مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
روند تغییرات
حوزه های تخصصی:
با توجه به اینکه برنج یکی از مهمترین غلات تولیدی کشور بوده و استان مازندران بخشی از مناطق مهم در تولید این محصول است ، در این مقاله مزیت نسبی ارقام گوناگون این محصول در استان مازندران مورد بررسی قرار گرفته است . آمار و داده های مورد نیاز در این مطالعه که شامل قیمت محصول و هزینه های تولید در سال های موردنظر است از منابع وزارت جهاد کشاورزی ، مرکز آمار ایران و سایت سازمان خوار و بار و کشاورزی ملل متحد( فائو) بدست آمده و برای تعیین مزیت نسبی ارقام گوناگون برنج در مازندران(دانه بلند مرغوب ، دانه بلند پر محصول، دانه متوسط مرغوب و دانه کوتاه) از شاخص هزینه ی منابع داخلی در بین سال های 1360 تا 1386 استفاده شده است . با استفاده از تابع لگاریتمی و روش رگرسیون های به ظاهر نا مرتبط عامل های کارآمد بر روند تغییرات این شاخص تعیین شده است . بر اساس نتایج بدست آمده ، با محاسبه ی شاخص هزینه ی منابع داخلی مشخص شد که در دوره ی موردنظر و در استان مازندران ، تولید برنج دانه بلند مرغوب بین سال های 76 تا 86، برنج دانه بلند پر محصول و دانه متوسط مرغوب بین سال های 79 تا 86 و برنج دانه کوتاه در سال 78 و بین سال های 80 تا 86 از مزیت نسبی برخوردار بوده است . همچنین ، متغیرهای عملکرد در هکتار و نرخ ارز خارجی بر روی مزیت نسبی ارقام دانه بلند مرغوب ، دانه بلند پر محصول و دانه متوسط مرغوب و متغیر هزینه ی سایه ای نهاده های تجارت نا پذیر بر روی ارقام دانه کوتاه بیشترین تاثیر را داشته اند . در ضمن ، روند زمانی تغییرات شاخص هزینه ی منابع داخلی نشان می دهد که سیاست های اتخاذ شده از سوی دولت در دوره ی زمانی مورد مطالعه باعث بوجود آمدن روندی مثبت ، اما محدود در جهت ایجاد مزیت نسبی برای ارقام گوناگون برنج در استان مازندران شده است.
بررسی شار گرمای محسوس و ارتباط آن با تغییرات دما و باد طی دوره گرم سال در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با توجه به اهمیت تغییرات شار گرمای محسوس در تغییر موازنه انرژی سطحی و تغییرپذیری آب و هوایی مناطق مختلف، در این مطالعه داده های دمای هوا، دمای سطح زمین، و سرعت باد از داده های شبکه بندی NCEP/NCAR برای یک دورة 34 ساله (1980 2014) دریافت و بر اساس آن شار گرمای محسوس در همة ایران محاسبه شد. محاسبات مربوط به شار گرمای محسوس برای بهار و تابستان بر اساس رابطة حجمی انجام گرفت. میانگین متحرک و ناهنجاری متغیرها و روند تغییرات با تحلیل رگرسیون خطی، چندجمله ای، و ضریب همبستگی پیرسون انجام گرفت. نتایج نشان داد، در مقایسه با روند شار تابستان (039/0)، شار گرمای محسوس بهار با ضریب رگرسیون خطی (18/0) تغییرات شدیدتری را نشان می دهد. شاید ناهمگونی گرمایش سطحی در بهار موجب تغییرات دمایی بیشتری بین هوا و سطح می شود و ناهنجاری سرعت باد را نسبت به تابستان افزایش می دهد. در مقایسه با مؤلفه های دمایی، تغییرات باد تأثیر بیشتری در شار گرمای محسوس تابستانی می گذارد. ضریب تعیین چندجمله ای نشان می دهد که سرعت باد بیست درصد تغییرات شار گرمای محسوس تابستان را توجیه می کند. نواحی غرب، شمال غرب، مرکز، و کرانة جنوبی خزر بیشترین تغییرات شار گرمای محسوس را در دورة گرم و همچنین حداکثر تغییرات دمای هوا و دمای سطح را به خود اختصاص داده اند.
واکاوی روند تغییرات و الگوی فضایی ابرناکی سالانه و فصلی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ابرها در چرخه آب و شکل گیری اقلیم های مختلف از اهمیت بالایی برخوردار می باشند. توزیع مکانی روزهای ابرناکی و روند تغییرات آن در جهت اتخاذ تصمیمات و راهبردهای محیطی حائز اهمیت است. هدف از این پژوهش بررسی روند تغییرات مکانی و زمانی سالانه تغییرات روزهای ابرناکی در ایران بر مبنای روش های زمین آمار می باشد. روش پژوهش براساس آمار و اطلاعات روزهای ابری 43 ایستگاه همدید از سال 1970 الی 2010 انجام شد. به منظور تعیین الگوی فضایی از روش های مختلف درون یابی زمین آمار استفاده شد. برای سنجش دقت این روش ها از معیارهای اعتبارسنجی MAE،MBE وRMSE و برای ارزیابی روند تغییرات از روش من – کندال و کمترین مربعات استفاده گردید. نتایج نشان داد از شمال به جنوب و از غرب به شرق ایران، تعداد روزهای ابری کاهش می یابد و تفاوت مکانی زیادی در تعداد روزهای ابرناکی در کشور وجود دارد. توزیع زمانی – مکانی روزهای ابری در کشور نیز تابع مؤلفه های مکان می باشد و عامل عرض جغرافیایی بیشترین تأثیر را دارد. نتایج معیارهای اعتبارسنجی نشان داد که برای ابرناکی سالانه روش های GPI و C/K، در فصل زمستان روش درون یابی C/K، در فصل بهار روش IDW، در فصل تابستان LPI و در فصل پاییز روش های RBF وEBK از عملکرد بالاتری در توزیع مکانی ابرناکی برخوردار می باشند. روند تغییرات روزهای ابری در کشور بیشتر کاهشی بوده، در بیش از نیمی از ایستگاه های موردمطالعه این روند کاهشی معنی دار آشکار گردید. از آنجایی که مقدمه بارش ابرناکی است، نتایج تحقیق در پیش آگاهی مدیریت ریسک مخاطرات هیدروکلیمایی و مدیریت منابع آبی حائز اهمیت می باشد.
