فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۶۱ تا ۱۸۰ مورد از کل ۳۱٬۷۸۰ مورد.
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۴۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱۸۵
31 - 44
حوزه های تخصصی:
آس بادها نشانه خلاقیت، ابتکار و نوآوری ایرانیان در اقلیم گرم و خشک و مناطق بادخیز شرق ایران هستند. بادهای 120 روزه عامل و انگیزه اصلی اختراع آس بادها در منطقه سیستان بوده است. آس باد ورمال در داخل مجموعه ساختمان های مسکونی ساخته شده است و از این نظر، منحصربه فرد است. هدف مقاله حاضر، تعامل معماری آس باد ورمال با ویژگی های محیط طبیعی ازنظر جهت گیری با بادهای 120 روزه سیستان با تأکید بر شبیه سازی دینامیک سیالات محاسباتی CFD است.
روش پژوهش توصیفی - تحلیلی و مبتنی بر مطالعات اسنادی و بررسی های میدانی در محدوده مورد پژوهش است. حجم توده معماری با نرم افزار Revit طراحی شد. برای آماده سازی هندسی از نرم افزار UrbaWind-Meteodyn و برای شبیه سازی از نرم افزار انسیس فلوئنت Ansys Fluent استفاده شد. تولید استقلال شبکه با نرم افزار Ansys Meshing و برای شناخت پارامترهای باد از نرم افزار WRPLOT View استفاده شده است. نتایج روند عملیات شبیه سازی دینامیک سیالات محاسباتی CFD چگونگی جریان باد بر مبنای سرعت های 3 و 6 متر بر ثانیه، از جهت بادهای 120 روزه نشان می دهد؛ باد شمال نسبت به باد شمال غربی جریان هوای بیشتری را در آس باد ایجاد می کرده است و به تبع آن افزایش گردش هوا برای عملکردهای بیشتر آس باد را به وجود می آورده است.
با توجه به موقعیت آس باد ورمال در داخل مجموعه ساختمان های مسکونی، این نوع خاص از آس باد، عملکردهای متنوع تری نسبت به سایر آس بادهای شرق ایران داشته است. به گونه ای که بهره گیری مناسب از بادهای 120 روزه، کمک مؤثری در ایجاد گردش هوا در طبقات ساختمان و تهویه طبیعی در فضاهای داخلی در ایام گرم سال می نموده است و تعامل معماری آس باد وَرمال با محیط طبیعی را به خوبی نشان می دهد. ازاین رو، کاربردهای آس باد ورمال به غیراز آسیاب غلات، جهت تهویه طبیعی و خنک سازی نیز بوده است.
باز سازی برف مرزهای دائمی کواترنر پایانی در در ارتفاعات گرین در زاگرس ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا سال ۲۲ بهار ۱۴۰۳ شماره ۸۰
151 - 171
حوزه های تخصصی:
بازسازی برف مرزهای دیرینه در مناطق کوهستانی ایران یکی از راهکارهای مهم جهت بررسی تحولات ژئومورفولوژی اقلیمی گذشته می باشد. در این میان شناسایی دقیق آثار یخچالی و حدود گسترش آنها در نواحی کوهستانی ایران بهترین کلید برای مرزبندی های مورفوکلیماتیک و مورفودینامیک به شمار می رود. هدف اصلی این پژوهش، بازسازی ارتفاع مرز برف های (ELA) کواترنر پایانی در ارتفاعات گرین واقع در زاگرس میانی است. برای بازسازی ELA، از پایگاه رقومی داده ها، تکنیک های ژئوماتیک، بازدیدهای مکرر میدانی و شواهد ژئومورفیک یخچالی از جمله، مورن های پایانی استفاده شده است. برای تعیین ارتفاع مورن ها و تعیین موقعیت آنها از دستگاه GPS استفاده گردید و با استفاده از روش های هوفر، لویس و کف سیرک پورتر محاسبات بازسازی انجام شده است. پس از تهیه لایه های مختلف مورد نیاز، در نهایت نقشه ژئومورفولوژی منطقه ترسیم و مکان دقیق مورن ها بر روی آن مشخص گردید. نتایج نشان می دهد که بر اساس آمار اقلیمی میزان ELA زمان حال حاضر در ارتفاع 4577 متری بازسازی شده است. ارتفاع میانگین مجموع مرز برف های واقع در دامنه های شمالی ارتفاعات گرین با روش هوفر و لویز به ترتیب 2531 متر و 2739 متر برآورد گردید. همچنین ارتفاع میانگین مجموع مرز برف های واقع در دامنه های جنوبی این ارتفاعات با روش هوفر و لویز به ترتیب 2795 متر و 2847 متر برآورد گردید. لازم به یاداوری است بر اساس روش کف سیرک پورتر ELA در ارتفاعات گرین در ارتفاع 2780 متری قرار دارد. به طور کلی در استیلای دوره های سرد کواترنری دامنه های شمالی ارتفاعات گرین از شدت یخچال زایی بیشتری برخوردار بوده است و غنی از شواهد ژئومورفیک یخچالی از جمله یخرفت ها و سیرک های یخچالی می باشد.
تحلیل نقش آموزش و ترویج در تحول اقتصادی روستاها از طریق تغییرنوع کشت در روستاهای بخش کرگانرود تالش(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مهندسی جغرافیایی سرزمین دوره ۸ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۱۹)
139 - 150
حوزه های تخصصی:
مقدمه: امروزه در کنار عوامل طبیعی, اقتصادی و سیاست های حاکم بر اقتصاد روستایی, آموزش و ترویج نیز از مهمترین عوامل تحول در اقتصاد جوامع روستایی محسوب می شود طی دو دهه اخیر, تغییر اراضی کشت برنج و دیگر محصولات زراعی و باغی به باغ های کیوی, مهمترین تحول در چشم انداز روستایی و اقتصاد خانوارهای روستایی شهرستان تالش به شمار می رود.هدف: هدف این مقاله تحلیل عوامل موثر بر تغییر نوع کشت و تاثیر آن در تحولات اقتصادی روستاهای ناحیه, با تاکید بر آموزش و ترویج است.روش شناسی: روش پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نوع توسعه ای است و از نظر ماهیت و روش شناسی توصیفی– تحلیلی می باشد. برای تحلیل داده ها از روش همبستگی اسپیرمن استفاده شده است. در جمع آوری داده ها و اطلاعات مورد نیاز, نخست از داده های سرشماری های کشاورزی و همچنین گزارش های اداره جهادکشاورزی شهرستان تالش بهره برداری شده است و با روش میدانی به جمع آوری اطلاعات تکمیلی پرداخته شده است.قلمرو جغرافیایی پژوهش: قلمرو جغرافیایی این پژوهش 20روستای بخش گرکانرود شهرستان تالش است که در آنها فرایند تغییر کشت انجام پذیرفته است.یافته ها و بحث: مطابق یافته های تحقیق, فعالیت های آموزشی و ترویجی طی دو دهه اخیر در تشویق کشاورزان به تغییر اراضی زراعی کوچک و کم بازده به باغ های کیوی موثر بوده است. خانوارهای روستایی درجریان این فرایند, با تجارب باغداران پیشتاز آشنا می شوند و در می یابند که با سرمایه گذاری بالنسبه اندکی با احداث باغ های کیوی از اراضی کوچک خود درآمد بیشتری بدست می آورند.نتیجه گیری: موقعیت جغرافیایی مناسب منطقه در کنار جاده ترانزیت رشت- آستارا و برخورداری از منابع آب و خاک و اقلیم مساعد, نیز زمینه های مناسبی را برای توسعه کشت کیوی فراهم آورده است. البته تداوم آموزش و ترویج و سایر پشتیبانی های دولتی در آینده نیز ضروری است تا باغداران از روش های نوین توسعه کشت و تجهیز باغ های کیوی بهره مند شوند. برای توسعه بیشتر و تاثیرگذارتر کشت کیوی, در اقتصاد روستاهای ناحیه, باید بازاریابی بهتر و تضمین شده تری برای عرضه این محصول انجام پذیرد. همچنین صنایع تبدیلی مرتبط با کیوی و تاسیسات پشتیبانی مانند سردخانه ها برای ذخیره سازی محصول باید در ناحیه توسعه یابند.
آینده پژوهی نظام سکونتگاهی در مناطق مرزی (نمونه موردی: استان کرمانشاه)
حوزه های تخصصی:
در کشور ایران، مناطق مرزی در سطح بسیار پایین تر از نواحی داخلی به لحاظ توسعه قرار دارند؛ بنابراین، حل این مشکلات، نیازمند به کارگیری رویکردهایی است که با شناخت درست از گذشته و شناسایی قابلیت های موجود، در جهت ترسیم آینده ی مطلوب گام بردارد. مطالعات آینده پژوهی به عنوان یک رویکرد نوین، با تجزیه وتحلیل منابع موجود می تواند نقش اساسی در شکل دهی به آینده ایفا کند. مقاله ی حاضر با هدف شناسایی نیروهای پیشران در وضعیت سکونتگاهی استان کرمانشاه برای افق 25 سال آینده انجام شده است. این پژوهش از لحاظ هدف، کاربردی و به لحاظ روش، توصیفی _تحلیلی می باشد. جهت تحلیل پرسشنامه و ماتریس اثرات متقاطع از نرم افزار میک مک(MicMac) استفاده شده است. نتایج حاصل از تحقیق نشان می دهد که نیروهای پیشران مؤثر بر وضعیت آینده سکونت گاهی استان کرمانشاه شامل 21 مورد هستند که با نظرسنجی از خبرگان به دست آمده است، تأثیرگذارترین متغیرها در آینده نظام سکونت گاهی استان کرمانشاه شامل متغیرهایی هستند که نگرش در این متغیرها می تواند موجب تغییر در آرایش شبکه های سکونت گاهی استان شود. متغیرهای، مجاورت با مرز بین المللی، شبکه حمل ونقل ریلی و جاده ای، وجود بازارچه های مرزی در دسته متغیرهای با تأثیرگذاری بالا قرارگرفته اند. گروهی دیگر از متغیرها، با عنوان متغیرهای تأثیرپذیر شناسایی شده اند که شامل وضعیت اشتغال در مناطق مرزی و فواصل بین سکونت گاه ها می باشد. این نوع از متغیرها تأثیرگذاری چندانی ندارند ولی تأثیر پذیری بالایی دارند اما تأثیرگذاری آن ها در وضعیت های آینده بستگی به نحوه عمل دیگر متغیرها دارد. همچنین پنج وضعیت محتمل برای آینده نظام سکونتی استان شناسایی شده که احتمال وقوع هرکدام بستگی به توجه یا عدم توجه به هر یک از پیشران ها دارد.
