فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۲۱ تا ۱۴۰ مورد از کل ۱٬۱۷۷ مورد.
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی اثربخشی آموزش سرزندگی تحصیلی بر معنای تحصیلی و عملکرد تحصیلی دانش آموزان دختر بود. جامعه پژوهش همه دانش آموزان دختر پایه سوم دوره اول متوسطه شهر مشهد در سال تحصیلی 95-1394 بودند. در یک طرح آزمایشی 40 دانش آموز پس از همتا شدن بر اساس جنسیت و پایه تحصیلی به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه مساوی جایگزین شدند. گروه آزمایش 12 جلسه 70 دقیقه ای با روش سرزندگی تحصیلی آموزش دید. هر دو گروه پرسش نامه های معنای تحصیلی (هندرسون-کینگ و اسمیت، 2006) و عملکرد تحصیلی (صالحی، 1392) را به عنوان پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری تکمیل کردند. داده ها با روش تحلیل واریانس با طرح اندازه گیری مکرر تحلیل شدند. یافته ها نشان داد در مراحل پس آزمون و پیگیری بین گروه های آزمایش و کنترل در متغیرهای معنای تحصیلی و عملکرد تحصیلی دانش آموزان دختر تفاوت معناداری وجود داشت. به عبارت دیگر آموزش سرزندگی تحصیلی در مراحل پس آزمون و پیگیری باعث افزایش معنادار معنای تحصیلی و عملکرد تحصیلی دانش آموزان دختر شد (01/0>P)؛ بنابراین پیشنهاد می شود از روش آموزش سرزندگی تحصیلی برای بهبود ویژگی های تحصیلی به ویژه معنای تحصیلی و عملکرد تحصیلی استفاده شود.
آزمون و مقایسه مدل رابطه علی هدف های پیشرفت و دوستی با عملکرد ریاضی با میانجیگری انواع کمک طلبی در دانش آموزان دختر مدارس استعدادهای درخشان و عادی دوره متوسطه اول شهر اهواز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش بررسی رابطه بین هدف های پیشرفت و هدف های دوستی با عملکرد ریاضی با توجه به نقش واسطه ای انواع کمک طلبی در میان دانش آموزان عادی و تیزهوش به روش مدل یابی معادله های ساختاری بود. جامعه مورد مطالعه دانش آموزان دختر تیزهوش و عادی پایه نهم ناحیه 4 شهر اهواز بودند. بدین منظور، 120 دانش آموز تیزهوش به روش سرشماری و 120 دانش آموز عادی با روش تصادفی چند مرحله ای نسبتی انتخاب شدند و به پرسش نامه های پرسش نامه کمک طلبی، هدف های دوستی و پرسش نامه هدف های پیشرفت تجدید نظر شده پاسخ دادند. نتایج پژوهش نشان دادند که در هر دو گروه تیزهوش و عادی، هدف تبحرگرا و دوستی گرا، کمک طلبی سازگار را پیش بینی می کنند که آن نیز به نوبه خود عملکرد ریاضی بالاتر را پیش بینی می کند در حالی که هدف های تبحر گریز، عملکردگریز، عملکردگرا و دوستی گریز، اجتناب از کمک طلبی را پیش بینی می کنند و آن نیز عملکرد ریاضی پایین تر را پیش بینی می کند. هم چنین، تفاوت های بین دو گروه، در مقایسه های چند گروهی فقط در مسیر کمک طلبی سازگار با عملکرد ریاضی و هدف عملکردگرا با اجتناب از کمک طلبی، بالاتر از 96/1 و معنی دار بود و در سایر مسیرها تفاوتی معنی دار بین گروهها مشاهده نشد.
پیش بینی خودکارآمدی تحصیلی از طریق سلامت اجتماعی دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
اهداف: با توجه به اهمیت خودکارآمدی تحصیلی و سلامت دانشجویان در نظام تعلیم و تربیت، این پژوهش، با هدف پیش بینی خودکارآمدی تحصیلی از طریق سلامت اجتماعی دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی گناباد در سال 1394 انجام شد.
مواد و روش ها: مطالعه حاضر یک پژوهش توصیفی- مقطعی بود. جامعه مورد پژوهش تمامی دانشجویان مقطع کارشناسی دانشگاه علوم پزشکی گناباد بود که تعداد آنها برابر با 1056 نفر بود. تعداد افراد نمونه با استفاده از روش نمونه گیری طبقه ای نسبتی و از طریق جدول گرجسی و مورگان، 285 نفر تعیین شد. ابزار گردآوری اطلاعات شامل؛ پرسش نامه سلامت اجتماعی کییز(keyes) (2004) و پرسش نامه خودکارآمدی تحصیلی سالمون و همکاران(solomon) (1984) بوده است. جهت تحلیل داده ها از آزمون های آماری تی مستقل، ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون استفاده شد.
یافته ها: بین خودکارآمدی تحصیلی دانشجویان دختر و پسر تفاوت معناداری مشاهده نشد. بین مولفه های سلامت اجتماعی با خودکارآمدی تحصیلی دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی رابطه مثبت و معناداری مشاهده شد (0/01p<). یافته ها در زمینه پیش بینی خودکارآمدی تحصیلی از طریق مؤلفه های سلامت اجتماعی نشان داد که 6/23 درصد از واریانس خودکارآمدی تحصیلی دانشجویان توسط مؤلفه های شکوفایی اجتماعی، انسجام اجتماعی، همبستگی اجتماعی و پذیرش اجتماعی تبیین شد(17/255f= و 0/05p<).
