فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۰۱ تا ۲۲۰ مورد از کل ۱٬۶۵۶ مورد.
اثربخشی آموزش ارزش های زندگی به کودکان پیش دبستانی بر سلامت روان و رشد اجتماعی آنان
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش تبیین اثربخشی آموزش ارزش های زندگی به کودکان پیش دبستانی بر سلامت روان و رشد اجتماعی آنان بود .این پژوهش از نوع آزمایشی با طرح پیش آزمون – پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه ی آماری شامل کلیه کودکان پیش دبستانی که در مهد کودک های تحت پوشش سازمان بهزیستی شهر شیراز در سال 1389 وجود داشت، بودند که با روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای تعداد351 کودک انتخاب، و پرسشنامه سلامت روان (psc) و رشد اجتماعی واینلند، برای آنان اجرا شد. بعد از تکمیل پرسشنامه ها، تعداد 30 نفر از افرادی را که پایین ترین نمره را در دو پرسشنامه یاد شده کسب کرده بودند، به صورت هدفمند انتخاب و در دو گروه آزمایش و کنترل به صورت تصادفی جایگزین شدند. گروه آزمایش 10 جلسه 2 ساعته تحت آموزش ارزش های زندگی به شیوه بازی و فعالیت قرار گرفتند. داده های جمع آوری شده با استفاده از نرم افزار spss و آزمون آماری کوواریانس مورد تحلیل قرار گرفتند.نتایج پژوهش نشان داد که تفاوت در دو گروه آزمایش و کنترل از نظر میزان سلامت روان (0001/0 p≤ )و رشد اجتماعی (002/0p≤ ) به سطح معنادار رسیده است. اندازه اثر آموزش به ترتیب 75 و 30 درصد می باشد. آموزش ارزش های زندگی به کودکان بر سلامت روان و رشد اجتماعی آنها مؤثر است
میزان شیوع افسردگی و تأثیر شناخت درمانی گروهی بر کاهش آن در بین دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
رابطه خودپنداره مادر با سبک دلبستگی و خودپنداره فرزند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شناخت عوامل تأثیر گذار بر خودپنداره امری حیاتی تلقی می شود؛ زیرا خودپنداره اساس ارزیابی فرد از خود و جهان پیرامونش را تشکیل می دهد. پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه میان خودپنداره مادر، سبک دلبستگی و خودپنداره فرزند انجام گرفت. نمونه آماری پژوهش، 180 دانش آموز دختر بودند که در سال تحصیلی 89-88 در دبیرستان های شهر سمنان تحصیل می کردند و به روش نمونه گیری تصادفی گزینش شده بودند. خودپنداره مادر و فرزند توسط پرسشنامه خودپنداره تنسی سنجیده شد و مقیاس دلبستگی بزرگ سال برای ارزیابی سبک دلبستگی فرزندان به کار رفت. یافته ها نشان داد که همبستگی مثبتی میان خودپنداره مادر و فرزند و همبستگی منفی میان سبک های دلبستگی ناایمن و خودپنداره فرزند وجود دارد. در حالی که رابطه معناداری میان خودپنداره مادر و سبک دلبستگی و خودپنداره فرزند دیده شد. نتایج نشان داد که خودپنداره مادر و سبک های ناایمن دلبستگی فرزند برخلاف دلبستگی ایمن فرزند می توانند خودپنداره فرزند را پیش بینی کنند.
بررسی ارتباط سبک فرزندپروری ادراک شده، راه های دانستن و مباحثه طلبی دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تقریباً در همه روابط بین فردی در متن زندگی اجتماعی می توان ردپایی از مباحثه یافت. با توجه به نقش سازنده ای که خصیصه مباحثه طلبی در زندگی فردی و اجتماعی افراد ایفا می کند، این نکته حائز اهمیت به نظر می رسد، عواملی که موجب رشد و بازداری این ویژگی می شوند مورد شناسایی قرار گیرند. پژوهش حاضر با هدف بررسی ارتباط سبک فـرزنـدپـروری ادراک شـده، راه هـای دانستن و مباحثه طلبی دانشجویان در نمونه ای متشکل از 401 آزمودنی دختر و پسر صورت گرفت. آزمودنی ها به مقیاس های مباحثه طلبی، نگرش به یادگیری و تفکر و پرسشنامه سبک های فرزندپروری پاسخ دادند.
یافته های پژوهش نشان دادند، فرزندان والدین مقتدر در مقایسه با والدین مستبد گرایش بیشتری به مباحثه طلبی و دانستن مجزا دارند. نتایج پژوهش هم چنین تفاوت معنادار افراد دو جنس را در متغیر راه های دانستن نشان می دهد؛ مطابق این یافته پسران در مقایسه با دختران میانگین بالاتری در دانستن مجزا دارند، این در حالیست که بین جنس افراد و مباحثه طلبی ارتباطی یافت نشد. مطابق یافته های فوق سبک فرزندپروری والدین و راه های دانستن هر دو در تعیین میزان مباحثه طلبی فرزندان تاثیرگذار می-باشد.
اثر بخشی خاطره پردازی انسجامی و روایتی بر کاهش نشانه های افسردگی زنان سالمند مقیم سرای سالمندان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: در دهه های اخیر استفاده از روش های روان شناختی در درمان افسردگی که شایع ترین اختلال دوره سالمندی است مورد توجه قرار گرفته است. هدف: خاطره پردازی، مداخله ای روان شناختی برای کاهش علایم افسردگی در سالمندان است و براساس چارچوب نظری انواع مختلفی از خاطره پردازی مورد اشاره قرار گرفته است. هدف پژوهش حاضر بررسی اثر بخشی خاطره پردازی انسجامی و روایتی در کاهش نشانه های افسردگی زنان سالمند است. روش: این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی(طرح پیش- پس آزمون) همراه با گروه کنترل بود. آزمودنی های این پژوهش 30 زن سالمند با حداقل 60 سال سن مقیم آسایشگاه های زنان سالمند بودند که به روش تصادفی ساده انتخاب شدند و به طور تصادفی به سه گروه، دو گروه آزمایشی (خاطره پردازی انسجامی و روایتی) و یک گروه کنترل تقسیم شدند. مداخلات به شکلی کوتاه مدت و برای هر گروه شامل شش جلسه ی 90 دقیقه ای بود که به صورت هفتگی برگزار شد. ابزار جمع آوری اطلاعات آزمون معاینه مختصر وضعیت روانی(MMSE) وپرسشنامه افسردگی سالمندان(GDS) بود. داده ها به وسیله تحلیل کوواریانس (ANCOVA) مورد تحلیل قرار گرفت. یافته ها: تحلیل ها نشان داد، روش خاطره پردازی انسجامی اثر معنا داری در کاهش نشانه های افسردگی زنان سالمند داشته است. ولی روش خاطره پردازی روایتی در کاهش علائم افسردگی تاثیر نداشت. نتیجه گیری: با توجه به یافته ها در جهت کاهش علائم افسردگی در زنان سالمند از روش خاطره پردازی انسجامی استفاده شود و در#,
بررسی رابطه ی الگوهای ارتباطی خانواده بر کیفیّت زندگی نوجوانان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: به لحاظ اهمیت و دامنه ی فراگیر کیفیت زندگی، عوامل موثر بر آن همواره بررسی شده است. در این میان، نقش خانواده و نحوه ی ارتباطات اعضای آن با یکدیگر در شکل گیری کیفیّت زندگی بسیار اساسی به نظر می رسد. لذا این مطالعه با هدف بررسی تأثیر الگوهای ارتباط خانوادگی بر کیفیت زندگی نوجوانان انجام شد. روش: این مطالعه مقطعی (توصیفی-تحلیلی) است که در شهر زاهدن در سال89 انجام شد. جامعه ی آماری پژوهش، 439 نوجوان دبیرستانی است که با روش نمونه گیری تصادفی وارد مطالعه شدند. جهت بررسی الگوی ارتباطی خانوادگی از ابزار تجدید نظر شده ی الگوی ارتباطات خانوادگی و جهت بررسی کیفیت زندگی از پرسشنامه ی استاندارد Kidscreen – 52 استفاده شد. یافته ها : یافته ها نشان داد که از نظر الگوهای ارتباط خانوادگی، الگوهای ارتباطی کثرت گرا و توافق کننده بیشترین فراوانی را در خانواده ها به خود اختصاص داده بودند. نتایج تحلیل رگرسیون به روش همزمان بین متغیّرهای مستقل الگوهای ارتباط خانوادگی با ابعاد کیفیت زندگی در تمام ابعاد، به جز بین الگوی ارتباط خانوادگی و بعد پذیرش اجتماعی رابطه ی معنی دار را نشان داد. الگوی ارتباط خانوادگی، قویترین پیش بینی کننده ی بعد رابطه ی خانوادگی (45/0= β) بود. همچنین نتایج تحلیل واریانس یک طرفه، رابطه ی معنی داری را بین کیفیت زندگی نوجوانان با نوع الگوهای ارتباطی خانواده نشان داد (01/0>P). نتایج: بر طبق نتایج، هر چه محیط خانواده شرایط گفتگوی راحت را بیشتر فراهم آورد، سلامت و زندگی غنی تر فرزندان را در پی دارد.
تأثیر آموزش باور کاذب بر پاسخ گویی به تکالیف نظریه ذهن در کودکان 3 تا 6 سال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نظریه ذهن به توانایی شناختی ویژه کودکان 4- 5 ساله برای پیش بینی و شرح رفتار خود و دیگران با توجه به حالات ذهنی مانند باور، میل، نیت و ادراک گفته می شود. هدف از این پژوهش، بررسی تأثیر آموزش باور کاذب بر پاسخگویی به تکالیف نظریه ذهن کودکان 3 تا 6 سال بود. تعداد 50 کودک پس از اجرای پیش آزمون (تکلیف انتقال غیرمنتظره؛ پرنر و وایمر، 1983؛ به نقل از فلاول، 2000) و پس از همتاسازی بر حسب سن، به صورت تصادفی به دو گروه کنترل و آزمایش تقسیم شدند. گروه آزمایش به مدت 8 جلسه در جریان آموزش قرار گرفت. پس آزمون نظریه ذهن شامل تکالیف انتقال غیرمنتظره، محتوای غیرمنتظره (هاگریف، وایمر و پرنر، 1986؛ به نقل از دوهرتی، 2009) و نمود واقعیت (فلاول، فلاول و گرین، 1983) بود که بلافاصله پس از اجرای آموزش برای هر دو گروه اجرا شد. نتایج پژوهش نشان داد که گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل در پاسخ گویی به تکالیف نظریه ذهن در پس آزمون عملکرد بهتری داشت. با استناد به نتایج به دست آمده از این پژوهش می توان نتیجه گرفت که آموزش باور کاذب موجب پاسخ گویی به تکالیف نظریه ذهن در کودکان 3 تا 6 سال می شود.
مقایسه سرعت راه رفتن سالمندان با / بدون سابقه زمین خوردن در انجام تکالیف دوگانه(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی: