فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۰۱ تا ۱۲۰ مورد از کل ۳۱٬۷۸۰ مورد.
منبع:
مخاطرات محیط طبیعی سال ۱۳ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۴۰
131 - 148
حوزه های تخصصی:
آگاهی به مناطق مستعد رخداد آتش سوزی برای شناسایی چالش های پیش رو و تدوین استراتژی های مدیریتی مناسب است از این رو پایش و بررسی رفتار رخداد این پدیده می تواند در این راستا مؤثر باشد. در این مطالعه، مناطق رخداد آتش سوزی در سطح استان کرمانشاه با استفاده از اطلاعات مربوط به آتش فعال ماهواره مودیس در خلال سال های 2001 تا 2022 دریافت شدند. سپس با استفاده از تابع تراکم کرنل، تراکم آتش سوزی برای هر سال محاسبه گردید و داده های آتش سوزی به صورت تراکم در کیلومترمربع تهیه شدند. نقشه های تراکم مختلف به شکل سری زمانی وارد تحلیل ناپارامتری من –کندال شدند تا با این روش روند تغییرات در سطح معناداری 95 درصد و بیشتر محاسبه گردد. بر اساس یافته ها در طول 21 سال گذشته مساحتی معادل 31/3613 کیلومترمربع از اراضی استان، روند افزایش تراکم آتش سوزی را تجربه کرده اند و این مقدار برای روند کاهشی برابر 39/644 کیلومترمربع است. هیچ یک از مناطق حفاظت شده استان کرمانشاه روند کاهشی تراکم آتش سوزی ندارند؛ اما مناطق شمال و شمال غرب، غرب و شرق محدوده موردمطالعه روند افزایشی تراکم آتش سوزی داشته اند. بخش عمده مناطق دارای روند افزایشی آتش سوزی در مناطق مرتفع با بارش بالا و در پوشش جنگل های زاگرس هستند. از میان مناطق حفاظت شده منطقه حفاظت شده شاهو و کوهسالان و همچنین بوزین و مرخیل بیشترین نوسان و تغییر را تراکم آتش سوزی داشته اند. پوشش بخش وسیعی از این مناطق به وسیله جنگل های بلوط، خشک سالی، افزایش درجه حرارت و سرایت آتش سوزی تعمدی می تواند ازجمله عوامل مؤثر و مهم بر روی این پدیده باشد
تحلیل عوامل مؤثر بر الحاق روستاهای حریم کلانشهر تبریز (مورد مطالعه: روستاهای دهستان آجی چای)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روستا و توسعه پایدار فضا دوره ۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۱۱۷)
130 - 150
حوزه های تخصصی:
رشد پراکنده کلانشهرها باعث شده که روستاهای اطراف آن نیز گسترش یابد و به شهرها الحاق شود. با الحاق روستاها به شهرها روابط فضایی پیچیده شده و از نظر کالبدی، اقتصادی، اجتماعی-فرهنگی و زیست محیطی دچار تغییرات شدیدی شده است که کلانشهر تبریز هم از این قاعده مستثنی نبوده است. بر این اساس هدف اصلی تحقیق شناسایی و تحلیل عوامل مؤثر بر الحاق روستاهای هم جوار کلانشهر تبریز می باشد. در این تحقیق از روش توصیفی- اکتشافی و پیمایشی با پرسشنامه استفاده شده است. جامعه آماری تحقیق 30 نفر از خبرگان و متخصصان شهری و روستایی بوده است. برای تحلیل اطلاعات از روش معادلات ساختاری با به کارگیری نرم افزار SPSS و Amos استفاده شد. سه سازه پنهان برونزا به نام های "عوامل درونی"، "همجواری با کلانشهرها"، و "عوامل بیرونی" شناسایی شد که جنبه های اصلی الحاق روستاها به کلانشهرها را نشان می دهد؛ در میان آن ها، عوامل همجواری با کلانشهرها بیش ترین بارگذاری را با (89/0=γ) نشان دادند. این مطالعه مشخص کرد که پارامترهایی مانند عوامل اقتصادی، ویژگی های کالبدی و اجتماعی-فرهنگی بیشترین تأثیر را در همجواری با کلانشهرها از نظر الحاق روستاها به کلانشهرها دارد. کمترین اثرگذاری مربوط به عوامل درونی در روستاها می باشد. از دیدگاه خبرگان، عوامل اقتصادی در الحاق روستاها به شهر مؤثر است و باعث می شود که افراد با درآمد کم از مناطق مختلف شهر به این قسمت ها مهاجرت کرده و روستاهای پیرامونی در شهر ادغام شود. بنابراین سازماندهی الحاق روستاها به شهر می تواند تأثیر مثبتی روی گسترش و توسعه کلانشهر تبریز داشته باشد.
شناسایی عوامل و مؤلفه های مؤثر بر رضایتمندی مردم محلی در توان بخشی بافت اطراف حرم امام رضا (ع) با استفاده از نظریه داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش جغرافیایی فضا سال ۱۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۱
91 - 112
حوزه های تخصصی:
بافت فرسوده شهر مشهد با انواع مداخلات بی رویه در طرح های مختلف، بدون توجه به رضایتمندی مردم محلی و مغایر با زمینه کالبدی- فرهنگی بافت، اکنون با معضلات متعدد کالبدی- فرهنگی و اجتماعی روبه رو است که موجب نارضایتی صاحبان اصلی بافت یعنی مردم محلی شده است. هدف پژوهش حاضر، شناسایی مؤلفه های مؤثر بر رضایتمندی مردم محلی در توان بخشی بافت اطراف حرم امام رضا (ع) با رویکرد زمینه گرایی کالبدی-فرهنگی است. بدین منظور از روش کیفی مبتنی بر روش نظریه داده بنیاد رویکرد سیستماتیک اشتراوس و کوربین استفاده شده است. جهت جمع آوری داده ها از مصاحبه های نیمه ساختاریافته و از نمونه گیری هدفمند بهره برده شد. مشارکت کنندگان شامل متخصصین، مسئولین و مردم محلی به تعداد 30 نفر بودند. برای رسیدن به مفاهیم، مقوله ها و طبقات، داده های حاصل از مصاحبه ها بر اساس کدگذاری باز، محوری و انتخابی مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت و با استفاده از نرم افزار MAXQDA18 تحلیل گردید. نتایج پژوهش نشان داد که مؤلفه های پنج گانه ای تحت عناوین: علل فرهنگی، علل امنیتی، علل کالبدی، علل حقوقی و علل زیست محیطی به ترتیب به عنوان مؤلفه های اصلی و اثرگذار قابل استخراج است که می توانیم آن ها را به عنوان شرایط علی توان بخشی بافت اطراف حرم مطهر امام رضا (ع) معرفی نمائیم. در کنار این مؤلفه ها، عوامل مداخله گری با عناوین: مشارکت عمومی و مصوبات قانونی و همچنین عوامل زمینه ای با عناوین: عوامل سازمانی و عوامل انسانی نیز وجود دارند که در افزایش رضایتمندی توان بخشی بافت حرم مطهر رضوی نقش تأثیرگذاری دارند. نتایج پایانی این مطالعه مؤید آن است که در صورت اجرای راهبردهای پیشنهادی، صیانت از حریم رضوی، تقویت هویت فرهنگی و نهایتاً پایداری اجتماعی نیز دور از دسترس نخواهد بود که نتیجه موفقیت در اجرای برنامه های نوسازی و توسعه شهری خواهند بود.
مدل سازی پیشران های ایجادکننده آلودگی هوا در شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش جغرافیایی فضا سال ۱۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۱
151 - 163
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر مدل سازی پیشران های ایجادکننده آلودگی هوا در شهر تهران با رویکرد ساختاری_ تفسیری است. به منظور رسیدن به این هدف، پیشران های شناسایی شده ایجادکننده آلودگی هوا در شهر تهران با رجوع به نظر خبرگان و استفاده از رویکرد ساختاری_ تفسیری در ابعاد جدیدی سطح بندی شد و روابط میان آن ها مشخص گردید و سپس نسبت به تجزیه وتحلیل قدرت نفوذ و میزان وابستگی با استفاده از ابزار MICMAC اقدام شد. بر اساس نتایج به دست آمده پیشران ها، در هفت سطح دسته بندی شد به شکلی که تحقق سطح بالاتر منوط به تحقق سطح پایین تر است. نتایج نشان داد که سیاست های کلی دولت در سطح هفتم و در پایین ترین سطح قرار دارد و به ترتیب در سطوح بعدی دخالت های دولت، مسئولان پشتیبان محیط زیست، تحقیق و توسعه، نوآوری در مدیریت شهری، نظارت بر تولید آلاینده ها، نرخ رشد جمعیت، اصلاح الگوی مصرف قرار گرفتند و بالاخره در سطح اول تعداد وسایل نقلیه، قیمت حامل های انرژی، کیفیت صنایع، سرمایه گذاری انرژی پاک قرار گرفتند. در این تحقیق برای شناخت و ساختاردهی به مسئله و نیز پاسخ به سؤال پژوهش از رویکرد ساختاری_تفسیری که از روش های نرم تحقیق در عملیات است، استفاده شده است. همچنین پیشران های اثرگذار و وابسته شناسایی شد به طوری که هرگونه تغییر بر روی پیشران های اثرگذار باعث تغییر بر روی پیشران های وابسته خواهد شد و نمود عینی تغییرات بر روی پیشران های وابسته بروز خواهد کرد. از نتایج به دست آمده در این تحقیق می توان برای شناسایی ذینفعان و تأثیرگذاران بر مسئله و وظایف آن ها و نیز اولویت بندی در سیاست گذاری ها کلان در جهت حل مسئله آلودگی هوا و نیل به سمت وضعیت مطلوب در شهر تهران استفاده کرد.
Effect of the Coronavirus Pandemic on Income, Education and Health: A Study along the Banks of River Kharkhari, West Bengal, India
منبع:
جغرافیا و آینده پژوهی منطقه ای دوره ۲ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
95 - 101
حوزه های تخصصی:
This study goes about to analyze the consequences of the coronavirus on human livelihood. Door to door survey has been done to collect local people's responses. To find out the effect of coronavirus on human livelihood discriminant analysis has been done and Pearson’s correlation analysis has been accomplished. For fulfillment of the objective of this study, 13 mouzas (small administrative units in India) and 1 census town have been selected as study units along the banks of river Kharkhari. The outcome of this study shows that the coronavirus pandemic impacted the reduction in the income level of people in the selected study units. People of villages were less affected by coronavirus than the people of towns. However, the effect of this pandemic is not less in villages and it has a considerable effect on income, education and health of people. There is a negative and significant correlation (r=-0.718, at 99 percent level of confidence) between COVID symptoms/affected and reduction in income level. The result of discriminant analysis reveals that the leading independent variable is a reduction in income level as it has the highest value (2.234) in the standardized canonical function coefficient table. A considerable number of school dropouts has been observed after the lockdown due to this pandemic. Field survey reveals that people are still in fear regarding a reduction in income level due to this pandemic.
بررسی مطلوبیت زیستگاه کاراکال Schreber, 1776) Caracal caracal,) با استفاده از مدل MaxEnt در اقلیم آینده ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و برنامه ریزی سال ۲۸ بهار ۱۴۰۳ شماره ۸۷
370 - 348
حوزه های تخصصی:
امروزه از تغییرات اقلیمی به همراه تخریب زیستگاه به عنوان مهمترین عوامل تهدید کننده حیات وحش یاد می شود. از این رو داشتن اطلاعات صحیح از نیاز های اکولوژیک و زیستگاه هر گونه زمینه را برای حفاظت از گونه ها در برابر این تغییرات فراهم می کند و تعیین مهمترین عوامل در جلب نظر گونه ها و تهیه نقشه های مطلوبیت زیستگاه می تواند اقدامی در جهت حفاظت از گونه ها باشد. در ایران بعد از پلنگ و یوزپلنگ کاراکال سومین گربه سان موجود است که نقش کلیدی در کنترل جمعیت جوندگان دارد و زیستگاه های آن بیشتر در مناطق خشک قرار گرفته است. بر همین اساس در این پژوهش، به بررسی تاثیرات تغییر اقلیم بر زیستگاه های کاراکال و نیز نحوه پراکنش این گونه تحت دو سناریوی اقلیمی RCP2.6 و RCP8.5 در دوره زمانی 2061 تا 2080 در ایران با استفاده از روش حداکثر آنتروپی پرداخته شد. در این مطالعه از چهار دسته متغیر محیطی شامل: متغیر های اقلیمی، توپوگرافی، کاربری اراضی و پوشش زمین که در مجموع 32 متغیر برای زمان حال و 14 متغیر برای آینده استفاده شده است. نتایج نشان داد که متغیر های فاصله از مناطق حفاظتی، شن زارها، مناطق جنگلی متراکم، بیشترین تاثیر را در انتخاب زیستگاه مطلوب برای گونه کاراکال در زمان حال داشته و متغیر های میانگین دمای گرم ترین فصل سال و میانگین ارتفاع از سطح دریا تحت دو سناریوی آینده بیشترین تاثیر را در انتخاب زیستگاه توسط گونه خواهند داشت. همچنین بررسی نقشه های مطلوبیت زیستگاه کاراکال نشان داد که هم اکنون این گونه تنها 2/13درصد از زیستگاه های ایران را به خود اختصاص داده است که با شبکه حفاظتی کنونی تنها 2/48 درصد همپوشانی دارد این در حالی است که این میزان زیستگاه مطلوب گونه در آینده تحت سناریو های RCP2.6 و RCP8.5 به ترتیب به 9/30 و 4/27 خواهد رسید و از میزان همپوشانی آن با شبکه حفاظتی کنونی تا حدود 66 درصد کاسته و به مقدار 8/17 درصد همپوشانی خواهد رسید.
بررسی موانع بازدارنده توسعه فعالیت های گردشگری سالمندی (مطالعه موردی: شهر قم)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و برنامه ریزی سال ۲۸ بهار ۱۴۰۳ شماره ۸۷
421 - 401
حوزه های تخصصی:
گردشگری سالمندان به دلیل قابلیت و مزیت های رقابتی از توجه زیادی برخوردار است. شهر قم دومین مرکز زیارتی کشور بعد از شهر مشهد در سطح ملی است، بازار بالقوه ای که با برطرف کردن موانع سفر برای سالمندان می توان از مزیت رقابتی آن در عرصه جذب گردشگر سالمندان استفاده کرد. هدف این پژوهش ارائه چارچوبی برای شناسایی تأثیرات مستقیم و غیر مستقیم موانع مؤثر بر عدم توسعه گردشگری سالمندان در شهر قم است. موانع توسعه گردشگری سالمندی در چهاربخش اصلی یعنی موانع اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی، مدیریتی و سازمانی، نگرش دولتی دسته بندی شدند. نوع تحقیق کاربردی و روش بررسی توصیفی– تحلیلی است. برای جمع آوری داده ها از روش پیمایشی و کتابخانه ای استفاده شده. جامعه آماری شامل گردشگران سالمند و کارشناسان و متخصصان حوزه گردشگری است. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS انجام شد. نتایج حاکی از آن است که چهار عامل مورد بررسی بر عدم توسعه گردشگری سالمند اثر مثبتی دارند. نتایج آزمون T نیز نشان داد که همه موانع در سطح معناداری 0/05، بالاتر از میانگین معیار هستند و در این میان بالاترین میانگین به موانع اقتصادی (5/17) و موانع مدیریتی و سازمانی (2/10) کمترین میانگین را به خود اختصاص داده است. اثرگذارترین عامل بر عدم توسعه گردشگری سالمند، موانع اقتصادی است (با ضریب بتای0/643) که 52 درصد از واریانس عدم توسعه گردشگری سالمند را تبیین می نماید. ضریب تولرانس 0/923 نیز حاکی از آن است که موانع اقتصادی پیش بینی کننده قوی و ملاک است.
پیش بینی بزرگا و محل وقوع زلزله های احتمالی در محدوده خطوط ریلی استان هرمزگان با استفاده از شبکه عصبی مصنوعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و برنامه ریزی محیطی دوره ۳۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۹۳)
111 - 128
حوزه های تخصصی:
پیش بینی بزرگا و محل وقوع زلزله تأثیر زیادی در کاهش خسارت های ناشی از این پدیده خواهد داشت؛ زیرا پیش بینی محل وقوع زلزله های احتمالی موجب بهسازی و مقاوم سازی تأسیسات و زیرساخت ها در این مکان ها و کاهش آسیب پذیری آنها خواهد شد. بر همین اساس، در پژوهش حاضر کوشش شده است تا با استفاده از الگوریتم شبکه های هوشمند عصبی مصنوعی بزرگی و محل وقوع لرزه های احتمالی در محدوده خطوط ریلی استان هرمزگان پیش بینی و تحلیل شود. بدین منظور پژوهشگاه بین المللی زلزله شناسی و مهندسی زلزله از موقعیت مکانی، بزرگا و عمق زلزله های ثبت شده در محدوده مطالعاتی و نیز از طول گسل های موجود در منطقه به عنوان متغیرهای ورودی به مدل شبکه عصبی پرسپترون چند لایه استفاده کرده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که در منطقه مطالعاتی 31 نقطه برای وقوع لرزه های احتمالی پیش بینی شده است که نهایت بزرگای محتمل برای این نقاط 3/4 و 2/5 ریشتر خواهد بود. بر همین اساس، پهنه بندی استان هرمزگان براساس لرزه های پیش بینی شده حاکی از آن است که بخش های جنوبی و مرکزی استان (شمال تنگه هرمز) در پهنه با خطر زیاد قرار دارند که موجب آسیب پذیری بیشتر خطوط ریلی در این بخش از استان خواهند شد. همچنین، تونل شماره 23 در محدوده پرخطر (در منطقه نهایت بزرگای محتمل) قرار دارد و نیز تونل 21، 22، 23 به زلزله های با بزرگای بیش از 5 ریشتر بسیار نزدیک است.
A Critical Geopolitical Analysis of the Representation of Africa in International Relations: Andrew Linklater’s Approach(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال ۲۰ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۷۴)
231 - 254
حوزه های تخصصی:
The African continent has, to date, been mostly perceived as a “marginalized” geographical or geopolitical foundation and is represented in international relations (IR) so narrowly in the definitions provided by classical geopolitical knowledge or hegemonic knowledge of international relations. Nevertheless, efforts must be made by intellectual and practical elites worldwide for a more realistic representation of the opportunities and potentials of this continent by relying on conceptual-theoretical formulations. To address the main question of the relationship between Africa's geopolitical position and its conceptual and theoretical representation within the discipline of International Relations. The author suggests examining the pathology of conceptual-theoretical formulations in International Relations (IR) and Geopolitics. this requires a new reading of critical geopolitics drawn on the works of Andrew Linklater, which can provide more basic explanatory ideas with the critique of epistemological foundationalism, state-centrism, narrative-based approach, and nature of the disciplines. This paper is a theoretical research that proposes a new conceptual framework. It adopts an explanatory-critical analytical method to explain the theoretical approach of global critical geopolitics. The results of the paper emphasize that the theories and texts of IR and Geopolitics must be reviewed and reformulated with innovative evaluations centered on the position and role of Africa in the international history of the world. It highlights the importance of considering the distinct lived experiences of the continent which can serve as a basis for developing a methodological, epistemological, and ontological research program for participation in global politics and non-western international relations.
سنجش میزان موفقیت دوره های آموزش ضمن خدمت در ارتقای مهارت های حرفه ای کارکنان جهاد کشاورزی شهرستان اهواز
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۷ بهار ۱۴۰۳ شماره ۲۴
377 - 388
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش سنجش میزان موفقیت دوره های آموزش ضمن خدمت در ارتقای مهارت های حرفه ای کارکنان جهاد کشاورزی شهرستان اهواز است. روش پژوهش آزمون t و آزمون F، رگرسیون و همبستگی می باشد. جامعه آماری مورد بررسی این پژوهش را کلیه کارکنان شاغل در سازمان جهاد کشاورزی شهرستان اهواز در سال 1397 تشکیل داده اند که طبق استعلام صورت گرفته از سازمان جهاد کشاورزی تعدا آنها 750 نفر می باشد که از این تعداد با استفاده از جدول مورگان 230 نفر، به عنوان نمونه انتخاب شد. برای گردآوری داده های مورد نیاز پژوهش از پرسشنامه استاندارد استفاده شده است. داده های گردآوری شده با استفاده از نرم افزار آماری SPSS تجزیه و تحلیل گردید. نتایج نشان داد که بین میزان موفقیت دوره های آموزش ضمن خدمت بر حسب جنسیت و سطح تحصیلات تفاوت آماری معنی داری وجود ندارد. همچنین برای شناسایی عوامل موثر بر میزان موفقیت دوره های آموزش ضمن خدمت از آزمون رگرسیون استفاده شد نتایج تحقیق نشان داد که مولفه اثربخشی آموزش ضمن خدمت در سطح 99 درصد اطمینان و مولفه میزان افزایش دانش و مهارت اکتسابی کارکنان در سطح 95 درصد اطمینان معنی دار شده اند. همچنین رابطه معناداری بین ویژگی های فردی پاسخگویان (سطح تحصیلات و سابقه خدمت) با میزان موفقیت دوره های آموزش ضمن خدمت وجود ندارد.
سنجش تأثیر حس مکان بر میزان تاب آوری اجتماعی در شهرهای جدید (مطالعه موردی: شهر جدید مهستان)
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۷ بهار ۱۴۰۳ شماره ۲۴
764 - 775
حوزه های تخصصی:
حس مکان از فعالیت ها و تعاملات بین افراد و مکان ها و همچنین بین خود افراد در یک مکان خاص ناشی می شود. سطح بالای دلبستگی در میان ساکنان یک مکان، محله یا شهر بر اهمیت آن مکان برای افراد تاکید می کند، که منجر به افزایش مشارکت در فعالیت های مدنی و سیاسی و افزایش تعاملات اجتماعی شهروندان می شود. این ارتباطات عاطفی با مکان همچنین بر ظرفیت افراد برای پاسخ به تغییرات، درک خطرات و آماده شدن برای چالش های تاب آوری اجتماعی تأثیر می گذارد. این پژوهش به دنبال پاسخ به این سوال است که تاثیر حس مکان بر تاب آوری اجتماعی در شهرستان مهستان چیست. روش تحقیق از نظر هدف کاربردی و توسعه ای و از نظر رویکرد توصیفی- تحلیلی است. داده ها از طریق مطالعات کتابخانه ای و میدانی جمع آوری شده است. تجزیه و تحلیل داده ها از آمار توصیفی (شامل توزیع فراوانی، میانگین، انحراف معیار و ضریب پراکندگی) و نیز آمار استنباطی مانند مدل سازی معادلات ساختاری با استفاده از SPSS و AMOS استفاده شده است. جامعه آماری شامل کلیه شهروندان شهر جدید به تعداد 95746 نفر می باشد. نمونه ای متشکل از 380 نفر به صورت تصادفی مورد بررسی قرار گرفتند. یافته های تحقیق نشان می دهد که وضعیت متغیر حس فضایی در محدوده متوسط 2.51 تا 3.5 قرار می گیرد. به طور مشابه، وضعیت متغیر تاب آوری اجتماعی نیز در محدوده متوسط 2.51 تا 3.5 قرار می گیرد. تحلیل فرضیه ها با استفاده از نرم افزار AMOS نشان می دهد که تأثیر حس مکان بر تاب آوری اجتماعی در شهرستان مهستان در سطح خطای 05/0 معنادار است. همچنین ضریب مسیر مثبت (/276) بیانگر رابطه مستقیم و مثبت است.
مدیریت بحران زلزله در مرحله قبل از وقوع با استفاده از مدل تصمیم گیری چند معیاره (مطالعه موردی: شهر بستان آباد)
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۷ بهار ۱۴۰۳ شماره ۲۴
1167 - 1181
حوزه های تخصصی:
زلزله به عنوان عمده مخاطره طبیعی کشورمان را در زمره 10 کشور لرزه خیز جهان و پنجمین کشو رزلزله خیز آسیا قرارداده است. زلزله چه از لحاظ روانی و چه از لحاظ مالی به دلیل سرع توقوع وحجم تخریب، آثار ویرانگری را به همراه داشته است. بنابراین، با توجه به اینکه شمال غرب ایران در محل برخورد دو کمربند فعال زلزله ای قرار دارد، از مناطق لرزه خیز کشور به شمار می آید. در این میان، شهر بستان آباد در فهرست مرکز تحقیقات ساختمان و مسکن (1382)، جزو 57 شهری است که خطر زلزله در آن ها خیلی زیاد ارزیابی شده است. در این تحقیق به کاربرد مدل تصمیم گیری چند معیاره (MCDM) در مدیریت بحران زلزله در مرحله قبل از وقوع در شهر بستان آباد پرداخته شد. معیارهای مهم در وقوع زلزله در نظر گرفته شد و از مدل تحلیل سلسله مراتبی برای وزن دهی به این معیارها استفاده گردید. در نهایت نقشه خطر وقوع زلزله تهیه گردید و مشخص گردید که پهنه ی با خطر خیلی زیاد در حوزه های شماره 1، 4، 7، 8، 9، 10، 11و 12 واقع شد. همچنین پهنه با خطر متوسط بیشترین مساحت یعنی 203544 مترمربع را به خود اختصاص داده است.
واکاوی نقش پوشش گیاهی و کاربری اراضی در رخداد جزیره گرمایی (مطالعه موردی: شهر اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: نقش اقلیم در مطالعات شهری از لحاظ تاثیری که تغییرات اقلیمی در محیط های شهری دارد حائز اهمیت است. جزیره گرمایی از جمله مخاطراتی است که اخیرا به دلیل توسعه شهرها شرایط زیست محیطی شهرها را تحت تأثیر قرار داده است.
هدف: هدف از این پژوهش بررسی نقش پوشش گیاهی و کاربری اراضی در جزیره گرمایی شهر اصفهان می باشد.
روش شناسی تحقیق: بدین منظور از تصاویر ماهواره ای Landsat ETM طی دوره 1990-2019 استفاده شد. در این راستا از شاخص های LST و NDVI، پوشش شهری و کاربری اراضی استفاده شد.
قلمرو جغرافیایی پژوهش: شهر اصفهان در این پژوهش مورد مطالعه قرار گرفته شده است.
یافته ها: نتایج نشان داد که دمای بالا بیشتر در هسته مرکزی شهر اصفهان قرار دارد و اطراف شهر توسط طبقه دمایی متوسط پوشش داده می شود. بیشترین طبقه دمایی پایین را نیز کاربری زراعی به دلیل رطوبت بالا، در بر می گیرد. پارکها و فضای سبز در شهر به دلیل تأثیر گرفتن از مناطق با دمای بالا و بسیار بالای اطراف خود جزء طبقات دمایی متوسط قرار می گیرند.
نتایج: در مجموع می توان بیان کرد که در هر سه دوره گذشته بیشترین مساحت مربوط به دمای متوسط بوده است و این روند طی سالهای آینده نیز ادامه خواهد داشت. با توجه به کاهش مساحت کاربری زراعی و گسترش فیزیکی شهر، مساحت جزایر گرمایی در دامنه بالا افزایش داشته است. از دلایل افزایش دمای بالا از طرفی می توان به افزایش جمعیت، افزایش صنایع و تعداد خودروها در شهر و چند برابر شدن حجم تردد راههای ارتباطی و افزایش سطوح آسفالت و معابر شهری و بین شهری و از طرف دیگر به افزایش وسعت اراضی بایر به دلیل چرای بی رویه دام و آسیب به مراتع و نیز پاکسازی اراضی سبز و جنگل زدایی اشاره کرد.
تحلیل رابطه زیست پذیری مساکن روستایی باکیفیت زندگی روستاییان (مطالعه موردی: شهرستان زیرکوه، دهستان زیرکوه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: کیفیت زندگی و ارتقای آن مهم ترین رویکرد در برنامه ریزی های روستایی و شهری می باشد. عوامل و عناصر متعددی می توانند در ارتقا کیفیت زندگی روستاییان تأثیرگذار باشند که یکی از آن ها مسکن قابل زیست و استاندارد می باشد. مسکن روستایی به عنوان نیاز اولیه انسان، با ابعاد وسیع اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، زیست محیطی و کالبدی خود تأثیر بسزایی در کیفیت زندگی و توسعه پایدار روستایی دارد.
هدف: پژوهش حاضر با هدف تحلیل و بررسی رابطه بین مسکن زیست پذیر و کیفیت زندگی (ذهنی و عینی) روستاییان دهستان زیرکوه انجام شده است.
روش شناسی تحقیق: در این راستا روش تحقیق، توصیفی- تحلیلی است. جامعه آماری پژوهش را روستاییان 15 نقطه روستایی تشکیل می دهند که دارای 1417 خانوار می باشند. تعداد نمونه ها 313 خانوار می باشد که با استفاده از فرمول کوکران با خطای اندازه گیری 5 درصد انتخاب شده اند.
قلمرو جغرافیایی پژوهش: قلمرو جغرافیایی این پژوهش، دهستان زیرکوه است.
یافته ها: با توجه به نتایج به دست آمده، متغیر زیست پذیری با آماره پیرسون 616/0 باکیفیت زندگی دارای رابطه ای مستقیم با شدتی قوی می باشد. همچنین با توجه به سطح معناداری به دست آمده که کوچک تر از 05/0 می باشد، متغیر زیست پذیری دارای رابطه معنی داری باکیفیت زندگی است و قابلیت تعمیم به کل جامعه را دارد. تأثیر متغیر زیست پذیری مسکن بر هر دو بعد عینی و ذهنی مورد تأیید قرار گرفت اما با توجه به ضریب تعیین تعدیل شده که برای بعد ذهنی کیفیت زندگی برابر با 307/0 و برای بعد عینی کیفیت زندگی 328/0 می باشد که نشان می دهد 7/30 درصد از تغییرات بعد ذهنی و 8/32 درصد از تغییرات بعد عینی در روستاهای نمونه وابسته متغیر زیست پذیری مسکن است و تأثیر متغیر زیست پذیری مسکن بیشتر بر بعد عینی کیفیت زندگی است.
نتایج: نتایج پژوهش بیانگر این می باشد که روستاهای پیشبر، بمرود، محمد آباد و حسین آباد و اردکول بالاترین سطح زیست پذیری مسکن را دارا می باشند. در مقابل روستاهای مهرک، گمنج، حسن آباد و تجنود دارای پایین ترین سطح زیست پذیری مسکن از دید جامعه نمونه اند و میانگین زیست پذیری مسکن در روستاهای منطقه مورد مطالعه در حد متوسط به بالا قرار دارد و بیشترین میانگین به بعد اجتماعی (55/3) و کمترین میانگین متعلق به بعد اقتصادی (06/3) است.
تحلیل فضایی مخاطرات ژئومورفیک به منظور شناسایی پهنه های امن سکونتی (مطالعه موردی: مناطق شهری استان گیلان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: مخاطرات ژئومورفیک، به طور مستمر و در طول تاریخ در نواحی مختلف کره زمین اتفاق افتاده اند. از آنجا که بشر تا به امروز قادر به جلوگیری از وقوع بسیاری از این مخاطرات نبوده، بهترین راهکار، دوری از این مخاطرات است. بسیاری از سکونتگاه های انسانی در موقعیت های خطرپذیر به لحاظ مخاطرات ژئومورفیک قرار گرفته اند که تهدیدی بالقوه برای آنها محسوب می شود. با شناسایی نواحی پرخطر و امن سکونتی، می توان به آمادگی لازم برای رویارویی با مخاطرات دست یافته و نیز در مکان یابی سکونتگاه ها و طرح های توسعه، نواحی امن سکونتی را برگزید.
هدف: هدف این پژوهش، شناسایی پهنه های امن سکونتی در استان گیلان به روش تحلیل فضایی است.
روش شناسی تحقیق: روش تحقیق ترکیبی (کمی و کیفی) بوده و برای جمع آوری داده و اطلاعات، ترکیبی از دو روش کتابخانه ای و میدانی به کار برده شده است. تحلیل داده ها و اطلاعات با استفاده از تکنیک های منطق فازی و ANP صورت گرفته است.
قلمرو جغرافیایی پژوهش: قلمرو جغرافیایی این پژوهش، استان گیلان می باشد.
یافته ها: یافته ها نشان دادند زمین لرزه سیل، زمین لغزش، فرسایش، فرونشست و روانگرایی به ترتیب، مهم ترین مخاطرات طبیعی محدوده مطالعه هستند. به لحاظ پراکنش فضایی نقاط امن سکونتی نیز بر مبنای آنچه از خروجی مدل فازی در نرم افزار GIS به دست آمد، 51.5 درصد از مساحت استان گیلان را سطوح ناامن و نسبتاً ناامن به لحاظ مخاطرات ژئومورفیک دربرگرفته است. از سوی دیگر پهنه های امن و نسبتاً امن، 4/23 درصد از سطح استان گیلان را شامل می شود و 1/25 درصد از مساحت استان را نیز پهنه با امنیت متوسط دربر می گیرد.
نتایج: در مناطقی از استان که خطرپذیری بالاست، یعنی نواحی جنوبی (شامل شهرستان های رودبار، سیاهکل، رودسر، املش و لنگرود) و شمال غربی استان (آستارا و نواحی شمالی تالش)، به منظور به حداقل رساندن تلفات و هزینه های ناشی از مخاطرات، پیشنهاد می شود پایگاه مدیریت بحران منطقه ای ایجاد گردد. چرا که دامنه مخاطرات ژئومورفیک تابع مرزبندی شهرستانی نبوده و گستره وسیعی را شامل می شود. بنابراین، مقابله با این مخاطرات نیازمند تصمیم گیری و اقدامات یکپارچه و بین شهرستانی است.
ارزیابی میزان تحقق پذیری حکمروایی خوب شهری در شهر ماکو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات جغرافیایی مناطق خشک دوره ۱۵ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵۶
104 - 88
حوزه های تخصصی:
هدف: افزایش روزافزون جمعیت شهرها مشکلات عدیده ای را برای اداره شهرها ایجاد کرده است؛ به طوری که حل این مشکلات به چالشی بزرگ برای مدیریت شهری تبدیل شده است. به نحوی که مدیریت شهری به تنهایی قادر به حل این مشکلات نیست. مراکز علمی و تحقیقاتی و سازمان های بین المللی توسعه در زمان حاضر رویکرد «حکمروایی خوب شهری» را به عنوان اثربخش ترین، کم هزینه ترین و پایدارترین شیوه مدیریت شهری معرفی کرده اند. حکمروایی شهری فرایندی است که بر اساس کنش متقابل میان سازمان ها و نهادهای رسمی اداره شهر از یک سو و سازمان های غیردولتی و تشکل های جامعه مدنی از طرف دیگر شکل می گیرد. هدف از این مقاله، تحلیل و بررسی میزان تحقق پذیری حکمروایی خوب در مدیریت شهری شهر ماکو از طریق بررسی شاخص های حکمروایی خوب شهری است.روش و داده: روش پژوهش توصیفی - تحلیلی و از نوع کاربردی است. جامعه آماری این پژوهش شامل دو گروه شهروندان و کارشناسان (شهرداری و شورای شهر) است. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات جمع آوری شده از پرسش نامه، از آزمون های آماری مقایسه میانگین (T-test و ANOVA) استفاده شده است.یافته ها: نتایج به دست آمده نشان می دهد از دید شهروندان تمامی شاخص های حکمروایی خوب شهری در سطح پایینی قرار دارد. اما از نظر کارشناسان تنها شاخص مشارکت در سطح پایین قرار دارد. همچنین همه محله های شهر ماکو از لحاظ حکمروایی خوب شهری در سطح پایینی قرار دارند و محله های شهر ماکو در سه شاخص قانون مداری و شاخص عدالت و شاخص بینش راهبردی با یکدیگر تفاوت معنی داری دارند. به طور کلی نتایج این تحقیق حاکی از پایین بودن میزان تحقق حکمروایی خوب شهری در شهر ماکو است.نوآوری، کاربرد نتایج: در بیشتر پژوهش های صورت گرفته به بررسی تنها برخی از شاخص های حکمروایی خوب شهری پرداخته شده اما در پژوهش حاضر از هشت شاخص حکمروایی خوب شهری، هم از دیدگاه شهروندان و هم از دیدگاه کارشناسان بررسی شده استفاده شده است. همچنین از نتایج این پژوهش می توان در برنامه ریزی های مختلف با تأکید بر تمرکززدایی از فرایند مدیریت شهری بهره گرفت.
تحلیل شبکه کنشگران کلیدی تغییر کاربری زمین در مناطق روستایی، مورد مطالعه: بخش مرکزی شهرستان شهریار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه با توجه به سطوح مختلف فعالیت های اقتصادی و اجتماعی افراد که منجر به شکل گیری نیازها و انتظارات جدید از فضای پیرامونی آن ها شده است، تقاضای روزافزون برای زمین و دخل و تصرف و تخریب آن به عنوان یکی از چالش های پیچیده مدیریت پایدار اراضی محسوب می شود. پژوهش پیش رو با بهره گیری از ابزار تحلیل شبکه های اجتماعی به شناسایی و تعیین کنشگران کلیدی مؤثر، در مدیریت تغییر کاربری اراضی در روستاهای بخش مرکزی شهرستان شهریار می پردازد. برای گردآوری داده از ابزارهایی چون مصاحبه و پرسش نامه استفاده شده است. برای تحلیل داده و الگوی روابط بین کنشگران، با استفاده از روش های کیفی، از نرم افزارهای Atlas TI و Ucinet استفاده شده است. نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد که عوامل برخی سازمان های دولتی از جمله شهرداری، فرمانداری و بخش داری با اعمالی نظیر سودجویی، عدم نظارت، چشم پوشی از تخلفات در قبال دریافت کمک های مالی، مؤثرترین کنشگر در زمینه تغییر کاربری اراضی هستند. همچنین اداره جهاد کشاورزی و شورای اسلامی روستاها مورد اعتمادترین کنشگران در مدیریت جامع کاربری اراضی از نظر سایر ذی نفعان بوده اند. همچنین مهم ترین اشکال تغییر کاربری اراضی در روستاهای محدوده مطالعاتی، تغییر کاربری اراضی زراعی و باغی، به کاربری هایی همانند مسکونی و ویلایی، صنعتی، تجهیزات شهری و خدماتی می باشد. این وضعیت متأثر از عواملی نظیر کمبود آب، عدم حمایت دولت از کشاورزی، کمبود امکانات، گرانی نهاده های کشاورزی، افزایش قیمت اراضی، مهاجرت پذیری در قالب خانه های دوم، سودجویی برخی افراد در نهادهای ذی ربط رخ داده است. واژگان کلیدی: تغییر کاربری زمین، کنشگران کلیدی، مدیریت، مناطق روستایی، شهرستان شهریار. [1] . نویسنده مسئول: دانشکده علوم جغرافیایی دانشگاه خوارزمی تهران
تبیین عوامل موثر در مدیریت توسعه پایدار شهری، با تاکید بر شهرهای شکوفای پیرامون کلان شهرها (نمونه موردی: شهر لواسان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش به بررسی معیارهای مدیریت توسعه پایدار شهری در شهرهای در حال شکوفایی پیرامون کلان شهرها می پردازد. بر اساس روش تحلیل محتوا در بررسی نظریات مطرح در این حوزه، یک مدل مفهومی ویژه تدوین شده که نقش شاخص های مختلف اثرگذار بر مدیریت توسعه پایدار شهری در شهرهای در حال شکوفایی را ارائه می دهد. همچنین، مبتنی بر روش موردپژوهی، شهر لواسان به عنوان نمونه موردی، انتخاب شد تا درک واقع بینانه ای از نقش مؤلفه های مختلف بر مدیریت پایدار شهری در شهرهای در حال شکوفایی پیرامون کلان شهرها فراهم آید. روش پژوهش مبتنی بر روش های کمی و کیفی بوده است. بر اساس بازدید میدانی، گفتگوهای اولیه و مدل مفهومی پرسش نامه های هدفمندی تهیه گردید. جهت یافتن روابط متغیرها، برای تجزیه وتحلیل اطلاعات پرسش نامه ها، از فن آماری SPSS21 و Smart-PLS استفاده شده است. 376 پرسش نامه در ارتباط با مؤلفه های مدیریت توسعه پایدار شهری تحلیل شده است. نتایج تحلیل ها، نمایانگر آن است که مؤلفه های اثرگذار بر مدیریت توسعه پایدار شهری شهر در حال شکوفایی لواسان را می توان در ابعادکالبدی- فضایی، کیفیت زندگی، مدیریت هوشمند، عدالت و برابری و حکمروایی و قانون گذاری بهینه بررسی کرد. همچنین نتایج نشان می دهد که عامل کالبدی– فضایی مهم ترین معیار اثرگذار می باشد. همچنین مسیر تحلیل عاملی نشان می دهد که دستیابی به شکوفایی شهری در شهرهای پیرامون کلان شهرها از مدیریت شهری هوشمند آغاز می شود، حکمروایی و قانون گذاری مناسب در زمینه زیرساخت های کالبدی- فضایی و زیرساخت های کیفیت زندگی سبب گسترش عدالت و برابری در شهر و در نهایت منجر به شکوفایی شهری می گردد. واژگان کلیدی: مدیریت توسعه پایدار، شکوفایی شهری، شهرهای پیرامون کلان شهرها، لواسان. [1]. نویسنده مسئول: pourja_m@modares.ac.ir
ارزیابی و پهنه بندی کیفیت ژئومورفولوژی رودخانه وردآورد تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات کاربردی علوم جغرافیایی سال ۲۴ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۷۵
196 - 213
حوزه های تخصصی:
رودخانه ها همواره شریانهای حیاتی زمین هستند و به طور طبیعی سیر تحول تدریجی و مستمر دارند که پس از گسترش تجمعات انسانی و توسعه شهری دچار تغییرات اساسی شده و برخی از عملکردهای طبیعی خود را از دست داده اند. رودخانه وردآورد نیز از این امر مستثنی نیست. این رودخانه در غرب استان تهران جریان دارد و به شدت تحت تاثیر توسعه شهری قرار گرفته که به واسطه دخالتهای انسانی در مسیر جریان خود دچار تغییرات مستمر شده و با توجه به اینکه این رودخانه در مسیر دسترسی شهرهای غرب استان تهران جریان دارد، سیر تحول طبیعی و تدریجی آن مختل گردیده که این دگرگونی، رودخانه را از حالت طبیعی خود خارج نموده است. در این پژوهش به شناسایی عوامل موثر بر کیفیت ژئومورفولوژی رودخانه وردآورد پرداخته شده و با استفاده از شاخص MQI کیفیت مورفولوژی رودخانه ارزیابی شده است. در این روش، رودخانه وردآورد به 9 بازه مطالعاتی تقسیم شده است و سه مولفه اصلی کیفیت عملکرد ژئومورفولوژیکی، سازه های مصنوعی و تعدیل کانال در قالب 28 شاخص مورد ارزیابی قرار گرفته است. نتایج نشان می دهد به علت توسعه شهری تهران و تغییرات مصنوعی زیاد در کانال رودخانه وردآورد بازه های 1,3,4,6,7 به دلیل دخالت های زیاد انسان و کانال کشی مسیر رودخانه امتیاز 2/0 را کسب نموده و در طبقه خیلی ضعیف قرار گرفته است. بازه های 2 و 5 امتیاز 3/0 را کسب نموده و در طبقه ضعیف قرار گرفته است و بازه های 8 و 9 به دلیل دخالت های کم انسان و طبیعی ماندن مسیر رودخانه امتیاز 6/0 را کسب نموده و در طبقه متوسط از لحاظ کیفیت مورفولوژیکی قرار گرفته است.
واکاوی پیامدهای امنیتی تغییر اقلیم بر کشور ایران با رویکرد حکمروایی شایسته(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات کاربردی علوم جغرافیایی سال ۲۴ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۷۵
214 - 234
حوزه های تخصصی:
تغییر اقلیم، مقیاس های جغرافیایی (جهانی، منطقه ای، ملی و محلی) را تحت تأثیر قرار می دهد و شدت آن در کشورهای گوناگون مختلف است به طوریکه در یک کشور زمینه ی خشکسالی، گرمایش هوا و در کشور دیگر بارش بیش از حد برف و بارندگی، خود را نشان می دهد. با توجه به قرارگیری کشور ایران در عرض های جغرافیایی پایین، این کشور در زمره ی کشورهایی قرار دارد که از پیامدهای امنیتی تغییر اقلیم در امان نبوده است. پژوهش حاضر در پی پاسخ دهی به دو پرسش می باشد: 1) پیامدهای امنیتی تغییر اقلیم بر کشور ایران کدامند و کدام مؤلفه ها بیشترین تأثیر را بر کشور ایران دارند؟ 2) کدام شاخص از ارکان حکمروایی شایسته به عنوان یک راه حل بیشترین تأثیر را بر کاهش اثرات تغییرات اقلیمی بر کشور ایران دارد؟ در این پژوهش جامعه ی مورد مطالعه نخبگان و متخصصان آشنا به موضوع تحقیق هستند که تعداد 100 نفر از آن ها به منظور نمونه گیری با روش گلوله برفی انتخاب شدند و از پرسشنامه ی محقق ساخته برای جمع آوری داده ها و اطلاعات، جهت تجزیه و تحلیل استفاده شد و همچنین با استفاده از نرم افزارهای SPSS و MINITAB به ارزیابی داده ها پرداخته شد. نتایج بررسی ها با توجه به میزان P-value به دست آمده که برابر با 0.000 بوده و از آلفای 0.05 کوچکتر است، نشان دهنده ی وجود تفاوت میان پیامدهای طبیعی و انسانی تغییراقلیم در کشور ایران است. نتایج آزمون توکی بیانگر این است که پیامد طبیعی تغییراقلیم با میانگین 4.0584 در گروه A و پیامدهای انسانی با میانگین 3.4460 نیز در گروه B قرار گرفته است. همچنین نتایج آزمون فریدمن تأثیر ارکان حکمروایی شایسته در کنترل و کاهش پیامدهای امنیتی تغییرات اقلیمی در ایران نشان می دهد که مسئولیت پذیری با میانگین رتبه ی 5.79 در رتبه ی اول، حاکمیت قانون با میانگین رتبه ی 5.62 در رتبه ی دوم و پاسخگو بودن مسئولان با میانگین رتبه ی 5.32 در رتبه ی سوم قرار دارند.