فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۰۱ تا ۱۲۰ مورد از کل ۱٬۶۵۶ مورد.
تحول تفکر خلاق در کودکان یک زبانه و دوزبانه زودهنگام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف بررسی تحول تفکرخلاق و مؤلفه های آن در کودکان یک زبانه و دوزبانه زود هنگام انجام شد. روش: نمونه پژوهش شامل 260 دانش آموز دختر و پسر (130 دانش آموز دوزبانه زود هنگام آذری فارس و 130 دانش آموز یک زبانه فارس) بود که به صورت در دسترس از مدارس ابتدائی ناحیه دو قم انتخاب شدند. داده ها با استفاده از آزمون تفکر خلاق تورنس (TTCT؛ نسخه تصویری فرم B، 1974) جمع آوری و با آزمون تحلیل واریانس چند راهه و مقایسه زوجی میانگین ها تحلیل شد. یافته ها: براساس یافته ها، جنس، زبان و پایه تحصیلی بر تفکر خلاق و مؤلفه های آن تأثیر معنادار داشتند و موجب روند غیرخطی تحول خلاقیت در بین گروه ها شدند. نتیجه گیری: تعامل جنس، زبان و سن بیشترین تأثیر محسوس را در روند تحولی خلاقیت دارد، به گونه ای که پسرهای دوزبانه در پایه های تحصیلی بالا خلاق تر و دخترهای یک زبانه ضعیف تر از سایر گروه ها عمل کردند.
رابطه طرحواره های ناسازگار اولیه با کمال گرایی: آزمون یک الگوی علّی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف تعیین رابطه طرحواره های ناسازگار اولیه با کمال گرایی در دانشجویان اجرا شد. جامعه آماری دانشجویان دانشگاه آزاد شهر نقده بودند که از بین آن ها 431 نفر از رشته های مختلف (226 دختر و 205 پسر) به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. ابزارهای سنجش شامل فرم کوتاه پرسشنامه طرحواره های ناسازگار اولیه (SF-YSQ) (یانگ، 2005) و پرسشنامه کمال گرایی (هیل و همکاران، 2004) بود. داده ها از طریق و الگوی معادلات ساختاری تحلیل شد. نتایج نشان داد که مولفه های کمال گرایی تمرکز بر اشتباهات، معیارهای بالا با دیگران، نیاز به تأیید، ادراک فشار و نشخوار فکری با طرحواره ناسازگار اولیه رابطه مثبت و نظم و سازماندهی و هدفمندی با طرح واره ناسازگار اولیه رابطه منفی دارد. از سویی، نتایج حاصل از الگوی معادلات ساختاری نشان داد که الگوی پیشنهادی از برازش خوبی برخوردار بوده و ابعاد کمال گرایی از طریق طرحواره های ناسازگار اولیه پیش بینی و تبیین شده است (90/0=GEI، 066/0=RSMEA).
رابطه ابعاد عملکرد خانواده با تعارض والد نوجوان در بین دانش آموزان مقطع راهنمایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هنگامی که کودکان به مرحله نوجوانی می رسند، تعارض والد کودک افزایش می یابد. اگرچه این روند اجتناب ناپذیر نیست، اما رایج است و می تواند برای والدین و نوجوانان پریشانی به همراه داشته باشد. هدف تحقیق حاضر تعیین رابطه عملکرد خانواده با تعارض والد نوجوان است. روش تحقیق از نوع همبستگی بود. تعداد 309 نفر از دانش آموزان دوره راهنمایی به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. سپس نمونه انتخاب شده پرسشنامه های ابزار سنجش خانواده (FAD) و نگرش فرزند نسبت به پدر و مادر را تکمیل کردند. داده های جمع آوری شده با استفاده از روش های آماری ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون همزمان تحلیل شد. نتیجه نشان داد بین اختلال در عملکرد خانواده و تعارض والد نوجوان رابطه ای معنادار وجود دارد. همچنین نتیجه تحلیل رگرسیون نشان داد حدود 24 در صد از تغییرات تعارض والد نوجوان را ابعاد عملکرد کلی، حل مسئله و نقش ها تبیین می کنند.
پیش بینی کننده های نگرش نوجوانان به رفتار خرابکارانه: نقش مؤلفه های ازخودبیگانگی روانی و کیفیت دلبستگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین رابطه ازخودبیگانگی روانی و کیفیت دلبستگی با نگرش به رفتارهای خرابکارانه در دانش آموزان دبیرستانی انجام شد. روش پژوهش، توصیفی از نوعِ همبستگی و شرکت کنندگان شامل 320 دانش آموز (176 دختر و 144 پسر) پایه سوم دبیرستان بودند که به روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه ازخودبیگانگی روانی ""ملوین سیمن (1959)""، پرسشنامه رفتار خرابکارانه و سیاهه دلبستگی به والدین و همسالان ""آرمسدن و گرینبرگ (1987)"" بود. نتایج نشان داد که مؤلفه های اعتماد و ارتباط با والدین و همسالان رابطه منفی و مؤلفه بیگانگی از والدین و همسالان و هر پنج مؤلفه ازخودبیگانگی روانی رابطه ای مثبت با نگرش به رفتارهای خرابکارانه داشتند. تحلیل رگرسیون گام به گام نشان داد که متغیرهای احساس ازخودبیگانگی روانی، اعتماد به پدر، اعتماد به همسال، ارتباط با همسال و ارتباط با مادر توانستند واریانس نگرش به رفتار خرابکارانه را به طور معنی داری پیش بینی کنند (87/0R2=). با توجه به نتایج حاضر، توجه به روابط دلبستگی برای مشاوران و خانواده درمانگران در مواجهه با نوجوانان توصیه می شود
اثربخشی رفتار درمانی دیالکتیکی گروهی (مبتنی بر آموزش مهارت ها) بر پرخاشگری نوجوانان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: با توجه به اینکه پرخاشگری پیامدهای زیانباری برای نوجوان و اطرافیان آنها دارد، این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی رفتار درمانی دیالکتیکی گروهی (مبتنی بر آموزش مهارت ها) بر پرخاشگری نوجوانان انجام شد. روش: پژوهش حاضر از نوع شبه آزمایشی به صورت پیش آزمون-پس آزمون با دو گروه آزمایش و کنترل می باشد. نمونه آماری شامل 24 نوجوان پرخاشگر (با توجه به نمره حاصله از پرسشنامه پرخاشگری باس و پری ) بودند که از بین مدارس شبانه روزی انتخاب شدند و پس از موافقت با شرکت در پژوهش، به صورت تصادفی به دو گروه آزمایش و کنترل تقسیم شدند. ابزار این پژوهش، پرسشنامه پرخاشگری باس و پری بوده. معیار ورود به پژوهش، کسب نمره یک انحراف استاندارد بالای میانگین در این مقیاس بود. روش درمانی پژوهش، شامل هشت جلسه درمانی بر اساس دستورالعمل اجرایی میلر و همکاران بود. یافته ها: با توجه به یافته های پژوهش، رفتار درمانی دیالکتیک باعث کاهش پرخاشگری نوجوانان گردید. در بررسی ابعاد پرخاشگری شامل رفتاری(فیزیکی و کلامی )، شناختی و هیجانی بر اساس آزمون تحلیل کوواریانس چند متغیری، آثار بین آزمودنی های فقط بعد هیجانی پرخاشگری به سطح معنا داری آماری رسید. نتیجه گیری: رفتار درمانی دیالکتیکی گروهی مبتنی بر آموزش مهارت ها، از طریق اثرگذاری بر بعد هیجانی پرخاشگری باعث بهبودی پرخاشگری نوجوانان می گردد. با وجود این، رفتار درمانی دیالکتیک گروهی طی یک دوره درمانی 8 جلسه ای برای کاهش ابعاد رفتاری و شناختی پرخاشگری نوجوانان کافی نیست. این امر لزوم یک مداخله جامع تر برای کاهش دو بعد دیگر را یادآور می سازد.
مقایسه نقص توجه انتخابی در اجرای تکلیف دوگانه در افراد مسن سالم و مبتلا به بیماری آلزایم ر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف تحقیق حاضر، ارزیابی نقص توجه انتخابی در افراد مسن مبتلا به بیماری آلزایم ر و مسن سالم با استفاده از روش تکلیف دوگانه بود. شرکت کنندگان شامل 23 فرد (11 نفر زن و 12 نفر مرد) با دامنه سنی 62 تا 81 سال بودند که 13 نفر از آن ها مبتلا به بیماری آلزایمر (AD) و10 نفر افراد مسن سالم (HEI) و دارای عملکرد شناختی طبیعی بودند، در این مطالعه شرکت داشتند. شناسایی افراد مبتلا به آلزایمر و مسن سالم بر اساس تشخیص پزشک و پرسشنامه وضعیت شناختی (SPMSQ) انجام گرفت. در روش تکلیف دوگانه خطای کلی و خطای متغیر در اجرای تکلیف پیگردی به عنوان تکلیف اصلی استفاده شد. تکلیف ثانویه اندازه گیری شمارش ماه های سال بود که در دو سطح دشواری اجرا شد. سپس هر فرد 10 بار دو تکلیف را به طور همزمان (شرایط Dual-task) در دو حالت ساده و دشوار اجرا نمود. نتایج تحلیل واریانس در تکالیف شناختی انجام شده نشان داد که بین سطح دشواری تکلیف و ابتلا به بیماری AD اثر متقابل معناداری وجود دارد (05/0p<). به بیان دیگر، افت میانگین تعداد ماه های شمارش شده AD نسبت به افراد مسن سالم (HEI) تنها در تکلیف دشوار (شمارش معکوس ماه ها) دیده شد که نشان دهنده افت ساز و کارهای حافظه این افراد است. همچنین، نتایج تحلیل واریانس نشان داد که اثر سطح دشواری بر افت دقت و همسانی اجرای تکلیف پیگردی در شرایط Dual-task معنادار بوده است (05/0p<)، ولی اثر ابتلا به AD معنادار نبود. در شرایط دوگانه تکلیف پیگردی، دقت و همسانی اجرای هر دو گروه به یک نسبت کاهش یافت، که این افت در شرایط دشوار مشهودتر بود که نشان دهنده افزایش تداخل در سطح پاسخ به علت نقصان در ساز و کارهای توجه انتخابی در تکالیف دوگانه شناختی و پیگردی در هر دو گروه است.
بررسی رابطه تیپ شخصیتی مادر با میزان خودآگاهی او در اولین دوره بارداری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تمایل به بچه دار شدن از منابع پیچیده زیستی – اجتماعی – فرهنگی و تجارب هشیارانه درون روانی نشأت می گیرد. در فرایند بارداری نه تنها جنین تحول می یابد، بلکه زن نیز دستخوش دگرگونی هایی، خواه جسمانی و خواه روانشناختی، می گردد. در این دوره عواملی چون شخصیت و درک از خود می توانند در حل بحران ها و مواجه شدن با آنها تأثیرگذار باشند. هدف این مقاله، تعیین رابطه بین تیپ شخصیتی مادر و میزان خودآگاهی او در اولین دوره بارداری می باشد. در این تحقیق با اذعان به مطالعات تجربی و میدانی، عواملی چون تیپ شخصیتی و خودآگاهی مورد بررسی قرار گرفت. مبنای نظری تحقیق، نظریه های خودآگاهی راجرز و تیپ شخصیتی یونگ می باشند. در مبحث روش تحقیق، روش تحقیق از نوع همبستگی و پرسشنامه های خودآگاهی راجرز و پرسشنامه تیپ شخصیتی آیزنک به عنوان مناسب ترین ابزار برای گردآوری و تحلیل اطلاعات مورد نیاز این تحقیق استفاده شده است. جمعیت آماری شامل زنان باردار در اولین بارداری شهر تهران و حجم نمونه نیز براساس فرمول کوکران 200 نفر برآورده شده است که با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. در مجموع، نتایج به دست آمده نشانگر رابطه بین تیپ شخصیتی و میزان خودآگاهی مادر در اولین بارداری می باشد.
بررسی سبکهای دلبستگی و هیجان خواهی بعنوان پیش بین های وابستگی به تلفن همراه در بین نوجوانان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بروش مطالعه: به منظور دستیابی به اهداف مورد نظر در پژوهش حاضر دو گروه بین 18 تا 20 سال شامل 52 نفرافراد وابسته به تلفن همراه و 154 نفر غیر وابسته به تلفن درنظر گرفته شدند. نمونه ها با استفاده از پرسشنامه های هیجان خواهی آرنت، سبکهای دلبستگی به والدین و همسال آرمسدن و گرینبرگ و پرسشنامه وابستگی به تلفن همراه بیانچی ارزیابی شدند. برای بررسی متغیرهای هیجان خواهی ، سبکهای دلبستگی به والدین و همسال به عنوان پیش بینهای وابستگی به تلفن همراه از روش تحلیل ممیز استفاده شد.
یافته ها: برای تحلیل داده ها، علاوه بر روش آمار توصیفی، روش تحلیل ممیز به کار بسته شد. نتایج به دست آمده فرضیه های این پژوهش را تأیید کرد و نشان داد که وابستگی به تلفن همراه در نوجوانان را می توان بر اساس متغیرهای هیجان خواهی ، سبکهای دلبستگی به همسال پیش بینی نمود. نتایج به دست آمده و مدل ارائه شده توسط این پژوهش به تفضیل مورد بحث قرار گرفته است.
مقایسه هیجان خواهی و کفایت اجتماعی دختران ساکن مراکز شبانه روزی بهزیستی با دختران تحت سرپرستی خانواده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر مقایسه ی هیجان خواهی و کفایت اجتماعی دختران (20-13) بی سرپرست و بدسرپرست ساکن در مراکز شبانه روزی بهزیستی با دختران تحت سرپرستی خانواده است.
روش: روش تحقیق حاضر توصیفی و از نوع پس رویدادی می باشد. جامعه آماری 60 نفر است. نمونه های تحقیق 30 نفر از گروه دختران بی سرپرست و بدسرپرست استان لرستان به صورت در دسترس و 30 نفر از گروه دختران تحت سرپرستی خانواده استان مذکور به صورت تصادفی ساده انتخاب شدند. اطلاعات هر دو نمونه دختران بی سرپرست و تحت سرپرست خانواده از طریق پرسشنامه های مرتبط یعنی «هیجان خواهی زاکرمن» و «کفایت اجتماعی فلنر» گردآوری شدند. نتایج حاصل از داده ها با استفاده از آزمون t برای گروه های مستقل مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
یافته ها: یافته های تحقیق نشان داد که بین هیجان خواهی و کفایت اجتماعی دختران بی سرپرست و بدسرپرست با دختران تحت سرپرستی خانواده تفاوت معنادار وجود دارد.
نتیجه گیری: می توان گفت که جدایی از والدین به عنوان یک رویداد آسیب زا می تواند آینده و سلامت رشدی و روانی دختران بی سرپرست را تحت تأثیر قراردهد و آن ها را دچار آسیب های روانی کند.
اثربخشی درمان مبتنی بر دلبستگی بر عملکرد خانواده مادران دارای سبک دلبستگی ناایمن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی درمان مبتنی بر تغییر دلبستگی برعملکرد خانواده ی مادران دارای سبک دلبستگی ناایمن انجام شد. این پژوهش از نوع مطالعات نیمه آزمایشی بود که در آن از طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه آزمایش و کنترل استفاده شد. نمونه مورد مطالعه شامل 24 نفر (12 نفر در هر گروه) از مادران دانش آموزان پسر پایه های سوم و چهارم دوره ابتدایی شهر نجف آباد بودند که به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در گروه های آزمایش و کنترل گماشته شدند. ابزار جمع آوری داده ها شامل دو مقیاس سنجش عملکرد خانواده (FAD) و پرسشنامه سبک های دلبستگی (RAAS) بود. برنامه مداخله ای شامل 10 جلسه هفتگی دو ساعته درمان مبتنی بر دلبستگی بود که به شرکت کنندگان گروه آزمایش ارائه شد. شرکت کنندگان گروه کنترل هیچگونه آموزشی دریافت نکردند. شرکت کنندگان هر دو گروه قبل و بعد از اجرای برنامه مداخله ای و همچنین بعد از یک ماه از انجام مطالعه (مرحله پیگیری) مقیاس سنجش عملکرد خانواده را تکمیل کردند. در نهایت، داده های جمع آوری شده با استفاده از آزمون تحلیل کواریانس چند راهه تحلیل شدند. نتایج نشان داد پس از انجام مداخله آموزشی، بین نمرات کلی و زیرمقیاس های عملکرد خانواده در گروه آزمایش و کنترل پس از درمان و همچنین پس از گذشت یک ماه از درمان (مرحله پیگیری)، تفاوت معناداری وجود داشت. به عبارتی دیگر، عملکرد خانواده در شرکت کنندگان گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل در مرحله پس آزمون افزایش پیدا کرده بود و این افزایش تا یک ماه بعد نیز حفظ شده بود. با توجه به یافته های پژوهش حاضر می توان نتیجه گیری کرد که درمان مبتنی بر دلبستگی بر بهبود عملکرد خانواده زنان دارای سبک دلبستگی ناایمن موثر است.
رابطه سبک های دلبستگی و ترس از ارزیابی منفی با اعتیاد به اینترنت در دانشجویان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
اعتیاد به اینترنت، به عنوان یکی از پدیده های عصر جدید، شامل جنبه های شناختی، هیجانی و رفتاری است. تحقیق حاضر، با هدف تعیین رابطه سبک های دلبستگی و ترس از ارزیابی منفی با اعتیاد به اینترنت در دانشجویان انجام شد. روش پژوهش همبستگی بود. جامعه تحقیق، شامل کلیه دانشجویان مشغول به تحصیل در دانشکده علوم انسانی و اجتماعی دانشگاه آزاد اسلامی، واحد علوم و تحقیقات تهران بود که در سال 1392 در یکی از مقاطع کارشناسی ارشد و دکتری مشغول به تحصیل بودند. از میان این افراد، تعداد 161 نفر به عنوان نمونه نهایی انتخاب شدند و پرسش نامه های اعتیاد به اینترنت، دلبستگی بزرگسالان و فرم کوتاه مقیاس ترس از ارزیابی منفی را تکمیل کردند. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آزمون های ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون خطی انجام شد. یافته های تحقیق نشان داد که بین سبک های دلبستگی ناایمن اجتنابی (264/0=r)، ناایمن اضطرابی (300/0=r) و ترس از ارزیابی منفی (174/0=r) با اعتیاد به اینترنت رابطه معنادار وجود دارد، ولی بین سبک دلبستگی ایمن (020/0=r) با اعتیاد به اینترنت، رابطه معناداری یافت نشد. نتایج تحلیل رگرسیون نیز بیانگر آن بود که سبک های دلبستگی ناایمن اجتنابی و ناایمن اضطرابی (130/0=R2) و ترس از ارزیابی منفی (030/0=R2) سهم معناداری در پیش بینی اعتیاد به اینترنت دانشجویان دارند. بنابراین، ضروری است، در فرآیند پیشگیری از اعتیاد به اینترنت به نقش عوامل روان شناختی مانند سبک های دلبستگی ناایمن و ترس از ارزیابی منفی توجه نمود.
