فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۱ تا ۶۰ مورد از کل ۱۲۰ مورد.
حوزه های تخصصی:
سازمان ها به منظور دستیابی به موقعیتی خوشایندتر اقدام به تدوین استراتژی می نمایند. طی سالیان متمادی مفاهیم و فنون زیادی در مورد چگونگی دستیابی سازمان ها به یک استراتژی مناسب پیشنهاد شده است. برخی از این مفاهیم و فنون بر تطبیق منابع یک سازمان و مهارت های آن با فرصت ها و مخاطراتی که به وسیله محیط خارجی آنها به وجود می آید تمرکز دارند( پورتر ، بازل و برادلی ) . برخی از این مفاهیم و فنون دیگر بر منابع و قابلیت های سازمان به عنوان سائقه های مزیت رقابتی تأکید می کنند. ( گرانت ، 1991) تمام این مفاهیم وفنون بر امکان تعیین جهتی استراتژیک بر پایه ای نظام مند دلالت می کنند. در هر حال امروزه کاملاً آشکار شده است که این مهم هنگامی ممکن می شود که مفروضات مربوط به سرعت تلاطم محیطی دگرگون نشده و اهداف سازمان به خوبی تعریف شده باشند(مینتزبرگ،1990) مواجهه با انواع رقابت ممکن است رویکردهای نوینی به استراتژی را طلب کند. ایجاد و توسعه استراتژی به طور سنتی بر فرآیندی از تصور مبتنی است که یک محیط تجاری بر اساس روابط علت و معلولی بین شرایط خارجی و داخلی تحلیل می شود و استراتژی ناشی از ان با استفاده از رویکردی تک جهته ایجاد می شود. اغلب فرایندهای توسعه استراتژی بر کارهای انجام شده توسط « اندرد کریستین سن» در دهه 1960 در مدرسه تجاری هاروارد ابتنا دارند. با استفاده از رویکرد تک جهته این فرایندها مستوجب تعدادی گام تعریف شده شامل: 1- جمع آوری داده ها و تجزیه تحلیل آنها 2- ایجاد استراتژی ها 3- ارزشیابی استراتژی ها 4- انتخاب و اجرای استراتژی است که البته این گام ها به طور متوالی و پشت سر هم انجام می شوند. ( راینر فیورر و کاظم چهار باغی ، 1995). به هر حال به دلیل سرعت بالای دگرگونی های محیطی که موجب تغییر سیستم ارزشی درون یک محیط تجاری می شود، استفاده از این رویکرد را نامناسب کرده و موجب می شود که قبل از آن که استراتژی بتواند استقرار یافته یا اجرا شود مفروضات اولیه شکل گیری آن دگرگون گردد. این ملاحظات لزوم توجه به رویکردی پویا را طرح می سازد. نیازمندی ها لازم برای نیل به رویکردی پویا جهت توسعه استراتژی شامل موارد زیر است: 1- ارزیابی دائم و همزمان و به موقع ویژگی ها و فوریت های سازمان و گزینه های محیط رقابتی آن 2- توانایی تعیین شقوق استراتژیک لازم متناسب با شرایط 3- توانایی سنجش سرعت اجرای شقوق استراتژیک تدوین شده 4- توانایی انتقال و جابه جایی از یک جه استراتژیک به گزینه ای دیگر با روتین سازی مجدد فرآیند اجرا از یک جهت استراتژیک به جهتی دیگر. نیازمندی های فوق الذکر ایجاب می کند که توسعه و ایجاد پویای استراتژی فرآیندهای سه گانه زیر را که البته به طور موازی انجام می شوند طی نماید. 1- تدوین شقوق استراتژیک 2- ارزیابی موقعیت رقابتی کنونی سازمان 3- تعیین فرآیند تغییر استراتژیک تحقیقات نشان می دهد که تعیین خط مشی و سیاست گذاری ، جریانی فوق العاده پیچیده است و عوامل ظریف و نامحسوس و گاهی ناخودآگاه اندیشه بشری در ان نقش و تأثیری مهم دارند. موضوع یادگیری نقش قابل ملاحظه ای در پیدایش استراتژی های جدید ایفا می کند.( مینتزبرگ) منطق تعلقی در تبیین پیچیدگی های بی شمار رفتار استراتژیک ، عصای چوبین است،پای استدلالیون چوبین بود پای چوبین سخت بی تمکین بود ورود بینش های رفتاری و سیاسی در دیدگاه ها لازم است و چارچوب بحث باید منطقی ، رفتاری و سیاسی باشد.(آنسف، 1990)
