محمد سعیدی مهر

محمد سعیدی مهر

مدرک تحصیلی: استاد دانشگاه تربیت مدرس
پست الکترونیکی: saeedimehr@yahoo.com

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۱۹۶ مورد.
۱.

بازخوانی انسان شناسی ملاصدرا بر اساس خداشناسی و جهان شناسی در حکمت متعالیه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: انسان شناسی جهان شناسی خداشناسی انسان کامل وحدت وجود

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۵ تعداد دانلود : ۲۴
حکمت متعالیه صدرایی یک نظام فلسفی واحد است که ارتباط معقول و منسجمی میان سه حیطه خداشناسی، انسان شناسی و جهان شناسی برقرار می کند به طوری که شناخت یکی بدون دیگری امکان پذیر نیست و همین پیوستگی میان این سه مفهوم این امکان را به ملاصدرا می دهد تا انسان شناسی متفاوتی از دیگر مکاتب فلسفی ارائه دهد. ملاصدرا از اصول هستی شناختی خود به نام اصالت وجود، تشکیک وجود، وحدت شخصی وجود و حرکت جوهری کمک می گیرد و مباحث اساسی علم النفس خود را همچون حقیقت نفس، رابطه نفس و بدن، رابطه نفس و قوا و... را شرح می دهد. و از طرف دیگر او نفس انسان را مثال خداوندی دانسته که در ذات، صفات و افعال شبیه باری تعالی است و از اصول خداشناسی خود همچون بساطت، جامعیت و سعه وجودی، فرای ماهیت، صفتی همچون علم باری تعالی و فاعلیت خداوند برای بیان شباهت نفس انسان به خداوند کمک می گیرد و انسان را وجودی بسیط، جامع و بدون ماهیت، دارای علمی نظیر علم الهی و توانایی خلاقیت معرفی می کند. ثمره معرفتی ارتباط خداشناسی، انسان شناسی و جهان شناسی، نظریه انسان کامل است که هم جامع تمامی اسماء و صفات الهی است و هم جامع تمامی حقایق هستی و به همین مناسبت می تواند خلیفه خداوند بر روی زمین باشد و واسطه فیض الهی در تمامی عوالم وجود باشد.
۲.

دیدگاه معرفت شناختی فخررازی و خواجه نصیرالدین طوسی در باب کلی ها(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: خواجه نصیرالدین طوسی عقل گرایی حداکثری فخررازی کلی ها معرفت شناسی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۰ تعداد دانلود : ۱۹۰
با وجود اختلاف فخر رازی و خواجه نصیرالدین طوسی در بسیاری از مسائل، دیدگاه آن ها در باب مسئله کلی ها مشابهت و همگرایی زیادی دارد، هرچند تفاوت های مهمی نیز در میان هست. در این مقاله موضع آنان رادر قبال مسئله کلی ها از منظر معرفت شناختی بررسی کرده ایم. در این زمینه نیز پیامدهای آن را در عرصه آگاهی بخشی و معرفت زایی هدف قرار داده ایم. برای رسیدن به این هدف چگونگی و چرایی معرفت بخشی کلی ها، اقسام کلی ها، تعقل کلی، کلی یا جزئی بودن صورت های عقلی، تجرد مفاهیم کلی و تجرید آن ها بررسی شده است. مجموع این مباحث نشان می دهد که هر دو اندیشمند یادشده قائل به عقل گرایی حداکثری هستند که جا را برای دیگر انواع معرفت تنگ می کند. یکی از پیامدهای این بینش بی توجهی به علوم طبیعی و دانش های تجربی است. از این رو، برای شکل گیری علوم جدید و اقبال به آن ها و جدی گرفتن شان لازم است که در مسئله کلی ها تجدید نظر شود.
۳.

جایگاه عقل و نقل در تفکر ابن رشد و خواجه نصیرالدین طوسی در تفکر دینانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: عقل نقل ابن رشد خواجه نصیرالدین دینانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶ تعداد دانلود : ۴
هدف: هدف این نوشتار، تحلیل و مقایسه جایگاه عقل و نقل در دیدگاه ابن رشد و خواجه طوسی در تفکر دینانی بود. این نوشتار در صدد پاسخگویی به این مهم بوده است، آیا اندیشمندانی که قائل به برتری عقل بوده اند، مفهومی واحد از عقل ارائه کرده اند؟ روش: اطلاعات این پژوهش بنیادی به روش کتابخانه ای گردآوری و به شیوه توصیفی- تحلیلی پردازش شده است. یافته ها: ابن رشد، با طرح مسئله اتصال میان دین و حکمت همان چیزی را مطرح می کرد که در نظر فلاسفه یونان رابطه فلسفه و سیاست خوانده می شد. خواجه طوسی اصول عقلی را بر نقل حاکم می شناخت. ایشان با تلاش فراوان از طریق نقل به احیای عقل می پرداخت. وی اصول عقاید دینی را بر پایه یقین استوار می دانست و یقین از روی استدلال عقلی و برهان محکم منطقی تحقق می پذیرفت. وی عقاید دینی را معتبر می دانست که بر اساس استدلال دقیق و برهان منطقی باشد در غیر اینصورت یقینی نیست و از اعتبار خارج است. نتیجه: در اثنای تحلیل این دو رویکرد در تفکر دینانی، محرز شد وقتی اندیشمندان از عقل صحبت به میان می آوردند، با توجه به مقتضیات زمان خویش بر اساس اصول و مبادی اندیشه فلسفی خود به اظهار نظر پرداخته اند.
۴.

خوانش توصیفی-تحلیلی جایگاه عقل از دیدگاه ملاصدرا و ابن عربی(مقاله پژوهشی حوزه)

کلید واژه ها: صادر نخست عقل اول ادارک عقلی وجود منبسط ملاصدرا ابن عربی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۷ تعداد دانلود : ۱۰۱
ابن عربی با رویکردی عرفانی و ملاصدرا به مثابه یک حکیم متأله در آثار خود به بررسی عقل، خواه به عنوان موجودی مستقل از انسان و خواه به مثابه قوه ای ادراکی در انسان پرداخته اند. مقاله حاضر در صدد تحلیل و مقایسه این دو دیدگاه است. از نظر ابن عربی، عقل اول، نخستین مخلوق روحانی و اولین مفعول ابداعی است که همه معلومات علوی و سفلی است که بدون واسطه از خداوند دریافت می کند. وی عقل نظری را در معرفت به حق، ناتوان می شمارد و معتقد است عقل در شناخت حق تعالی، دو مقام دارد: مقام ادراک و مقام قبول و پذیرش. عقل از ادراک و شناخت ذات حق و بعضی از مراتب تعینات و تجلیات حق، ناتوان است، اما در مقام پذیرش و قبول، قادر به شناخت حق بوده و محدودیتی ندارد. ملاصدرا در برخی آثار خود، عقل را صادر  نخستین به شمار می آورد، ولی در برخی آثار دیگر به پیروی از دیدگاه عرفا، وجود منبسط را صادر نخست می پندارد. وی هرچند برای عقل، جایگاه رفیع معرفت شناسی درنظر می گیرد، اما با پذیرش محدودیت های آن و ردّ حجیت مطلق برای عقل، مدعی است فرد می تواند با شناخت های عقلانی به سوی استکمال نفسانی خویش پیش رفته و زمینه را برای دریافت هایی فراتر از عقل فراهم آورد.
۵.

تبیین مایکل آلمیدا درباره تقریر پاسخ داده نشده مسئله منطقی شر در دفاع اختیارگرایانه(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۲۰۵ تعداد دانلود : ۱۹۲
مشهورترین و مقبول ترین دفاع فلسفی در مقابل مسئله منطقی شر دفاع اختیارگرایانه آلوین پلنتینگا است. مایکل آلمیدا، در مقام یکی از منتقدان این دفاعیه، معتقد است که گرچه دفاع اختیارگرایانه پاسخ مناسبی به بسیاری از تقریرهای مسئله منطقی شر داده است، جان مکی قرائت هایی مطرح کرده که با توضیحی خاص می تواند مسئله منطقی شرِ احیاشده نام بگیرد. انتقاد آلمیدا، که مانند پلنتینگا خداباور و قائل به ناسازگاری جبر علّی معلولی با اختیار خدا و انسان هاست، به طور مشخص متوجه یکی از مقدمات بحث برانگیز این دفاعیه، یعنی انگاره «شرارت فراجهانی همگانی»، است که به ادعای پلنتینگا احتمال دارد ویژگی ذاتی همه فاعل ها بین مخلوقات باشد. از نظر آلمیدا، این انگاره ناممکن است. زیرا علم مطلقِ پیشین الهی، بر اساس دیدگاهی نزدیک به مولینیزم، امکان فعلیت بخشی به جهان کامل اخلاقی را برای خداوند مهیا می کند، بدون اینکه منجر به نفی اختیار انسان ها شود. از نظر آلمیدا می توان به این مسئله پاسخ داد و از وجود خداوند دفاع کرد. البته، بیان راه حل او از اهداف این نوشتار نیست.
۶.