واکاوی سطح مؤلفه های اقتصادی مؤثر بر ابعاد زندگی اجتماعی در شهر بوشهر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش جغرافیایی فضا سال ۱۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۱
21 - 37
حوزه های تخصصی:
پایگاه اجتماعی – اقتصادی همانند یک قالب یا ظرف اجتماعی است که در چارچوب آن شیوه مواجهه افراد با محیط اجتماعی ساخته و پرداخته می شود. ازاین رو، هدف این پژوهش بررسی تبیین رابطه مؤلفه های اقتصادی با ابعاد زندگی اجتماعی انجام شده است. جامعه آماری تحقیق شامل شهروندان بالای 18 سال ساکن در شهر بوشهر به تعداد 108523 نفر می باشد. نمونه آماری با استفاده از فرمول کوکران به تعداد 383 نفر بوده که به صورت در دسترس انتخاب شدند. روش تحقیق توصیفی-همبستگی است و برای سنجش متغیرها از پرسشنامه های محقق ساخته استفاده شد. تجزیه وتحلیل داده ها با نرم افزار SPSS و آزمون فرضیه ها با روش معادلات ساختاری SmartPLS انجام شد. نتایج این تحقیق نشان داد که بین مؤلفه های اقتصادی و ابعاد زندگی اجتماعی در شهروندان شهر بوشهر ارتباط وجود دارد و مؤلفه های اقتصادی از طریق مؤلفه هایی شامل نرخ تورم، میزان درآمد، نرخ ارز، تولید ناخالص داخلی، وضعیت مسکن، رشد اقتصادی و شاخص فلاکت به طورکلی به میزان 5/77 درصد روحیات و باورهای اجتماعی شهروندان را در قالب های مختلف شامل ایجاد تغییرات در مسئولیت پذیری اجتماعی، سلامت اجتماعی، تحرک اجتماعی، اعتماد اجتماعی، مشارکت اجتماعی و حمایت اجتماعی تبیین می کند. همچنین نتایج تحلیل مسیر (معادلات ساختاری) نشان داد که ضریب رگرسیونی استانداردشده تأثیر جهت گیری مؤلفه های اقتصادی بر مسائل اجتماعی به عنوان متغیر وابسته برابر با 880/0 و میزان این تأثیر بر مؤلفه های مربوط به مسائل اجتماعی شامل حمایت اجتماعی، روحیات اجتماعی، باورهای اجتماعی، مسئولیت پذیری اجتماعی، سلامت اجتماعی، تحرک اجتماعی، اعتماد اجتماعی و مشارکت اجتماعی به ترتیب برابر با 849/0، 810/0، 735/0، 717/0، 762/0، 730/0، 754/0، 795/0 می باشد.
واکاوی مسائل و مشکلات ساختار فضایی منطقه شهری تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا سال ۲۲ بهار ۱۴۰۳ شماره ۸۰
73 - 91
حوزه های تخصصی:
شهرها به عنوان فضایی مستقل از پیرامون خود محسوب نمی گردند و با توجه به تعاملات گسترده شهرها با مناطق پیرامونی و اثرگذاری این روند در ابعاد مختلف، بررسی ساختار فضایی منطقه شهری ضرورتی اجتناب ناپذیر می باشد. در این راستا، هدف از تحقیق حاضر بررسی مسائل و مشکلات منطقه شهری تبریز و ارائه راهکارهایی به منظور ارتقاء و توسعه محدوده مورد مطالعه می باشد. از این رو، روش تحقیق در مطالعه حاضر آمیخته (کمی-کیفی) با هدف کاربردی و ماهیت تحلیلی-اکتشافی می باشد که به منظور تجزیه و تحلیل اطلاعات از مدل تحلیل عاملی در محیط نرم افزار SPSS استفاده شده است. جامعه آماری تحقیق را نیز مدیران و مسئولان شهری تشکیل داده اند که با توجه به مشخص نبودن حجم جامعه آماری، 100 نفر از طریق روش کوهن و نمونه گیری غیرتصادفی هدفمند به عنوان حجم نمونه تعیین گردیده است. یافته های تحقیق نشان می دهد که مهمترین مسائل و مشکلات منطقه شهری تبریز در قالب 6 دسته اصلی قابل تقسیم بندی بوده که بر مبنای مدل تحلیل عاملی 81/45 درصد از مسائل و مشکلات منطقه شهری تبریز را دربر می گیرد. عامل ها و مسائل استخراج شده به ترتیب اهمیت شامل مسائل ساختار و سازمان فضایی، مسائل زیست محیطی، آسیب پذیری کالبدی، مسائل اقتصادی، شبکه ارتباطی، حمل ونقل و ترافیک و مسائل اجتماعی-فرهنگی بوده که ارزش ویژه آنها نیز به ترتیب6/915، 3/422، 2/711، 2/091، 1/822 و 1/327 می باشد. نتایج نیز نشان می دهد که ساختار یک طرفه و تک قطبی منطقه (مادرشهر تبریز) تأثیر بسزایی بر افزایش مسائل و مشکلات داشته است و نیاز است تا با تأکید بر توزیع فضایی متعادل عملکردها از فشار بیش از حد به شهر تبریز جلوگیری به عمل آید.
تحلیل مؤلفه های تأثیرگذار بر تحقق مدیریت بحران در مقیاس محلی (مطالعه موردی: کلان شهر تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ساختار و کارکرد شهری سال ۱۱ بهار ۱۴۰۳ شماره ۳۸
241 - 266
حوزه های تخصصی:
در رویکرد کاهش خطرپذیری سکونتگاه ها، جریان سازی مدیریت ریسک در برنامه های محلی با توجه به محلی بودن مخاطرات و اثرات آنها، گام مهمی برای ارائه ی یک چارچوب استراتژیک برای اجرای پروژه های مدیریت بحران محسوب می شود. با توجه به ضرورت کاربست مدیریت بحران در برنامه های محلی، هدف از پژوهش حاضر بررسی مؤلفه های تأثیرگذار بر تحقق مدیریت بحران در مقیاس محلی به منظور مواجهه با اثرات انواع بحران ها در کلان شهر تبریز بوده است. روش تحقیق در مطالعه ی حاضر کمی-کیفی با هدف کاربردی و ماهیت تحلیلی-اکتشافی است که در راستای تحلیل اطلاعات از مدل حداقل مربعات جزئی در نرم افزار Warp-PLS و رویکرد داده بنیاد در نرم افزار MAXQDA استفاده شده است. جامعه ی آماری تحقیق نیز شامل مدیران، مسئولان و نخبگان دانشگاهی کلان شهر تبریز بوده که با توجه به مشخص نبودن تعداد جامعه ی آماری، تعداد حجم نمونه با استفاده از فرمول کوهن در سطح اطمینان 95 درصد، 100 نفر تعیین شده است. یافته های تحقیق نشان می دهد که بیشترین تأثیرگذاری بر تحقق مدیریت بحران در مقیاس محلی تبریز مربوط به متغیرهای تأکید بر برنامه ریزی محلی و پایین به بالا در نظام مدیریت بحران، اختصاص بودجه ی سالانه به دولت های محلی (شهرداری های مناطق) به منظور اقدامات مدیریت بحران، بهره مندی از افراد باصلاحیت دانشی در نظام مدیریت بحران هر منطقه و وجود سامانه ی اطلاعاتی پویا در شهرداری های مناطق ده گانه به منظور دست یابی به اطلاعات مکانی توزیع و شدت خطرات بوده که به ترتیب امتیاز هرکدام 74/0، 69/0، 66/0 و 65/0 محاسبه شده است. همچنین به منظور جریان سازی مدیریت بحران در سطوح محلی نیاز به رویکرد یکپارچه با درنظرگیری عوامل علی همچون ساختار سازمانی و سیاست ها و قوانین، میانجی (محیط خرد) همچون تهیه ی نقشه های خطر و سناریوهای ریسک منطقه ای و زمینه ای (محیط کلان) مانند برنامه های آگاهی و آموزش عمومی احساس می گردد.
ضد شکنندگی، چارچوبی جدید برای مدیریت سیستم اکولوژیکی اجتماعی آب های زیرزمینی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مخاطرات محیط طبیعی سال ۱۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۳۹
61 - 74
حوزه های تخصصی:
مدیریت آب زیرزمینی برای پایداری خدمات آب از اهمیت بالایی برخوردار است. روش های بسیاری برای مدیریت آب های زیرزمینی استفاده شده است. تاکنون هیچ مطالعه ای در مورد ضد شکنندگی سیستم اجتماعی-اکولوژیکی (SES) آب های زیرزمینی انجام نشده است. ضد شکنندگی سیستم به فرآیندی اطلاق می شود که سیستم از پویایی ها و رویدادهای داخلی و خارجی خوشش می آید زیرا از اختلالات بهره می برد و خدمات خود را بهبود می بخشد. بنابراین هدف پژوهش حاضر ارائه یک چارچوب مفهومی برای مدیریت اجتماعی-اکولوژیکی آب های زیرزمینی است. روش تحقیق بدین شرح است: ابتدا سیستم اجتماعی اکولوژیکی حفاظت از آبهای زیرزمینی و شکنندگی بر اساس اصول موجود تعریف شد. سپس دو مدل ضد شکنندگی و بوم شناسی اجتماعی طالب با استفاده از مفهوم انتقال به هم ارتباط داده شدند. نتایج بحث در مورد رابطه بین دو مدل، نقاط ضعف مرتبط با عدم افشای دقیق افزونگی ضد شکنندگی آب های زیرزمینی را در برابر اختلالات برجسته کرد. در نهایت، یک مدل سازگار اجتماعی-اکولوژیکی ضدشکننده با یک هدف، سه گونه و سه مرحله در سیستم آب زیرزمینی ساخته شد. هدف شامل: حذف اثرات منفی اختلالات و خطرات در سیستم آب زیرزمینی، از جمله روش ها. مراحل انتقال انرژی، انتقال عملکرد و طراحی عنصر شامل: (1) تعیین اثرات اختلال به جای خود اختلال و خطرات، (2) تدوین خط مشی انتقال، و (3) اجرای خط مشی. این مقاله نه تنها ادبیات مدیریت آب های زیرزمینی را گسترش می دهد، بلکه چارچوب مناسبی را برای سیاست گذاران و مدیران آب فراهم می کند و می تواند در برنامه ریزی و مدیریت آب های زیرزمینی مفید باشد.
واکاوی عوامل موثر بر افزایش تبدیل روستا به شهر و ایجاد خامشهرها در ایران (مطالعه موردی: استان سمنان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ساختار و کارکرد شهری سال ۱۱ بهار ۱۴۰۳ شماره ۳۸
103 - 134
حوزه های تخصصی:
طی سه دهه اخیر، یکی از اثرات فرآیند شهرگرایی شتابان بر ساختار فضایی و جمعیتی کشور، رشد فزاینده تعداد شهرها، از طریق تبدیل مراکز روستایی به شهرهای کوچک و شکل گیری طبقه خامشهر در انتهای هرم شبکه شهری کشور است که این تبدیل بدون ایجاد بسترهای مناسب علاوه بر افزایش هزینه های بخش عمومی سبب افزایش سطح توقع ساکنان این سکونتگاه ها شود. لذا هدف از انجام این پژوهش شناسایی عوامل موثر بر گسترش خامشهرها در سطح استان سمنان است که بیش از 50 درصد شهرهای استان را تشکیل می دهند. برای این منظور از روش توصیفی تحلیلی مبتنی بر اطلاعات کتابخانه ای پیمایشی استفاده شد. بدین صورت که با استفاده از آمار و اسناد ابتدا عوامل موثر بر این فرایند شناسایی و سپس برای بررسی آسیب های موجود از تکنیک دلفی فازی استفاده شد. براساس یافته های پژوهش تعداد 7 خامشهر در سطح استان به نام های میامی، بیارجمند، امیریه، کلاته رودبار، کهن آباد، رویان و رضوان شناسایی شدند. که با دسته بندی عوامل ارتقاء در سه دسته طبیعی، سیاسی و برنامه-ریزانه، مشخص شد که مهمترین عامل برای گسترش خامشهرهای استان مولفه سیاسی است، که باعث ایجاد پنج خامشهر شده است و سپس عوامل جمعیتی و برنامه ریزانه هر کدام باعث ایجاد یک شهر شده اند. همچنین با استفاده از مدل تحلیل ساختاری درباره آسیب شناسی در تبدیل روستا به شهر ، مهم ترین آسیب دخالت نمایندگان محلی در ارتقاء نقاط روستایی به شهر شناسایی شد. بنابراین اینگونه نتیجه گیری شد که در اکثر دوره های سرشماری از سال 1335، شهرهای زیر 5000 نفر وجود داشته است اما این موضوع در سه دهه اخیر با توجه به دستکاری زیاد قانون افزایش پیدا کرده است.
ارائه بهترین برنامه مدیریتی جهت مدیریت جامع حوضه آبریز دوآبی استان تهران با استفاده از ماتریس SWOT و QSPM(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هیدروژئومورفولوژی دوره ۱۱ بهار ۱۴۰۳ شماره ۳۸
140 - 123
حوزه های تخصصی:
مدیریت جامع به عنوان رویکردی جدید در راستای برنامه ریزی، توسعه، مدیریت منابع آب و پوشش گیاهی با تأکید ویژه بر مسائل اقتصادی و اجتماعی و زیست محیطی مطرح می باشد. هدف از این پژوهش ارائه راهبرد های مدیریت جامع حوضه دوآبی با استفاده از مدل SWOT و تعیین اولویت اجرا با QSPM است. برای این منظور ابتدا نقاط ضعف، قوت، فرصت و تهدید حوضه مورد مطالعه با استفاده از روش طوفان فکری و تصمیم گیری گروهی برای حوضه آبریز دوآبی استان تهران استخراج و سپس اهمیت نسبی و ارزش ن هایی هر یک از عوامل ماتریس در ارزیابی تعیین و بررسی شدند. به منظور اولویت بندی راهبرد ها نیز از ماتریس QSPM استفاده شد. نتایج این بررسی نشان داد مؤلفه وجود چشمه و قنات و انهار در حوضه با وزن 24/0 به عنوان مهم ترین نقطه قوت، دو مؤلفه ضعف کمبود آب و رطوبت در مناطق پایین دست حوضه و بارندگی کم در محدوه خروجی حوضه با امتیاز وزنی 24/0 به عنوان مهم ترین نقاط ضعف، مؤلفه راه های ارتباطی آسفالته و خاکی درجه 1 و 2 و 3 با وزن 16/0 به عنوان مهم ترین فرصت و مؤلفه سیلاب و خسارات ناشی از آن با وزن 18/0 به عنوان مهم ترین تهدید مشخص شده است. نتایج هم چنین نشان داد که ماتریس ارزیابی عوامل داخلی و خارجی 15/3 و 16/3 می باشند که بیانگر غلبه قوت ها بر ضعف ها و هم چنین فرصت ها بر تهدید ها بود. به عبارتی حوضه آبریز دوآبی در راهبرد تهاجمی قرار گرفته است. در راستای مدیریت فرصت ها و تقویت آن ها و براساس ماتریس QSPM عملیات مدیریتی، به عنوان اولویت اول و عملیات بیولوژیک در اولویت دوم اجرایی قرار گرفت.
مولفه های اثرگذار بر شکل گیری اکولوژی سیاسی آب براساس طرح انتقال آب از خلیج فارس و دریای عمان به مناطق شرق و مرکزی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا سال ۲۲ بهار ۱۴۰۳ شماره ۸۰
127 - 150
حوزه های تخصصی:
اکولوژی سیاسی آب برابعاد سیاسی، اجتماعی واقتصادی مدیریت منابع آب دریک زمینه اکولوژیکی گسترده تر تمرکز دارد وبه بررسی این موضوع می پردازد که چگونه پویایی های سیاسی وقدرت برتوزیع، دسترسی وکنترل منابع آب تأثیر می گذارد. فقر و کمبود منابع آبی در مناطق مرکزی و شرق ایران موجب شده دولت ها برای غلبه بر این کمبود و افزایش تقاضای آب به انتقال آب ازدریای عمان و خلیج فارس اقدام کنند. این پژوهش باشیوه توصیفی تحلیلی به دنبال شناسایی مولفه های اثرگذار ازمنظر اکولوژی سیاسی دراین طرح انتقال آب است. نتایج تحقیق نشان می دهد چشم اندازهای رویکرد اکولوژی سیاسی آب درایران مبتنی بر ملاحظات قدرت برای جستجوی فصل مشترک بین آب، زیرساخت ها وقاعده سیاسی است؛ و اینکه تصمیم گیری چه کسانی به سیستم های آب شکل می دهد، وچگونه اقدامات تاریخی، فرهنگی واجتماعی - اقتصادی منجر به حفظ توزیع نابرابر آب درایران شده است. همچنین نتایج تحقیق نشان می دهد مهم ترین مولفه های موثر ازنظر اکولوژی سیاسی آب دراین طرح عبارتنداز: تغییر اقلیم، مکان یابی نادرست صنایع آب بر درمناطق خشک وکم آب، سلطه نگاه خودکفامحوری دربخش کشاورزی، بی توجهی قانونگذاران و مدیران نسبت به استخراج ومصرف بیش از اندازه ازمنابع آب سطحی و زیرزمینی، حاکمیت تفکر ایجاد سازه های آبی، نقش نمایندگان مجلس درانتقال آب بین حوضه ای و بین استانی، فرایندنادرست و زیانبار تصمیم گیری، دولتی بودن مالکیت آب وناکارآیی سیستم اقتصادی آب، خصوصی سازی مدیریت آب و پیامدهای آن برای عدالت ودسترسی وسیاست های نادرست توسعه در ایران. از این رو،روابط قدرت باایجاد تناقضات وتنش ها درارتباط با منابع آب این منطقه، به بروز رقابت شدیدی در زمینه توزیع واستفاده ازاین منابع دامن زده است.
خلق فضاهای شهری همه شمول(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
طی دهه های گذشته بحث مشارکت مساوی افراد کم توان و به حاشیه رانده شده در زندگی اقتصادی، اجتماعی و مدنی در رأس دستور کار سیاسی بسیاری از کشورها قرار گرفته است. با توجه به اینکه با افزایش امید به زندگی در سرتاسر جهان، شهرها می باید جمعیتی که هم در حال پیری و هم در حال افزایش هستند را به نحو شایسته ای در خود جای دهند؛ ازاین رو نیاز به توسعه محیط های شهری همه شمول که از ساکنان خود با توانایی های مختلف در تمام مراحل زندگی حمایت کنند، ضرورتی اجتناب ناپذیر به نظر می رسد. بازگرداندن عزت نفس و استقلال افراد ناتوان و درعین حال تشویق توسعه و اجرای طراحی کاربرپسند، فراگیر و دربرگیرنده از اهداف مترقی چنین رویکردی است. در این راستا پژوهش حاضر که از حیث هدف کاربردی- توسعه ای است و از روش اسنادی و پیمایشی برای جمع آورده داده ها بهره برده است، به تحلیل عوامل مؤثر بر خلق فضاهای شهری همه شمول می پردازد. با بررسی ادبیات نظری پژوهش و با توسل به نظرات 20 خبره جغرافیای شهری که با روش نمونه گیری هدفمند به مشارکت دعوت شدند، ابعاد و مؤلفه های محوری خلق چنین فضاهایی استخراج گردید. سپس با استفاده از مدل سازی ساختاری -تفسیری ارتباطات میان ابعاد و همچنین میزان نفوذ و وابستگی هر یک تعیین و با نرم افزار میک مک بررسی و تحلیل گردید. بر اساس یافته های پژوهش عوامل مؤثر بر خلق فضاهای شهری همه شمول در 7 سطح و متشکل از 36 مؤلفه ارائه شد که تأثیرگذارترین آن ها شامل دسترسی، استفاده ساده و قابل درک، راحتی و انعطاف پذیری بوده است.
بررسی غلظت عناصر سنگین موجود در گردوغبار و ارزیابی ریسک سلامت انسانی (مطالعه موردی: شهرستان بیرجند، استان خراسان جنوبی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مخاطرات محیط طبیعی سال ۱۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۳۹
93 - 108
حوزه های تخصصی:
گردوغبار شهری یکی از شاخص های آلودگی به فلزات سنگین در محیط زندگی است. حضور فلزات سنگین در خاک های آلوده چالشی برای محیط زیست محسوب می شود و با ورود به بدن موجودات زنده، می تواند عوارض جبران ناپذیری ایجاد کند؛ بنابراین شناخت مواد آلاینده و چگونگی انتقال، عملکرد و دسترس پذیری آن ها از اهمیت بالایی برخوردار بوده و تأثیرات آن ها بر سلامت انسان و دیگر جانداران به وضوح قابل توجه است. لذا مطالعه حاضر به منظور بررسی تأثیر فلزات سنگین (شامل سرب (Pb)، روی (Zn)، کروم (Cr) و آرسنیک (As)) در گردوغبار شهر بیرجند بر سلامت شهروندان انجام شده است. برای دستیابی به این هدف، 50 نمونه گردوغبار از مرکز شهر بیرجند جمع آوری شدند و با استفاده از روش طیف سنجی جفت شده پلاسمای القایی (ICP-OES) تحلیل شدند. با توجه به نتایج تحقیق میانگین غلظت فلزات مورد مطالعه به ترتیب Pb (93/16)، Zn (55/5)، Cr (04/1) و As (11/6) µg/m³ برآورد گردید. بر اساس میانگین مقادیر RI، فلزات کروم و روی دارای پتانسیل ریسک اکولوژیکی کم هستند و سرب ریسک متوسط و آرسنیک دارای پتانسیل ریسک اکولوژیکی زیاد است. خطر غیر سرطان زایی فلزات سنگین در شهر بیرجند بدون ریسک است؛ اما خطر غیر سرطان زایی برای دو عنصر کروم و آرسنیک برای کودکان بیشتر از بزرگ سالان است. مقادیر CR در کودکان بیشتر از بزرگ سالان است. این مقدار در کودکان برای کروم (4-10×58 /5)، آرسنیک (5-10×98 /5) و سرب (6-10×09 /9) و در بزرگ سالان کروم (4-10×18 /1) و آرسنیک (5-10×27 /1) می باشد که بیشتر از 6-10×1 می باشد. خطرپذیری سرطان برای کودکان تحت شرایط کنترل و نظارت وجود دارد؛ اما ریسک سرطان ناشی از این فلز در گردوغبار برای بزرگ سالان می تواند نادیده گرفته شود.
تاثیر مصرف نم خاک در تولید گرد و غبار در دو اقلیم متفاوت استان گیلان
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۷ بهار ۱۴۰۳ شماره ۲۴
1098 - 1107
حوزه های تخصصی:
روش شناسی: عوامل و عناصر اقلیمی، در توان آبی و نوع خاک نقش داشته ودر ایجاد و توسعه گرد و غبار بسیار موثر می باشند. دیتاهای 13 ایستگاه (کلیماتولوژی و باران سنجی و سینوپتیک)، در دوره33 ساله از سال 1368 تا 1400 استفاده شد و با استفاده از روش تورنث وایت بیلان آبی استان برآورد گردید. دو ایستگاه منجیل و قلعه رودخان با جهت تولید گرد و غبار بعنوان الگو انتخاب شدند. مساحت استان گیلان 5/ 13790 کیلومتر مترمربع می باشد و موقعییت جغرافیایی قلعه رودخان 37°06'N 49°16'E و ارتفاع از سطح دریا m 1677 مساحت آن km28/1052 و منجیل 36°46'N 49°30'E ارتفاع از دریا 263 ومساحت2 km29/1072 است. استان گیلان در شمال ایران با طول جغرافیایی 35/50 تا 32/48 و عرض 27/38 تا 33/36 در شمال با دریای خزر، و در شرق با استان مازندران، از جنوب با استان قزوین و در غرب با آذربایجان و اردبیل همسایه است. یافته ها: مصرف نم خاک در محیط GIS توسط روش کرجینگ در سراسر گیلان درون یابی و نقشه آن ارائه گردید و دو نقطه مورد نظر (منجیل، قلعه رودخان) با حداکثر و حداقل مصرف در نقشه مشخص شد. تغییرات مصرف نم خاک، مهمترین آیکون تاثیرگذار در تولید گرد و غبار می باشد.نتیجه گیری: درمناطق اقلیمی خشک تر – منجیل- مصرف نم خاک افزایش می یابد و شرایط برای جداشدگی ذرات خاک بیشتر فراهم می گردد. با وجود وزش باد در اکثر مواقع از سال در منجیل، موجب تولید گرد و غبار شده و در فصل گرم تشدید می گردد.
تحلیل زمینه های بهبود نظام کارآفرینی و کسب و کارهای خرد و کوچک به منظور توسعه پایدار اقتصادی در نواحی روستایی مطالعه موردی: روستاهای شهرستان بابلسر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش جغرافیایی فضا سال ۱۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۱
1 - 19
حوزه های تخصصی:
امروزه کارآفرینی و کسب وکارهای کوچک و خرد روستایی به ویژه در روستاهای ساحلی می تواند نقش مهمی در متنوع سازی اقتصاد جوامع روستایی در راستای تثبیت و نگهداشت جمعیت ایفا کند. علاوه بر آن می تواند وسیله ای برای تحریک رشد اقتصاد نواحی روستایی و به تبع آن اقتصاد ملّی به شمار آید. بر این اساس توجه بیش ازپیش به این مهم، به منظور توانمندسازی روستاییان، توسعه منابع انسانی، تنوع بخشی، رشد اقتصادی و همچنین خلق فرصت های شغلی جدید امری ضروری و اجتناب ناپذیر است. تحقیق حاضر از نوع کاربردی و ازنظر روش توصیفی- تحلیلی و میدانی می باشد. جامعه آماری تحقیق حاضر خانوارهای روستایی 12 روستای شهرستان بابلسر می باشند که بالغ بر 8364 خانوار بوده و جمعیت آن برابر با 25840 نفر می باشد. تعداد نمونه موردنیاز با استفاده فرمول کوکران معادل 367 نفر تعیین گردید. پایایی ابزار تحقیق نیز با استفاده از ضریب آلفای کرون باخ برای مؤلفه های موردبررسی تحقیق برابر با 79/0 به دست آمده است. داده های مستخرج از پرسش نامه با بهره گیری از نرم افزار Smart pls و Spss و با استفاده از روش معادلات ساختاری مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند. نتایج تحقیق نشان می دهد که تمام شاخص ها، مقادیری بالاتر از حد قابل قبول را کسب کردند و تناسب شاخص های مدل حاکی از مناسب بودن مدل اندازه گیری در پژوهش حاضر است. از میان شاخص های بررسی شده، به ترتیب شاخص های زیرساختی، اقتصادی و قانونی بالاترین بار عاملی را به خود اختصاص دادند و بیشترین تأثیر را بر بهبود نظام کارآفرینی در روستاهای ساحلی شهرستان بابلسر دارا هستند. در مقابل عوامل فرهنگی کمترین بار عاملی را به خود اختصاص داده و تأثیر کمتری در بهبود کارآفرینی روستایی دارا می باشند.
تحلیل فضایی میزان ابتلا به کوید 19 با کاربرد رگرسیون فضایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سابقه و هدف: همه گیری کووید 19 به منزله پدیده ای جغرافیایی درنظر گرفته می شود که تجزیه وتحلیل فضایی و تأثیر جغرافیایی آن، در تصمیم گیری و جنبه های زندگی روزمره، بسیار اهمیت می یابد. سامانه اطلاعات جغرافیایی و تکنیک های مکانی می توانند نقش مهمی در تجزیه و تحلیل کلان داده های شیوع این بیماری در سطح جهانی ایفا کنند. مطالعات انجام شده باکمک تکنیک های تحلیل فضایی توانسته اند میزان اهمیت متغیرهای اجتماعی و بهداشتی را در میزان ابتلا و موارد مرگ ومیر ناشی از بیماری کووید 19 نشان دهند؛ هرچند درمورد تأثیر متغیرهای هواشناسی در این زمینه، مطابق با متفاوت بودن نتایج پژوهش های پیشین، همچنان ابهاماتی وجود دارد. با توجه به تنوع اقلیمی ایران، با انجام دادن پژوهش هایی در این زمینه به منظور آشکارسازی عوامل مهم و اثرگذار فضایی، می توان گام های مؤثری برداشت. بنابراین هدف این مطالعه مدل سازی و تعیین عوامل تأثیرگذار در پراکنش بیماری کووید 19، براساس داده های موجود و دردسترس است.مواد و روش ها: در این مطالعه، با استفاده از روش های رگرسیون فضایی عمومی و محلی، عوامل تأثیرگذار در پراکنش میزان ابتلا به بیماری کووید 19 بررسی شد. برای این منظور، 73 شهرستان که آمار تعداد مبتلایان به بیماری کووید 19 آنها (طی دوره ای کوتاه، از دهم اسفند 98 تا بیستم خرداد 99 به تفکیک شهرستان ها) دردسترس بوده است، انتخاب شدند. عوامل ارتفاع، تراکم جمعیت و میانگین سنی، نسبت جمعیت بالای 55 سال به جمعیت کل و همچنین پارامترهای هواشناسی شامل رطوبت، دما، فشار و سرعت باد انتخاب و رابطه آنها با این بیماری، به کمک روش های آمار فضایی، بررسی شد. براساس روش رگرسیون گام به گام تراکم جمعیت، فشار هوا، میانگین سن و سرعت باد به منزله پیش بینی کننده های معنی دار تعیین شدند و بروز بیماری با استفاده از تکنیک OLS مدل سازی شد. سپس با توجه به ناایستابودن رابطه متغیرهای مستقل با متغیر وابسته، هم در بعد فضایی و هم در بعد داده ها، تکنیک GWR به کار رفت و برای افزایش تغییرپذیری فضایی و برطرف کردن مشکل هم راستایی خطی، از روش تحلیل مؤلفه های اصلی و نرم افزار SPSS بهره برده شد.