فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۶۱ تا ۱۸۰ مورد از کل ۱٬۶۵۶ مورد.
حوزه های تخصصی:
چکیده مقدمه: هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش راهبردهای مقابله با باورهای غیر منطقی (با رویکرد شناختی) بر اضطراب امتحان دانش آموزان بود. روش: جامعه آماری شامل همه دانش آموزان پایه اول متوسطه شهرستان شهریار بود. 60 نفر از دانش آموزانی که در اضطراب امتحان یک انحراف معیار بالاتر از میانگین جامعه بودند انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه (30 نفر گروه آزمایش، و 30 نفر گروه گواه) جایگزین شدند. هشت جلسه برنامه آموزش گروهی راهبردهای مقابله با باورهای غیر منطقی جهت کاهش اضطراب برای گروه آزمایش انجام شد. تمام آزمودنی ها قبل و بعد از درمان و در مرحله پیگیری یک ماهه پرسشنامه راهبردهای مقابله با باورهای غیر منطقی را تکمیل کردند. یافته ها: نتایج آزمون تحلیل واریانس چند متغیره ی اندازه گیری مکرر نشان داد که آموزش راهبردهای مقابله با باورهای غیر منطقی باعث کاهش اضطراب امتحان در این دانش آموزان می شود. این نتایج در مرحله پیگیری حفظ شد. نتیجه گیری: آموزش راهبردهای مقابله ای می تواند اضطراب امتحان دانش آموزان را کاهش دهد و به سلامت روانی آنها منجر شود.
بررسی عوامل اجتماعی مؤثر بر خشونت علیه زنان (مطالعة موردی: شهرستان روانسر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
خشونت خانوادگی شایع ترین شکل خشونت علیه زنان با بیشترین عوارض اجتماعی، روانی و اقتصادی است؛ لذا مطالعة حاضر بنا دارد به بررسی رابطة بین همسرآزاری (خشونت علیه زنان در خانواده) و برخی عوامل مؤثر بر آن بپردازد. هدف این تحقیق شناخت میزان همسرآزاری و انواع خشونت اعمال شده علیه زنان در شهر روانسر (استان کرمانشاه) است. برای بررسی برخی از عوامل مؤثر بر خشونت، نظریه ها ی مربوط به هویت فرهنگی، پدرسالاری، انتقال بین نسلی و شیوه های جامعه پذیری نقش های جنسیتی مورد استفاده قرار گرفته است. این تحقیق به صورت پیمایشی و به کمک ابزار پرسش نامه در مورد200نفراز زنان متأهل شهر روانسر که دست کم یک سال از ازدواج آن ها گذشته باشد و با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای و سیستماتیک اجرا شده است. یافته های تحقیق نشان می دهد خشونت در جامعة مورد نظر در ابعاد مختلف وجود دارد. بیشترین میزان خشونت رایج، خشونت روانی و خشونت جنسی و کمترین میزان خشونت، خشونت اقتصادی است. نتایج تحقیق نشان می دهد که بین تصور اقتدارگرایانة مرد از نقش خود و خشونت علیه زنان رابطة مستقیم و معنی داری وجود دارد و بین کمک و همکاری شوهر در کارهای منزل با خشونت علیه زنان رابطة معکوس و معنی داری مشاهده شد. همچنین یافته ها حاکی از آن است که بین تجربة خشونت زن و مرد در خانوادة مبدأ و خشونت علیه زنان رابطة مستقیم و معنی داری وجود دارد.
اثر سبک های هویت بر افسردگی، اضطراب، و استرس دانشجویان: نقش واسطه ی تعهد هویت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش، با هدف تعیین اثرسبک های هویت بر افسردگی، اضطراب و استرس دانشجویان از راه تعهد هویت انجام شد. این پژوهشیک پژوهش همبستگی است، که در جامعه دانشجویان کارشناسی سال دوم دانشگاه تهران انجام شد. نمونه شامل150 دانشجو با میانگین سنی 09/20 و انحراف استاندارد 13/1 سال بود، که به روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. آنان به سیاهه سبک هویت(ISI-4) و مقیاس افسردگی، اضطراب و استرس (DASS) پاسخ دادند. تحلیل مسیر نشان داد که سبک های اطلاعاتی و هنجاری دارای اثر مستقیم مثبت و سبک آشفته-اجتنابی دارای اثر مستقیم منفی و معنادار بر تعهد هویت است. اثر مستقیم تعهد هویت بر افسردگی و اضطراب منفی و معنادار و بر استرس منفی و غیرمعنادار است. اثر غیر مستقیم سبک های اطلاعاتی و هنجاری از راه تعهد هویت بر افسردگی منفی و معنادار و اثر غیرمستقیم سبک آشفته-اجتنابی مثبت و معنادار است. هم چنین سبک های داده ای و هنجاری از راه تعهد هویت بر اضطراب اثر غیر مستقیم منفی و معنادار دارند و اثر غیرمستقیم سبک آشفته-اجتنابی براضطراب مثبت و معنادار است. هیچ یک از اثرات غیرمستقیم سبک های هویت بر استرس معنادار نبود. به گونه کلی یافته ها واسطه گری تعهد هویت در اثر سبک های هویت بر سلامت روان دانشجویان را تایید می کند. بر اساس یافته ها، تدارک محیط های دانشگاهی به صورتی که امکان کاوشگری بیش تری برای دانشجویان فراهم آورد می تواند منجر به تعهد هویت بیش تر و درپی آن کاهش مشکلات روان شناختی دانشجویان شود.
بررس ی رابطه بین ری شه های تحولی (ش یوه های فرزندپ روری) و طرحواره های ناسازگار اولیه در حوزه بریدگی- طرد، خودگردانی و عملکرد مختل در مدل طرحواره یانگ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به منظور بررسی نقش سبک های فرزندپروری (ریشه های تحولی) در پیش بینی طرحواره های ناسازگار اولیه در مدل طرحوار یانگ صورت گرفته است. به این منظور 235 دانشجوی دختر و پسر دانشگاه تبریز به شیوه نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب و دو پرسشنامه شیوه های فرزندپروری یانگ و پرسشنامه طرحواره های ناسازگار یانگ را پر کردند. متغیرهای مورد نظر بر اساس چارچوب نظریه جفری یانگ مورد بررسی قرار گرفتند. تحلیل نتایج بدست آمده با استفاده از تحلیل رگرس یون نشان داد که ش یوه های فرزن دپروری در حوزه های پنج گانه به غیر از حوزه دیگر جهت مندی پیش بین خوبی برای طرحواره های ناسازگار در دو حوزه بریدگی-
رشد یکپارچه انسان: مدل تحولی- تفاوت های فردی مبتنی بر ارتباط(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مدل تحولی- تفاوت های مبتنی بر ارتباط در تلاش برای توصیف و تبیین تحول روان شناختی انسان، رویکردی فراگیر و یکپارچه نگر ارائه می دهد. تحت تأثیر تعامل پویای ابعاد زیستی، روانی و اجتماعی انسان، توانایی های شناختی، زبانی، عاطفی و شخصیتی در درون مراحل «تحول هیجانی کارکردی» شکل می گیرند. در درون این مراحل، ظرفیت های تنظیم و توجه، جذب شدن به انسان ها، مبادله اجتماعی، شکل گیری ایده ها و پل زدن بین ایده ها (تفکر) به عنوان قابلیت های پایه انسانی ایجاد می شوند و به وسیله آنها خودآگاهی، زبان، همدلی، خلاقیت، تفکر و مهارت های اجتماعی و هیجانی در کودکان به تدریج پدید می آیند. در فرایند تحول یکپارچه انسان، روابط کودک با دیگران و به ویژه افراد مهم زندگی او (والدین) اهمیت بسیار دارند. هر کودکی تحت تأثیر ویژگی های منحصر به فرد زیستی خود به تعامل با محیط و انسان ها می پردازد و از طرف دیگر والدین نیز سبک تعاملی خاص خود را دارند که تحت تأثیر فرهنگ خانواده و جامعه است. سرنوشت تحول روان شناختی کودک در فرایند تعاملات اجتماعی شکل می گیرد و کودک در شرایط مناسب، قابلیت های پایه انسانی و در نتیجه مهارت های ارتباط، مبادله و تفکر را فرا می گیرد. اختلالات تحولی نتیجه عدم تحول مطلوب قابلیت های پایه است که این امر می تواند ناشی از بد کارکردی سیستم عصبی کودک و یا سبک تعاملی نامناسب والدین باشد. مدل تحولی-تفاوت های مبتنی بر ارتباط به عنوان چارچوبی فراگیر، تحولی و یکپارچه از رشد انسان دارای دلالت های مهمی در حیطه تعلیم و تربیت، تشخیص و درمان اختلال های دوران کودکی، فرزند پروری، گفتاردرمانی و کاردرمانی می باشد.
بررسی اثربخشی بازی درمانی تحولی مبتنی بر دلبستگی بر علایم اختلال آسیب دیدگی تحولی کودکان 3 تا 9 سال(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: پژوهش حاضر کارایی بازیدرمانی تحولی مبتنی بر دلبستگی را در اختلال آسیبدیدگی تحولی کودکان سنجید.
روشکار: این مطالعهی از نوع نیمهآزمایشی با گروه شاهد بود که در سال 1388 در مشهد انجام گرفت. از مراجعهکنندگان به کلینیک فوقتخصصی اطفال بیمارستان ابنسینا و دکتر شیخ، 14 کودک 3 تا 9 ساله که مطابق معیارهای وندرکولک دچار اختلال آسیبدیدگی تحولی بوده و والدین ایشان رضایت به شرکت در مطالعه داشتند، به طور تصادفی به دو گروه شاهد و آزمون تقسیم شدند. مادران، پرسشنامههای یول جهت سنجش میزان تنش کودکان و تنش والدین-فرم کوتاه جهت بررسی تنش والدین را پاسخ گفتند. در پایان 10 جلسه بازیدرمانی، والدین دو گروه مجددا آزمونها را تکمیل نمودند. نتایج با استفاده از نرمافزار SPSS و آزمونهای تی مستقل و زوجی و مجذور خی تحلیل شدند.
یافتهها: تفاوتی بین دو گروه در متغیرهای جنس، سن و تحصیلات کودکان و سن و تحصیلات مادران وجود نداشت (05/0<P). تفاوت نمرات مقیاس یول، پرسشنامهی تنش والدین-فرم کوتاه و زیرمقیاس پریشانی والد آن بین دو گروه پیش از انجام درمان، بدون معنی (به ترتیب 10/0=P، 34/0=P و 52/0=P) و پس از آن، معنیدار (به ترتیب 001/0>P، 01/0=P و 01/0=P) بود. تفاوت نمرات زیرمقیاس کودک مشکل بین دو گروه پیش و پس از انجام درمان، بدون معنی (به ترتیب 86/0=Pو 14/0=P) بود. نمرهی زیرمقیاس اختلال عملکرد در ارتباط کودک-والد در طی درمان در گروه آزمون تفاوت معنیدار یافت (01/0=P) ولی در گروه شاهد چنین نشد (52/0=P).
نتیجهگیری: بازیدرمانی تحولی مبتنی بر دلبستگی باعث کاهش تنش تجربه شده توسط کودکان و مادران ایشان میشود.
بررسی تأثیر آموزش خلاقیت بر دانش آموزان پیش دبستان و دبستانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با توجه به اهمیت روزافزون خلاقیت در جهان معاصر، مسأله ی آموزش خلاقیت در سطح مدارس ابتدایی مورد توجه قرار گرفت و جهت بررسی این مسأله، دو پژوهش انجام پذیرفت. پژوهش نخست به بررسی تأثیر آموزش خلاقیت بر افزایش خلاقیت دانش آموزان پسر دبستانی پرداخت. پس از انجام پیش آزمون با ابزار محقق ساخته در سطح گروه آزمایشی (67 نفر) و گروه کنترل (58 نفر)، آموزش خلاقیت به مدت 12 هفته به گروه آزمایشی ارایه گردید. نتایج به دست آمده از آزمون گروه های آزمایشی و کنترل، با روش اندازه گیری های مکرر مورد بررسی قرار گرفت. نتایج حاصل نشان دهنده ی تفاوت معنادار گروه آزمایشی با گروه کنترل بود. پس از مشخص شدن تأثیر مثبت آموزش خلاقیت بر روی خلاقیت کودکان، پژوهش کیفی و طولی دوم، با هدف دستیابی به الگویی بومی جهت ارایه به اولیای آموزشی در جهت آموزش خلاقیت، طی 4 تابستان متوالی انجام پذیرفت. در این پژوهش 40 نفر از کودکان پیش دبستانی و دبستانی دختر و پسر، شرکت داشتند. نتایج حاصل از این پژوهش کیفی، ضمن تأیید تأثیر مثبت آموزش خلاقیت، در سطح افراد مورد بررسی، در عمل به ارایه ی الگویی اولیه جهت چگونگی اعمال روش های آموزش خلاقیت به دانش آموزان پیش دبستانی و دبستانی رسید. یافته های اخیر، الگوی مناسبی جهت چگونگی به کارگیری روش های مختلف آموزش خلاقیت و محتوای لازم در این جهت را در اختیار معلمان و مربیان آموزشی، قرار خواهد داد.
تأثیر طول پاره گفتار بر حسب هجا، تکواژ و واژه بر وقوع لکنت در کودکان لکنتی پیش دبستانی 6-4 سال فارسی زبان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بررسی های مختلف نشان داده است که میان عامل زبان شناختی طول پاره گفتار بر حسب سه شاخص تعداد هجا، تکواژ و واژه های تشکیل دهندة پاره گفتار با وقوع لکنت در کودکان لکنتی پیش دبستانی ارتباط معناداری وجود دارد. بنابراین به نظر می رسد که افزایش یا کاهش متغیرهای طول پاره گفتار منجر به افزایش یا کاهش میزان وقوع لکنت در این کودکان می شود. هدف پژوهش حاضر بررسی میزان تأثیر و ارتباط میان طول پاره گفتار و بسامد وقوع لکنت بر حسب میانگین طول پاره گفتار بر اساس تعداد هجا ها ، تعداد تکواژ ها و نیز تعداد واژه ها است. در این پژوهش 15 کودک لکنتی فارسی زبان شامل 12 پسر و 3 دختر 6-4 ساله شرکت داشتند که از هر کدام یک نمونه گفتار خودانگیختة 30 دقیقه ای ضبط شد. این کودکان 60 پاره گفتار را در حین تعامل با گفتار درمان، والد (پدر یا مادر) و یا پژوهشگر تولید کردند. یافته های پژوهش نشان داد که در گفتار کودکان لکنتی فارسی زبان بین میانگین طول پاره گفتار (در هر سه سطح هجا، تکواژ و واژه) در پاره گفتارهای روان و ناروان تفاوت معناداری وجود دارد.
پیش بینی شادکامی بر اساس سبک پردازش هویت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این مطالعه بررسی رابطه ی بین سبک های هویت و شادکامی دانش آموزان دبیرستان های شهر مشگین شهر است. روش پژوهش حاضر از نوع، توصیفی – همبستگی می باشد. جامعه آماری این پژوهش کلیه دانش آموزان مدارس شهرستان مشگین شهر بود که در این پژوهش به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای 350 نفر (169پسر، 181 دختر) از میان دانش آموزان انتخاب شدند. برای ارزیابی متغیرها از پرسشنامه سبک های هویت (ISI ,6G؛ برزونسکی، 1992)، شادکامی آکسفورد (OHI؛ آرگایل و لو، 1990) استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش های آمار توصیفی مانند (میانگین و انحراف معیار) و همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه استفاده شد. نتایج نشان داد دو سبک اطلاعاتی و هنجاری با شادکامی رابطه مثبت معنا دار دارد و می تواند آن را پیش بینی کنند. همچنین بین هر پنج مولفه شادکامی با دو مولفه از هویت یابی (اطلاعاتی و هنجاری) رابطه مثبت معنادار وجود دارد در حالیکه، از میان همان پنج مولفه فقط دو مولفه(عاطفه مثبت و کارآمدی) با هویت یابی سردرگم/اجتنابی در ارتباط است.در کل، یافته ها نشان می دهد می توانیم سبک های هویت و میزان شادکامی را در مسیرهای دلخواه تغییر دهیم، مثلا ،می توان با آموزش سبک های مختلف فرزندپروری و با تغییر سبک های هویت، میزان شادکامی را به حد مطلوب رساند؛ یا ابعاد بهزیستی را در راستای ارتقای سلامت روان، تغییر داد.
تفاوت های جنسیتی در سالمندی: شبکه ها و حمایت های اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف تحقیق حاضر بررسی شبکه های اجتماعی زنان و مردان سالمند شهر تهران و تأثیر کمیت و کیفیت این روابط بر تبادل حمایت های اجتماعی است.
این پژوهش با روش پیمایش انجام شده است. جامعة آماری تحقیق را افراد سالمند تهران تشکیل می دهند و حجم نمونه 195 نفر است. تعداد 150 پرسش نامه را سالمندان در سطح شهر و 45 پرسش نامه را سالمندان ساکن در سرای سالمندان تکمیل کردند.
بر اساس یافته های تحقیق 1/68 درصد شبکة سالمندان را خویشاوندان تشکیل می دهند. شبکة مردان بزرگ تر و متنوع تر از شبکة زنان است. در مقابل، زنان سالمند در مقایسه با مردان حمایت های بیشتر و متنوع تری از اعضای شبکة خود دریافت می کنند. مردان و زنان در زمینة ارائة حمایت نیز متفاوت عمل می کنند. متغیرهای فراوانیِ تماس و میزان صمیمیت در کنار متغیر جنسیت و وضعیت تأهل بر تبادل حمایت اجتماعی مؤثر هستند. سالمندانی که تماس حضوری و میزان صمیمیت بیشتری با اعضای شبکة خود دارند حمایت های بیشتری را با اعضای شبکه رد و بدل می کنند.
مقایسه میزان افسردگی، اضطراب و تنیدگی در سه ماهه های اول، دوم و سوم بارداری در زنان باردار عادی و زنان باردار تحت درمان ناباروری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تاثیر تجربه فقدان بر ادراک کودکان در مورد والدین و خداوند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شکل گیری مفهوم خداوند در کودکان و نقش چهره های دلبستگی در پیدایش و تحول این مفاهیم، به ویژه در دهه های اخیر مورد توجه روان شناسان قرار گرفته است. در همین راستا، پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر تجربه فقدان بر ادراک کودکان در مورد مادر، پدر و خداوند طراحی و اجرا گردید. در این پژوهش که از نوع علی ـ مقایسه ای است، از میان کلیه دانش آموزان مقطع ابتدایی نواحی چهارگانه شهر شیراز، تعداد 126 نفر به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. سه مقیاس افتراق معنایی آزگود در مورد ادراک کودک از پدر، مادر و خداوند جهت جمع آوری داده های پژوهش مورد استفاده قرار گرفت. نتایج تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس نشان داد بین کودکان دارای تجربه طلاق والدین، کودکان دارای تجربه فوت والدین و کودکان عادی از نظر اندازه های مربوط به ادراک خداوند، ادراک صفات مهرورزانه خداوند، ادراک صفات مهرورزانه مادر، ادراک پدر و ادراک صفات مهرورزانه پدر تفاوت معناداری وجود دارد. بدین ترتیب که کودکان دارای تجربه فقدان، خداوند و پدر و مادر را کمتر واجد صفات مهرورزانه توصیف می کردند. این تفاوت بین گروه-ها در اندازه های مربوط به ادراک خداوند و ادراک صفات مهرورزانه خداوند، بین گروه های عادی با گروه فوت والدین و در اندازه های ادراک پدر و ادراک صفات مهرورزانه پدر، بین گروه های عادی و گروه دارای تجربه طلاق والدین نیز بود. هم-چنین، در اندازه های ادراک خداوند، ادراک پدر، ادراک صفات مهرورزانه خداوند، ادراک صفات مهرورزانه مادر و ادراک صفات مهرورزانه پدر، بر اساس آن که کودک با چه کسی زندگی می کرد، بین گروه ها تفاوت معناداری وجود داشت. نتایج این مطالعه همسو با الگوی تطابقی دلبستگی به خداوند نشان می دهد، دلبستگی کودک به ویژه به پدر، در نتیجه فقدان با اضطراب همراه بوده و به دلبستگی به خداوند نیز تسری می یابد. در نتیجه، کودک والدی را که از دست داده، و به دنبال آن خداوند، را کمتر واجد ویژگی های مهرورزانه تلقی می نماید.
بررسی رابطه عملکرد خانواده اصلی و کیفیت زندگی در بین دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف تحقیق حاضر تعیین رابطه عملکرد خانواده اصلی و کیفیت زندگی است. روش تحقیق از نوع توصیفی است. نمونه مورد مطالعه شامل 317 دانشجو که به روش نمونه گیری خوشه ای از بین کلیه دانشجویان انتخاب شدند. بـرای گردآوری داده ها از پرسشنامه ابزار سنجش خانواده (FAD) و پرسشنامه کیفیت زندگی (SF-36) استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها نیز از ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون گام به گام استفاده شد. نتایج نشان دادند که بین اختلال در عملکرد خانواده و کیفیت زندگی دانشجویان رابطه معکوس وجود دارد (381/0-r= ). بین اختلال در هر یک از ابعاد عملکرد خانواده (عملکرد کلی، حل مشکل، ارتباط، نقش ها، همراهی عاطفی، کنترل رفتار و آمیزش عاطفی) و کیفیت زندگی دانشجویان رابطه معکوس وجود دارد (r به ترتیب 369/0-، 272/0-، 251/0-، 32/0-، 247/0-، 328/0-، 29/0-).
به منظور پیش بینی کیفیت زندگی از روی ابعاد عملکرد خانواده از تحلیل رگرسیون گام با گام استفاده شد که نتیجه نشان داد حدود 14درصد از تغییرات کیفیت زندگی در دانشجویان را ابعاد عملکرد کلی و کنترل رفتار تبیین می کنند. برای ارتقای کیفیت زندگی دانشجویان می توان عملکرد خانواده آن ها را از طریق برنامه های آموزشی و مشاوره ای بهبود بخشید