فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۱ تا ۴۰ مورد از کل ۳۵۴ مورد.
حوزه های تخصصی:
در هزاره سوم آموزش عالی از تک نقشی و تک نهادی به سوی چند نقشی و چند بعدی در حرکت است. به همین دلیل چالش های جدیدی بروی آموزش عالی گشوده می گردد جهت مقابله با این چالش ها بهترین رهیافت ممکن کیفیت است. مدیریت کیفیت جامع با نتایج بسیار چشمگیر در صنعت و تجارت اکنون وارد نظام آموزش عالی می گردد. کیفیت آموزشی و پژوهشی ازجمله دغدغه هایی است که همیشه نظام های دانشگاهی برای دستیابی به آن تلاش می کنند.ارتقای مستمر کیفیت آموزش عالی مستلزم استفاده از ارزیابی آموزشی است . کوشش های قابل توجهی در دو دهه اخیرجهت ارتقای کیفیت آموزش عالی و دستیابی به هدف های نظام های دانشگاهی در بسیاری از کشورها به عمل آمده است . هدف اصلی این تحقیق تعیین میزان آمادگی مدیران دانشگاه برای استقرار مدیریت کیفیت و بهره وری جامع بوده است. در این تحقیق، شش اصل تعهد، مشتری گرایی(تأمین رضایت ارباب رجوع)، واقع گرایی، مشارکت و همکاری، آموزش و بهبود مستمر به عنوان اصول مدیریت کیفیت جامع در نظر گرفته شد. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه کارکنان دانشگاه آزاداسلامی واحد زنجان تشکیل می دهند که از بین آنها باروش نمونه گیری تصادفی تعداد 111 نفر انتخاب شدند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار spss استفاده شده است و داده ها در دو سطح توصیفی و استنباطی تجزیه و تحلیل شدند. نتایج تحقیق نشان داد که آمادگی کارکنان دانشگاه برای استقرار مدیریت کیفیت جامع در حد مناسبی نیست.
تأثیر مدیریت کیفیت فراگیر بر عملکرد نوآوری: اثر تعدیل کنندگی یادگیری سازمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
بررسی رابطه آمادگی سازمان برای استقرار مدیریت دانش و عملکرد سازمانی با رویکرد مدل تعـالی سازمان(EFQM) (مورد: شرکت توزیع برق استان یزد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این مطالعه، بررسی رابطه آمادگی سازمان برای استقرار مدیریت دانش وعملکرد سازمانی در شرکت توزیع برق استان یزد است. جهت بررسی دقیق تر این موضوع، در این پژوهش از رویکرد مدل تعالی سازمانی، به منظور بررسی این هدف استفاده شده است. بدین ترتیب که از ابعاد توانمندساز این مدل، به منظور بررسی آمادگی سازمان جهت استقرار مدیریت دانش و از ابعاد نتایج این مدل، به منظور تهیه شاخص های عملکرد سازمانی استفاده شده است. جامعه آماری این پژوهش کارکنان حوزه بهره برداری شرکت توزیع برق استان یزد در سال 1390 است که برای محاسبه تعداد نمونه از جدول استاندارد مورگان استفاده شد. برای جمع آوری اطلاعات علاوه بر بهره گیری از منابع کتابخانه ای همچون کتب، مجلات، پایان نامه ها و خبرگان این حوزه، از پرسشنامه 62 گویه ای استفاده شده است. همچنین، برای بررسی روایی پرسشنامه از روش تحلیل عاملی، برای بررسی رابطه میان هر یک از ابعاد مدیریت دانش وعملکرد سازمانی از ضریب همبستگی پیرسون و برای بررسی قابلیت هر یک از ابعاد مدیریت دانش در پیش بینی عملکرد سازمانی از روش رگرسیون به صورت گام به گام استفاده شده است که تحلیل همه این موارد به کمک نرم افزارSPSS صورت گرفته است. یافته های کلی این پژوهش حاکی از آن بود که تمامی ابعاد میزان آمادگی سازمان برای استقرار مدیریت دانش با عملکرد سازمانی ارتباط مثبت و معنی داری دارند.
حوزه های بهبود بر اساس مدل تعالی در بیمارستان امام موسی کاظم (ع)(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: در بخش بهداشت و درمان نیز همانند دیگر بخش ها، خود ارزیابی امری اجتناب ناپذیر می باشد. محدودیت منابع این بخش، ضرورت پایش عملکرد، حیاتی بودن خدمات و مراقبت های ارایه شده توسط بخش، اهمیت رعایت کیفیت در ارایه ی خدمات و ... شواهدی دال بر ضرورت خود ارزیابی دقیق و صحیح عملکرد این بخش می باشند. از این رو هدف از پژوهش حاضر، بررسی حوزه های بهبود از طریق خود ارزیابی بر اساس مدل تعالی (EFQM یا European foundation for quality management excellence model) در بیمارستان امام موسی کاظم (ع) بود.
روش بررسی: پژوهش حاضر کاربردی از دسته ی مطالعات توصیفی- مقطعی بود. جامعه ی آماری شامل 15 نفر از کارشناسان و مدیران ارشد بیمارستان امام موسی کاظم (ع) در سال 1389 بود که به صورت سرشماری انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها، پرسش نامه ی استاندارد EFQM بود که مورد تعدیل قرار گرفت و روایی آن با کمک اساتید و کارشناسان مورد تأیید قرار گرفت و پایایی آن با استفاده از ضریب alpha Cronbach's، 97 درصد تعیین شد. تجزیه و تحلیل اطلاعات در نه حوزه بر اساس نرم افزار SPSS انجام شد.
یافته ها: بیمارستان امام موسی کاظم (ع) در این ارزیابی، 599 امتیاز به خود اختصاص داد که حوزه ی توانمندسازها 300 و حوزه ی نتایج 299 امتیاز کسب نمودند. همچنین درصد امتیاز هر کدام از عوامل نه گانه به قرار زیر می باشد:
رهبری 60 درصد، خط مشی و استراتژی 58 درصد، کارکنان 68 درصد، منابع و شرکا 60 درصد، فرایندها 56 درصد، نتایج مشتری 58 درصد، نتایج کارکنان 60 درصد، نتایج جامعه 63 درصد و نتایج کلیدی عملکرد 61 درصد.
نتیجه گیری: نتیجه ی خودارزیابی بر اساس مدل تعالی EFQM این بود که منجر به تهیه ی یک سیستم اطلاعاتی از نقاط قوت و ضعف در 9 حوزه و تعیین امتیاز در بیمارستان امام موسی کاظم (ع) شد که بر این اساس و با استفاده از منطق رادار، نقاط ضعف به عنوان حوزه های بهبود مورد مداخله قرار گرفت و پروژه های بهبود تعیین شد.
مدل ارزیابی عملکرد سازمان های تحقیقات غیرصنعتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این تحقیق، ارایه ی مدلی برای ارزیابی عملکرد مراکز تحقیقات غیرصنعتی می باشد. با توجه به جامعیت، مزیت ها و ویژگی های بارز مدل تعالی EFQM، به عنوان پایه و اساس مدل پیشنهادی مدنظر قرار می گرفت. سپس با به کارگیری عوامل و نقاط قوت مدل EFQM و سایر مدل های بررسی شده در ادبیات و هم چنین شناخت سازمان های مورد مطالعه، چارچوب پیشنهادی تحقیق برای بومی سازی و هم راستاسازی مدل با محیط، شرایط و سایر ویژگی های سازمان ارایه شد. مدل پیشنهادی تحقیق، شامل دو بعد توانمندساز و نتایج، 9 معیار اصلی، 31 زیرمعیار و 24 شاخص مربوط به زیرمعیارهای نتایج به دست آمد؛ سپس ازطریق پرسش نامه و نظرات خبرگان، وزن دهی و اولویت بندی ابعاد و معیارهای مدل، با استفاده از تکنیک AHP گروهی و زیرمعیارها و شاخص های مدل، با استفاده از روش مستقیم و محاسبه میانگین هندسی، صورت پذیرفت. در پایان، یکی از مراکز تحقیقات غیرصنعتی به عنوان مطالعه ی موردی تحقیق براساس مدل پیشنهادی مورد ارزیابی قرار گرفت.
شناسایی و طبقه بندی عوامل مؤثر بر چابکی با رویکرد QFD (مطالعه موردی: صنعت قطعه سازی خودرو)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در محیط های مدرن کسب و کار، چابکی به عنوان مشخصه ای اساسی جهت رقابت شناخته شده است. پژوهش های اندکی در جهت ارائه متدولوژی های یکپارچه مناسب برای افزایش چابکی ارائه شده است. در این پژوهش رویکردی را مورد استفاده قرار می دهیم که از طریق مرتبط ساختن مزیت های رقابتی، شاخص های چابکی و توانمند سازهای چابکی، مناسب ترین توانمند سازهایی که برای افزایش چابکی مؤثر هستند، شناسایی شوند تا شرکت ها از این توانمند سازها در جهت بهبود وضعیت رقابتی خود استفاده کنند. این رویکرد بر اساس متدولوژی گسترش عملکرد کیفیت (QFD) و به ویژه خانه کیفیت (HOQ) پایه گذاری شده است. در این متدولوژی منطق فازی مورد استفاده قرار گرفته است تا وابستگی ها و همبستگی های مورد نیاز در HOQ را بیان کند. در پایان، این رویکرد در صنعت قطعه سازی خودرو (مطالعه موردی: گروه خودرو سازی بهمن) پیاده سازی شد و مناسب ترین توانمند سازها در این صنعت شناسایی شدند. مدیریت زنجیره تأمین به عنوان مهم ترین توانمند ساز در این صنعت شناخته شد و مدیریت دانش، فناوری اطلاعات، مهندسی همزمان، سخت افزار، تیم سازی و مدیریت پروژه به ترتیب در رتبه های بعد قرار گرفتند. از جمله مهم ترین محدودیت های این پژوهش می توان به زمانبر بودن استفاده از QFD به دلیل محاسبات فراوان اشاره نمود. در این پژوهش به دلیل بیان بهتر وابستگی ها و همبستگی ها در HOQ از اعداد فازی استفاده شد تا روابط بطور دقیق بیان گردد.
بهبود فرایند QFDبه کمک تحلیل ذینفعان: ابزاری کارا برای برنامه ریزی استراتژیک ملی( مطالعه موردی نقشه جامع علمی کشور)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
QFD ابزاری برای تبدیل خواستههای مشتریان به ویژگیهای فنی محصولات است و یکی از زمینه هایی که اخیراً استفاده از QFD در آن مورد توجه قرار گرفته، برنامه ریزی استراتژیک میباشد. اما موضوع اینست که اگر این خواسته ها حقیقتاً اهم خواسته های مهمترین ذینفعان سازمان نباشند، خسارات سنگین بهبار میآید. این مشکل بخصوص در مورد برنامه ریزی استراتژیک صادق است. لذا پیش از شروع فرایندQFD ابتدا شناسایی، طبقه بندی و ارزیابی ذینفعان از اهمیت بالایی برخوردار است. این مقاله تلاش میکند برای هدف مزبور راهی بیابد یعنی با بکارگیری مدلی تلفیقی از فرایندQFD و رویکرد ارزیابی ذینفعان، ابزاری بسازد که با آن بتوان برنامهریزی استراتژیک در سطح ملی را با اطمینان خاطر و اعتبار بیشتری انجام داد. به عنوان یک مطالعه موردی، اولویت بندی راهبردهای مندرج در نقشه جامع علمی کشور مورد توجه بوده است. برای این منظور، یک مدل دومرحله ایQFD برای ترجمان نیازهای ذینفعان به اقدامات اجرایی در نظر گرفته شده است. نیازمندیهای ذینفعان مختلف استخراج شده، سپس پرسشنامه ای برای کشف نیازهای کلیدی آنان تهیه گردید. داده های گردآوری شده از پرسشنامه ها باتوجه به3 سناریوی تعریف شده: عدم طبقه بندی ذینفعان، طبقه بندی براساس معیار نوع شغل، و طیقه بندی براساس معیار سازمان محل خدمت ذینفعان بررسی و ملاحظه شد که اولویت بندی ذینفعان در هر دو حالت موجب تغییر در اقدامات اجرایی ملی مناسب برای پیاده سازی راهبردهای منتخب در راستای نیل به خواسته های ذینفعان نقشه جامع میشود. در مجموع باید گفت که گرچهQFD در طراحی استراتژی، ابزاری شناخته شده است اما کاربرد آن بویژه در سطح ملی، زمانی از اثربخشی و اعتبار بیشتری برخوردار خواهد بود که توجه کافی بر شناسایی و دستهبندی ذینفعان و خواستههای آنان به عمل آمده باشد. ادغام تحلیل ذینفعان درQFD راهکار مناسبی برای این منظور است که در این مقاله تاثیر آن بررسی و تایید شد.
سنجش کیفیت خدمات و بررسی رابطه آن با سهم بازار بر اساس مدل سروکوال (مطالعه موردی: بانک صادرات شهر تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از اوایل دهه هشتاد با ورود بانک های خصوصی و مؤسسات مالی و اعتباری مختلف به عرصه صنعت بانکداری کشور، منابع جذب شده توسط بانک های دولتی رو به کاهش گذاشت. در این میان چالشی که بانک صادرات به عنوان گسترده ترین مؤسسه مالی کشور با آن روبروست آن است که علی رغم پیشینه ای قریب به یک قرن،طیف گستردهجای از نیروهای متخصص و مجرب و تعدد بی نظیر شعب در سطح داخل و خارج کشور، در طی ده سال گذشته منابع خود را رو به کاهش می بیند. این پژوهش به منظور ارزیابی کیفیت خدمات ارائه شده توسط بانک صادرات شهر تبریز با استفاده از روش سروکوال که ابزاری برای اندازه گیری کیفیت خدمات و شناسایی و تحلیل شکاف خدماتی موجود بین انتظارات و ادارکات مشتریان می باشد صورت گرفته است. همچنین در طی این تحقیق رابطه بین ابعاد کیفیت خدمات و سهم بازار بانک صادرات از منابع یا سپرده های مردمی مورد بررسی قرار گرفته است. در این تحقیق، تلاش در بومی سازی و تعدیل ابزار سروکوال برای تناسب هر چه بیشتر آن با خدمات ارائه شده در سیستم بانکی ایران صورت گرفت و بعد قابلیت دسترسی به عنوان بعد ششم به ابعاد پنج گانه کیفیت خدمات (عوامل مملوس، قابلیت اعتبار، پاسخگویی، تضمین و همدلی) افزوده شده و نهایتاً مدل بومی شده سرکوال با شش بعد و 25 مولفه تدوین گردید. در این تحقیق برای بررسی ادبیات تحقیق و همچنین اطلاعات طبقه بندی شده و آمارهای منتشر شده توسط بانک صادرات شهر تبریز از روش مطالعات کتابخانه ای و برای جمع آوری داده های مورد نیاز جهت سنجش کیفیت خدمات از طریق پرسشنامه بومی سازی شده سروکوال از روش عملیات میدانی استفاده شده است. جامعه آماری این پژوهش را کلیه مشتریان بانک صادرات شهر تبریز تشکیل می دهند. برای نمونه گیری از روش تصادفی خوشه ای استفاده شده است و از این جامعه، نمونه آماری با حجم 440 نفر تعیین شد و سپس پرسشنامه تنظیم شده بین این افراد توزیع گردید که نهایتاً 400 پرسشنامه به صورت صحیح و کامل تکمیل و به محقق عودت داده شد. نتایج بدست آمده از این تحقیق بیانگر این است که بین خدمات مورد انتظار مشتریان و خدمات ارائه شده به آنها توسط بانک صادرات شهر تبریز به غیر از بعد قابلیت اعتبار، در سایر ابعاد خدمات، تفاوت معنی داری وجود دارد. همچنین از یافته های این تحقیق رابطه بین ابعاد ""قابلیت اعتبار""؛ تضمین و ""پاسخگویی"" با سهم بازار به اثبات رسید ولی رابطه معنی داری بین ابعاد ""قابلیت دسترسی"" و ""همدلی"" و ""عوامل ملموس"" با سهم بازار مشاهده نگردید.
رابطه ی مدیریت کیفیت فراگیر و مدیریت دانش از دیدگاه اعضای هیأت علمی دانشگاه اصفهان و دانشگاه علوم پزشکی اصفهان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: مهارت، دانش و بهره وری انسان ها از جمله عوامل مهمی هستند که در موفقیت سازمان ها و مراکز بهداشت و درمان نقش اساسی دارند و مدیریت کیفیت فراگیر نیز به عنوان نوعی سیستم مدیریتی توجه ویژه ای به آن دارد. از طرفی دانش به عنوان منبعی برای بقای سازمان ها ضروری است و برای اجرای مدیریت دانش به یک بازه ی زمانی به نسبت طولانی، فراهم سازی بسترهای فکری و فرهنگی، مهارتی و آموزشی، کانون های دانشی و تکنولوژیکی نیاز است. مقاله ی حاضر درصدد تعیین رابطه ی مدیریت کیفیت فراگیر و مدیریت دانش از دیدگاه اعضای هیأت علمی دانشگاه های اصفهان و علوم پزشکی اصفهان بود.
روش بررسی: پژوهش توصیفی، همبستگی حاضر بر روی کل اعضای هیأت علمی دانشگاه های اصفهان (491 نفر) و علوم پزشکی اصفهان (594 نفر) در سال تحصیلی 91-1390 انجام شد. روش نمونه گیری به صورت طبقه ای- تصادفی متناسب با حجم (300 نفر) بود. ابزار تحقیق شامل پرسش نامه ی استاندارد مدیریت کیفیت فراگیر بر اساس مدل Baldrige و پرسش نامه ی استاندارد مؤلفه های مدیریت دانش بر اساس مدل Pastor بودند که روایی آن ها با استفاده از روایی محتوایی و صوری و پایایی آن ها با استفاده از محاسبه ی ضریب Cronbach¢s alpha (87/0 = 1r) و (91/0 = 2r) محاسبه گردید. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار 18SPSS و آزمون t، ANOVA و رگرسیون چند متغیره صورت گرفت.
یافته ها: در دانشگاه اصفهان به جز رهبری، برنامه ریزی استراتژیک و مدیریت منابع انسانی و در دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، به جز تمرکز بر مشتری، تحلیل اطلاعات، برنامه ریزی استراتژیک و مدیریت فرایند، میانگین کلیه ی معیارهای مدیریت کیفیت فراگیر بیشتر از سطح متوسط بود. همچنین در دانشگاه اصفهان میانگین همه ی مؤلفه های مدیریت دانش به جز پالایش دانش و در دانشگاه علوم پزشکی اصفهان کلیه ی مؤلفه ها بیشتر از سطح متوسط بود. ضریب همبستگی بین نمرات معیارهای مدیریت کیفیت فراگیر و مؤلفه های مدیریت دانش در سطح 05/0 ≥ P در دو دانشگاه معنی دار بوده و نتایج رگرسیون چند متغیره نیز نشان داد که رابطه ی بین معیارهای مدیریت کیفیت فراگیر با مدیریت دانش معنی دار بود.
نتیجه گیری: معیارهای مدیریت کیفیت فراگیر می تواند در راستای عملکرد صحیح سازمان مؤثر باشد و همچنین تأثیر آن بر مدیریت دانش نیز موجب افزایش کارایی سازمان می گردد.
ارزیابی سطح تعالی سازمانی با استفاده از مدلEFQM: مطالعه موردی سازمان اسناد و کتابخانه ملی جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مدل تعالی EFQM به عنوان چارچوبی اولیه برای ارزیابی و بهبود سازمان ها، نشان دهنده مزیت های پایداری است که یک سازمان سرآمد باید به آنها دست یابد. بدین لحاظ، هدف پژوهش حاضر تعیین سطح تعالی سازمان اسناد و کتابخانه ملی ج.ا. ایران براساس مدل تعالی EFQM است. این مطالعه توصیفی به صورت مقطعی در سال 1389 انجام شد. تمامی مدیران رده میانی و رده بالای سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران، جامعه آماری این پژوهش را تشکیل دادند. ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه استاندارد 90 سؤالی متناسب سازی شده با شرایط کتابخانه ملی است. یافته های پژوهش نشان داد که میانگین امتیاز خودارزیابی عملکرد سازمان اسناد و کتابخانه ملی در بعد رهبری، 56 امتیاز از مجموع 100 امتیاز؛ در بعد خط مشی و راهبرد، 34 از مجموع80 امتیاز؛ در بعد کارکنان، 52 از مجموع 90 امتیاز؛ در بعد شراکت ها و منابع، 62 از مجموع 90 امتیاز؛ در بعد فرآیندها، 41 از مجموع 140 امتیاز؛ در بعد نتایج کاربر/مشتری، 80 از مجموع 200 امتیاز؛ در بعد نتایج کارکنان، 40 از مجموع 90 امتیاز؛ در بعد نتایج جامعه، 31 از مجموع 60 امتیاز؛ و در بعد نتایج کلیدی عملکرد، 96 از مجموع 150 امتیاز بود. با توجه به سرجمع امتیازهای داده شده به 9 معیار اصلی مدل تعالی، امتیاز سازمان اسناد و کتابخانه ملی 492 از 1000 امتیاز به دست آمد. در میان تمام معیارهای مدل، معیار شراکت ها و منابع، بیشترین امتیاز را به خود اختصاص داده است که این خود نشان دهنده مدیریت مناسب بر منابع خارجی و داخلی کلیدی سازمان است. همچنین، معیار فرآیندها کمترین امتیاز را به خود اختصاص داده است، بر این اساس سازمان، باید تدابیر مناسبی به منظور بهبود فرآیندها جهت جلب رضایت کامل و ایجاد ارزش افزوده برای کاربران و سایر ذی نفعان خود بیاندیشد. به علاوه، یافته ها نشان داد که مدل تعالی سازمانی EFQM مدل مناسبی برای خودارزیابی کتابخانه ها و تشخیص نقاط قوت و حوزه های نیازمند بهبود آنها به شمار می رود.
بررسی رابطه بین رفتار شهروندی سازمانی، مدیریت کیفیت جامع و عملکرد شرکتهای صنعتی استان تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف مقاله حاضر شناسایی رابطه بین رفتار شهروندی سازمانی ، مدیریت کیفیت جامع و عملکرد سازمانی شرکتهای صنعتی استان تهران می باشد. برای دست یابی به هدف فوق 16 شرکت صنعتی از چهار بخش خودرو ، مواد غذایی ، منسوجات و محصولات چوبی (8 شرکت دارای متدولوژی مدیریت کیفیت جامع و 8 شرکت فاقد متدولوژی مدیریت کیفیت جامع ) به عنوان نمونه آماری انتخاب گردیدهاند. روش تحقیق توصیفی از نوع همبستگی است و برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار AMOS استفاده شده است. نتایج حاصل از این مطالعه نشان می دهد که رفتار شهروندی سازمانی تاثیر مستقیمی بر عملکرد سازمانی شرکتهای صنعتی استان تهران ندارد، بلکه از طریق بکارگیری یک روش مدیریتی مانند استقرار مدیریت کیفیت جامع است که رفتار شهروندی سازمانی با رضایت مشتریان و بهره وری به عنوان دو فاکتور مهم عملکرد سازمانی ارتباط پیدا می کند. بنابراین مدیریت کیفیت جامع نقش مهمی در ارتباط بین رفتار شهروندی سازمانی و عملکرد شرکتهای صنعتی ایفا مینماید.
طرح ریزی و بهبود بسط عملکرد کیفیت (رویکرد مدل کانو فازی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
میزان آمادگی بیمارستان های دارای سیستم مدیریت کیفیت اصفهان بر اساس مدل عملکردی استاندارد اعتباربخشی کمیسیون مشترک بین الملل(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: امروزه موضوع اعتباربخشی با هدف ایجاد و ارتقای فرهنگ ایمنی و کیفیت مراقبت از بیمار جایگاه ویژه ای یافته است. در چند سال اخیر، اقداماتی نیز در جهت استقرار استاندارد اعتباربخشی در کشورمان در جریان بوده است که در سال 1390 جایگزین استانداردهای ارزشیابی بیمارستان گردید. هدف پژوهش حاضر، تعیین میزان آمادگی بیمارستان های منتخب استان اصفهان بر اساس مدل عملکردی استاندارد اعتباربخشی کمیسیون مشترک بین الملل بود.
روش بررسی: مطالعه ی توصیفی- مقطعی حاضر در سال 1390 بر روی چهار بیمارستان دکتر غرضی، دکتر شریعتی، فاطمه الزهرا (س) نجف آباد و شهید بهشتی صورت گرفت. ابزار جمع آوری داده ها، 13 چک لیست مدل عملکردی کمیسیون اعتباربخشی بین المللی با 323 گزاره ی مورد تأیید مرکز نظارت و اعتباربخشی معاونت درمان وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی بود. پژوهشگر از طریق مشاهده ی مستندات و پرسش از نمایندگان مدیریت کیفیت بیمارستان، داده ها را جمع آوری و بر اساس اهداف پژوهش در سطح آمار توصیفی و در نهایت از طریق نرم افزار SPSS مورد تحلیل قرار داد.
یافته ها: میزان آمادگی بیمارستان های منتخب در استانداردهای بیمار محور حدود 64 درصد و در استانداردهای سازمان محور حدود 66 درصد بود. بیمارستان های مورد بررسی در راستای استقرار استانداردهای اعتباربخشی با میانگین حدود 65 درصد دارای آمادگی نسبی بودند.
نتیجه گیری: با توجه به این که بیمارستان های مورد مطالعه دارای نظام مدیریت کیفیت (9000 ISO یا
International Organization for Standardization 9000) بود، امکان استقرار استانداردهای نوین ارزیابی فرایند، پیامد و ساختاری به جای استانداردهای سنتی در این بیمارستان ها وجود دارد. در این راستا، برخی از محورهای مورد بررسی، از جمله حقوق بیمار باید به طور جدی مورد توجه متولیان نظام سلامت قرار گیرد.
ای.اف.کیو.ام مبنایی برای ارزیابی نظام پیشنهادات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تحقیق حاضر یک تحقیق توصیفی مقایسه ای است که هدف اصلی آن ارزیابی نظام پیشنهادات در جهاد کشاورزی استان فارس است. معیار های نه گانه ای.اف.کیو.ام در دو دسته "" توانمند سازها ""و"" نتایج""، هم چنین آیین نامه نظام پیشنهادات سازمان متبوع مبنای تدوین پرسش نامه ارزیابی عملکرد نظام پیشنهادات قرار گرفت. در این تحقیق کارکنان جهاد استان فارس به پرسش نامه مذکور پاسخ داده اند و پاسخ های جمع آوری شده، با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی و به کارگیری آزمون t تک نمونه ای تجزیه و تحلیل شد که نشان دهنده عملکرد مثبت نظام پیشنهادات در جهاد کشاورزی استان فارس می باشد