اثربخشی گروه درمانی شناختی متمرکز بر طرحواره بر تعدیل طرحواره های ناسازگار اولیه نوجوانان بی سرپرست و بدسرپرست(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: مدل طرحواره درمانی جهت آسیب شناسی ارتباط والدین با کودک ارائه گردیده است و با تأکید بر روابط بین فردی از دوران کودکی تا زمان حال ، سبب کاهش سطح طرحواره های ناسازگار اولیه و نشانه های روان رنجوری می گردد. پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی گروه درمانی شناختی متمرکز بر طرحواره، بر تعدیل طرحواره های ناسازگار اولیه در نوجوانان بی سرپرست و بد سرپرست انجام شده است. روش: پژوهش حاضر از نوع کاربردی و طرح آن پیش آزمون – پس آزمون با گروه کنترل است. جامعه آماری شامل کلیه نوجوانان بی سرپرست و بدسرپرست ساکن در مراکز بهزیستی استان سمنان می باشد. از میان 31 نوجوان بی سرپرست و بدسرپرست ساکن در مراکز شبانه روزی بهزیستی، دو نمونه با روش نمونه گیری طبقه ای، با توجه به جنسیت آزمودنیها انتخاب گردید . درنهایت 16 نوجوان بی سرپرست و بدسرپرست به گروه آزمایش و 15 نفر دیگر به گروه کنترل اختصاص یافت. در مرحله پیش آزمون، پرسشنامه طرحواره های ناسازگار اولیه یانگ بر روی همه آزمودنی ها( گروه مداخله و کنترل) اجرا شد و سپس گروه درمانی شناختی متمرکز بر طرحواره بر روی گروه آزمایش انجام پذیرفت؛ پس از پایان دوره 12 جلسه ای درمان ، مجدداً همان پرسشنامه در هر دو گروه اجرا گردید و پس از یک ماه نیز به منظور پی گیری، آزمونها مجدداً اجرا شد. داده های حاصل از پژوهش با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس چندمتغیره مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: نتایج به دست آمده نشان داد که در خصوص کاهش طرحواره های ناسازگار اولیه ، بین دو گروه مورد مقایسه تفاوت معنادار آماری وجود ندارد؛ اما یک روند افزایشی ملایم در پنج طرحواره مشاهده شد. نتیجه گیری: گروه درمانی شناختی متمرکز بر طرحواره در طی 12 جلسه نتوانست سبب کاهش و تعدیل طرحواره های ناسازگار اولیه نوجوانان بی سرپرست و بدسرپرست شود و جهت به دست آمدن نتایج آماری معنادار، به مدت جلسات بیشتری نیاز است. به لحاظ بالینی، سیر مثبت در طرحواره های خود تحول نایافته/گرفتار، معیارهای سرسختانه/ عیب جویی افراطی، استحقاق/ بزرگ منشی، رهاشدگی/ بی ثباتی و بازداری هیجانی به دست آمده است.
ژنتیسم دیدار با پیاژه : از پنجره تحلیل مقایسه ای با دیگر تحول گرایان
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر با نگاهی تحلیلی اندیشه پیاژه را مورد بررسی قرار داده است.برای رسیدن به این هدف ، نوشته کنونی در پنج قسمت تنظیم گردیده است.در گام اول و دوم اندیشه پیاژه از شناخت شناسی تا روانشناسی پیگیری شده است. در گام سوم تحول اندیشه پیاژه مطرح، و در گام چهارم با دیگر تحول گرایان مقایسه گردیده است.در اخرین گام دورنمای اندیشه او مورد بررسی قرار داده شده است.
ابعاد خودکارآمدی نوجوانان درگونه های مختلف خانواده در مدل بافت نگر فرآیند و محتوای خانواده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی ابعاد خودکارآمدی(تحصیلی، اجتماعی، هیجانی و خلاق) نوجوانان در گونه های مختلف خانواده در مدل بافت نگر فرآیند و محتوای خانواده بود. نمونه پژوهش حاضر شامل 590 دانش آموز پایه اول تا سوم دبیرستان(282 پسر و 308 دختر) در شهر شیراز بود که به شیوه خوشه ای چندمرحله ای تصادفی در سال تحصیلی 93-1392 انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها پرسشنامه ابعاد خودکارآمدی موریس، پرسشنامه خودکارآمدی خلاق کارووسکی و دو مقیاس خودگزارشی فرآیند و محتوای خانواده سامانی مورد استفاده قرار گرفت. به منظور مقایسه گونه های مختلف خانواده(سالم، مشکل دار محتوایی، مشکل دار فرآیندی و ناسالم) از آزمون تحلیل واریانس چندمتغیره(MANOVA) استفاده شد. نتایج نشان داد که گونه های خانواده اثر معناداری بر خودکارآمدی تحصیلی، خودکارآمدی اجتماعی و خودکارآمدی عاطفی دارند، اما گونه های خانواده اثر معناداری بر خودکارآمدی خلاق نوجوانان نشان نداد. همچنین یافته ها روشن ساخت که فرزندان خانواده های سالم دارای بیشترین میزان خودکارآمدی تحصیلی، اجتماعی و عاطفی هستند. در مقابل، فرزندان خانواده های ناسالم دارای کمترین میزان خودکارآمدی تحصیلی و اجتماعی و فرزندان خانواده های مشکل دار محتوایی کمترین میزان خودکارآمدی هیجانی را دارا هستند