ارزیابی کارایی مدل سری CMIP5 در شبیه سازی و پیش بینی پارامترهای اقلیمی بارندگی، دما و سرعت باد (مطالعه موردی: استان یزد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای طبیعی دوره ۵۰ پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳ (پیاپی ۱۰۵)
593 - 609
حوزه های تخصصی:
ایران جزو کشورهایی است که ضریب تأثیرپذیری آن از تغییرات اقلیمی بالاست. امروزه، تغییرات پارامترهای اقلیمی به وسیله مدل های گردش کلی جو بررسی می شود. نسخه های گوناگونی از این مدل ها منتشر شده است؛ آخرین نسخه آن مدل های سری CMIP5 است. مدل های CMIP5، که در گزارش پنجم ارزیابی تغییر اقلیم (AR5) استفاده شده اند، از عدم قطعیت پایین تر و وضوح بیشتری نسبت به مدل های قبل برخوردارند. در این مطالعه، تغییرات پارامترهای اقلیمی بارندگی، دمای متوسط، و سرعت باد حداکثر به وسیله مدل CanESM2 به عنوان یکی از مدل های مورداستفاده در تهیه گزارش پنجم ارزیابی تحت سه سناریوی RCP و براساس روش ریزمقیاس نمایی SDSM بررسی شد. نتایج نشان داد میانگین بارندگی طبق سناریوهای RCP2.6 و RCP 8.5 به ترتیب 28/62 و 69 میلی متر خواهد بود که نسبت به دوره مشاهداتی به ترتیب 18/9 و 2/17درصد افزایش و براساس سناریوی RCP 4.5، 39/58 میلی متر بوده است که نسبت به دوره مشاهداتی 81/0 درصد کاهش خواهد داشت. میانگین دمای متوسط طبق سناریوهای RCP2.6، RCP4.5، و RCP8.5 به ترتیب 59/20، 03/21، و 10/22 درجه سانتی گراد خواهد بود که نسبت به دوره مشاهداتی به ترتیب 5/4، 7/6، و 8/12 درصد افزایش دارد. همچنین، سرعت حداکثر باد تحت سناریوهای RCP2.6، RCP4.5، و RCP8.5 به ترتیب 9/4، 4/4، و 3/5 درصد نسبت به دوره مشاهداتی افزایش خواهد داشت.
مدل سازی تجربی پتانسیل انتقال تغییر پوشش سرزمین شهرستان بهبهان با الگوریتم شبکه عصبی مصنوعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تغییر کاربری زمین، یکی از مهم ترین چالش های برنامه ریزی کاربری زمین است که در برابر برنامه ریزان، تصمیم گیران و سیاست گذاران قرار دارد و تأثیر مستقیمی بر بسیاری از مسائل از قبیل رشد اقتصادی و کیفیت محیط دارد. مطالعه حاضر، روند تغییرات کاربری اراضی شهر بهبهان برای سال های 1392 و 1406 با استفاده از LCM در محیط سامانه اطلاعات جغرافیایی را بررسی می کند. تجزیه و تحلیل و بارزسازی تغییرات کاربری ها، به کمک دو دوره از تصاویر ماهواره لندست سال های 1378 و 1392 انجام شد و نقشه های پوشش اراضی برای هر سال تهیه شد. مدل سازی پتانسیل انتقال، به کمک الگوریتم پرسپترون چندلایه شبکه عصبی مصنوعی با استفاده از شش متغیر مستقل صورت پذیرفت و میزان تخصیص تغییرات کاربری ها به همدیگر، به روش زنجیره مارکف مورد محاسبه قرار گرفت. نتایج پیش بینی نشان داد بیشترین کاهش تغییرات شامل تخریب مراتع و بیشترین افزایش مساحت در کاربری کشاورزی می باشد. با توجه به نتایج جدول بندی افقی نقشه سال 1406 می توان بیان کرد که از مجموع کل مساحت منطقه، 22/28336 هکتار از اراضی بدون تغییر و 78/33223 هکتار از اراضی تغییر کاربری داده اند. همچنین روند تخریب مراتع و جنگل در طی این بازه زمانی می تواند زنگ خطری برای مدیران و برنامه ریزان شهری و منابع طبیعی باشد.
ارزیابی توزیع زمانی توفان های ریزگرد و ارتباط عوامل مؤثر با فراوانی وقوع این پدیده در استان خوزستان طی سال های 2000 تا 2015(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سپهر دوره ۲۸ پاییز ۱۳۹۸ شماره ۱۱۱
191 - 203
حوزه های تخصصی:
کشور ایران به دلیل موقعیت جغرافیایی و شرایط آب و هوایی درگیر توفان گردوغبار می باشد. ارزیابی بلند مدت داده های آماری، شناسایی منشأ و مسیریابی توفان های گردوغبار، می تواند در شناسایی زمان و مکان این رخداد مؤثر باشد. در این تحقیق توزیع زمانی توفان های گرد و غبار استان خوزستان در طی سال های 2000 تا 2015 در پنج ایستگاه سینوپتیک مورد بررسی قرار گرفت. با استفاده از سیستم عامل Linux ، اطلاعات مربوط به این واقعه استخراج گردید. هم چنین جهت ارزیابی روند تغییرات زمانی توفان های ریزگرد و میزان همبستگی عوامل مؤثر با فراوانی وقوع توفان های ریزگرد، به ترتیب از آزمون Mann-Kendall و ضرایب همبستگی پیرسون و اسپیرمن استفاده شد. برای تعیین میزان اثر بخشی و اولویت بندی عوامل مؤثر در ایجاد توفان ریزگرد، از مدل های رگرسیونی استفاده گردید. تمامی تحلیل های آماری با استفاده از نرم افزار SPSS20 اجرا شد. در مجموع، 1507 توفان ریزگرد ثبت شده که در این میان ایستگاه اهواز با ثبت 509 واقعه (34درصد) بیشترین و ایستگاه آغاجاری با 156 واقعه (10درصد) کم ترین ثبت توفان های ریزگرد را داشته اند. در تمامی ایستگاه ها در سطوح اعتماد 99 و 95 درصد، میان فراوانی روزهای غبارآلود با فراوانی روزهای حاوی جهت باد غالب منطقه رابطه مثبت وجود دارد. براساس ضریب رگرسیونی استاندارد شده، در اکثر ایستگاه ها فراوانی وقوع جهت باد غالب، دارای بیش ترین اثرگذاری بر فراوانی وقوع توفان ها می باشد. 65 درصد وقایع ریزگرد در شهرستان های اهواز و آبادان که در مرکز و جنوب غربی استان خوزستان واقع شده اند، رخ داده اند. دلیل این امر می تواند نزدیکی مکانی بیشتر این دو ایستگاه نسبت به کانون های ریزگرد در داخل و خارج از کشور باشد. همچنین علت دیگر را می توان نحوه ی عبور و موجی بودن جریانات جوی در مناطق مختلف استان دانست. از طرف دیگر، ماه ها و فصول ژوئن و ژوئیه و تابستان و بهار دارای بیش ترین حوادث گرد و غبار می باشند. در تمامی ایستگاه های مورد مطالعه، شاهد سیر نزولی فراوانی وقایع گرد و غبار از سال 2008 به بعد بوده ایم. با این وجود، مشکلات ناشی از این پدیده بیشتر نمایان شده و زندگی مردم را تحت تأثیر قرار داده است. به همین دلیل، دیدگاه کلی این است که تعدد حوادث افزایش یافته است. دلیل این ایده می تواند غلظت زیاد و ماندگاری بیش تر ریزگردها در منطقه باشد که البته این امر مستلزم مطالعه بیش تر و دقیق تر در این زمینه است.
اثر تغییرات اقلیمی بر شدت و میزان آلودگی هوای شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشهای تغییرات آب و هوایی سال اول پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳
76 - 90
حوزه های تخصصی:
شدت و میزان آلودگی هوای نواحی شهری متأثر از تغییرات اقلیمی و گرمایش جهانی در سال های اخیر افزایش یافته است و اثر آن در شهرهای بزرگ صنعتی از جمله اصفهان مشهود است. به منظور بازیابی و بررسی این تأثیر از اطلاعات و آمار هواشناسی ایستگاه سینوپتیک اصفهان جهت بررسی تغییرت اقلیمی و از داده های شاخص AQI برای بررسی شدت و میزان آلودگی استفاده شده است. بررسی ها نشان داد در یک دوره 63 ساله، 43/1 درجه سلسیوس متوسط سالانه دمای شهر اصفهان افزایش نشان می دهد که موجب گردیده شده و میزان و شدت آلودگی هوای شهر اصفهان در انتهای دوره (سال های 97-1390 افزایش یابد. نتایج نشان داد بر اساس میانگین ماهانه شاخص AQI در 83 ماه از 96 ماه از سال 90 تا 97 در وضعیت زرد یا سالم برقرار است، در 12 ماه وضعیت نارنجی و در یک ماه وضعیت قرمز حکمفرما است. ماه های فصل گرم با شرایط تقریبا ثابت عمدتا زرد یا نارنجی است. ولی در فصل سرد بخاطر توربولانس جو، شرایط کاملا دگرگون شده بطوری که هم تحت شرایط پایداری مطلق هوا و بروز اینورژن، با وضعیت قرمز و حتی وضعیت خطرناک و بحرانی مواجه است و هم تحت شرایط ناپایداری جوی، هوای کاملا پاک بروز می کند. البته روزهای همراه با آلودگی رقم بزرگتری را به خود اختصاص داده است. لذا برای اینکه در ماه های سرد مواجه با وضعیت بحرانی و خطرناک در کیفیت هوا نشویم باید میانگین شاخص AQI را از 3/84 به زیر شاخص 50 یعنی هوای پاک کاهش داد.
بررسی ویژگی های رخداد پدیده گرد وخاک خراسان بزرگ در دوره گرم سال و شبیه سازی مسیر آن توسط مدل HYSPLIT (دوره آماری 2017-2000)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این تحقیق بررسی پدیده گردوخاک خراسان بزرگ واقع در شمال شرق و شرق ایران است. این مطالعه در دو بخش آماری و همدیدی در دوره 20۰۰-20۱۷ انجام شد. داده های سازمان هواشناسی کشور و داده های بازتحلیل ERA_Interim و همچنین مدل HYSPLIT به کار گرفته شد. نتایج نشان داد روند تغییرات میانگین روزهای گردوخاک در استان خراسان جنوبی نسبت به خراسان رضوی و شمالی متفاوت است. بیشترین گردوخاک در خراسان رضوی و شمالی در ژوئن و در خراسان جنوبی در مه و ژوئیه رخ می دهد. بیشترین فراوانی طوفان شدید گردوخاک در گناباد و فراوانی تعداد روزهای گردوخاک در طبس و سرخس است. روند تغییرات دید افقی در نهبندان در فصل بهار و تابستان با 34/0+ و 27/0+ افزایشی و در طبس با 28/0- و 3/0- کاهشی است. تغییر دید افقی در بجنورد (خراسان شمالی) در هر دو فصل روند معناداری نشان نمی دهد. در فصل بهار گسترش پُرفشار در غرب و کم فشار در شرق ایران به توسعه بادهای غربی با میانگین سرعت 10 متر بر ثانیه منجر شده و گردوخاک را از مناطق مرکزی به خراسان بزرگ انتقال می دهد. در تابستان توسعه پُرفشار افغانستان همراه با بادهای شمالی 18 متر بر ثانیه گردوخاک را از بیابان های ترکمنستان و افغانستان انتقال می دهد.
گرمایش جهانی و تغییرات ضخامت جو طی دوره سرد سال در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی از این تحقیق بررسی تغییرات ضخامت جو و ارتباط آن با تغییرات دمایی در طی دوره سرد سال است. برای نیل به این هدف اقدام به استخراج داده های ارتفاع ژئوپتانسیل و دمای تراز 1000 هکتوپاسکال برای سال های 1960 تا 2020 میلادی از سایت NCEPNCAR شده است. در گام بعدی با استفاده از امکانات برنامه نویسی گردس اقدام به استخراج عددی ضخامت جو بین تراز های 1000 تا 500 هکتوپاسکال به واحد متر و داده های دمای تراز 1000 هکتوپاسکال به درجه سانتی گراد شده سپس به منظور بررسی دقیق تر 60 سال آماری به چهار دوره 15 ساله تقسیم شده است. توزیع مکانی میانگین 15 ساله و میانگین بلند مدت 60 ساله و همچنین ناهنجاری های مثبت نشان داد که طی دوره اول تا دوره چهارم ضخامت جو افزایش قابل توجه ای داشته و این افزایش در دوره چهارم به حداکثر خود رسیده است. بررسی روند در دوره اول کاهش ضخامت جو را برای کل ایران نشان داده ولی با آغاز سال 1976(آغاز دوره دوم) شاهد روند افزایشی شدید ضخامت جو بوده ایم که این روند افزایشی تا دوره چهارم ادامه داشته است. نتایج ضریب هبستگی پیرسون نشان داد که ارتباط معناداری بین تغییرات ضخامت جو و تغییرات دمای دوره سرد ایران در سطح 95 درصد اطمینان وجود دارد. از لحاظ مکانی این همبستگی در پهنه غرب، شمال غرب و جنوب غربی کشور به بالاترین حد خود می رسد. در نتیجه می توان بیان داشت که ضخامت جو ایران طی سال های اخیر روند افزایشی محسوس و معناداری داشته و یکی از علل آن تغییر ماهیت جریانات ورودی به ایران و البته گرمایش جهانی می باشد.
تحلیل مخاطره گرد و غبار و روند تغییرات آن در غرب و جنوب غرب ایران(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
مقدمه: ایران کشوری بلاخیز است، تقریباً از40 مورد بلایای طبیعی 31 مورد آن در کشور ایران اتفاق می افتد. یکی از مهم ترین پیامدهای ناشی از تغییر اقلیم طی سال های اخیر افزایش وقوع مخاطره گرد و غبار است که به صورت مستقیم و غیرمستقیم بخش های مختلف جوامع را تحت تأثیر قرار داده است. افزایش بیماری های تنفسی، اختلال در حمل ونقل زمینی و هوایی، تخریب زیست محیطی، آلودگی محصولات کشاورزی و تراکم شدید در مراکز درمانی از اثرات شدید وقوع این مخاطره محسوب می شود. با توجه به اهمیت این مخاطره، این مطالعه با هدف بررسی توزیع زمانی رخداد پدیده گرد و غبار به صورت ماهانه، فصلی و سالانه و تعیین روند تغییرات آن و ارائه راهکارهایی برای مقابله و سازگاری با این پدیده، متناسب با شرایط موجود تدوین شده است. روش : پژوهش حاضر از نظر نوع تحقیق، کاربردی و از نظر روش تحقیق، توصیفی- آماری محسوب می شود. جامعه مورد پژوهش غرب و جنوب غرب ایران را در بر می گیرد. برای این منظور داده های ماهانه و سالانه روزهای گرد و غباری 11 ایستگاه هواشناسی همدید واقع در منطقه مورد مطالعه از سازمان هواشناسی کشور تهیه و استخراج شد، سپس با بررسی آمار مربوطه در محیط نرم افزار Excel مجموعه داده ها برای دوره آماری مشترک 23 ساله در بین کل ایستگاه های مورد مطالعه تنظیم گردید. مجموعه داده ها با شاخص های آمار توصیفی و روش ناپارامتریک من- کندال ارزیابی شد. یافته ها: بحرانی ترین وضعیت مخاطره گرد و غبار در جنوب غرب ایران رخ می دهد. ماه های گرم سال، تیر و مرداد، شدیدترین زمان رخداد این پدیده محسوب می شوند. بازه زمانی شش ماهه از آوریل (فروردین) تا سپتامبر(شهریور) زمان شروع و اوج تدریجی روزهای گرد و غباری است. فصل بهار در منطقه غرب و فصل تابستان در جنوب غرب بیشترین رخدادها را دارند. با توجه به شرایط جغرافیایی و ساختار طبیعی منطقه مورد مطالعه، رخداد روزهای گرد و غباری یکسان نیست و از شمال به جنوب فراوانی رخداد آن افزایش پیدا می کند. در مقیاس سالانه و ماهانه روند افزایشی و کاهشی معنا داری در رخداد پدیده گرد و غبار مشاهده نگردید، فقط در ایستگاه اهواز روند افزایشی معنادار در سطح 95 درصد اطمینان وجود دارد. نتیجه گیری: این پدیده از اواسط فصل بهار تا اواسط پاییز با شدت و ضعف مختلف مناطق غرب و جنوب غرب کشور را در برمی گیرد. افزایش تدریجی رخداد این پدیده از ماه مارس (اسفند) شروع می شود و شدت آن به ماه جولای (تیر) می رسد. بازه زمانی طولانی از رخداد این پدیده در طول سال و نبود روند افزایشی و کاهشی معنا دار در تغییرات درازمدت وقوع آن، بحران این پدیده را برای سازمان های مرتبط با بلایای طبیعی در اولویت قرار می دهد و نیز اجرای برنامه های مدیریتی مقابله با آن را ضروری می سازد. شناخت از رفتار این پدیده و توزیع زمانی آن در بخش قبل از بحران به منظور اجرای برنامه های پیشگیری به خصوص در حوزه سلامت حائز اهمیت است. در حین بحران این پدیده، اجرای برنامه های مدیریتی در مناطق بحرانی تر متناسب با شرایط جغرافیایی آنها نقش مؤثری در
مطالعه روند تغییرات فرین های دمای شهرهای منتخب با استفاده از مدل شبکه عصبی مصنوعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های بوم شناسی شهری سال ۱۳ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۲۸)
135 - 154
حوزه های تخصصی:
هدف از تحقیق حاضر مطالعه و پیش بینی دماهای حدی مخاطره آمیز، در بعضی از شهرهای مرکزی ایران می باشد که برای این کار از داده های حداقل و حداکثر دما پانزده ایستگاه هواشناسی (شهرهای: اصفهان، شهرضا، نطنز، نائین، اردستان، سمنان، شاهرود، گرمسار، دامغان، یزد، بافق، گاریز، میبد، قم و سلفچگان) در منطقه مورد مطالعه برای بازه زمانی (2019 - 1999) با استفاده از روش نوآورانه مدل های شبکه عصبی مصنوعی هیبرید و شبکه عصبی تطبیقی ANFIS انجام شد و در نهایت برای اولویت سنجی مناطق بیش تر در معرض افزایش دما، از مدل های تصمیم گیری چند متغیره نوین تاپسیس و ساو استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که با توجه به مدل سازی صورت گرفته براساس مدل شبکه عصبی تطبیقی ANFIS برای پیش بینی فرین های دمای ایستگاه ها، کم ترین میانگین خطای آموزشی و میانگین خطای اعتبارسنجی برای حداقل دما به ترتیب با مقدار 01/0 برای ایستگاه یزد و 66/1 درصد برای ایستگاه دامغان به دست آمد. و کم ترین میانگین خطای آموزشی و میانگین خطای اعتبارسنجی برای حداکثر فرین دمای به ترتیب با مقدار 016/0 برای ایستگاه گرمسار و 39/9 درصد برای ایستگاه شاهرود به دست آمد. حداکثر فرین دمای براساس مدل تاپسیس دو ایستگاه گرمسار و بافق به ترتیب با درصد 1 و 96/0، در اولویت بیش تر در افزایش دما قرار خواهند داشت و براساس مدل ساو دو ایستگاه گرمسار و سلفچگان به ترتیب با درصد 1 و 98/0، بیش ترین احتمال را در معرض افزایش دما را به خود اختصاص دادند.
بررسی و پایش تغییرات کاربری اراضی حوضه آبریز رود زرد با استفاده از سنجش از دور و مدل زنجیره مارکوف(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و برنامه ریزی سال ۲۷ بهار ۱۴۰۲ شماره ۸۳
49 - 61
حوزه های تخصصی:
برای استفاده بهینه از زمین، آگاهی از تغییرات کاربری اراضی و نوع استفاده از آن امری ضروری است؛ که این کار با ارزیابی و پیش بینی تغییرات کاربری اراضی امکان پذیر می گردد. هدف از این مطالعه بررسی روند تغییرات کاربری اراضی در بازه زمانی 18 ساله (2018-2000) و پیش بینی آن با استفاده از مدل زنجیره مارکوف برای سال های 2025، 2050 در حوضه رود زرد شهرستان باغملک واقع در استان خوزستان می باشد. برای رسیدن به این هدف ابتدا تصحیحات (هندسی، رادیومتریک و اتمسفری) و پردازش های لازم بر روی تصاویر ماهواره لندست سال های 2000، 2006، 2012، 2018 انجام گرفت؛ سپس نقشه های کاربری برای چهار مقطع زمانی به پنج کلاس: فضای سبز و باغات، زمین های بایر، زمین های زراعی، سطوح آب (سدجره) و مناطق مسکونی-انسان ساخت طبقه بندی گردید. پس از آشکارسازی کاربری اراضی و تغییرات آن به پیش بینی روند این تغییرات با استفاده از مدل زنجیره مارکوف برای سال های 2025، 2050 پرداخته شد. پس از انجام تصحیحات لازم بر روی تصاویر لندست برآورد کاربری اراضی نشان داد که بیشترین درصد منطقه مورد مطالعه را اراضی بایر و زمین های زراعی تشکیل داده است دقت کلی و ضریب کاپا برای سال های 2000 ،2006 و 2018بالای 80/0 و 92/0 می باشد. نتایج حاصل از آشکارسازی تغییرات بین بازه زمانی 2000 تا 2018نشان داد که اراضی بایر به میزان 51/823، فضای سبز و باغات 85/157 هکتارروند کاهشی داشته است. در مقابل نواحی ساخته شده-59/439 هکتار، زمین های زراعی 56/135 هکتار سطوح آبی 94/404هکتار با روند افزایشی مواجه بوده است. همچنین نتایج حاصل از پیش بینی با استفاده از مدلCA-Markov تغییرات اراضی منطقه برای سال 2025 و 2050 نشان داد که در صورتی که سرعت تغییرات کاربری همچون سال های گذشته باشد در سال 2025 کاربری نواحی ساخته شده به 54/1089، هکتار کاربری زمین زراعی به 52/1154 هکتار و کاربری آب های سطحی به 54/666 افزایش خواهند یافت، کاربری فضای سبز و باغات به 42/201، کاربری زمین بایر به 59/85279 هکتار کاهش می یابند و در سال 2050 کاربری فضای سبز و باغات به 62/192 هکتار کاهش، کاربری زمین بایر به 69/84387 هکتار کاهش، کاربری زمین زراعی به 73/1243 هکتار افزایش و کاربری آب های سطحی به 59/895 کاربری نواحی ساخته شده به 98/1671 هکتار، افزایش پیدا می کنند. با بررسی تغییرات کاربری اراضی میتوان اطلاعات ارزشمندی درمورد تغییرات صورت گرفته توسط انسان و عوامل طبیعی به دست آورد از سوی دیگرنقشه پیش بینی حاصله از مدل زنجیره مارکوف برای ارائه دیدی کلی به منظور مدیریت بهتر منابع طبیعی بسیار حائز اهمیت است.
برآورد تغییرات زمانی و مکانی شاخص های سیل و جریان کمینه مستخرج از منحنی تداوم جریان (FDC) در رودخانه های استان اردبیل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحلیل فضایی مخاطرات محیطی سال ۱۰ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
۱۲۶-۱۰۹
حوزه های تخصصی:
در بررسی تغییرات پاسخ هیدرولوژیکی ناشی از تغییر اقلیم می توان از شاخص های مستخرج از منحنی تداوم جریان استفاده نمود. هدف از این تحقیق مشخص کردن شاخص های سیل و جریان کمینه با استفاده از منحنی تداوم جریان در ایستگاه های هیدرومتری استان اردبیل می باشد. در این تحقیق تغییرات زمانی و مکانی شاخص های Q10،Q50، Q90، Q90/50و شاخصLane در 31 ایستگاه هیدرومتری استان اردبیل طی دوره 1372تا 1393 ارزیابی شد. در این مطالعه 5 ایستگاه (حاج احمد کندی، ننه کران، شمس آباد، پل سلطانی و بوران) که دارای جریان های حداقل، متوسط و حداکثر هستند، برای نمایش نتایج گرافیکی انتخاب شدند. ایستگاه های مذکور از نظر دبی و مساحت بررسی شده و منحنی تداوم جریان و منحنی تداوم جریان بی بعد براساس متوسط دبی و مساحت رسم شد. هم چنین روند تغییرات زمانی شاخص های Q10،Q50، Q90، Q90/50 و شاخص Laneبا آزمون ناپارامتری من کندال محاسبه شد. براساس نتایج به دست آمده شاخص Q10(جریان سیلابی) در ایستگاه های واقع بر روی رودخانه اصلی قره سو در سطح یک درصد دارای روند کاهشی معنی دار بوده است. شاخص Q50(جریان متوسط) در اکثر ایستگاه ها دارای روند کاهشی معنی دار بوده است. علاوه بر این، مقدار شاخص های Q90 و Q90/50 نیز در اکثر ایستگاه ها دارای روند کاهشی معنی دار در سطح p < 0.05)) بوده اند. در خصوص شاخص Laneبه عنوان شاخص مرتبط با سیل، در ایستگاه های ارباب کندی و دوست بیگلو که تحت تاثیر احداث سد بوده اند روند کاهشی معنی دار داشته اند. در نتایج تغییرات مکانی، شاخص (Lane) بیان گر سیلاب اوج است که مقادیر بالای آن در محدوده شرق و مرکز استان بیش تر است. در مجموع مقادیر شاخص های مرتبط با جریان های سیلابی در حوزه های بالادست استان روند افزایش داشته و نیز مقادیر مرتبط با جریان متوسط و نیز شاخص مشارکت جریان پایه در اکثر ایستگاه ها روند کاهشی معنی دار داشته است.
تحلیل روند تغییرات منابع آب و عوامل مؤثر در آن در حوضه آبریز فلات مرکزی ایران با استفاده از محصولات ماهواره ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
حوضه آبریز فلات مرکزی ایران، به دلیل تغییرات اقلیمی و کاهش منابع آب دردسترس ازیک سو و افزایش جمعیت و به تبع آن، افزایش تقاضا ازسوی دیگر، با بحران شدید آب مواجه است. دانش سنجش از دور و دردسترس بودن محصولات متعدد ماهواره ای امکان پایش روند تغییرات پارامترهای گوناگون محیطی، به ویژه منابع آب سطحی و زیرزمینی را با دقت مناسب فراهم آورده است. بدین منظور، با استفاده از سامانه گوگل ارث انجین، شانزده محصول ماهواره ای شامل پارامترهای محیطی متفاوت، همچون بارش، دما، تبخیر و تعرق، رطوبت خاک، رواناب، ضخامت آب معادل (GRACE)، شاخص پوشش گیاهی و مساحت پیکره های آبی، در بازه زمانی سال های 2000 تا 2022، دریافت و آماده سازی شد. سپس با استفاده از آزمون ناپارامتریک من کندال و تخمین گر شیب سن، روند تغییرات این پارامترها بررسی شد. با توجه به نتایج حاصل، تغییرات گرانش زمین که از نشانگرهای سطح آب زیرزمینی است و نیز مساحت پیکره های آبی که بیانگر منابع آب سطحی است و رطوبت خاک، روندی کاهشی و معنی دار را نشان داد؛ درحالی که دمای حداکثر، دمای حداقل و تبخیر و تعرق پتانسیل و شاخص NDVI بیانگر روند افزایشی معنی داری بود. به رغم کاهش مساحت پیکره های آبی، شاخص پوشش گیاهی افزایش یافته است که افزایش سطح زیرکشت محصولات کشاورزی و برداشت بی رویه از منابع آب زیرزمینی را نشان می دهد و روند کاهشی محصول ماهواره GRACE نیز مؤید این واقعیت است. بررسی ضرایب همبستگی بین پارامترهای دارای روند معنی دار نیز نشان داد بین GRACE و پارامترهای NDVI، دمای حداقل، دمای حداکثر، رطوبت خاک و مساحت پیکره های آبی، همبستگی معنی داری وجود دارد.
بررسی الگوی مصرف ورزشی خانوار شهری و روستایی ایران طی سال های 1380 تا 1395(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت ورزشی سال ۱۵ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۶۳)
94 - 80
حوزه های تخصصی:
مقدمه: الگوی روند مصارف ورزشی از مهم ترین رویکردهای جامعه به استانداردهای زندگی و سلامت محسوب می شود که در این تحقیق به آن پرداخته شده است.روش پژوهش: تحقیق حاضر از نوع توصیفی- تحلیلی است و به دلیل ماهیت موضوع، جمع آوری اطلاعات مربوط به هزینه های ورزشی خانوار در هفت گروه، به شکل اسنادی، طی 16 سال مذکور از مرکز آمار و بانک مرکزی ایران صورت گرفت. داده ها ابتدا با استفاده از آمار توصیفی خلاصه و سپس با استفاده از روش های اقتصادسنجی، تغییرات نسبی و واقعی و سپس با از بین بردن آثار تورم، رشد نسبی و واقعی آن محاسبه شد. همچنین از آزمون کولموگروف- اسمیرنوف، t همبسته و t مستقل در سطح معناداری 05/0= α استفاده شد.یافته ها: نتایج نشان داد که هزینه های ورزشی خانوار در سال 1395، نسبت به سال 1380 حدود 95 درصد رشد واقعی داشته است. سرانه ورزشی خانوار شهری در سال 1395 به طور معناداری نسبت به سال 1380 دارای کاهش و رشد منفی، ولی سرانه ورزشی خانوار روستایی افزایش و دارای رشد مثبت بوده است.نتیجه گیری: عدم مشارکت ورزشی چشمگیر در ایران، افزایش تورم، جابه جایی سهم هزینه های مهم برای خانوار و افزایش نرخ شهرنشینی می توانند عوامل اثرگذار بر نتایج حاصله باشند. در این زمینه کنترل تورم افسارگسیخته، فرهنگ سازی و ایجاد یارانه های ورزشی برای استفاده از اماکن ورزشی، در مشارکت ورزشی و به تبع آن هزینه های هرچه بیشتر مردم در ورزش، که به رشد اقتصادی صنعت ورزش نیز می انجامد، راهگشا خواهد بود.
تحلیل غبارآلودگی هوا در مناطق خشک با استفاده از یک شاخص مبتنی بر رویدادهای محلی و فرامحلی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات جغرافیایی مناطق خشک دوره ۱۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۵
131 - 116
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف اصلی پژوهش حاضر، تحلیل تغییرات زمانی کیفیت هوای این مناطق بر اساس شاخصی مبتنی بر هر دو نوع رویداد به نام شاخص آلودگی توفان گرد و غبار (PDSI) هست.روش و داده: در این مطالعه، از فراوانی رویدادهای محلی و فرامحلی برای محاسبه شاخص آلودگی توفان گرد و غبار و از آزمون من - کندال جهت ارزیابی روند تغییرات زمانی این شاخص در مقیاس های زمانی مختلف استفاده شد.یافته ها: بیشترین غبارآلودگی هوا در دوره آماری مورد بررسی متعلق به شهرهای زاهدان، چابهار، نهبندان و یزد و کمترین غبارآلودگی در ایستگاه های بافت، شاهرود و شهربابک بوده است. تغییرات افزایشی معنی داری برای اکثر ایستگاه ها در خردادماه به وقوع پیوسته است. در مقیاس فصلی، حداکثر و حداقل غبار آلودگی به ترتیب در فصل بهار و پائیز رخ داده است. روند افزایشی رخدادهای گرد و غبار در فصل بهار، و روند کاهشی آن ها در فصل تابستان برای اغلب ایستگاه ها مشاهده شد.نتیجه گیری: یافته های حاصل از ارزیابی روند تغییرات رخدادهای گرد و غبار بر مبنای شاخص PDSI در مناطق خشک کشور به عنوان یکی از مناطقی که در طول سال تحت تأثیر پدیده گرد و غبار با فراوانی و شدت های مختلف قرار می گیرد، می تواند جهت شناسایی مناطق حساس و ارائه اقدامات لازم جهت جلوگیری و کاهش اثرات نامطلوب ناشی از آلودگی های ایجاد شده توسط وقایع گرد و غبار به کار گرفته شود.نوآوری، کاربرد نتایج: علاوه بر رویدادهای گرد و غبار محلی، رویدادهای فرا محلی نیز بر کیفیت هوای مناطق خشک تأثیر می گذارد. تجزیه و تحلیل تغییرات PDSI بر اساس هر دو نوع رویداد می تواند درک ما را از کیفیت هوا در این مناطق افزایش دهد. این مطالعه با هدف تحلیل تغییرات آلودگی هوا با استفاده از این شاخص انجام شده که تاکنون برای مناطق خشک انجام نشده است. این یافته ها می تواند به شناسایی مناطق با سطح آلودگی هوای بیشتر کمک کند و به راه حل های مؤثرتری برای بهبود کیفیت هوا در مناطق خشک منجر شود.
