فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۱ تا ۶۰ مورد از کل ۱٬۱۷۷ مورد.
حوزه های تخصصی:
سبک های اسنادی از مهم ترین عوامل تأثیرگذار بر عملکردها و فرآیندهای روانی و تربیتی دانشجویان محسوب می شود. توجیه این نقش از طریق فرآیندهای روانی مختلفی صورت می گیرد که یکی از آن ها اهداف پیشرفت است. اهداف پیشرفت می تواند به عنوان میانجی در رابطه با سبک اسناد و اضطراب امتحان نقش ایفا کند. از این رو هدف پژوهش حاضر، ارائه مدلی برای اضطراب امتحان براساس متغیرهای سبک اسناد و اهداف پیشرفت می باشد. پژوهش از نوع توصیفی- همبستگی به روش تحلیل معادلات ساختاری است. آزمودنی های این پژوهش 259 دانشجوی کارشناسی بودند که از طریق نمونه گیری طبقه ای نسبتی انتخاب شدند. داده ها با استفاده از پرسشنامه های سبک اسناد، اضطراب امتحان و اهداف پیشرفت جمع آوری شدند. از آزمون های آماری همبستگی و الگوی معادلات ساختاری برای تحلیل داده ها استفاده شد. داده های بدست آمده از طریق نرم افزارSPSS20 و LISREL8.53 تحلیل شدند. براساس یافته های پژوهش، اهداف پیشرفت پیش بین اضطراب امتحان (001/0 p < ،20/13= (254، 3)F) و میانجی بین سوگیری های اسنادی مثبت و اضطراب امتحان است.جهت گیری اهداف یا اهداف پیشرفت نیز بر اضطراب امتحان اثر مستقیم داشت. یافته های به دست آمده، توجه به نقش اهداف پیشرفت به عنوان یک متغیرتأثیر گذار و میانجی بر اضطراب دانشجویان و در نتیجه عملکرد بهتر دانشجویان را ضروری می نماید.
اثربخشی الگوی خلاقیت درمانی بر ارتقای انگیزه و عملکرد تحصیلی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش با هدف بررسی اثر بخشی الگوی خلاقیت درمانی بر ارتقای انگیزه و عملکرد تحصیلی دانش آموزان دبیرستانی انجام شد. روش پژوهش، شبه آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. نمونه پژوهش شامل دانش آموزان پسر مقطع اول دبیرستان شهر تهران بود که در سال تحصیلی 93/92 مشغول به تحصیل بودند. در این پژوهش سی دانش آموز که پایین ترین عملکرد تحصیلی را در نیم سال اول تحصیلی داشتند (معدل 12.20 الی 15.90) به شکل تصادفی انتخاب و به دو گروه پانزده نفره (آزمایش وکنترل) تخصیص داده شدند. برای اندازه گیری انگیزش تحصیلی از پرسش نامه هارتر استفاده شد. برای گروه آزمایش یک دوره خلاقیت درمانی ده جلسه ای به مدت بیست ساعت برگزار شد. تحلیل های کواریانس نشان داد که بین گروه آزمایش و کنترل در انگیزه درونی تفاوت معناداری وجود دارد. بین گروه آزمایش وکنترل در عملکرد تحصیلی نیز تفاوت معناداری دیده شد. نتایج پژوهش نشان داد که الگوی بالینی خلاقیت درمانی توانسته است افزایش معناداری را در انگیزش درونی و عملکرد تحصیلی دانش آموزان گروه آزمایش نسبت به کنترل به وجود آورد.
نقش کیفیت زندگی در مدرسه و خودپندارة تحصیلی در اشتیاق تحصیلی در دانش آموزان پایة پنجم و ششم ابتدایی شهرستان ثلاث باباجانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش، بررسی نقش کیفیت زندگی در مدرسه و خودپندارة تحصیلی در اشتیاق تحصیلی دانش آموزان پایة پنجم و ششم شهرستان ثلاث باباجانی است. روش پژوهش همبستگی(تحلیل مسیر) بوده است. جامعة آماری پژوهش شامل تمام دانش آموزان پایة پنجم و ششم دبستان شهرستان ثلاث باباجانی(420) نفر است که باتوجه به جدول مورگان و با روش تصادفی طبقه ای 210 نفر برای نمونه (100 پسر و 110 دختر) انتخاب شده اند. برای جمع آوری داده های پژوهش از پرسشنامة کیفیت زندگی در مدرسه، خودپندارة تحصیلی و اشتیاق تحصیلی استفاده شده است. نتایج تجزیه و تحلیل داده ها نشان می دهد که کیفیت زندگی هم به طور مستقیم (519/0=β) و هم به طور غیرمستقیم (281/0=β) از طریق خودپندارة تحصیلی بر اشتیاق تحصیلی تأثیرمی گذارد. همچنین خودپندارة تحصیلی به طور مستقیم بر اشتیاق تحصیلی (347/0= β) تأثیر می گذارد. بهترین مسیر برای پیش بینی اشتیاق تحصیلی، مسیر کیفیت زندگی در مدرسه به اشتیاق تحصیلی بوده است. بنابراین، می توان نتیجه گرفت که کیفیت زندگی در مدرسه و خودپندارة تحصیلی از متغیرهای مهم و مرتبط با تحصیل دانش آموزان هستند.
تأثیر آموزش ترکیبی بر موفقیت و رضایت فراگیران نظام آموزش فنی و حرفه-ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مطالعه ی حاضر با هدف بررسی تأثیر آموزش ترکیبی بر موفقیت و رضایت فراگیران نظام آموزش فنی و حرفه ای انجام گردید. ازنظر روش، مطالعه ی کنونی شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون - پس آزمون با گروه کنترل است. جامعه ی آماری پژوهش، کار آموزان نظام فنی و حرفه ای استان فارس بوده که از میان آن ها دوره ی نصاب سامانه مدیریت هوشمند ساختمان که دارای دو کلاس بود به صورت هدفمند، با روش در دسترس انتخاب گردیده و به صورت تعیین تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. تعداد اعضای نمونه در گروه آزمایش 18 نفر و در گروه کنترل 19 نفر تعیین گردید. به منظور مقایسه ی نمرات آزمون و هم چنین رضایت دو گروه از دوره ی آموزشی از آزمون تی مستقل استفاده و بر این اساس نتایج تحلیل شد. نتایج پژوهش نشان داد که میزان یادگیری محتوا در دوره ی آموزشی که با رویکرد یادگیری ترکیبی اجرا شده بود به صورت معناداری از یادگیری در گروه سنتی (رودررو) بیش تر بود. افزون بر آن میزان رضایت فراگیران دوره از یادگیری به شیوه ی ترکیبی به صورت معنا داری از رضایت مندی فراگیران در گروه سنتی (رودررو) بیش تر می باشد. بنابراین باتوجه به جایگاه ارزشمند آموزش ترکیبی در افزایش رضایت و موفقیت یادگیرندگان دوره های آموزش فنی و حرفه ای، به کارگیری این رویکرد آموزشی می تواند جزء برنامه های توسعه ی آموزش فنی و حرفه ای قرار گیرد.
اثربخشی بسته های آموزشی تاب آور و ترکیب مثبت نگر و تاب آور در بهبود بهزیستی روان شناختی، راهبردهای مقابله ای و کاهش اهمال کاری و تنیدگی تحصیلی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی مداخله تاب آور و ترکیب مثبت نگر و تاب آور در کاهش اهمال کاری تحصیلی و تنیدگی تحصیلی و بهبود بهزیستی روان شناختی و راهبردهای مقابله ای مؤثر دانش آموزان دختر نوجوان انجام شد.
مواد و روش ها: این مطالعه از نوع نیمه آزمایشی همراه با مراحل پیش آزمون، پس آزمون و دوره پیگیری بود. 60 دانش آموز 14 تا 16 ساله به روش خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه شاهد قرار گرفتند. آموزش های تاب آور و ترکیب مثبت نگر و تاب آور طی 9 جلسه دو ساعته، به دو گروه آزمایش ارایه گردید. از پرسش نامه های اهمال کاری تحصیلی سواری، تنیدگی تحصیلی Ang و Huang، بهزیستی روان شناختی Ryff و راهبردهای مقابله ای Endler و Parker در مراحل پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری استفاده شد. داده ها با استفاده از روش تحلیل واریانس با اندازه گیری های مکرر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: آموزش های تاب آور و ترکیب مثبت نگر و تاب آور، باعث کاهش معنی دار اهمال کاری تحصیلی و تنیدگی تحصیلی و افزایش معنی دار بهزیستی روان شناختی و راهبردهای مقابله ای مؤثر گردید، با این تفاوت که برنامه آموزشی ترکیبی در ارتقای بهزیستی روان شناختی، راهبردهای مقابله ای مؤثر و کاهش تنیدگی تحصیلی موفق تر از برنامه آموزشی تاب آور بود. همچنین، برنامه آموزشی تاب آور در کاهش اهمال کاری تحصیلی تأثیر بهتری داشت.
