تحقیقات کاربردی علوم جغرافیایی
تحقیقات کاربردی علوم جغرافیایی سال 24 تابستان 1403 شماره 73 (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
شواهد موجود نشان می دهد تغییر اقلیم ثبات تولید منطقه ای محصولات کشاورزی را در چند دهه آینده نامطمئن خواهد ساخت. این تحقیق، با استفاده از مدل SWAT به ارزیابی اثرات تغییر اقلیم بر هیدرولوژی و عملکرد چغندرقند به عنوان یکی از محصولات غالب در حوضه آبخیز دریاچه ارومیه پرداخته است. در این راستا نخست مدل SWAT بر اساس رواناب ماهانه 23 ایستگاه آبسنجی و عملکرد سالانه گیاه به طور همزمان شبیه سازی شده سپس خروجی مدل با استفاده از الگوریتم SUFI2، در نرم افزارSWAT-CUP برای دوره پایه 2014-1986 مورد واسنجی و اعتبارسنجی قرار گرفت. مقادیر نش-ساتکلیف و آماره اریب برای رواناب در دوره واسنجی با مقادیر به ترتیب 43/0 و 45% و در دوره اعتبارسنجی به ترتیب 53/0 و 16% و همچنین شاخص توافق 71/0 و آماره اریب بسیار پایین (6-% تا 10%) برای تولید محصول، کارایی مدل در شبیه سازی منابع آب و عملکرد گیاه را تایید کرد. گام بعدی، ریزمقیاس نمایی و تصحیح خطای داده های دما و بارش دریافت شده از سه مدل GFDL، HadGEM2 و IPSL تحت سناریوهای انتشار RCP4.5 و RCP8.5 با استفاده از نرم افزار CCT بود. در ادامه داده های ریزمقیاس شده به مدل SWAT معرفی و در نهایت متغیرهای هیدرولوژی و عملکرد چغندرقند برای دوره 2050-2021 ارزیابی گردید. در حالی که اکثر سناریوها نشان دهنده تغییر بارش، بین 12-% تا 35+% بودند، افزایش دما (°C 7/2)، باعث افزایش تبخیر و در نتیجه افزایش فشار بر منابع آبی و رواناب به ویژه در ماه های آغازین دوره رشد گیاه شده و در نهایت، کاهش عملکرد گیاه (45-%) دور از انتظار نیست. بدین معنی که عملکرد چغندرقند در برابر تغییرات اقلیمی بسیار آسیب پذیر بوده و تولید این محصول در منطقه مورد مطالعه طی دوره آتی، دست خوش تغییر قرار خواهد گرفت. واژگان کلیدی: تاثیر تغییر اقلیم، چغندرقند، حوضه دریاچه ارومیه، تحلیل حساسیت،SWAT .
نقش مدیریت یکپارچه در تحقق حمل و نقل هوشمند(مطالعه موردی: شهر زاهدان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با توسعه شهرها و افزایش جمعیت، چالش های بسیاری ایجادشده که از مهم ترین آن ها، حمل ونقل شهری است. عدم توانایی مدیریت شهری سنتی در حل این چالش، منجر به مطرح شدن رویکردهای مختلفی از جمله حمل ونقل هوشمند شد. اتخاذ و اجرای چنین رویکردی در کلان شهرها، نیازمند تغییر رویکرد مدیریتی است که مدیریت یکپارچه شهری به عنوان مهم ترین آن ها شناخته می شود. هدف این تحقیق، بررسی وضعیت مدیریت یکپارچه شهری و سپس تأثیر آن در تحقق حمل ونقل هوشمند در شهر زاهدان است. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی و مبتنی بر گردآوری داده ها به صورت میدانی از طریق ابزار پرسش نامه است. روایی ابزار مشخص و پایایی آن نیز با آلفای کرونباخ بیشتر از 70/0 تأیید شد. جامعه آماری تحقیق را کارشناسان شهری در شهر زاهدان تشکیل داده اند. حجم نمونه برابر با 100 نفر تعیین شد. نتیجه آزمون نشان می دهد که متغیرهای مدیریت یکپارچه شهری در سطح کمتر از 05/0 معنادار هستند. از نظر جامعه آماری، 7 متغیر حکمروایی خوب، همپایایی، وحدت فرماندهی شهری، بسترسازی، تعامل، ساختار تشکیلاتی و دیدگاه سیستمی، وضعیت مناسبی نداشته و این شرایط سبب شده که شاخص مدیریت یکپارچه شهری در شهر زاهدان شرایط مطلوبی نداشته باشد. همچنین بررسی معناداری آزمون نشان می دهد که 5 متغیر حمل ونقل هوشمند یعنی نظارت هوشمند، پرداخت هوشمند، ثبت تخلف هوشمند، اطلاع رسانی هوشمند و مدیریت مکانیزه ناوگان در سطح کمتر از 05/0 معنادار هستند. جهت معناداری، نشانگر وضعیت نامناسب شاخص حمل ونقل هوشمند در شهر زاهدان است. تحلیل رگرسیون نشان داد که متغیرهای مدیریت یکپارچه شهری می توانند بیش از 68 درصد در تحقق حمل ونقل هوشمند تأثیرگذار باشند و 32 درصد به عوامل دیگر وابسته هستند. متغیر حکمروایی خوب با 12 درصد و سپس دیدگاه سیستمی با 11 درصد، بیشترین تأثیر را در این زمینه دارد. واژگان کلیدی: مدیریت یکپارچه، حمل ونقل هوشمند شهری، زاهدان.
تحلیلی بر جایگاه مؤلفه های مؤثر بر برندسازی شهری (مورد مطالعه: شهر بوشهر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ازآنجاکه برندسازی شهری یکی از پویاترین فعالیت های در حوزه خط مشی گذاری در عصر حاضر محسوب می شود که نقش مهمی در توسعه پایدار منطقه ایفا می کند و با توجه به رشد روزافزون توسعه شهری در ابعاد فرهنگی، اقتصادی، زیست محیطی و... نیاز به یک برنامه ریزی هدفمند و جامع برای همگام شدن با توسعه پایدار می باشد. این پژوهش با توجه به مؤلفه های توسعه و تأثیر آن بر شاخص های برندسازی شهری بر آن است تا بتوان با بررسی آن ها به بهبود وضعیت توسعه و برندسازی شهری در استان کمک نماید. روش های گردآوری اطلاعات، مطالعات کتابخانه ای و پرسش نامه می باشد. جامعه آماری این پژوهش از دو گروه تشکیل شده است. گروه اول را خبرگان آگاه به موضوع که تعداد افراد موجود در این جامعه آماری نامشخص و حجم نمونه مورداستفاده 50 نفر می باشد. گروه دوم شامل سیاست گذاران و مدیران ارشد، کارکنان دارای تحصیلات عالی در استان بوشهر با تعداد 37751 نفر می باشند و حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران، تعداد 382 نفر تعیین شده است. داده های مورداستفاده در این پژوهش از طریق 4 پرسش نامه که روایی و پایایی آن ها مورد تأیید قرارگرفته است، جمع آوری گردیدند. برای اندازه گیری سازه ها و روابط بین آن ها با استفاده از روش معادلات ساختاری با رویکرد حداقل مربعات جزئی و نرم افزار SMART PLS استفاده شده است. نتایج حاکی از آن است که در سطح اطمینان 95 درصد، متغیرخط مشی برندسازی شهری با مدل توسعه رابطه مثبت و معناداری دارد. لذا پیشنهاد می گردد سیاست گذاران و مدیریت شهری با توجه به رابطه خط مشی برندسازی شهری با ابعاد توسعه، جهت برندسازی شهری استان و بهبود ابعاد توسعه برنامه ریزی نمایند. واژگان کلیدی: مدل، توسعه، خط مشی، برندسازی شهری. [1]. نویسنده مسئول: استان کرمان، کرمان، دانشگاه آزاد اسلامی واحد کرمان، دانشکده مدیریت، گروه مدیریت،
ارزیابی آسی پذیری شهر سنندج در برار زلزله با استفاده از مدل تحلیل طبقه بندی درختی (CTA)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هراندازه شهرها از لحاظ کالبدی و جمعیتی گسترده تر شوند، به تبع آن بر میزان بحران ها نیز افزوده می شود. آسیب پذیری شهرها در برابر بلایای طبیعی بنا به دلایل مختلفی از جمله فقر اقتصادی و فرهنگی، عدم رعایت حریم گسل ها و آیین نامه های مربوط به زلزله افزایش یافته است. آنچه اهمیت دارد، سطح آمادگی جامعه و درجه آسیب پذیری شهر و ساکنان در معرض خطر است که در صورت برنامه ریزی مناسب و اتخاذ سیاست های اصولی می توان آسیب ها را به پایین ترین سطح کاهش داد. در این پژوهش با توجه به پتانسیل بالای سنندج از لحاظ لرزه خیزی و وجود گسل های فراوان در مجاورت و اطراف شهر، سعی بر آن است تا با شناخت عوامل مؤثر بر زلزله و ترکیب شاخص ها با استفاده از مدل تحلیل طبقه بندی درختی به درک درستی از موضوع برسیم. نتایج به دست آمده حاکی از این است که سطح وسیعی از شهر در طبقه بندی آسیب پذیری متوسط به بالا قرار دارد. 52 درصد در طبقه آسیب پذیری متوسط، 16.5 درصد آسیب پذیری بالا و 1 درصد از سطح شهر در طبقه با آسیب پذیری بسیار بالا قرار دارد که دقیقاً منطبق بر محلات حاشیه ای، قدیمی و پرتراکم است. این وضعیت ساختار مناسبی را ارائه نداده و نیازمند توجه بیشتر در طرح های توسعه آتی می باشد. واژگان کلیدی: آسیب پذیری شهری، زلزله، تحلیل طبقه بندی درختی، منحنی ROC، سنندج. [1] نویسنده مسئول: تبریز، دانشگاه تبریز، گروه جغرافیا و برنامه ریزی شهری،
تحلیل شبکه کنشگران کلیدی تغییر کاربری زمین در مناطق روستایی، مورد مطالعه: بخش مرکزی شهرستان شهریار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه با توجه به سطوح مختلف فعالیت های اقتصادی و اجتماعی افراد که منجر به شکل گیری نیازها و انتظارات جدید از فضای پیرامونی آن ها شده است، تقاضای روزافزون برای زمین و دخل و تصرف و تخریب آن به عنوان یکی از چالش های پیچیده مدیریت پایدار اراضی محسوب می شود. پژوهش پیش رو با بهره گیری از ابزار تحلیل شبکه های اجتماعی به شناسایی و تعیین کنشگران کلیدی مؤثر، در مدیریت تغییر کاربری اراضی در روستاهای بخش مرکزی شهرستان شهریار می پردازد. برای گردآوری داده از ابزارهایی چون مصاحبه و پرسش نامه استفاده شده است. برای تحلیل داده و الگوی روابط بین کنشگران، با استفاده از روش های کیفی، از نرم افزارهای Atlas TI و Ucinet استفاده شده است. نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد که عوامل برخی سازمان های دولتی از جمله شهرداری، فرمانداری و بخش داری با اعمالی نظیر سودجویی، عدم نظارت، چشم پوشی از تخلفات در قبال دریافت کمک های مالی، مؤثرترین کنشگر در زمینه تغییر کاربری اراضی هستند. همچنین اداره جهاد کشاورزی و شورای اسلامی روستاها مورد اعتمادترین کنشگران در مدیریت جامع کاربری اراضی از نظر سایر ذی نفعان بوده اند. همچنین مهم ترین اشکال تغییر کاربری اراضی در روستاهای محدوده مطالعاتی، تغییر کاربری اراضی زراعی و باغی، به کاربری هایی همانند مسکونی و ویلایی، صنعتی، تجهیزات شهری و خدماتی می باشد. این وضعیت متأثر از عواملی نظیر کمبود آب، عدم حمایت دولت از کشاورزی، کمبود امکانات، گرانی نهاده های کشاورزی، افزایش قیمت اراضی، مهاجرت پذیری در قالب خانه های دوم، سودجویی برخی افراد در نهادهای ذی ربط رخ داده است. واژگان کلیدی: تغییر کاربری زمین، کنشگران کلیدی، مدیریت، مناطق روستایی، شهرستان شهریار. [1] . نویسنده مسئول: دانشکده علوم جغرافیایی دانشگاه خوارزمی تهران
واکاوی الگوی علّی معیارهای ارتقاء سطح گردشگری در بافت های تاریخی شهر تبریز با استفاده از تکنیک دیمتل فازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه توجه به گردشگری بافت های تاریخی در راستای ارتقا پیشرفت اقتصادی - اجتماعی و شناساندن ارزش های تاریخی و هویت فرهنگی هر منطقه بسیار مهم تشخیص داده شده است. از این رو این پژوهش با هدف شناسایی الگوی علّی معیارهای ارتقاء سطح گردشگری در بافت تاریخی شهر تبریز نگاشته شد. پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر روش توصیفی- تحلیلی می باشد، جامعه آماری پژوهش را خبرگان بالغ بر 6 نفر و کارشناسان (کارمندان شهردار و مدیران شهرداری) که برابر با 9 نفر تشکیل می دادند که مجموع آن ها برابر با 15 نفر بود که به صورت نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. جمع آوری اطلاعات موردنیاز در این پژوهش با استفاده از روش کتابخانه ای و میدانی انجام پذیرفته و در جهت تحلیل داده های پژوهش از تکنیک دیمتل فازی استفاده شده است. نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد که از بین معیارهای شناسایی شده معیار عناصر اولیه به عنوان تأثیرگذارترین معیار و همچنین به عنوان بااهمیت ترین معیار در جهت ارتقاء گردشگری بافت تاریخی شهر تبریز شناسایی شد. از دیگر نتایج حاصل شده در این پژوهش می توان به ارائه الگوی علّی هر یک از زیرمعیارها اشاره نمود، از بین زیرمعیارهای عناصر اولیه، معیار تاریخی، از بین زیرمعیارهای مربوط به عناصر ثانویه، تسهیلات اقامتی و از بین زیرمعیارهای فضای مطلوب گردشگری زیرمعیار عملکرد به عنوان تأثیرگذارترین زیرمعیار شناسایی شدند. واژگان کلیدی: گردشگری، بافت تاریخی، روش دیمتل فازی، تبریز [1]. نویسنده مسئول: پست الکترونیکی: taraffarat@yahoo.com
استخراج و تحلیل الگوهای سینوپتیک و پایش منشاء و مسیر عبور توفان های گردوغبار؛ مطالعه موردی: استان اردبیل، ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه ریزگردها و توفان های گردوغبار به یکی از مسائل و مشکلات مهم کشور ایران و سایر مناطق جهان تبدیل شده است. این پژوهش درصدد استخراج الگوهای سینوپتیک توفان های گردوغبار استان اردبیل و پایش و منشأیابی مکان برخواست آن به انجام رسیده است. بازه زمانی موردمطالعه 34 ساله (2013 – 1979) می باشد. از داده های ایستگاه های سینوپتیک استان اردبیل و داده های سطوح فوقانی جو سازمان ناسا جهت انجام پژوهش پیش رو استفاده به عمل آمد. جهت نیل به اهداف پژوهش از روش های محیطی به گردشی، خوشه بندی سلسله مراتبی و مدل HYSPLIT بهره گرفته شد. با توجه به نتایج حاصل شده 3 الگوی ارتفاع ژئوپتانسیل تراز 500 هکتوپاسکال شناسایی گردید. الگوی شماره 1 و 2 تقریباً مشابه به یکدیگر بوده و بیانگر رخ داد ناوه عمیق است که از اروپای مرکزی شکل گرفته و تا نیمه های دریای سرخ امتداد داشته است. در الگوهای یادشده منطقه مورد مطالعه در شرق ناوه مذکور قرار داشته است. الگوی سوم بیانگر رخ داد بلوکینگ بریده کم فشار بر فراز دریای سیاه و مناطق هم جوار و قرارگیری استان اردبیل در شرق ناوه متشکل از بلوکینگ می باشد. منشأ ریزگردها در الگوهای 1 و 2 نواحی شرقی کشور عراق و غرب کشور ایران و در الگوی شماره 3 در ارتفاع 500 هکتوپاسکال نواحی مرکزی کشور عراق و در ارتفاعات 850 و 1000 هکتوپاسکال نواحی مرکزی کشور سوریه می باشد. واژگان کلیدی: توفان گردوغبار؛ استخراج الگو؛ تحلیل سینوپتیک؛ مدل HYSPLIT؛ استان اردبیل
تبیین عوامل موثر در مدیریت توسعه پایدار شهری، با تاکید بر شهرهای شکوفای پیرامون کلان شهرها (نمونه موردی: شهر لواسان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش به بررسی معیارهای مدیریت توسعه پایدار شهری در شهرهای در حال شکوفایی پیرامون کلان شهرها می پردازد. بر اساس روش تحلیل محتوا در بررسی نظریات مطرح در این حوزه، یک مدل مفهومی ویژه تدوین شده که نقش شاخص های مختلف اثرگذار بر مدیریت توسعه پایدار شهری در شهرهای در حال شکوفایی را ارائه می دهد. همچنین، مبتنی بر روش موردپژوهی، شهر لواسان به عنوان نمونه موردی، انتخاب شد تا درک واقع بینانه ای از نقش مؤلفه های مختلف بر مدیریت پایدار شهری در شهرهای در حال شکوفایی پیرامون کلان شهرها فراهم آید. روش پژوهش مبتنی بر روش های کمی و کیفی بوده است. بر اساس بازدید میدانی، گفتگوهای اولیه و مدل مفهومی پرسش نامه های هدفمندی تهیه گردید. جهت یافتن روابط متغیرها، برای تجزیه وتحلیل اطلاعات پرسش نامه ها، از فن آماری SPSS21 و Smart-PLS استفاده شده است. 376 پرسش نامه در ارتباط با مؤلفه های مدیریت توسعه پایدار شهری تحلیل شده است. نتایج تحلیل ها، نمایانگر آن است که مؤلفه های اثرگذار بر مدیریت توسعه پایدار شهری شهر در حال شکوفایی لواسان را می توان در ابعادکالبدی- فضایی، کیفیت زندگی، مدیریت هوشمند، عدالت و برابری و حکمروایی و قانون گذاری بهینه بررسی کرد. همچنین نتایج نشان می دهد که عامل کالبدی– فضایی مهم ترین معیار اثرگذار می باشد. همچنین مسیر تحلیل عاملی نشان می دهد که دستیابی به شکوفایی شهری در شهرهای پیرامون کلان شهرها از مدیریت شهری هوشمند آغاز می شود، حکمروایی و قانون گذاری مناسب در زمینه زیرساخت های کالبدی- فضایی و زیرساخت های کیفیت زندگی سبب گسترش عدالت و برابری در شهر و در نهایت منجر به شکوفایی شهری می گردد. واژگان کلیدی: مدیریت توسعه پایدار، شکوفایی شهری، شهرهای پیرامون کلان شهرها، لواسان. [1]. نویسنده مسئول: pourja_m@modares.ac.ir
سنجش میزان اثرگذاری عملکرد شورای شهر در بهبود فرآیند مدیریت و توسعه شهری از منظر شهروندان؛ مطالعه موردی: کلان شهر تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شوراهای اسلامی به عنوان یکی از عناصر مهم سیستم مدیریت شهری به عنوان نهاد، سیاست گذار، تصمیم گیر و با اندکی تسامح قانون گذار در سطح محلی مطرح است که باید برای ایفای نقش خود از جامعیت عملکردی برخوردار باشد تا بتواند وظایف سیاست گذاری و نظارتی را نسبت به تمام امور در حیطه قلمرو شهر و سازمان های ذی ربط در مقیاس محلی به انجام رساند. لذا، هدف از تحقیق حاضر سنجش میزان اثرگذاری عملکرد شورای شهر در بهبود فرآیند مدیریت و توسعه پایدار شهری در کلان شهر تبریز می باشد و از نظر هدف کاربردی، از لحاظ ماهیت و روش، توصیفی – تحلیلی و جهت جمع آوری اطلاعات از مطالعات اسنادی و پیمایش میدانی استفاده شد. جامعه آماری تحقیق، کلیه شهروندان و ساکنان بالای 18 سال کلان شهر تبریز می باشد. این شهر مطابق سرشماری سال 1395 دارای ۱۵۵۸۶۹۳ نفر جمعیت و 497898 خانوار بوده است. جهت تعیین تعداد نمونه از فرمول کوکران استفاده شد که 327 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. نحوه نمونه برداری نیز با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای به تفکیک مناطق دهگانه انجام گرفت. همچنین جهت تجزیه و تحلیل داده ها و اطلاعات از آزمون های تی تک نمونه ای، کروسکال والیس، تحلیل واریانس، رگرسیون و تحلیل مسیر استفاده شد. نتایج نشان داد که میانگین شاخص نحوه عملکرد شوراهای اسلامی 76/2 و آمار تی آن 59/6- است که وضعیت نامطلوب عملکرد شورای شهر را نشان می دهد و عملکرد شورای اسلامی این شهر در منطقه 9 (با میانگین 80/248)، منطقه 8 (با میانگین 38/239) و منطقه 2 (با میانگین 33/204) نسبت با سایر مناطق مطلوب ارزیابی شده است. همین طور، میانگین همه شاخص های توانمندسازی شوراهای اسلامی شهر در زمینه توانمندی شوراهای اسلامی کمتر از مطلوبیت عددی 3 بوده و آماره آن ها به صورت منفی برآورد شده است. در نهایت، عملکرد شوراهای اسلامی در بعد اقتصادی (اشتغال، درآمد و سرمایه گذاری) با اثر کلی 608/0 بیشترین تأثیر و در بعد کالبدی با اثر کلی 210/0 کمترین تأثیر را در تحقق توسعه پایدار داشته است. واژگان کلیدی: عملکرد شورای شهر، مدیریت شهری، توسعه پایدار شهری، کلان شهر تبریز.
بررسی سیل استان گلستان از دیدگاه همدیدی و آماری ( مطالعه موردی: اسفند 1397)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سیل یکی از مخرب ترین بلایای طبیعی به حساب می آید و همه ساله خسارات گسترده ای را به منابع مالی و انسانی کشور وارد می آورد. بخش های عمده ای از کشور ایران، همواره در معرض خطر وقوع سیل قرار دارند. در این بین، حوضه آبریز گرگان و اترک از اهمیت بیشتری برخوردار است، به طوری که در سال های اخیر چندین مورد سیل مخرب در استان گلستان رخ داده که موجب تلفات انسانی و خسارت اقتصادی فراوانی شده است. هدف از این مطالعه بررسی و آشکارسازی شرایط اقلیمی، همدیدی و ترمودینامیکی حاکم بر رخداد سیل اسفند 1397 در استان گلستان به منظور شناسایی سامانه هایی جوی است که منجر به سیل هایی نظیر سیل فوق بشود. این بررسی شامل تحلیل آماری ایستگاه های استان (گرگان، گنبدکاووس، بندرترکمن، علی آبادکتول، هاشم آباد، کلاله و مراوه تپه)، محاسبه دوره برگشت بارش ها طی دوره آماری موجود هر ایستگاه، تحلیل نقشه های همدیدی در روز رخداد سیل و نیز محاسبه شاخص های ناپایداری ایستگاه گرگان می باشد. نتایج آماری نشان داد که ایستگاه های گرگان و گنبدکاووس هرکدام با بیشترین بارش از نوع حدی در اسفند 1397، دارای دوره برگشت 800 و 400 سال بودند. همچنین در روز 27 اسفند بالاترین میزان شاخص ناپایداری گرگان با مقادیر 26 K= درجه سلسیوس، 07/ 2 PW=سانتی متر و 48 TT= همراه با نم نسبی زیاد در سطح زمین (حدود 80 درصد) به دست آمده است. تحلیل نقشه های همدیدی مبین افت شدید فشار سطح دریا و ارتفاع تراز میانی به همراه یک ناوه عمیق در منطقه موردمطالعه در اواخر اسفند 97 بوده که در نهایت منجر به بارش های فرین و رخداد سیلاب در منطقه شده است. واژگان کلیدی: سیل، دوره برگشت، نقشه های همدیدی، شاخص های ناپایداری، استان گلستان [1] نویسنده مسئول: بزرگراه شهید همت (غرب) – بزرگراه شهید خرازی – بلوار پژوهش – پژوهشگاه هواشناسی و علوم جو،
تحلیل قابلیت دسترسی به خدمات در نقاط روستایی و مدلسازی ساختاری عوامل مؤثر بر آن مطالعه موردی: بخش مرکزی شهرستان تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دسترسی نقش مهمی در توسعه روستایی دارد چرا که بین توسعه روستا با دسترسی به امکانات و خدمات زیربنایی رابطه معناداری وجود دارد. روستاهایی که دسترسی کمتری به خدمات ضروری و به ویژه حمل ونقل دارند با تنگناهای ساختاری و اجتماعی اقتصادی زیادی روبرو می شوند که خود از موانع توسعه پایدار روستایی است. تحقیق حاضر بر آن است تا ضمن تحلیل قابلیت دسترسی، عوامل مؤثر بر آن را موردبررسی قرار دهد. برای این منظور، روش تحقیق توصیفی- تحلیلی موردتوجه قرار دارد. جامعه آماری تحقیق روستاهای بخش مرکزی شهرستان تبریز (52 روستا) می باشد که داده های موردنیاز برای واحد تحلیل روستا از دهیاران جمع آوری گردیده است. بعد از ارزیابی روایی بر اساس نظر متخصصان و تأیید چارچوب عملیاتی تحقیق از نظر ایشان و نیز ارزیابی پایایی پرسشنامه تحقیق، جمع آوری داده ها انجام گردید. به منظور تعیین روابط علت ومعلولی میان شاخص های ارزیابی قابلیت دسترسی از تکنیک دیماتل برای ارزیابی قابلیت دسترسی در روستاهای موردمطالعه از تحلیل فرایند شبکه ای (ANP) و برای بررسی نقش عوامل در قابلیت دسترسی نقاط روستایی، از مدل سازی معادلات ساختاری (SEM) در نرم افزار Amos.24 استفاده شد. نتیجه اولیه تحقیق تعیین قابلیت دسترسی روستاها نشان داد که روستای مایان سفلی از بیشترین میزان قابلیت دسترسی برخوردار است و نتیجه نهایی تحقیق تعیین نقش عوامل در قابلیت دسترسی روستایی است که بر اساس آن عوامل فاصله از شهر، مرکزیت خدماتی و وضعیت اجتماعی روستا بیشتر از سایر عوامل در قابلیت دسترسی مؤثر هستند. واژگان کلیدی: قابلیت دسترسی، خدمات روستایی، تحلیل فرایند شبکه ای، معادلات ساختاری، شهرستان تبریز
ارائه الگوی گردشگری مذهبی در مرز بین المللی مهران (الگویی برآمده از نظریه داده بنیاد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
گردشگری یکی از مهم ترین صنایع درآمدزای حال حاضر دنیا محسوب می گردد و از قابلیت های آن می توان به عنوان یکی از راهکارهای اصلی و اساسی برای حل مشکلات ناشی از معضلات بیکاری و رکود اقتصادی در کشورهای مختلف استفاده نمود. حجم وسیعی از گردشگران دنیا را گردشگران مذهبی تشکیل می دهند، تعداد زیادی از گردشگران مذهبی کشور مرز بین المللی مهران را به لحاظ امن بودن و نزدیکی به عتبات عالیات در کشور عراق، جهت انجام زیارت و امور مذهبی خود انتخاب می نمایند. هدف این پژوهش طراحی و تبیین مدل گردشگری مذهبی در مرز بین المللی مهران می باشد. در این تحقیق برای تعیین حجم نمونه در روش کیفی تعداد 14 نفر از خبرگان موضوع گردشگری مذهبی متشکل از اساتید مجرب دانشگاهی و متولیان بحث گردشگری مذهبی شناسایی و به صورت مستقیم با آن ها مصاحبه انجام گرفت که یافته های پژوهش نشان داد الگوی گردشگری مذهبی در مرز بین المللی مهران دارای 6 مؤلفه اصلی شامل شرایط علّی، مقوله ها، بسترها، عوامل مداخله گر، راهبردها، پیامدها و نتایج می باشد که طبق نظر خبرگان آن را می توان به عنوان الگویی مناسب برای گردشگری مذهبی در مرز بین المللی مهران معرفی نمود. واژگان کلیدی: گردشگری، گردشگری مذهبی، زیارت، مرز بین المللی مهران [1] نویسنده مسئول: استادیار و عضو هیأت علمی دانشگاه ایلام
بررسی ویژگی های ظاهری درختان کهنسال پهن برگ و سوزنی برگ به منظور کاربرد آنها در احیای جنگل های استان ایلام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
درختان کهنسال به عنوان مهم ترین ذخایر ژنتیکی کشور از اهمیت و ارزش زیادی از جنبه های مختلف اکولوژیکی، مدیریت احیای جنگل، اکوتوریسم و حتی تاریخی برخوردارند. در این پژوهش پس از شناسایی درختان کهنسال در جنگل های استان ایلام، ویژگی های ظاهری آن ها شامل قطر برابرسینه، ارتفاع تنه، ارتفاع کل، طول تاج، قطر حداقل و حداکثر تاج، سلامت تاج، شادابی تاج، تقارن تاج، سلامت تنه و شکل تنه بررسی شد. انتخاب درختان کهنسال بر اساس معیار قطر برابرسینه بود. بعد از جنگل گردشی تعداد 43 درخت کهنسال متشکل از 5 اصله لرگ، 5 اصله نارون، 11 زبان گنجشک، 3 داغداغان، 4 چنار، 4 انجیر، 7 زیتون و 4 زربین شناسایی شد. نتایج نشان داد که از درختان تک تنه ای، چنار حائز بیشترین میانگین قطر برابرسینه (171 سانتی متر)، ارتفاع کل (8/15 متر) و ارتفاع تنه (6 متر) بود و از درختان چندتنه ای، زیتون دارای بیشترین میانگین قطری (260 سانتی متر) بود. لرگ و نارون بیشترین میانگین طول تاج (11 متر) و زبان گنجشک بیشترین مساحت تاج (195 مترمربع) داشتند. بیشترین درصد تنه های واحد متعلق به لرگ (80 درصد) و داغداغان (67 درصد) بود. بیشترین درصد تنه های سالم متعلق به زربین (50 درصد) و زیتون (50 درصد) و بیشترین درصد سلامت تاج متعلق به لرگ (100 درصد)، داغداغان (100 درصد)، چنار (100 درصد)، زیتون (100 درصد) و انجیر (100 درصد) بود. بیشترین درصد تقارن تاج متعلق به داغداغان (100 درصد) و بیشترین درصد شادابی تاج متعلق به لرگ (100 درصد)، زبان گنجشک (100 درصد)، داغداغان (100 درصد)، چنار (100 درصد)، زیتون (100 درصد) و انجیر (100 درصد) بود. بر اساس ویژگی های ظاهری مطلوب درختان کهنسال می توان با تولید نهال های مقاوم حاصل از بذر آن ها به تقویت و احیای جنگل های زاگرس کمک کرد. واژگان کلیدی: درختان کهنسال، کمی و کیفی، جنگل های بلوط، ایلام [1] این مقاله برگرفته از پروژه ملی مصوب موسسه تحقیقات جنگل ها و مراتع کشور که زیر پروژه آن در استان ایلام اجرا شده است، می باشد. [2] . نویسنده مسئول: استان ایلام، شهرستان ایلام، مرکز تحقیقات و آموزش کشاورزی و منابع طبیعی،
نقش جداره جانبی آتریم ها و هوشمند سازی ساختمان در بهینه سازی مصرف انرژی در مراکز تجاری تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تقاضای روزافزون انرژی و مشکلات زیست محیطی ناشی از مصرف سوخت های فسیلی، استفاده از روش های غیرفعال انرژی خورشیدی را به خصوص در مراکز تجاری ضروری تر نموده است. از سوی دیگر نیز رشد علم و فناوری در جهان و استفاده از سیستم های هوشمند در ساختمان، سبب تکمیل روش های معمول و متداول گردیده است. هدف از این مطالعه، بررسی نقش جداره جانبی آتریم ها و هوشمندسازی ساختمان در بهینه سازی مصرف انرژی در مراکز تجاری تهران است. روش تحقیق با توجه به ماهیت آن، شبیه سازی و با رویکرد مطالعه موردی و تحلیلی و از نظر نوع کاربردی است. در این پژوهش، در ابتدا نسبت به معرفی تیپولوژی فرم ساختمان و انتخاب مدل پایه اقدام نموده و بعد از انتخاب نرم افزار دیزاین بیلدر نسبت به اعتبارسنجی و شبیه سازی مصرف انرژی در سناریوهای مختلف پرداخته شده است تا میزان کاهش مصرف انرژی در حالت های مختلف مشخص گردد. این تحقیق نشان می دهد که بهینه ترین مراکز تجاری ازنظر کاهش مصرف انرژی در اقلیم تهران مرکزی مربوط به ساختمان های آتریمی فاقد جداره جانبی است. همچنین نصب سایبان هوشمند و سنسور نور در دمای کنترلی 22 درجه موجب کاهش قابل توجه مصرف انرژی در این ساختمان ها گردیده است. واژگان کلیدی: جداره جانبی، هوشمندسازی ساختمان، آتریم، مرکز تجاری، تهران. [1] . مقاله حاضر برگرفته از رساله دکتری امیر شایانیان رشته معماری از دانشگاه آزاد واحد ساری با عنوان " بهینه سازی مصرف انرژی با تأکید بر نقش حرارتی آتریم ها در مراکز تجاری شمال و مرکز تهران " است. [2] نویسنده مسئول:mozaffarifatemeh@gmail.com
تأثیر توانایی شناختی کودکان در سهولت انتخاب مسیر در فضای شهری (نمونه موردی محله لشگر قاسم آباد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اهمیت بررسی رشد در حیطه ی رشته روانشناسی کودک تبلور می یابد. از سویی دیگر مقوله ی رشد شناختی به عنوان منبع آگاهی بخش در زمینه رشد کودکان است و در فرآیند مسیریابی کودکان تأثیر دوچندان دارد. توجه به این امر در فضاهای شهری می توانند سبب سهولت مسیریابی موفق کودکان شود. هدف از این پژوهش تدوین عوامل مؤثر بر سهولت مسیریابی کودکان در فضای شهری با تأکید بر توانایی های شناختی است. روش تحقیق در پژوهش حاضر کاربردی است. در این راستا به منظور گردآوری داده ها از مشاهدات میدانی، پرسش نامه و بازدید از محدوده استفاده شده است. روش نمونه گیری به صورت تصادفی با استفاده از فرمول کوکران است و تکمیل پرسش نامه توسط 106 نفر از کودکانی در بازه ی سنی 12-10 سال و 106 نفر از کودکان در بازه ی سنی 14-12 تکمیل گردیده است. تحلیل داده ها برای تحلیل الگوی مسیریابی کودکان با تأثیرپذیری از رشد شناختی در محله لشگر به صورت کمی از روش تحلیل عاملی با استفاده از نرم افزار لیزرل محاسبه گردیده است. در تحلیل داده ها برای ارزیابی ارتباط میان مسیریابی و رشد شناختی پس از جمع آوری داده ها، اطلاعات حاصل با روش های آماری آزمون تی وابسته، آزمون فرضیات کلموگروف- اسمیرنف تحلیل گردیده است. بر اساس تحلیل توانایی های شناختی در فرآیند مسیریابی کودکان، نتایج حکایت از آن دارد که عناصر بررسی راهنما و مورداستفاده در مسیریابی در دو گروه سنی تفاوت دارند و گروه سنی 14-12 سال ذهن تحلیل گری دارند و در مقابل گروه 12-10 سال به صورت جستجوگری و توجه به رازآمیزی تعیین مسیر می کنند. کودکان در بازه ی سنی دوم، بیشتر به رنگ نماها، فرم بنا و ساختمان هایی که فرم و عملکرد شاخصی دارند اشاره کرده اند، همچنین کودکان در بازه سنی اول به نشانه های شاخص که دارای کالبد متمایز نسبت به سایر ابنیه در محله داشته اند. واژگان کلیدی: رشد شناختی، کودک، مسیریابی، محله لشگر. [1] نویسنده مسئول: دانشجوی دکتری، گروه شهرسازی، واحد مشهد، دانشگاه آزاد اسلامی، مشهد، ایران
سنجش عملکرد نهاد دهیاری ها از نظر شاخص های اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی در مناطق روستایی (مورد مطالعه: شهرستان سربیشه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مدیریت روستایی همواره دچار تغییر و تحولات مختلفی بوده است. امروز این رکن بر عهده نهاد دهیاری است. هدف از تشکیل این نهاد، وجود یک نیروی اجرایی قوی در راستای توسعه مناطق روستایی است. دهیاری به عنوان نهاد مجری برنامه ها و پروژه های روستا، نقش مهمی در کاهش نابرابرهای شهر و روستا و ارتقای وضعیت توسعه روستا دارد. تعیین میزان توفیق دهیاری در انجام وظایف، زمانی میسر است که عملکرد آن با دقت موردسنجش قرار گیرد. هدف این تحقیق سنجش عملکرد نهاد دهیاری ها از نظر شاخص های اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی-کالبدی در مناطق روستایی شهرستان سربیشه است. روش تحقیق توصیفی-تحلیلی و مبتنی بر گردآوری داده ها به صورت میدانی از طریق ابزار پرسش نامه است. جامعه آماری تحقیق را سرپرستان خانوار (1931 خانوار) در 30 روستای دارای دهیاری تشکیل داده اند. حجم نمونه در سطح سرپرستان خانوار از طریق فرمول کوکران 320 نفر محاسبه شد. نتیجه آزمون تی تک نمونه ای نشان داد بهترین عملکرد دهیاری ها در سطح معناداری کمتر از 05/0 از نظر شاخص های اجتماعی با میانگین 78/3 است. همچنین میان روستاهای موردمطالعه در زمینه شاخص های اجتماعی با سطح معنی داری (008/0)، شاخص های اقتصادی با سطح معناداری برابر با (004/0) و شاخص های زیست محیطی-کالبدی با سطح معناداری (047/0) تفاوت معنی داری مشاهده شده است. از نظر عملکرد اجتماعی، روستای دهنه چاه با میانگین 43/4، از نظر عملکرد اقتصادی و زیست محیطی، روستای باغستان با میانگین 90/3 و 16/4 در رتبه اول قرار گرفته اند. بررسی آزمون تی زوجی با سطح معناداری کمتر از 05/0 و اختلاف میانگین برابر با (271/1-) به این نکته اشاره دارد که وضعیت شاخص های توسعه روستایی در بعد از ایجاد نهاد دهیاری مناسب تر شده است. واژگان کلیدی: عملکرد دهیاری ها، شاخص های اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی-کالبدی، مناطق روستایی، سربیشه [1]. نویسنده مسوول. mr.anvari@iauzah.ac.ir #s3gt_translate_tooltip_mini { display: none !important; }
تبیین مدل مفهومی سرزندگی محیطی: مطالعه تطبیقی در علوم اجتماعی و معماری و شهرسازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سرزندگی یکی از مؤلفه های اصلی در طراحی می باشد، اما مفهوم پیچیده و چند وجهی است که در ابعاد گوناگون آن همپوشانی وجود دارد. بدین جهت با توجه به خلأ نظری آن در معماری و در نظر گرفتن میان رشته ای بودن آن، با کنار هم قرار دادن و همپوشانی تفاوت ها و تشابه ها سرزندگی در حوزه روان شناسی و جامعه شناسی با تعاریف در معماری و همچنین بررسی تفاوت سرزندگی با دیگر مفاهیم نزدیک به آن در معماری و شهرسازی شامل کیفیت زندگی، زیست پذیری و پایداری، در نهایت مدل تعریف سرزندگی و مدل عوامل سرزندگی محیطی ارائه شد. بدین جهت مقاله حاضر با پارادایم تفسیرگرا، رویکرد کیفی، روش تطبیقی و منطق استدلال قیاسی انجام شد که به لحاظ هدف نظری و نوع نتایج آن تبینی می باشد. هدف از این پژوهش پاسخ سؤالاتی پیرامون تعریف سرزندگی محیطی، رویکرد مناسب پژوهش پیرامون سرزندگی، مقیاس مناسب پژوهش سرزندگی، عوامل مؤثر بر سرزندگی محیطی و ارائه مدل تحلیلی- تطبیقی سرزندگی جهت ارزیابی آن می باشد. نتایج این پژوهش نشان می دهد، سرزندگی محیطی مفهومی نسبی وابسته به مکان و زمان می باشد که نمی توان عواملی را به طور مشخص برای سرزندگی همه مکان ها در همه کشور ها و در همه دوره های زمانی بیان کرد بلکه باید عوامل به صورت محلی با توجه به مکان مشخص شود. عوامل مؤثر بر سرزندگی محیطی به دست آمده در این مقاله شامل مؤلفه های کالبدی، تجربی و زیباشناختی، اجتماعی می باشد و با توجه به فرهنگ جمع گرا و جایگاه شادی های جمعی در کشورمان توجه به عواملی از سرزندگی که باعث افزایش جنبه های اجتماعی فضا، جذب و مشارکت افراد شود می تواند راهگشا باشد. واژگان کلیدی: شادی، نشاط اجتماعی، مطالعه تطبیقی، سرزندگی محیطی [1]. این مقاله برگرفته از رساله دکتری معماری تحت عنوان " سرزندگی محیطی بومی در مجتمع های تجاری: تدوین مدل ارزیابی عوامل معماری مرتبط با سرزندگی محیطی در مجتمع های تجاری شهر تهران " می باشد که به راهنمایی استادان دکتر منوچهر فروتن و دکتر محمد مهدی سروش و مشاوره دکتر سارا جلالیان در دانشگاه آزاد اسلامی همدان به انجام رسیده است. [2]. نویسنده مسئول: همدان، بلوار امام خمینی، خیابان دانشگاه آزاد اسلامی، بلوار پروفسور موسیوند، ساختمان هنر و معماری، گروه معماری.
ارائه مدل مفهومی ژئومورفولوژیک احداث پل ها در مسیل -روددره های شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ژئومورفولوژی با فرآیندها و اشکال سطح زمین در ارتباط است و هرگونه فعالیت انسان، از جمله احداث پل ها منجر به تغییرات کمی و کیفی حرکت و جابجایی مواد و انرژی جنبشی شده و سیستم ژئومورفیک را تحت تأثیر قرار دهد، موردتوجه و دخالت ژئومورفولوژیست ها است. همچنین به عنوان علمی سیستمی نگر، می تواند واقعیت های محیطی را که به صورت فرآیندها و فرم ها در طبیعت عینیت یافته اند، موردمطالعه و بررسی قرار دهد و نتیجه و برونداد آن ها را به صورت فضایی در قالب نقشه و مدل، معرفی و تشریح نماید. نوع پژوهش حاضر، کاربردی و روش پژوهش توصیفی– تحلیلی و مبتنی بر نتایج رساله دکتری با عنوان "مدل سازی ژئومورفولوژیکی احداث پل ها در مسیل های شهری (مطالعه موردی: کلان شهر تهران)" است. نتایج پژوهش، حاکی از قابلیت و کاربرد علم ژئومورفولوژی در مدل سازی و مکان یابی بهینه و احداث پل ها، در جهت ایجاد امنیت و رفاه بیشتر شهروندان، کاهش هزینه ها و جلوگیری از خسارات مالی و جانی ناشی از تخریب و مکان یابی نامناسب چنین سازه هایی در مسیل–روددره های شهری و سایر محیط های طبیعی است. همچنین این پژوهش ضمن غنا بخشیدن به ادبیات حوزه موردبحث، نقش و کاربرد ژئومورفولوژی در مکان یابی و احداث بهینه پل ها در مسیل های شهری را بررسی، تبیین و مدل سازی مفهومی کرده است. واژگان کلیدی: ژئومورفولوژی، مدل مفهومی، مسیل-روددره های شهری، احداث پل . 1. نویسنده مسئول: دامغان، میدان دانشگاه، پردیس ابوریحان، دانشکده علوم زمین
تدوین استراتژی تأمین مسکن محرومان بر اساس مدل های SWOT و QSPM(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در ارتباط با مسکن محرومین امکان دسترسی به مسکن مناسب برای هر خانوار ایرانی در حد نیاز خانوار به گونه ای که دغدغه ی مسکن فراتر از سایر عرصه های زندگی خانوار نباشد و دسترسی پایدار و ایمن به مسکن خانوار نیز تضمین گردد، مبین چشم انداز آرمانی بخش مسکن در مطالعات اسنادی، در ارتباط با گروه های محروم است. هدف از این مطالعه دستیابی به مجموعه ی راهبردها و شاکله ی عمومی برنامه های واقع نگر و اثربخش در زمینه حمایت از مسکن محرومین و اقشار کم درآمد است که ضمن تعیین حدود و نوع مداخله دولت در ارتباط با مسکن و گروه های اقتصادی مختلف، موجب برخورداری سریع تر گروه های هدف از برنامه های حمایتی گردد. این پژوهش که بر اساس مدل ترکیبی تحلیل استراتژیک SWOT و مدل برنامه ریزی استراتژیک QSPM است و به بررسی یافته های مطالعات و نتایج حاصل از بررسی مصاحبه با کارشناسان حوزه جغرافیا و برنامه ریزی شهری پرداخته است. تحلیل های حاصل از SWOT نشان داد که 1- بی توجهی به عدم استفاده توامان فرایند مدیریت و بهره برداری مسکن اقشار کم درآمد مبتنی بر مشارکت نهادهای اجتماعی محلی و تشکل های غیردولتی 2- عدم شناخت لازم و یا بی توجهی به تنوع نیازهای اقشار محروم و بی توجهی به ویژگی های خاص گروه های هدف 3- عدم تعادل میان بهره مندی افراد مختلف در گروه های مختلف، در قبال برنامه های حمایتی منجر به ناکارآمدی سیاست های محرومین و بر خورداری این گروه از مسکن حمایتی گردیده است. دو محور دسته بندی گروه های هدف و سیاست های کلان اعم از «برنامه های توانمندسازی» و «جلب مشارکت با بهره بره برداری از توان محلی و ظرفیت های درونی با توسعه و تنوع بخشی به توانمندسازی»، همراه با سیاست عام تعادل بخشی در راستای افزایش ظرفیت در بخش های غیردولتی مبتنی بر مشارکت خانوار برخورداری سریع تر خانوارها از برنامه های حمایتی مسکن و مشارکت همه ذینفعان در برنامه ریزی را فراهم می آورد. واژگان کلیدی: برنامه های توسعه، مسکن محرومین، گروه های هدف، تحلیل SWOT، مدل .QSPM [1] . نویسنده مسئول: pakparvar_mohsen@yahoo.com
سنجش عوامل مؤثر بر کیفیت زندگی در مناطق اسکان غیر رسمی کلان شهر تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شهرنشینی شتابان مشکلاتی را در جنبه های مختلف برای شهروندان و مدیران شهری به وجود آورد که لزوم اتخاذ راهکارها و رویکردهایی برای بهبود شرایط را متذکر می شد. در این میان مفهوم کیفیت زندگی برای ارزیابی این وضعیت در شهرها سر برآورد. کیفیت زندگی به عنوان یک مفهوم چندبعدی در ابعاد اقتصادی، اجتماعی، کالبدی و ... در سطوح و مقیاس های متفاوتی مورد بحث و بهره گیری قرارگرفته است. در این پژوهش که با هدف سنجش کیفیت زندگی در سکونتگاه های غیررسمی شهر تبریز انجام شده است از روش پیمایشی برای این هدف بهره گیری شده است. می توان گفت که رویکرد ذهنی کیفیت زندگی بر این پژوهش حاکم است که رضایت و نظر ذهنی ساکنان مبنای کار قرارگرفته است. از آزمون T تک نمونه ای و تحلیل مسیر برای تحلیل داده ها استفاده شده است. نتایج نشانگر این است که میانگین همه ابعاد کیفیت زندگی پایین تر از متوسط می باشد و تنها عامل اجتماعی- فرهنگی بالاتر از میانگین برآورد شده است. همچنین میانگین کیفیت زندگی کل با 2.82، پایین تر از میانگین برآورد شده است که نشان دهنده کیفیت پایین زندگی در این محلات می باشد. بر اساس تحلیل مسیر انجام شده، بعد اقتصادی با 0.685 بیشترین تأثیر را بر کیفیت زندگی در این محلات دارد. لازم است هرگونه برنامه ریزی برای این محلات با درنظرگرفتن ابعاد و جنبه های مختلف انجام گیرد تا از اثربخشی قابل قبولی برخوردار باشد. واژگان کلیدی: کیفیت زندگی، سکونتگاه های غیررسمی، کلان شهر تبریز [1]. نویسنده مسئول: دانشگاه آزاد اسلامی واحد تبریز
بررسی انتخاب وسیله سفر به بیمارستان بر اساس ویژگیهای اجتماعی- اقتصادی (نمونه موردی: مرکز شهر شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در کشورهای درحال توسعه، نیاز ضروری به سیستم حمل ونقل مناسب برای دسترسی بهتر همواره احساس می شود. شرایط بهینه دسترسی و سفر سریع، ایمن و راحت به کاربری های بهداشتی- درمانی را می توان با آنالیز سیستماتیک و نظام مند زیرمجموعه های حمل ونقل مانند رفتار انجام داد. هدف این پژوهش، بررسی تأثیر ویژگی های اجتماعی اقتصادی افراد در انتخاب وسیله های سفر درون شهری به بیمارستان است. پژوهش حاضر با هدف کاربردی از روش تحقیق توصیفی تحلیلی در ساخت مدل الگوی انتخاب وسیله سفر به بیمارستان در منطقه مرکزی شهر شیراز (منطقه 1) استفاده می کند. پاسخ دهندگان، افراد مراجعه کننده به بیمارستان های این منطقه هستند. هر وسیله یک متغیر وابسته محسوب می شود درحالی که ویژگی های اجتماعی-اقتصادی متغیر مستقل هستند که شامل سن، جنسیت، تحصیلات، درآمد و مالکیت خودرو است. انتخاب وسیله های مختلف در سفر به بیمارستان توسط پاسخ دهندگان نیز شامل اتوبوس، مترو، موتور، تاکسی و خودروی شخصی است. پرسش نامه های پر شده توسط مراجعین بیمارستان جهت جمع آوری داده های پژوهش در نرم افزار spss، با استفاده از مدل چندگزینه ای جایگاهدت، مورداستفاده قرار گرفت. نتایج نشان داد که در سفر اول انتخاب خودرو با مالکیت خودرو رابطه مستقیم دارد و مقدار ضریب بتا نشان می دهد در صورت مالکیت خودرو سفر با خودرو 8 برابر می شود. استفاده از تاکسی با سن زیر 20 سال و عدم مالکیت خودرو و انتخاب موتور نیز با سن زیر 20 سال رابطه مستقیم دارد. استفاده از اتوبوس با رده سنی بین 21 تا 50 و تحصیلات زیر دیپلم دارای رابطه معنادار است. سفر با مترو نیز با درآمد زیر 2 میلیون تومان رابطه مستقیم دارد و بر اساس ضریب بتا، تعداد سفرها حدود 9 برابر می شود. به طورکلی، حمل ونقل عمومی مانند مترو و اتوبوس وسیله های محبوب در دسترسی به بیمارستان نیستند و کاربری زمین، ویژگی های اجتماعی- اقتصادی را تحت تأثیر قرار می دهد که می تواند در برنامه ریزی و سیاست گذاری های شهری بسیار مؤثر باشد و نیز به صورت کلی و بر اساس رفتار سفر به بیمارستان به سایر نواحی جغرافیایی تعمیم داده شود. واژگان کلیدی: وسیله سفر، خودرو، بیمارستان، مدل جایگاهدت، شیراز [1]. نویسنده مسئول: این مقاله مستخرج از رساله دکتری شهرسازی نگارنده اول که به راهنمایی نگارندگان دوم و سوم و مشاوره نگارنده چهارم در حال انجام است یا به انجام رسیده است. عنوان رساله درج گردد.
تحلیل عدم انطباق فضایی کار و سکونت در مناطق 22 گانه شهرداری تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از نظریه هایی که فقر و نابرابری را پس از جنگ جهانی دوم و بازساخت شهری در آمریکا در دوگانگی حومه و شهر مرکزی موردمطالعه قرار داد، نظریه عدم انطباق فضایی است. به رغم نقش زمینه ناشی از نابرابری نژادی - قومی و تضاد حومه - شهر مرکزی در شکل گیری نظریه مذکور، شاخص های اصلی عدم انطباق فضایی بر نبود تناسب بین دستیابی به شغل با مزایای کافی برای دسترسی به مسکن قابل استطاعت و باکیفیت دلالت دارد. این به آن معناست که زمینه ها، ساختارها و فرایندهای نابرابری ساز از جامعه ای به جامعه دیگر متفاوت و نبود تناسب بین مزایای کار و دسترسی به مسکن فضاهای فقر را بازنمایی می کند. هدف تحقیق حاضر آشکارسازی عدم انطباق فضایی بین دو شاخص مذکور در مناطق کلان شهر تهران است. تحقیق حاضر به لحاظ هدف در زمره تحقیقات کاربردی و به لحاظ روش نیز از ماهیت توصیفی - تحلیلی برخوردار بوده است. داده های عمده موردنیاز شامل گروه های عمده شغلی و وضعیت مسکن در سرشماری های رسمی نفوس و مسکن بوده که با استفاده از توابع فضایی مورد تحلیل قرار گرفته اند. تحلیل یافته های تحقیق نشان می دهد بین قشربندی شغلی و کیفیت سکونت در مناطق شهرداری تهران رابطه مستقیمی وجود دارد. به نحوی که کانون های تراکم اقشار فرودست و کارگری که از مشاغل با مزایای مناسبی محروم اند در گستره های مسکونی باکیفیت نامناسب و بافت های فرسوده شکل گرفته اند. بر این اساس در مناطق جنوبی تهران، عدم تناسب بیشتری بین دستیابی به کار مناسب و دسترسی به مسکن باکیفیت مشاهده می شود. درحالی که مناطق شمالی تهران از دستیابی به کار مناسب و دسترسی به مسکن باکیفیت تناسب بسیار بیشتری وجود دارد. نتیجه نهایی بیانگر آن است که دو شاخص اصلی موردبررسی، «تله های فضایی فقر» که کانون اصلی مسائل اجتماعی- فضایی در گستره های درون شهری هستند را به خوبی آشکار و بازنمایی می کنند. واژگان کلیدی: تله های فضایی فقر، عدم انطباق فضایی، عدم تناسب کار و سکونت، قشربندی شغلی و تهران. [1] - مقاله حاضر مستخرج از رساله دکتری جغرافیا و برنامه ریزی شهری با عنوان «تبیین عدم انطباق فضایی کار و سکونت در منطقه 7 تهران» است که با حمایت مادی و معنوی مرکز مطالعات و برنامه ریزی شهری تهران در دانشگاه خوارزمی انجام شده است. [2] - نویسنده مسئول: karamit@khu.ac.ir
پیش یابی دمای بیشینه ی استان کرمان و ارتباط آن با ارتفاع ژئوپتانسیل (تراز500 هکتوپاسکال)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پیش یابی دما، یکی از فراسنج های مهم آب وهواشناسی است که نقش اساسی در واکاوی تغییرات آب وهوایی دارد. در این مقاله هدف بررسی ارتباط بین دمای بیشینه استان کرمان با ارتفاع ژئوپتانسیل تراز 500 هکتوپاسکال برای جلوگیری از خطرات و زیان های دماهای فرین می باشد. به همین منظور، در این پژوهش از رویکرد گردشی به محیطی استفاده شده است. در این رویکرد داده های محیطی بر اساس الگوهای گردشی ارزیابی می شوند. به همین جهت از دو پایگاه داده بهره گرفته شد. پایگاه داده نخست؛ شامل داده های رویداد محیطی (سطحی) می باشد، که در این راستا از داده های سطحی دمای ایستگاه های منتخب استان کرمان استفاده شده است. دمای بیشینه این ایستگاه ها در بازه ی زمانی 01/01/1368 الی 01/01/1398 خورشیدی به مدت 30 سال و به تعداد 10957 روز از سازمان هواشناسی استان اخذ شد. پایگاه داده دوم؛ شامل داده های ارتفاع ژئوپتانسیل تراز 500 هکتوپاسکال است که داده های آن از تارنمای NCEP/DOE وابسته به پژوهشگاه ملی اقیانوس شناسی و علوم جوی ایالات متحده برای ساعت 12:00 به وقت گرینویچ، با شبکه بندی 5/2×5/2 درجه قوسی استخراج شد و همبستگی دمای بیشینه با ارتفاع ژئوپتانسیل لحاظ گردید. نتایج همبستگی ها بیانگر این است که ایالات متحده ی آمریکا با 27 یاخته، شمال چین 34 یاخته، آفریقا 52 یاخته و ژاپن با 71 یاخته بیشترین یاخته ها را به خود اختصاص داده اند. آنگاه، میانگین وزنی یاخته های ارتفاع ژئوپتانسیل به کمک نرم افزار Matlab استخراج و مدل هر ایستگاه به دست آمد. نتایج مدل های پیش یابی نشان می دهد به اِزای هر ژئوپتانسیل متر افزایشی که در نمایه رخ دهد، دمای بیشینه ایستگاه های منتخب کرمان بین 2/1 تا 4/1 درجه ی سلسیوس افزایش خواهد داشت. واژگان کلیدی: دمای بیشینه، پیش یابی، ارتفاع ژئوپتانسیل، استان کرمان.
تحلیل فضایی فقر شهری از بعد اجتماعی در شهر رشت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه با گسترش شهرنشینی و افزایش جمعیت شهرها، فقر شهری یکی از معضلات مهمی است که مبارزه با آن ضروری به نظر می رسد. در قرن بیست و یکم یکی از شاخص های پیشرفت شهری، مسئله ی پایین بودن فقر شهری است (Lemanski and Marx, 2015). به منظور تحلیل و ارزیابی شاخص های فقر شهری در شهر رشت در بلوک های مختلف و خوشه بندی فقر اجتماعی در این شهر (خیلی فقیر، فقیر، متوسط، مرفه، خیلی مرفه)، برای تحلیل فقر اجتماعی و استخراج لکه های داغ گستره فضایی از نرم افزار Arc Gis استفاده شد؛ و استخراج نواحی مختلف شهر از نرم افزار R و به روش تصمیم گیری چند شاخصه پرومته که وزن شاخص ها به روش ANP از داده های خام بلوک های آماری شهر رشت در سرشماری سال ۱۳۹۵ به دست آمده بود، محاسبه شد. یافته های پژوهش نشان دادند که به طور نسبی بخش های مرکزی شهر را بلوک های متوسط در برمی گیرد و در بخش های بیرونی و حاشیه ای مرکز شهر دو ناحیه لکه داغ مشاهده می شود که بلوک های خیلی مرفه و مرفه را در خود جای داده اند. لکه های سرد نیز در حاشیه بیرونی شهر به وضوح قابل مشاهده هست و بلوک های خیلی فقیر و فقیر را در برگرفته اند و شهر به جز لکه های داغ و سرد بیشتر به صورت لکه های ملایم و اکثر بلوک ها در وضعیت متوسط فقر اجتماعی قرارگرفته اند. همچنین بر اساس یافته های تحقیق بیشتر مناطق محروم از نظر فقر اجتماعی در شهر رشت در بخش شمال غربی و شمال شرقی شهر قرارگرفته اند. واژگان کلیدی: روش ANP، روش پرومته، گستره فضایی، تحلیل لکه های داغ، فقر اجتماعی، شهر رشت.
تحلیل روند دوره های بارشی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این مقاله آشکارسازی تغییرات در سری های زمانی شاخص های فراوانی و شدت بارش یک تا شش روزه ایران و خوشه بندی ایستگاه ها براساس تغییرات رخ داده در نیم قرن اخیر است. روند تغییرات فراوانی و شدت هر دوره با استفاده از آزمون من-کندال و برآوردگر شیب سن طی دوره 2018-1968 شناسایی شد. سپس با استفاده از روش تحلیل مؤلفه های اصلی و روش تحلیل خوشه ای، کل ایستگاه ها براساس روند تغییرات سالانه شاخص های فراوانی و شدت بارش به ترتیب در پنج خوشه (فراوانی) و چهار خوشه (شدت) دسته بندی شدند. ایستگاه های خوشه 1 و 2 نمایانگر فراوانی دوره های بارشی با روند منفی شدید یا بدون روند هستند. این دو خوشه بیشتر در نیمه ی جنوبی ایران استقرار یافته اند. ایستگاه های خوشه 4 و 5 نمایانگر فراوانی دوره های بارشی با روند مثبت (ملایم) هستند که عمدتاً در بخش شمالی کشور واقع هستند. ایستگاه های خوشه 3 نمایانگر فراوانی دوره های بارشی با روندهای کاهشی (ملایم) هستند که بیشتر در غرب و جنوب غرب ایران متمرکزند. نتایج خوشه بندی ایستگاه ها براساس شاخص شدت دوره های بارشی برخلاف نتایج فراوانی، الگوی خاصی را نشان نمی دهند؛ اما در خوشه ی ۱ روندهای کاهشی شدیدی در طول نیم قرن اخیر تجربه شده است. ایستگاه های این خوشه بیشتر در مناطق شمالی کشور متمرکزند. سایر خوشه ها تقریباً در تمام مناطق کشور پراکنده شده اند. بر این اساس می توان نتیجه گرفت که فراوانی دوره های بارشی در عرض های شمالی کشور روندهای افزایشی (متوسط یا ضعیف) و شدت دوره های بارشی در این عرض ها روند کاهشی شدیدی داشته اند. واژ گان کلیدی: فراوانی بارش، شدت بارش، تحلیل مؤلفه های اصلی، خوشه بندی، روند. [1] نویسنده مسئول: khezerluyizoleykha@yahoo.com