فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۴۱ تا ۴۶۰ مورد از کل ۱٬۰۶۴ مورد.
تاثیر توانبخشی شناختی رایانه یار و داروی روان محرک در بهبود نشانه های بالینی کودکان دارای اختلال نارسایی توجه- بیش فعالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اختلال نارسایی توجه- بیش فعالی یک اختلال روانی عصبی شایع بین کودکان است. پژوهش حاضر با هدف تعیین و مقایسه تاثیر توانبخشی شناختی رایانه یار با داروی روان محرک در بهبود نشانه های بالینی کودکان مبتلا به اختلال نارسایی توجه- بیش فعالی انجام شد. طرح پژوهش آینده نگر از نوع پیش آزمون- پس آزمون- پیگیری با دو گروه آزمایشی بود. تعداد 23 کودک مبتلا به اختلال نارسایی توجه- بیش فعالی در دو گروه درمانی با داروی روان محرک و توانبخشی شناختی رایانه یار مورد بررسی قرار گرفتند. ابزارهای پژوهش شامل مقیاس سوانسون، نولان و پلهام- ویرایش چهارم (SNAP-IV)، فرم کوتاه آزمون هوش تجدید نظر شده وکسلر کودکان (WISC-R)و پرسشنامه علایم مرضی کودکان (CSI-4) بود. نتایج نشان داد که توانبخشی شناختی رایانه یار منجر به کاهش موثر و ماندگار در نشانه-های بالینی آزمودنی ها شد. به علاوه، با وجود بیشتر و ماندگارتر بودن کاهش نشانه های بالینی در گروه توانبخشی شناختی رایانه یار نسبت به گروه داروی روان محرک، این تغییرات به لحاظ آماری معنادار نشد. به طور کلی، آموزش-های شناختی نه تنها نشانه های شناختی را بهبود بخشید، بلکه نشانه های حرکتی- انگیزشی این اختلال را نیز حتی با اثربخشی بیشتر کاهش داد. بنابراین، توانبخشی شناختی رایانه یار را می توان به عنوان جایگزین داروی روان محرک پیشنهاد کرد.
فراتحلیل جامع مداخلات رایج در مورد اختلال نقص توجه و بیش فعالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در سال های اخیر، روان شناسان و روان پزشکان در زمینه اختلال نقص توجه و بیش فعالی به دنبال ارزیابی و مقایسه اعتبار و کارایی مداخلات روان-شناختی، آموزشی و درمان های دارویی بوده اند. در این خصوص، فراتحلیل با یکپارچه کردن نتایج حاصل از انجام تحقیقات مختلف، میزان اندازه اثر روش های درمان را مشخص می نماید. پژوهش حاضر نیز بر آن است تا با استفاده از الگوی پژوهشی فراتحلیل، مقایسه میزان اثرگذاری مداخلات روانشناختی و درمان های دارویی را بر کاهش نشانه های اختلال نقص توجه و بیش فعالی مورد بررسی قرار دهد. برای این منظور46پژوهش که از لحاظ روش شناختی مورد قبول بود، انتخاب و فراتحلی در مورد آنها انجام گرفت. ابزار پژوهش عبارت از چک لیست فراتحلیل بود. یافته های پژوهش نشان داد میزان اندازه اثر مداخلات روان شناختی بر کاهش نشانه های کلی اختلال نقص توجه و بیش فعالی 54/0، بر علایم نقص توجه 48/0، بر بیش فعالی 59/0 و همچنین میزان اندازه اثر درمان های دارویی76/0 بود. براساس نتایج فراتحلیل حاضر نتیجه گیری می شود که میزان اندازه اثر درمان های دارویی نسبت به مداخلات روانشناختی بیشتر بوده است.
نسخه ی کوتاه فهرست پنج عامل بزرگ: آزمون تغییرناپذیری عاملی در والدین کودکان عادی و استثنایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: مطالعه ی حاضر با هدف آزمون ساختار عاملی و تغییرناپذیری اندازه گیری نسخه ی کوتاه فهرست پنج عامل بزرگ شخصیت در بین دو گروه از والدین دارای کودکان عادی و والدین دارای کودکان استثنایی انجام شد. روش: 800 والد (400 والد دارای کودکان عادی و 400 والد دارای کودکان استثنایی)، به نسخه ی کوتاه فهرست پنج عامل بزرگ شخصیت، مقیاس رضایت از زندگی و برنامه ی عاطفه ی مثبت و منفی پاسخ دادند. در این مطالعه، به منظور آزمون ساختار عاملی پنج عامل بزرگ شخصیت از روش تحلیل عامل تأییدی، برای بررسی تغییرناپذیری ساختار عاملی پنج عامل بزرگ شخصیت در دو گروه والدین از تحلیل عامل تأییدی چندگروهی و در نهایت، به منظور بررسی روایی همگرای زیرمقیاس های پنج عامل بزرگ شخصیت از ضرایب هم بستگی بین عوامل شخصیت با مقیاس های بهزیستی ذهنی، استفاده شد. شاخص های برازش تحلیل عامل تاییدی، وجود عوامل پنج گانه روان رنجورخویی، برون گرایی، وظیفه شناسی، سازگاری و پذیرش را در دو گروه والدین دارای کودکان عادی و استثنایی تأیید کرد. یافته ها: نتایج روایی بین گروهی نسخه ی پنج عامل بزرگ شخصیت، هم ارزی ساختار پنج عاملی را در دو گروه نشان داد. ضرایب هم بستگی بین صفات شخصیت با مقیاس های بهزیستی ذهنی، روایی همگرای CISS-SF را تأیید کرد. نتیجه گیری: نتایج پژوهش حاضر، هم ارزی ساختار عاملی نسخه ی کوتاه فهرست پنج عامل بزرگ شخصیت و اعتبار این فهرست را برای سنجش صفات شخصیت در دو گروه والدین دارای کودکان عادی و استثنایی، نشان دادند.
اثربخشی آموزش پسخوراند عصبی بر الگوی امواج مغزی کودکان مبتلا به نقص توجه و بیش فعالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش پسخوراند عصبی بر الگوی امواج مغزی کودکان مبتلا به نقص توجه و بیش فعالی انجام گرفت. به این منظور 16 کودک پسر 8 تا 12 ساله مبتلا به نقص توجه و بیش فعالی مراجعه کننده به کلینیک آتیه و 8 کودک پسر سالم، به شیوه هدفمند، انتخاب و همتاسازی شدند و در سه گروه آزمایش، کنترل بیمار و کنترل بهنجار قرار گرفتند. سپس هر سه گروه به وسیله الکتروانسفالوگرافی کمی مورد ارزیابی قرار گرفتند. کودکان گروه آزمایش 25 جلسه درمان نوروفیدبک (به مدت 8 هفته، هر هفته 3 جلسه) دریافت کردند. در پایان دوره درمان مجددا از هر سه گروه الکتروانسفالوگرافی کمی گرفته شد. نتایج پژوهش نشان دادند که در پیش آزمون نسبت امواج تتا به بتا در گروه آزمایش و کنترل بیمار در مقایسه با گروه کنترل بهنجار به طور معنادار بالاتر بود و پس از ارایه درمان نسبت این امواج در گروه آزمایش به طور معنادار کاهش یافت و در الگوی امواج مغزی گروه آزمایش در ناحیه FZ و CZ تغی یرات معناداری ایجاد شد. بنابراین، یاف ته های پژوه ش بیانگر این است که درمان نوروفیدبک بر تغییر الگوی امواج مغزی کودکان مبتلا به نقص توجه و بیش فعالی تاثیر می گذارد.
چالش مداخلات: تا چه اندازه هر یک از مداخلات آموزش مدیریت والدین، نروفیدبک، و ریتالین بر بهبود اختلال بیش فعالی/نقص در توجه و شاخص استرس والدینی تأثیر دارند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به منظور مقایسه اثربخشی شیوه-های درمانی ریتالین، نروفیدبک و آموزش مدیریت والدین بر بهبود اختلال کمبود توجه/بیش فعالی و شاخص های تنیدگی والدینی انجام شده است. این پژوهش بر حسب هدف و مداخلات ، از نوع پژوهش شبه تجربی با طرح پیش آزمون- پس آزمون سه گروهی بدون کنترل می باشد.