نتيجه گيري: برنامه های آموزشی که از تلفیق چند رویکرد و نظریه برای طراحی بسته های آموزشی بهره می گیرند، تأثیرات معنی دار بیشتری دارند. بنابراین، استفاده از نتایج پژوهش در طراحی برنامه های آموزشی پیشگیرانه و بهبود دستاوردهای آموزشی مؤثر باشد.
اثربخشی آموزش فلسفه به شیوه حلقه کندوکاو بر تفکر انتقادی در دانشآموزان دوره ابتدائی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر اثربخشی آموزش فلسفه به شیوه حلقه کندوکاو بر تفکر انتقادی و ابعاد آن در دانش آموزان دختر پایه پنجم ابتدایی شهر یزد بود. جامعه موردمطالعه این پژوهش کلیه دانش آموزان پایه پنجم شهر یزد در سال تحصیلی 95-1394 بودند. روش پژوهش از نوع شبه آزمایشی با پیش آزمون-پس آزمون با گروه آزمایش و کنترل بود. بدین منظور 30 دانش آموز با بهره گیری از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش (15 نفر) و کنترل (15 نفر) قرار گرفتند. ابزار پژوهش برای گردآوری داده ها، پرسشنامه تفکر انتقادی واتسون -گلیزر بود. آموزش فلسفه به شیوه حلقه کندوکاو طی ۱۲ جلسه ۶۰ دقیقه ای برای گروه آزمایش اجرا گردید. نتایج بررسی فرضیه ها از طریق تحلیل کوواریانس (سطح معناداری 05/0) نشان داد که آموزش فلسفه بر تفکر انتقادی و ابعاد آن (استنباط، استنتاج، تعبیر و تفسیر و ارزشیابی استدلال های منطقی) مؤثر است و باعث بهبود آن ها شده است.
مقایسه تأثیر روش تدریس یادگیری مبتنی بر حل مسئله و نقشه مفهومی بر گرایش به تفکر انتقادی دانشجویان پرستاری(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
زمینه و اهداف:دانشجویان در کسب مهارت و گرایش به تفکر انتقادی مشکل دارند و یادگیری بر اساس روش های تدریس جدید باعث افزایش یادگیری مداوم و کارآمد پرستاران می شود. پژوهش حاضر تأثیر دو روش تدریس آموزش مبتنی بر حل مسئله و نقشه مفهومی بر گرایش به تفکر انتقادی دانشجویان پرستاری را مقایسه نمود. روش بررسی:این پژوهش مداخله ای دوگروهی با پیش آزمون و پس آزمون بر روی 32 دانشجوی کارشناسی پرستاری در سال 1393 انجام شد. ابتدا پرسشنامه گرایش به تفکر انتقادی CTDIتوسط دانشجویان تکمیل گردید. افراد به صورت تصادفی ساده به دو گروه 16 نفرِ تقسیم شده و برای هر گروه به طور جداگانه روش تدریس یادگیری مبتنی بر حل مسئله و نقشه مفهومی اجرا گردید. در پایان ترم مجدداً امتیاز گرایش به تفکر انتقادی ثبت و با قبل مقایسه گردید. از نرم افزار Spssنسخه 18 و آزمون های آماری t مستقل و زوجی برای تحلیل استفاده شد. یافته ها:بعد از اجرای مداخله، نمره کل گرایش به تفکر انتقادی افزایش یافت؛ ولی این افزایش در دو گروه با هم تفاوت آماری معنی داری داشت و در گروه آموزش به روش حل مسئله بیشتر بود. این تفاوت در زیرگروه های انتقادپذیری، اعتمادبه نفس، جستجوگری و رشد یافتگی معنی دار بوده و امتیاز گروه آموزش به روش حل مسئله بیشتر بود ولی در زیرگروه های حقیقت جویی، قدرت تحلیل و قدرت سازماندهی دو گروه تفاوت آماری معنی داری نداشتند. نتیجه گیری:گرایش به تفکر انتقادی در اکثریت دانشجویان در ابتدای پژوهش مطلوب نبود؛ لزوم رشد تفکر انتقادی دانشجویان پرستاری و تعدیل شرایط استرس زا در محیط های آموزشی مشخص گردید. مربیان و اساتید باید از روش هایی بهره ببرند که مفاهیم را به شیوهای معنی دار یاد دهد و در موقعیت بالینی کاربردی باشد.
بررسی روابط ساختاری امید، خودکارآمدی تحصیلی و ادراک از جوّ کلاس با انگیزش تحصیلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدفِ بررسی روابط ساختاری امید، خودکارآمدی تحصیلی و ادراک از جوّ کلاس با انگیزش تحصیلی دانش آموزان انجام گرفت. روش پژوهش، توصیفی از نوع همبستگی (الگویابی علّی) بود. کلیه دانش آموزان پایه اول دبیرستان مدارس دولتی شهر ارومیه (11430N=) در سال تحصیلی 1392-1391 جامعه آماری این پژوهش را تشکیل می دادند. روش نمونه گیری، خوشه ای چند مرحله ای بود. تعداد 180 نفر دختر و 200 نفر پسر مورد مطالعه قرار گرفتند (380=n). برای جمع آوری اطلاعات از مقیاس انگیزشِ تحصیلی هارتر، آزمون امید اسنایدر، مقیاس خودکارآمدی موریس و پرسشنامه ادراک از جوّ کلاس تریکت و موس استفاده شد. داده ها با روش الگویابی معادلات ساختاری تحلیل شد. نتایج به دست آمده نشان دادند، مدل ساختاری انگیزشِ تحصیلی دانش آموزان مدلی روا در جامعه مورد پژوهش است و داده ها برازش مناسبی با مدل نظری دارند (052/0 = RMSEA ). بر اساس این مدل، 79/0 از واریانس انگیزشِ تحصیلی قابل تبیین است؛ از این رو، جوّ کلاس بر خودکارآمدی، انگیزشِ تحصیلی، خودکارآمدی بر امید، خودکارآمدی بر انگیزشِ تحصیلی و امید بر انگیزشِ تحصیلی اثر مستقیم معنادار دارند. فقط ادراک از جوّ کلاس بر روی امید معنی دار نبود؛ درنتیجه، عوامل مذکور می توانند به طور مناسبی انگیزشِ تحصیلی دانش آموزان را تبیین کنند. بر این اساس، احتمالاً می توان انگیزش و عملکرد دانش آموزان را با ارتقای امید و خودکارآمدیِ تحصیلی ارتقاء بخشید.
تأثیر یادگیری خودتنظیمی بر سبک های حل تعارض دانش آموزان دورة راهنمایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش، بررسی تأثیر یادگیری خودتنظیمی بر سبک های حل تعارض دانش آموزان است. بدین منظور،240 نفر با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند و به پرسشنامه های خودتنظیمی بوفارد و نسخة دوم شیوة مقابله با تعارض رحیم (ROCI-II) پاسخ دادند. داده های به دست آمده با رگرسیون چندمتغیری تجزیه و تحلیل شدند. نتایج نشان می دهد که راهبردهای شناختی و فراشناختی خودتنظیمی بر سبک های حل تعارض تأثیر معناداری دارند >100/0) P)؛ ولی راهبرد انگیزشی خودتنظیمی برسبک های حل تعارض تأثیر معناداری ندارد. راهبردهای یادگیری خودتنظیمی بر سبک همراهانة حل تعارض تأثیر معناداری دارند؛ اما راهبردهای یادگیری خودتنظیمی بر دیگر سبک های حل تعارض (اجتنابی، مهربانانه، مصالحه گرانه و سلطه گرانه) تأثیر معناداری ندارند. بنابراین می توان نتیجه گرفت که یادگیری خودتنظیمی، بهترین پیش بینی کنندة سبک حل تعارض سازنده است؛ بنابراین، نهادهای آموزشی باید برای آموزش و اعتلای یادگیری خودتنظیمی کوشش اساسی و جدی کنند.
خودتردیدی، گرایش به اهمال کاری تحصیلی، عزت نفس و عملکرد تحصیلی: وارسی یک مدل علّی در دانش آموزان نوجوان
حوزه های تخصصی:
هدف از مطالعه حاضر آزمون روابط بین خودتردیدی، اهمال کاری تحصیلی، عزت نفس و عملکرد تحصیلی و بررسی نقش غیرمستقیم اهمال کاری تحصیلی در رابطه بین خودتردیدی-عزت نفس و خودتردیدی-عملکرد تحصیلی در چارچوب تحلیل مسیر می باشد. 226 دانش آموز مقاطع مختلف دبیرستانی شهر پلدختر در این مطالعه شرکت داشتند که به روش نمونه گیری تصادفی مرحله ای انتخاب شدند. ابزار جمع آوری اطلاعات شامل پرسشنامه های اهمال کاری ایتکن، عزت نفس روزنبرگ، خرده مقیاس خودتردیدی از مقیاس بیش پیشرفتی ذهنی و اطلاعات شخصی بود. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS و AMOS نسخه 21 و با روش تحلیل مسیر تحلیل شدند. نتایج نشان داد که پس از اعمال یک تغییر در مدل پیشنهادی از برازش مناسبی با داده ها برخوردار شد. تحلیل مدل نشان داد که مسیرهای مستقیم مدل به جز رابطه اهمال کاری تحصیلی و عزت نفس با عملکرد تحصیلی همگی معنی دار بودند. نتایج تحلیل مسیرهای غیرمستقیم مدل نشان داد که از بین مسیرهای غیرمستقیم مدل، مسیر خودتردیدی باعزت نفس با میانجیگری اهمال کاری تحصیلی معنی دار می باشد. در مجموع، یافته ها اشاره می کند که افراد دچار خودتردیدی خودشان را کاراتر و موثرتر ادراک می کنند، اهمال کاری کمتری نشان می دهند و عملکرد تحصیلی بالاتری دارند.
ارزش های فرهنگی و پذیرش فناوری اطلاعات: نقش ویژگی های فردی و باورهای شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر فرهنگ و ویژگی های فردی بر پذیرش فناوری اطلاعات در میان دانشجویان دانشگاه آزاد ارومیه بود. بدین منظور متغیرهای اضطراب و خودکارآمدی رایانه و ابعاد فرهنگی (ابهام گریزی، جمع گرایی / فردگرایی و فاصله قدرت) به مدل پذیرش فناوری (TAM) اضافه و آزمون شدند. 309 نفر از دانشجویان دوره کارشناسی دانشگاه آزاد ارومیه به عنوان نمونه انتخاب شده و به پرسشنامه های پژوهش پاسخ دادند. نتایج تحقیق با استفاده از مدل یابی معادلات ساختاری به روش PLS نشان داد که مدل پذیرش فناوری قادر به پیش بینی 39 درصد از واریانس تصمیم به استفاده است. خودکارآمدی رایانه اثر مثبت و اضطراب رایانه اثر منفی بر سودمندی و سهولت استفاده ادراک شده داشتند. ابهام گریزی اثر منفی بر خودکارآمدی رایانه داشت وجمع گرایی/ فردگرایی، فاصله قدرت و ابهام گریزی اثر مثبت بر اضطراب رایانه داشتند. به طور کلی نتایج نشان دادند که فرهنگ و صفات شخصیت بر پذیرش فناوری اطلاعات تاثیر دارند.هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر فرهنگ و ویژگی های فردی بر پذیرش فناوری اطلاعات در میان دانشجویان دانشگاه آزاد ارومیه بود. بدین منظور متغیرهای اضطراب و خودکارآمدی رایانه و ابعاد فرهنگی (ابهام گریزی، جمع گرایی / فردگرایی و فاصله قدرت) به مدل پذیرش فناوری (TAM) اضافه و آزمون شدند.
ارائه ی مدلی علّی-تجربی از بررسی نقش واسطه گری درآمیزی تحصیلی در رابطه ی باورهای خودکارآمدی تحصیلی و حرمت خود تحصیلی با بهزیستی تحصیلی در نوجوانان دبیرستانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مطالعه ی حاضر با هدف تبیین رابطه ی علّی بین باورهای خودکارآمدی تحصیلی، حرمت خود تحصیلی، درآمیزی تحصیلی و بهزیستی تحصیلی در دانش آموزان دبیرستانی به انجام رسید. برای رسیدن به این مهم، 384 دانش آموز (198 پسر و 186 دختر) دوم تا چهارم دبیرستانی شهر پل دختر با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند و مقیاس های «بهزیستی تحصیلی» تومینین-سوینی و همکاران، «باورهای خودکارآمدی تحصیلی» زاژاکووا، لینچ و اسپنشاد، «حرمت خود تحصیلی» روزنبرگ، و «درآمیزی تحصیلی» سالمیلا- آرو و آپادیایا را تکمیل کردند. ابزارها از روایی و پایایی مطلوب برخوردار بودند. در تحلیل داده ها از روش تحلیل مسیر برای وارسی مدل علّی بین متغیرهای پژوهش استفاده شد. یافته ها نشان داد که باورهای خودکارآمدی تحصیلی و حرمت خود تحصیلی هم به صورت مستقیم و هم به شکل غیرمستقیم و از طریق درآمیزی تحصیلی بر بهزیستی تحصیلی دانش آموزان دبیرستانی تأثیر می گذارند. یافته ها بر نقش «خود» رشدیافته در ترغیب فراگیران به مشارکت در امور مدرسه جهت نیل به بهزیستی تحصیلی تأکید دارد. نتایج با توجّه به پژوهش های پیشین به بحث گذاشته شده و پیشنهادهایی به منظور پژوهش بیش تر در این زمینه مطرح شده است.
مقایسه ابعاد سرشت و منش و تنظیم شناختی هیجان در دانشجویان مضطرب و سالم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: هدف اساسی پژوهش حاضر مقایسه ابعاد سرشت و منش و نظم جویی شناختی هیجانی در دانشجویان مضطرب و سالم بود. روش: در این مطالعه که از نوع علی -مقایسه ای بود، شرکت کنندگان پژوهش را 87 نفر مضطرب و 87 نفر سالم تشکیل داده که از بین دانشجویان دانشگاه پیام نور رشت انتخاب شده بودند. گروهها بر اساس ویژگی های جمعیت شناختی همتاسازی شدند و پرسشنامه های نظم جویی شناختی هیجانی و سرشت و منش را تکمیل نمودند. یافته ها: نتایج نشان داد که بین دو گروه مضطرب و سالم در تمامی مؤلفه های نظم جویی شناختی هیجانی و هم چنین آسیب پرهیزی، خود-راهبردی، همکاری و خود-فراروی در ابعاد سرشت و منش تفاوت معناداری وجود دارد. نتیجه گیری: این یافته ها نشان می دهند که نظم جویی شناختی هیجانی و ابعاد سرشت و منش، اضطراب افراد را تحت تأثیر قرار می دهند.
ارتباط ویژگی های شخصیتی و راهبردهای مقابله با استرس با خود ناتوان سازی تحصیلی دانش آموزان دختر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش، بررسی ارتباط ویژگی های شخصیتی و راهبردهای مقابله با استرس با خودناتوان سازی تحصیلی دانش آموزان دختر بود. روش پژوهش توصیفی، از نوع همبستگی است. نمونه پژوهش شامل 200 دانش آموز دختر بود که از جامعه آماری دانش آموزان دختر مقطع دوم و سوم دبیرستان شهر ایلام به صورت تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه ابعاد شخصیتی (NEO-FFI)، راهبردهای مقابله با استرس و خودناتوان سازی تحصیلی استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها، از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چند متغیّری استفاده شد. نتایج حاصل از ضریب همبستگی نشان داد که میان بعضی ویژگی های شخصیتی و راهبردهای مقابله ای با خودناتوان سازی تحصیلی، ارتباط معناداری وجود دارد. همچنین، بر اساس نتایج رگرسیون چند متغیّری، روان رنجورخویی، باز بودن نسبت به تجربه و راهبرد مقابله ای هیجان مدار، به عنوان قوی ترین پیش بین های خودناتوان سازی تحصیلی بودند. با توجه به نقش و اهمیت ویژگی های شخصیتی و راهبردهای مقابله با استرس در خودناتوان سازی دانش آموزان، پیشنهاد می شود آموزش و پرورش در کنار سنجش های گوناگونی که در مقاطع تحصیلی مختلف به وجود می آورد، بخشی را نیز به سنجش ابعاد روانی و شخصیتی دانش آموزان اختصاص دهد.