نتیجه گیری: یافته های این پژوهش نشان داد که مؤلفه های شکوفایی اجتماعی، انسجام اجتماعی، همبستگی اجتماعی و پذیرش اجتماعی از متغیر سلامت اجتماعی، پیش بینی کننده خودکارآمدی تحصیلی دانشجویان می باشد، بنابراین پیشنهاد می شود تشکیل کارگاه ها و دوره های آموزشی جهت تقویت سلامت اجتماعی دانشجویان، توسط دست اندرکاران دانشگاه علوم پزشکی مورد توجه قرار گیرد.
تاثیر هدف گزینی بر ارتقاء عملکرد حافظه اخباری در تکالیف با بارشناختی بالا و پایین در جوانان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام پژوهش حاضر، بررسی تاثیر هدف گزینی بر عملکرد حافظه اخباری در تکالیف با بار شناختی متفاوت بود. 60 دانشجوی دختر به طور تصادفی در شش گروه اهداف کوتاه مدت، اهداف بلندمدت و گروه کنترل در تکالیف با بارهای شناختی زیاد و کم به طور جداگانه تقسیم شدند. بدین منظور از پرسشنامه های کیفیت خواب پترزبورگ، بهداشت روانی گلدبرگ، عملکرد شناختی، دست برتری آنت، و نرم افزارهای استروپ (تکلیف با بار شناختی بالا) و تطبیق رنگ زنجیره ای (تکلیف با بار شناختی پایین) استفاده شد. تمامی گروه ها بر اساس نوع دستورالعمل هدف گزینی چهار جلسه تمرینی را در چهار روز اجرا کردند. آزمون یادداری 24 ساعت بعد از مرحله اکتساب اجرا شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از روش های تحلیل واریانس عاملی مرکب با اندازه های تکراری برای مرحله اکتساب، تحلیل واریانس دو راهه، تحلیل واریانس یک راهه و آزمون تعقیبی بونفرونی در مرحله یادداری انجام شد. نتایج در مرحله اکتساب تفاوت معناداری را بین گروه های آزمابشی نشان داد (0/05>P). در آزمون یادداری و تکلیف با بار شناختی بالا (تکلیف استروپ)، گروه اهداف کوتاه مدت عملکرد بهتری نسبت به گروه های دیگر داشتند (0/05>P). همچنین برای تکلیف با بار شناختی پایین (تکلیف تطبیق رنگ زنجیره ای) عملکرد گروه اهداف کوتاه مدت بهتر از گروه کنترل بود. در آزمون یادداری، مقایسه گروه ها در تکالیف با بار شناختی بالا و پایین نشان داد گروه های اهداف کوتاه مدت و بلند مدت در تکلیف با بارشناختی بالا به طور معنی دار عملکرد بهتری نسبت به گروه های اهداف کوتاه مدت و بلند مدت در تکلیف با بارشناختی پایین دارند. بنابراین، نتایج بیانگر این امر بود که دستورالعمل های هدف گذاری در تکلیف با بار شناختی بالا تاثیر بیشتری دارد.
رابطة ساده و چندگانه جهت گیری های انگیزشی با خودکارآمدی خلاق در دانش آموزان پسر سال سوم مقطع متوسطه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطة ساده و چندگانه پیشایندهای مهم جهت گیری های انگیزشی با خودکارآمدی خلاق در دانش آموزان پسر سال سوم دبیرستان های شهرستان رومشگان در سال تحصیلی 1394-1393 بود. پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی بود. از این جامعة آماری، تعداد 200 نفر به روش نمونه گیری تصادفی چندمرحله ای انتخاب شدند. به این صورت که در مرحلة اول از بین 13 دبیرستان پسرانه دولتی هشت دبیرستان به صورت تصادفی انتخاب شده و در مرحلة بعد از هر دبیرستان تعداد 25 نفر به صورت تصادفی ساده انتخاب شده اند. تعداد کل این جامعه 1642 نفر بودند. ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش شامل پرسش نامه های خودکارآمدی خلاق (CSEQ)، مقیاس هدف های پیشرفت (AGOS)، مقیاس جهت گیری انگیزشی بودند و داده های پژوهش با استفاده از ضریب همبستگی و تحلیل رگرسیون مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. در پژوهش حاضر پایایی پرسش نامه های مذکور با استفاده از روش آلفای کرونباخ محاسبه شد. نتایج نشان داد که بین هدف تبحرگرا، هدف عملکردگرا، انگیزش درونی و انگیزش بیرونی با خودکارآمدی خلاق رابطه ای معنادار وجود دارد. در ضمن نتایج نشان داد که هدف تبحرگرا، هدف عملکردگرا، انگیزش درونی و انگیزش بیرونی می تواند به عنوان یک عامل در تعیین خودکارآمدی خلاق در نظر گرفته شود. همچنین، نتایج تحلیل رگرسیون به روش ورود هم زمان نشان داد که متغیرهای پیش بین 87/0 درصد از خودکارآمدی خلاق را تبیین می کند؛ که در سطح 01/0>p معنادار است.
رابطه هوش معنوی و هوش هیجانی با خودکارآمدی در دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد دزفول(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش، بررسی رابطه هوش معنوی و هوش هیجانی با خودکارآمدی در دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد دزفول بود. این پژوهش، توصیفی و از نوع همبستگی بود. نمونه آماری شامل 340 نفر بود که به روش تصادفی چندمرحله ا ی انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از پرسش نامه هوش معنوی، هوش هیجانی و خودکارآمدی عمومی استفاده شد. داده ها با استفاده از روش ضریب همبستگی پیرسون، رگرسیون به شیوه گام به گام و واریانس چندمتغیره تحلیل شد. نتایج نشان داد که هوش معنوی، رابطه مثبت و معناداری با خود کارآمدی دارند. بین هوش هیجانی و چهار مؤلفه آن (خودآگاهی، خودکنترلی، مهارت ها ی اجتماعی و خود انگیزی)، با خودکارآمدی رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. همچنین مؤلفه های خودکنترلی و مهارت های اجتماعی، رابطه مثبت و معنا داری با هوش معنوی داشتند، اما بین مؤلفه های هوش معنوی با هوش هیجانی، رابطه معناداری وجود نداشت. نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که به ترتیب، مؤلفه های خودآگاهی، خودکنترلی، تفکر وجودی انتقادی، مهارت های اجتماعی، معناسازی شخصی بهترین پیش بینی کننده خودکارآمدی هستند و بین دختران و پسران به لحاظ همدلی و خودکنترلی تفاوت معناداری وجود دارد.
تأثیر بازخورد هنجاری بر اجرا و یادگیری تکلیف پرتابی: نقش شایستگی ادراک شده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر تعیین تأثیر بازخورد هنجاری با توجه به سطح شایستگی ادراک شده بر اجرا و یادگیری تکلیف پرتابی در دانش آموزان پسر شهر اهواز بود. به این منظور، 60 نفر به صورت در دسترس و هدفمند انتخاب و در دو گروه شایستگی ادراک شده بالا (15 نفر بازخورد هنجاری و 15 نفر کنترل) و پایین (15 نفر بازخورد هنجاری و 15 نفر کنترل) قرار گرفتند. مرحله اکتساب در دو جلسه متوالی با 100 کوشش (5 بلوک 10 کوششی در هر جلسه) انجام شد. پس آزمون (20 کوشش و بدون ارائه بازخورد) بلافاصله پس از پایان جلسه دوم و آزمون یادداری 48 ساعت بعد انجام شد. نتایج تحلیل واریانس مرکب با اندازه گیری مکرر نشان داد که بازخورد هنجاری در بین گروه شایستگی ادراک شده بالا و پایین دارای تأثیر متفاوتی نبود (05/0
بررسی رابطه بین یادگیری خودتنظیمی و انگیزه پیشرفت تحصیلی در دانش آموزان دختر دبیرستانی استان قم
حوزه های تخصصی:
هدف پزوهش حاضر بررسی رابطه بین متغیر یادگیری خودتنظیمی، انگیزه پیشرفت تحصیلی در دانش آموزان بوده است. خودتنظیمی از نظر فراشناختی موجب تلاش ،سازماندهی و انعطاف پذیری بیشتر می شود، بر میزان استرس و اضطراب افراد هنگام فعالیت تأثیر می گذارد رفتار به خاطر نتایج آن حفظ می شود ، تقویت های بیرونی معیارها و اهداف ، عامل انگیزشی برای اعمال و رفتار می شود و میزان انگیزة پیشرفت دانش آموزان را بالا می برد.جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان دختر سال سوم دبیرستان رشته علوم تجربی استان قم در سال تحصیلی 91-1390 حدود 21679 نفر که، شامل 100 واحد آموزشی دبیرستان بوده است. حجم نمونه 194 دانش آموز دختر سال سوم تجربی به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای از بین مناطق (1 و 2 و 3 و 4) بود. با توجه به هدف و ماهیت موضوع از روش تحقیق همبستگی استفاده و برای جمع آوری داده ها از آزمون مقیاس خود تنظیمی 14 سوالی بوفارد و برای مقیاس انگیزش پیشرفت تحصیلی مقیاس لیکرت استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها از طریق آزمون همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندگانه انجام گردید. ضریب همبستگی چندگانه متغیر باقیمانده در تحلیل رگرسیون با متغیر وابسته 283/0 درصد و ضریب تعیین خالص 08/0 درصد می باشد نتیجه اینکه بین پیشرفت تحصیلی و یادگیری خودتنظیمی رابطه مثبت و معنادار(28/0r =) و همچنین بین زیرمقیاس های یادگیری خود تنظیمی (فراشناختی) (22/0r =)، (شناختی) (26/0r =) با انگیزه پیشرفت رابطه مثبت و معنادار وجود دارد.