جامعه آماری پژوهش، شامل کودکان مبتلا به اختلال بیش فعالی/نقص توجه (ADHD) ساکن شهر تهران می باشند. از بین مراجعه کنندگان به کلینیک تخصصی روان پزشکی کودک، سی کودک مبتلا به صورت تصادفی به عنوان نمونه انتخاب و بر اساس اهداف پژوهش در سه گروه درمان ریتالین، درمان نروفیدبک و کودکانی که والدین آن ها تحت آموزش مدیریت والدینی قرار گرفتند گماشته شدند؛ قبل و بعد از ارائه درمان توسط مقیاس درجه بندی کانرز (فرم 48 سؤالی والدین، CPRS-48) و شاخص تنیدگی والدینی(PSI) مورد ارزیابی و اطلاعات به دست آمده به وسیله آمار استنباطی و روش MANCOVA تجزیه و تحلیل شدند. یافته های پژوهش نشان می دهند که بین اثربخشی سه روش ریتالین، آموزش والدین و نروفیدبک تنها در دو مقیاس توجه و تمرکز و شاخص بیش فعالی آزمون کانرز کودکان ADHD تفاوت معنادار مشاهده گردید، به نحوی که درمان ریتالین اثربخش تر از آموزش مدیریت والدین بود و بین اثربخشی سه روش ریتالین، آموزش والدین و نروفیدبک در شاخص تکانش گری تفاوت معناداری مشاهده نگردید. هم چنین در خصوص اثربخشی سه شیوه درمانی بر بهبود شاخص تقویت گری و دلبستگی والدگری، آموزش مدیریت والدین و ریتالین نسبت به نروفیدبک اثربخشی بیشتری در شاخص تقویت گری داشتند و تفاوت معناداری بین اثربخشی سه گروه در شاخص دلبستگی والدگری مشاهده نگردید.
تاثیر تعاملی روان درمانی بدنی و پس خوراند زیستی بر کنش عصب- روان شناختی عزت نفس و هوش هیجانی مادران کودکان مبتلا به ناتوانی های یادگیری(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه:این پژوهش جهت بررسی تاثیر تعاملی رواندرمانی بدنی و پسخوراند زیستی بر کنش عصب-روانشناختی عزت نفس و هوش هیجانی مادران کودکان مبتلا به ناتواناییهای ویژهی یادگیری طراحی شده است.
روشکار: این پژوهش کارآزمایی بالینی با طرح پیشآزمون و پسآزمون با گروه شاهد در سال 1389 انجام شد. کل آزمودنی ها شامل 17 نفر از مادران کودکان مبتلا به ناتوانیهای یادگیری در مشهد می باشند که به طور تصادفی در دو گروه آزمون (7 نفر) و شاهد (10 نفر) تقسیم شدند. قبل از شروع مطالعه، تمام آزمودنی ها با پرسشنامهی عزت نفس کوپراسمیت و هوش هیجانی بار-ان ارزیابی گردیدند. گروه آزمون، تحت یک دورهی سه ماهه رواندرمانی بدنی (دو جلسهی 90 دقیقهای در هفته، در مجموع 24 جلسه) و آموزش پسخوراند زیستی (هر دو هفته یک بار، در مجموع 6 جلسه) قرار گرفتند. پس از اتمام دورهی آموزش، تمام آزمودنی ها توسط ابزارهای ذکر شده، ارزیابی مجدد شدند. برای بررسی نرمال بودن یافتههای دو گروه، از آزمون کولموگروف-اسمیرنوف استفاده شد و با توجه به نرمال بودن نمرات عزت نفس و هوش هیجانی در دو گروه، برای مقایسهی میانگین نمرات از آزمون تی مستقل با سطح معنیداری 05/0>P استفاده شد.
یافتهها:نمرات مربوط به عزت نفس (042/0=P) و هوش هیجانی (011/0=P) در گروه آزمون نسبت به شاهد به طور معنیداری افزایش یافته بود.
نتیجهگیری: نتایج این پژوهش حاکی از اثربخشی رواندرمانی بدنی و
پسخوراند زیستی در افزایش عزت نفس و هوش هیجانی مادران کودکان مبتلا به ناتواناییهای یادگیری است.
اثر بخشی روش تحلیل رفتار کاربردی (Applied behavioral analysis یا ABA) بر علایم اوتیسم(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: هدف اصلی این مطالعه، بررسی اثربخشی روش تحلیل رفتار کاربردی (ABA یا Applied behavioral analysis) بر علایم کودکان اوتیسم (کودکان 7-3 سال مبتلا به اوتیسم)، در مدت پنج سال است.
مواد و روش ها: این تحقیق از نوع تحقیقات آزمایشی است که بر اساس آن 20 نفر از کودکان 3 تا 7 ساله مبتلا به اوتیسم در مرکز اوتیسم اصفهان به مدت پنج سال (90-1385) تحت مداخله به روش ABA قرار گرفتند. از آزمودنی ها در بدو ورود آزمون تشخیصی GARS (Gilliam Autism rating scale) اجرا گردید. این تست در پایان پنج سال دوباره اجرا شد. همچنین آزمودنی ها در ابتدای مداخله توسط چک لیست محقق ساخته، در مؤلفه های درک مفاهیم شناختی، ریاضی، مهارت های کلامی و خودیاری مورد ارزیابی قرار گرفتند. این چک لیست ها در پایان هر سال نیز اجرا می گردید. داده ها پس از پنج سال توسط نرم افزار SPSS نسخه 19 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: نتایج آزمون t نشان داد که تفاوت معنی داری در پیش آزمون و پس آزمون در مؤلفه های رفتارهای کلیشه ای، مشکلات ارتباطی و تعاملات اجتماعی و کل نمره GARS وجود دارد (001/0 > P). همچنین آزمون Friedman نشان داد که تفاوت معنی داری در میزان مفاهیم شناختی، ریاضی، مهارت های خودیاری و کلامی در مدت پنج سال نسبت به نمره پایه و همچنین نسبت به سال قبل وجود دارد (001/0 > P). به عبارتی میزان رشد مفاهیم شناختی و ریاضی، مهارت های خودیاری و کلامی هر سال چشمگیر بوده است.
نتیجه گیری: در کل می توان نتیجه گرفت که مداخله ABA بر کاهش علایم اوتیسم و افزایش مهارت ها مؤثر است.
مقایسه عناصر ""ترسیم آدمک رنگی"" در کودکان مبتلا به اختلال اوتیسم و کودکان عادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: هدف این پژوهش مقایسه عناصر آزمون ""ترسیم آدمک رنگی"" در کودکان 6 تا 12 ساله مبتلا به اختلال اوتیسم و عادی بود. روش: این پژوهش از نوع علی- مقایسه ای است. 20 کودک مبتلا به اختلال اوتیسم به روش نمونه گیری در دسترس و 20 کودک عادی به روش نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده آزمون آدمک رنگی ژاکلین روآیه بود. داده ها با روش آماری تحلیل واریانس چند متغیری تحلیل گردید. یافته ها: نتایج نشان داد که بین کودکان مبتلا به اختلال اوتیسم و کودکان عادی در 13 عنصر آزمون آدمک رنگی تفاوت معناداری وجود دارد (001/0≥P). نتیجه گیری: عناصر آزمون ترسیم آدمک رنگی درکودکان مبتلا به اختلال اوتیسم و کودکان عادی به طور معناداری با یکدیگر متفاوت است.
تأثیر طول پاره گفتار بر حسب هجا، تکواژ و واژه بر وقوع لکنت در کودکان لکنتی پیش دبستانی 6-4 سال فارسی زبان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بررسی های مختلف نشان داده است که میان عامل زبان شناختی طول پاره گفتار بر حسب سه شاخص تعداد هجا، تکواژ و واژه های تشکیل دهندة پاره گفتار با وقوع لکنت در کودکان لکنتی پیش دبستانی ارتباط معناداری وجود دارد. بنابراین به نظر می رسد که افزایش یا کاهش متغیرهای طول پاره گفتار منجر به افزایش یا کاهش میزان وقوع لکنت در این کودکان می شود. هدف پژوهش حاضر بررسی میزان تأثیر و ارتباط میان طول پاره گفتار و بسامد وقوع لکنت بر حسب میانگین طول پاره گفتار بر اساس تعداد هجا ها ، تعداد تکواژ ها و نیز تعداد واژه ها است. در این پژوهش 15 کودک لکنتی فارسی زبان شامل 12 پسر و 3 دختر 6-4 ساله شرکت داشتند که از هر کدام یک نمونه گفتار خودانگیختة 30 دقیقه ای ضبط شد. این کودکان 60 پاره گفتار را در حین تعامل با گفتار درمان، والد (پدر یا مادر) و یا پژوهشگر تولید کردند. یافته های پژوهش نشان داد که در گفتار کودکان لکنتی فارسی زبان بین میانگین طول پاره گفتار (در هر سه سطح هجا، تکواژ و واژه) در پاره گفتارهای روان و ناروان تفاوت معناداری وجود دارد.
خانواده و کودک با نیاز ویژه (تبیین نقش قبل از تولد و بعد از تولد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آموزه های دینی اسلام تاکیدات خاصی بر جایگاه خانواده در امر تربیت فرزند ان و نقش تأثیر گذار والدین در شکل گیری هویت فرزندان و توانمند ساختن آنان جهت کسب شایستگی های لازم در مسیر دستیابی به حیات طیبه دارند . با توجه به نارسایی های جسمی، ذهنی و رفتاری کودکان و دانش آموزان با نیازهای ویژه ، تولد هر یک از این کودکان علاوه بر تحمیل بار هزینه های مادی و معنوی به جامعه، نیازمند سخت کوشی های چند جانبه خانواده جهت پاسخگویی به نیازها می باشد . قطعاً تربیت این گروه از افراد در سنین مختلف رشدی از پیچیدگی های خاصی برخوردار است و تحقق مطلوب امر تربیت در راستای توانمند سازی این گروه از افراد نیازمند، دارا بودن بینش و معرفت لازم از سوی اولیاء و تعامل تنگاتنگ آنان با سایر متولیان امر تعلیم و تربیت در سطح جامعه می باشد. بدین منظور این مقاله تلاش دارد با بهره گیری از آموزه های دینی اسلام به تبیین جایگاه خانواده قبل از تولد جهت پیشگیری از تولد فرزند معلول و پس از تولد جهت چگونگی مواجهه مناسب در راستای توانمندسازی و به حداقل رساندن آسیب های جسمانی، اجتماعی و اخلاقی فرزند معلول در تعامل با نهادهای متکفل امر تعلیم و تربیت بپردازد.
نقش ابعاد رضایت زناشویی در پیش بینی اختلال رفتار مقابله ای و اختلال سلوک(مقاله علمی وزارت علوم)
اثربخشی آموزش مهارت های شیوه فرزندپروری بر مشکلات رفتاری کودکان پیش دبستان 6-4 ساله
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف اثربخشی آموزش مهارت های فرزندپروری بر مشکلات رفتاری کودکان پیش دبستان 6-4 ساله شهر اصفهان، صورت گرفت. جامعه ی آماری این پژوهش شامل کلیه ی والدینی که کودکان آنها در مهدکودک های شهر اصفهان در سال 1389ثبت نام نموده و در آنجا مورد آموزش قرار گرفتند، می باشد. با توجه به میزان برآورد حجم آماری و روش پژوهش که تجربی از نوع پیش آزمون و پس آزمون با گروه آزمایش و کنترل بود، تعداد 60 نفر به صورت خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شده و به صورت گمارش تصادفی 30 نفر در گروه آزمایش و 30 نفر در گروه کنترل قرار گرفتند. آنگاه گروه آزمایش تحت آموزش شیوه های فرزندپروری، طی 6 جلسه ی 90 دقیقه ای قرار گرفتند و در پایان دو مرتبه از هر دو گروه پرسشنامه ی رفتاری راتر کودکان گرفته شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون تحلیل کواریانس استفاده شد. نتایج نشان داد که میانگین نمرات مشکلات رفتاری کودکان در دو گروه تفاوت معنادار در سطح (p<0/05) داشت. بدین معنی که نمرات گروه آزمایش پس از دریافت آموزش شیوه های فرزندپروری نسبت به گروه کنترل کاهش نشان داد. بنابراین با توجه به یافته های این پژوهش، می توان گفت که آموزش و آگاهی والدین از نحوه ی برخورد صحیح با کودک خود و کسب آگاهی از موثرترین شیوه های فرزندپروری(روش مقتدرانه) و برخورد مناسب با کودک، نه تنها می تواند مشکلات رفتاری کودکان را کاهش دهد؛ بلکه در اثر آرامش روان آنان فرصت بهتری برای رشد و یادگیری در اختیار آنان قرار خواهد گرفت.