فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۴۳ مورد.
حوزه های تخصصی:
با توجه به اینکه در سالیان اخیر صنایع داخلی با اُفت شدیدی مواجه گردیده اند و بعضی از آنها وَرشکسته شده و برخی نیز در آستانه وَرشکستگی می باشند، وجود تحقیقی که بتواند دلائل وَرشکستگی صنایع داخلی را به صورت ساده و کاربردی به تصویر کشیده و قابل انعکاس به مسؤلینِ محترمِ دولت، نمایندگان مجلس، قوه قضائیه و سایر ارگانهای دولتی و خصوصی باشد، کمتر به چشم خورده است. از این رو نویسندگان مقاله کوشیده اند تا در مرحله اول بخش عمده ای از دلائل وَرشکستگی و اُفت صنایع داخلی را از نوشته ها و سخنانِ مسؤلینِ کشوری و کارشناسان و متخصصین، استخراج نمایند. در گام دوم نیز این دلائل به رؤیت کارشناسان خبره و مشاورین وزارت صنایع و معادن رسانده شده است. سپس با استفاده از ابزار توسعه کیفیت (QFD) و روش تجزیه و تحلیل اثرات و حالات خطا (FMEA)، بیش از 90 مشکل و مسأله استخراج شده دسته بندی و اولویت بندی، و نتایج حاصل به عنوان ورودی برای ترسیم نمودار علت و معلول (نمودار استخوان ماهی) به کار گرفته شده است. در این مقاله جهت رسم نمودارِ علت و معلول، دلائل وَرشکستگی و اُفت صنایع داخلی به هشت قسمت دسته بندی شده اند: 1. دولت، 2. صنایع داخلی، 3. قاچاق کالا، 4. بانک، 5. قوه قضائیه، 6. مجلس، 7. محیط و8. مردم. این نمودار از یک طرف می تواند به سادگی نشان دهنده مشکلات صنایع داخلی به ترتیب اهمیت باشد و از طرف دیگر ارگان ها و سازمان های مرتبط را برای حل مسائل مشخص نماید. تحقیق حاضر از لحاظ هدف، پژوهشی عملی است، و از لحاظ ماهیت و روش، تحقیقی توصیفی-کاربردی می باشد که در آن جهت جمع آوری اطلاعات از روش کتابخانه ای استفاده شده است و از قضاوت افراد خبره نیز جهت اعتبار روایی و پایایی آن بهره گرفته شده است.
طراحی و تبیین مدلی از عوامل اثرگذار بر رفتار خرید پوشاک دانشجویان جوان ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش طراحی وتبیین مدلی از عوامل اثرگذار برقصد ورفتار خرید جوانان در فرهنگ ایران می باشد که جهت دستیابی به این هدف از دو رویکرد کیفی وکمی بهره گرفته شده است. در مرحله کیفی با بازنگری ادبیات موجود وانجام تکنیک دلفی علاوه بر ارزشهای شخصی، در مجموع دوازده متغییر درچهار بعد ارزشها، ویژگیهای روان شناختی، عوامل اجتماعی وسایر عوامل مرتبط با محصول بعنوان عوامل اثرگذار بررفتار خرید جوانان در صنعت پوشاک شناسایی گردید. در مرحله کمی یک نمونه 500 نفری از دانشجویان 18 تا 29 سال به روش نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای استخراج واز طریق تحلیل عاملی اکتشافی، تحلیل عاملی تاییدی ومدل یابی معادلات ساختاری مورد تحلیل قرار گرفتند. نتایج حاصل ازتحقیق نشان می دهدکه ویژگهای شخصیتی وروان شناختی وعوامل اجتماعی برقصد ورفتار خرید جوانان موثر می باشد. همچنین ارزشهای درونی مصرف کنندگان جوان از طریق ویژگیهای روان شناختی وقصد خرید، رفتار خریدآنها را تحت تاثیر قرار می دهند.
عارضه یابی عملکرد شرکت های قطعه ساز کوچک و متوسط (مطالعه موردی: قطعه سازان تحت پوشش ساپکوی استان تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بنگاه های کوچک و متوسط قبل از ایجاد هر تغییر یا حرکت به سوی تعالی لازم است به شناخت وضعیت موجود و شکاف ها تا وضعیت مطلوب بپردازند. پژوهش حاضر، با به کارگیری مدل تعالی سازمانی EFQMو تحلیل های آماری مانند آزمون میانگین، آزمون فریدمن و تحلیل های توصیفی- استنباطی به شناسایی مشکلات و حوزه های ضعیف شرکت های کوچک و متوسط تحت پوشش ساپکو پرداخته و از روش آنتروپی شانون برای تعیین وزن هر یک از معیارهای مدل استفاده کرده است. با شناسایی مشکلاتی مانند ضعف در مهارت های مدیریتی، وجود مشکلات مالی برای سرمایه گذاری در زمینه تحقیقات و توسعه، خرید تکنولوژی، آموزش و استخدام نیروی انسانی با مهارت بالا و ... راهکارهایی مانند: سرمایه گذاری در بخش تحقیق و توسعه، افزایش سطح همکاری با سازمان های همتراز، مدیریت و توسعه منابع انسانی، گذراندن دوره های مدیریتی توسط مدیران ارشد و ... ارائه شده است.
خودارزیابی کانون های پرورش فکری کودکان و نوجوانان استان فارس بر اساس مدل تعالی سازمانی EFQM از دیدگاه مربیان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از آنجا که خودارزیابی بر اساس مدل تعالی EFQM یک فرایند کلیدی برای انجام بهبود است می توان به تشخیص نقاط قوت و فرصت های بهبود دست یافت که منجر به تعالی سازمان شود، لذا هدف از این تحقیق تبیین ابعاد تعالی سازمانی در کانون های پرورش فکری کودکان و نوجوانان استان فارس بر اساس مدل EFQM بوده است؛ روش تحقیق توصیفی و از نوع مطالعات کاربردی، جامعه آماری شامل کلیه مربیان اعم تمام وقت و پاره وقت شاغل در مراکز کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان استان فارس برابر با141نفر بودند. به منظور نمونه گیری از روش نمونه گیری تصادفی ساده و با استفاده از جدول مورگان و جهت جمع آوری اطلاعات، از پرسشنامه استاندارد مدل کیفیت بنیاد اروپایی استفاده شده است. به منظور استخراج و تحلیل اطلاعات از روش آماری الگوی مدل تعالی سازمانی و t تک نمونه ای استفاده شده است. نتایج نشان داد که کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان استان فارس در این ارزیابی 449 امتیاز از 1000 امتیاز کسب کرد که 259 امتیاز آن مربوط به حوزه توانمندسازها و190 امتیاز مربوط به حوزه نتایج بود.یافته های پژوهش حاکی از آن است که در حوزه توانمند سازها معیارهای رهبری 56 درصد، خط مشی و استراتژی 72 درصد، کارکنان 53 درصد، شرکاء و منابع 57 درصد و فرایندها 33 درصد، در حوزه نتایج نیز معیارهای نتایج مشتری 22 درصد، نتایج کارکنان 43 درصد، نتایج جامعه 92 درصد و نتایج کلیدی عملکرد 34 درصد از امتیاز مربوط به هر معیار را کسب نمود. به جز معیار نتایج جامعه که امتیاز بالایی را داراست؛ در سطح 95% تفاوت معناداری بین میانگین امتیازات کسب شده تا میانگین امتیازات مورد انتظار و مدنظر در مدل تعالی سازمانی وجود دارد. از نتایج حاصله می توان گفت که کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان استان فارس تا رسیدن به جایگاه کسب نشان تعالی سازمانی راهی را در پیش دارد که مستلزم نگاه ویژه تر به ابعاد مختلف سازمانی از جمله نتایج کارکنان می باشد. چرا که کمترین امتیاز را در این مدل در معیار نتایج کارکنان کسب نموده است.
سنجش و بهبود کیفیت خدمات داخلی سازمان: روش شناسی تلفیقی ماتریس کنترل عملکرد و نظریه مجموعه های راف (مورد مطالعه: سازمان برق منطقه ای یزد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مفهوم کیفیت خدمات داخلی، موضوعی است که در دهه های اخیر، با در نظر گرفتن اهمیت و نقش آن در توسعه و کارایی نیروی انسانی، توجه بسیاری از مدیران سازمان ها را به خود جلب کرده است. از اینرو، پژوهش حاضر به دنبال بررسی سطح کیفیت خدمات داخلی سازمان برق منطقه ای یزد و انتخاب راهبرد مناسب به منظور بهبود سطح کیفیت خدمات داخلی سازمان مورد مطالعه می باشد. تحقیق حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر روش اجرا پیمایشی است. به منظور جمع آوری داده ها از ابزار پرسش نامه متشکل از 26 سؤال استفاده شده است. جامعه ی تحقیق حاضر، کارمندان سازمان برق منطقه ای یزد می باشند. همچنین، حجم نمونه، بر اساس فرمول کوکران و توزیع پرسش نامه اولیه و محاسبه بیشترین واریانس سوالات محاسبه شده است. به منظور تحلیل داده های تحقیق از ماتریس کنترل عملکرد جهت شناسایی آن دسته از مؤلفه هایی که نیازمند به بهبود هستند استفاده شده است. همچنین، به منظور تصمیم گیری در رابطه با اولویت بندی اقدامات بهبود، از نظریه مجموعه های راف بهره گرفته شده است. نتایج تحلیل داده ها با استفاده از ابزار یاد شده نشان می دهد؛ 6 مؤلفه جزء عوامل نیازمند به بهبود در سازمان برق منطقه ای یزد هستند؛ که در نهایت، این عوامل با استفاده از نظریه مجموعه های راف اولویت بندی شده است.
ارزیابی تعالی سازمانی شهرداری تهران بر اساس مدل EFQM(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در ارزیابی عملکرد سازمان ها به منظور شناسایی نقاط قوت و ضعف و میزان دستیابی سازمان ها به کیفیت و عملکرد بهتر، به کارگیری مدل های تعالی سازمانی مؤثر است .هدف پژوهش حاضر، ارزیابی تعالی سازمانی شهرداری تهران از دیدگاه مدیریت منابع انسانی آن بر اساس مدل تعالیEFQM می باشد.
پژوهش حاضر، مطالعه ای توصیفی، میدانی و مقطعی است که به ارزیابی تعالی سازمانی شهرداری تهران از دیدگاه مدیران منابع انسانی شهرداری تهران در سال 1392 پرداخته است. جامعه پژوهش شامل 30 نفر از مدیران منابع انسانی شهرداری تهران می باشد که به صورت سرشماری انتخاب شدند. جهت گردآوری داده ها از پرسشنامه استاندارد مدل EFQM که شامل 50 سؤال است، استفاده شد. سؤالات پرسشنامه براساس شرایط شهرداری تهران، متناسب سازی و روایی آن با استفاده از نظرات خبرگان، سنجیده شد و پایایی آن با محاسبه آلفای کرونباخ 88/0 تأیید گردید.
داده ها با استفاده از روش های آمار توصیفی، آزمون t تک گروهی و آزمون تحلیل واریانس، توصیف و تحلیل شدند. مدیران منابع انسانی شهرداری تهران در این ارزیابی 85/609 امتیاز به شهرداری تهران اختصاص دادند که حوزه توانمندسازها 34/296 امتیاز و حوزه نتایج 51/313 امتیاز کسب کردند. نتایج پژوهش نشان می دهد که ارزیابی در قالب مدل توصیف شده، ابزار مناسبی برای شناسایی وضعیت عملکرد و نقاط قوت و قابل بهبود شهرداری تهران است. بدیهی است که اجرای بهتر برنامه ها و دستیابی به تعالی، با همکاری مستمر، امکان پذیر می شود. همچنین نتایج پژوهش نشان داد که در خصوص ارزیابی مدیران منابع انسانی در زمینه معیارهای کیفیت برحسب متغیرهای سابقه کار و سطح تحصیلات، تفاوت معنی داری وجود ندارد.
بررسی تاثیربکارگیری مدل مدیریت کیفیت جامع(TQM)بر روند عملکرد مالی شرکت (بررسی موردی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این تحقیق به بررسی تاثیر اجرای مدل مدیریت کیفیت جامع(TQM)با استفاده از مبانی مدل تعالی سازمانی(EFQM) بر روند عملکرد مالی شرکت پرداخته است. مدل های مذکور، ابزاری برای سنجش افزایش کارایی شرکت و میزان بهبود عملکرد مالی آن می باشند. این تحقیق یک مطالعه موردی در شرکت سازه پویش از شرکت های پذیرفته شده دربورس اوراق بهادار تهران است که با بررسی نسبت های مالی این شرکت طی دوره زمانی 1384تا1391 نسبت به سال 1387(سال اجرای مدل)صورت گرفته است.روش بکار رفته برای بررسی روند عملکرد شرکت، مقایسه شیب ها و پراکندگی روند نسبت ها است و برای بررسی میزان تاثر اجرای مدل مدیریت کیفیت جامع از شاخص های اندازه اثر استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که اجرای مدل مدیریت کیفیت جامع، باعث تغییر در روند و بهبود عملکرد مالی شرکت شده است. حتی در برهه های زمانی که اجرای مدل، بهبود چشمگیردر عملکرد شرکت نداشته است، توانسته حداقل باعث ثبات در عملکرد مالی آن گردد.
بررسی رویه های مدیریت کیفیت جامع در سازمانهای دولتی ایران در فاصله زمانی 88-1381 با استفاده از رویکرد فراتحلیل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تاکنون پژوهش های متعددی در زمینه مدیریت کیفیت جامع در سازمانهای ایران انجام شده است، درحالیکه آنها کمتر بر یافته ها و نتایج پژوهش های پیشین استوار بوده اند. عدم توجه به نتایج پژوهش های پیشین باعث گردیده که جمع بندی موانع و چالش های موجود در پیاده سازی سیستم های نوین مدیریتی در سازمانها، به درستی صورت نگیرد. هدف از انجام پژوهش حاضر بررسی سطح پیاده سازی رویه های مدیریت کیفیت جامع در سازمانهای دولتی ایران می باشد که برای دستیابی به آن از رویکرد فراتحلیل استفاده شده است. بدین منظور، نتایج حاصل از 19 پژوهش انجام شده در سازمانهای دولتی ایران طی سالهای 88-1381 مورد تحلیل قرار گرفتند. یافته ها نشان دهنده ی روند نزولی کندی در امتیاز رویه های مدیریت ارشد و رهبری، مدیریت منابع انسانی، برنامه ریزی استراتژیک، ساختار و فرهنگ سازمانی و مدیریت فرایندها طی سالهای 88-1381 در سازمانهای دولتی می باشد. این درحالی است که رویه مدیریت مشتری طی این سالها روندی روبه بهبود را نشان می دهد. پژوهش حاضر لزوم توجه و تاکید بیشتر در اجرای رویه های مدیریت کیفیت جامع در سازمانهای دولتی ایران را نشان می دهد تا بتوان از این طریق بسترهای مورد نیاز جهت پیاده سازی رویکردهای نوین مدیریتی را فراهم نمود.
بررسی رابطه آمادگی سازمان برای استقرار مدیریت دانش و عملکرد سازمانی با رویکرد مدل تعـالی سازمان(EFQM) (مورد: شرکت توزیع برق استان یزد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این مطالعه، بررسی رابطه آمادگی سازمان برای استقرار مدیریت دانش وعملکرد سازمانی در شرکت توزیع برق استان یزد است. جهت بررسی دقیق تر این موضوع، در این پژوهش از رویکرد مدل تعالی سازمانی، به منظور بررسی این هدف استفاده شده است. بدین ترتیب که از ابعاد توانمندساز این مدل، به منظور بررسی آمادگی سازمان جهت استقرار مدیریت دانش و از ابعاد نتایج این مدل، به منظور تهیه شاخص های عملکرد سازمانی استفاده شده است. جامعه آماری این پژوهش کارکنان حوزه بهره برداری شرکت توزیع برق استان یزد در سال 1390 است که برای محاسبه تعداد نمونه از جدول استاندارد مورگان استفاده شد. برای جمع آوری اطلاعات علاوه بر بهره گیری از منابع کتابخانه ای همچون کتب، مجلات، پایان نامه ها و خبرگان این حوزه، از پرسشنامه 62 گویه ای استفاده شده است. همچنین، برای بررسی روایی پرسشنامه از روش تحلیل عاملی، برای بررسی رابطه میان هر یک از ابعاد مدیریت دانش وعملکرد سازمانی از ضریب همبستگی پیرسون و برای بررسی قابلیت هر یک از ابعاد مدیریت دانش در پیش بینی عملکرد سازمانی از روش رگرسیون به صورت گام به گام استفاده شده است که تحلیل همه این موارد به کمک نرم افزارSPSS صورت گرفته است. یافته های کلی این پژوهش حاکی از آن بود که تمامی ابعاد میزان آمادگی سازمان برای استقرار مدیریت دانش با عملکرد سازمانی ارتباط مثبت و معنی داری دارند.
مدل ارزیابی عملکرد سازمان های تحقیقات غیرصنعتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این تحقیق، ارایه ی مدلی برای ارزیابی عملکرد مراکز تحقیقات غیرصنعتی می باشد. با توجه به جامعیت، مزیت ها و ویژگی های بارز مدل تعالی EFQM، به عنوان پایه و اساس مدل پیشنهادی مدنظر قرار می گرفت. سپس با به کارگیری عوامل و نقاط قوت مدل EFQM و سایر مدل های بررسی شده در ادبیات و هم چنین شناخت سازمان های مورد مطالعه، چارچوب پیشنهادی تحقیق برای بومی سازی و هم راستاسازی مدل با محیط، شرایط و سایر ویژگی های سازمان ارایه شد. مدل پیشنهادی تحقیق، شامل دو بعد توانمندساز و نتایج، 9 معیار اصلی، 31 زیرمعیار و 24 شاخص مربوط به زیرمعیارهای نتایج به دست آمد؛ سپس ازطریق پرسش نامه و نظرات خبرگان، وزن دهی و اولویت بندی ابعاد و معیارهای مدل، با استفاده از تکنیک AHP گروهی و زیرمعیارها و شاخص های مدل، با استفاده از روش مستقیم و محاسبه میانگین هندسی، صورت پذیرفت. در پایان، یکی از مراکز تحقیقات غیرصنعتی به عنوان مطالعه ی موردی تحقیق براساس مدل پیشنهادی مورد ارزیابی قرار گرفت.
شناسایی و طبقه بندی عوامل مؤثر بر چابکی با رویکرد QFD (مطالعه موردی: صنعت قطعه سازی خودرو)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در محیط های مدرن کسب و کار، چابکی به عنوان مشخصه ای اساسی جهت رقابت شناخته شده است. پژوهش های اندکی در جهت ارائه متدولوژی های یکپارچه مناسب برای افزایش چابکی ارائه شده است. در این پژوهش رویکردی را مورد استفاده قرار می دهیم که از طریق مرتبط ساختن مزیت های رقابتی، شاخص های چابکی و توانمند سازهای چابکی، مناسب ترین توانمند سازهایی که برای افزایش چابکی مؤثر هستند، شناسایی شوند تا شرکت ها از این توانمند سازها در جهت بهبود وضعیت رقابتی خود استفاده کنند. این رویکرد بر اساس متدولوژی گسترش عملکرد کیفیت (QFD) و به ویژه خانه کیفیت (HOQ) پایه گذاری شده است. در این متدولوژی منطق فازی مورد استفاده قرار گرفته است تا وابستگی ها و همبستگی های مورد نیاز در HOQ را بیان کند. در پایان، این رویکرد در صنعت قطعه سازی خودرو (مطالعه موردی: گروه خودرو سازی بهمن) پیاده سازی شد و مناسب ترین توانمند سازها در این صنعت شناسایی شدند. مدیریت زنجیره تأمین به عنوان مهم ترین توانمند ساز در این صنعت شناخته شد و مدیریت دانش، فناوری اطلاعات، مهندسی همزمان، سخت افزار، تیم سازی و مدیریت پروژه به ترتیب در رتبه های بعد قرار گرفتند. از جمله مهم ترین محدودیت های این پژوهش می توان به زمانبر بودن استفاده از QFD به دلیل محاسبات فراوان اشاره نمود. در این پژوهش به دلیل بیان بهتر وابستگی ها و همبستگی ها در HOQ از اعداد فازی استفاده شد تا روابط بطور دقیق بیان گردد.
بهبود فرایند QFDبه کمک تحلیل ذینفعان: ابزاری کارا برای برنامه ریزی استراتژیک ملی( مطالعه موردی نقشه جامع علمی کشور)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
QFD ابزاری برای تبدیل خواستههای مشتریان به ویژگیهای فنی محصولات است و یکی از زمینه هایی که اخیراً استفاده از QFD در آن مورد توجه قرار گرفته، برنامه ریزی استراتژیک میباشد. اما موضوع اینست که اگر این خواسته ها حقیقتاً اهم خواسته های مهمترین ذینفعان سازمان نباشند، خسارات سنگین بهبار میآید. این مشکل بخصوص در مورد برنامه ریزی استراتژیک صادق است. لذا پیش از شروع فرایندQFD ابتدا شناسایی، طبقه بندی و ارزیابی ذینفعان از اهمیت بالایی برخوردار است. این مقاله تلاش میکند برای هدف مزبور راهی بیابد یعنی با بکارگیری مدلی تلفیقی از فرایندQFD و رویکرد ارزیابی ذینفعان، ابزاری بسازد که با آن بتوان برنامهریزی استراتژیک در سطح ملی را با اطمینان خاطر و اعتبار بیشتری انجام داد. به عنوان یک مطالعه موردی، اولویت بندی راهبردهای مندرج در نقشه جامع علمی کشور مورد توجه بوده است. برای این منظور، یک مدل دومرحله ایQFD برای ترجمان نیازهای ذینفعان به اقدامات اجرایی در نظر گرفته شده است. نیازمندیهای ذینفعان مختلف استخراج شده، سپس پرسشنامه ای برای کشف نیازهای کلیدی آنان تهیه گردید. داده های گردآوری شده از پرسشنامه ها باتوجه به3 سناریوی تعریف شده: عدم طبقه بندی ذینفعان، طبقه بندی براساس معیار نوع شغل، و طیقه بندی براساس معیار سازمان محل خدمت ذینفعان بررسی و ملاحظه شد که اولویت بندی ذینفعان در هر دو حالت موجب تغییر در اقدامات اجرایی ملی مناسب برای پیاده سازی راهبردهای منتخب در راستای نیل به خواسته های ذینفعان نقشه جامع میشود. در مجموع باید گفت که گرچهQFD در طراحی استراتژی، ابزاری شناخته شده است اما کاربرد آن بویژه در سطح ملی، زمانی از اثربخشی و اعتبار بیشتری برخوردار خواهد بود که توجه کافی بر شناسایی و دستهبندی ذینفعان و خواستههای آنان به عمل آمده باشد. ادغام تحلیل ذینفعان درQFD راهکار مناسبی برای این منظور است که در این مقاله تاثیر آن بررسی و تایید شد.
اولویت بندی نقاط نیازمند بهبود در بیمارستان الزهرای (س) اصفهان بر اساس نظام خودارزیابی بر مبنای مدل کیفیت اروپایی (EFQM)(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: سازمان های پیش رو در دنیای امروز در تلاش برای کسب نتایج و مزایای رقابتی هستند. امروزه، استفاده از شیوه های نوین مدیریتی و به کارگیری ابزارهای نوین مدیریت در حصول نتایج سازمانی مطلوب تأثیرگذار هستند. مدل سرآمدی یا مدل تعالی سازمانی، یکی از کاربردی ترین مدل های ارزیابی است که معیارهای ارزیابی خطوط راهنمایی برای سازمان ها را ایجاد می کند تا پیشرفت عملکرد خود را در زمینه ی مدیریت کیفیت و سرآمدی سازمانی اندازه گیری کند. هدف این مطالعه، شناخت نقاط قابل بهبود در بیمارستان الزهرا (س) با استفاده از مدل EFQM (European foundation for quality management) بود.
روش بررسی: این مطالعه، یک مطالعه ی کاربردی، از نوع مقطعی- توصیفی است. جامعه ی پژوهش شامل کلیه ی مدیران بالینی و پشتیبانی بیمارستان الزهرا (س)، در رده های مختلف (میانی، ارشد و عملیاتی) در سال 1389 بود. این پژوهش با استفاده از رویکرد پرسش نامه از مدل های سرآمدی اجرا شد. روایی ابزار، پس از متناسب سازی سؤالات پرسش نامه بر اساس شرایط بیمارستانی با استفاده از نظرات خبرگان سنجیده شد و پایایی آن با محاسبه Cronbach's alpha 88/0 تأیید شد که به صورت سرشماری، پرسش نامه ها را تکمیل کردند. تحلیل داده ها بر حسب نوع آن ها و با استفاده از آزمون های t و ANOVA (Analysis of variance) در نرم افزار SPSS نسخه ی 13 تحلیل شد.
یافته ها: بیمارستان مورد مطالعه در کل، 78/502 امتیاز کسب نمود. در حوزه ی توانمندسازها (60/259) و در حوزه ی نتایج (08/243) حاصل گردید. امتیاز و درصد هر کدام از معیارهای نه گانه ی این مدل به شرح زیر به دست آمد: رهبرى 52 امتیاز (52 درصد)، خط مشی و استراتژی 43 امتیاز (54 درصد)، منابع انسانی 42 امتیاز (47 درصد)، منابع و شراکت ها 50 امتیاز (56 درصد)، فرایند ها 70 امتیاز (6/50 درصد)، نتایج مشترى 97 امتیاز (8/48 درصد)، نتایج کارکنان 5/31 امتیاز (35 درصد)، نتایج جامعه 7/30 امتیاز (51 درصد) و نتایج کلیدى عملکرد 6/83 (7/55 درصد).
نتیجه گیری: اجرای مدل خودارزیابی در این بیمارستان منجر به شناخت نقاط قوت و نقاط نیازمند بهبود شد. از معیارهای توانمند ساز، معیار کارکنان و از معیارهای نتایج، معیار نتایج کارکنان و معیار نتایج مشتری کمترین امتیازات را حاصل نمودند که به عنوان نقاط نیازمند بهبود اولویت بندی می شوند. بنابراین بیشتر باید مورد توجه قرار گیرند و بیمارستان برای بهبود این معیارها برنامه ی اصلاحی تنظیم کند.
تحلیلی بر نوآوری در صنعت خودروسازی؛ با کاربرد مدلیابی معادلات ساختاری (SEM)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این مطالعه، ارایه الگویی به منظور اندازه گیری و تحلیل بر نوآوری در صنعت خودروسازی است. این تحلیل، سه حوزه نوآوری فردی، سازمانی و ماهیت و قوت نوآوری در وضعیت موجود را در بر میگیرد. انتخاب نمونه ها به صورت نمونه گیری تصادفی در دو سازمان طراحی و توسعه محصولات جدید (NPD) و سازمان تحقیق، طراحی و تولید موتور (IPCO ) ایران خودرو صورت گرفت. بر اساس مقدار بارهای عاملی و نحوهی بارگیری مؤلفه ها بر عوامل، در رابطه با هریک از ابعاد سه حوزه مذکور در نوآوری، عوامل مکنون استخراج و نام گذاری شد. اعتبار مدل های مفهومی استخراج شده در رابطه با هریک از عوامل تحلیل نوآوری، از طریق تحلیل مسیر و تحلیل عاملی تأییدی ارزیابی شد. نتایج حاکی از تأیید روابط علی بین مؤلفه ها و عوامل مکنون است. در نهایت 7 مدل علی شامل 6 مدل مفهومی از روابط بین مؤلفه های مشهود و عوامل مکنون و مدل جامع استخراج و بر مبنای شاخص های مختلف برازندگی تأیید شد.
بررسی علل تغییر در مصرف انرژی بخش صنعت ایران با استفاده از روش تجزیه
حوزه های تخصصی:
بررسی رفتار مصرف انرژی در بخشهای مختلف، گامی اساسی و مهم برای برنامه ریزی انرژی است. یکی از روش های مورد استفاده در پژوهش-های صورت گرفته در حوزه انرژی برای تحلیل کمی مصرف انرژی در بخش صنعت، روش تجزیه است. در این مقاله برای تحلیل کمی علل تغییرات مصرف انرژی در بخش صنعت ایران طی سالهای 84-80 از این روش استفاده شده است. نتایج محاسبات نشان می دهد که اثر تولیدی، مهمترین نقش را در تغییر مصرف انرژی در بخش صنعت طی این دوره دارا بوده بعد از آن اثرات شدت انرژی و ساختاری در رتبه های بعدی قرار گرفتند. همچنین، اثر شدت انرژی، نسبت به اثر ساختاری، نقش مهمتری در صرفه جویی انرژی در بخش صنعت طی این دوره داشته است.