تأثیر مداخلات چند بعدی انگیزشی- رفتاری برانگیزه پیشرفت، عملکرد و انگیزه تحصیلی دانش آموزان دختر پایه هفتم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از اجرای پژوهش بررسی تاثیر مداخلات چند بعدی انگیزشی- رفتاری بر عملکرد و انگیزه تحصیلی بود. از یک طرح شبه آزمایشی پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل استفاده شد. جامعه آماری پژوهش کلیه دانش آموزان دختر پایه هفتم مقطع متوسطه اول دبیرستان های دولتی شهر سمنان در سال تحصیلی 92-93 بودند. شرکت کنندگان 72 دانش آموز (38 نفر کنترل و 34 نفر آزمایش) دختر پایه اول متوسطه اول شهر سمنان بودند که به شیوه نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای انتخاب شدند. مؤلفه های رفتاری در 12 جلسه آموزش داده شد. همه آنها پرسشنامه های انگیزش پیشرفت هرمنس(1970) و پرسشنامه چند عاملی انگیزش تحصیلی سمنان (پورآقا و طالع پسند، 1393) را تکمیل کردند. داده ها با مدل تحلیل کوواریانس تحلیل شدند. یافته ها نشان داد مداخله انگیزشی- رفتاری بر مؤلفه های برنامه ریزی، مدیریت تکلیف و پافشاری اثر بخش بود. افزون برآن، مداخلات چند بعدی انگیزشی بر نمره کل عملکرد، سخت کوشی و اعتماد اثر معنادار داشت. مداخله انگیزشی- رفتاری برای افزایش انگیزش و عملکرد در مدارس کارامد بوده و استفاده از آن توصیه می شود.
تبیین تجربه متخصصین تعلیم و تربیت و آموزش بهداشت با موانع موجود در لایه های برنامه ریزی آموزش بهداشت و ارتقای سلامت در مدارس با تأکید بر راهکارهای برای رفع آن(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
زمینه و اهداف: تلاش برای شناسایی موانع موجود در لایه های برنامه ریزی آموزش بهداشت و ارتقای سلامت در جامعه به عنوان یک ضرورت مطرح است . لذا هدف از پژوهش حاضر بررسی موانع و راهکارهای موجود در لایه های برنامه ریزی آموزش بهداشت و ارتقای سلامت باتجربه متخصصین تعلیم و تربیت و آموزش بهداشت است . روش بررسی: مطالعه کیفی حاضر با رویکرد پدیدارشناسی در تابستان 1395 بر روی 15 متخصص تعلیم و تربیت و آموزش بهداشت به روش نمونه گیری هدفمند و تا اشباع داده ها ، با رعایت محرمانه بودن اطلاعات و امکان ترک مطالعه در هر زمان که مایل بودند ، ادامه یافت . روش جمع آوری داده ها از طریق مصاحبه عمیق باز و نیمه ساختاریافته انجام گرفت . یافته ها: با تحلیل و ادغام مؤلفه های اصلی ، 3 مؤلفه اصلی شناسایی و با تحلیل مؤلفه های اصلی ، 20 مؤلفه فرعی استخراج گردید . مؤلفه اصلی موانع در لایه برنامه ریزی شامل مفاهیم بهداشتی در کتاب های درسی، زمان کم آموزش اطلاعات و... قرارگرفته اند . مؤلفه اصلی موانع در لایه اجرا شامل عدم معلم متخصص، زمان کم ، عدم استفاده از فعالان بهداشتی و... بود. نتیجه گیری: نتایج به دست آمده نشان می دهد که از میان مؤلفه های فرعی به دست آمده از تحلیل پاسخ های متخصصین تعلیم و تربیت و آموزش بهداشت ، مهم ترین مانع موجود در لایه های برنامه ریزی آموزش بهداشت و ارتقای سلامت ، عدم وجود معلمان متخصص و علاقه مند می باشد.