پیش بینی ابعاد درگیری تحصیلی بر اساس مؤلفه های سرمایه روان شناختی دانشجویان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
زمینه و اهداف: درگیری تحصیلی یک مفهوم جدید در حوزه روان شناسی یادگیری است که کمتر در پژوهش های دانشگاهی مورد توجه قرارگرفته است. لذا هدف پژوهش حاضر، پیش بینی ابعاد درگیری تحصیلی بر اساس مؤلفه های سرمایه روان شناختی دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی لرستان بود.\nروش بررسی: روش پژوهش حاضر، توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش شامل دانشجویان مشغول به تحصیل در سال 94-1393 بود. روش نمونه گیری به صورت طبقه ای نسبی بود و 369 نفر بر اساس فرمول کوکران انتخاب گردید. به منظور جمع آوری داده ها از پرسشنامه سرمایه روان شناختی و درگیری تحصیلی استفاده گردید. برای تجزیه و تحلیل داده ها از شاخص های آمار توصیفی (میانگین و انحراف استاندارد) و از آزمون های آمار استنباطی (تحلیل رگرسیون چندگانه به روش گام به گام) استفاده گردید.\nیافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که خودکارآمدی، امیدواری و خوش بینی توانایی پیش بینی ابعاد درگیری شناختی دانشجویان را دارند (01/0=p) و 24 درصد از واریانس درگیری شناختی را تبیین می کنند. همچنین این مؤلفه ها 11 درصد از واریانس درگیری انگیزشی دانشجویان را پیش بینی کردند (0/01=p)، ولی هیچ کدام از مؤلفه های سرمایه روان شناختی توانایی پیش بینی درگیری رفتاری دانشجویان را نداشتند.\nنتیجه گیری: نتایج پژوهش حاکی از اهمیت نقش سرمایه روان شناختی و مؤلفه های خودکارآمدی، امیدواری و خوش بینی در پیش بینی درگیری تحصیلی دانشجویان علوم پزشکی است. با توجه به نتایج به دست آمده اجرای برنامه هایی به منظور افزایش سرمایه روان شناختی دانشجویان می تواند به بهبود و افزایش درگیری تحصیلی دانشجویان کمک نماید.
اثربخشی روش تدریس مبتنی بر نقشه های مفهومی بر ارتقاء باورهای هوشی و یادگیری خودتنظیم دانش آموزان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر، با هدف تعیین میزان اثربخشی روش تدریس مبتنی بر نقشه های مفهومی بر ارتقاء باورهای هوشی و یادگیری خودتنظیم دانش آموزان انجام گرفته است. مطالعه به روش شبه تجربی انجام شد. جامعه آماری پژوهش، شامل دانش آموزان پسر سال سوم دوره متوسطه اول شهرستان سرپل ذهاب در سال 1395 بود. به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای، 56 نفر در دو گروه آزمایش و کنترل به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از دو پرسش نامه استاندارد مقیاس باورهای هوشی و پرسش نامه یادگیری خودتنظیم استفاده شد. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس چندمتغیره و آزمون کوواریانس مورد تحلیل قرار گرفت. یافته ها نشان داد که بین گروه آزمایش و کنترل در پس آزمون، تفاوت معنی داری یافت شد. هم چنین، بین گروه ها از لحاظ خرده مقیاس های باورهای هوشی ذاتی و باورهای هوشی افزایشی، راهبرد شناختی و مدیریت منابع تفاوت معنی دار یافت شد. ولی، این تفاوت ها در خرده مقیاس های راهبرد فراشناختی معنی دار نبود. به نظر می رسد، استفاده از روش تدریس مبتنی بر نقشه های مفهومی، به خوبی توانسته است، باورهای هوشی و یادگیری خودتنظیم دانش آموزان را ارتقاء دهد.
رابطه ی شیوه های فرزندپروری والدین با انگیزش پیشرفت تحصیلی در دانش آموزان دختر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش مقایسه ی ارتباط شیوه های فرزندپروری والدین و انگیزش پیشرفت تحصیلی در مقاطع دبستان، دبیرستان دوره ی اول و دبیرستان دوره ی دوم بود. در این پژوهش جامعه ی آماری شامل کلیه ی دانش آموزان دختر شهر تهران بود که به روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای297 دانش آموز دختر به همراه مادرانشان انتخاب شدند. دانش آموزان به پرسشنامه ی انگیزش تحصیلی هارتر و مادران آنها به پرسشنامه ی شیوه های فرزندپروری بامریند پاسخ دادند. نتایج حاکی از آن بود که در مقطع دبستان، شیوه های فرزندپروری والدین نقش پیش بینی کننده ی معنی داری در انگیزش پیشرفت تحصیلی نداشت. در دبیرستان دوره ی اول، شیوه ی فرزندپروری مقتدرانه، نقش پیش بینی کننده ی معنی داری در انگیزش پیشرفت تحصیلی در بعد انگیزش درونی، و در دبیرستان دوره ی دوم شیوه ی فرزندپروری مستبدانه، نقش پیش بینی کننده ی معنی داری در انگیزش پیشرفت تحصیلی در بعد انگیزش بیرونی داشت. با توجه به مقدار در دبیرستان دوره ی اول، شیوه های فرزندپروری والدین، 6/9 درصد از واریانس انگیزش درونی را تبیین می کند. در دبیرستان دوره ی دوم، شیوه های فرزندپروری والدین، 6/17 درصد از واریانس انگیزش بیرونی را تبیین می کند. در این پژوهش، ارتباط شیوه های فرزندپروری با انگیزش پیشرفت تحصیلی در دوره های تحصیلی گوناگون، متفاوت بود. این نتایج لزوم توجه بیشتر دست اندرکاران آموزش و پرورش، مدارس و به تبع آن والدین، به مقوله ی شیوه های فرزندپروری کارآمد و متناسب با دوره ی تحصیلی دانش آموز برای بهبود انگیزش تحصیلی آنان را نشان می دهد.
رابطه عوامل مختلف انگیزشی با بی تصمیمی شغلی دانشجویان دانشگاه تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بی تصمیمی شغلی یکی از مشکلات شایع در جوانان است. موقعی که یک شخص تصمیم قطعی برای انتخاب یک شغل نگرفته است، ما با بی تصمیمی شغلی مواجه هستیم. عوامل مختلف شخصیتی، رشدی، اجتماعی و انگیزشی بر بی تصمیمی شغلی موثر هستند.این پژوهش با هدف تعیین رابطه عوامل مختلف انگیزشی با بی تصمیمی شغلی دانشجویان انجام شد. برای این منظور 338 دانشجو به شیوه نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای از میان کلیه دانشجویان سال آخر دانشگاه تبریز انتخاب شدند. برای گردآوری اطلاعات از پرسشنامه یونگ و مک گرومیک (2011) که شامل خرده مقیاس های بی انگیزشی شغلی، بی تصمیمی، تشخص طلبی، انتظار موفقیت، علاقه و لذت درونی شغل و تأثیر اجتماعی خانواده است، استفاده شد. داده های بدست آمده با استفاده از روش تحلیل مسیر و به کمک نرم افزار AMOS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج بدست آمده نشان داد که بی تصمیمی شغلی به صورت مستقیم از طریق بی انگیزشی شغلی(682/0 = )و به صورت غیر مستقیم از طریق تشخص طلبی (097/0= )، انتظار موفقیت شغلی (200/0- = ) و علاقه و لذت درونی شغل (165/0- = ) پیش بینی می شود. یافته های دیگر پژوهش نشان داد 46% درصد بی تصمیمی شغلی دانشجویان از طریق بی انگیزگی شغلی، تشخص طلبی، انتظار موفقیت شغلی و علاقه و لذت درونی شغلی تبیین می شود.
نقش سرمایه روان شناختی در فرسودگی تحصیلی دانشجویان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
اهداف: فرسودگی تحصیلی در دانشجویان با کاهش عملکرد تحصیلی آنان همراه است. عوامل مختلف می توانند در فرسودگی تحصیلی تاثیرگذار باشند. سرمایه روانشناختی یکی از مفاهیم جدیدی است که در روانشناسی مثبت نگر مطرح شده است و می تواند در افزایش توانمندی افراد در جنبه های مختلف زندگی به خصوص در زمینه تحصیلی نقش مهمی داشته باشد. بنابراین هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش سرمایه روانشناختی در فرسودگی تحصیلی دانشجویان بود.\nابراز و روش ها: این پژوهش از نوع همبستگی است که برای اجرای آن تعداد 396 نفر از دانشجویان دانشگاه پیام نور شهرکرد در سال تحصیلی 1394- 1393 به شیوه نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند و به پرسشنامه سرمایه روانشناختی و مقیاس فرسودگی تحصیلی پاسخ دادند. داده های جمع آوری شده با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون تحلیل شدند.\nیافته ها: نتایج تحقیق حاکی از آن است که بین سرمایه روانشناختی (خودکارآمدی، تاب آوری، مثبت اندیشی، امید) و فرسودگی تحصیلی رابطه منفی و معنادار وجود دارد (01/0>P). نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که سرمایه روانشناختی می توانند به طور منفی و معنادار 25 درصد از واریانس فرسودگی تحصیلی در دانشجویان را پیش بینی نماید.\nنتیجه گیری: نتایج تحقیق حاضر نشانگر اهمیت سرمایه روانشناختی به عنوان یکی از مولفه های مهم روانشناسی مثبت نگر در کاهش فرسودگی تحصیلی دانشجویان است. بنابراین ارائه آموزش هایی مبتنی بر سرمایه روانشناختی در محیط های آموزشی، منجر به کاهش کاهش فرسودگی تحصیلی و عملکرد بهتر تحصیلی در دانشجویان خواهد شد.
بررسی رابطه بین ابعاد الگوهای ارتباطات خانواده/ استادان و جرأت ورزی در دانشجویان با واسطه گری تنظیم هیجان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مهارت جرأت ورزی یا رفتار جرأت ورزانه نقش مهمی در برقراری و حفظ ارتباطات و تعاملات بین فردی دارد. جرأت ورزی در مفهوم به معنای توانایی دفاع از مواضع خود، دستیابی به اهداف و فائق آمدن بر دشواری ها، مصمم بودن در رفتار بدون آسیب رساندن به حقوق دیگران و کنترل تکانه های پرخاشگرایانه است. از همین رو شناسایی پیش آیندهای آن مورد توجه محققان بوده است. هدف این پژوهش بررسی نقش واسطه ای تنظیم هیجان در رابطه الگوهای ارتباطات خانواده و استادان با جرأت ورزی است. در این مدل الگوهای ارتباطی خانواده و استادان به عنوان متغیر برون زاد، تنظیم هیجان به عنوان متغیر واسطه ای و جرأت ورزی به عنوان متغیر درون زاد در نظر گرفته شدند. در این مطالعه 317 دانشجوی دختر و پسر دوره کارشناسی سال تحصیلی 91-92 دانشگاه شیراز شرکت داشتند که به شیوه خوشه ای چند مرحله ای تصادفی انتخاب شدند. برای گردآوری اطلاعات از چهار ابزار الگوهای ارتباطی خانواده، الگوهای ارتباطی استادان، مقیاس جرأت ورزی سازگارانه و پرخاشگرانه و پرسش نامه ی تنظیم هیجان استفاده شد. برای تعیین پایایی پرسش نامه ها از روش آلفای کرونباخ و جهت احراز روایی مقیاس ها از روش تحلیل عوامل استفاده شد. شواهد مؤید پایایی و روایی مطلوب مقیاس ها بود. به منظور بررسی مدل پژوهش، از تحلیل مسیر استفاده شد. به طور کلی نتایج حاکی از آن بود که جهت گیری گفت وشنود و هم نوایی به منزله ابعاد الگوهای ارتباطات خانواده به صورت مستقیم قدرت پیش بینی جرأت ورزی را دارند. همچنین جهت گیری گفت وشنود خانواده و هم نوایی استادان به ترتیب پیش بینی کننده ی مستقیم راهبردهای بازارزیابی شناختی و سرکوب ابرازی تنظیم هیجان هستند. علاوه بر این، راهبرد بازارزیابی شناختی تنظیم هیجان رابطه ی میان جهت گیری گفت وشنود خانواده و جرأت ورزی سازگارانه را واسطه گری می کند. بنابراین، هر چه افراد فضای ارتباطی خانواده را بر مبنای جهت گیری گفت وشنود بیشتر ادراک کنند به میزان بیشتری می توانند از راهبرد بازارزیابی شناختی تنظیم هیجان استفاده کنند و به تناسب آن رفتار جرأت ورزی سازگارانه افزایش می یابد.
بررسی اعتبار نمرات سوابق تحصیلی، نمرات آزمون سراسری و نمرات ترکیبی در پذیرش دانشجویان با استفاده از تئوری تعمیم پذیری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بنا بر تصویب قانون پذیرش دانشجویان در سال های آینده بر اساس افزایش تدریجی سهم سوابق تحصیلی آن ها در ترکیب با نمره ی آزمون سراسری، مشخص کردن کم و کیف ترکیب این دو نوع نمره برای انتخاب شایسته ی متقاضیان ورود به دانشگاه ها، یکی از مهم ترین چالش های تصمیم گیرندگان در سازمان سنجش آموزش کشور بوده است. این پژوهش به منظور بررسی اعتبار نمرات حاصل از سوابق تحصیلی، آزمون سراسری و ترکیب آن ها بر اساس تئوری تعمیم پذیری صورت گرفته است. روش تحقیق به صورت توصیفی بوده و در آن نمرات سوابق تحصیلی یک سال آخر 5608 دانش آموزان گروه ریاضی و فنی به همراه رتبه ی دروس مشابه در آزمون سراسری آن ها مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفته است. نتایج نشان داد که هم نمرات سوابق تحصیلی و هم نمرات آزمون سراسری برای رتبه بندی و ارتقای افراد به مراحل بعدی آموزش به تنهایی دارای ضرایب تعمیم پذیری بهینه ای هستند؛ واریانس واقعی هر سری از این نمرات جداگانه می توانند افراد را برای ادامه تحصیل رتبه بندی کنند. اما ترکیب این دو نوع نمره اثربخش نیست. آزمون کنکور هنجار مرجع و با چولگی مثبت است و سوابق تحصیلی از آزمون های مختلف به دست می آید که ملاک مرجع و با چولگی منفی هستند. ترکیب آن ها ایجاد یک توزیع دو نمایی می کند که در برآورد نمره ی واقعی واریانس صفر یا منفی تولید می کند و ضرایب تعمیم پذیری به دست آمده را بی اعتبار می سازد. درنهایت تبدیل نمرات به رتبه های صدکی برای حذف چولگی و سپس تبدیل رتبه ها به توزیع نمرات استاندارد z برای ترکیب کردن توزیع دو نوع نمره، باعث افزایش واریانس واقعی و بهبود ضرایب تعمیم پذیری و اعتمادپذیری می شود. همچنین در تهیه ی نمره ی کل ترکیبی برای این گروه آزمایشی باید تعداد دروس عمومی آن ها را کاهش داد و هم زمان تک نمره ی ریاضی در خرده آزمون های اختصاصی آن ها را به 4 لایه نمره تفکیک کرد.
اثربخشی آموزش مدیریت تعلل بر افزایش خودکارآمدی و راهبردهای یادگیری و کاهش تعلل ورزی و اجتناب از شکست(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تعلل ورزی، با توجه به پیچیدگی و مؤلفه های شناختی، عاطفی و رفتاری آن، تظاهرات گوناگونی دارد که متداول ترین شکل آن به صورت، تعلل ورزی تحصیلی است. هدف از انجام این پژوهش تعیین اثربخشی آموزش مدیریت تعلل بر افزایش خودکارآمدی و راهبردهای یادگیری و کاهش اجتناب از شکست و تعلل ورزی بود. تعداد 30 دختر دانشجوی دانشگاه خلیج فارس بوشهر در این پژوهش شرکت کردند و به پرسشنامه گرایش تعلل ورزی تحصیلی (APOQ)، پرسشنامه انگیزشی- شناختی (MCQ) و پرسشنامه انگیزش و التزام تحصیلی (MES) پاسخ دادند. نتایج نشان دادند که آموزش مدیریت تعلل باعث افزایش معنادار در انتظار موفقیت، ارزش تکلیف، سازماندهی، مرور، خودتنظیمی فراشناختی، و خودکارآمدی می شود. هم چنین نتایج نشان داد که آموزش مدیریت تعلل موجب کاهش معنادار در تعلل ورزی و اجتناب از شکست می شود. بیشترین میزان تفاوت بین دو گروه آزمایش و کنترل در متغیرهای تعلل ورزی، خودکارآمدی و فراشناخت بود. جهت بررسی ماندگاری مداخله پژوهش، نتایج نشان داد که اثرات آزمایش در پیگیری نیز حفظ شد. بر اساس یافته های این پژوهش، می توان نتیجه گرفت که آموزش مدیریت تعلل از کارایی لازم جهت افزایش راهبردهای شناختی و انگیزشی برخوردار است و درمانگران و متخصصین امور آموزش می توانند از این مداخله جهت بهبود راهبردهای یادگیری و اصلاح تعلل ورزی استفاده نمایند.
نقش رفتار جرأتمندانه در خودتاب آوری و خودکنترلی زنان معتاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش رفتار جرأتمندانه در خودتاب آوری و خودکنترلی زنان معتاد در شهرستان زاهدان انجام شد. روش: پژوهش حاضر یک طرح توصیفی-همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش شامل معتادان زن مراجعه کننده به مراکز ترک اعتیاد شهرستان زاهدان بود که 200 نفر از آن ها به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب، و پرسش نامه جرأتمندی راتوس (1984)، مقیاس خودتاب آوری (کلاهنن، 1996) و مقیاس خودکنترلی (تانجنی، بومیستر و بون، 2004) را تکمیل نمودند. یافته ها: نتایج نشان داد رفتار جرأتمندانه با خودتاب آوری و خودکنترلی همبستگی مثبت دارد و رفتار جرأتمندانه نقش پیش بینی کننده ی مثبتی در خودتاب آوری و خودکنترلی داشت. همچنین نتایج نشان داد میانگین نمرات رفتار جرأتمندانه و خودتاب آوری زنان معتاد با توجه به گروه های سنی و سطح تحصیلات تفاوت دارد. نتیجه گیری: نتایج حاکی از آن است که رفتار جرأتمندانه در خود تاب آوری و خودکنترلی زنان معتاد نقش تعیین کننده ای دارد.
تأثیر نقشه مفهومی بر پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دوره متوسطه در درس فیزیک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در پژوهش حاضر تأثیر نقشه مفهومی بر پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دختر و پسر دوره متوسطه در درس فیزیک بررسی شده است. این پژوهش مشتمل بر دو بخش شبه آزمایشی و مطالعه موردی است. در بخش شبه آزمایشی، میزان اثربخشی ارائه و ساخت نقشه مفهومی بر پیشرفت تحصیلی فراگیران درس فیزیک مقطع متوسطه تعیین شده و در بخش دوم، با توجه به تأثیر معنی دار نقشه مفهومی در بررسی علت ها، مطالعه موردی با هدف بررسی تجارب استادان و دبیران در زمینه اثربخشی این روش تدریس در فرایند یاددهی-یادگیری انجام شده است. در بخش طرح شبه آزمایشی که از پیش آزمون و پس آزمون استفاده شده، شش کلاس درسی پایه دوم متوسطه در سه گروه کنترل، ارائه و ساخت (ترکیبی) و ارائه به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شده اند. تفاوت این سه گروه در روش آموزشی آنها بوده است. در گروه های کنترل، آموزش به شیوه مرسوم، در گروه های ارائه و ساخت (ترکیبی)، در قالب نقشه مفهومی که دانش آموزان نیز خود نقشه های مفهومی مطالب تدریس شده را تهیه کردند و در گروه های ارائه، آموزش تنها در قالب نقشه مفهومی انجام شد. تأثیر این کاربندی بر پیشرفت تحصیلی فراگیران از طریق آزمون پیشرفت تحصیلی اندازه گیری شد. یافته های حاصل از تحلیل کوواریانس نشان داد نمره های دانش آموزان گروه های آزمایشی ترکیبی و معلم ساخته در پس آزمون بالاتر از گروه کنترل است (001/0p≤). بنابراین، آموزش به کمک نقشه مفهومی به افزایش نمره های پیشرفت تحصیلی دانش آموزان منجر شده است. نتیجه دیگر این پژوهش، این بود که هیچ کدام از گروه های دختران و پسران برتری مشخصی نسبت به هم نداشتند. همچنین، برای دستیابی به هدف دوم پژوهش، به توصیف تجربیات نه نفر از دبیران و استادان در خصوص اثربخشی ارائه نقشه مفهومی در فرایند یاددهی-یادگیری پرداخته شد. نمونه گیری از دبیران و استادان به روش نمونه گیری هدفمند و اطلاعات به صورت مصاحبه نیمه ساختاریافته گرد آوری شده است. یافته های حاصل از تجربیات استادان و دبیران در خصوص اثربخشی کاربرد نقشه مفهومی نیز در سه مضمون اصلی با عنوان «کل نگری»، «یادگیری خودنظم دهنده» و «رشد تفکر» و چندین مضمون فرعی خلاصه شد.
مقایسه باورهای انگیزشی و راهبردهای خودتنظیمی یادگیری در دانشجویان مشروط و عادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از مشکلات عمده در سیستم های آموزشی، مشروط شدن دانشجویان در طول تحصیل است. با توجه به اهمیت شناسایی عوامل مؤثر بر افت تحصیلی، این مطالعه با هدف مقایسة باورهای انگیزشی و راهبردهای خودتنظیمی یادگیری در دانشجویان مشروط و عادی دانشگاه آزاد اسلامی واحد سپیدان انجام گرفت. به منظور بررسی این هدف، 268 دانشجو شامل 59 نفر از دانشجویان مشروط (39 پسر و 20 دختر) و 209 نفر از دانشجویان عادی (129 پسر و 80 دختر) مورد مطالعه قرار گرفت. اطلاعات با استفاده از دو پرسش نامه مشتمل بر پرسش نامة ویژگی های دموگرافیک و پرسش نامه راهبردهای انگیزشی برای یادگیری (MSLQ) جمع آوری شد. اطلاعات جمع آوری شده با استفاده از روش آمار توصیفی و آزمون تی گروه های مستقل تحلیل شد. یافته ها نشان داد که بین دو گروه دانشجویان عادی و مشروط به لحاظ استفاده از راهبردهای خودتنظیمی یادگیری، تفاوت معنی داری وجود دارد؛ بدین معنی که دانشجویان عادی نسبت به دانشجویان مشروط بیشتر از راهبردهای خودتنظیمی یادگیری استفاده می کنند. افزون بر این، نتایج مطالعه نشان داد که بین دختران و پسران در استفاده از راهبردهای خودتنظیمی یادگیری، تفاوت معناداری وجود ندارد. همچنین، مقایسة دانشجویان عادی و مشروط در مؤلفه های باورهای انگیزشی (خودکارآمدی، ارزش گذاری درونی و اضطراب امتحان) بیانگر تفاوت دو گروه در این مؤلفه ها بود؛ اما تفاوت جنسیتی در مؤلفه های باورهای انگیزشی مشاهده نشد.یکی از مشکلات عمده در سیستم های آموزشی، مشروط شدن دانشجویان در طول تحصیل است. با توجه به اهمیت شناسایی عوامل موثر بر افت تحصیلی، این مطالعه با هدف مقایسه باورهای انگیزشی و راهبردهای خودتنظیمی یادگیری در دانشجویان مشروط و عادی دانشگاه آزاد اسلامی واحد سپیدان انجام گرفت. به منظور بررسی این هدف، 268 دانشجو شامل، 59 نفر از دانشجویان مشروط (39 پسر و 20 دختر ) و 209 نفر از دانشجویان عادی (129 پسر و 80 دختر ) مورد مطالعه قرار گرفت. اطلاعات با استفاده از دو پرسشنامه مشتمل بر پرسشنامه ویژگی های دموگرافیک و پرسشنامه راهبردهای انگیزشی برای یادگیری (MSLQ) جمع آوری گردید. اطلاعات جمع آوری شده با استفاده از روش آمار توصیفی و آزمون تی گروه های مستقل تحلیل گردید. یافته ها نشان داد که بین دو گروه دانشجویان عادی و مشروط به لحاظ استفاده از راهبردهای خودتنظیمی یادگیری تفاوت معنی داری وجود دارد. بدین معنی که دانشجویان عادی نسبت به دانشجویان مشروط بیشتر از راهبردهای خودتنظیمی یادگیری استفاده می کنند. افزون بر این، نتایج مطالعه نشان داد که بین دختران و پسران در استفاده از راهبردهای خودتنظیمی یادگیری تفاوت معناداری وجود ندارد. همچنین مقایسه دانشجویان عادی و مشروط در مولفه های باورهای انگیزشی (خودکارآمدی، ارزش گذاری درونی و اضطراب امتحان) بیانگر تفاوت دو گروه در این مولفه ها بود. اما تفاوت جنسیتی در مولفه های باورهای انگیزشی مشاهده نگردید.
بررسی اثربخشی آموزش تکنیک های فراشناختی بر انگیزش پیشرفت و عملکرد تحصیلی دانش آموزان دختر شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش، بررسی اثربخشی آموزش تکنیک های فراشناختی بر انگیزش پیشرفت و عملکرد تحصیلی دانش آموزان دختر دبیرستانی شهر اصفهان بود. این پژوهش نیمه تجربی با طرح پیش آزمون - پس آزمون و پیگیری چهارماهه با گروه کنترل انجام شد. جامعه آماری در این پژوهش، دانش آموزان دختر دوره دبیرستان شهر اصفهان در سال تحصیلی 1392-1391 بودند. نمونه گیری این پژوهش به صورت تصادفی مرحله ای بود که تعداد 40 آزمودنی انتخاب و به شیوه تصادفی گروه آزمایش و گروه کنترل گمارده شدند و برگه اطلاعات جمعیت شناختی و پرسشنامه انگیزش پیشرفت هرمنس (1970) بر روی آنان اجرا شد. از معدل دانش آموزان به عنوان شاخص عملکرد تحصیلی استفاده شد. گروه آزمایش 8 جلسه 1 ساعته تحت آموزش تکنیک های فراشناختی قرار گرفتند. نتایج حاصل از تحلیل کوواریانس نشان داد، ارائه مداخله آموزش تکنیک های فراشناختی باعث افزایش 6/45% نمره های عملکرد تحصیلی آزمودنی ها در مرحله پس آزمون و افزایش 9/45% آن در مرحله پیگیری شد. لذا فرضیه اول پژوهش تأیید شد. علاوه بر این، نتایج نشان داد که مداخله تکنیک های فراشناختی باعث افزایش 1/57% نمره های انگیزش تحصیلی آزمودنی ها در مرحله پس آزمون 6/56% آن در مرحله پیگیری شده است. لذا فرض دوم پژوهش نیز تأیید شد. یافته های این پژوهش مداخلات مبتنی بر آموزش تکنیک های فراشناختی را در جهت افزایش انگیزش پیشرفت و عملکرد تحصیلی دانش آموزان دختر پیشنهاد می کند.