زناشویی زوجین مورد بررسی قرار گرفته است. در این تحقیق 50 زوج (100 زن و مرد) از بین کلیه دانشجویان ساکن در خوابگاه های دانشجویان متاهل دانشگاه تهران که داوطلب شرکت و دارای شرایط لازم بودند انتخاب و به روش تصادفی ساده در دو گروه آزمایش و کنترل قرار داده شدند. پرسشنامه رضایت زناشویی انریچ قبل از شروع آموزش های شناختی و رفتاری در مورد هر دو گروه اجرا شد. سپس گروه آزمایش 15 ساعت (5 جلسه سه ساعته) تحت آموزش های شناختی - رفتاری مستخرج از محتوای پرسشنامه انریچ قرار گرفت. در این مدت به منظور حدف اثر آزماینده گروه کنترل تحت آموزش های نامربوط قرار داشت. پس از اتمام دوره آموزشی مجددا پرسشنامه رضایت زناشویی در مورد هر دو گروه اجرا شد با استفاده از آزمون t مستقل و تحلیل واریانس دو طرفه یافته های حاصل از اجرای بار دوم پرسشنامه انریچ مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج تحقیق نشان داد که آموزش های شناختی - رفتاری موجب افزایش رضایت زناشویی زوجین می گردد و معلوم شد که جنسیت زوجین تاثیری بر میزان اثر بخشی آموزش های شناختی ندارد.
آموزش خودمتمایزسازی بوئن و عود نشانه های سوء مصرف مواد
حوزه های تخصصی:
مقدمه: در این پژوهش، اثربخشی آموزش خودمتمایزسازی بوئن در کاهش عود نشانه های مرضی مبتلایان به سوء مصرف مواد در استان آذربایجان شرقی مورد بررسی قرار گرفت. روش: به این منظور، تعداد 36 نفر از افرادی که مبتلا به سوء مصرف مواد بودند و قبلاً در مراکز ترک اعتیاد، سم زدایی و ترک جسمی شده بودند، از طریق اعلام عمومی با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی انتخاب و در دو گروه 18 نفره آزمایش و گواه جای گرفتند. همه افراد جهت بررسی میزان بازگشت مجدد به وسیله مقیاس آمادگی به اعتیاد و همچنین آزمون خودمتمایزسازی پیش آزمون شدند. سپس افراد گروه آزمایش تحت آموزش خودمتمایزسازی بوئن قرار گرفتند، ولی در گروه کنترل هیچ مداخله ای انجام نشد. سرانجام پس از گذشت دو ماه از انجام مداخلات درمانی، هر دو گروه مجدداً به وسیله مقیاس آمادگی سوء مصرف مواد و پرسشنامه خودمتمایز سازی مورد پس آزمون قرار گرفتند. داده ها با استفاده از روش تحلیل کواریانس تحلیل شد.
یافته ها: نتایج حکایت از اثربخشی آموزش خودمتمایزسازی بر متغیرهای مورد مطالعه داشت.
نتیجه گیری: با توجه به نتایج این پژوهش می توان گفت آموزش خود متمایزسازی بوئن در کاهش بازگشت مجدد مبتلایان به سوء مصرف مواد موثر است.
تاثیر زوج درمانی شناختی در کاهش میزان افسردگی و افزایش رضایت زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: زوج درمانی شناختی یکی از انواع درمان های متداول در کاهش مشکلات روان شناختی ازجمله افسردگی و بازسازی شناختی زوج ها در بین درمانگران و مشاوران خانواده است. هدف این پژوهش تاثیر زوج درمانی شناختی در کاهش میزان افسردگی و افزایش رضایت زناشویی در زوج های مراجعه کننده به مرکز مشاوره خانواده و مداخله در مجتمع بهزیستی فیاض بخش شهر اهواز بود.
روش: در این پژوهش 20 زوج زن و مرد از بین زوج مراجعه کننده به مرکز مشاوره فوق به صورت تصادفی ساده برگزیده شدند و بعد آنها به صورت تصادفی به دو گروه آزمایش و کنترل واگذار شدند. قبل از انجام مداخله ی آزمایشی (زوج درمانی شناختی) میزان افسردگی و رضایت زناشویی زوج ها در گروه های آزمایش و کنترل اندازه گیری شد. در مرحله ی بعد گروه تحت درمان 8 جلسه تحت زوج درمانی شناختی قرار گرفت و نه گروه کنترل. همچنین زوج های گروه آزمایش و کنترل دوباره دو هفته بعد از پایان آخرین جلسه ی درمانی، از لحاظ میزان افسردگی و رضایت زناشویی (پس آزمون) مورد سنجش قرار گرفتند.
یافته ها: تفاضل میانگین نمره های پیش آزمون و پس آزمون با استفاده از آزمون تی-تست نشان داد که بین زوج های تحت زوج درمانی شناختی (گروه آزمایش) و زوج های بدون درمان (گروه کنترل) از لحاظ میزان افسردگی و رضایت زناشویی تفاوت معنادار وجود دارد (کاهش میزان افسردگی و افزایش رضایت زناشویی در زوج درمانی شناختی). همچنین میزان بهبودی و افزایش متغیرهای افسردگی و رضایت زناشویی در گروه آزمایش به طور نسبی 30/59% و 92/67% بود.
نتیجه گیری: بر اساس یافته ها می توان نتیجه گیری کرد که روان شناسان و مشاوران خانواده می توانند از روش زوج درمانی شناختی برای کاهش افسردگی و افزایش رضایت زناشویی زوج ها استفاده نمایند
مقایسه اثربخشی گروه درمانی شناختی - رفتاری همراه با توصیه های مذهبی و گروه درمانی شناختی - رفتاری کلاسیک بر کیفیت ارتباط زناشویی بانوان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از اجرای پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی گروه درمانی شناختی ـ رفتاری همراه با توصیه های مذهبی و گروه درمانی شناختی ـ رفتاری کلاسیک بر کیفیت ارتباط زناشویی بانوان بود. نمونه پژوهش شامل 33 نفر از بانوان مراجعه کننده به کلینیک های شهر تهران بود که به شیوه در دسترس انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل جایگزین شدند. یکی از گروه های آزمایش 8 جلسه درمان شناختی ـ رفتاری همراه با توصیه های مذهبی و دیگری 8 جلسه درمان شناختی ـ رفتاری کلاسیک دریافت کرد و گروه کنترل هیچ مداخله ای دریافت نکرد. ابزارهای به کار رفته در این پژوهش عبارتند از: پرسشنامه کیفیت ارتباط زوجین و پرسشنامه نگرش مذهبی که هر دو ابزار از روایی وپایایی خوبی برخوردارند. نتایج حاصل از تحلیل کوواریانس نشان داد که گروه درمانی شناختی ـ رفتاری همراه با توصیه های مذهبی در مقایسه با گروه درمانی شناختی ـ رفتاری کلاسیک و گروه کنترل در افزایش کیفیت ارتباط زناشویی بانوان به طور معناداری مؤثرتر بوده است (0001/0>p). هم چنین در خرده مقیاس سبک های ارتباطی بین سه گروه تفاوت معناداری مشاهده شد (0001/0>p). به این معنا که در گروه درمانی شناختی ـ رفتاری همراه با توصیه های مذهبی، نسبت به دو گروه دیگر بهبود بیشتری در سبک های ارتباطی حاصل شده است. تفاوت بین سه گروه در سایر خرده مقیاس ها معنادار نبود (05/0
رابطه بین مشابهت و مکمل بودن در ابعاد اصلی شخصیتی زوجین با رضایتمندی زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی ابعاد شخصیتی مشابه و مکمل زوجین در رضایت زناشویی است. جامعه آماری شامل کلیه دانشجویان متاهل دانشگاه های دولتی شهر تهران، ساکن در خوابگاه های متاهلی، و حجم نمونه در برگیرنده 174 دانشجوی متاهل (87 زوج) بود که از طریق انتخاب تصادفی خوشه ای در پژوهش شرکت داده شدند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه NEO-FF-I و پرسشنامه ENRICH به ترتیب برای گرد آوری داده های مربوط به ابعاد اصلی شخصیت و رضایت زناشویی است. برای تحلیل داده ها از روشهای آماری همبستگی پیرسون، تحلیل رگرسیون و آزمون t استفاده شد. در این پژوهش وجود تفاوت معنادار میان ابعاد اصلی شخصیتی زوجین به منزله مکمل و عدم تفاوت معنادار به منزله مشابه بودن در آن بعد تلقی گردید. نتایج نشان داد که روان آزرده خویی به عنوان عامل مکمل و برونگرایی، خوشایندی، پذیرا بودن به تجارب و وجدانی بودن به عنوان ابعاد مشابه شناسایی شدند. نتایج همچنین نشان داد که از بین 4 عاملی که بعنوان ابعاد مشابه شناسایی شدند به ترتیب بین مشابه بودن در خوشایندی و برونگرایی با رضایت زناشویی رابطه معناداری وجود دارد. در مورد مکمل بودن نیز نتیجه پژوهش نشان داد که بین مکمل بودن در عامل روان آزرده خویی با رضایت زناشویی رابطه منفی وجود دارد.
اثربخشی مداخله آموزشی مبتنی بر مدل طرحواره ها در ارتقاء رضایت زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: رضایت زناشویی یک جنبه بسیار مهم و پیچیده از یک رابطه زناشویی است که عوامل مهمی در آن نقش دارند و می تواند به وسیله روش های مداخله ای مختلف تحت تاثیر قرار بگیرد. هدف پژوهش حاضر شناسایی طرحواره های غالب در نارضایتی زناشویی و بررسی اثربخشی مداخله آموزشی مبتنی بر مدل طرحواره ها در ارتقاء رضایت زناشویی زوجین بود.
روش: به این منظور، تعداد 40 نفر (زن و مرد) از زوجین دارای نارضایتی زناشویی پس از مصاحبه و ارزیابی به وسیله ابزارهای پژوهش (ENRICH، SCL-90، GHQ، YSQ-SF)، در دو گروه آزمایشی و کنترل قرار گرفتند و سپس مداخله روی گروه آزمایش اجرا شد. گروه کنترل هیچ مداخله ای را دریافت نکرد و در فهرست انتظار قرار گرفت.
یافته ها: نتایج نشان داد که طرحواره های ناسازگار اولیه با نارضایتی زناشویی مرتبط هستند، همچنین مداخله طرحواره محور در ارتقاء رضایت زناشویی زوجین اثربخش بود.
نتیجه گیری: مداخله آموزشی مبتنی بر مدل طرحواره ها می تواند به عنوان یکی از روش های مداخله در زمینه مشکلات بین فردی زوجین به ویژه نارضایتی زناشویی مورد استفاده قرار بگیرد.
رابطه معیارهای ارتباطی با سازگاری زناشویی
حوزه های تخصصی:
"
در این پژوهش، رابطه معیارهای ارتباطی (باورها در مورد اینکه روابط فرد و همسرش، چگونه باید باشد) با سازگاری زناشویی بررسی شد. متغیرهای پژوهش با پرسشنامه معیارهای ارتباطی ویژه (ISRS) و سازگاری زناشویی با مقیاس سازگاری دو نفره (DAS) مورد ارزیابی قرار گرفتند. جامعه پژوهش، دبیران زن دبیرستانهای ناحیه 3 مشهد و همسرانشان بودند. در مجموع 100 نفر (50 زوج) به روش نمونهگیری خوشهای، از 10 دبیرستان به صورت تصادفی انتخاب شدند. نتایج تحقیق با روش همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندگانه (همزمان و گام به گام) تجزیه و تحلیل شدند. نتایج نشان دادند که معیارهای ارتباطی رابطهمدار در سه حیطه مرزها، قدرت، سرمایهگذاری و همچنین رضایت از برآوردهشدن معیارهای ارتباطی در رابطه زناشویی، با سازگاری زناشویی مرتبط بود. بین میزان ناراحتی افراد از برآوردهنشدن معیارهایشان با سازگاری زناشویی رابطه معنادار مشاهده نشد. همچنین معیارهای ارتباطی افراد در مجموع 25% از واریانس سازگاری زناشویی را پیشبینی کرد. تحلیل رگرسیون گام به گام نشان داد که معیار سرمایهگذاری بیانی به تنهایی سازگاری زناشویی را به صورت معنادار پیشبینی و 6/24% از واریانس آن را توجیه کرد. تفاوت معیارهای ارتباطی زوجها با میانگین سازگاری زناشویی رابطه معنادار و منفی داشت.
"
بررسی رابطه ی عشق و رضایت زناشویی با هرزه نگاری جنسی در دانشجویان متاهل شهرستان بیرجند(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: هرزه نگاری جنسی منجر به آسیب های جدی در افراد شده و موجب از دست رفتن نقش روابط طبیعی زناشویی در زندگی مشترک زوجین گردیده و ایجاد حالت دلزدگی در آنان می گردد در حالی که عشق و رضایت زناشویی از عوامل پیشرفت و دستیابی به اهداف زندگی می باشد. این مطالعه با هدف بررسی رابطه ی بین عشق و رضایت زناشویی با هرزه نگاری جنسی در دانشجویان متاهل دانشگاه های شهر بیرجند انجام شد.
روش کار: این مطالعه ی توصیفی-همبستگی بر روی 310 نفر از دانشجویان متاهل دانشگاه های شهر بیرجند (آزاد، دولتی) در سال تحصیلی 92-1391 با روش نمونه گیری سهمیه ای تصادفی انجام شد. ابزار گردآوری داده ها شامل فرم مشخصات جمعیت شناختی و پرسش نامه های رضایت زناشویی انریچ، مثلث عشق استرنبرگ و هرزه نگاری جنسی محقق ساخته بود. داده ها با آزمون های آماری توصیفی، تی مستقل، همبستگی پیرسون و رگرسیون چندمتغیره و نرم افزار آماریSPSS نسخه ی 15 تحلیل شدند.
یافته ها: بین مولفه های عشق (صمیمیت، هوس، تعهد) و رضایت زناشویی در کل، با هرزه نگاری در دانشجویان، رابطه ی منفی و معنی داری وجود دارد (001/0P<) و مولفه های جهت گیری مذهبی و تعهد با هم می توانند حدود 23 درصد از تغییرات هرزه نگاری را تبیین نمایند و سایر مولفه ها از معادله خارج شدند. هم چنین میانگین نمره ی صمیمیت، تعهد، مدیریت مالی و روابط جنسی در دانشجویان زن نسبت به مرد و میانگین نمره ی موضوعات شخصیتی، ارتباطات زناشویی و جهت گیری مذهبی در دانشجویان مرد نسبت به زن به طور معنی داری بیشتر بود (05/0P<) اما میانگین نمره ی رضایت زناشویی در دانشجویان مرد و زن، تفاوت معنی داری نداشت (05/0P>).
نتیجه گیری: به نظر می رسد هرزه نگاری جنسی بر عشق و رضایت زناشویی، تاثیری منفی دارد.
اثربخشی مشاوره گروهی با روش حل مسأله با تأکید بر نیازهای بنیادین نظریه انتخاب در بهبود روابط زوجین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش به منظور اثربخشی مشاوره گروهی با شیوه حل مسئله با تاکید بر نیازهای بنیادین نظریه انتخاب در بهبود روابط زوج ها طراحی و اجرا گردید. جامعه پژوهش حاضر زوج های ساکن شهرستان کرج بودند. با توجه به اهداف پژوهش از شیوه نمونه گیری داوطلبانه استفاده شده است و از میان جامعه 12 زوج انتخاب شدند و سپس با توجه به طرح پژوهشی به کار رفته که از طرح های نیمه آزمایشی (گروه کنترل نابرابر) بود 6 زوج در گروه کنترل به شیوه تصادفی جایگزین شدند. و روش آماری مرد استفاده t استودنت مستقل بود. پرسشنامه الگوهای ارتباطی کریستنسن و شنک به عنوان ابزار پژوهش مورد استفاده قرار گرفته است. نتیجه پژوهش نشان داد که مشاوره گروهی با شیوه حل مسئله با تاکید بر نیازهای بنیادین نظریه انتخاب در بهبود روابط زوج ها موثر بوده است. مشاوره گروهی با شیوه حل مساله با تاکید بر نیازهای بنیادین توانست باعث افزایش گفتگوی سازنده زوج ها شود و هم چنین باعث کاهش الگوی توقع-کناره گیر و اجتناب متقابل زوج ها گردد که همگی این فرضیه ها در سطح 5% معنادار بودند.
تأثیر زوج درمانی شناختی- رفتاری در تعارض و بی رمقی زناشویی
حوزه های تخصصی:
تعارض و کشمکش های طولانی زوجین و تنش برآمده از آن مایه بی رمقی زناشویی و نابسامانی در کارکرد خانواده است. هدف از این پژوهش بررسی اثربخشی زوج درمانی شناختی- رفتاری بر تعارض و بی رمقی زناشویی زوجین بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون همراه با گروه گواه است. جامعه آماری پژوهش دربرگیرنده زوجین آموزگار شهر نورآباد در سال 1395 بود. 64 نفر با روش غیر تصادفی در دسترس از میان جامعه پژوهش انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه 32 نفری (هر گروه 16 زن و شوهر) آزمایش و گواه گمارده شدند. زوجین گروه آزمایش در 12 جلسه مداخله، هفته ای 75 دقیقه ای شرکت کردند. ابزار گردآوری داده ها سیاهه بی رمقی زناشویی پاینز (1996) و پرسشنامه تعارض های زناشویی ثنایی (1387) بود. داده ها با آزمون آماری تحلیل کوواریانس تحلیل شد. یافته های این پژوهش نشان داد آموزش مهارت های شناختی- رفتاری بر تعارض های زناشویی (34/18F=،001/0 P=) و بی رمقی زناشویی (11/18F=،001/0 P=) تأثیرگذار است. با توجه به یافته های پژوهش، می توان گفت که درمان شناختی- رفتاری با تغیر باورهای منفی زوجین و کمک به جلوگیری از تعارض های زناشویی می تواند باعث کاهش تنش میان فردی و سرانجام کاهش بی رمقی زناشویی شود.
بررسی اثر بخشی مشاوره گروهی شناختی عاطفی رفتاری بر سلامت روان خانم های نابارور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ناباروری یک اختلال زیستی روانی اجتماعی است و شکست در امر باروری به طور عمیقی بر جنبه های مختلف زندگی زوج نابارور تاثیر می گذارد لذا در درمان ناباروری باید به تمامی ابعاد آن توجه نمود. اما از آنجا که در امور پزشکی عملا توجه به مسایل روانی و اجتماعی بیماری کم رنگ است اگر نگوییم نادید گرفته می شود، لزوم انجام تحقیقاتی که در عمل سودمند مداخلات مشاوره ای و روان شناسی را بسنجد احساس می گردد. به این منظور با نمونه ای به حجم 14 نفر (7 نفر گروه آزمایش، 7 نفر گروه کنترل) خانم تحت درمان ناباروری با عامل ناباروری زنانه، از نوع ناباروری اولیه و اجرای جلسات مشاوره گروهی شناختی عاطفی رفتاری به مدت بیست جلسه یک ساعت و نیمه و انجام چهار مرحله ارزیابی (مرحله پیش از مداخله، مرحله پس از مداخله، پیگیری اول یک ماه پس از اتمام جلسات و پیگیری دوم سه ماه پس از اتمام جلسات) با استفاده از پرسشنامه سلامت روان، Scl 90، پژوهشی نیمه تجربی با طرح سری های زمانی و گروهی شکل گرفت. به منظور دسته بندی و مقایسه داده های آماری، از روش های آمار توصیفی، روش آماری اندازه گیری های مکرر و t دو گروه مستقل استفاده شد. نتایج دال بر اثربخشی مداخله درمانی بر کاهش اختلالات شخصیتی و در نتیجه افزایش سلامت روان ایشان بوده است.