آرشیو

آرشیو شماره ها:
۶۵

چکیده

مقدمه: کیفیت زندگی و ارتقای آن مهم ترین رویکرد در برنامه ریزی های روستایی و شهری می باشد. عوامل و عناصر متعددی می توانند در ارتقا کیفیت زندگی روستاییان تأثیرگذار باشند که یکی از آن ها مسکن قابل زیست و استاندارد می باشد. مسکن روستایی به عنوان نیاز اولیه انسان، با ابعاد وسیع اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، زیست محیطی و کالبدی خود تأثیر بسزایی در کیفیت زندگی و توسعه پایدار روستایی دارد. هدف: پژوهش حاضر با هدف تحلیل و بررسی رابطه بین مسکن زیست پذیر و کیفیت زندگی (ذهنی و عینی) روستاییان دهستان زیرکوه انجام شده است. روش شناسی تحقیق: در این راستا روش تحقیق، توصیفی- تحلیلی است. جامعه آماری پژوهش را روستاییان 15 نقطه روستایی تشکیل می دهند که دارای 1417 خانوار می باشند. تعداد نمونه ها 313 خانوار می باشد که با استفاده از فرمول کوکران با خطای اندازه گیری 5 درصد انتخاب شده اند. قلمرو جغرافیایی پژوهش: قلمرو جغرافیایی این پژوهش، دهستان زیرکوه است. یافته ها: با توجه به نتایج به دست آمده، متغیر زیست پذیری با آماره پیرسون 616/0 باکیفیت زندگی دارای رابطه ای مستقیم با شدتی قوی می باشد. همچنین با توجه به سطح معناداری به دست آمده که کوچک تر از 05/0 می باشد، متغیر زیست پذیری دارای رابطه معنی داری باکیفیت زندگی است و قابلیت تعمیم به کل جامعه را دارد. تأثیر متغیر زیست پذیری مسکن بر هر دو بعد عینی و ذهنی مورد تأیید قرار گرفت اما با توجه به ضریب تعیین تعدیل شده که برای بعد ذهنی کیفیت زندگی برابر با 307/0 و برای بعد عینی کیفیت زندگی 328/0 می باشد که نشان می دهد 7/30 درصد از تغییرات بعد ذهنی و 8/32 درصد از تغییرات بعد عینی در روستاهای نمونه وابسته متغیر زیست پذیری مسکن است و تأثیر متغیر زیست پذیری مسکن بیشتر بر بعد عینی کیفیت زندگی است. نتایج: نتایج پژوهش بیانگر این می باشد که روستاهای پیشبر، بمرود، محمد آباد و حسین آباد و اردکول بالاترین سطح زیست پذیری مسکن را دارا می باشند. در مقابل روستاهای مهرک، گمنج، حسن آباد و تجنود دارای پایین ترین سطح زیست پذیری مسکن از دید جامعه نمونه اند و میانگین زیست پذیری مسکن در روستاهای منطقه مورد مطالعه در حد متوسط به بالا قرار دارد و بیشترین میانگین به بعد اجتماعی (55/3) و کمترین میانگین متعلق به بعد اقتصادی (06/3) است.

Analysis of The Relationship Between Rural Housing Livability and Villagers Quality of Life (Case study: Zirkooh County, Zirkooh Dehestan)

Introduction: Quality of life and its promotion is the most important approach in rural and urban planning. Several factors and can have an impact on the quality of life of villagers, one of them is livability and standard housing. Rural housing as a basic human need, with wide economic, social, cultural, environmental and physical dimensions, has a significant impact on the quality of life and sustainable rural development. Research Aim: The purpose of this study was to investigate the relationship between livability housing and quality of life of villagers in the village of Zirkooh. Methodology: This study was done by the descriptive-analytic method. The population of the study consisted of 15 rural villagers with 1417 households. The sample size is 313 households that was selected by using the Cochran formula with a 5% error measurement. Studied Areas: The geographical area of this research is Zirkoh district. Resuls: According to the results, the livability variable with a Pearson statistic of 0.616 with high quality of life has a strong direct correlation. Also, due to the significant level that is less than 0.05, the livability variable has a significant relationship with the quality of life and has the ability to be generalized to the whole society. The effect of livability variable on both objective and subjective dimensions was confirmed but according to the adjusted coefficient of determination for the mental dimension of quality of life is 0.307 and for the objective dimension is 0.328, which indicates that 30.7% of the subjective changes and 32.8% of the objective dimension changes in the dependent villages is livability housing. more effect of the livability housing variable on the objective dimension of quality of life. Conclusion: The results of the research show that the villages of Pishbar, Bemroud, Mohammad Abad, Hossein Abad and Ardkol have the highest level of housing livability. On the other hand, the villages of Mehrak, Gamanj, Hassan Abad and Tajnoud have the lowest level of housing livability from the point of view of the sample community, and the average housing livability in the villages of the studied area is in the medium to high range. The highest average is for the social dimension (3.55) and the lowest the average belongs to the economic dimension (3.06).

تبلیغات