فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۱ تا ۴۰ مورد از کل ۱٬۱۷۷ مورد.
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی تجربه دانشجویان ساکن خوابگاه از شب امتحان به منظور تبیین زوایا و ابعاد مختلف آن است. روش پژوهش حاضر، تحقیق کیفی از نوع پدیدارشناسی است که به همین منظور از بین دانشجویان خوابگاهی دانشگاه شهید مدنی آذربایجان تا رسیدن به حد اشباع اطلاعات، 12 نفر از آن ها به شیوه نمونه گیری هدفمند، مورد انتخاب و مورد مصاحبه قرارگرفته اند. گفتگوها با کسب اجازه از افراد ضبط و روی کاغذ پیاده شد و با استفاده از روش کلایزی، جملات و عبارات مورد تحلیل قرار گرفتند. نتایج بررسی نشان داد که 8 مفهوم اصلی و 20 زیر مفهوم را می توان از مصاحبه ها استخراج کرد که عبارت اند از: استاد (هنر تدریس استاد و شخصیت استاد)، واحد درسی (موردعلاقه بودن واحد درسی و حجم مطالب واحد درسی)، خواب (میزان خواب و کیفیت خواب)، پاسخ های هیجانی (کاهش آستانه تحمل، عدم تمرکز و تأثیرات فیزیولوژیک، استرس، ترس)، ویژگی های محیطی (فضای فیزیکی و فضای روانی)، دوره و رشته تحصیلی (مقطع تحصیلی، رشته تحصیلی و آغاز مقطع و آغاز امتحانات)، مدیریت ارتباط (کنترل و ایجاد تعامل مطلوب و ایجاد اختلال شبکه های اجتماعی) و مهارت مطالعه و برنامه ریزی (مهارت های مطالعه و برنامه ریزی و آمادگی). نتایج به دست آمده نشانگر آن است که مهم ترین ویژگی شب امتحان اضطراب امتحان است که برخی از عوامل ایجاد اضطراب امتحان وابسته به ویژگی های شخصیتی دانشجویان است و برخی دیگر شرایطی است که برای اکثر دانشجویان مشترک بوده و امکان حذف آن از جانب دانشجویان مقدور نیست.
تأثیر برنامة بازآموزی اسنادی بر هیجانات پیشرفت و مشغولیت تحصیلی دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی برنامه بازآموزی اسنادی بر هیجانات پیشرفت مثبت و منفی و مشغولیت تحصیلی دانشجویان انجام شد. در این پژوهش شبه تجربی با طرح پیش آزمون - پس آزمون همراه با پی گیری، 41 دانشجوی کارشناسی دانشگاه شهید بهشتی در دو گروه آزمایش و کنترل قبل و بعد از آموزش به نسخة کوتاه پرسش نامة هیجانات پیشرفت (AEQ-R، عبدلله پور، 1394) و سیاهة مشغولیت تحصیلی (AEI، سالملا آرو و آپادایا، 2012) پاسخ دادند. از طریق هفت جلسه دو ساعته، آموزش برنامه بازآموزی اسنادی به شیوه گروهی برای گروه آزمایش اجرا شد. نتایج تحلیل کواریانس چندمتغیری نشان داد که در کوتاه مدت و بلندمدت برنامه آموزشی در افزایش میزان هیجانات پیشرفت مثبت مربوط به موقعیت های یادگیری، کلاس درس و آزمون و همچنین مؤلفه های مختلف مشغولیت تحصیلی شامل انرژی، احساس تعهد و شیفتگی/ فریفتگی دانشجویان و در کاهش میزان هیجانات پیشرفت منفی مربوط به موقعیت های یادگیری، کلاس درس و آزمون آنها مؤثر بود. نتایج مطالعة حاضر از نقش تعیین کنندة برنامة بازآموزی اسنادی به کمک تقویت تفاسیر خودتوانمندساز، بهبود مدیریت تجارب هیجانی و همچنین غنی سازی مهارت های رابطة بین فردی، برای کمک به تامین مصونیت روانی فراگیران در مواجهه با مطالبات زندگی تحصیلی به طور تجربی حمایت کرد.
مدل یابی پیشرفت تحصیلی ریاضی برمبنای؛ ارزشِ تکلیف، درگیری شناختی، هیجان های پیشرفت و خود نظم جوئی تحصیلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف آزمون رابطه علّی بین ارزش تکلیف، درگیری شناختی، هیجان های پیشرفت تحصیلی، خود نظم جوئی تحصیلی و پیشرفت تحصیلی ریاضی صورت پذیرفت. بدین منظور از جامعه آماری پژوهش، با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چندمرحله ای 560 نفر از دانش آموزان (267 نفر پسر و 293 نفردختر) از پایه سوم رشته ریاضی دبیرستان های شهر تهران در سال تحصیلی 1394 -1393 به پرسشنامه ی خرده مقیاس ارزش تکلیف (پینتریچ و دی گروت (1991))، مقیاس درگیری شناختی (تجدید نظر شده ی دو عاملی فرایند یادگیری (2F-R-LPQ) کمبر بیگز و لیونگ (2004))، مقیاس هیجان های پیشرفت قبل از امتحان ((AEQ) پکران، گوئیتز، تیتز و پری، (2005)) و مقیاس خودنظم جویی تحصیلی (پینتریچ و دی گروت (1990))، پاسخ دادند. نتایج تحلیل مدل معادلات ساختاری با استفاده از داده های تجربی نشان داد که، پیشرفت تحصیلی به طور مستقیم و غیر مستقیم از متغیرهای پیش بین ارزش تکلیف، درگیری شناختی، هیجان های پیشرفت و خودنظم جوئی تحصیلی تأثیر می پذیرد. نتایج این پژوهش حاکی از آن است که، تمامی شاخص ها به جز شاخص AGFI (شاخص نیکویی برازش تعدیل شده ) در حد بسیار مطلوب گزارش شده اند و مدل با داده ها برازش خوبی دارد و این بیانگر این است که، رابطه خطی بین متغیرها و سازه های مکنون وجود دارد؛ بنابراین فرضیه کلی پژوهش مبنی بر ""الگوی مفروض رابطه ی علّی بین ارزش تکلیف با پیشرفت تحصیلی از طریق میانجیگری درگیری شناختی، هیجان های پیشرفت و خودنظم جوئی تحصیلی برازنده داده ها است"" تأیید شده است.
جایگاه نظم خودانگیخته در نظریه آزادی فون هایک و بررسی اشارات تربیتی آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تا آنجا که ذهن مدون و مکتوب تاریخ اندیشه ورزی حکایت می کند، بحث ازآزادی و وجوه متفاوت معنایی و کاربردی آن در چارچوب های گوناگون، از مباحث عمده فلسفه بوده است. این آرمان بشری به اندازه ای در حیات فردی و اجتماعی انسانها دارای اهمیت بوده است که کاربرد فراوانی در فلسفه سیاست پیدا کرده است. نهاد تعلیم و تربیت نیز یکی از نهادهای اساسی جامعه به شمار می رود که آزادی در آن می تواند تاثیری عمیق بر نگرش شهروندان درباره جامعه، کاستن از خفقان موجود در آموزش و سایر زمینه ها داشته باشد. از این رو سعی بر آن است که آزادی تربیتی بر اساس واکاوی نظریه آزادی مورد بررسی گرفته و تبیین شود و چالشها و افق های بهره مندی از آن در نظامهای آموزشی مورد بررسی قرار گیرند.مقاله حاضر به روش توصیفی- تحلیلیبه بررسی، تبیین، چگونگی و اهمیت مفهوم نظم خودانگیخته در ایجاد آزادی تربیتی به معنای به دست آوردن تفکر استقلال طلبانه،خودانگیخته،نقدپذیرو عقلانی در نظام آموزش و پرورش می پردازد. براساس یافته های پژوهش، هایک به عنوان یکی از حامیان تعلیم و تربیت لیبرالیستی، مدعی آزادی فردی همراه با پذیرش نظم خودجوش با نقد تکامل پذیری است و معتقد است که تعلیم و تربیت صحیح همان تعلیم وتربیت لیبرال است.به عقیده وی برای آموزش و رشد عقلانیت در کودکان بایستی آنها را منتقد و آزاد اندیش بار آورد.رشد نظم خود انگیخته در کودکان که از مفاهیم مهم فلسفه کلاسیک هایک است، همراه و ملازم اصلی آموزش و پرورش است که سبب توسعه دانش و فهم دانش آموزان،آگاهی از عقاید و روشهای گوناگون زندگی در طول تاریخ،تصمیم گیریهای عقلانی و توانایی تفکر شخصی می شود.
رابطة انگیزش تحصیلی و راهبردهای خودتنظیمی با اضطراب درس آمار دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین رابطة بین انگیزش تحصیلی و راهبردهای خودتنظیمی با اضطراب درس آمار دانشجویان انجام شده است. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بوده است. جامعة آماری پژوهش شامل کلیة دانشجویان دانشکده های علوم تربیتی و روان شناسی و دانشکدة اقتصاد دانشگاه سیستان و بلوچستان بود که در نیم سال اول تحصیلی 1394-1393 درس آمار را انتخاب کرده بودند، که تعداد 180 نفر از آنها براساس جدول مورگان و روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای متناسب با جنسیت انتخاب شدند. برای جمع آوری اطلاعات، از سه پرسشنامة «اضطراب آمار» (کرویس و همکاران، 1985) «انگیزش تحصیلی» (والرند و همکاران، 1992) و پرسشنامة «راهبردهای یادگیری خودتنظیمی» (پینتریج و همکاران، 1990) استفاده شد. برای تجزیه وتحلیل داده ها از آزمون ضریب همبستگی پیرسون، تحلیل رگرسیون، t مستقل و t تک نمونه استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد که بین «انگیزش درونی، بیرونی ، راهبردهای شناختی و فراشناختی» با «اضطراب درس آمار»، رابطة منفی و معنادار و بین «بی انگیزگی» با «اضطراب درس آمار دانشجویان»، رابطة مثبت و معنادار وجود دارد. نتایج تحلیل رگرسیون نیز بیانگر آن بود که سه متغیّر فراشناختی، بی انگیزگی و انگیزش درونی قادر به پیش بینی اضطراب درس آمار دانشجویان می باشند. علاوه بر این، نتایج آزمون t مستقل نشان داد که بین میزان اضطراب درس آمار دانشجویان بر حسبِ مقطع تحصیلی، تفاوت معناداری وجود دارد و دانشجویان مقطع کارشناسی اضطراب بیشتری در درس آمار داشتند. در مجموع، به نظر می رسد افزایش برانگیزنده های درونی و بیرونی و نیز آموزش مهارت های خودتنظیمی به دانشجویان می تواند در کاهش میزان اضطراب آن ها در درس آمار مؤثر باشد.
تأثیر آموزش چرتکه بر خلّاقیّت و خودکارآمدی دانش آموزان دورة ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
خلّاقیّت و خودکارآمدی، از جمله اهداف آموزشی است که امروزه در رأس امور آموزشی و پرورشی قرار دارد. به منظور نیل به این امر و تسهیل یادگیری، وسیله ای شبیه «چرتکه» وارد فرایند آموزشی شده که مورد استقبال دانش آموزان و معلمان قرار گرفته است و به باور آنان، نتایج مشهودی در پی داشته است. پژوهش حاضر با هدف تأثیر آموزش چرتکه بر خلّاقیّت و خودکارآمدی دانش آموزان انجام گرفت. روش پژوهش شبه آزمایشی و از نظرِ هدف کاربردی بود. طرح پژوهش پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل است . جامعة آماری را دانش آموزان پسر پایة چهارم ابتدایی تشکیل می دادند که از بین آنها نمونه ای با حجم 50 نفر به شیوة نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای انتخاب و در دو گروه آزمایش و کنترل در قالب دو کلاس درس قرار گرفتند. در هر دو گروه، همتا سازی از نظرِ سن و هوش (با استفاده از تست هوش ریون) انجام شد. سپس در هر دو گروه، پیش آزمون به عمل آمد و بعد از اجرای پیش آزمون، آموزش ریاضی با چرتکه برای گروه آموزش اجرا شد و گروه کنترل، آموزشی دریافت نکرد و بعد پس آزمون انجام گرفت. در این پژوهش، از ابزار خلّاقیّت تورنس و خودکارآمدی شرر استفاده شد که پایایی آنها با آلفای کرونباخ به ترتیب 85/0 و 81/0 به دست آمد. داده های حاصل با آمار توصیفی و استنباطی (آزمون کولموگروف- اسمیرنوف و تحلیل کوواریانس) توصیف و تحلیل شدند. نتایج حاصل نشان داد که آموزش چرتکه در درس ریاضی بر خلّاقیّت و خود کارآمدی دانش آموزان کلاس چهارم تأثیر دارد و باعث بهبود خلّاقیّت و خودکارآمدی می شود ؛ بنابراین، با آموزش چرتکه می توان مهارت ها و توانایی های خلّاقیّت در ریاضی و خودکارآمدی کودکان را افزایش داد.
بررسی اثربخشی آموزش خودکارآمدی برانگیزش پیشرفت دانشجویان علوم پزشکی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
زمینه و اهداف:پژوهش حاضر باهدف تعیین اثربخشی آموزش خودکارآمدی بر انگیزه پیشرفت دانشجویان علوم پزشکی انجام گرفت.
بررسی نقش واسطه گری تاب آوری در رابطه حمایت تحصیلی و سرزندگی تحصیلی در دانشجویان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
زمینه و اهداف: هدف پژوهش حاضر بررسی نقش واسطه گری تاب آوری در رابطه ی حمایت های تحصیلی و سرزندگی تحصیلی در دانشجویان دانشگاه پیام نور بود. روش بررسی: با استفاده از روش نمونه گیری طبقه ای، 140 دانشجو انتخاب و پرسشنامه حمایت تحصیلی ، مقیاس تاب آوری و پرسشنامه سرزندگی تحصیلی را کامل کردند.تمامی ابزار از روایی و پایایی مطلوب بهره مند بودند. داده ها از طریق تحلیل مسیر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: یافته ها حاکی از اثر مستقیم حمایت تحصیلی اساتید، والدین و همسالان بر تا ب آوری بود. همچنین اثر غیر مستقیم حمایت تحصیلی اساتید، والدین و همسالان بر سرزندگی تحصیلی از طریق تاب آوری نیز مورد تأیید واقع شد. بر این اساس می توان گفت تاب آوری قادر است رابطه ی انواع حمایت تحصیلی با سرزندگی تحصیلی را واسطه نماید. نتیجه گیری: یافته های به دست آمده بر نقش حمایت های تحصیلی در تاب آور ساختن دانشجویان جهت نیل به سرزندگی تحصیلی تاکید می کند. یافته های پژوهش با توجه به شواهد نظری و تجربی به بحث گذاشته شده و پیشنهادهایی بدین منظور ارائه گردیده است
تاثیر آموزش مهارت های اجتماعی بر خودتوانمندسازی اجتماعی و ناگویی هیجانی دانش آموزان با ناتوانی های یادگیری ویژه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه: ناتوانی های یادگیری ویژه یکی از رایج ترین اختلال های کودکان سنین مدرسه محسوب می شود. این کودکان به طورمعمول در زمینه های مختلفی نظیر توجه، شناخت و ناگویی هیجانی با مشکل روبه رو هستند. هدف از پژوهش حاضر بررسی تاثیر آموزش مهارت های اجتماعی بر خودتوانمندسازی اجتماعی و ناگویی هیجانی دانش آموزان با ناتوانی یادگیری ویژه بود.
اثر باورهای معرفت شناختی و ادراکات یادگیری بر عملکرد تحصیلی با میانجیگری خودکارآمدی تحصیلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: در تحقیق حاضر، اثر باورهای معرفت شناختی و ادراکات یادگیری بر عملکرد تحصیلی با میانجیگری خودکارآمدی تحصیلی دانشجویان مورد بررسی قرار گرفت. روش: کلیه دانشجویان رشته روان شناسی و علوم تربیتی شاغل به تحصیل در نیمسال اول تحصیلی96-1395دانشگاه پیام نور اهواز، جامعه آماری تحقیق حاضر را تشکیل داده اند که از بین آنها210 نفر ( 166دختر و 44 پسر ) به صورت تصادفی خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها،از پرسش نامه باورهای معرفت شناختی شومر(1990)، ادراکات یادگیری وخودکارآمدی تحصیلی محقق ساخته (1395)و معدل تحصیلی دانشجویان استفاده شد. طرح تحقیق حاضر همبستگی است و ارزیابی مدل پیشنهادی با استفاده از مدل یابی معادلات ساختاریانجام گرفت. یافته ها: پس از اصلاح مدل پیشنهادی، نتایج تحلیل داده ها نشان داد که باورهای معرفت شناختی بر عملکرد تحصیلی و خودکارآمدی تحصیلی و همچنین ادراکات یادگیری بر عملکرد تحصیلی و خودکارآمدی تحصیلی اثر مثبت و رابطهخودکارآمدی تحصیلی با عملکرد تحصیلی معنادار نبود.
ارائه مدل عِلّی درگیری و خودمختاری پژوهشی دانشجویان تحصیلات تکمیلی: با نقش واسطه ای معنای تحصیلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف ارائه مدل علّی درگیری و خودمختاری پژوهشی دانشجویان تحصیلات تکمیلی: نقش واسطه ای معنای تحصیلی مورد بررسی قرار گرفت. روش پژوهش، توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل کلیه دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشکده های علوم انسانی دانشگاه فردوسی مشهد به تعداد 3199 نفر بود که از طریق فرمول کوکران حجم نمونه 220 نفر تعیین و به روش نمونه گیری سهمیه ای انتخاب شدند. برای جمع آوری داده های مورد نیاز از پرسش نامه های محقق ساخته درگیری پژوهشی، خودمختاری پژوهشی و پرسش نامه معنای تحصیلی هندرسون- کینگ و اسمیت (2006) استفاده شد. ماتریس همبستگی، مدل معادلات ساختاری و شاخص های نکویی برازش با نرم افزار Lisrel 8.5 جهت تحلیل داده ها استفاده شد. نتایج حاصل از مدل معادلات ساختاری نشان داد که مدل طراحی شده با داده ها برازش دارد. درگیری پژوهشی بر خودمختاری پژوهشی اثر مستقیم دارد، ولی با میانجی گری معنای تحصیلی اثر غیرمستقیم ندارد، همچنین درگیری پژوهشی بر معنای تحصیلی اثر مستقیم داشت. نتایج پژوهش از نقش درگیری پژوهشی بر خودمختاری پژوهشی و معنای تحصیلی دانشجویان تحصیلات تکمیلی حمایت می کند.