دیدگاه فخررازی و خواجه نصیرالدین طوسی درباب هستی شناسی کلی ها(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: وجود کلی کلی طبیعی اعتبارات ماهیت فخررازی خواجه نصیرالدین طوسی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۸ تعداد دانلود : ۱۲۳
مبحث کلی ها از دو جنبه هستی شناسی (نحوه وجود کلی) و معرفت شناسی (نحوه ادراک کلی) قابل بررسی است. در این مقاله جنبه هستی شناسی بحث کلی ها مورد نظر است. فخررازی و خواجه طوسی نظریات بدیعی در این زمینه به یادگار گذاشته اند که به رغم اهمّیّت، کمتر به وضوح مورد گفتگو، بازشناسی و تحلیل قرار گرفته اند. دراین جستار با استقصای آرای این دو متکلم صاحب نام، درصدد پاسخی درخور به صورت مقایسه ای به این پرسش هستیم که آنها چه تبیینی از نحوه وجود کلی دارند؟ نتیجه اجمالی پژوهش این است که اگر چه این دو متکلم در تقریر متداول سه معنای متفاوت برای کلی و سه نحوه متعارف اعتبار ماهیت، رویکرد تقریباً مشابهی اتخاذ کرده اند، در مقام تشریح و تنقیح نحوه وجود اقسام سه گانه کلی با هم اختلاف نظر فراوانی دارند. همچنین دیدگاه فخررازی درباره کلی عقلی و دیدگاه خواجه نصیر در باره کلی طبیعی متزلزل به نظر می رسد.
۷.

معناشناسی اراده از منظر ابن سینا مشترک لفظی یا مشترک معنوی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ابن سینا اراده خداوند اراده انسان صفات الهی اشتراک معنوی اراده اشتراک لفظی اراده

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۸ تعداد دانلود : ۶۷
در آثار ابن سینا، عبارت های ناظر به بحث اراده به گونه ای است که امکان دو تفسیر را از آن فراهم می کند. عده ای از محققان معتقدند که ابن سینا صفت اراده را بین واجب تعالی و انسان مشترک لفظی می داند. در مقابل، عده ای معتقدند که او این صفت را مشترک معنوی می داند. توجه به آثار ابن سینا نشان می دهد که عبارت های ابن سینا در مواردی همچون موارد زیر، زمینه خوانش اشتراک لفظی را ایجاد کرده است: (1) عدم مغایرت مفهومی صفات الهی به خصوص صفت علم و اراده؛ (2) تمایز اراده در واجب تعالی و انسان. از سوی دیگر عبارت های او درباره تقسیم اراده و مقایسه اراده در انسان و واجب تعالی، زمینه برداشت اشتراک معنوی را فراهم نموده است. به نظر می رسد می توان نظریه ابن سینا را اشتراک معنوی دانست و با استناد به عبارت های او درباره اراده و صفات الهی تفسیری از شواهد ناظر به اشتراک لفظی ارائه کرد. توجه به آثار ابن سینا اجازه می دهد که اراده را به «حیثیتی در فاعل عالم که سبب وجوب صدور فعل از او می گردد» تعریف کنیم. در این صورت، اراده میان خدا و انسان مشترک معنوی خواهد بود. در چهارچوب چنین تعریفی، تمایز اراده خداوند و اراده انسان، صرفاً تمایزی مصداقی خواهد بود.
۸.

جایگاه واهمه در عمل از منظر ابن سینا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: وهم واهمه عمل ابن سینا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۷ تعداد دانلود : ۵۷
از منظر ابن سینا، قوه واهمه یکی از مهم ترین مبادی عمل است. این قوه مبدأ ادراکی عمل است. ادراک پیشین عمل، به کارگیری متصرفه برای تصور عمل،  تحریک شوق شهوی و غضبی از طریق ادراک جزئی و تصوری نفع و ضرر، یاری رسانی به عقل عملی، پدیدآوردن برخی از کیفیات نفسانی مانند ترس یا آرزو، تولید گزاره های کاذب، تأثیر در خارج از بدن و واسطه گری بین وضعیت های بدنی و عمل از جمله کارکردهای این قوه است. این قوه برای کارکرد خود به همراهی سایر قوای ادراکی نیازمند است. واهمه انسان به دلیل همراهی با عقل، به کارکرد دیگری مانند اذعانات جزمی و ساخت برخی از گزاره های کلی دست یافته است. تشابه، تجربه، نیاز قوا و الهامات رحمانی الهی از جمله راه هایی است که از آن طریق، واهمه بدون کمک عقل به ادراکات خود دست می یابد. واهمه در اکثر موارد، بدون تصدیق و بلکه با ادراک تصوری نفع و ضرر را ادراک می کند. تصریحات ابن سینا درباره گزاره های مخیله و انفعال نفس از تخیلات بدون تصدیق این مدعا را اثبات می کند. علی رغم ابعاد مختلف اندیشه ابن سینا درباره وهم و جایگاه آن در عمل، اندیشه او دارای تعارضات و ابهاماتی است؛ مانند استناد ادراک کلی به قوه واهمه مادی در برخی موارد و عدم امکان تبیین بعضی کارکردهای وهم.
۹.

تحقیقی در سازمان نوافلاطونی اندیشه ابن سینا در اخلاق(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۶۵ تعداد دانلود : ۱۱۲
در این مقاله سعی بر این است که به سازمان فکری ابن سینا در اخلاق پرداخته و نشان داده شود که نظام اخلاق ابن سینا در قالبی کاملاً نوافلاطونی بروز پیدا می کند. علاوه براین، به استفاده او از بسیاری از مفاهیم نوافلاطونی نیز در درون این سازمان فکری پرداخته خواهد شد. برای نشان دادن سازمانِ نوافلاطونیِ فکر ابن سینا در اخلاق، در مهم ترین قدم تلاش بر این است نشان داده شود که اخلاق ابن سینا در تمام ابعاد آن، از جایی که ابن سینا بحث اخلاق را آغاز می کند تا آنجا که صحبت از غایت نهایی انسان از عمل اخلاقی می کند، دارای مراتب است که مهم ترین خصیصه متافیزیکی سازمان فکر نوافلاطونی است. در قدم بعد، به مفاهیمی می پردازیم که او از اندیشه نوافلاطونیان استفاده کرده و در سازمان فکری خود پذیرفته و به کار گرفته است. مفاهیمی چون لحاظ مراتبی سه گانه برای اخلاق شامل اخلاق عامیانه، عالمانه و عاقلانه یا درنظرگرفتنِ عمل اخلاقی انسان به عنوانِ تکمیل کننده خلقت خداوند یا درنظرگرفتنِ مفهوم تشبه به مبادی عالیه یا خداوند به عنوانِ غایت اخلاق از جمله این مفاهیم اند. علاوه بر لحاظ مراتب، وجود بسیاری از این دست مفاهیم نوافلاطونی در شکل دهی به این سازمان فکری نقش داشته است. 
۱۰.

تأثیر مبانی خداشناسی حکمت متعالیه بر انسان شناسی ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: انسان شناسی خداشناسی انسان کامل ملاصدرا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۹۶ تعداد دانلود : ۲۱۶
در بررسی نسبت انسان شناسی و خداشناسی حکمت متعالیه دو رویکرد می توان اتخاذ نمود؛ بررسی لوازم انسان شناختی مسائل خداشناسی و یا پیگیری عناصر خداشناسی به کار رفته در انسان شناسی. این پژوهش بر اساس رویکرد دوم با بیان اصول انسان شناسی صدرایی، یعنی شناخت انسان در مقام ذات، صفات و افعال، نقش عناصر خداشناسی حاضر در انسان شناسی صدرایی را، هرچه بیشتر و بهتر تبیین می کند. طبق مبانی ملاصدرا، انسان رقیقه ای از حقیقت الهی است که در ذات، صفات و افعال، مثال خداوند است، زمانی که از کلمه مثال استفاده می شود و نه مثل، بدین معنا است که انسان کامل وجوب ذاتی ندارد و در صفات نیز مطلق نیست و ظل باری تعالی بوده و وجوب و اطلاق ظلی ندارد نه اصیل و بدین طریق ملاصدرا هم شباهت انسان کامل و باری تعالی را درنظر می گیرد و هم تفاوت آن دو را. بنابراین شناخت اصول خداشناسی حکمت متعالیه، به شناخت ابعاد وجودی انسان و ظرفیت ها و توانمندی های وجودی او منجر می شود، که نتیجه این ارتباط تنگاتنگ در نظریه «انسان کامل» بسیار روشن و واضح است؛ چراکه، انسان کامل به عنوان ظل باری تعالی و خلیفه او می تواند شبیه خداوند باشد و حاوی تمامی اسماء و صفات الهی گردد.
۱۱.

بررسی مقایسه ای نظریه کینونت عقلی نفس و نظریه وجود ملکوتی انسان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: کینونت عقلی نفس وجود ملکوتی انسان عالم ذر حدوث نفس وجود جمعی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴۷ تعداد دانلود : ۱۸۷
آیه میثاق که به آیه عالم ذر نیز معروف است، ازجمله آیاتی است که مورد توجه اندیشمندان اسلامی به ویژه فلاسفه مسلمان واقع شده و درباره اش نظریه پردازی کرده اند. ازجمله این نظریات، دو نظریه کینونت عقلی نفس از صدرالمتألهین و نظریه وجود ملکوتی انسان از علامه طباطبائی است که در تبیین فلسفی عالم میثاق بیان گشته اند. ازآنجاکه این دو نظریه به لحاظ ساختاری و محتوایی شباهت فراوان به یکدیگر دارند و نیز با توجه به آنکه علامه طباطبائی فیلسوفی صدرایی بوده و مبانی حکمت متعالیه را پذیرفته است، این پرسش پیش می آید که آیا نظریه وجود ملکوتی انسان همان نظریه «کیونت عقلی نفس» صدرالمتألهین است و بیان علامه طباطبائی تنها تقریری نوین و متفاوت از تقریر صدرالمتالهین است، یا آنکه نظریه ای متمایز از نظریه صدرا می باشد؟ در این مقاله در پی آن هستیم که با روش توصیفی تحلیلی و با رویکرد مقایسه ای به تبیین و مقایسه این دو نظریه بپردازیم و با توجه به مبانی و نیز وجوه اشتراک و افتراق این دو نظریه به داوری در باب یکسانی یا عدم یکسانی این دو نظریه بنشینیم.
۱۲.

بررسی جایگاه تأویل در تأملات قرآنی ملاصدرا با تأکید بر اصول تفسیری و مبانی فلسفی وی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: قرآن شیوه تأویل ظاهر و باطن ملاصدرا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۷ تعداد دانلود : ۴۸
صدرالمتألّهین شیرازی رویکرد خاصی به فهم قرآن به عنوان یک متن مقدس و منبع وحیانی دارد. وی تدبر در آیات قرآن را مرتبط با تدبر در عالم هستی می داند و قرآن را نوری معرفی می کند که از طریق آن حقایق اشیاء مشاهده می شود. او معتقد است اکثر مفسرانی که نظر به جنبه های ظاهری و لسانی قرآن داشته اند، از توجه به معانی و بطون آیات غافل مانده اند. و مانع اصلی این مفسران از فهم معانی و حقایق قرآن را فریفته شدن ایشان با ظاهر آیات می داند. شرط بهره مند شدن از حقیقت و بطون قرآن را استفاده از نیروی تعقل می داند و بر این اساس، تأویل در تفسیر قرآن را امری ضروری تلقی می کند و میدان درک معانی قرآن را بر ای تحقیق اهل فهم و تأمل و تعمق وسیع می داند. با آنکه برای قرآن، مراتب و بطون قائل است اما بر این باور است که هیچ کس جز ذات باری تعالی نمی تواند به نهایت و ژرفای اسرار و معانی قرآن، دست یازد. در این نوشتار سعی شده تا ضمن بررسی اصول و مبانی تفسیری قرآن در اندیشه ملاصدرا به ضرورت تأویل و شیوه به کارگیری آن توسط ملاصدرا در تفسیر آیات قرآن بپردازیم.
۱۳.

جایگاه عقل در روش شناسی علمی جالینوس(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۲۰۲ تعداد دانلود : ۱۵۵
جالینوس یکی از بزرگ ترین اندیشمندان و عالمان طبیعی در یونان باستان است که به روش شناسی علوم طبیعی توجهی ویژه داشته است. از سوی دیگر با توجه به انتقال سنت جالینوسی به جهان اسلام و تأثیرگذاری آراء وی در حوزه های مختلف اندیشه ای ازجمله روش شناسی، بررسی و فهم اندیشه های روش شناختی وی از اهمیت بالایی در درک درست از سنّت علمی در سده های میانه اسلامی برخوردار است. در این مقاله با استفاده از روش تفسیر تحلیلی متن محور تلاش شده است تا جایگاه عقل به عنوان یکی از دو مؤلفه اصلی روش شناسی علمی جالینوس تبیین گردد. عقل در اندیشه جالینوس مهم ترین جزء نفس انسانی است که از دو جنبه صوری و مادی، روش علوم طبیعی را تأمین می کند. کارکرد صوری عقل که به حوزه منطق مربوط می شود شامل برهان، تقسیم و ترکیب، تعریف، مشابهت و مفارقت، تحلیل و تلفیق و دلالت است. از طرف دیگر و به لحاظ مادی، عقل با ادراک بدیهیات عقلی، مقدمات لازم برای شکل گیری برهان و دلالت را تأمین می کند.
۱۴.

درنگی در روش فلسفی ابن سینا(مقاله پژوهشی حوزه)

نویسنده:

کلید واژه ها: روش فلسفه فرافلسفه فلسفه تحلیلی تحلیل مفهومی تحلیلی منطقی آزمون ذهنی ابن سینا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۳۰ تعداد دانلود : ۱۴۶
روش های علمی، ابزار هایی برای حل مسائل هر علم  هستند. در دوران جدید و معاصر به تدریج مباحث مستقل، درباره چند و چون این روش ها رواج یافته، به تدوین متدولوژی (روش شناسی) علوم دامن زد. هر چند بحث از روش فلسفه در دوران گذشته نیز مطرح بود، امروزه این بحث در شاخه نوپیدایی به نام فرافلسفه دنبال می شود. نوشتار پیش رو در پی برداشتن گامی اولیه به منظور شناسایی مختصات روش فلسفی ابن سینا است. ابن سینا بحث مستقل و مستوفایی درباره روش فلسفه مطرح نکرده است؛ از این رو برای شناسایی روش فلسفی او باید از فرافلسفه ضمنی اش بهره برد و با مرور بر آثارش روش هایی را که وی در عمل به کاربسته است، شناسایی کرد.در این مقاله پس از بحثی مقدماتی درباره روش علوم و روش شناسی فلسفی، بحث های ابن سینا در مورد روش فلسفه را مرور می کنم. در مرحله بعد با نگاهی بر روش های کمابیش رایج در فلسفه تحلیلی، چهار روش استدلال قیاسی، تحلیل مفهومی، تحلیل منطقی و آزمون ذهنی به عنوان الگو و چارچوب بحث، انتخاب شده و نمونه هایی از به کارگیری این روش ها در فلسفه ابن سینا ارائه می گردد. بازشناسی روش فلسفی ابن سینا در این چارچوب نشان می دهد فلسفه وی به لحاظ روشی شباهت زیادی به فلسفه تحلیلی معاصر دارد. 
۱۵.

شناخت بی واسطه از خداوند در اندیشه اسپینوزا و ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: شناخت خدا اسپینوزا ملاصدرا علم شهودی علم حضوری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۵۶ تعداد دانلود : ۱۵۶
اسپینوزا و ملاصدرا دو فیلسوف با مبانی فکری متفاوت هستند که به مسئله شناخت بی واسطه از خداوند توجه کرده اند. با توجه به تفاوت های انکارناشدنی میان ایشان، زمینه هم سخنی میان آنها در صورتی فراهم می شود که اولاً آن دسته از ویژگی های هستی شناختی متعلَّق شناخت که در شناخت بی واسطه نقش اساسی دارند، مشخص شود. در این خصوص می توان از عدم تناهی در اندیشه اسپینوزا و فاقد ماهیت و فوق تمام بودن در اندیشه ملاصدرا نام برد. ثانیاً چیستی شناخت بی واسطه و نیز ویژگی اساسی آن در ارتباط با متعلَّق مذکور توصیف و تحلیل گردد. از نظر اسپینوزا، ویژگی محوری این نوع شناخت درستی و مطابقت کامل آن با متعلَّق است، اما در نگاه ملاصدرا شناخت بی واسطه از خداوند محدود به وعای وجودی ادراک کننده می شود. مقایسه دیدگاه های اسپینوزا و ملاصدرا بیانگر آن است که مطابق نظام فلسفی هر یک شناخت بی واسطه برترین نوع شناخت است که به برترین موجود تعلق می گیرد. آنچه اسپینوزا و ملاصدرا را در مواجهه با مسئله مذکور از هم متمایز می سازد نخست موسع یا مضیق بودن معنای واسطه است؛ دوم ناسازگاری موجود در اندیشه اسپینوزا درباره شناخت بی واسطه تامّ از خداوند و سازگاری اندیشه ملاصدرا در این زمینه است.
۱۶.

رابطه خدا با آفرینش نخستین؛ تحلیل مفهومی مؤلفه های خوانش ابن سینا از قاعده الواحد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ابن سینا الواحد بسیط صدور

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۳ تعداد دانلود : ۷۳
قاعده ی الواحد را می توان یکی از مهم ترین و پر چالش ترین قواعد فلسفی به حساب آورد. ابن سینا یکی از فیلسوفانی است که به این قاعده پرداخته است. او در عینِ اقامه ی ادله برای اثبات قاعده ی الواحد، آن را در نمط پنجم الاشارات ذیل عنوان "تنبیه" مطرح کرده است. خواجه نصیرالدین بر این اعتقاد است که چون ابن سینا این قاعده را بدیهی می داند، آن را ذیل عنوان "تنبیه" آورده است. بر این اساس با تصور صحیح و دقیق مولفه های قاعده، به تصدیق قاعده می رسیم، بی آن که نیاز به استدلالی له مدعا یا استدلالی علیه دلالیل مخالفان داشته باشیم. در این مقاله، سعی می شود به روش تحلیل مفهومی، یکایک مولفه های قاعده مورد مداقه قرار گیرد و پس از آن، سازگاری هیات تالیفی این مولفه ها بررسی گردد. در نهایت، به دلیل عدم سازگاری برخی از این مولفه ها با یکدیگر، در می یابیم که از تصور مولفه ها نمی توان به تصدیق آن راه یافت و تنبیهی بودن آن رد می شود
۱۷.

رابطه ذات و صفات الهی ازنظر خواجه نصیرالدین طوسی(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۲۲۷ تعداد دانلود : ۱۲۹
یکی از مسائل مهم و چالشی در باب صفات الهی، مسئله رابطه وجودی ذات و صفات الهی و کیفیت اتصاف ذات به صفات کمال است. خواجه نصیرالدین طوسی در کتاب تجریدالاعتقاد از نظریه «عینیت ذات و صفات کمالی خداوند» دفاع کرده و آن را بر ویژگی واجب الوجود بودن خدا استوار ساخته است. اینک این پرسش مطرح است که چگونه می توان فقط با اتکا بر وجوب وجود، نظریه عینیت صفات و ذات الهی را مدلَّل کرد. فرضیه مقاله حاضر با بهره گیری از روش توصیفی- تحلیلی، آن است که خواجه، مفهوم «وجوب وجود» را عنوانی شامل برای برخی از مبانی وجودشناختی و الهیاتی خود قرار داده تا نظریه عینیت را مدلل کند. عمده مبانی وجودشناختی او در این مبحث، عبارت است از اشتراک مفهوم، اصالت و تشکیک وجود. همچنین بهره گیری او از برخی اصول الهیاتی مانند «عینیت وجوب ذاتی با وجود حق تعالی» «وحدت واجب بالذات» «بساطت حقیقت واجب بالذات» و «استغنای واجب بالذات» که برای استدلال کامل تر نظریه عینیت، مدد می رساند.
۱۸.

تفسیر اسکندر افرودیسی از دیدگاه ارسطو درباره عنایت الهی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: عنایت اسکندر افرودیسی قصد اول قصد ثانی مجاورت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲۹ تعداد دانلود : ۱۵۴
اسکندر افرودیسی ارسطو را قائل به عنایت الهی نسبت به امور تحت القمر می داند. این مخالف با فهم سنّت پیش از او در فهم ارسطو است که عنایت الهی را تنها محدود به اجسام سماوی می دانستند و آن را نسبت به تحت القمر بالعرض. اسکندر در فی العنایه درصدد است به گونه ای ارسطو را تفسیر کند که نسبت ضروری امور الهی با وجود امور مادّی تحت القمر نقض نشود؛ و درعین حال این نسبت در چارچوبی غایت شناختی نافی شرافت امور الهی نیز نگردد. در این جستار ضمن اشاره به ریشه های تفسیر اسکندر در درباب کون و فساد و درباب آسمان ارسطو، نشان خواهیم داد که فهم اسکندر از عنایت مبتنی است بر نظریّه ای خاص درباب علّیت که دست آخر اسکندر را برای رهایی از بالعرض نشدن عنایت در تحت القمر با مشکل مواجه می کند.
۱۹.

تبیین ابن سینا از استنباط آرای محموده(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۷۷ تعداد دانلود : ۱۳۲
ازجمله مباحثی که به اختصار در آثار ابن سینا ذکر شده، آرای محموده و روش استنباط آن هاست. ازنظر شیخ الرئیس، عقل به تنهایی نمی تواند به آرای محموده دست یابد و مؤلفه های دیگری همچون آرای نظری، شهرت، استقرا، تجربه و مصلحت در این زمینه، نقش اساسی دارند؛ اما روش استنباط آرای محموده از این مؤلفه های مختلف، محل بحث است؛ افزون بر آن، آرای محموده ذیل مجموعه مشهورات جای می گیرند و بیان ابن سینا درباره حجت آوری بر این آرا و از سوی دیگر، برهان ناپذیری مشهورات، ناسازگار به نظر می رسد؛ اما با نگاهی تحلیلی به مباحث بوعلی در بخش مشهورات منطق و کارکردهای عقل عملی، و بررسی نگاه وی به اخلاق می توان تبیینی نو در این حوزه به دست داد که سازگاری مؤلفه های یادشده با یکدیگر و سازگاری سخنان این فیلسوف با هم در این حوزه را روشن می کند. این تبیین از این نکته فلسفی در آثار ابن سینا سرچشمه می گیرد که اساساً حجت و مقدماتش که در استنباط آرای محموده مطرح می شود، با برهان و مقدماتش که در فلسفه نظری و منطق کلاسیک وجود دارد، متفاوت است. وقتی شیخ الرئیس از حجت آوری بر آرای محموده سخن می گوید، مقصودش اقامه برهان بر آن ها نیست که با برهان ناپذیری مشهورات و آرای محموده ناسازگار باشد؛ بلکه حجت می تواند اعم از قیاس و استقرا باشد؛ بدین ترتیب، برخی آرای محموده برپایه موارد استقراشده و برخی دیگر هم برمبنای قیاس نتیجه گیری می شوند. قیاس نیز مقدمات مختلفی اعم از اوّلی و کلی تا تجربی، مشهور یا جزئی دارد و اموری همچون آداب، انفعال های نفسانی و مصلحت های انسانی هم ذیل این مقدمات قرار می گیرند.
۲۰.

بررسی انتقادی معرفت شناسی فضیلت ناب زگزبسکی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: زگزبسکی فضایل عقلانی فرزانگی نقد معرفت شناسی فضیلت ناب

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۹۳ تعداد دانلود : ۱۵۸
در ارزیابی معرفت از منظر معرفت شناسی از یک سو نظریه هایی مانند مبناگرایی، انسجام گرایی و اعتمادگرایی و از سوی دیگر درون گرایی و برون گرایی مطرح شده است. معرفت شناسی فضیلت ناب، نظریه ای است که توسط لیندا زگزبسکی ارائه گردیده است. به نظر ایشان نظریه های معرفت شناسی هر دوره ای از نظریه های اخلاقی همان دوره متأثر است وی با الگوگیری از فضائل اخلاقی و کاربرد آن در معرفت شناسی از فضایل عقلانی به ویژه فهم و حکمت سخن می گوید. از نگاه وی از یک سو معرفت شناسی با مشکلاتی ازجمله به فراموشی سپردن فهم و حکمت و تأکید بر یقین، انحصار معرفت به معرفت گزاره ای، آشفتگی در معنای توجیه، بی توجهی به نقش اراده و مسئولیت معرفتی فاعل شناسا، به حساب نیاوردن احساسات و عواطف در معرفت جویی مواجه است؛ از دیگر سو برخود نظریه معرفت شناسی فضیلت ناب نیز نقدهایی وارد است. این نقدها را می توان در سه گروه جای داد که عبارت اند از: 1. نقدهای درونی برآمده از خود معرفت شناسی. 2. نقدهای برآمده از فلسفه ذهن. 3. نقدهای برآمده از فلسفه اخلاق. در این پژوهش به این مسئله پرداخته می شود که آیا نظریه معرفت شناسی فضیلت ناب، توان پاسخ گویی به این نقدها را دارد یا خیر، به عبارت دیگر آیا این نظریه دارای سازواری درونی و بیرونی هست یا نه. زگزبسکی با چرخش ارزیابی معرفت از باور، به فاعل باورمند و ویژگی های منشی و شخصیتی او راهی به گشایش می جوید و به نظر می رسد در این زمینه موفق بوده است. در این پژوهش از روش تحقیقی برنامه پژوهشی لاکاتوش با توجه به هسته مرکزی و کمربندهای ایمنی و راهبردهای ایجابی و سلبی بهره گرفته شده است.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان