فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۶۴۱ تا ۱٬۶۶۰ مورد از کل ۱۷٬۸۸۲ مورد.
منبع:
موعود ۱۳۷۸ شماره ۱۵
حوزه های تخصصی:
برتراندراسل و توجیه ناپذیری نظری استقراء(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
رابطه قضا و قدر با علم پیشین الهی و جبر و اختیار از دیدگاه صدرالمتالهین
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام خداشناسی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
یکی از مسائلی که در ادیان آسمانی و بخصوص دین مقدس اسلام در زمینه خداشناسی مطرح شده و متکلمین و فلاسفه الهی به تبیین عقلانی و فلسفی آن پرداخته اند، مسأله «قضا و قدر» است که یکی از پیچیده ترین مسائل الهیات به شمار می رود و محور اصلی غموض آن را رابطه آن با اختیار انسان در فعالیت های اختیاریش تشکیل می دهد؛ یعنی، چگونه می توان از یک سوی به قضا و قدر الهی معتقد شد و از سوی دیگر اراده آزاد انسان و نقش آن را در تعیین سرنوشت خودش پذیرفت؟ دراینجاست که بعضی شمول قضا و قدر الهی را نسبت به افعال اختیاری انسان پذیرفته اند، ولی اختیار حقیقی انسان را نفی کرده اند، و برخی دیگر دایره قضا و قدر را به امور غیر اختیاری محدود کرده اند و افعال اختیاری انسان را خارج از محدوده قضا و قدر شمرده اند. و گروه سومی در مقام جمع بین شمول قضا و قدر نسبت به افعال اختیاری انسان و اثبات اختیار و انتخاب وی در تعیین سرنوشت خویش برآمده اند.
بدیهی است که علم یا اراده الهی (خواه علم در مقام و مرتبه ذات و یا علم در مرتبه فعل آن چنان که حکما معتقدند) از آن جهت قضای الهی نامیده می شود که مؤثر در وجود و ایجاد اشیاء است و حکم به وجود اشیاء است و اشیاء به موجب آن ضرورت و حتمیت پیدا می کنند، و همچنین علم الهی (و یا مرتبه ای از علم الهی) از آن جهت قدر نامیده می شود که حدود اشیاء و اندازه آنها بدان منتسب است.
بنابراین «قضای علمی» عبارت است از علمی الهی که منشأ حتمیت و ضرورت اشیاء است، و «قدر علمی» عبارت است از علمی که منشأ حدود و اندازه اشیاء است.
با توجه به مطالب بالا، یکی از معانی که برای قضا و قدر لحاظ شده عبارت است از علم ازلی و پیشین الهی به تمامی اشیاء و حوادث. بر اساس این معنی از قضا و قدر، خداوند به تمامی حوادث و رویدادها از روز ازل عالم و آگاه بوده است و علم الهی نیز واقع نما بوده و قابل تغییر ویا تخلف نمی باشد، لذا وقوع حوادث مطابق با علم ازلی حتمی بوده و امکان تغییر و یا خلاف آن وجود ندارد، که به این معنا از قضا و قدر، قضا و قدر علمی گفته اند.
گزارشی از یک کتاب: بررسی و نقد کتاب علم و دین از تعارض تا گفت و گو
حوزه های تخصصی:
صورت بندی نظریة فرهنگ صدرایی (با الهام از دیدگاه های استاد حجت الاسلام پارسانیا)(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
هر مکتب فلسفی با ارائة گزاره های هستی شناختی، معرفت شناختی و انسان شناختی خود، زمینة طرح سنخ خاصی از نظریات فرهنگی را فراهم می سازد. برای نمونه، فلسفة هوسرل، شکل گیری نظریة فرهنگی پدیدارشناسی را ممکن نمود و فلسفة هگل برخی از اصول موضوعة نظریة فرهنگی مارکسیستی را مهیا ساخت. «نظام حکمت صدرایی» نیز از قاعدة فوق مستثنی نیست و ظرفیت ارائة یک چارچوب نظری روشن برای طرح نظریة فرهنگی را داراست.
در سال های اخیر، عموماً محققان در ذیل مباحث فلسفی مربوط به اثبات وجود جامعه، به طرح «نظریة فرهنگ صدرایی» اهتمام ورزیده اند. با توجه به اینکه نظریة مذکور تاکنون به صورت یکجا و منسجم انتشار نیافته است، این مقاله تلاش دارد ضمن اشاره به مبادی فلسفی نظریة فرهنگ صدرایی، تقریری منسجم و منظم از نظریه فرهنگ صدرایی ارائه دهد.
مبانی حِکمی حُسن و عشق در رساله فی حقیقةالعشق سهروردی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هرچند در منظومهٴ اشراقی سهروردی، فقط یک رساله به عشق اختصاص یافته است، با این حال وی حقِّ حقیقت سه گانهٴ حُسن، عشق و حزن را در همین مجال اندک ادا نموده است. در رسالهٴ فی حقیقةالعشق، سه گانهٴ حُسن، عشق و حزن، منشأ مابعدالطبیعی دارند و از عقل کل ناشی شده اند.
این اقانیم سه گانه، سه اصل آسمانیاند، که یک بار در داستان آدم و ملائکه و بار دیگر به نحو کامل تر در داستان یوسف (ع)، یعقوب(ع) و زلیخا متجلی میشوند. در اندیشهٴ اشراقی، این سه گانهٴ ازلی با حفظ هویّت ملکوتی خویش به جهان مادی ما میآیند و هر یک مظهری مییابند.
سهروردی، در رسالهٴ فی حقیقةالعشق (مونس العشّاق)، در مراحل و مراتب مختلف از عشق حکایت میکند. در این حکایت، هم به فکر مابعدالطبیعی یونانی نظر دارد و هم به اندیشهٴ مغانی و هم از اشارات و لطائف قرآنی بهره میگیرد.
از این رو، رسالهٴ عشق سهروردی چون بسیاری دیگر از آثار وی محل تلاقی سه سنت بزرگ ایرانی ـ اسلامی ـ یونانی است، بی آنکه بویی از التقاط به مشام برسد. در فضای آکنده از عطر جان فزای جاویدان خرد، از تقریب و ترکیب این سنن معنوی، حقیقت واحدی که همان معنای اشراقی مهر است، به ظهور میرسد.
این پژوهش بر آن است تا راز آفرینش اقانیم سه گانه(حُسن، حزن و عشق) و جایگاه آنها را در جهان شناسی و معرفت شناسی اشراقی بررسی نماید تا تمهید مقدمه ای باشد بر حکمت هنر اشراقی.
عوامل پیروزی حضرت مهدی
منبع:
موعود ۱۳۷۶ شماره ۵
حوزه های تخصصی:
علم الهی از دیدگاه صدر المتالهین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
علم الهی یکی از پیچیده ترین مباحث الهیات خاص در باب صفات الهی است. ملاصدرا با استفاده از مبانی و اصول ویژه فلسفه خود، از جمله قاعده «بسیط الحقیقه» نظریه نوینی را در باب علم واجب تعالی به ماسوی عرضه داشته است. بر این اساس، خداوند در مرتبه ذات خویش، به جمیع ماسوی علم اجمالی (بسیط) دارد، که در عین حال، کاشف از تفاصیل ماسوی است. وی همچنین بر پایه اصول فلسفی خویش، از ذاتی بودن و ضروری بودن علم الهی دفاع می کند. هر چند در حکمت صدرایی، علم خداوند به ماسوی علمی ذاتی و بسیط است، اما از آنجا که مشاهد و مظاهر و مجاری حق تعالی متعددند، به اعتبار تعدد معلوم و در مقام کثرت، می توان علم حق تعالی را دارای مراتبی دانست که عبارتند از: عنایت، قضا، قدر، قلم، لوح و دفتر وجود
حرکت شناسی(مقاله ترویجی حوزه)
منبع:
اندیشه حوزه ۱۳۷۵ شماره ۵
حوزه های تخصصی:
نظریه عدل جمعی الهی
تحلیل و نقد دیدگاه عبدالکریم سروش در اثبات پلورالیسم دینی بر مبنای آیات قرآن
حوزه های تخصصی:
پلورالیسم دینی یکی از مسائل کلام جدید است. پلورالیسم یعنی پذیرش چند نوع فهم، برداشت و معرفت نسبت به یک حقیقت واحد، حتی اگر با یکدیگر متضاد باشند. عبدالکریم سروش یکی از قائلان به این نظریه است که تلاش می کند آن را با استناد به آیات قرآن اثبات کند. دقّت در دیدگاه های او درباره پلورالیسم و تفسیری که از آیات مورد استناد خود ارائه می دهد، نشان دهنده اختلاف نگرش و روش تفسیر او با نگرش و روش تفسیر غالب دانشمندان و مفسّران است. به همین دلیل، نتایج و دریافت های او از آیات قرآن نیز با دریافت های آنان، متفاوت و در مواردی متباین است. این پژوهش به روش توصیف و تحلیل محتوا، پس از تبیین دیدگاه سروش در پذیرش و اثبات پلورالیسم دینی، از دو جهت به نقد و ردّ این دیدگاه می پردازد: اثبات نادرستی استناد سروش به آیات قرآن و استنباط از آن ها؛ تحلیل دلایل قرآنیِ ردّ این نظریه به صورت کلّی.
نقد قرائت سریانی- آرامی لوکزنبرگ از آیه 24 سوره مریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مفسران مسلمان در تفسیر آیه «فَناداها مِنْ تَحْتِها أَلاَّ تَحْزَنی قَدْ جَعَلَ رَبُّکِ تَحْتَکِ سَرِیًّا» (مریم، 24)، عبارات «تَحْتِها» و «تَحتَکِ» را به معنای «زیر پای مریم» و واژه «سَرِیًّا» را عمدتاً به معنای «جوی آب» و برخی به «عیسی» تفسیر کرده و در نتیجه، این آیه را چنین معنا کرده اند: «پس عیسی مادرش را از زیر پای او ندا که: اندوهگین مباش؛ همانا پروردگار تو زیر پایت جوی آبی پدید آورده است.» کریستف لوکزنبرگ در کتاب ""قرائت سریانی-آرامی از قرآن""، این دو را دارای اصلی سریانی دانسته، اوّلی را به معنای «هنگام زایمان» و دوّمی را به «حلال زاده» معنا کرده است. از نظر وی، این آیه را باید چنین معنا کرد: «پس، هنگام زایمان او [فرشته ] مریم را ندا داد که: غم مدار، پروردگارت زایمان تو را حلال (مشروع) دانسته است» در این مقاله با بررسی این واژه ها از نظر زبان شناسی تاریخی تطبیقیِ عربی- سریانی، دیدگاه لوکزنبرگ مورد نقد و بررسی قرار گرفته است. نویسندگان، با بررسی معاجم سریانی، به این نتیجه دست یافته اند که برداشتهای آقای لوکزنبرگ در تفسیر واژگان یاد شده، گزینشی و غیر دقیق است. از این رو، حتی مطابق منابع سریانی نیز دیدگاه مفسران مسلمان بر دیدگاه لوکزنبرگ ارجحیت دارد.
اراده حق
حوزه های تخصصی: