فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۹۲ مورد.
حوزه های تخصصی:
هدف: بررسی اثربخشی طرحواره درمانی بر احساس حقارت دختران نوجوان خانواده های طلاق. روش: روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون همراه با گروه گواه بود. جامعه آماری، شامل کلیه ی نوجوانان دختر خانواده های طلاق شهر کرمانشاه در مقطع سنی ۱۸-۱۵ سال می باشد، که در مدارس مقطع متوسطه در سال تحصیلی (۹۵-۹۴ ) مشغول به تحصیل بودند. به همین منظور با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای، تعداد ۱۸ نفر از دانش آموزان خانواده های طلاق انتخاب شدند و به شکل تصادفی در دو گروه آزمایشی و گواه قرار گرفتند. گروه آزمایشی در ۸ جلسه ای طرحواره درمانی شرکت داده شده و گروه گواه بدون دریافت آموزش در نوبت انتظار قرار گرفتند. ابزار انداز ه گیری پرسشنامه ی احساس حقارت بود. داده های بدست آمده از طریق تحلیل کوواریانس تک متغیره تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: بین دو گروه از نظر احساس حقارت تفاوت معنی داری وجود دارد و میانگین گروه آزمایش از گروه گواه کمتر بود. یافته های این پژوهش نشان دهندة اثربخشی رویکرد طرحواره درمانی بر احساس حقارت دختران نوجوان خانواده های طلاق بود.
بررسی اثر بخشی استعاره درمانی و بخشش درمانی بر ابعاد سازگاری پس از طلاق زنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از آن جا که طلاق روز به روز در حال افزایش است و مشکلات روان شناختی از جمله بازگشت نداشتن به زندگی عادی و سازگاری را برای این افراد، بویژه زنان، بوجود می آورد. با توجه به ابعاد گوناگون سازگاری پس از طلاق، هدف پژوهش مقایسه تاثیر دو درمان بخشش درمانی و استعاره درمانی بر سازگاری زنان مطلقه است. جامعه مورد بررسی، تمامی زنان مطلقه سال 94-95 شیراز بود. از بین آن ها 60 نفر به وسیله نمونه گیری هدفمند از بین زنان مراجعه کننده به بهزیستی و کمیته امداد امام خمینی انتخاب و با استفاده از انتصاب تصادفی در گروههای آزمایش و لیست انتظار قرار گرفتند. ابزار مورد استفاده پرسش نامه سازگاری پس از طلاق فیشر بود و یافته ها با روش کوواریانس مورد تحلیل قرار گرفتند. یافته ها حاکی از اثر بخشی هر دو درمان، نسبت به گروه لیست انتظار، بر سازگاری گروههای آزمایش بود. استعاره درمانی در بهبود ابعاد خودارزشی، رهاشدگی، سوگ و خودارزشی اجتماعی مراجعان موثرتر از بخشش درمانی عمل کرده است. بخشش درمانی نیز در بهبود ابعاد خودارزشی، رهاشدگی، خشم و سوگ مراجعان موثرتر از استعاره درمانی بوده است. با توجه به نتایج می توان بیان کرد که هر دو این روش درمانی، نسبت به درمان نشدن، جهت افزایش سازگاری پس از طلاق در زنان موثرند.
تدوین یک برنامه روانی- آموزشی بر اساس الگوی ستیر برای زوجین متعارض و اثربخشی آن در کاهش سبک مقابله ای ناکارآمد و احتمال وقوع طلاق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به منظور تدوین یک برنامه روانی- آموزشی برای زوجین متعارض و اثربخشی آن در کاهش سبک مقابله ای ناکارآمد و احتمال وقوع طلاق انجام شد. بر اساس مهارت های ارتباطی ستیر یک برنامه روانی- آموزشی تدوین شد که به روش گروه متمرکز، روایی محتوایی آن مطلوب بود. در یک طرح آزمایش پیش آزمون- پس آزمون و یک پیگیری 2 ماهه، اثربخشی آن بررسی شد. 32 شرکت کننده (16 زوج متعارض) در آستانه طلاق، از بین مراجعه کنندگان به شورای حل اختلاف در شهر کرج به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به طور تصادفی و مساوی در گروه های آزمایش و کنترل جایگزین شدند. خط پایه همه شرکت کنندگان در شیوه مقابله با تعارض و احتمال وقوع طلاق اندازه گیری شد. مداخلات روانی- آموزشی در 10 جلسه زوج درمانی برای گروه آزمایش اجرا گردید و همه شرکت کنندگان در پس آزمون و پیگیری ارزیابی شدند و داده ها با استفاده از تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر تحلیل شدند. نتایج نشان داد که استفاده از سبک ناکارآمد مقابله با تعارض و احتمال طلاق در زوجین شرکت کننده در برنامه روانی- آموزشی به طور معناداری پایین تر از گروه کنترل بود (P< 0.01). همچنین این تغییرات در مرحله پیگیری مشاهده شد.نتایج پژوهش شواهدی را پیشنهاد می کند که برنامه روانی- آموزشی مبتنی بر الگوی ستیر یک روش زوج درمانی مناسب برای کاهش سبک ناکارآمد مقابله با تعارض و احتمال وقوع طلاق در متقاضی طلاق و زوجین متعارض می باشد.
کمک های اولیه روانشناختی برای کودکان طلاق : یک مطالعه مروری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: افزایش طلاق تبعات متعددی در پی دارد، از مهمترین پیامدهای آن آسیب های زیستی، روانی، اجتماعی بر کودکانی است که پیکره جامعه آینده را خواهند ساخت. از اینرو پژوهشگران بدنبال راهکاری برای کاهش آسیب های این معضل در کودکان بوده اند. پژوهش حاضر با بررسی مروری مقالات مرتبط با کمک های اولیه روانشناختی برای کودکان طلاق صورت پذیرفته است. برایند جستجوی پژوهش ها در بخش های سه گانه تعاریف آسیب های فرزندان طلاق، کمک های اولیه مناسب نسبت به فرزندان و تشریح بیشترین و اثربخش ترین اقدامات موثر در کاهش آسیب های فرزندان طلاق ارائه گردیده است.
مقایسه اثربخشی روش های مشاوره فردی و زوجی بر میل به طلاق زوج های دارای روابط فرازناشویی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف :با توجه به ماهیت پیچیده خیانت و تأثیرات فاجعه انگیز آن بر میل به طلاق، ضروری است که مداخلات مؤثر برای کمک به زوج هایی که با این مشکل مواجه هستند، ایجاد شود. بر این اساس، مطالعه حاضر با هدف مقایسه اثربخشی برنامه مشاوره ایی تدوین شده بر میل به طلاق زوج های درگیر در روابط فرازناشویی زن انجام شد. مواد و روش ها:این مطالعه به صورت نیمه تجربی انجام شد. افراد مورد مطالعه از میان مراجعه کنندگان به مراکز مشاوره شهر اصفهان (ایران) به شیوه در دسترس انتخاب شدند. افراد شرکت کننده به صورت غیر تصادفی در 4 گروه مشاوره زوجی (8 زوج)، مشاوره فردی با مرد (16 نفر مرد خیانت دیده و همسران آن ها)، مشاوره فردی با زن (16 زن خیانت کننده و همسران آن ها)، و گروه شاهد (8 زوج) قرار گرفتند. مداخله در 3 گروه آزمایش در 10 جلسه آموزشی 80 دقیقه ای اجرا شد. در این مطالعه، از پرسش نامه میل به طلاق به منظور بررسی اثربخشی مداخله و مقایسه گروه های مورد مطالعه استفاده شد. روایی و پایایی این ابزار در مطالعات مختلف مورد تأیید قرار گرفته است. یافته ها:اطلاعات کلیه مشارکت کنندگان (96 نفر زوج های کلیه گروه ها) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. آزمون تکرار سنجش، جهت ارزیابی اثرات اصلی و تعاملی زمان و گروه های مورد مطالعه بر میزان میل به طلاق و مؤلفه های آن نشان داد که اثر تعامل گروه (مشاوره فردی، زوجی و گروه شاهد) و زمان (3 مرحله: پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری) در کلیه متغیرهای مورد مطالعه معنی دار بود (001/0 > P). نتیجه گیری:بر اساس نتایج برنامه مشاوره ایی تدوین شده به روش مشاوره زوجی در مقایسه با روش های مشاوره فردی از اثر بخشی بیشتری بر میل به طلاق زوج های درگیر در روابط فرازناشویی برخوردار است.
مطالعه بسترهای طلاق در افراد مطلقه: پژوهشی پدیدارشناسانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در سال های اخیر با توجه به افزایش آمارهای طلاق در کشور و آسیب ها و مشکلات ناشی از طلاق، توجه به علل این پدیده مورد توجه قرارگرفته شده است. هدف از پژوهش حاضر مطالعه کیفی بسترهای طلاق در تجربه افراد مطلقه شهر رشت است. از میان روش های تحقیق کیفی برای بررسی تجربه طلاق روش پدیدارشناسی بکار گرفته شده است. 25 شرکت کننده به وسیله نمونه گیری هدفمند و با استراتژی نمونه گیری معیار انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از مصاحبه نیمه ساختاریافته استفاده شد و برای تحلیل داده های حاصل از مصاحبه های پدیدارشناسی از روش تحلیل تماتیک استفاده شد. یافته ها در زمینه بسترهای طلاق شامل 9 زیر مضمون بود که در چهار بزرگ مضمون کلان، میانی، خرد و تعاملی طبقه بندی می شود. ساختار تجربه مشارکت کنندگان نشان دهنده سیستمی بودن ابعاد طلاق، چرخشی بودن عوامل طلاق و روابط ساختاری میان بسترهای طلاق است؛ بنابراین برای هرگونه برنامه پیشگیرانه، مشاوره و مداخله در بحران طلاق باید به این روابط ساختاری، چرخشی و چند علتی توجه شود.
آسیب پذیری های بادوام و دلزدگی زناشویی در بین زوجین متقاضی طلاق: نقش میانجی رویدادهای استرس زا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف ارزیابی اثرات مستقیم و غیر مستقیم آسیب پذیری های بادوام از طریق رویدادهای استرس زا بر دلزدگی زناشویی زوجین متقاضی طلاق انجام شد. روش: نمونه پژوهشی شامل 200 نفر از افرادی بود که با روش نمونه گیری سرشماری از بین متقاضیان طلاق شهرستان اردبیل انتخاب شدند و پرسشنامه های دلزدگی زناشویی پاینز (CBM)، خرده مقیاس روان رنجورخویی از پرسشنامه شخصیتی نئو، مقیاس خانواده اصلی (FOS)، پرسشنامه باورهای ارتباطی (RBT) و پرسشنامه تغییرات اخیر زندگی (RLCQ) را تکمیل کردند. یافته ها: تحلیل داده ها از طریق مدل یابی معادلات ساختاری (SEM) انجام شد. برازش مدل پیشنهادی بعد از اصلاح مورد تأیید قرار گرفت و نتایج مدل معادلات ساختاری نشان داد که مسیرهای مستقیم روان رنجورخویی و باورهای ارتباطی به دلزدگی زناشویی معنی دار بودند. به منظور بررسی اثرات غیرمستقیم از روش بوت استراپ استفاده شد و نتایج نشان داد رویدادهای استرس زا در ارتباط بین روان رنجورخویی و دلزدگی زناشویی به صورت جزئی و در ارتباط بین خانواده اصلی با دلزدگی زناشویی به صورت کلی میانجی گری می کند. نتیجه گیری: یافته های پژوهش نشان می دهد که آسیب پذیری های بادوام زوجین به تنهایی یا به همراه رویدادهای استرس زا می تواند در دلزدگی زناشویی زوجین در طول زندگی نقش داشته باشد و همچنین این یافته می تواند در فرایند مشاوره پیش از ازدواج و درمان زناشویی به متخصصان مربوطه یاری رساند#,
مقایسه هوش هیجانی زنان در آستانه طلاق و عادی شهرستان تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر مقایسه هوش هیجانی زنان در آستانه طلاق و عادی شهرستان تبریز بود. روش پژوهش از نوع علّی- مقایسه ای بود. جامعه آماری پژوهش حاضر کلیه مراجعان متقاضی طلاق (زن) اعم از مراجعان خود ارجاعی و یا ارجاع داده شده از طرف دادگاه خانواده شهرستان تبریز به مراکز مشاوره دادگاه خانواده و زنان متأهل غیرمتقاضی در سال 1393 بود. در این راستا تعداد 80 نفر از افراد متقاضی طلاق (18 تا 50 سال) و از افراد متأهل غیرمتقاضی دسترس انتخاب شد. ابزار گردآوری اطلاعات در پژوهش حاضر پرسشنامه هوش هیجانی بار-آن بود. اطلاعات به دست آمده با استفاده از روش تحلیل واریانس چندمتغیره تحلیل شدند. نتایج نشان داد بین هوش هیجانی زنان در آستانه طلاق و عادی شهرستان تبریز تفاوت وجود دارد. همچنین بر اساس نتایج، مولفه های شادمانی، استقلال فردی، تحمل فشار، خودشکوفایی و مسئولیت پذیری هوش هیجانی بین گروه های متقاضی طلاق و عادی متفاوت است.
مولفه های معنای زندگی در زوجین متقاضی طلاق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی معنای زندگی، ازدواج و زناشویی زوجین متقاضی طلاق بود. روش: این مطالعه از نوع پژوهش های کیفی بود که با استفاده از مصاحبه عمیق نیمه ساختاریافته در 10زوج (10 زن و 10 شوهر) متقاضی طلاق مراجعه کننده به مجتمع قضایی انجام گرفت. این زوجین به صورت هدفمند انتخاب شدند و نمونه گیری تا جایی ادامه یافت که پاسخ های شرکت کنندگان به حالت اشباع نظری برسد. تحلیل داده های حاصل از مصاحبه ها با استفاده از شیوه کیفی نظریه زمینه ای انجام شد. یافته ها: نتایج تحلیل مصاحبه ها مولفه های معنای زندگی فردی، معنای ازدواج و معنای زندگی مشترک زوجین متقاضی طلاق را شناسایی نمود. نتیجه گیری: ناهمخوانی معنا، عدم همکاری در ساخت معنای مشترک و ناتوانی در مذاکره در زوجین، منجر به طلاق می شود.
اثربخشی طرح واره درمانی تمثیلی در زنان دچار نشانگان افسرده خویی پس از طلاق (طرح تجربی تک موردی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از روش های اثربخش کنترل اختلالات مزمن خُلقی طرح واره درمانی است، ولی به نظر جفری یانگ این درمان مفاهیم پیچیده ای برای مراجعان دارد که با کاربست ابزارهای زبانی تسهیل گر، مانند تمثیل، برای تجسم مناسب تر از مفاهیم گزاره ای انتزاعی می توان این درمان را مفهوم پذیر کرد. درمان ترکیبی حاضر از الحاق این دو روش کارامد با یک دیگر برای اثربخش ترکردن دستاوردهای این اختلال مزمن اجرا شد.
پژوهش حاضر با هدف مطالعه میزان اثربخشی طرح واره درمانیِ مبتنی بر تمثیل در زنان مطلقه مبتلا به اختلال افسرده خویی انجام شد. در این پژوهش از روش طرح تجربی پیش پس آزمون و پی گیری درمان استفاده شد و شش نفر از زنان مطلقه مبتلا به افسرده خویی به روش نمونه گیری هدفمند تحت درمان قرار گرفتند. نتایج نشان داد که طرح واره درمانیِ تمثیلی موجب کاهش معنادار علائم مزمن افسردگی و نیز طرح واره های ناسازگار اولیه در بیماران شد و همچنین این نتایج در یک نوبت پی گیری دوماهه دوام داشت. طرح واره درمانیِ تمثیلی در تعدیل طرح واره های ناسازگار اولیه کاهش علائم مزمن افسردگی و کنترل میزان عود در بیماران افسرده خو در طی زمان مؤثر بوده است
اثربخشی واقعیت درمانی بر شادکامی و امیدواری در زنان مطلقه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی واقعیت درمانی بر افزایش شادکامی و امیدواری زنان مطلقه بود. روش: پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی با گروه کنترل و گواه بود. بدین منظور از جامعه آماری که شامل کلیه زنان مطلقه بود تعداد 30 نفر به صورت تصادفی انتخاب و در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. سپس مداخله روی گروه آزمایش اجرا شد. گروه کنترل هیچ مداخله ای را دریافت نکرد. ابزارهای پژوهش پرسشنامه های شادکامی آکسفورد و امیدواری اسنایدر بودند به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از روش آماری تجزیه و تحلیل کوواریانس چند متغیری استفاده شد. یافته ها: نتایج تحلیل کوواریانس چند متغیری نشان داد که واقعیت درمانی در افزایش شادکامی و امیدواری اثربخش می باشد (0001/0P >). نتیجه گیری: مداخله آموزشی مبتنی بر واقعیت درمانی می تواند به عنوان یک مداخله مؤثر در افزایش شادکامی و امیدواری زنان مطلقه مورد استفاده قرار بگیرد.
اثربخشی بازآموزی سبک های اسنادی بر بهبود ابعاد عملکرد خانواده زوجین متقاضی طلاق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی بازآموزی سبک های اسنادی بر بهبود ابعاد عملکرد خانواده زوجین متقاضی طلاق شهر یزد بود. روش: پژوهش نیمه آزمایشی و براساس طرح پیش آزمون - پس آزمون با گروه کنترل بود. آزمودنی ها شامل 40 نفر (20 زوج) از زوجین متقاضی طلاق شهر یزد بودند که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به دو گروه آزمایش و کنترل (10 زوج آزمایش و 10 زوج کنترل) گمارده شدند. پژوهشگر مدت 8 جلسه، آموزش های لازم را به گروه آزمایش ارایه داد. به منظور جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه عملکرد خانواده (FAD) استفاده گردید.جهت تجزیه و تحلیل داده ها علاوه بر آمار توصیفی از روش مانکوا، آنوا، آنکوا و تی مستقل نیز استفاده گردید. یافته ها: نتایج آزمون لامبدای ویلکز نشان داد که بین گروه آزمایش و کنترل حداقل در یکی از متغیرهای وابسته تفاوت معنی دار وجود دارد 969/19 F=. همچنین نتایج تحلیل آنکوا در متن مانکوا نیز نشان داد اثر آموزش برروی حل مسأله (85/0) و کنترل رفتار (68/0) می باشد که این اثر معنادار بود. همچنین بازآموزی سبک های اسنادی توانسته است آمیزش عاطفی، نقش ها، همراهی عاطفی و ارتباط را در زوجین بهبود بخشد. نتیجه گیری: با به کارگیری بازآموزی سبک های اسنادی به زوجین متقاضی طلاق می توان عملکرد خانواده آنها را بهبود بخشید و در جهت کاهش طلاق گام برداشت.
مقایسه اثربخشی دو رویکرد آموزش مبتنی بر پذیرش و تعهد (ACT) و روایت درمانی گروهی بر تعدیل طرح واره های ناسازگار اولیه در مراجعان متقاضی طلاق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی دو رویکرد آموزش مبتنی بر پذیرش و تعهد (ACT) و روایت درمانی گروهی بر تعدیل طرح واره های ناسازگار اولیه در مراجعان متقاضی طلاق بود. روش: در این روش مداخله ای نیمه آزمایشی که با استفاده از دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل انجام شد، 60 نفر از افراد متقاضی طلاق شهرستان نورآباد مراجعه کننده یا ارجاع داده شده توسط دادگاه خانوادگی به مراکز بهزیستی، کمیته امداد و بخش مشاوره شبکه بهداشت و درمان بود که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. برای گروه اول آموزش پذیرش و تعهد و برای گروه دوم روایت درمانی گروهی و گروه کنترل هیچ نوع آموزشی دریافت نکردند. پژوهش با کمک فرم کوتاه پرسش نامه طرح واره های ناسازگارانه اولیه یانگ (YSQ-SF) جمع آوری شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آنالیز واریانس با اندازه گیری مکرر استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که آموزش مبتنی بر پذیرش و تعهد (ACT) و روایت درمانی گروهی نسبت به گروه کنترل به طور معنی داری بر تعدیل طرح واره های ناسازگار اثر بخش بوده اند (001/0≥P). نتیجه گیری: بنابراین توجه به اثربخشی آموزش مبتنی بر پذیرش و تعهد (ACT) و روایت درمانی گروهی در محیط های مشاوره و روان درمانی خانواده از اهمیت ویژه ای برخوردارند.
بررسی مدل علی رضایت جنسی بر اساس متغیرهای کیفیت زناشویی، رضایت از رابطه، اضطراب ارتباط جنسی، احقاق جنسی و دفعات آمیزش در دانشجویان زن متأهل بندرعباس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: این مطالعه با هدف تدوین یک مدل علی رضایت جنسی براساس متغیرهای رضایت از رابطه، کیفیت زناشویی، اضطراب ارتباط جنسی، احقاق جنسی و فراوانی آمیزش در میان دانشجویان زن متاهل انجام شد. روش: جامعه آماری مورد مطالعه در این پژوهش کلیه دانشجویان زن متاهل دانشگاه های بندرعباسدر سالتحصیلی 93-92 بودند. با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای ، تعداد 115 نفر انتخاب شدند و داده ها از طریق پرسشنامه های رضایت جنسی پینی، احقاق جنسی هالبرت، کیفیت زناشویی شه، اضطراب ارتباط جنسی دیویس و همکاران، رضایت از رابطه برنز و سایرس و مقیاس فراوانی رابطه جنسی جمع آوری شد. برای تحلیل داده ها از روش تحلیل مسیر و ضریب همبستگی پیرسون استفاده گردید. یافته ها: براساس نتایج بدست آمده مدل معنی داری به دست آمد و متغیرهای دفعات آمیزش جنسی و تعاملات جنسی و ابراز نیازها به عنوان متغیرهای میانجی که قادر به پیش بینی رضایت جنسی می باشند عمل کردند. سایر متغیرها با وجود داشتن همبستگی با رضایت جنسی قادر به پیش بینی نبودند. نتیجه گیری: همان طور که مطالعه حاضر نشان می دهد داشتن تعاملات کلامی جنسی و ابراز نیازها و خواسته ها از همسر، به طور مستقیم و غیرمستقیم رضایت جنسی را افزایش می دهد، بنابراین لازم است در این زمینه فرهنگ سازی لازم صورت گیرد.
مقایسه راهبردهای تنظیم شناختی هیجان و آمیختگی اندیشه-کنش در زوجین متقاضی طلاق و زوجین عادی: با میانجی گری نقش جنسیت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف:با توجه به اهمیت تنظیم شناختی هیجان و آمیختگی اندیشه-کنش در حیات اجتماعی، پژوهش حاضر به منظور مقایسه راهبردهای تنظیم شناختی هیجان و مؤلفه های آمیختگی اندیشه-کنش بین زوجین متقاضی طلاق و زوجین عادی صورت گرفت. روش: پژوهش حاضر از نوع پژوهش های مقایسه ای است، و با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس 30 زوج متقاضی طلاق (30 نفر زن و 30 نفر مرد) و 30 زوج به عنوان زوجین عادی از طریق همتاسازی انتخاب، و دو پرسشنامه راهبردهای تنظیم شناختی هیجان (CERQ) و آمیختگی فکر - عمل تجدید نظر شده (TAF-R) بر روی آنها اجرا، و برای آزمون فرضیه ها از تجزیه تحلیل واریانس دو طرفه بین گروهی استفاده شد. یافته ها: نتایج اولأ نشان داد که زوجین متقاضی طلاق در برخورد با تجربه منفی از راهبردهای منفی و زوجین عادی از راهبردهای مثبتِ تنظیم شناختی هیجان استفاده می کنند، و همچنین از نظر تمام مؤلفه های آمیختگی اندیشه- کنش به جزء مؤلفه های احتمال خطر و TAFاخلاقی، بین دو گروه از زوجین تفاوت مشاهده شد که در سطح (05/0 > p) معنادار می باشد، و دوم این که بین دو گروه از زوجین از نظر تمام راهبردهای تنظیم شناختی هیجان و مؤلفه های آمیختگی اندیشه – کنش با اعمال نقش جنسیت در سطح (05/0 > p) تفاوت معناداری بدست آمد، و در نهایت F (F اثر متقابل) به غیر از راهبردهای (نشخوارگری، پذیرش، تمرکز مجدد مثبت و فاجعه انگاری) و مؤلفهِ TAF اخلاقی در سایر راهبردها و مؤلفه ها در سطح (05/0 >p) معنادار می باشد.. نتیجه گیری: یافته ها حاکی از تفاوت معنادار بین زوجین متقاضی طلاق و عادی از نظر راهبردهای تنظیم شناختی هیجان و مؤلفه های آمیختگی اندیشه-کنش می باشد، این نتایج نقش و اهمیت چنین متغیرهای را در پایداری روابط زناشویی خاطر نشان می سازد.
اثربخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر نشانه های افسردگی و پذیرش کودکان دارای والدین مطلقه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: هدف از پژوهش حاضر تعیین اثربخشی برنامه شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر کاهش نشانه های افسردگی در کودکان دارای والدین مطلقه بود.
روش: جامعه آماری شامل تمام کودکان 10 تا 13 ساله ی دارای والدین مطلقه و ساکن در شهر تهران بود که با توجه به مجوزهای صادر شده از سوی آموزش و پرورش، امکان دسترسی به آنها وجود داشت. نمونه شامل 30 نفر از دختران و پسران مذکور بودند که به شیوه در دسترس از جامعه انتخاب شدند و در نهایت به صورت تصادفی در دو گروه کنترل (16 نفر) و آزمایش (14 نفر) جایگزین شدند. برنامه شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی در 12 جلسه نود دقیقه ای و طی سه ماه، گروه آزمایش اجرا گردید. تمام آزمودنی ها قبل و بعد از درمان و نیز پس از شش ماه، پرسشنامه های شاخص افسردگی کودک، و سنجش ذهن آگاهی و پذیرش کودک را تکمیل کردند.
یافته ها: نتایج آزمون تحلیل کوواریانس چند متغیری نشان داد که برنامه شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی به طور معناداری نشانه های افسردگی (ناکارآمدی، بی لذتی، مشکلات بین فردی، خلق پایین، و عزت نفس پایین) را در کودکان دارای والدین مطلقه کاهش داد. همچنین افزایش معناداری در ذهن آگاهی و پذیرش کودکانی که در درمان شرکت کرده بودند مشاهده شد. نتایج ذکر شده در مرحله پیگیری نیز حفظ شده بودند.
نتیجه گیری: برنامه شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی می تواند نشانه های افسردگی را در کودکان دارای والدین مطلقه کاهش و ذهن آگاهی و پذیرش کودکان را افزایش دهد.
تاثیر درمان هیجان مدار بر سازگاری پس از طلاق در زنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: باتوجه به اهمیت طلاق وعوامل سازگاری با آن، این مطالعه در جهت بررسی تاثیر درمان هیجان مدار بر سازگاری پس از طلاق زنان مطلقه شهراصفهان انجام شد. روش: این پژوهش نیمه تجربی از نوع پیش آزمون، پس آزمون با گروه آزمایش و گواه می باشد. جامعه آماری، کلیه زنان مطلقه شهر اصفهان در سال 89 در نظر گرفته شد و نمونه شامل30 نفر از زنان مطلقه تحت پوشش کمیته امداد شهر اصفهان بودند که به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (15 نفر) و گواه (15 نفر) قرار داده شدند. ابزارمورد استفاده در این پژوهش پرسشنامه سازگاری پس از طلاق فیشر(FDAS) بود. برای تجزیه و تحلیل از تحلیل کواریانس به منظور اثر بخشی درمان هیجان مدار برسازگاری پس از طلاق استفاده شد. یافته ها: پژوهش حاضر که باهدف تعیین اثربخشی درمان (متمرکز بر هیجان (EFT) بر سازگاری پس از طلاق زنان مطلقه شهر اصفهان صورت پذیرفت. به این نتیجه رسید که روش درمان متمرکز بر هیجان در افزایش میزان احساس خود ارزشی زنان مطلقه موثر بوده است. همچنین درمان متمرکزبرهیجان (EFT)، میزان رها شدن گروه آزمایشی را نسبت به گروه گواه در مرحله پس آزمون افزایش می دهد. در این مطالعه میانگین نمرات خرده مقیاسهای گروه آزمایش نسبت به گروه گواه تفاوت معنا داری نشان دادند (01/0p<). نتیجه گیری: با توجه به یافته این پژوهش به این نتیجه دست یافت که درمان متمرکز برهیجان بر سازگاری و بهبود توان سازگاری افراد و کاهش پیامدهای منفی پس از طلاق موثر بوده است. با عنایت به این نتایج می توان به درمان و ارائه راهکارهای مناسب جهت بهبود وضعیت افراد مطلقه در مراکز مشاوره و گارگاه های آموزشی پرداخت.