تبیین خودناتوان سازی تحصیلی بر اساس عوامل مؤثر بر آن: آزمون یک مدل مفهومی جامع(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش به منظور تعیین روابط سببی متغیرهایی که بیشترین اثر را بر روی خودناتوان سازی تحصیلی در دانشجویان شهر تهران داشتند، صورت گرفته است. جامعه آماری همه دانشجویان شهر تهران بودند که از بین آنان تعداد 520 نفر از چهار دانشگاه علامه طباطبائی، تهران، آزاد اسلامی مرکز تهران جنوب و پیام نور واحد تهران جنوب به روش داوطلبانه به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسش نامه های فرم کوتاه شخصیتی NEO ، کمال گرایی چندبعدی، خودکارآمدی عمومی ، انگیزش تحصیلی، خودناتوان سازی و عزت نفس بود. داده ها با استفاده از روش مدل سازی معادلات ساختاری مورد تحلیل قرار گرفتند. نتایج به دست آمده، حمایت کننده برازش مدل با داده ها و روابط ساختاری مفروض است و در مجموع نشان می دهد که ویژگی های شخصیتی، کمال گرایی، عزت نفس، عملکرد تحصیلی و انگیزش تحصیلی به طور مستقیم و خودکارآمدی به طور غیر مستقیم و با م یا نجی گری عملکرد تحصیلی، خودناتوان سازی تحصیلی را تحت تأثیر قرار می دهند. همچنین ویژگی های شخصیتی و کمال گرایی به طور غیر مستقیم نیز از طریق م یا نجی گری عملکرد تحصیلی و انگیزش تحصیلی بر خودناتوان سازی تحصیلی اثر می گذارند. با افزایش روان رنجورخویی و کاهش گشودگی، خودناتوان سازی تحصیلی احتمال بروز پیدا می کند و همچنین عزت نفس، خودکارآمدی و انگیزش تحصیلی بالا موجب پایین آمدن میزان خودناتوان سازی می گردد اما میزان بالای کمال گرایی و عملکرد تحصیلی احتمال بروز رفتارهای خودناتوان ساز را افزایش می دهد.
نقش واسطه ای انگیزش یادگیری در پیش بینی پیشرفت تحصیلی بر اساس راهبردهای شناختی و فراشناختی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
به منظور پیش بینی پیشرفت تحصیلی بر اساس راهبردهای یادگیری شناختی و فراشناختی با توجه به نقش واسطه ای انگیزش یادگیری، طی یک پژوهش همبستگی، از جامعة آماری دانش آموزان پایة اول متوسطة شهر همدان که تعداد آنان 8300 نفر بود، 368 نفر به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند و به پرسشنامه های راهبردهای یادگیری کرمی (1384) و انگیزش پیشرفت در یادگیری رضابخش (1373) پاسخ دادند و معدل کل نمرات آن ها به عنوان ملاک پیشرفت تحصیلی گرفته شد. داده ها با استفاده از شاخص های مرکزی و پراکندگی توصیف شدند و به وسیلة آزمون های آماری ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر بر اساس مراحل بارون و کنی (1986) تجزیه و تحلیل شدند. نتایج بین راهبردهای شناختی و فراشناختی ضریب همبستگی مثبت معنی داری را نشان داد. همچنین نتایج نشان داد، ضرایب رگرسیون پیشرفت تحصیلی به انگیزش یادگیری و انگیزش یادگیری به راهبردهای فراشناختی معنی دار بود؛ بنابراین، می توان دریافت که انگیزش یادگیری نقش واسطه ای در پیش بینی پیشرفت تحصیلی بر اساس راهبردهای فراشناختی ایفا می کند؛ از این رو، می توان نتیجه گیری کرد که با بهبود راهبردهای فراشناختی می توان انگیزش یادگیری دانش آموزان را بالا برد و پیشرفت تحصیلی آن ها را ارتقا بخشید
امید کار، انگیزش تحصیلی و پیشرفت تحصیلی: وارسی یک مدل علّی در دانشجویان غیر شاغل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه علی امید کار و پیشرفت تحصیلی با نقش واسطه ای انگیزش تحصیلی در دانشجویان غیر شاغل مقطع کارشناسی بود. 310 دانشجوی (190مرد و120 زن) غیر شاغل با روش نمونه گیری خوشه ای از بین دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد آزادشهر انتخاب شدند. ابزار های اندازه گیری مقیاس امید کار (WHS، جانتنت و وترستن، 2006) و مقیاس انگیزش تحصیلی (AMS، والرند و همکاران، 1992) بود؛ و پیشرفت تحصیلی دانشجویان با معدل نیمسال قبل آنها سنجیده شد. برای تحلیل داده ها از آزمون ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر استفاده شد. نتایج، رابطه معناداری بین امید کار، انگیزش تحصیلی و پیشرفت تحصیلی نشان داد. امید کار با واسطه گری انگیزش تحصیلی اثر غیر مستقیم و معناداری بر پیشرفت تحصیلی داشت. انگیزش بیرونی به طور غیر مستقیم، انگیزش درونی و بی انگیزشی به طور مستقیم بر پیشرفت تحصیلی تأثیر داشتند. دراین پژوهش، داده ها از مدل پیشنهادی رابطه امید کار و پیشرفت تحصیلی با واسطه گری انگیزش تحصیلی حمایت کرد.