تاثیر استراتژی های سازمان های غیردولتی در ایجاد و ارتقا سرمایه اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: امروزه سازمان ها برای رسیدن به اهدافشان با توجه به شرایط محیطی ازجمله فرصت ها، تهدیدها و نقاط ضعف و قوت خویش، استراتژی هایی را اتخاذ می کنند که سازمان های غیردولتی نیز از این قاعده مستثنی نیستند. پژوهش حاضر با هدف بررسی استراتژی های سازمان های غیردولتی در جهت رشد و توسعه سرمایه اجتماعی پرداخته است.روش: روش تحقیق توصیفی از نوع همبستگی ـ پیمایشی می باشد. داده های پژوهش به وسیله پرسشنامه محقق ساخته از طریق 196 نفر از مدیران ارشد سازمان های غیردولتی در شهر تهران به صورت نمونه گیری خوشه ای گردآوری شده است. بدین منظور پرسشنامه ای در رابطه با این دو متغیر طراحی شد و پس از اطمینان از روایی و پایایی آن در میان جامعه نمونه توزیع گردید. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش آماری توصیفی و برای تجزیه و تحلیل و آزمون فرضیه ها از تکنیک های همبستگی شامل: کلموگروف، اسپیرمن، تاوکندال بی، دی سامرز و برای تعیین اولویت بندی عوامل موثر شناخته شده از آزمون رتبه بندی فریدمن استفاده شده است.یافته ها: نتایج تحقیق نشان داد که به کارگیری استراتژی های نهادهای غیردولتی، موجب ایجاد و ارتقا سرمایه اجتماعی در سازمان ها خواهد شد.نتیجه گیری: سازمان های غیردولتی و نفوذ قابل توجه آنها در جامعه موجب افزایش سرمایه اجتماعی می گردد و می توانند شرکای نوپای دولت در عرصه های خدمات بشر دوستانه و عام المنفعه محسوب گردند.
بررسی موانع نظریهپردازی در قلمرو علوم اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شرکتهای قطعه سازی با توجه به شرایط محیطی و قابلیتهای کنونی و آینده خود باید استراتژی مناسبی را انتخاب نمایند تا به بقا و رشد این شرکتها در عرصه پر رقابت صنعت قطعه سازی کمک کند. شرکت سهند خودرو به عنوان یک شرکت کوچک سازنده قطعات خودرو، در شهرک صنعتی شهید رجایی تبریز واقع شده است. برای تدوین استراتژی این شرکت از چارچوب جامع تدوین استراتژی استفاده شده است. در مرحله شروع، بیانیه ماموریت شرکت سهند خودرو تعیین گردیده و سپس در مرحله ورودی ماتریس ارزیابی عوامل خارجی (EFE) و ماتریس ارزیابی عوامل داخلی(IFE) آورده شده است. با توجه به اطلاعات بدست آمده در مراحل قبل در مرحله تطبیق و مقایسه، ماتریس سوات(SWOT) و ماتریس داخلی و خارجی (IE) را تشکیل داده ایم. در مرحله تصمیم گیری با استفاده از ماتریس برنامه ریزی استراتژیک کمی(QSPM)گزینههای مختلف استراتژی شناسایی شده در مرحله تطبیق و مقایسه، مورد ارزیابی و قضاوت قرار گرفته، و بهترین استراتژی برای شرکت سهند خودروکه عبارت است از: ائتلاف استراتژیک با شرکتهای رقیب جهت دستیابی به مزایای رقابتی، انتخاب شده است.
طراحی مدل راهبردی ارزیابی عملکرد در شرکت های ساختمانی با ترکیب روش های BSC و AHP(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سازمانهای امروزی در محیطهای بسیار متغیر و پیچیدة داخلی و بینالمللی با چالشهای متعددی مواجهاند. در چنین فضایی، ارزیابی عملکرد و مدیریت عملکرد، بسیار پیچیده و دشوار خواهد بود. تا کنون، چندین مدل برای ارزیابی عملکرد سازمانها طراحی شده است. یکی از موفقترین مدلها، کارت امتیازی متوازن (BSC) است. اما همچنان کاستیهایی در این مدل وجود دارد. در مدل اولیة BSC، فرض بر این است که اهمیت منظرها و اهدافی که در این چهار منظر قرار دارند، به صورت مساوی و یا متوازن است. این در حالی است که صحت این فرض مورد سؤال است. در این مقاله، ابتدا با استفاده از مدل کارت امتیازی متوازن، به طراحی مدل ارزیابی عملکرد در یک شرکت فعال در صنعت سازه و ساختمان پرداخته شده است. پس از آن، به منظور رفع ایرادِ متوازن بودن منظرها و اهداف، از فرایند تحلیل سلسلهمراتبی (AHP) به منظور وزندهی استفاده شده است. روش AHP میزان سلیقهای بودن وزندهی اهداف را کاهش میدهد. همچنین، وزنهایی که در این تحقیق برای منظرهای مالی، بازار، فرایندهای داخلی و رشد و یادگیری استخراج شده، تفاوت قابل ملاحظه ای دارند و این موضوع بر لزوم وزندهی در مدل کارت امتیازی متوازن تأکید دارد.