تأثیر تدریس مهارت های تفکر انتقادی بر انگیزه زبان آموزان سطح پبشرفته ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تفکر انتقادی، به عنوان یکی از بهترین مهارت هایی که معلمان از آن بهره می جویند فواید زیادی برای زبان آموزان در افزایش انگیزه ی آنها می تواند داشته باشد. در این تحقیق سعی شده است که تأثیر تدریس مهارت های تفکر انتقادی بر انگیزه زبان آموزان سطح پیشرفته ایرانی مورد بررسی قرار گیرد. این تحقیق در مرکز آموزش زبان سیمین در تبریز انجام شده بود. از میان 60 نفر زبان آموز ابتدایی، 42 نفر براساس نتایج تست مهارتی تافل انتخاب شده بودند. سپس، زبان آموزان انتخاب شده به طور تصادفی به یک گروه تجربی و یک گروه کنترل و هر گروه به 21 زبان آموز تقسیم شدند. یک پرسشنامه انگیزه، برگرفته از سلیمی(2000)، شامل 36 آیتم در مقیاس لیکرت 5 گزینه ای در ابتدای این تحقیق به دانش آموزان در هر دو گروه تجربی و کنترل به منظور ارزیابی انگیزه دانش آموزان داه شد. متعاقباً، پرسشنامه ارزیابی تفکر انتقادی “Watson and Glaser”(1980) شامل 80 آیتم در 5 زیر مجموعه، نشان دهنده زیرمجموعه مهارت های تفکر انتقادی، به 21 دانش آموز در گروه تجربی داده شد. زیر مجموعه مهارت های تفکر انتقادی شامل مهارت هایی همچون استنتاج، شناسایی فرضیه ها، استنباط، تفسیر، و ارزیابی استدلال ها بود. آموزش تفکر انتقادی به مدت 10 جلسه دوبار در هفته برای دانش آموزان پیشرفته طول کشید که در هر جلسه، 20 دقیقه به آموزش اختصاص داده شد بود. آموزش سنتی در گروه کنترل اجرا شد. تحلیل نمرات انگیزه، بدست آمده از طریق آزمون تی- تست مستقل در انتهای آموزش، نشان داد که تدریس مهارت های تفکر انتقادی تأثیر معنی داری در بالا بردن انگیزه شرکت کنندگان داشت. نتایج بدست آمده می تواند پیامدهایی برای معلمان داشته باشد. از طریق به کار بردن مهارت های تفکر انتقادی در کلاس هایشان، معلمان می توانند به بالا بردن انگیزه دانش آموزان خود کمک کرده و یادگیری آنها را بهبود دهند
نقش خودکم اظهاری تحصیلی، ناامیدی تحصیلی و رفتار های ایذائی در رفتارهای تقلب تحصیلی دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی نقشِ متغیرهای انگیزشیِ خود کم اظهاریِ تحصیلی، رفتارهای ایذائی و ناامیدی تحصیلی در رفتار تقلبی دانشجویان بود. جامعه آماری کلیه دانشجویان دانشگاه شهید مدنی آذربایجان به تعداد 6000 نفر، و نمونه آماری404 نفر از دانشجویان بودند که به شیوه تصادفی طبقه ای انتخاب گردیدند. ابزار اندازه گیری عبارت بود از مقیاسهای الگوهای یادگیری سازگارانه (PALS) میجلی وهمکاران. پایائی ابزارهای اندازه گیری در زیرمقیاسهای مختلف متفاوت بود ولی در مجموع همه آنها در سطح قابل قبول بودند. داده های جمع آوری شده با استفاده از نرم افزارSPSS.v. 16، با روش رگرسیون چند گانه به روش گام به گام مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. متغییرهایِ مستقل درمجموع توانستند 384 % ازکل واریانسِ متغییر وابستهِ تقلب تحصیلی را تبیین کنند. ازبین متغیرهای پیش بین، متغییرِ رفتارهای ایذائی بیشترین سهم معنی دار، ناامیدی تحصیلی دررتبه دوم، و بالاخره خود کم اظهاری تحصیلی کمترین سهم معنی دار را در پیش بینی رفتارهای تقلب تحصیلی دانشجویان داشتند(p</01). میتوان نتیجه گرفت که درصورت وجود رفتارهای ایذائی، ناامیدی تحصیلی و خصلت خودکم اظهای تحصیلی درکلاس درس، احتمال دست زدن به تقلب تحصیلی از سوی دانشجویان افزایش خواهد یافت.
تأثیرآموزش خودکارآمدپنداری بر اضطراب امتحان و فرسودگی تحصیلی دانش آموزان
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف:از آنجایی که خودکارآمدپنداری بر بسیاری از جنبه های زندگی افراد تأثیر بسزایی دارد، پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی آموزش خودکارآمدپنداری بر اضطراب امتحان و فرسودگی تحصیلی دانش آموزان انجام گرفت. روش:روش پژوهش به شیوه نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل اجرا شد. جامعه آماری شامل تمامی دانش آموزان مقطع ابتدایی شهر رشت در سال تحصیلی 95-1394 بودند که از بین آنها 30 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به طور تصادفی در دوگروه آزمایش (15 نفر) و کنترل (15 نفر) جایدهی شده اند. برای گروه آزمایشی، 8 جلسه برنامه خودکارآمدپنداری آموزش داده شد در حالی که گروه کنترل آموزشی دریافت نکرد. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه اضطراب امتحان اسپیلبرگر (1970) و فرسودگی تحصیلی برسو و همکاران (1997) استفاده شد. داده ها از طریق آزمون آماری تحلیل کوواریانس تک متغیره مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.