پژوهشنامه مبانی تعلیم و تربیت
پژوهشنامه مبانی تعلیم و تربیت سال دوم بهار و تابستان 1391 شماره 1 (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش، بررسی تأثیر نحله های مختلفی از ایدئولوژی لیبرالیسم بر آموزش و پرورش است. برای این منظور، با استفاده از روش تحلیلی – استنتاجی دو هدف اساسی را دنبال می کند: بررسی عرصه های حضور ایدئولوژی لیبرال دموکراسی در آموزش و پرورش و بررسی عرصه های حضور ایدئولوژی نئولیبرال در آموزش و پرورش. بنا بر یافته های به دست آمده می توان گفت ایدئولوژی لیبرالیسم تحت تأثیر لیبرال دموکراسی، پیامدهای مثبتی برای آموزش و پرورش به همراه داشته که از آن جمله می توان به توسعه آموزش و پرورش همگانی و مطرح شدن مفاهیمی نظیر برابری و دموکراسی در تعلیم و تربیت، آموزش صلح و توجه به آموزش های شهروندی اشاره نمود. همچنین، نشان داده شد که چگونه این ایدئولوژی در حال حاضر به تبعیت از آرمان های نئولیبرالیسم، با تاکید بر نخبه گرایی سبب به رسمیت شناخته شدن فاصله های طبقاتی شده و با ایجاد پدیده ای با عنوان «بازاری شدن تعلیم و تربیت» پیامدهای منفی فراوانی را بر تعلیم و تربیت تحمیل نموده است که از جمله این پیامدها می توان به تبدیل «دانش» به کالایی مصرفی، تغییر نقش دانش آموز از تولید کننده دانش به خریدار «کالای دانش»، افزایش رقابت بر سر کسب «سرمایه دانش»، کاهش بودجه رشته های علوم انسانی به نفع رشته های فنی و در نهایت باز تولید نابرابری ها اشاره نمود.
کثرت روش شناسی پژوهش: افول پوزیتیویسم یا مرگ حقیقت؟(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
خطر فرو افتادن طیف گسترده و شناخته شده پژوهش های کیفی به ورطه هولناک انکار حقیقت و هیچ انگاری در لوای عطش آزادسازی فهم، معنا و پژوهش از چنبره، هژمونی و انحصار روش های کمّی به خصوص برای جوامع علمی مانند ما که در آستانه شکستن انحصار روش شناختی و توجه به روش شناسی های غیر متعارف هستند، بسیار جدی است. این خطر مبتنی بر حقیقت وجود ویژگی های «دوگانه» یا تقابل های معنادار و مهمی است که میان روش شناسی های کمّی و کیفی وجود دارد. فائق آمدن بر این خطر نیز مستلزم توجه به «سه گانه ها» یا «سه وضعیتی هایی» است که نشان می دهد گریز از «قطعیت» موعود و البته موهوم کمی گرایی نباید به پناه ناگزیر به «نسبیت» و هیچ انگاری در لوای پژوهش کیفی بینجامد، بلکه وضعیت سومی به نام «کثرت» نیز متصور است و باید به عنوان پناهگاه کیفی گرایان به رسمیت شناخته شود. نگارنده تلاش نموده است تا پاره ای از دوگانه هایی که منشا سوء تفاهم های برخی کیفی گرایان شده را مطرح نماید و نیز سه گانه هایی را که موجب خلاصی از این سوء تفاهم ها و رها شدن کیفی گرایی از نسبت های به چسب و ناچسب است، تبیین نماید. نتیجه این که طرفداران رویکردهای کیفی باید ضمن مغتنم شمردن مفهوم کثرت از فرو غلتیدن به دام نسبیت بر حذر باشند و بدین ترتیب به این رویکرد جدید پژوهش، اعتبار و وجاهت بخشند. برای خلاصی از این دام، علاوه بر تبیین نظری حد فاصل میان قطعیت تا نسبیت که همان کثرت است به موضوع التزام به رفتار روشمند توسط پژوهشگران، به ویژه پژوهشگرانی که هنجارشکنانه به سمت رویکردهای غیر متعارف روی می آورند، تاکید شده است.
مبانی اجتماعی و سیاسی تعلیم و تربیت، بررسی تطبیقی رویکردها و دیدگاههای تربیت شهروندی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش، بررسی رویکردها و دیدگاه های مطرح در تربیت شهروندی است. تربیت شهروندی حوزه ای مطالعاتی از مبانی اجتماعی و سیاسی تعلیم و تربیت است. این پژوهش از نوع نظری است و در آن از رویکرد توصیفی- تفسیری در تحلیل اطلاعات استفاده شده است. از مهم ترین یافته های این پژوهش این است که دیدگاه های انتقادی، بازسازی اجتماعی و شهروند فرهنگی حامی رویکرد تربیت شهروندی پیشرفت گرا می باشند. دیدگاه شهروندی دموکراتیک متضمن دلالت هایی برای هر دو رویکرد تربیت شهروندی محافظه کار و پیشرفت گرا است و دیدگاه انتقال فرهنگی نیز جهت گیری محافظه کارانه در تربیت شهروندی دارد.
تربیت دینی بر اساس باورهای متناقض نمای کرکگور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش، بررسی دیدگاه ایمان گرایانه کرکگور و آثار و دلالت های این دیدگاه در تربیت دینی است. برای این منظور، نخست منطق ترجیح موضع ایمان گرایی بر سایر رویکردهای تربیت دینی تشریح شد. آنگاه با تکیه بر مواضع کرکگور در باب هستی مندی، ایمان و سپهرهای زندگی یا مراحل هستی مندی انسان مورد بررسی قرار گرفت. در نتیجه، براساس این مواضع تصریح شده است که از دید کرکگور برای رسیدن به تربیت دینی مناسب، متعلم لاجرم باید ویژگی هایی نظیر فردیت و آزادی انتخاب را کسب نماید، تا یاری رسان او در انتخاب ساحت ایمانی باشد. از این رو، پیش از پرداختن به تربیت دینی، به تربیت عمومی بر اساس سه اصل شناخت، آزادی و فردیت پرداخته شده است. در بخش تربیت دینی نیز بر اساس ویژگی های ساحت دینی به سه اصل سیر انفسی، شورمندی و جهش توجه شده است. متعلم در این نوع تربیت به دنبال یافتن اشتیاق لازم است و سعی دارد برای رسیدن به مراحل بالای ایمان به جهش ایمانی بپردازد. بنابراین، چنین استدلال شده است که تربیت دینی بر طبق دیدگاه کرکگور باید بر خود «باور» تاکید کند و از ابتنای ایمان بر روشهای آفاقی پرهیز نماید.
تحلیل تطبیقی فلسفه عدالت تربیتی؛ دیدگاه های لیبرال و جامعه گرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش، بررسی مفهوم عدالت تربیتی و اصول توزیع مواهب تربیتی از دیدگاه جان رالز به عنوان نماینده لیبرالیسم و مایکل والزر به عنوان نماینده جامعه گرایی است. برای دستیابی به این هدف از روش تحلیل مفهومی و تحلیل تطبیقی استفاده شد. نتایج به دست آمده حاکی از آن است که مفهوم عدالت تربیتی در گذر زمان و در فرهنگ های گوناگون دارای بار معنایی متفاوت و متضمن دلالت های تربیتی مختلفی است. وفاداری جان رالز به مبانی لیبرالیسم مساوات طلبانه و طرح اصول عدالت مبتنی بر آن، جایگاه ویژه ای به تفرد و مساوات بخشیده است. همچنین، تقدم جامعه بر فرد از نگاه والزر سبب شده تا او مدافع تعلیم و تربیت همگانی و یکسان در مراحل اولیه تعلیم و تربیت باشد.
رشد یکپارچه انسان: مدل تحولی- تفاوت های فردی مبتنی بر ارتباط(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مدل تحولی- تفاوت های مبتنی بر ارتباط در تلاش برای توصیف و تبیین تحول روان شناختی انسان، رویکردی فراگیر و یکپارچه نگر ارائه می دهد. تحت تأثیر تعامل پویای ابعاد زیستی، روانی و اجتماعی انسان، توانایی های شناختی، زبانی، عاطفی و شخصیتی در درون مراحل «تحول هیجانی کارکردی» شکل می گیرند. در درون این مراحل، ظرفیت های تنظیم و توجه، جذب شدن به انسان ها، مبادله اجتماعی، شکل گیری ایده ها و پل زدن بین ایده ها (تفکر) به عنوان قابلیت های پایه انسانی ایجاد می شوند و به وسیله آنها خودآگاهی، زبان، همدلی، خلاقیت، تفکر و مهارت های اجتماعی و هیجانی در کودکان به تدریج پدید می آیند. در فرایند تحول یکپارچه انسان، روابط کودک با دیگران و به ویژه افراد مهم زندگی او (والدین) اهمیت بسیار دارند. هر کودکی تحت تأثیر ویژگی های منحصر به فرد زیستی خود به تعامل با محیط و انسان ها می پردازد و از طرف دیگر والدین نیز سبک تعاملی خاص خود را دارند که تحت تأثیر فرهنگ خانواده و جامعه است. سرنوشت تحول روان شناختی کودک در فرایند تعاملات اجتماعی شکل می گیرد و کودک در شرایط مناسب، قابلیت های پایه انسانی و در نتیجه مهارت های ارتباط، مبادله و تفکر را فرا می گیرد. اختلالات تحولی نتیجه عدم تحول مطلوب قابلیت های پایه است که این امر می تواند ناشی از بد کارکردی سیستم عصبی کودک و یا سبک تعاملی نامناسب والدین باشد. مدل تحولی-تفاوت های مبتنی بر ارتباط به عنوان چارچوبی فراگیر، تحولی و یکپارچه از رشد انسان دارای دلالت های مهمی در حیطه تعلیم و تربیت، تشخیص و درمان اختلال های دوران کودکی، فرزند پروری، گفتاردرمانی و کاردرمانی می باشد.
آیین زرتشت ودلالتهای تربیتی آن(براساس متن گاتها)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش، بررسی اندیشه های تربیتی آیین زرتشت بر اساس متن گات ها است. برای دستیابی به این هدف، نخست به معرفی زرتشت پرداخته شد. سپس، مبانی فلسفی این آیین در چهارچوب انسان کامل و ویژگی های آن بیان شد. در نهایت، دلالت های تربیتی این مبانی در قالب عناصر تربیتی مانند غایت، هدف های کلی، اصول و روش های تربیت استخراج شدند. نتایج حاصل از این پژوهش حاکی از آن است که انسان کامل دارای ویژگی هایی مانند قرب به اهورا، پیروی از اَشا یا راستی، منش نیک، برخورداری از دانش لدنّی و ارشاد است. بر اساس این مبانی، غایت تربیت، قرب به اهورا و هدف های کلی آن، شناخت قانون جهانی و عمل به آن، اخلاق مداری، اشراق گرایی و رشد حس مسئولیت اجتماعی است. اصول تربیتی متناظر با این مبانی و هدف های کلی عبارتند از خردورزی، آزادی در انتخاب و پیروی از دئنا، پرورش ابزارهای شناسایی انسان و تلاش و پیکار اخلاقی. بر پایه این اصول، هدف ها و مبانی، روش های تربیتی چون تدبر در طبیعت، آموزش فعال آیین زرتشت، پند و اندرز، آموزش فن سخنوری، ستایش و عبادت، بازی، ورزش و آموزش های جنگاوری استنتاج شد.