تبیین اثر ویژگی های زندگینامه ای (تحصیلات، سن، سابقه خدمت و تعداد اعضای خانواده) بر ابعاد ششگانة تفکر استراتژیک براساس مدل تارعنکبوتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تفکر استراتژیک شش بُعدی که شاه کلید پیروزی رقابت دائم التزاید است، چگونه از ویژگی های زندگینامه ای (تحصیلات، سن، سابقه خدمت و تعداد اعضای خانواده) تأثیر می پذیرد؟ هدف این تحقیق تبیین پاسخ این سئوال است. این تحقیق از نظر هدف توصیفی - تبیینی، از نظر روش انجام پیمایشی، و از نظر نتیجه کاربردی است. جامعه هدف تحقیق، 384 نفر از کارکنان شهرداری مناطق سه گانة قزوین هستند. ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامة محقق ساخته است و اعتبار وروایی آن کاملاً تایید شده است. داده ها از طریق نرم افزارSPSS و با استفاده از آزمون مقایسه میانگین ها وآزمون t استیودنت تجزیه و تحلیل شده اند. هندسه تفکر استراتژیک افراد براساس مدل تارعنکبوتی که تعادل و توازن میان ابعاد تفکر را می سنجد، تحلیل و مقایسه شده است. نتایج نشان می دهد که میان یکایک ویژگی های زندگینامه ای و مدل تفکر استراتژیک افراد ارتباط معنادار وجود دارد و با تغییر هر یک از ویژگی های گفته شده، تغییر معناداری در مدل تفکر استراتژیک افراد رخ می دهد. لذا سازمان ها را می توان مجموعه ای از مدل های تفکر نامید که دائماً در حال تغییرند، لذا به مدیران و راهبران سازمان ها پیشنهاد می گردد که کمیت و کیفیت این فرآیند دائم التغییر تفکر استراتژیک را از طریق مکانیزم های نظارتی بطور منظم پایش و هدایت کنند تا زمینه تحقق هدف های استراتژیک سازمان شان را فراهم آورند.
افزایش مشارکت هیأت مدیره در تدوین استراتژی شرکت
حوزه های تخصصی:
مدتهاست که هیأت مدیره ها را به عنوان نهادهایی که کمک مؤثری به پیشرفت شرکتها نمی کند ،نگریسته اند . این مقاله راهی را برای احیای هیأت مدیره از طریق مشارکت دادن آن در ترسیم جهت گیری های استراتژیک شرکت ، پیشنهاد می کند. بر مبنای تجربیات اخیر شرکتها در زمینه تغییر رفتار هیأت مدیره ها و نتایج این تغییرات ، هشت مورد از شرایطی که برای مشارکت اثر بخش هیأت مدیره در تدوین استراتژیها وجود دارد مطرح گردیده و حوزه هایی که بطور بالقوه مورد توجه و نظر هیأت مدیره است ، مشخص شده اند . انتظار می رود که بکارگیری توصیه های این مقاله ، موجب مشارکت مداوم و البته منظم و با قاعده هیأت مدیره ها در حوزه های استراتژیک و نهایتاً منجر به عملکرد مؤثر شرکتها شود. آیا هیأت مدیره باید در تدوین و اجرای استراتژیهای شرکت دخیل باشد؟ این سؤال طی سالهای اخیر در کانون توجه شرکتهای آمریکایی و اروپایی بوده است . برخی از مدیران و متخصصان معتقدند اعضای هیأت مدیره وظیفه اصلی خود را نمایندگی سهامداران و حمایت از سود آنها می دانسته اند و بنابراین هر گونه انحراف از این نقش باید تقبیح می شد. در عوض ، دیگران بر این باورند که هیأت مدیره ها باید به صورتی فعال در مقیاسی قابل توجه به تدوین استراتژی شرکت کنند . حتی این نکته را مطرح می سازند که بدون این کمک ، هیأت مدیره نمی تواند طور کامل وظیفه نمایندگی و مباشرت سهامداران را ایفا کند.
الگوی استراتژی های مدیریت دانش متناسب با وظایف مدیریت منابع انسانی و نوع مشاغل (مورد مطالعه شهرداری تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فعالیت های منابع انسانی نقش مهمی در تولید و انتقال دانش ایفا می کند. با این وجود تاکنون مطالعات جامعی در خصوص هماهنگی بین وظایف مدیریت منابع انسانی و استراتژی های مدیریت دانش بطور همزمان انجام نشده است. هدف از انجام این پژوهش ارائه مدلی جهت تعیین استراتژی های مناسب مدیریت دانش و فعالیت های مدیریت منابع انسانی متناسب با هر دسته از مشاغل سازمانی می باشد. در این پژوهش مشاغل سازمانی مطابق با مدل ارائه شده توسط لپک و اسنل، به چهار دسته دانش محور، شغل محور، مشارکتی و قراردادی تقسیم شده و سپس رابطه بین نوع مشاغل واستراتژی های مدیریت دانش(کدگذاری و شخصی سازی) بر اساس نطریه هانسن با وظایف مدیریت منابع انسانی نطیر آموزش، برنامه ریزی، کنترل و پاداش سنجیده شده است. روش تحقیق به لحاظ ماهیت و روش، توصیفی پیمایشی است. جهت گردآوری داده ها از ابزار پرسشنامه استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش متشکل از مدیران و کارشناسان درحوزه معاونت فرهنگی و اجتماعی شهرداری تهران می باشد که به استناد جدول کوکران 196 نفر به عنوان نمونه تصادفی در تحقیق مشارکت داشته اند. به منظور تحلیل داده ها از نرم افزار smart pls, spss استفاده شده است. نتایج تحقیق حاکی از این است که رابطه معنی داری بین نوع مشاغل و استراتژی های مدیریت دانش و وظایف مدیریت منابع انسانی وجود دارد.بدین معنی که هر چقدر که مشاغل از سمت شغل محوری به سمت دانش محوری حرکت می کند، استراتژی مدیریت دانش نیز به موازات آن از کدگذاری به سمت شخصی سازی تمایل پیدا کرده و وظایف مدیریت منابع انسانی نیز به تبع آن تغییر پیدا می کند.
اولویت بندی استراتژی های توسعه تأمین کنندگان با رویکرد ترکیبی از تکنیک های ANP و دیمتل تجدید نظر شده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
توسعه ی تأمین کنندگان به فعالیت های شرکت خریدار برای بهبود عملکرد تأمین کننده در حوزه های کیفیت، هزینه، زمان سفارش تا تحویل، خدمات، قابلیت اطمینان و یا ارتقاء سطح دانش تولید تأمین کنندگان اشاره دارد؛ که به طور مثبت بر عملکرد عملیاتی و تجاری شرکت های خریدار تأثیر می گذارد. تحقیق حاضر به اولویت بندی استراتژی های توسعه ی تأمین کنندگان تحقیق حاضر به اولویت بندی استراتژی های توسعه ی تأمین کنندگان شامل ارتقای سیستم کیفیت تأمین کنندگان، تبادل اطلاعات با تأمین کنندگان در حوزه های کیفی، بهبود فرآیند تأمین کنندگان، افزایش بهره وری تأمین کنندگان و مشارکت در توسعه محصول تأمین کنندگان با رویکرد کارت امتیازی متوازن و تکنیک های فرآیند تحلیل شبکه ای و دیمتل تجدید نظر شده پرداخته است. جامعه آماری تحقیق شرکت های ریخته گری تولید کننده قطعات خودرو در ایران هستند که بیش از 200 نفر نیروی انسانی دارند. یافته های تحقیق حاکی از آن است که منظر مالی (5417/0) مهم ترین و منظر یادگیری و رشد (0688/0) کم اهمیت ترین بعد در بهبود عملکرد سازمان بوده و تبادل اطلاعات با تأمین کنندگان در حوزه های کیفی (30/0) و افزایش بهره وری تأمین کنندگان (11/0) به ترتیب مهم ترین و کم اهمیت ترین استراتژی در توسعه تأمین کنندگان محسوب می شوند.
ارایه ی مدل تدوین استراتژی مبتنی بر فرهنگ - مورد ایران
حوزه های تخصصی:
ارائه مدلی مفهومی به منظور شناسایی و اولویت بندی عوامل کلیدی موفقیت (CSF) سایت های خرید و فروش الکترونیکی در ایران
حوزه های تخصصی:
اراده مدیران در ایجاد استراتژی
حوزه های تخصصی: