فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۶۱ تا ۲۸۰ مورد از کل ۸۷۴ مورد.
حوزه های تخصصی:
به هنگامی از ویژگی های اطلاعات مفید در تصمیم گیری است که توجه روزافزون نهادهای نظارتی را به خود جلب کرده است. این پژوهش به بررسی عوامل مرتبط با به هنگامی گزارش گری مالی سالانه در شرکت های بورس اوراق بهادار تهران می پردازد. اثر نسبت های مالکیت سهامداران عمده، سهامداران نهادی، هیئت مدیره، مدیر عامل و هلدینگ ها، تعداد سهامداران عمده، نسبت اعضای غیرمؤظف، تمایز مدیر عامل و رئیس هیئت مدیره، موسسه حسابرسی، تغییر حسابرس مستقل، اندازه شرکت، قدمت شرکت، بازده ارزش ویژه، خبر خوب، گزارش مالی تلفیقی، وجود سیستم بهای مورد تأیید حسابرس، اظهارنظر مقبول حسابرس مستقل و صنعت در خلال سال های 1387 تا 1389 روی کیفیت به هنگامی گزارشگری مالی سالانه مورد مطالعه قرار گرفته است. جهت آموزش و آزمون مدل از دو تکنیک شبکه های عصبی مصنوعی و درخت تصمیم استفاده شده است. نتایج حاصله نشان می دهد که به ترتیب متغیرهای نسبت مالکیت سهامداران نهادی، تعداد سهامداران عمده، صنعت، حسابرس بزرگ، اظهارنظر مقبول، نسبت اعضای غیرموظف هیئت مدیره، گزارش تلفیقی و بازده ارزش ویژه بیشترین اثر را روی کیفیت به هنگامی دارا می باشند. نتایج بیانگر آن است که میانگین دقت تکنیک شبکه عصبی مصنوعی بالاتر از درخت تصمیم است.
حل مسئله انتخاب تأمین کننده با استفاده از مدل ترکیبی تحلیل سلسله مراتبی دلفی فازی- ویکور (FDAHP-VIKOR)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مسأله انتخاب تأمین کنندگان، یکی از موضوعات بسیار مهم در مدیریت زنجیره تأمین است و از آن به عنوان عاملی مؤثر برای بقا در محیط رقابت یاد می شود. این موضوع به نوعی مسئله تصمیم گیری چند معیاره تبدیل شده است که می تواند در عملکرد کل زنجیره تأمین تأثیرگذار باشد.
هدف این مقاله، ارائه یک مدل مناسب تصمیم گیری چندمعیاره برای انتخاب بهینه تأمین کننده می باشد. در این تحقیق که در شرکت آب معدنی برف دانه انجام شده است، نخست مهم ترین معیارهای انتخاب تأمین کننده درب های بطری آب معدنی های این شرکت بر اساس مطالعات گذشته و مصاحبه با مدیران شرکت شناسایی شدند. سپس برای جمع آوری نظرهای مدیران از دو پرسشنامه بهره گرفته شده است. در پرسشنامه اول، میزان اهمیت معیارهای شناسایی شده از مدیران شرکت نظرسنجی شد. با توجه به نظرهای مدیران شرکت، بر اساس تحلیل سلسله مراتبی دلفی فازی، وزن های نسبی هر یک از معیارها مورد محاسبه قرار گرفت. در پرسشنامه دوم، سه تأمین کننده شرکت بر اساس معیارهای تعیین شده امتیازدهی شدند. در نهایت با تشکیل جدول تصمیم حاصل از نتایج دو پرسشنامه، تأمین کنندگان با استفاده از روش ویکور رتبه بندی شدند.
