مطالعات برنامه ریزی سکونتگاه های انسانی (چشم انداز جغرافیایی سابق)
مطالعات برنامه ریزی سکونتگاه های انسانی دوره 19 بهار 1403 شماره 1 (پیاپی 66) (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
مقصد گردشگری فرهنگی از اهمیت ویژه ای برخوردار است زیرا فرصت هایی برای ارائه تصویر و تاریخ منطقه ، که نماد هویت یک جامعه و افزایش نشاط اقتصادهای محلی فراهم می کنند و بازاریابی تجربی، ذهن گردشگران را با ایجاد شناخت ، تفکری خلاقانه و تجربه حل مسائل ، درگیر می کند و به قوه درک و خرد افراد تمرکز دارد.تحقیق حاضر از لحاظ هدف از نوع تحقیقات کاربردی-توسعه ای است و از حیث روش اجرا از نوع تحقیقات توصیفی-پیمایشی و از نوع همبستگی قرار می گیرد. اطلاعات مورد نیاز تحقیق از طریق پرسشنامه بدست آمده است. جامعه آماری تحقیق کارشناسان و اساتید مربوطه هستند که بر اساس روش غیر تصادفی و گلوله برفی به تعداد20نفر، انتخاب شدند، و پرسشنامه تحقیق در اختیار آنان قرار گرفت. برای تعیین روابط و سطح بندی ابعاد بازاریابی تجربی در برندسازی گردشگری فرهنگی در شهرستان نیشابور، از روش معادلات ساختاری تفسیری با استفاده از نرم افزار Lisrel انجام شده است. بر طبق یافته های حاصله ، عوامل بازاریابی تجربی در4سطح طبقه بندی شدند. تجربیات حواس پنجگانه که در سطح چهارم مدل قرار دارد، از بیشترین میزان تاثیرگذاری و کمترین میزان تاثیر پذیری درمدل برخوردار است. تجربیات هویت در سطح سوم مدل قرار دارد، پس از تجربیات حسی، بیشترین میزان تاثیرگذاری را نسبت به سایر مولفه ها دارد. پاسخ های رفتاری در سطح دوم مدل می باشد، نسبت به عوامل سطوح قبلی، از تاثیرپذیری بیشتری برخوردار است. تجربیات احساسی، تعاملی و هیجان در سطح اول مدل قرار دارند، کمترین میزان تاثیر گذاری و بیشترین میزان تاثیرپذیری در مدل دارند.
ارزیابی طرح تفصیلی شهر اردبیل بر اساس روش تلفیقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: امروزه طرح های توسعه ی شهری متعددی در راستای غلبه بر مشکلات و دست یابی به توسعه و پایداری شهرها تهیه و اجرا می گردد. طرح هایی که به نظر در محتوا و اجرا دارای مشکلات متعددی هستند و ضروری است با ارزیابی کمی-کیفی و شناسایی نقاط ضعف این طرح ها به ارائه ی طرح هایی واقع گرایانه، منعطف و اجرایی مبادرت نمود. هدف پژوهش: هدف پژوهش حاضر، ارزیابی طرح تفصیلی شهر اردبیل بر اساس روش تلفیقی است.روش شناسی تحقیق: پژوهش حاضر از نوع کاربری و به روش توصیفی تحلیلی است. جامعه آماری این پژوهش 10نفر از کارشناسان و مدیران مناطق شهری اردبیل و همچنین اعضای شورای این شهر است که با استفاده از روش گلوله برفی انتخاب شده اند. روش اصلی این پژوهش تلفیق روش فرایند تهیه و اجرای برنامه و طرح/فرایند/نتایج است که در راستای آن از مدل های PLS و SSIMو PESTLE استفاده شده است.قلمرو جغرافیایی پژوهش: قلمرو جغرافیایی این پژوهش شهر اردبیل است. یافته ها و بحث: یافته های پژوهش نشان می دهد که در معیار انطباق ضعف مدیریتی، عدم سازماندهی صحیح و عدم تخصیص بودجه کافی توسط دولت از دلایل عدم تحقق سرانه کاربریها است.در معیار انسجام درونی ایجاد پارکینگ در میادین مرکزی شهر و در اطراف منطقه مرکزی شهر بیشترین تاثیر و جلوگیری از رشد افقی شهر کمترین تاثیر را دارد. در معیار ارتباط هم اهداف بیست گانه طرح بیشتر در راستای اهداف جمعیتی و اجتماعی بوده و بخشی از آن به سوءمدیریت مربوط است. در معیار انسجام بیرونی با توجه به تحقیقات انجام شده اکثر تراکم های پیشنهادی محقق نشده است. معیار منابع مالی و انسانی نیز با توجه به شرایط ناپایدار اقتصادی شهرداری اردبیل، موفق نبوده است. عدم موفقیت معیار مشارکت در اجرای طرح و برنامه ریزی به علت اعتقاد برخی متخصصان به عدم دخالت مردم در طرح به دلیل نداشتن تخصص و مهارت علمی است. در ارتباط با معیار کاربست برنامه می توان گفت که این معیار به هیچ عنوان محقق نشده است و معضلات سیما و منظر شهری اردبیل از پیامد های آن بوده است. نتایج: نتایج تحقیق کمبود قدرت مدیریتی را در طی تهیه و اجرای طرح تفصیلی نشان می دهد.
شناخت و تحلیل جریان های توسعه زیربنایی (مطالعه موردی: نواحی روستایی شهرستان های استان خراسان شمالی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: از جمله نشانه های عدم توسعه، وجود نابرابری و جنبه های مختلف آن است که برای رصد آنها باید نحوه توزیع شاخص های توسعه در سطوح مختلف را در نظر بگیریم. مطابق با رهیافت پرومته؛ در کنار مفاهیم اولویت بندی، سطح بندی، پهنه بندی، رتبه و رده بندی گزینه ها؛ می توان از مفهوم "جریان بندی مکان-ها" بهره برد.
هدف پژوهش: شناخت و تحلیل جریان های توسعه زیربنایی در نواحی روستایی شهرستان های استان خراسان شمالی است.
روش تحقیق: در پژوهش توصیفی- تحلیلی حاضر، برای ارزیابی شهرستانهای استان خراسان شمالی به لحاظ شاخص های توسعه مندی زیرساخت های انرژی و ارتباطات نواحی، از تکنیک پرومته 2 استفاده شده است. شاخصهای مستخرج شده از منابع رسمی منتشر شده به صورت نسبت تنظیم شدهاند و برای وزندهی به آنها از روش تحلیل شبکهای استفاده شده است. در رویکرد پژوهش و با استفاده از ابزارVP، ارزیابی و دید یکپارچه نسبت به شاخص های توسعه و شهرستانهای استان (به مثابه گزینهها)، مطابق با تحلیلهای GAIA و GAIAWEB عملی می شود. لذا از نرم افزارهایVisual PROMETHEE وSuper Decisions برای تحلیل دادهها استفاده شده است.
قلمرو تحقیق: منطقه مورد مطالعه نواحی روستایی خراسان شمالی است.
یافته ها: در راستای متوازن نمودن توسعه فضایی، نظام برنامه ریزی اهمیت بسزایی در ایجاد تعادل در مناطق دارد، باید تلاش هایی درجهت رفع نارسائی های نظام برنامه ریزی و انطباق آن با برنامه ریزی مناطق صورت گیرد. نظام برنامه ریزی بخشی و تمرکزگرا بدون در نظر گرفتن توان ها، پتانسیل ها و نیازها و خواسته-های مناطق مختلف نمی تواند بصورت مفید و کارا عمل نماید. این نوع برنامه ریزی همواره باعث عدم موفقیت طرح های نواحی می گردد.
نتایج: مطابق با نتایج کلی دست آمده از مقایسه نسبی شهرستان ها، تنها 2 شهرستان، دارای ارزش خالص مثبت بوده اند که در این میان، شهرستان جاجرم با جریان خالص 098/0، بالاترین میزان برخورداری از امکانات زیرساختی را در نواحی روستایی خود دارا می باشد. برای به تعادل رساندن شهرستان های استان، توجه به اولویت بندی مناطق، مطابق با نتایج پژوهش حاضر، مهم تلقی می شود.
تحلیلی بر تاب آوری سکونتگاه های شهری در برابر مخاطرات طبیعی با تأکید بر سیل (مطالعه موردی: شهر چمستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: امروزه، تغییرات چشمگیری در نگرش به مخاطرات طبیعی دیده می شود و دیدگاه غالب از کاهش آسیب پذیری به بهبود و ارتقای تاب آوری در برابر مخاطرات تغییر یافته است.
هدف: توسعه بی رویه و ناهماهنگ منطقه شهری چمستان به علت فعالیت های انسانی برای توسعه شهر به صورت مستقیم زمین های زیادی از شهر را در مدت زمان بسیار کوتاه تغییر داده است که از آن رهگذر مخاطراتی مانند سیل ایجاد می شود. هدف پژوهش حاضر، تحلیل روابط بین شاخص های مؤثر بر تاب آوری شهر چمستان در مقابل سیلاب است.
روش شناسی تحقیق: این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش و ماهیت، توصیفی - تحلیلی است. برای رسیدن به این هدف، به تحلیل و سنجش میزان تاب آوری شهر چمستان در برابر سیلاب بر اساس 5 بعد تاب آوری کالبدی - زیرساختی، اجتماعی، نهادی، اقتصادی و زیست محیطی پرداخته شد. این ابعاد 5 گانه به همراه شاخص ها و زیرشاخص های تعریف شده هر کدام از آن ها بر مبنای ادبیات پژوهش، در قالب پرسش نامه ای محقق ساخت طراحی شده تا وضعیت آن ها در شهر مورد بررسی و تحلیل قرار گیرد. تحلیل مسیر و مدل سازی معادلات ساختاری جهت تحلیل عاملی اکتشافی، تحلیل عاملی مرتبه دوم، تحلیل عاملی تأییدی و همچنین تحلیل مسیر مؤلفه های مؤثر بر تاب آوری شهر چمستان در برابر سیلاب، روش های تحلیل داده های پژوهش هستند.
قلمرو جغرافیایی پژوهش: شهر چمستان مرکز بخش چمستان در شهرستان نور است که در زمین های کوهپایه ای شمال البرز واقع شده است. بخش چمستان از شمال و غرب به بخش مرکزی شهرستان نور، از جنوب به بخش بلده شهرستان نور و کوهپایه های البرز مرکزی، از شمال شرق به شهرستان محمودآباد و از شرق به شهرستان آمل محدود می شود. این شهر از سمت شمال و غرب به نور، از جنوب به بخش بلده و کوهپایه های البرز مرکزی و از شرق به آمل منتهی می شود.
یافته ها: با توجه به میانگین های به دست آمده از تحلیل آماری T تک نمونه ای، شهر چمستان به لحاظ تاب آوری های کالبدی- زیرساختی، اجتماعی، نهادی و اقتصادی در سطح تاب آوری متوسط و در حال تاب آوری قرار دارد؛ این در حالی است که تاب آوری زیست محیطی این شهر در برابر سیلاب نسبتاً ضعیف بوده و وضعیت مطلوبی را نشان نمی دهد.
نتایج: جهت ارتقای تاب آوری شهر چمستان در مقابل سیلاب، نیاز است که سازمان ها و نهادهای مدیریتی و برنامه ریزی در حوزه مدیریت بحران و مخاطرات شهری به این نکته مهم توجه داشته و جهت ارتقاء تاب آوری اجتماعی، توجه ویژه ای به آموزش و افزایش سطح دانش جامعه محلی داشته باشند. همچنین باید به این نکته اشاره نمود که گسترش بیمه از جمله راهکارهای بسیار مناسب برای دست یابی به جامعه ای با سلامت پایدار و اساسا ً از جمله راه های تأمین و تحقق آرامش، آسایش و کاهش استرس افراد خانواده ها است.
واکاوی نقش پوشش گیاهی و کاربری اراضی در رخداد جزیره گرمایی (مطالعه موردی: شهر اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: نقش اقلیم در مطالعات شهری از لحاظ تاثیری که تغییرات اقلیمی در محیط های شهری دارد حائز اهمیت است. جزیره گرمایی از جمله مخاطراتی است که اخیرا به دلیل توسعه شهرها شرایط زیست محیطی شهرها را تحت تأثیر قرار داده است.
هدف: هدف از این پژوهش بررسی نقش پوشش گیاهی و کاربری اراضی در جزیره گرمایی شهر اصفهان می باشد.
روش شناسی تحقیق: بدین منظور از تصاویر ماهواره ای Landsat ETM طی دوره 1990-2019 استفاده شد. در این راستا از شاخص های LST و NDVI، پوشش شهری و کاربری اراضی استفاده شد.
قلمرو جغرافیایی پژوهش: شهر اصفهان در این پژوهش مورد مطالعه قرار گرفته شده است.
یافته ها: نتایج نشان داد که دمای بالا بیشتر در هسته مرکزی شهر اصفهان قرار دارد و اطراف شهر توسط طبقه دمایی متوسط پوشش داده می شود. بیشترین طبقه دمایی پایین را نیز کاربری زراعی به دلیل رطوبت بالا، در بر می گیرد. پارکها و فضای سبز در شهر به دلیل تأثیر گرفتن از مناطق با دمای بالا و بسیار بالای اطراف خود جزء طبقات دمایی متوسط قرار می گیرند.
نتایج: در مجموع می توان بیان کرد که در هر سه دوره گذشته بیشترین مساحت مربوط به دمای متوسط بوده است و این روند طی سالهای آینده نیز ادامه خواهد داشت. با توجه به کاهش مساحت کاربری زراعی و گسترش فیزیکی شهر، مساحت جزایر گرمایی در دامنه بالا افزایش داشته است. از دلایل افزایش دمای بالا از طرفی می توان به افزایش جمعیت، افزایش صنایع و تعداد خودروها در شهر و چند برابر شدن حجم تردد راههای ارتباطی و افزایش سطوح آسفالت و معابر شهری و بین شهری و از طرف دیگر به افزایش وسعت اراضی بایر به دلیل چرای بی رویه دام و آسیب به مراتع و نیز پاکسازی اراضی سبز و جنگل زدایی اشاره کرد.
تحلیل رابطه زیست پذیری مساکن روستایی باکیفیت زندگی روستاییان (مطالعه موردی: شهرستان زیرکوه، دهستان زیرکوه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: کیفیت زندگی و ارتقای آن مهم ترین رویکرد در برنامه ریزی های روستایی و شهری می باشد. عوامل و عناصر متعددی می توانند در ارتقا کیفیت زندگی روستاییان تأثیرگذار باشند که یکی از آن ها مسکن قابل زیست و استاندارد می باشد. مسکن روستایی به عنوان نیاز اولیه انسان، با ابعاد وسیع اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، زیست محیطی و کالبدی خود تأثیر بسزایی در کیفیت زندگی و توسعه پایدار روستایی دارد.
هدف: پژوهش حاضر با هدف تحلیل و بررسی رابطه بین مسکن زیست پذیر و کیفیت زندگی (ذهنی و عینی) روستاییان دهستان زیرکوه انجام شده است.
روش شناسی تحقیق: در این راستا روش تحقیق، توصیفی- تحلیلی است. جامعه آماری پژوهش را روستاییان 15 نقطه روستایی تشکیل می دهند که دارای 1417 خانوار می باشند. تعداد نمونه ها 313 خانوار می باشد که با استفاده از فرمول کوکران با خطای اندازه گیری 5 درصد انتخاب شده اند.
قلمرو جغرافیایی پژوهش: قلمرو جغرافیایی این پژوهش، دهستان زیرکوه است.
یافته ها: با توجه به نتایج به دست آمده، متغیر زیست پذیری با آماره پیرسون 616/0 باکیفیت زندگی دارای رابطه ای مستقیم با شدتی قوی می باشد. همچنین با توجه به سطح معناداری به دست آمده که کوچک تر از 05/0 می باشد، متغیر زیست پذیری دارای رابطه معنی داری باکیفیت زندگی است و قابلیت تعمیم به کل جامعه را دارد. تأثیر متغیر زیست پذیری مسکن بر هر دو بعد عینی و ذهنی مورد تأیید قرار گرفت اما با توجه به ضریب تعیین تعدیل شده که برای بعد ذهنی کیفیت زندگی برابر با 307/0 و برای بعد عینی کیفیت زندگی 328/0 می باشد که نشان می دهد 7/30 درصد از تغییرات بعد ذهنی و 8/32 درصد از تغییرات بعد عینی در روستاهای نمونه وابسته متغیر زیست پذیری مسکن است و تأثیر متغیر زیست پذیری مسکن بیشتر بر بعد عینی کیفیت زندگی است.
نتایج: نتایج پژوهش بیانگر این می باشد که روستاهای پیشبر، بمرود، محمد آباد و حسین آباد و اردکول بالاترین سطح زیست پذیری مسکن را دارا می باشند. در مقابل روستاهای مهرک، گمنج، حسن آباد و تجنود دارای پایین ترین سطح زیست پذیری مسکن از دید جامعه نمونه اند و میانگین زیست پذیری مسکن در روستاهای منطقه مورد مطالعه در حد متوسط به بالا قرار دارد و بیشترین میانگین به بعد اجتماعی (55/3) و کمترین میانگین متعلق به بعد اقتصادی (06/3) است.
تحلیل ساختاری شاخص های رشد هوشمند جهت شناسایی محرک های کلیدی با رویکرد آینده نگاری (مطالعه موردی: شهر ساری)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: شهرها بیش از هر نقاط دیگری تحت تاثیر فعالیت های انسانی قرار دارند، یکی از کارکردهای اساسی در رشد هوشمند با توجه به رشد جمعیت و کمبود امکانات زیربنایی و اراضی، چگونگی گسترش فیزیکی شهر برای جواب گویی به نیاز های فعلی و پیش بینی برای نیازهای آینده شهر است.
هدف: هدف پژوهش تحلیل ساختاری شاخص های رشد هوشمند با رویکرد آینده نگاری می باشد که محرک های کلیدی در آینده شهر ساری را شناسایی و خوشه بندی کرده است.
روش شناسی تحقیق: مقاله حاضر از حیث روش شناسی توصیفی - تحلیلی و از حیث هدف گذاری کاربردی می باشد. در تهیه شاخص های رشد هوشمند داده های نظری با روش اسنادی و داده های تجربی با روش پیمایشی بر پایه تکنیک دلفی تهیه شده است. جامعه آماری تعداد 20 نفر از خبرگان و متخصصان دانشگاهی و پژوهشی حوزه شهری به صورت نمونه گیری هدفمند انتخاب شده اند. جهت تجزیه تحلیل داده ها و اطلاعات نیز از روش تحلیل اثرات متقابل ساختاری در نرم افزار MICMAC استفاده شده است.
قلمرو جغرافیایی پژوهش: قلمرو پژوهش شهر ساری می باشد.
یافته ها: 50 محرک های اولیه در 5 بعد رشد هوشمند شهری ( اقتصادی، اجتماعی- فرهنگی، کالبدی-فضایی،زیست محیطی و دسترسی) شناسایی و خوشه بندی شده است که با نرم افزار میک مک تحلیل شدند. نتایج به دست آمده نشان دهنده درجه پرشدگی ماتریس 88/96 درصد می باشد که بیان می کند عوامل انتخاب شده تأثیر زیاد و پراکنده ای بر همدیگر داشته اند و سیستم از وضعیت ناپایداری برخوردار بوده است که اکثر محرک ها در محدوده محرک های دووجهی قرار دارند.
نتایج: 12 محرک کلیدی: سیاست های برنامه ریزی برای افزایش تراکم، بازنگری طرح های شهری و انعطاف پذیر نمودن آنها، توسعه مراکز مدیریت محلی، توزیع مناسب تأسیسات و تجهیزات، تشویق شهروندان و افراد ذینفع در برنامه ریزی و تصمیمات شهر، توسعه محلات با کاربری های مختلط، ایجاد واحدهای همسایگی متراکم، تقسیم مساوی منابع مالی و بارهای مالی، منطقه بندی مختلط، تأکید بر مجاورت کاربری های سازگار، توزیع عادلانه خدمات در سطح محلات و استفاده از زمین های بایر و متروکه شهری هستند که ترتیب در کالبدی-فضایی 7 محرک، اجتماعی-فرهنگی 2 محرک، دسترسی 2 محرک و دسترسی یک محرک موثر بر وضعیت آینده شهر ساری می باشند.
شناسایی و تحلیل مؤلفه های کلیدی مؤثر بر بهبود عدالت در دسترسی به زیرساخت های شهری (مطالعه موردی: منطقه هشت تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: فضاهای تاریخی شهرها به عنوان نمادهای هویت بخش به شهر و شهروندان هستند. علیرغم اهمیت فضاهای تاریخی، این فضاها از نظر دسترسی به زیرساخت های شهری، دارای ضریب برخورداری پایین هستند و رفع این مشکل در گرو شناسایی دقیق مؤلفه ها، شناخت روابط بین مؤلفه ها و در نهایت شناسایی مؤلفه های کلیدی است.
هدف پژوهش: هدف اصلی پژوهش حاضر شناسایی مؤلفه های کلیدی در زمینه بهبود عدالت در دسترسی به زیرساخت های شهری در حوزه شهرداری تاریخی- فرهنگی منطقه هشت تبریز است.
روش شناسی تحقیق: پژوهش از نوع کاربردی بوده و رویکرد آن توصیفی-تحلیلی مبتنی بر رویکرد آینده نگاری است. داده های پژوهش با استفاده از منابع مکتوب، سالنامه ها و نظرات گروه دلفی به دست آمده است. تعداد مؤلفه های پژوهش شامل 21 مؤلفه در ابعاد خدماتی، شهرسازی، مدیریتی و تاریخی- فرهنگی است. همچنین اعضای گروه دلفی شامل 19 نفر بوده است.
قلمرو جغرافیای پژوهش: محدوده پژوهش حاضر حوضه شهرداری تاریخی- فرهنگی منطقه هشت کلانشهر تبریز است که بیش از 80 درصد آثار تاریخی شهر تبریز در این منطقه قرار دارد.
یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که از مجموع 21 مؤلفه مؤثر بر بهبود عدالت در دسترسی به زیرساخت های شهری در بافت های تاریخی، 11 مؤلفه به عنوان مؤلفه کلیدی هستند. مهم ترین مؤلفه های کلیدی عبارت اند از بهبود کیفیت بصری، بهبود حمل و نقل و مقاوم سازی بناهای قدیمی و... همچنین نتایج آزمون الکترا در زمینه اولویت بندی محلات هفتگانه واقع در حوزه شهرداری تاریخی- فرهنگی منطقه 8 تبریز نشان داد که به ترتیب محلات شهناز، بازار، منصور، مقصودیه، دانشسرا، قره باغ- بالاحمام و تپلی باغ- دمشقیه در اولویت های اول تا هفتم قرار دارند.
نتیجه گیری: نتایج حاصل از یافته های پژوهش نشان داد که سه مؤلفه ارتقای کیفیت حمل و نقل عمومی در بافت های تاریخی ارتقای سرانه فضاهای سبز شهری و حفظ نمادهای تاریخی به عنوان سه پیشران کلیدی در زمنیه ارتقای عدالت در دسترسی به زیرساخت های شهری در بافت های تاریخی هستند. از این نظر می توان گفت که محلات شهناز، بازار و مقصودیه به ترتیب دارای رتیه های یک تا سه از نظر دسترسی به زیرساخت های شهری هستند. در نهایت با توجه به یافته های پژوهش، پیشنهادهای کاربردی در زمینه ارتقای عدالت در دسترسی به زیرساخت های شهری بافت های تاریخی ارائه گردید.
تحلیلی بر پراکنش فضایی خدمات شهری در سکونتگاه های مراکز شهری شهرستان های استان مازندران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: برنامه ریزی شهری از آنجایی که با تخصیص و توزیع منابع کمیاب در بین مکان های مختلف شهر در ارتباط است، متکی بودن آن به معیار های پراکنش فضایی خدمات شهری، امری ضروری به نظر می رسد.
هدف پژوهش: هدف از پژوهش حاضر بررسی پراکنش فضایی کاربری های خدمات شهری در سکونتگاه های مراکز شهری شهرستان های استان مازندران است.
روش شناسی تحقیق: پژوهش حاضر از نوع کاربردی بوده و روش آن توصیفی - تحلیلی است. گردآوری داده های موردنیاز تحقیق با استفاده از روش کتابخانه ای و اسنادی از سالنامه آماری استان مازندران در سال 1396صورت گرفته است. در این پژوهش برای سنجش معیار پراکنش فضایی خدمات شهری از شاخص های خدمات تفریحی - رفاهی، خدمات حمل ونقلی، زیرساخت های شهری، عمران شهری، فضای سبز شهری، خدمات آموزشی، خدمات بهداشتی - درمانی و خدمات فرهنگی استفاده شده است. برای رتبه بندی مراکز شهری شهرستان های استان مازندران براساس وضعیت توسعه خدمات شهری مدل ویکور بکار رفته است.
قلمروجغرافیایی پژوهش: محدوده مورد مطالعه، مراکز شهرستانهای استان مازندران می باشد.
یافته ها: یافته های تحقیق نشان می دهد که تنها 7 شهر استان که شامل نقاط شهری 4 شهرستان بابلسر، فریدونکنار، کلاردشت و رامسر می باشند، در گروه های کاملاً برخوردار، برخوردار و نیمه برخوردار قرار دارند و شهروندان آنها از نظر برخورداری از خدمات شهری وضعیت ایده آلی دارند. به عبارت دیگر خدمات رسانی به شهروندان در شهرهای بابلسر، بهنمیر، هادی شهر، فریدونکنار، کلاردشت، رامسر و کتالم و سادات شهر به میزان زیادی قابل قبول می باشد.
نتایج: نتایج تحقیق نشان می دهد که نزدیک به 90 درصد از شهرهای استان مازندران ازنظر شاخص های خدمات شهری وضعیت نامطلوب و پایین تر از متوسط دارند و کمبود خدمات شهری مدنظر تحقیق به نسبت جمعیت این شهرها بطور چشمگیری احساس می شود.
تبیین مدل هنجار فضایی با هدف ترویج رفتار پایدار در مجتمع های مسکونی بر اساس نظریه نحو فضا (مطالعه موردی: شهر شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: با توجه به اهمیت رفتار افراد در تحقق اهداف پایداری، مدل های رفتاری به نحوی سعی در شناخت مولفه هایی داشته اند که پیش بینی کننده رفتار پایدار باشد. علی رغم تحقیقات بی شماری که رفتارها و ساختارهای فضایی را مورد مطالعه قرار داده اند، تاکنون تحقیقی در زمینه تاثیر رفتار فضایی بر رفتار پایدار انجام نشده است. پژوهش حاضر با افزودن رفتار فضایی به مولفه های مدل رفتار برنامه ریزی شده (انگیزش، نگرش، هنجار و کنترل رفتاری درک شده) به بررسی تاثیر این عامل پرداخته است.
هدف پژوهش: هدف نهایی دستیابی به دیدگاه مشخص تری در رابطه بین محیط فیزیکی مسکن و رفتار انسان با تاکید بر فضامحوری معماری معاصر است.
روش شناسی تحقیق: 516 پرسشنامه محقق ساخته که توسط محققان حوزه رفتار و روان شناسی مورد تایید قرار گرفته بود توزیع شد. چگونگی این تاثیرگذاری مستلزم بررسی ساختارهای فضایی و ویژگی های آن ها بود. به همین دلیل، الگوهای ساختاری و نحوی مسکن شهروندان مورد آزمون قرار گرفته نیز برداشت شد. مدل معادلات ساختاری، آزمون تحلیل واریانس و آزمون های نحوی محاسبه شاخص دید، هم پیوندی، عمق و ارزش فضایی ابزارهای تحلیلی این پژوهش بوده اند.
قلمرو جغرافیایی پژوهش: شهر شیراز و مناطق 11 گانه آن محدوده مورد مطالعه تحقیق را تشکیل می دهند.
یافته ها: رفتار فضایی دارای ارتباط مثبت و متقابل با همه فاکتورهای رفتار برنامه ریزی شده می باشد و بیشترین تاثیر را بر رفتار همیشگی و هنجارها داشته است. آزمون مقایسه میانگین نشان داد میان رفتار فضایی و رفتار پایدار افراد در دو الگوی مرکزگرا و محورگرا تفاوت معناداری وجود دارد. این تفاوت ناشی از ارزش فضایی قلمروهای مختلف و امکانات محیطی و فضایی بود که در اختیار ساکنان خود قرار می دهند. الگوی مرکزگرا، قلمروی عمومی را با یکپارچگی و دید بالاتر در معرض استفاده بیشتر قرار می دهد و الگوی محورگرا قلمروهای خصوصی را مورد اهمیت بیشتری قرار داده و خلوت گزینی را تشویق کرده است.
نتایج: نتیجه تحقیق، با توجه به تاثیر استفاده پذیری و میدان های دید و عمق متوسط هر فضا که کنترل کننده ارتباطات و تعاملات بین اعضای یک جامعه کوچک مانند خانواده هستند، مدل هنجار فضایی نام گذاری شده است.
تحلیل ساختاری حکمروایی محیط زیست شهری با رویکرد آینده پژوهی (مطالعه موردی: شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: مسائل محیط زیستی در عصر حاضر با پیچیدگیهای مختلفی روبرو است که حل مسائل و مشکلات ناشی از محیط زیست شهری صرفاً با تکیه بر تفکرات مهندسی و تغییر در کالبد شهری قابل انجام نیست و در این بین رویکرد حکمروایی شایسته راهکارهای مختلفی را با تکیه بر مسئولیت پذیری مدیران و شهروندان و افزایش تعامل بین بخش دولتی، خصوصی و عمومی برای حل مشکلات محیط زیست شهری خارج از چهارچوبهای سنتی را ارائه می دهد.
هدف: پژوهش حاضر با هدف تحلیل ساختاری حکمروایی محیط زیست شهری با رویکرد آینده پژوهی و شناسایی پیشران های آن در شهر تهران انجام شده است.
روش شناسی تحقیق: این پژوهش از نظر ماهیت، بر اساس روش علم آینده پژوهی، تحلیلی و اکتشافی و بر اساس هدف کاربردی است. داده های کیفی با پرسشنامه باز و بررسی اسناد به کار گرفته شد و داده های کمّی به صورت عددی و از طریق وزن دهی پرسشنامه های دلفی تهیه شد. تحلیل دادهها با استفاده از نرم افزار میک مک و با روش ماتریس اثرات متقاطع انجام شده است.
قلمرو جغرافیایی پژوهش: قلمرو جغرافیایی این پژوهش، شهر تهران می باشد.
یافته ها: یافته ها بر اساس وضعیت صفحه پراکندگی عوامل بیانگر سیستم ناپایدار است و بیشتر عوامل در اطراف محور قطری صفحه پراکنده هستند. همچنین از بین 35 عامل در نظر گرفته شده، در نهایت با توجه به امتیاز بالای تأثیرگذار و تأثیرپذیری مستقیم 16 عامل به عنوان خروجی میک مک، در آینده حکمروایی محیط زیست شهری در تهران تأثیرگذار هستند.
نتایج: نتایج نشان می دهد از بین 16 عامل پیشران، پنج عامل بهبود نقش حکمروایی شهری در افزایش مشارکت مردم، سازمانهای مردم نهاد، توجه مسولان به بهبود وضعیت محیط زیست شهری، ارتقاء فرهنگ زیست محیطی و مشارکت شهروندان و اجتماعات محلی بیشترین تأثیر را بر حکمروایی محیط زیست داشته اند و از اهمیت بیشتری برخوردار بودند.
تبیین تاب آوری کالبدی سکونتگاه های روستایی شهرستان املش در برابر زمین لغزش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: برآورد و بهبود تاب آوری نقاط روستایی نیز در کاهش اثرات مخاطرات طبیعی و دستیابی به توسعه پایدار بسیار مهم است. از جمله مخاطرات طبیعی که سکونتگاه های روستایی و جوامع محلی را تهدید می کند زمین لغزش است. بنابراین تعیین میزان تاب آوری سکونتگاهای روستایی در اراضی مستعد زمین لغزش می تواند شیوه ای مناسب برای کاهش اثرات این مخاطره در نواحی روستایی باشد.
هدف: هدف پژوهش حاضر تعیین میزان تاب آوری کالبدی سکونتگاه های روستایی شهرستان املش در برابر زمین لغزش است.
روش شناسی تحقیق: در این پژوهش میزان تاب آوری کالبدی 145 روستای شهرستان املش در برابر زمین لغزش به روش تحلیل سلسله مراتبی (AHP) تعیین و طبقه بندی گردید. برای این کار از 10 معیار به ترتیب اهمیت شیب، فاصله از گسل، کیفیت ابنیه، مواد و مصالح، عمر ساختمان، لرزه خیزی، زمین شناسی، جهت شیب، عرض معابر و ارتفاع استفاده شد.
قلمرو جغرافیایی پژوهش: قلمرو جغرافیایی این پژوهش، نواحی روستایی شهرستان املش است.
یافته ها: یافته ها نشان داد که روستاهای شهرستان املش از تاب آوری خیلی کم، کم، متوسط، زیاد و خیلی زیاد برخوردار هستند، بطوریکه از 145روستای این ناحیه به ترتیب 2، 23، 66، 52 و 1 روستا بین طیف تاب آوری خیلی کم تا خیلی زیاد قرار گرفتند. بنابراین 18/63 درصد روستاهای این شهرستان دارای تاب آوری متوسط به پایین و 82/36 درصد روستاها دارای تاب آوری زیاد و خیلی زیاد نسبت به مخاطره زمین لغزش هستند.
نتایج: بررسی میزان تاب آوری روستاها در سه ناحیه جلگه ای، کوهپایه ای و کوهستانی گواه آن است که تاب آوری متوسط به پایین در روستاهای ناحیه کوهپایه ای نسبت به دو ناحیه دیگر بیشتر بوده و سهم روستاهای با تاب آوری متوسط در هر سه ناحیه نسبت به سایر طبقات تاب آوری بالاتر است. علاوه بر این روستاهای با تاب آوری خیلی کم و کم بیشتر در نواحی کوهپایه ای و کوهستانی قرار داشته و نقش ارتفاع در کاهش میزان تاب آوری روستاها آشکار گردید.
تحلیلی بر ارزیابی شاخص های فناوری های اطلاعاتی و ارتباطی (ICT) بر ساختار کالبدی – فضایی شهر کرمانشاه با رویکرد شهر خلاق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: شهرها مظهر و تجلی گاه هر نوع فناوری و تکنولوژی جدید هستند. در عصر حاضر که عصر فناوری اطلاعات و ارتباطات است، اثرات این فناوری نوین در شهرها و به خصوص ساختار کالبدی- فضایی شهر قابل توجه می باشند. شهر کرمانشاه از لحاظ زیرساخت فناوری اطلاعات و ارتباطات دارای مسائل و مشکلاتی زیادی است که بر شهرها اثرات مثبت و منفی می گذارد
هدف پژوهش: هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر شاخص های فناوری های اطلاعاتی و ارتباطی (ICT) بر ساختار کالبدی - فضایی با رویکرد شهر خلاق در شهر کرمانشاه است.
روش شناسی تحقیق: روش انجام پژوهش حاضر توصیفی- تحلیلی بوده که اطلاعات آن از طریق مطالعات کتابخانه ای و از طریق تکمیل پرسشنامه جمع آوری گردیده است و جهت تجزیه و تحلیل یافته ها از مدل سازی معادلات ساختاری (SEM) و آزمون تحلیل عاملی تأییدی دو عاملی مرتبه اول استفاده شد.
قلمرو جغرافیایی پژوهش: محدوده مورد مطالعه شهر کرمانشاه است.
یافته ها و بحث: نتایج پژوهش نشان داد که از بین شاخص های موردسنجش، فناوری اطلاعات با امتیاز 79/0 و گویه های (کاهش استفاده از وسایل حمل ونقل شهری(ICT 4)، اف زای ش ن ف وذپ ذی ری در فعالیت های شهری به صورت مجازی (ICT 8)، و متغیر تأمین اطلاعات از طریق فناوری های نوین (ICT 9)، از بین شاخص های مورد سنجش شهر خلاق به امتیاز 64/0 گویه های افزایش فعالیت های خلاق (KH1) و میزان استقبال و پذیرش مدیریت شهری کرمانشاه از ایده های خلاق (KH4) و از بین شاخص های موردسنجش، ساختار کالبدی - فضایی با امتیاز 73/0 گویه های (تأثیرپذیری فضاهای شهری از داده-های بصری(p.s3)، تحول در مفهوم فضا و فضای شهری(p.s8)، تبدیل فضاهای شهری به فضاهای ملاقات (p.s9)، غلبه فعالیت های شهری بر کالبد وفضای فیزیکی آن(p.s11)، تبدیل خیابان ها به قلمرو پیاده(p.s14)) اهمیت بیشتری دارند.
نتایج: رابطه معنی داری بین شاخص های فناوری های اطلاعاتی و ارتباطی (ICT)، شهر خلاق و ساختار کالبدی- فضایی شهر کرمانشاه وجود دارد.
تحلیل نقش اقامتگاه های بوم گردی در نظام گردشگری با تاکید بر بعد اقتصادی (مطالعه موردی: مناطق روستایی شهرستان رشت)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: بوم گردی یکی از رویکردهای نوین در توسعه گردشگری به ویژه در مناطق روستایی استان گیلان است. استان گیلان به دلیل ظرفیت های طبیعی بیشمار، آداب و رسوم غنی، صنایع دستی و ... یکی از بهترین مکان های کشور جهت اقامتگاه بوم گردی است. از مهمترین و ملموس ترین اثرات ظهور اقامتگاه های بوم گردی در هر مکان، آثار اقتصادی آن است و در حال حاضر درآمدزایی فراوان این فعالیت در بسیاری از کشورهای جهان مردم را به سرمایه گذاری در این بخش ترغیب نموده است.
هدف تحقیق: هدف پژوهش حاضر تعین نقش اقامتگاه های بوم گردی در اقتصاد روستاهای شهرستان رشت که دارای اقامتگاه بوم گردی با بیش از یکسال فعالیت (12 اقامتگاه) است.
روش شناسی تحقیق: روش تحقیق توصیفی- تحلیلی و جمع آوری داده ها بوسیله ابزار پرسشنامه از مدیران روستایی و جامعه محلی انجام شده است.
قلمرو جغرافیایی پژوهش: قلمرو جغرافیایی این پژوهش، روستاهای شهرستان رشت است.
یافته ها: یافته ها حاکی از آن است پس از شناسایی و بررسی دو مولفه اشتغال و ارتقاء درآمد (20 متغیر) و حفظ ظرفیت های تولید و رونق کسب وکار (19 متغیر) و طی مراحل شاخص سازی مشخص شد شاخص ایجاد فرصت های شغلی جدید برای زنان بیشترین میانگین و سرمایه گذاری در بخش گیاهان دارویی و طب سنتی کمترین میانگین را داراست.
نتایج: ایجاد اقامتگاه بوم گردی در شهرستان رشت، بیشترین تاثیر را بر اشتغال زنان داشته است. همچنین به کمک تحلیل رگرسیون مشخص شد که اقامتگاه بوم گردی بر شاخص اشتغال و ارتقاء درآمد ساکنین روستایی بیشتر از شاخص حفظ ظرفیت های تولیدو رونق کسب و کار موثر بوده است.
تحلیل فضایی مخاطرات ژئومورفیک به منظور شناسایی پهنه های امن سکونتی (مطالعه موردی: مناطق شهری استان گیلان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: مخاطرات ژئومورفیک، به طور مستمر و در طول تاریخ در نواحی مختلف کره زمین اتفاق افتاده اند. از آنجا که بشر تا به امروز قادر به جلوگیری از وقوع بسیاری از این مخاطرات نبوده، بهترین راهکار، دوری از این مخاطرات است. بسیاری از سکونتگاه های انسانی در موقعیت های خطرپذیر به لحاظ مخاطرات ژئومورفیک قرار گرفته اند که تهدیدی بالقوه برای آنها محسوب می شود. با شناسایی نواحی پرخطر و امن سکونتی، می توان به آمادگی لازم برای رویارویی با مخاطرات دست یافته و نیز در مکان یابی سکونتگاه ها و طرح های توسعه، نواحی امن سکونتی را برگزید.
هدف: هدف این پژوهش، شناسایی پهنه های امن سکونتی در استان گیلان به روش تحلیل فضایی است.
روش شناسی تحقیق: روش تحقیق ترکیبی (کمی و کیفی) بوده و برای جمع آوری داده و اطلاعات، ترکیبی از دو روش کتابخانه ای و میدانی به کار برده شده است. تحلیل داده ها و اطلاعات با استفاده از تکنیک های منطق فازی و ANP صورت گرفته است.
قلمرو جغرافیایی پژوهش: قلمرو جغرافیایی این پژوهش، استان گیلان می باشد.
یافته ها: یافته ها نشان دادند زمین لرزه سیل، زمین لغزش، فرسایش، فرونشست و روانگرایی به ترتیب، مهم ترین مخاطرات طبیعی محدوده مطالعه هستند. به لحاظ پراکنش فضایی نقاط امن سکونتی نیز بر مبنای آنچه از خروجی مدل فازی در نرم افزار GIS به دست آمد، 51.5 درصد از مساحت استان گیلان را سطوح ناامن و نسبتاً ناامن به لحاظ مخاطرات ژئومورفیک دربرگرفته است. از سوی دیگر پهنه های امن و نسبتاً امن، 4/23 درصد از سطح استان گیلان را شامل می شود و 1/25 درصد از مساحت استان را نیز پهنه با امنیت متوسط دربر می گیرد.
نتایج: در مناطقی از استان که خطرپذیری بالاست، یعنی نواحی جنوبی (شامل شهرستان های رودبار، سیاهکل، رودسر، املش و لنگرود) و شمال غربی استان (آستارا و نواحی شمالی تالش)، به منظور به حداقل رساندن تلفات و هزینه های ناشی از مخاطرات، پیشنهاد می شود پایگاه مدیریت بحران منطقه ای ایجاد گردد. چرا که دامنه مخاطرات ژئومورفیک تابع مرزبندی شهرستانی نبوده و گستره وسیعی را شامل می شود. بنابراین، مقابله با این مخاطرات نیازمند تصمیم گیری و اقدامات یکپارچه و بین شهرستانی است.