فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۱۷۹ مورد.
حوزه های تخصصی:
آیات 53 52 یوسف به دفاعیه یکی از طرفین درگیر در قضیه کام جویی زنانه از یوسف × اشاره دارد. گوینده دفاعیه به «نفی تحقق خیانت در غیب» و «تمایل نفس اماره به سوء» برای توجیه برائت خود از قضیه کام جویی تاکید دارد. گوینده این دفاعیه و تناسب میان این دو بخش از دفاعیه گوینده به روشنی مشخص نیست. این مقاله به بازپژوهی و ارزیابی رویکرد تفاسیر امامیه در تعیین گوینده و تناسب این دو بخش دفاعیه است. نتایج پژوهش نشان می دهد که برخی از مفسران کهن و معاصر امامیه، زلیخا را گوینده آیات مذکور دانسته و آیه دوم را توجیه عدم وقوع کام طلبی وی از یوسف × گفته اند. رویکرد دوم یوسف × را گوینده آیات می داند و آیه دوم را دلیل رهایی وی از دام کام جویی زلیخا بیان کرده اند. نگارنده با تحلیل انتقادی رویکرد نخست، به تکمیل ادله رویکرد دوم پرداخته و آن را شایسته تبدیل به نظریه معیار امامیه در تفسیر این آیات پیشنهاد کرده است.
اعتبار سنجی روایات تفسیری ناظر بر عقوبت حضرت یوسف(ع)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام پیامبرشناسی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن معارف قرآن وحی ونبوت در قرآن
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن معارف قرآن تاریخ وسیره پیامبران در قرآن
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تاریخ اسلام و سیره تاریخ و سیره شناسی تاریخ و سیره پیامبران
«أحسن القصص» قرآن کریم، حضرت یوسف(ع) را به عنوان یک الگوی عملیِ حقیقت و کمال و یک شاخص برجسته ی جهان آدمیّت و تمالک نفسانیّت به جهانیان معرّفی نموده است. متأسفانه یکی از واقعیت های تلخ تاریخی، وجود روایات ساختگی فراوان در تفاسیر نقلی ذیل برخی آیات این سوره می باشد. در این پژوهش، روایات موجود ذیل آیه ی 42 سوره مذکور که منشأ اختلاف نظر در میان مفسران و مترجمان گشته اند، مورد ارزیابی سندی و محتوایی قرار گرفته است. رهیافت اصلی این پژوهش که به روش کتابخانه ای صورت گرفته این است که، از مجموع هفت روایات اصلی موجود در منابع شیعی، از نظر سندی تنها یک روایت از میان آن ها آن هم با ملاحظاتی می توان گفت موثق است ولی بقیه ضعیف بوده و قابل استناد نیستند. از حیث محتوا نیز، همه ی آنها علاوه بر مغایرتی که در متنشان وجود دارد، با نصّ مقدس قرآن کریم و با سیاق آیات سوره، مخالفت آشکار دارند همچنین با موازین عقلی و اعتقادی سازگار نیستند؛ چرا که مقام عصمت این پیامبر بزرگ را که به نیکویی مورد ستایش قرآن است، مخدوش می گردانند. نسبت نسیان شیطانی به انبیاء الهی، نسبتی ناروا و نامقبول بوده که به وضوح نشان از دستبرد جاعلان حدیث و خرافه پردازان در این قصه ی نیکوی قرآنی دارد.
بررسی تفسیری آیات انحصار و شمول علم غیب پیامبران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رسول و امام برگزیدگان خدای سبحان هستند و باید از ویژگی های خاصی چون عصمت و علم برخوردار باشند. در قرآن، دو گروه از آیات در باره علم غیب است؛ بخشی از آن بر انحصار و بخشی بر شمول علم غیب نسبت به غیر خدا دلالت دارد. بررسی این آیات نشان می دهد که آیات دال بر انحصار علم غیب به خدا با آیات دال بر شمول علم غیب تعارضی ندارد، به طوری که آیات شمول به اجمال، پیامبران الهی را آگاهان به غیب معرفی می کند و بر آگاهی پیامبر از غیب گواهی می دهد، این آیات با یک عنوان کلی، علم به غیب را به آنان نسبت می دهد یا علم به غیب را نسبت به موارد جزئی، اثبات می کند. نفی آیاتی که بر نفی علم غیب از غیر خدا دلالت دارد، مطلق نیست، بلکه نفی علم غیب ذاتی و استقلالی از غیر خدا می کند که به قطع علم غیب ذاتی، از آن خدا است. این نفی علم غیب، با علم بر حقایق عالم، به اذن الهی و افاضه حق نسبت به انبیا و امامان، منافات ندارد.
بررسی تفسیری سیر تعامل پیامبراکرم| با اهل کتاب در مکه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
روایتگری آیات وحی از دوران رسالت پیامبر در مکه و قراین متقن تاریخی، جملگی بر حضور اهل کتاب در مکه و تعامل پیوسته آنان با پیامبر و مسلمانان گواهی می دهد. تعاملی که با تجلیل از اهل کتاب آغازگشته، به سؤال های آنان پاسخ درخور داده و حتی مرجعیت علمی ایشان در بازگویی سرگذشت مردمان پیشین را پذیرفته است، اما در همان نیمه نخست دوران نزول وحی در مکه، به چند دستگی اهل کتاب و اختلاف و تردید آنان در فهم تورات اشاره کرده و گروهی را با تندترین بیان نقد نموده است. نقدی که در گذر سال ها با تیره شدن روابط این دو قطب توحیدی افزایش یافته و به تناسب آن از آیات تجلیل کاسته شده، چنان که در آخرین فقرات وحی که فضای مجادله میان مسلمانان و اهل کتاب شکل گرفته، امتِ پیامبر فرمان یافته اند تا از جدال با دشمنان موحد خود اعراض نمایند، با این همه نگاه قرآن به تعاملات میان این دو قطب توحیدی در سراسر سال های رسالت پیامبر در مکه مثبت بوده و آن گونه که با تجلیل از مؤمنان دیگر ادیان آغاز گردیده با فرمان مسلمانان به جدال احسن و تکیه بر مشترکات با اهل کتاب خاتمه یافته است.
نقد دیدگاه مفسران درباره ماهیت نافرمانی حضرت آدم(ع)(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
مفسران با تصور ناسازگاری میان نافرمانی آدم (ع) و عصمت وی، آیات مربوط را به شکل های گوناگون و گاه متضاد تأویل کرده اند. اغلب با پیش فرض پیامبر نبودن وی در بهشت و ناسازگاری عصمت با گناه پیش از نبوت وارد بحث شده اند. نگارنده با هدف نقد جامع دیدگاه مفسران درباره ماهیت نهی از شجره ممنوعه و نافرمانی آدم(ع)، می کوشد ضمن اثبات تحریمی بودن نهی از شجره ممنوعه، با توجه به شرایط استثنائی آدم در بهشت، این دوره بسیار کوتاه از زندگی او را در مقایسه با دوران پیش از نبوت دیگر پیامبران، یک استثنا معرفی و ناسازگاری میان نافرمانی در بهشت و عصمت در روی زمین را نفی کند. دلایل این استثنا عبارت اند از: برزخی بودنِ بهشتِ آدم، عدم ضرورتِ نبوت و عصمت وی و توقف کوتاهش در آنجا و فقدان هرگونه تجربه عینی درباره دشمنیِ شیطان و آگاهیِ تفصیلیِ بازدارنده درباره پیامدهای نافرمانی خداوند. به سبب همین استثنا بودن، احکامِ نافرمانیِ در بهشت را نمی توان به روی زمین سرایت داد؛ همان گونه که تقسیمات مربوط به اوامر و نواهی برگرفته از ادیان رویِ زمین مانند مولوی، ارشادی و تنزیهی، قابل سرایت به بهشت آدم (ع) نیست
بررسی تفسیری «د ﻫ ن» در آیه «وَدُّوا لَوْ تُدْهِنُ فَیُدْهِنُون»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با رویکردی قرآن محور و با استفاده از روش معناشناسی، در چهارگام از طریق مطالعه بافتی یا متنی، توجه به واژگان جانشین و مترادف، کاربردهای متضاد و موازنه ساختمان دستوری، مدلول لغوی و مراد تفسیری دو کاربرد فعلی ماده «د ﻫ ن» را در آیه « وَدُّوا لَوْ تُدْهِنُ فَیُدْهِنُونَ » بررسی کرده است. بر اساس نتایج این پژوهش، منظور از مداهنه درخواستی مشرکان از پیامبر | ، فرمانبرداری، سازش، تسامح و تساهل در اصول اساسی و بنیان های دینی و اعتقادی است، به طوری که به کفر پیامبر | بینجامد. مشرکان دوست دارند، نیرنگ زده، پیامبر | را بفریبند و با دوستی و روی خوش نشان دادن به ایشان، در کفر از او پیروی کنند تا بر همگان روشن شود که پیامبر | نیز منادی دروغین دین الهی است.
نقد قرائت سریانی- آرامی لوکزنبرگ از آیه 24 سوره مریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مفسران مسلمان در تفسیر آیه «فَناداها مِنْ تَحْتِها أَلاَّ تَحْزَنی قَدْ جَعَلَ رَبُّکِ تَحْتَکِ سَرِیًّا» (مریم، 24)، عبارات «تَحْتِها» و «تَحتَکِ» را به معنای «زیر پای مریم» و واژه «سَرِیًّا» را عمدتاً به معنای «جوی آب» و برخی به «عیسی» تفسیر کرده و در نتیجه، این آیه را چنین معنا کرده اند: «پس عیسی مادرش را از زیر پای او ندا که: اندوهگین مباش؛ همانا پروردگار تو زیر پایت جوی آبی پدید آورده است.» کریستف لوکزنبرگ در کتاب ""قرائت سریانی-آرامی از قرآن""، این دو را دارای اصلی سریانی دانسته، اوّلی را به معنای «هنگام زایمان» و دوّمی را به «حلال زاده» معنا کرده است. از نظر وی، این آیه را باید چنین معنا کرد: «پس، هنگام زایمان او [فرشته ] مریم را ندا داد که: غم مدار، پروردگارت زایمان تو را حلال (مشروع) دانسته است» در این مقاله با بررسی این واژه ها از نظر زبان شناسی تاریخی تطبیقیِ عربی- سریانی، دیدگاه لوکزنبرگ مورد نقد و بررسی قرار گرفته است. نویسندگان، با بررسی معاجم سریانی، به این نتیجه دست یافته اند که برداشتهای آقای لوکزنبرگ در تفسیر واژگان یاد شده، گزینشی و غیر دقیق است. از این رو، حتی مطابق منابع سریانی نیز دیدگاه مفسران مسلمان بر دیدگاه لوکزنبرگ ارجحیت دارد.
عروج حضرت عیسی (ع)؛ دیدگاه ها، چالش ها و رویکرد نو به مسأله(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
قرآن کریم موضوع وفات و رفع عیسی (ع) را در پنج آیه مطرح کرده است. اطلاق کلمه «توفی» در قرآن بر مرگ و خواب موجب شده است که مفسران در تبیین وفات عیسی (ع) و کیفیت آن دچار اختلاف شوند. این مقاله بعد از گردآوری و نظام بخشی دیدگاه های تمام مفسران شیعه و اهل تسنن در این باره، با روش تحلیل محتوای کیفی (توصیفی تحلیلی)، به تجزیه و تحلیل و نقد استدلال های مفسران پرداخته و سرانجام با تکیه بر روش تفسیر قرآن به قرآن، به این نتیجه دست یافته است که اقتضای جمع میان آیات قرآن این است که حضرت عیسی (ع) به صورت زنده، توأمان با جسم و روح به آسمان رفع و توفی شده است و دیدگاه های دیگر از جمله احتمال مرگ طبیعی و عادی حضرت عیسی (ع) پیش از عروج جسم او به آسمان که در عرض احتمال های دیگر در ضمن دیدگاه دو مفسر بزرگ معاصر شیعه (علامه طباطبایی و آیت الله جوادی آملی) مطرح شده است، غیر قابل پذیرش می باشد.
ریخت شناسی قصّة حضرت موسی(ع) در قرآن کریم بر اساس نظریة ولادیمیر پراپ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
قصه قدمتی کهن در عرصة فرهنگ و انتقال مفاهیم انسانی دارد و سازگارترین فرم کلامی با ذهن بشر است. شاید از همین روست که کتب آسمانی اغلب پیام خویش را در قالب قصه بیان داشته اند. از آنجا که قصه های قرآنملاک های فنّی قصه های امروزی را دارد، راه را برای مقایسه و تحلیل نظریه های انتقادی جدید باز گذاشته است. یکی از این راه ها، ریخت شناسی قصه ها از دیدگاه ولادیمیر پراپ است. روش ولادیمیر پراپ یکی از بهترین شیوه های تحلیل و ریخت شناسی قصه ها بر پایة کنش شخصیّت ها و خویشکاری آن هاست. نوشتة حاضر به بررسی ریخت شناسی قصّة حضرت موسی (ع)در قرآنبا بهره گیری از روش پراپ، بر اساس روش توصیفی تحلیلی می پردازد و برای وصول به نتیجه ای بهتر، قصه به سه بخش تقسیم شده است و شخصیت ها و خویشکاری های هر بخش، هدف تحلیل و بررسی قرار گرفته اند. یافته های این پژوهش نشان می دهد که این قصه با الگویی که پراپ از قصه های پریان ارائه می دهد، با اندکی جابجایی در خویشکاری شخصیّت های قصه هماهنگ است؛ زیرا از سی ویک خویشکاری قصه های پریان، بیست وسه خویشکاری در بین شش شخصیّت موجود در قصه دیده می شود و جریان قصه از آرامش و رسیدن به اوج و رسیدن به آرامش مجدّد، با سه حرکت از حرکت های ششگانه پراپ همسانی دارد
نقد دیدگاه فخررازی در تفسیر آیة ۵۴ مائده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
برخی از مفسران اهل سنت از جمله فخررازی، در برداشت های تفسیری خود کوشیده اند تا از آیه ۵۴ سوره مائده برای اثبات خلافت خلیفه نخست استفاده نمایند. فخررازی در تفسیر این آیه چنین ادعا می کند که آیه شریفه مبارزه کنندگان با مرتدان پس از رحلت پیامبراکرم| را ستایش می کند و ابوبکر رهبر مبارزان و مصداق روشن ویژگی های مطرح شده در آیه شریفه است. بنابراین او محبوب خدا بوده و در نتیجه در ادعای خلافت خود صداقت دارد. در این مقاله تفسیر و برداشت فخررازی و دیگر عالمان اهل سنت در بوته نقد نهاده می شود و ناکارآمدی استدلال به این آیه شریفه بر مدعای آنان تبیین می گردد.
بررسی اختلافات و اشتراکات تفاسیر عرفانی فریقین ذیل داستان حضرت موسی(ع) و خضر(ع)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هرچند در متون عرفانی عموماً از اختلافات مذهبی خبری نیست، با این حال نمی توان وجود آنها را در کتب عرفانی نادیده گرفت. مقاله حاضر که به روش توصیفی تحلیلی تألیف شده است، نقاط اشتراک و اختلاف تفاسیر عرفانی فریقین را به لحاظ متنی و محتوایی، ذیل داستان حضرت موسی(ع) و خضر(ع) مورد بررسی قرار می دهد. روشمندی در تدوین متن، تداعی مفهوم سلوک و پرورش زبان عرفانی، از جمله اشتراکات مهم تفاسیر عرفانی است. دقت و تمرکز بر روی لغات، نگرشی خاص بر بعضی مفاهیم مانند ولایت و تلاش برای منسجم کردن اصطلاحات عرفانی نیز از موارد اختلاف این دو دسته از تفاسیر می باشد.
ریخت شناسی الگوی قرآنی ابتلای انبیا؛ تحلیل داستان ابراهیم (ع)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
برابر رویکرد قرآن کریم حیات انسانی آمیخته با آزمون است و تعالی و تکامل انسانی، رابطه ای متقابل با آن دارد. پیامبران اسوه های عینی ابتلائات الهی هستند و هوشمندانه در قرآن گزینش و گزارش شده اند. مسئله اصلی این پژوهش ترسیم الگوی وحیانی ابتلای انبیا و تحلیل مؤلفه های آن با تأکید بر داستان حضرت ابراهیم (ع) در قرآن است. محورهای اصلی پژوهش، تبیین چیستی ابتلا و مؤلفه های آن، تحلیل آزمون های اصلی حضرت ابراهیم (ع) و تطبیق آن با مؤلفه های ابتلای قرآنی است. برآیند این پژوهش عرضه الگوی ابتلاپژوهی به مثابه روش بازیابی ابتلائات پیامبران در قرآن است.
بررسی و نقد آرای گابریل رینولدز درباب کفالت حضرت مریم در قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
خاورشناسانِ قائل به تأثیرات مسیحی در اسلامِ آغازین را می توان به گروه های مختلفی تقسیم کرد. برخی از ایشان قائل به تأثیرات اناجیل غیررسمی و به طور مشخص اناجیل کودکی در اسلام آغازین بوده اند.گابریل رینولدز با طرح این نظر که قرآن را باید با نظر به نوشته های عهدینی فهم کرد، آیات 35-44 سوره آل عمران در باب تولد و کودکی و کفالت حضرت مریم را در پرتو یکی از اناجیل کودکی به نام «پیشا انجیل یعقوب» تبیین کرده است. به تبیین وی از این آیات نقدهایی وارد است که نتیجه غفلت وی از فقراتی از متن عهدین بوده است.
نزول دفعی قرآن: دیدگاه علامه طباطبایی، اشکالات آیت الله معرفت، پاسخ های آیت الله جوادی آملی
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام پیامبرشناسی نبی کیست، وحی چیست
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن معارف قرآن وحی ونبوت در قرآن
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن علوم قرآنی کلیات تاریخ قرآن نزول
نزول دفعی قرآن جزء مباحثی است که قرآن پژوهان از دیرباز به آن توجه کرده اند و در هر دوره ای، موافقان و مخالفانی داشته و دارد. علامه طباطبایی، یکی از طرفداران نزول دفعی قرآن، تلاش کرده است با تفسیر قرآن به قرآن این نظریه را تبیین کند؛ اما آیت الله معرفت این دیدگاه را نقد کرده است؛ ازاین رو، تلاش کرده ایم با تبیین آیت الله جوادی آملی از دیدگاه علامه، این نقدها را واکاوی کنیم. این نوشتار کوشیده است با شیوه اسنادی تحلیلی، دیدگاه این سه اندیشمند را بررسی کند. براساس اندیشه نزول تجلی گونه قرآن، می توان به گونه ای از نزول دفعی قرآن برداشت کرد که به نقدها پاسخ داد.
مقایسه دیدگاه علامه طباطبایی و آیت الله جوادی آملی درباره نزول دفعی قرآن
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام پیامبرشناسی نبی کیست، وحی چیست
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن معارف قرآن وحی ونبوت در قرآن
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن علوم قرآنی کلیات تاریخ قرآن نزول
یکی از مسائل دشوار قرآنی، چگونگی نزول آن است. این مقاله با روش توصیفی- تحلیلی، دیدگاه علامه طباطبایی و آیت الله جوادی آملی را تبیین، تحلیل و دلایلشان را نقد می کند. علامه طباطبایی به نزول دوگونه (دفعی و تدریجی) و آیت الله جوادی آملی به نزول سه گونه (دفعی، متوسط و تدیجی) معتقد است. دیدگاه علامه طباطبایی گام نخست در اثبات نزول فرامادی قرآن است و دیدگاه آیت الله جوادی آملی عهده دار تبیین و تفصیل نزول آن است؛ پس این دو دیدگاه در طول یکدیگرند و هیچ تعارضی ندارند.
بررسی تطبیقی روایات مواجهه حضرت یوسف(ع) با پدر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در جوامع روایی و تفسیری، 10 روایت درباره مواجهه حضرت یوسف(ع) با پدر وجود دارد که در آنها از بی احترامی حضرت یوسف(ع) به پدر، سخن به میان آمده است. پنج روایت در منابع امامیه و پنج روایت در منابع اهل سنت نقل شده اند. روایات امامیه با اهل سنت تفاوت ماهوی دارند، هرچند یکی از روایات اهل سنت مشابه روایات شیعه است، اما همگی حکایت از این دارند که حضرت یوسف(ع) به پدرش احترام نکرد. در این نوشتار، اسناد و متون این روایات براساس معیارهای نقد حدیث، مورد نقد و بررسی تفصیلی قرار می گیرند و به ریشه یابی آنها پرداخته می شود. از بررسی این روایات، پی می بریم که هیچ کدام قابل استناد نیستند؛ زیرا: 1. همگی دچار ضعف سند بوده و از اقسام روایات ضعیف به شمار می روند. 2. در متن این روایات اختلافها، تناقضها و ابهامهایی وجود دارد. 3. در آنها مطالب شاذ و متضاد با قرآن بیان شده است. 4. روایتی متعارض در مقابل آنها وجود دارد که با متن قرآن سازگار است. به نظر می رسد ریشه این روایات به تلمود می رسد؛ زیرا در آنجا یوسف(ع) متهم شده که حالت ریاست و فرمانروایی به خود می گرفته است. بنابراین علت رواج این روایات، این تفکر موجود در تلمود بوده است که برخی از روایان، با قبول این تفکر، در صدد اتهام زنی به یوسف(ع) برآمده اند. البته در قرآن و تورات، از این اتهام خبری نیست. قدیمی ترین منابع این روایت: تفسیر منسوب به علی بن ابراهیم، جامع البیان طبری و تفسیر ابن ابی حاتم است که به نظر می رسد، از طریق آنها رواج پیدا کرده است.
بسط ناپذیری وحی با تکیه بر آیات و روایات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام پیامبرشناسی نبی کیست، وحی چیست
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن معارف قرآن وحی ونبوت در قرآن
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی حدیث و علوم حدیث حدیث معارف حدیثی وحی و نبوت و امامت در روایات
از جمله مباحث ضروری در باب وحی و قرآنپاسخ به این پرسش است که آیا وحی با رحلت پیامبر (ص)به پایان رسیده است و یا افرادی همچنان پس از رحلت پیامبر اکرم (ص)از این نوع ارتباط و دریافت برخوردارند. در این مقاله، با اشاره به آیاتی که بر پایان یافتن وحی دلالت دارد، به ادّعای برخی از پیروان ادیان پیشین که مدّعی پایان یافتن دین در زمان پیامبرشان بوده اند، پرداخته و نفاوت ادّعا را در دین و پیروان آن بررسی کرده است. روش تحقیق در این پژوهش، توصیفی تحلیلی است که بر مطالعة متون دینی مبتنی است. یافته های تحقیق نشان می دهد خلط میان وحی با معرفت نسبت به وحی، یکی از مهم ترین عوامل ادّعای بسط پذیری وحی است. آیات قرآنو روایات اهل بیت (ع) قرآنرا وحی جاویدان معرّفی می کند و پاسخگویی قرآنبه نیازهای بشر را حدّاکثری می داند و راز خاتمیّت را در همین نکته می توان پیگیری نمود.
نظریه اجتهاد انبیاء از دیدگاه مفسران شیعه و سنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نظریه اجتهاد انبیاء، منبع علم و آگاهی عمل و گفتار پیامبران را در انحصار وحی نمی داند بلکه استنباطات شخصی ایشان را در زمان های انقطاع پیام الهی، مکملی بر وحی الهی و تعیین کننده بعضی از مواضع و عملکردهای پیامبران می داند. چون در فرآیند اجتهاد، احتمال خطا وجود دارد، توصیف رسولان الهی به اجتهاد، مبتنی بر قبول ارتکاب اشتباه و خطا از سوی ایشان خواهد بود. عمده مفسران و صاحب نظران اهل سنت، معتقد به جواز اجتهاد و وقوع آن از سوی انبیاء بوده و برخی فقط به جواز اجتهاد باور دارند و عموم شیعیان، جواز و وقوع اجتهاد انبیاء را جائز نمی دانند و تنها برخی از ایشان به جواز عقلی و نه جواز شرعی آن معتقدند. مستمسک هرکدام از موافقین و مخالفین نظریه، در اثبات یا رد آن، دلایل عقلی و آیات قرآن می باشد. اجازه عدم شرکت در جنگ تبوک به منافقین، مشورت با مردم و نمونه های دیگر توسط پیامبر اسلام(ص) و همچنین سایر پیامبران، مواردی هستند که قائلین به اجتهاد انبیاء، انجام آنها را از روی اجتهاد می دانند. مخالفین نیز با ارائه ادله عقلی و آیات دیگر، ادعای فوق را به نقد کشیده و تبعیت ایشان به ویژه پیامبر اسلام(ص)، از وحی و هدایت الهی، در کلیه امور را به اثبات رسانده اند.
صراع البطل فی القصة القرآنیة شخصیة النبیّ موسى(ع) أنموذجاً(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تحتلّ القصة حیّزاً واسعاً من مساحة الفضاء النّصیّ للقرآن الکریم، و یشکّ البطل العصب الرئیس فیها، حیث یساهم و بزَخم عال فی تحریک أحداثها وفی إضفاء الحیویة والنشاط علیها و کذلک فی الکشف عن أفکارها؛ و بینما أنّ الأنبیاء والرسل هم من أبرز الأبطال فی القصص القرآنی، على أنّ النبیّ موسى (ع) من أکثرهم حضوراً فی مشاهده، لکن یتمیّز هذا الحضور بأدوار دراماتیکیة یقوم بها فی مواقف عدیدة وهذا ما نتناوله فی هذه الورقة البحثیة.أما المنهج الذی وظفناه لإخراج هذا البحث فهو تحلیلی – توصیفی نشفعه إذا لزم السیاق ببعض المقارنات فی مسعى متواضع للتوصل إلى نتیجة مفادها أن النبیّ موسى (ع) مع کلّ ما عاناه من أحداث جسام وما قاساه من مهمّات عصیبة لم یتوان لحظة عن السعی لإنقاذ عباد الله المستضعفین فی الأرض وانتشالهم من براثن الجهل والتخلّف. وقد تمیّز بذلک عن البطل فی قصص الأمم الأخرى وأساطیرهم التی تمخض فی معظمها عمّا تصطنعه أخیلة البشر. وعلى العموم فإنّ موسى (ع) یعدّ من أبرز الشخصیات القصصیة فی التاریخ الإنسانی.إنّ الغرض الأساس من هذه الدراسة هو التعریف بشخصیة النبی موسى علیه السلام باعتباره بطلا من نوع متمیز، إذ خاض صراعاً مریراً مع أکثر من جهة وفی ظروف ملئتها المفارقات. والنتیجة هی أنه وکلّ ما عاناه من صعوبات خرج شخصیة رسالیة خالدة عزیزة عند ربّه.