شناسایی و اولویت بندی عوامل موثر بر انتخاب استراتژی بهینه بازاریابی، در شرایط رکود اقتصادی و با استفاده از تکنیک تحلیل سلسله مراتبی فازی و گروهی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آنچه مسلم است دوران رکود کاهش تقاضا را در پی خواهد داشت نه قطع تقاضا، بنابراین بنگاه ها با چالش جدی رو به رو می شوند، کسب و کارهای کندتر و ضعیف تر از بین می روند و بنگاه های قوی و مقاوم تر باقی می مانند. در این بین توجه به بخش بازاریابی و بخصوص استراتژی های بازاریابی در شرایط رکود اقتصادی می تواند نقش بسیار مهمی در این بین ایفا کند. استراتژی های بازاریابی از تنوع بسیار زیادی برخوردار است و شرکت ها بسته به نوع نیازشان از این استراتژی ها استفاده می کنند و یا با توجه به شرایط داخلی و خارجی خود استراتژی جدیدی را رقم می زنند. این تحقیق با بررسی تحقیقات گذشته در رابطه با استراتژی های مورد استفاده در شرایط رکود اقتصادی و مصاحبه با کارشناسان، به شناسایی و اولویت بندی عواملی می پردازد که نقش بسیار مهمی در تعیین و انتخاب استراتژی مناسب بازاریابی شرکت ها، دارند. بدین منظور از روش تحلیل سلسله مراتبی فازی و گروهی استفاده شد،که یک روش تصمیم گیری شناخته شده و پر کاربرد در سطح جهانی است همچنین نرم افزار Excel برای تجزیه و تحلیل داده ها مورد استفاده قرار گرفت. نتایج این تحقیق حاکی از آن است که از جمله عوامل مهم و اثرگذار بر انتخاب نوع استراتژی بازاریابی مناسب ،به ترتیب اولویت عبارتند از: قیمت، محصول، شبکه های توزیع و کارکنان.
مدل سازی ساختاری تفسیریِ عوامل مؤثر بر انتخاب همکار در زنجیره تأمین چابک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
افزایش روزافزون رقابت میان شرکت ها موجب انتقال این رقابت به زنجیره تأمین شرکت ها و موجب اهمیت یافتن زنجیره تأمین چابک به عنوان پاسخی به شرایط پویا و ناپایدار شده است. موفقیت عملیات در یک زنجیره تأمین چابک وابسته به توانایی شرکت ها در انتخاب مناسب ترین همکار در هر شرایط است. در این پژوهش برای شناسایی معیارها و بیان روابط بین معیارها، پس از مطالعه ادبیات پژوهش های مرتبط و مصاحبه با مدیران شرکت مورد مطالعه، از تکنیک غربالگری فازی و سپس مدل سازی ساختاری تفسیری (ISM) و تحلیل MICMAC استفاده شد. پس از تحلیل داده ها، متغیرها در هشت سطح مختلف طبقه بندی شدند و با توجه به روابط گراف ISM ترسیم شد. پس از تحلیل MICMAC متغیرها در سه گروه متغیرهای مستقل یا کلیدی، ارتباطی و وابسته قرار گرفتند و هیچ متغیری در گروه متغیرهای خودگردان قرار نگرفت. تعیین روابط بین متغیرها و نوع متغیرها می تواند به درک بهتر موضوع و اتخاذ تصمیمات مناسبی در مساله انتخاب همکار منجر گردد..
سنجش و بهبود کیفیت خدمات داخلی سازمان: روش شناسی تلفیقی ماتریس کنترل عملکرد و نظریه مجموعه های راف (مورد مطالعه: سازمان برق منطقه ای یزد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مفهوم کیفیت خدمات داخلی، موضوعی است که در دهه های اخیر، با در نظر گرفتن اهمیت و نقش آن در توسعه و کارایی نیروی انسانی، توجه بسیاری از مدیران سازمان ها را به خود جلب کرده است. از اینرو، پژوهش حاضر به دنبال بررسی سطح کیفیت خدمات داخلی سازمان برق منطقه ای یزد و انتخاب راهبرد مناسب به منظور بهبود سطح کیفیت خدمات داخلی سازمان مورد مطالعه می باشد. تحقیق حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر روش اجرا پیمایشی است. به منظور جمع آوری داده ها از ابزار پرسش نامه متشکل از 26 سؤال استفاده شده است. جامعه ی تحقیق حاضر، کارمندان سازمان برق منطقه ای یزد می باشند. همچنین، حجم نمونه، بر اساس فرمول کوکران و توزیع پرسش نامه اولیه و محاسبه بیشترین واریانس سوالات محاسبه شده است. به منظور تحلیل داده های تحقیق از ماتریس کنترل عملکرد جهت شناسایی آن دسته از مؤلفه هایی که نیازمند به بهبود هستند استفاده شده است. همچنین، به منظور تصمیم گیری در رابطه با اولویت بندی اقدامات بهبود، از نظریه مجموعه های راف بهره گرفته شده است. نتایج تحلیل داده ها با استفاده از ابزار یاد شده نشان می دهد؛ 6 مؤلفه جزء عوامل نیازمند به بهبود در سازمان برق منطقه ای یزد هستند؛ که در نهایت، این عوامل با استفاده از نظریه مجموعه های راف اولویت بندی شده است.
مدل تصمیم گیری سازشی بر اساس روش TOPSIS برای مسایل برنامه ریزی چند هدفه غیرخطی با مقیاس بزرگ و ساختار بلوکی زاویه دار تحت شرایط عدم قطعیت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از ارائه این مقاله ارائه یک رویکرد سازشی به منطور حل مسائل برنامه ریزی چندهدفه مقیاس بزرگ با ساختار بلوکی زاویه دار تحت شرایط عدم قطعیت می باشد.با بهره گیری از این روش، یک مساله با ابعاد بزرگ به چندین مساله با ابعاد کوچکتر تجزیه می گردد. سپس با به کار بردن روش تاپسیس و و تشکیل توابعی که نشان دهنده میزان دوری از ایده آل های منفی و میزان نزدیکی به ایده ال های مثبت می باشند، هریک از مسائل تجزیه شده را به طور مستقل از دیگر توابع حل می کنیم. به منظور بدست آوردن ایده آل های مثبت و منفی ابتدا توابع هدف و محدودیت ها را از حالت فازی به قطعی تبدیل نموده و سپس مقدار بهینه هر یک از توابع هدف را بدون در نظر گرفتن سایر توابه به طور کاملل مجزا حل میکنیم تا ایده آل های مثبت برای هر از توابع هدف محاسبه گردد. به همین ترتیب برای محاسبه ایده آل های منفی بدترین جواب ها را برای هر یک از توابع هدف محاسبه می کنیم. طبق الگوی بهینه سازی ماکس- مین(زیمرمن) بر اساس منطق فازی توابع ساخته شده برای دوری و نزدیکی به ایده آل های مثبت و منفی را در قالب یک تابع هدف بهینه می کنیم تا جواب بهینه نهایی بدست آید. برای روشن شدن روش ارائه شده یک مثال در پایان آورده شده است. همچنین نتایج بررسی در مثال ارائه شده نیز مورد بررسی قرار گرفته است.
بخش بندی بازار شامپو از دیدگاه مشتریان با استفاده از تکنیک شبکه عصبی مصنوعی و شناسایی ویژگیهای هر بخش مبتنی بر روش تاگوچی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
توجه و تمرکز بر مشتری در بازارهای کاملاً رقابتی امروز، عامل حیاتی موفقیت شرکت هاست و تقسیم بندی بازار به بخش های مختلف و ارائه کالاها و خدمات به مناسب ترین بخش ها مهمترین فعالیتی است که منجر به تمرکز بیشتر شرکت ها بر مشتریانشان می گردد. در این پژوهش با استفاده از تکنیک شبکه های عصبی مصنوعی بازار شامپو در منطقه 8 تهران بخش بندی شد. بدین منظور پس از بررسی ادبیات تحقیق 26 شاخص شناسایی شده و با استفاده از شبکه های عصبی خودسازمان ده بخش بندی صورت گرفت و از میان حالت های مختلف خوشه بندی، حالتی انتخاب شد که اعضاء درون هر بخش بازار شباهت حداکثر به هم و اعضاء بین بخشهای مختلف بازار تفاوت معنی داری نسبت به هم داشته باشند. نتایج نشان داد که بخش بندی با 9 خوشه بهترین حالت می باشد. این روش با روش Kمیانگین مقایسه و برتری روش شبکه های عصبی مصنوعی نشان داده شد. در ادامه با استفاده از روش پیشنهادی مبتنی بر روش تاگوچی مهمترین ویژگی هر بخش جهت استخراج اقدامات بازاریابی متناظر استخراج شده است.
طراحی مدل ریاضی برای هماهنگ سازی زمان پاسخ زنجیره ترمیم نارسایی خدماتی با ساختار تصمیم دو سطحی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با کاربرد سازگارترین فنون بهبود کیفیت خدمات، باز هم نمی توان به طور کامل امکان وجود نارسایی های خدماتی را از میان برداشت. کمینه سازی فاصلة زمانی میان درک نارسایی خدماتی و جبران کاستی هایی که مشتریان در فرایند خدمات رسانی با آن مواجه شده اند و با حداقل هزینه، یکی از الزام های شرکت های پاسخگو در محیط رقابتی است.
در مقاله حاضر، مدلسازی زمان پاسخ ترمیم خدمات به نحوی که از یک طرف بهینه سازی سود زنجیره ترمیم خدمت و از طرفی رضایت مشتریان مواجه شده با نارسایی را در بر داشته باشد، مورد توجه واقع شده است و تعارض بهینه سازی سود بین زنجیرة کلی ترمیم خدمات و سود موضعی بخش ها یا شرکت های موجود در زنجیرة ترمیم نارسایی خدماتی با رویکرد «برنامه ریزی دو سطحی»[1] مدلسازی شده است. بخش یا شرکت اصلی ترمیم کننده خدمات به عنوان رهبر و در سطح پایین تر آن نیز، بخش ها یا شرکت های موجود در زنجیرة ترمیم نارسایی خدماتی به عنوان پیرو نقش تصمیم گیرنده موضعی را بازی می کنند. بنابراین یک تصمیم بهینه به صورت مشارکتی در بین شرکت های واقع در زنجیرة ترمیم نارسایی خدماتی به کار گرفته می شود که در آن شرکت اصلی زنجیرة ترمیم نارسایی خدماتی به عنوان رهبر به صورت تعاملی با سایر شرکت های واقع در زنجیرة ترمیم نارسایی خدماتی به مذاکره می پردازد.
در این مقاله برای حل مدل مربوطه، یک الگوریتم ترکیبی فرا ابتکاری توسعه داده شده و با یک مثال کاربردی نحوه تحلیل نتایج نیز مورد بررسی قرار گرفته است.
بررسی ارتباط یادگیری سازمانی و نوآوری از دیدگاه سیستم دینامیکی در مرکز تحقیقات مهندسی اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف تحقیق حاضر، بررسی ارتباط پویا و سیستمی بین یادگیری سازمانی، نوآوری و تاثیر این رابطه بر عملکرد در یک مرکز تحقیق و توسعه است. دو عامل رهبری تحول گرا و مدیریت دانش به عنوان عوامل موثر بر یادگیری سازمانی و نوآوری تشخیص داده شده و سپس روابط علّی- معلولی طراحی و شبیه سازی شده است. نتایج اجرای مدل، حاکی از آن است که حمایت رهبری سازمان از یادگیری موجب ارتقاء سطح دانش در سازمان و در نتیجه افزایش نوآوری می شود. از سوی دیگر حمایت رهبری از نوآوری موجب بهبود سطح عملکرد سازمان خواهد شد که بازخورد آن در سازمان موجب افزایش تعهد به اجرای سیاست هایی برای ارتقاء یادگیری سازمانی خواهد بود.
چارچوبی جدید برای ارزیابی عدالت سازمانی با استفاده از وجوه چهارگانه سازمان در کارت امتیازی متوازن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تمایل روزافزون به مباحث مربوط به سازمان های نوظهور و آوازه بسیار آنها، مدیران بسیاری از سازمان های امروزی را به سوی استقرار یکی از انواع آن سوق داد و بسیاری نیز مدعی نیل به موفقیت در ایجاد سازمان های مذکور هستند. وجود شاخص هایی برای تأیید یا رد صحت ادعاهای مذکور، یکی از موضوع هایی است که باعث می شود مدیران از نمادینه کردن مفاهیم اجتناب کنند و به سوی نهادینه کردن آنها گام بردارند. سازمان عدالت محور یکی از انواع سازمان های جدید و پرطرفدار کنونی است که در معرض این آسیب قرار دارد. هدف پژوهش حاضر، طراحی الگویی برای ارزیابی میزان استقرار عدالت در سازمان بود که با استفاده از وجوه چهارگانه سازمان در الگوی کارت امتیازی متوازن کاپلان و نورتون تحقق می یافت. در پژوهش حاضر با استفاده از ادبیات پیشین، شاخص های ابعاد عدالت سازمانی استخراج گردید و به طور فرضی، هر یک از ابعاد عدالت سازمانی متناظر با یک منظر از مناظر سازمان در کارت امتیازی (رشد و یادگیری، فراگردهای داخلی، مالی و مشتری) در نظر گرفته شد. سپس برای تعیین اینکه هر یک از شاخص های عدالت به کدام منظر تخصیص یابد، پرسشنامه ای طراحی گردید و در اختیار خبرگان و اساتید رشته مدیریت در دانشگاه های تربیت مدرس، تهران، امام صادق (ع) و پیام نور قرار گرفت. انتخاب اساتید با روش گلوله برفی انجام شد و در نهایت، از بین اساتید منتخب، هجده نفر به پرسشنامه ها پاسخ دادند. پس از برگزاری دو دور دلفی و کسب ضریب توافق کندال قابل قبول، اشباع نظری حاصل و چارچوب ارزیابی عدالت سازمانی طراحی گردید. پژوهش حاضر به لحاظ هدف از نوع پژوهش های کاربردی توسعه ای، به لحاظ نحوه گردآوری داده ها، توصیفی و به لحاظ راهبرد، از نوع دلفی است. همچنین به لحاظ تمرکز بر سازمان ها و ویژگی های سازمان عدالت محور، بر سطح کلان سازمانی دلالت دارد و نتایج حاصل از آن در سطح کلان سازمان، استنادپذیر است.
فراتحلیل نقش تعدیل کننده ویژگی های نمونه در ارتباط بین فعالیت های بازاریابی و عملکرد سازمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با کاربرد سازگارترین فنون بهبود کیفیت خدمات، باز هم نمی توان به طور کامل امکان وجود نارسایی های خدماتی را از میان برداشت. کمینه سازی فاصلة زمانی میان درک نارسایی خدماتی و جبران کاستی هایی که مشتریان در فرایند خدمات رسانی با آن مواجه شده اند و با حداقل هزینه، یکی از الزام های شرکت های پاسخگو در محیط رقابتی است.
در مقاله حاضر، مدلسازی زمان پاسخ ترمیم خدمات به نحوی که از یک طرف بهینه سازی سود زنجیره ترمیم خدمت و از طرفی رضایت مشتریان مواجه شده با نارسایی را در بر داشته باشد، مورد توجه واقع شده است و تعارض بهینه سازی سود بین زنجیرة کلی ترمیم خدمات و سود موضعی بخش ها یا شرکت های موجود در زنجیرة ترمیم نارسایی خدماتی با رویکرد «برنامه ریزی دو سطحی»[1] مدلسازی شده است. بخش یا شرکت اصلی ترمیم کننده خدمات به عنوان رهبر و در سطح پایین تر آن نیز، بخش ها یا شرکت های موجود در زنجیرة ترمیم نارسایی خدماتی به عنوان پیرو نقش تصمیم گیرنده موضعی را بازی می کنند. بنابراین یک تصمیم بهینه به صورت مشارکتی در بین شرکت های واقع در زنجیرة ترمیم نارسایی خدماتی به کار گرفته می شود که در آن شرکت اصلی زنجیرة ترمیم نارسایی خدماتی به عنوان رهبر به صورت تعاملی با سایر شرکت های واقع در زنجیرة ترمیم نارسایی خدماتی به مذاکره می پردازد.
در این مقاله برای حل مدل مربوطه، یک الگوریتم ترکیبی فرا ابتکاری توسعه داده شده و با یک مثال کاربردی نحوه تحلیل نتایج نیز مورد بررسی قرار گرفته است.
طراحی ساختار سازمانی تحت محیط فازی تصمیم گیری گروهی (مطالعه موردی: یکی از مراکز تحقیقاتی صنعت هوایی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اهمیتسازماندهیپویادرسازمان هایکنونیولزومطراحیمجددسازمانبرکسیپوشیدهنیست.سازمان های امروزیدائماًدرپیبهبودوطراحیمجددساختارهایخوددرمرزهایفازیهستندوبهتجربهثابتشده استوجودپویاییسازمانیموجبموفقیتمدیرانوسازمان دررسیدنبهاهدافمی گردد .جهتنیلبدینمقصود، بمنظورتاثیرمتغیرهای اقتضایی برانتخابنوعساختارسازمانی یکی از مراکز تحقیقاتی صنعت هوایی مدلی تحت محیط فازی تصمیم گیری چند معیاره ارائه می گردد. در ابتدا ساختارهای سازمانی مناسب مراکز تحقیقاتی به عنوان گزینه های مورد بررسی و متغیرهای اقتضایی سازمان نیز به عنوان معیارهای ارزیابی در نظر گرفته می شود. سپس درجه اهمیت هریک از معیارها با استفاده از تکنیک تحلیل توسعه ای محاسبه گردیده و با استفاده از روش الکترِ فازی ، ساختارهای سازمانی بر اساس میزان تأمین استراتژی، تکنولوژی، اندازه، محیط و قدرت -کنترل در مرکز تحقیقاتی مورد مطالعه اولویت بندی می شوند و جهت اطمینان از نتایج حاصله، بار دیگر مدل تصمیم با استفاده از روش مجموع ساده وزین فازی نیز تجزیه و تحلیل گردیده و نتایج حاصل از روش الکترِ فازی و مجموع ساده وزین فازی با یکدیگر مقایسه می شود که در نهایت ساختار پارندی به عنوان مناسب ترین ساختار سازمانی مرکز مورد مطالعه مشخص گردید.
تاثیر سفارشی سازی خدمات در صنایع بانکداری بر وفاداری، اعتماد و رضایتمندی مشتری با استفاده از مدل ECSI(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با توجه به خصوصی سازی بانکداری در کشور، ظهور رقبای جدید و افزایش شدت رقابت بین بانک های دولتی و خصوصی جهت حفظ مشتریان فعلی و جذب مشتریان جدید، تاثیر سفارشی-سازی خدمات به عنوان سیاستی برای دستیابی به این مهم بر رفتار مشتریان در قالب سنجش برخی پویایی های روانشناختی (وفاداری، اعتماد و رضایتمندی مشتری) در این مطالعه مورد بررسی قرار گرفته است که بدین منظور از مدل ECSI استفاده شده است. در این راستا داده های جمع آوری شده از طریق پرسشنامه های توزیع شده در میان مشتریان در دسترس شعب بانک انصار در شهر مشهد به کمک مدل یابی معادلات ساختاری و روش دو مرحله ای حداقل مربعات جزئی و از طریق نرم افزار Smart PLS به منظور آزمون فرضیات و برازندگی مدل مورد تحلیل قرار گرفتند. نتایج حاصل نشان داد تمامی فرضیات مورد مطالعه، پذیرفته شدند. اگر سفارشی سازی به شیوه ای مناسب اجرا شود باید رضایت مشتری را که پیش نیاز وفاداری وی می باشد، بهبود بخشد. خدمات سفارشی شده، مشتری را به سوی این باور ترغیب می نماید که بانک نسبت به خواسته های او حساس بوده و این باعث افزایش اعتماد مشتری شده و مقدمه ای بر وفاداری وی خواهد بود. لذا، مطالعه حاضر در این زمینه می تواند کمک کننده ی مدیران و سیاست گذاران فعال در بانک ها باشد.
تبیین الگوی کارکردی بیمه شهری در شهرداری تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به منظور بررسی تأثیر استفاده از پوشش های بیمه ای بر عملکرد شهرداری تهران و با هدف طراحی بسته بیمه شهری صورت گرفته است. پس از بررسی مدل های سنجش عملکرد و انتخاب مدل ارزیابی متوازن به عنوان مدل مطلوب جهت استفاده در شهرداری کلان شهر تهران، شاخص های ابعاد چهارگانه مدل، در ابعاد شهروند، مالی، فرایندهای کاری داخلی و یادگیری و رشد، تعیین گردید. روش تحقیق این پژوهش، پیمایشی است. با توزیع پرسشنامه میان مدیران شهری، وضعیت موجود و مطلوب عملکرد شهرداری تهران بررسی شد. نتایج تحقیق نشان داد میان وضع موجود و مطلوب در شاخص های عملکردی، فاصله معناداری وجود دارد که بیشترین فاصله در بعد یادگیری و رشد و کمترین فاصله در بعد فرایندهای داخلی می باشد. نظرات مدیران، مؤید بهبود عملکرد شهرداری با به کارگیری برخی از پوشش های بیمه ای بود که در نهایت پوشش های مؤثر به صورت مجموعه ای تحت عنوان بسته بیمه شهری ارائه گردید.
ارائه مدلی برای ارزیابی ریسک های زنجیره تامین با استفاده از تکنیک های تصمیم گیری چند شاخصه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مدیریت زنجیره تامین، فرآیند برنامه ریزی، اجرا و کنترل کار آمد جریان مواد اولیه، موجودی های در جریان ساخت، محصولات نهایی و همچنین جریان اطلاعات مرتبط با آن از نقطه اولیه تا نقطه مصرف می باشد و لذا تمامی فعالیت های سازمان، شرکت و ... را تحت تاثیر قرار می دهد، از این رو توجه به فرصت ها و تهدیدهای موجود در عرصه صنعت و تجارت و ارزیابی توان صنایع و شرکت ها در رویارویی با عدم قطعیت ها و ریسک های موجود ضروری بوده و مدیریت ریسک های زنجیره تامین بسیار حائز اهمیت می باشد. در این تحقیق ضمن ارائه یک مدل جامع و سلسله مراتبی، با تکیه بر روش ساختار شکست ریسک، پرسشنامه جامعی از ریسک های اصلی زنجیره تامین تهیه شده و بر اساس آن این ریسک ها در بحث زنجیره تامین فولاد و در شرکت ذوب آهن اصفهان با استفاده از روش های شباهت به گزینه ایده آل، مجموع وزین ساده و تسلط تقریبی ارزیابی و رتبه بندی شده است. در ادامه ضمن محاسبه ضریب همبستگی اسپیرمن جهت تشخیص هم گرایی رتبه های حاصل از روش های مذکور رتبه بندی نهایی عوامل ریسک زنجیره تأمین صنعت فولاد با استفاده از روش میانگین به دست آمد و ریسک های مربوط به فرایند تامین و تامین کننده به عنوان بحرانی ترین ریسک ها شناخته شدند.
استفاده از مدل LRFM برای بخش بندی مشتریان براساس ارزش چرخه عمر آنها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از چالش های مهم در حوزه مدیریت ارتباط با مشتری در سازمان های مشتری محور شناخت مشتری است و درک تفاوت و رتبه بندی آنها و تخصیص بهینه منابع به آنها با توجه به ارزشی که برای شرکت ها دارند، می باشد. هدف این مقاله ارائه مدل مناسبی جهت بخش بندی مشتریان بر اساس ارزش دوره عمرآنها می باشد. در فرایند پیشنهادی این تحقیق در شرکت مورد مطالعه، برمبنای روش داده کاوی کریسپ (CRISP) شش فاز کلی طراحی و پس از تعیین مقادیر شاخص های مدل ال.آر.اف.ام (LRFM) شامل طول ارتباط مشتری، تازگی مبادله، تعداد دفعات مبادله و ارزش پولی مبادله در921مشتری و وزن دهی آنها با استفاده از فرایند تحلیل سلسله مراتبی گروهی، با توجه به تحلیل تشخیصی در 16 گروه و پنج خوشه(بخش) اصلی مشتریان وفادار(گروه های 13و10 و 16) ، بالقوه(گروه های8 ،15 و14)، جدید(گروه های 5 ،3 ،2 ،1)، از دست رفته(گروه های 9، 12، 4، 7) و پر مصرف (گروه های 6 و 11) بخش بندی و ارزش دوره عمر آنها تعیین گردیده است. نتایج مطالعه حاضر، زمینه را برای تحلیل ویژگی های مشتریان شرکت فراهم نمود. همچنین با بخش بندی مشتریان، مشتریان کلیدی و با ارزش شرکت مشخص شدند. در این مطالعه مشتریان گروه 13 با بالاترین ارزش دوره عمر شناسایی شدندکه شرکت باید در حفظ و نگهداری آنها تلاش نماید. در نهایت نیز پیشنهادهایی به شرکت جهت بهبود سیستم مدیریت ارتباط با مشتری ارائه گردید.
روشی برای ارزیابی قابلیت اطمینان کاربران شعب بانک (نمونه موردی : بانک شهر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از جمله عوامل موفقیت بانک ها برای رسیدن به تعالی، جلب رضایت مشتریان است. به نظر می رسد بروز خطا و اشتباه در ارائه خدمت به مشتریان جزو استثناها باشد. اما در جهان واقعی این واقعیت اتفاق می افتد. این تحقیق به بررسی عوامل بروزخطاهای انسانی و محاسبه قابلیت اطمینان کاری کاربران شعب بانک پرداخته است. برای این امر به کمک ادبیات موضوع، تکمیل پرسشنامه توسط خبرگان، کارشناسان و کاربران شعب بانک به جمع آوری اطلاعات، آنالیز شغل کاربران و شناسایی خطاها پرداخته شده است. در این تحقیق با بکارگیری روشHEART که از روش های اندازه گیری قابلیت اطمینان می باشد.پس از محاسبه و تجزیه و تحلیل داده های جمع آوری شده، میزان قابلیت اطمینان عملکرد کاربران شعب 0.072بدست آمده است. در پایان راهکارهایی جهت کاهش میزان خطاارائه گردیده، که از مهمترین عوامل بروز خطای کاربران، نحوه برخورد نامناسب رئیس، معاون و مشتریان با کاربران و اجرای همزمان چند کار با حجم بالا می توان اشاره نمود.