تدوین و اثربخشی برنامه آموزش خودمدیریتی با تاکید بر مولفه های هشیاری و انتخاب بر جوانان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دوره جوانی بعنوان یک دوره پراهمیت در زندگی انسان و زمان تصمیم گیری های اساسی است و این تصمیمات عموما تاثیر بزرگی بر تمام زندگی فرد می گذارد. در این پژوهش، هدف تدوین آموزش خودمدیریتی با تاکید بر مولفه های هشیاری و انتخاب و سپس بررسی اثربخشی این برنامه بر افزایش خودمدیریتی جوانان شهر تهران است و فرض بر این است که آموزش خودمدیریتی با تاکید بر مولفه های هشیاری و انتخاب بر افزایش خودمدیریتی جامعه هدف تاثیر دارد. پژوهش مورد استفاده در این پژوهش، نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون – پس آزمون با گروه کنترل است. در این پژوهش، جامعه آماری شامل کلیه جوانان بین 30-20 شهر تهران است و نمونه شامل 32 نفر از جوانان تهرانی بصورت نمونه گیری در دسترس در مناطق 1، 5، 12 و 17 است. ابزار مورد استفاده، پرسشنامه ای است که توسط پژوهشگر ساخته شده است. به منظور تحلیل داده ها، از آزمون تحلیل کوواریانس استفاده شده است. داده های پژوهش نشان داد که آموزش خودمدیریتی با تاکید بر مولفه های هشیاری و انتخاب، بر افزایش خودمدیریتی جوانان تاثیر معناداری دارد. مقدار اتا محاسبه شده نشان می دهد که 70 درصد از تغییرات نمره خودمدیریتی، مربوط به عامل آموزش می باشد. بنابراین می توان گفت که این برنامه می تواند در افزایش خودمدیریتی جامعه هدف موثر باشد.
نقش اهداف پیشرفت، باورهای معرفت شناختی و کیفیت تجارب یادگیری در اهمال کاری تحصیلی دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش به منظور بررسی نقش اهداف پیشرفت، باورهای معرفت شناختی، کیفیت تجارب یادگیری با اهمال کاری تحصیلی در دانشجویان انجام شد. نوع پژوهش توصیفی همبستگی بود.جامعه آماری شامل 9218 نفر دانشجوی کارشناسی دانشگاه یزد بود. که از این جامعه نمونه ای با حجم 400 نفر (189پسر و211 دختر) به روش نمونه گیری طبقه ای تصادفی متناسب با حجم انتخاب شدند. برای سنجش متغیرهای پژوهش از پرسشنامه اهمال کاری تحصیلی سولومون و راثبلوم ، اهداف پیشرفت الیوت و مک گریگور ، باورهای معرفت شناختی شومر و کیفیت تجارب یادگیری نیومن استفاده شد. تحلیل داده ها نیز با استفاده از روش آماری تحلیل رگرسیون چندگانة همزمان صورت گرفت. یافته های پژوهش نشان داد که فقط متغیرهای اهداف پیشرفت پیش بینی کننده معنادار اهمال کاری تحصیلی دانشجویان هستند. ضرایب بتا نشان می دهد که دو متغیر اهداف تسلط/ اجتنابی و عملکرد/ گرایشی در تبیین و پیش بینی نمره کل اهمال کاری به صورت معکوس نقش دارند. این در حالی است که ضریب بتا برای متغیر هدف عملکرد/ اجتنابی نشان داد که این متغیر در تبیین و پیش بینی نمره کل اهمال کاری به صورت مستقیم نقش دارد.