فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵۲۱ تا ۵۴۰ مورد از کل ۱٬۸۰۳ مورد.
تأثیر فن آوری محوری بر نظام مدیریت منابع انسانی در سازمان های صنعتی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از نگارش این مقاله، بررسی تأثیر فناوری محوری به عنوان یکی از متغیرهای مهم درون سازمانی بر نظام مدیریت منابع انسانی در بین سازمان های صنعتی ایران بوده است که صنعت فولاد را برای مطالعه ی موردی، برگزیده است. جامعه ی آماری مورد بررسی، کلیه ی شرکت های فولادی ایران بوده اند که از بین آن ها 9 شرکت با استفاده از فرمول کوکران و روش نمونه گیری طبقه ای متناسب با حجم به عنوان نمونه، گزینش شده اند. ابزار گردآوری داده ها دو پرسش نامه بوده است که به تعداد 506 نسخه توزیع و 78% آن برگشت داده شده و مورد تحلیل قرار گرفته است. آزمون تأثیر فناوری محوری بر نظام مدیریت منابع انسانی، با استفاده از روش الگوسازی معادلات ساختاری و تحلیل رگرسیون متقاطع صورت گرفته است. نتایج به دست آمده، گویای تأثیر فناوری محوری بر تمامی اجزای نظام مدیریت منابع انسانی در شرکت های فولادی است و الگوی تأثیر فناوری محوری با توجه به شاخص های برازش 036/0RMSEA= و 728/0PCFI= و سایر شاخص های مربوطه، دارای برازش مناسب است.
ارزیابی عملکرد مربیان کارآموزی از نظر دانشجویان مدارک پزشکی در دانشگاه علوم پزشکی کاشان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: هدف فعالیت های آموزشی رشد آگاهی و توانایی های بالقوه انسان است. ارزیابی خدمات آموزشی نقش موثری در حصول کیفیت فعالیت های آموزشی و افزایش مهارت های فراگیران دارد. لذا این پژوهش با هدف ارزیابی عملکرد مربیان کارآموزی از نظر دانشجویان مدارک پزشکی در دانشگاه علوم پزشکی کاشان در سال تحصیلی 85-1384 انجام پذیرفت.روش بررسی: این پژوهش مطالعه ای توصیفی بود که بر روی کلیه دانشجویان مقاطع کاردانی و کارشناسی رشته مدارک پزشکی دانشگاه علوم پزشکی کاشان نیم سال دوم 85-1384 که شامل 21 دانشجوی کاردانی و 20 دانشجوی کارشناسی ترم آخر بودند، انجام گرفت. در این مطالعه، از پرسش نامه ای مشتمل بر ده سوال با پاسخ های بسته از بسیار خوب تا ضعیف که روایی و پایایی آن تایید شده بود، استفاده شد. در مجموع 328 پرسش نامه برای ارزیابی تمام مربیان کارآموزی (8 نفر) توزیع گردید، که از این تعداد 205 پرسش نامه عودت داده شد. تحلیل داده ها از طریق تعیین فراوانی مطلق و نسبی انجام گرفت.یافته ها: از نظر اکثر دانشجویان (71.2 درصد)، کنترل حضور و غیاب دانشجو در محل کارآموزی توسط مربیان کارآموزی در حیطه بسیار خوب قرار داشت.رعایت موازین اخلاقی و اسلامی (69.7 درصد) و حضور به موقع مربی (67.8 درصد)، در مراتب بعدی قرار داشتند.نتیجه گیری: دانشجویان عملکرد مربیان کارآموزی را در حد بسیار خوب (61 درصد) ارزیابی نمودند. به نظر می رسد توجه به عواملی مانند پیگیری مشکلات کارآموزان، توضیح شرح وظایف کارآموز قبل از شروع دوره و نظارت بر یادگیری مهارت های عملی ایشان می تواند باعث ارتقای هر چه بیشترکیفیت آموزش گردد.
بررسی رابطه بین جامعه پذیری سازمانی و تعهد سازمانی در میان کارکنان دانشگاه ارومیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه میان جامعه پذیری سازمانی و تعهد سازمانی، در میان کارکنان دانشگاه ارومیه انجام شده است. با استفاده از روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی، 200 نفر از کارکنان دانشگاه با توجه به دانشکده محل خدمت، به صورت طبقه ای متناسب با اندازه هر یک از دانشکده ها، به طور تصادفی انتخاب شدند. برای گردآوری داده های پژوهش، از دو پرسشنامه استاندارد جامعه پذیری سازمانی بر اساس مدل تائورمینا (1997) و تعهد سازمانی بر اساس مدل بالفور و وکسلر (1996) استفاده شده است. برای سنجش میزان پایایی با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ ، پرسشنامه جامعه پذیری سازمانی 921/0 =α و تعهد سازمانی 881/0= α به دست آمد. داده ها پس از جمع آوری بر اساس فرضیه های پژوهش و با استفاده از تحلیل مانوا و تحلیل رگرسیون چندگانه تحلیل شد. نتایج نشان داد که بین مؤلفه های جامعه پذیری سازمانی با کل ابعاد تعهد سازمانی، رابطه مثبت و معنادار وجود دارد. علاوه بر این، مؤلفه های تفاهم، حمایت کارکنان و چشم انداز از آینده سازمان نیز می تواند به طور مثبت و معنی داری، ابعاد تعهد همانندسازی شده، پیوستگی و مبادله ای را پیش بینی کند
تأملی بر فعالیت ها و نگرش های بازنشستگان دانشگاهی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این مقاله، معرفی اجمالی اصلی¬ترین نظریه های بازنشستگی و دستیابی به وضعیت کاری و نگرش دانشگاهیان به پدیده بازنشستگی پس از بازنشسته شدن آن ها است. در این راستا، جامعه آماری، متشکل از 33 تن از استادان، دانشیاران و استادیاران دانشگاه فردوسی مشهد است که در دامنه زمانی سال های 87-1378 بازنشسته شده بودند. از پرسشنامه پاسخ بسته و باز برای جمع آوری داده های مورد نیاز استفاده به عمل آمد. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون فریدمن و U من ویتنی استفاده شد. عمده ترین یافته ها حاکی از آن بود که اغلب اساتید مورد مطالعه، کماکان به فعالیت های علمی دانشگاهی در کنار فعالیت های غیردانشگاهی اشتغال دارند. آن ها از این که در تنظیم وقت خود از استقلال بیشتری برخوردارند خشنودند، اما نسبت به کمرنگ تر شدن ارتباط با همکاران و دانشجویان در مقایسه با گذشته ناخشنودند. هم چنین از مسئولین دانشگاه و به ویژه وزارت متبوع انتظار دارند که اولاً بازنشستگی به طور عام و بازنشستگی اعضاء هیأت علمی به طور خاص در ابعاد گوناگون مورد مطالعه دقیق و همه جانیه قرار گیرد و ثانیاً در کوتاه مدت با تدوین برنامه ای نظام مند از توانمندی های آن ها به طور مؤثرتری بهره گیرند.
بررسی نقش رهبری تحول آفرین در توانمند سازی کارکنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
علی رغم توجه فزاینده به توانمندسازی کارکنان، درک و شناخت کم تری وجود دارد از این که چگونه فرایند توانمندسازی کارکنان اتفاق می افتد؛ چه فرایند های شناختی و روانی مبانی توانمند سازی کارکنان را شکل می دهند و چه متغیر های سازمانی توانمندسازی کارکنان را پیش بینی و تعیین می کنند. هر چند اندیشمندان و نویسندگان زیادی بر نقش مهم و حیاتی رهبری در فرایند توانمندسازی تأکید ورزیده اند ، اما مطالعات علمی کم تری آثار رفتارهای رهبری را بر توانمندسازی کارکنان بررسی کرده اند. این تحقیق با به کارگیری تئوری ها و ادبیات موجود به دنبال پاسخ به این سؤال است که چگونه رهبران تحول آفرین کارکنان را توانمند می کنند؟
با استناد به اطلاعات جمع آوری شده ، تحقیق حاضر نشان می دهد که رهبری تحول آفرین در توانمند سازی کارکنان بسیار تأثیرگذار است و ارتباط معناداری با احساس شایستگی، احساس داشتن حق انتخاب، احساس مؤثر بودن، احساس معنادار بودن و احساس داشتن اعتماد به دیگران دارد.
معماری الگوهای شایستگی: ارایه ی چارچوب مفهومی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از نیازهای اساسی مدیران و کارشناسان منابع انسانی برای استقرار نظام مدیریت منابع انسانیِ مبتنی بر شایستگی، آشنایی با رویکردهاو فرایندهای شناسایی و مدل سازی شایستگی ها است. بنابراین، هدف کلی این مقاله، توسعه ی دانش و مفاهیم مربوط با تدوین الگوهای شایستگی در ابعاد نظری و عملی (طراحی و اعتباریابی چارچوب مفهومی برای تدوین و به کارگیری الگوهای شایستگی) در سازمان ها و مؤسسات ایرانی است. پژوهش حاضر، از نوع پژوهش کیفی با حجم نمونه ی 20 نفر بود. تدوین مدل اولیه ی پژوهش، از طریق بررسی مدل های موجود صورت گرفت و اعتبار آن با استفاده از مصاحبه ی انفرادی و اعتباریابی پیمایشی، مورد تأیید اعضای نمونه قرار گرفت. تحلیل مصاحبه ها نیز با استفاده از روش تحلیل محتوا صورت پذیرفت. یافته های پژوهش، فرایند پیش بینی شده، برای تدوین الگوهای شایستگی و فرایند شناسایی شایستگی ها را مورد تأیید قرار داد. ضمناً الگوی نهایی به منظور طراحی الگوی شایستگی رؤسای دانشگاه های دولتی ایران مورد استفاده و اعتبار نتایج و یافته های آن به صورت عملی نیز مورد تأیید قرار گرفت.
بررسی رابطه بین فلسفه اخلاق فردی فروشندگان و فرایند تصمیم گیری اخلاقی آنها(مقاله علمی وزارت علوم)
کاربست مدل میدان نیرو در برنامه ریزی برای جانشین پروری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جانشین پروری از مهم ترین راهبرد های بقا برای فعالیت اثربخش در جهان متلاطم امروز است که صرف نظر از اهمیت این امر، در هر سازمان، مجموعه ی متنوعی از عوامل تسهیل گر یا بازدارنده در فراگرد توسعه ی برنامه ی جانشین پروری ظاهر می شوند که به نوعی میدان نیروی پرچالشی را له یا علیه آن به وجود آورند. پژوهش حاضر، با استفاده از روش تحقیق کیفی-تحلیل محتوا به تحلیل شیوه های تسهیل گر یا بازدارنده ی اجرای برنامه ی جانشین پروری در شرکت ایتوک پرداخته و از مصاحبه به عنوان ابزار گردآوری داده ها بهره گرفته است. حاصل پژوهش، تأکید بر عوامل جدیدی است که به لحاظ فرهنگ سازمانی و رایج در سازمان های ایرانی، به ویژه از طریق بی صداقتی در ارایه ی اطلاعات، بی اعتمادی به یک دیگر و حسادت نسبت به همکاران در کنار عوامل جهان شمولی چون: عدم حمایت مدیران عالی، محاسبه ی هزینه و منفعت و فقدان انگیزه ی عمومی در میان کارکنان، در برابر توسعه ی برنامه جانشین پروری مانع به وجود می آورند؛ هر چند نیروهای تسهیل گرِ قابل ملاحظه ای نیز در روند بهبود سطح دانش مدیران و توسعه ی کارکنان ملاحظه می شوند که فرصت ارزنده ای را برای جانشین پروری به وجود می آورند.
تبیین یک الگوی ریاضی برای تعیین احتمال ترک خدمت یا ماندن کارکنان در سازمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله، درصدد تبیین، آزمون و تحلیل الگوی ریاضی ایکوکانان (2007) به منظور بررسی احتمال ترک داوطلبانه ی سازمان توسط کارکنان می باشد. در این الگو، فرض می شود که «احتمال ماندن یا ترک» سازمان (یعنی، E-(P.i) یا (-(P.i)1) ارتباط مثبتی با «تمایل به ترک» سازمان دارد. روش تحقیق مورد استفاده، توصیفی، پیمایشی و میدانی است. جامعه ی مورد مطالعه، شامل کارکنان و مدیران مؤسسه ی آموزش عالی علمی کاربردی جهاد کشاورزی است. در آزمون الگوی پیشنهادی، نتایج کاملاً متفاوتی نسبت به فرضیات اولیه و تحقیقات مشابه خارجی به دست آمد. به عبارت دیگر، با این که کارکنان از ماندن در سازمان مورد مطاله راضی نبودند؛ ولی تمایل به ترک آن هم نداشتند که این نکته می تواند به عنوان یک بُعد جدید در توسعه ی مدل به خصوص در سازمان های ایرانی مورد توجه محققان بعدی باشد؛ ضمن این که دلیل این نتیجه ی متفاوت را باید در سایر عوامل مداخله گر هم چون وضعیت بازار کار و اشتغال در ایران جست وجو نمود.
با این حال، تبیین نحوه ی محاسبه ی عددی و کمّی احتمال ماندن یا ترک خدمت کارکنان و پیش بینی پذیری آن که از طریق یک ابزار ساده در این مقاله فرموله شده است، امکان جدیدی را در اختیار مدیران و هم چنین راهبردهای منابع انسانی سازمان قرار می دهد.
تأثیر برنامه آموزشی کارکنان بر میزان کسورات بیمه ای مرکز آموزشی درمانی فیروزگر 1387- 1386(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: با توجه به تعرفههای پایین خدمات تشخیصی و درمانی در بیمارستانها و با عنایت به هزینههای بالای ارایه خدمات بهداشتی درمانی، لزوم وصول کلیه ی درآمدها از سازمانهای بیمه گر بیش از پیش ضروری به نظر می رسد. هدف از انجام این پژوهش بررسی تأثیر آموزش کارکنان بر میزان کسورات بیمه ای در مرکز آموزشی درمانی فیروزگر بوده است.
روش کار: این پژوهش از نوع تحلیلی بود که از نظر زمان انجام آن طولی تلقی می شود. از نظر نتایج در ردیف پژوهشهای کاربردی قابل تقسیم بندی است. جامعه این پژوهش شامل اسناد بیمه ای تمامی بیماران بستری تأمین اجتماعی (1685پرونده) و خدمات درمانی(1330پرونده) مرکز آموزشی درمانی فیروزگر در بهار 1386و بهار 1387 بود. در این پژوهش از طریق مراجعه به مستندات اسناد پزشکی سازمانهای بیمه گر تأمین اجتماعی و خدمات درمانی شهر تهران و مرکز آموزشی درمانی فیروزگر دادههای مورد نیاز گردآوری شد. داده ها توسط نرم افزار spss و با استفاده از آزمون paired samples t-test مورد تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: میانگین کل درصد خطای تنظیم اسناد بیمه ای قبل ازآموزش کارکنان برابر 1.38 و بعد ازآموزش 3.25 بود. همچنین میزان کسورات از 9.13 درصد قبل ازآموزش به 9.6درصد بعد ازآموزش رسید. با استفاده ازآزمون مقایسه میانگین در دو جامعه، تأثیر آموزش بر خطاهای تنظیم اسناد بیمه ای به تفکیک نوع بیمه(خدمات درمانی و تأمین اجتماعی)تأیید شد.(P-value≤0.001)
بحث: به طور کلی پژوهش حاضر نشان داد آموزش کارکنان باعث کاهش خطاهای اسناد بیمه ای و در نهایت کاهش میزان کسورات بیمه ای در مرکز آموزشی درمانی فیروزگر گردید. بدیهی است اجرای برنامه های آموزشی مدون و مستمر به منظور توانمند سازی کارکنان، باعث افزایش نقش و مشارکت آنان در کاهش کسورات بیمه ای و تعامل مثبت و سازنده با نمایندگان سازمانهای بیمه گر می گردد، همچنین پویایی سازمان و کارکنان را به دنبال خواهد داشت. برگرفته از پایان نامه کارشناسی ارشد
رتبه بندی عوامل مؤثر بر اجرای مدیریت منابع انسانی الکترونیک جهت دستیابی به کلاس جهانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه عوامل زیادی در دستیابی به کلاس جهانی، ایفای نقش می کنند؛ لیکن در دنیای کسب وکار رقابتی امروز، این نیروی انسانی است که وجه تمایز و برتری یک سازمان محسوب می شود؛ ازاینرو مدیریت منابع انسانی نقش مؤثری در راستای حرکت به سوی کلاس جهانی در سازمانها ایفا می کند. گسترش سریع اینترنت در طی دهه گذشته موجب تقویت، پیاده سازی و اجرای مدیریت منابع انسانی الکترونیک (E-HRM) شده است .در این پژوهش به بررسی برخی از عوامل مؤثر بر اجرای E-HRM پرداخته شده است . این عوامل شامل عوامل کاری، عوامل فردی، عوامل محیطی، عوامل سازمانی و نوآوری E-HRM هستند. برای شناسایی و رتبه بندی عوامل مؤثر بر اجرای E-HRM با استفاده از رویکرد AHPاز نظرات 25 نفر از مدیران عالی و منابع انسانی سازمانهای آب و برق در شهرستان خرم آباد استفاده شده است . با توجه به اطلاعات به دست آمده با استفاده از نرم افزار expert choice عوامل کاری، عوامل سازمانی، عوامل محیطی، عوامل فردی و نوآوری E-HRM بهترتیب دارای بیشترین تأثیر بر اجرای مدیریت منابع انسانی الکترونیک بوده اند
ارزیابی کارایی بانکهای دولتی در مقایسه با بانکهای خصوصی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله، در ابتدا کارایی بانکهای دولتی با بانکهای خصوصی در کشور مقایسه شد. نتیجه به دست آمده نشان داد شاخص های کارایی بانکهای دولتی به مراتب کمتر از بانکهای خصوصی است. سپس با تبعیت از نظریه داده بنیاد به عنوان روش تحقیق کیفی، با مصاحبه با مدیران صنعت بانکداری ایران، چرایی کارایی پایین تر بانکهای دولتی کشور در مقایسه با بانکهای خصوصی تحلیل شد. تحلیل داده ها در سه مرحله کدگذاری باز، کد گذاری انتخابی و کدگذاری محوری نشان داد بانکهای دولتی، با توجه به ماهیت دولتی آنها و شرایطی که بر آنها حاکم است با پدیده ای با عنوان بی نظمی سازمانی مواجه هستند. بینظمی سازمانی سازمانی موجب میشود که مجموعه مصرف کنندگان منابع بانک به هدر دهندگان منابع تبدیل شوند. از طرف دیگر ساختار سازمانی ناکارا و فرهنگ سازمانی ناکارا نیز بر هدر دهی منابع به عنوان عوامل بستر و زمینه ساز تأثیر میگذارند. همچنین فقر اطلاعاتی و اسراف سازمانی نیز بر هدردهی منابع و تشدید آن تأثیر مضاعف میگذارند که این شرایط منجر به ناکارایی بانکهای دولتی در صنعت بانکداری ایران میشود.
شناسایی و مقایسه ویژگی های مورد انتظار مدیریت منابع انسانی در سازمان های پروژه محور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تغییر ماهیت سازمان های وظیفه محور به پروژه محور تحت تأثیر دگرگونی های مداوم در محصولات و فرایندها از یک سو و تفاوت ماهیت پروژها و شیوه ی مدیریت بر آن ها در سازمان های خصوصی و دولتی از سوی دیگر، مدیریت منابع انسانی را در پروژه ها تحت تأثیر قرار داده است. این مقاله، با استفاده از نظرات کارشناسان[1]، ویژگی های مدیریت منابع انسانی در پروژه ها در فرایندهای انتخاب، تخصیص، انجام فعالیت ها در حین پروژه، رهاسازی از پروژه و رهایی از سازمان را در دو بخش دولتی و خصوصی در ایران مورد بررسی قرار داده و ویژگی های شناسایی شده، با استفاده از آزمون فرض آماری دوطرفه مورد مقایسه قرار گرفته است. نتایج، نشان می دهد که ویژگی های شناسایی شده دارای تفاوت هایی در هر یک از این بخش ها هستند. برخی از این تفاوت ها عبارتند از: توانایی استفاده از مدیران و کارکنان شایسته، انتصاب و تخصیص بر اساس روابط، وجود نیروهای مازاد، ارزیابی عملکرد بر مبنای رویه های رسمی و آموزش وسیع تر در پروژه های بخش دولتی. فشار کاری بیش تر و ارتباط مستقیم میزان دستمزد با انجام فعالیت ها در پروژه های بخش خصوصی، بی توجهی به جانشین پروری، نگرانی کارکنان پروژه های بخش خصوصی از وضعیت آینده و درنهایت، بی توجهی به موضوع نهادینه کردن دانش در سازمان و رابطه ی طولانی مدت بین سازمان و کارکنان در پروژه های بخش دولتی.