کاربرد تصاویر ماهواره ایNOAA برای تعیین روند تغییرات سطح پوشش برف شمالغرب ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بخش عظیمی از بارش حوضه های شمال غرب ایران به صورت برف می باشد و در نتیجه آب حاصل از ذوب برف نقش مهمی را در ایجاد روانابهای سطحی و تغذیه آبهای زیرزمینی دارد. پوشش برف معرف میزان آب ذخیره شده در حوضه های کوهستانی می باشد، بنابراین پایش مکانی و زمانی سطح پوشیده شده از برف، اهمیت بسیار زیادی دارد. هدف این تحقیق، مطالعه تغییرات احتمالی سطح پوشش برف درشمالغرب ایران می باشد، در تحقیق حاضر سطح پوشش برف منطقه مورد مطالعه، با استفاده از تصاویر ماهواره NOAA سنجندهAVHRR استخراج شد. تصاویر سنجنده AVHRRدر محیط نرم افزار ERDAS به صورت مرحله ای پردازش و لایه های ابر، برف و زمین از هم جدا شد. سپس پیکسل های لایه برف استخراج و سریهای نقشه پوشش برف دوره سرد سال ( نوامبر- مارس) برای دوره آماری 2008-1988 با فواصل زمانی پانزده روزه بدست آمد. به منظور بررسی روند تغییرات سطح پوشش برف آزمون ناپارامتریک من- کندال بر روی سریهای بدست آمده (100 نقشه سطح پوشش برف) انجام شد، ونتایج تحت عنوان u(t) وu'(t) آماره من- کندال ارائه گردید. نتایج مطالعه حاضر، روند معنی داری را برای سطح پوشش برف در منطقه را تائید نمی کند، از نتایج این تحقیق می توان به عنوان سناریو برای مدیریت منابع آب در منطقه استفاده کرد.
تحلیل تغییرات زمان- مکانی رخداد آتش سوزی در سطح استان کرمانشاه با تأکید بر روی شبکه مناطق تحت حفاظت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مخاطرات محیط طبیعی سال ۱۳ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۴۰
131 - 148
حوزه های تخصصی:
آگاهی به مناطق مستعد رخداد آتش سوزی برای شناسایی چالش های پیش رو و تدوین استراتژی های مدیریتی مناسب است از این رو پایش و بررسی رفتار رخداد این پدیده می تواند در این راستا مؤثر باشد. در این مطالعه، مناطق رخداد آتش سوزی در سطح استان کرمانشاه با استفاده از اطلاعات مربوط به آتش فعال ماهواره مودیس در خلال سال های 2001 تا 2022 دریافت شدند. سپس با استفاده از تابع تراکم کرنل، تراکم آتش سوزی برای هر سال محاسبه گردید و داده های آتش سوزی به صورت تراکم در کیلومترمربع تهیه شدند. نقشه های تراکم مختلف به شکل سری زمانی وارد تحلیل ناپارامتری من –کندال شدند تا با این روش روند تغییرات در سطح معناداری 95 درصد و بیشتر محاسبه گردد. بر اساس یافته ها در طول 21 سال گذشته مساحتی معادل 31/3613 کیلومترمربع از اراضی استان، روند افزایش تراکم آتش سوزی را تجربه کرده اند و این مقدار برای روند کاهشی برابر 39/644 کیلومترمربع است. هیچ یک از مناطق حفاظت شده استان کرمانشاه روند کاهشی تراکم آتش سوزی ندارند؛ اما مناطق شمال و شمال غرب، غرب و شرق محدوده موردمطالعه روند افزایشی تراکم آتش سوزی داشته اند. بخش عمده مناطق دارای روند افزایشی آتش سوزی در مناطق مرتفع با بارش بالا و در پوشش جنگل های زاگرس هستند. از میان مناطق حفاظت شده منطقه حفاظت شده شاهو و کوهسالان و همچنین بوزین و مرخیل بیشترین نوسان و تغییر را تراکم آتش سوزی داشته اند. پوشش بخش وسیعی از این مناطق به وسیله جنگل های بلوط، خشک سالی، افزایش درجه حرارت و سرایت آتش سوزی تعمدی می تواند ازجمله عوامل مؤثر و مهم بر روی این پدیده باشد
تحلیل ارتباط بین تغییرات کاربری اراضی و سنجه های سیمای سرزمین مطالعه موردی: حوزه آبخیز گدارچای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش جغرافیایی فضا سال ۱۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۱
165 - 188
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی پژوهش حاضر بررسی وضع فعلی و پیش بینی وضعیت آتی کاربری اراضی در حوزه آبخیز گدارچای در استان آذربایجان غربی است، که یکی از زیرحوضه های مهم حوزه آبخیز دریاچه ارومیه است. در این پژوهش تصاویر ماهواره ای سنتینل-۲ برای سال های میلادی ۲۰۱۶ الی ۲۰۲۲ از سایت کپورنیک اتحادیه اروپا دریافت گردید. سپس روش های پیش-پردازش در محیط نرم افزارهای مختلف اعمال و تصاویر مربوطه به محیط نرم افزار eCognition ارسال شد. در ادامه از مدل زنجیره مارکوف (در محیط نرم افزار TreeSet) به منظور پیش بینی تغییرات کاربری اراضی در سال های آتی استفاده گردید و درنهایت برای سنجه های سیمای سرزمین از نرم افزار Fragstats 8.2 در دو سطح سیما و کلاس محاسبه شدند. نتایج نهایی مبین این واقعیت است که تا سال ۲۰۲۸ میلادی کاربری اراضی کشاورزی 89/13 کشت دیم 14/1 محدوده های مسکونی 33/0 و عرصه های نمکی دریاچه ارومیه حدود 26 درصد افزایش خواهد داشت. هم چنین کلاس کاربری خاک در حد 26/10 و مراتع به میزان 35/5 درصد کاهش خواهند داشت. مطابق با نتایج سنجه های سیمای سرزمین بیش ترین تراکم حاشیه (ED) در سال 2016، 2022 و 2028 مربوط به مرتع با مقادیر 06/36، 58/33 و 72/26 و کم ترین مقدار آن مربوط به نمک حاشیه دریاچه 01/0، 14/0 و 45/0 محاسبه گردید. در این پژوهش، سایر سنجه های موردبررسی نشان داد که کاربری مرتع در اغلب شاخص ها بیش ترین مقدار را دارد. در سطح سیما، نتایج بررسی سنجه های سیمای سرزمین نشان داد که شاخص های مرتبط با پیوستگی لکه، روند افزایشی را طی کرده اند. این نتایج نشانگر حفظ ثبات حوزه آبخیز در برابر تغییرات است.