تعارض و کشمکش های طولانی زوجین و تنش برآمده از آن مایه بی رمقی زناشویی و نابسامانی در کارکرد خانواده است. هدف از این پژوهش بررسی اثربخشی زوج درمانی شناختی- رفتاری بر تعارض و بی رمقی زناشویی زوجین بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون همراه با گروه گواه است. جامعه آماری پژوهش دربرگیرنده زوجین آموزگار شهر نورآباد در سال 1395 بود. 64 نفر با روش غیر تصادفی در دسترس از میان جامعه پژوهش انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه 32 نفری (هر گروه 16 زن و شوهر) آزمایش و گواه گمارده شدند. زوجین گروه آزمایش در 12 جلسه مداخله، هفته ای 75 دقیقه ای شرکت کردند. ابزار گردآوری داده ها سیاهه بی رمقی زناشویی پاینز (1996) و پرسشنامه تعارض های زناشویی ثنایی (1387) بود. داده ها با آزمون آماری تحلیل کوواریانس تحلیل شد. یافته های این پژوهش نشان داد آموزش مهارت های شناختی- رفتاری بر تعارض های زناشویی (34/18F=،001/0 P=) و بی رمقی زناشویی (11/18F=،001/0 P=) تأثیرگذار است. با توجه به یافته های پژوهش، می توان گفت که درمان شناختی- رفتاری با تغیر باورهای منفی زوجین و کمک به جلوگیری از تعارض های زناشویی می تواند باعث کاهش تنش میان فردی و سرانجام کاهش بی رمقی زناشویی شود.