اثربخشی گروه درمانی تحلیل رفتار متقابل بر افزایش رضایتمندی، سازگاری، احساسات مثبت، و صمیمیت زوج های دارای تجربه طلاق عاطفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش تعیین اثربخشی گروه درمانی به شیوه ی تحلیل رفتار متقابل در افزایش سازگاری زناشویی، احساسات مثبت زن و شوهر، رضایت زناشویی، صمیمیت و کاهش بی ثباتی ازدواج- احتمال طلاق، افسردگی و اضطراب زوج های دارای تجربه طلاق عاطفی بود. روش: پژوهش حاضر با روش نیمه آزمایشی و طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل انجام گرفت. جامعه پژوهش شامل کلیه زوج های مراجعه کننده به کلینیک های خدمات روانشناختی و مشاوره شهرستان های مهر، لامرد و فیروزآباد جهت کمک های تخصصی در زمینه مسائل زناشویی در نیمه اول سال 1390 بود. نمونه ای 40 نفری (20 زوج) به روش داوطلبانه انتخاب شدند و به طور تصادفی ساده در دو گروه (یک گروه مداخله ای و یک گروه کنترل) گمارده شدند. گروه آزمایشی تحت 18 جلسه 2 ساعته درمان به شیوه ی تحلیل رفتار متقابل قرار گرفت؛ گروه کنترل هیچ گونه درمانی دریافت نکرد. هر دو گروه کنترل و آزمایش که پس از ریزش به 8 زوج کاهش یافته بودند، در مراحل پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری سه ماهه با استفاده از مصاحبه بالینی، شاخص رضایت زناشویی، مقیاس صمیمیت، شاخص بی ثباتی ازدواج- احتمال طلاق، پرسشنامه احساسات مثبت نسبت به همسر، مقیاس سازگاری زن و شوهر، پرسشنامه افسردگی بک، و پرسشنامه اضطراب بک مورد سنجش قرار گرفتند. تحلیل داده ها با روش تحلیل کوواریانس (MANCOVA) انجام گرفت. یافته ها: نتایج به دست آمده نشان دهنده ی اثربخشی گروه درمانی تحلیل رفتار متقابل بر افزایش رضایتمندی، سازگاری، احساسات مثبت، و صمیمیت، و کاهش بی ثباتی ازدواج، افسردگی و اضطراب زوج های دارای تجربه طلاق عاطفی بود. و وضعیت زوج های گروه آزمایشی از لحاظ سازه های مورد اندازه گیری نسبت به گروه کنترل در مراحل پس آزمون و پیگیری بهبودی را نشان داد. نتیجه گیری: مداخله و آموزش تحلیل رفتار متقابل می تواند بعنوان برنامه ای در جهت پیشگیری و درمان طلاق عاطفی و افزایش مهارت زناشویی زوج ها قرار گیرد.
مقایسه هیجان خواهی و عملکرد خانواده در افراد مطلقه، در حین طلاق و عادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: از آنجایی که خانواده پایه گذار بخش مهمی از سرنوشت انسان است و در تعیین سبک و خط مشی و عملکرد فرد در آینده نقش بزرگی دارد، پژوهش حاضر با هدف مقایسه هیجان خواهی و عملکرد خانواده در افراد مطلقه، در حین طلاق و عادی صورت گرفت. روش: روش پژوهش علی-مقایسه ای بود. جامعه پژوهش افراد مطلقه و در حین طلاق و عادی ساکن استان تهران بودند. نمونه پژوهش 451 نفر از افراد مطلقه و 402 نفر در حین طلاق بودند که با استفاده از نمونه گیری طبقه ای نسبی با مراجعه به دادگاه های مختلف استان تهران انتخاب شدند. سپس 500 نفر از افراد عادی، با استفاده از نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای جهت مقایسه با دو گروه همتا شدند. شرکت کنندگان به ابزارهای سنجش عملکرد خانواده مک مستر و هیجان خواهی آرنت پاسخ دادند. داده های گردآوری شده با استفاده از تحلیل واریانس چند متغیره (MANOVA) و آزمون تعقیبی شفه مورد تحلیل قرار گرفت. یافته ها: یافته ها نشان داد که هیجان خواهی و عملکرد خانواده در افراد مطلقه، در حین طلاق و عادی در تمامی ابعاد در سطح خطای کمتر از 05/0 تفاوت معناداری دارند. بدین معنا که افراد مطلقه و در حین طلاق نسبت به افراد عادی هیجان خواهی بیشتری داشتند. همچنین کارکرد خانواده در افراد مطلقه و در حین طلاق از افراد عادی مختل تر بود. نتیجه گیری: نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد که افراد مطلقه و در حین طلاق هیجان خواهی بیشتر و عملکرد خانواده پایین تری نسبت به افراد عادی دارند. لذا هیجان خواهی بعلت ایجاد شرایط تعارض در بین نظام اجرایی خانواده می تواند در افزایش خطر پذیری به سمت کسب لذت با تکالیف طبیعی زناشویی و خانواده تداخل نماید.