نتایج و بحث: نتایج نشان داد مدل عمومی ارائه شده به طور کلی به لحاظ آماری معنی دار است و مقادیر واریانس توجیه شده با مدل تصادفی نیست اما رابطه متغیرهای مستقل با متغیر وابسته، هم در بعد فضایی و هم در بعد داده ها، ناایستاست. همچنین مشخص شد توزیع باقی مانده ها تاحدی از توزیع نرمال انحراف نشان می دهد که چه بسا به دلیل وجود ناایستایی در مدل باشد. بنابراین تکنیک رگرسیون وزن دار جغرافیایی برای مدل سازی به کار گرفته شد. به منظور اجرای آن و افزایش تغییرپذیری فضایی برای رفع مشکل هم راستایی خطی (به دلیل وجود الگوی خوشه ای در متغیرهای هواشناسی)، روش تحلیل مؤلفه های اصلی استفاده شد و عوامل هواشناسی به یک فاکتور کاهش یافت. این عامل نزدیک به 70٪ تغییرات این متغیرها را توجیه می کند. کاهش عوامل متغیرهای میانگین سن و نسبت جمعیت بالای 55 سال نیز به یک عامل باعث بهبود نتایج شد. بنابراین تراکم جمعیت، عامل هواشناسی و عامل سن به منزله متغیرهای پیش بینی کننده در مدل سازی با تکنیک GWR درنظر گرفته شدند. افزایش 10درصدی ضریب تعیین تعدیل شده مدل وزن دار جغرافیایی (63٪) نشان از بهبود نسبی نتایج این مدل درقیاس با مدل عمومی دارد. نتایج آزمون خودهمبستگی فضایی موران نشان داد، با اینکه از شدت الگوی خوشه ای باقی مانده ها در این مدل درمقایسه با مدل OLS کاسته شده است، همچنان در سطح اطمینان 99٪ معنی دار است. تحلیل نقاط داغ در سطح اطمینان 95٪ نشان داد بخش های غربی استان کردستان، بخش های شمالی و غربی استان خوزستان نقاط داغ (الگوی خوشه ای کم برآورد معنی دار) و بخش های شرقی استان همدان و بخش های شمالی استان بوشهر نقاط سرد (الگوی خوشه ای بیش برآورد معنی دار) هستند. بنابراین دست کم یک متغیر تأثیرگذار در بروز این بیماری درنظر گرفته نشده است. با توجه به اینکه متغیرهای احتمالی درنظر گرفته نشده همچون عوامل فرهنگی، بهداشتی و ژنتیکی دردسترس نبوده اند و یا ممکن است اندازه گیری آنها سخت بوده باشد، از بررسی آنها صرف نظر شد.نتیجه گیری: نتایج این مطالعه اهمیت و میزان تأثیر عوامل جمعیت شناختی و محیطی را در میزان ابتلا به بیماری کووید 19 روشن کرده است و می تواند برای ادامه مطالعاتی در این زمینه راه گشا باشد.
طراحی مدل مدیریت یکپارچه صنعت گردشگری ورزشی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اطلاعات جغرافیایی سپهر دوره ۳۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱۲۹
59 - 77
حوزه های تخصصی:
وجود انواع تفرق های قانونی، نهادی، وظیفه ای، ساختاری همچنین انواع بازیگران با قدرت های متفاوت و در برخی اوقات نابرابر سبب شده که تحقق یکپارچگی به یک مسئله اساسی در گردشگری ورزشی تبدیل شود. این پژوهش در راستای طراحی الگوی مدیریت یکپارچه در گردشگری ورزشی ایران صورت گرفت. پژوهش حاضر با رویکرد آمیخته(کیفی-کمّی) و با استراتژی اکتشافی(توسعه ابزار) انجام شد. دربخش کیفی؛ شاخص های مدیریت یکپارچه صنعت گردشگری ورزشی ایران از طریق مصاحبه عمیق و نیمه ساختار یافته با متخصصان و کلیه صاحبنظران درگردشگری، گردشگری ورزشی و مدیریت ورزشی شناسایی و با بهره گیری از نظریه داده بنیاد(رویکرد گلیزر) با سه مرحله کدگذاری تجزیه و تحلیل شد. به این ترتیب پرسشنامه ای براساس هشت معیار: همچنین 29 زیرمعیار، در مقیاس پنج ارزشی لیکرت با 119سؤال تدوین شد. روایی و پایایی پرسشنامه با تحلیل عاملی تأییدی اکتشافی و آلفای کرونباخ(96%) بررسی شد. جامعه آماری بخش کمّی شامل 600 نفر از کارشناسان و مدیران وزارت های میراث فرهنگی، ورزش و جوانان همچنین سازمان حفاظت محیط زیست، سازمان هواپیمایی کشوری، کمیته ملی المپیک و پارالمپیک، دفاتر خدمات مسافرتی و فعالان بخش خصوصی همچنین دانشجویان و اساتید دکتری مدیریت ورزشی بود. به منظور تجزیه و تحلیل اطلاعات در بخش توصیفی از روش های فراوانی، میانگین و انحراف استاندارد استفاده شد. نرمال بودن داده ها با آزمون کلومووگروف-اسپیروف(0.05<) بررسی شد. در بخش آمار استنباطی از آزمون مدل یابی معادلات ساختاری، آزمون فریدمن(0.001=P) و ضریب همبستگی پیرسون با کمک نرم افزار های AMOS و SPSS استفاده شد. برمبنای یافته ها هشت شاخص سیاستی - برنامه ای، وظیفه ای، مدیریتی، قانونی، نهادی، ساختاری، ذینفعان، ابزار و منابع به عنوان عوامل مؤثر مدیریت یکپارچه گردشگری ورزشی ایران شناسایی شدند. در این بین؛ شاخص قانونی با آماره(13.077= t) و زیر معیار بودجه" با مقدار آماره(27.606= t) بیشترین تأثیر را دارند. همچنین بین معیارهای اصلی پژوهش ارتباط معنی داری در سطح99% وجود دارد. به این ترتیب پیشنهاد می شود، مسئولین و سیاست گذاران در این حوزه با بهره گیری از نتایج پژوهش، در راستای کاربست مدیریت یکپارچه در تمامی ابعاد، زمینه را برای قرار گرفتن گردشگری ورزشی ایران در مدار توسعه همه جانبه، فراهم کنند.
بررسی قابلیت حضورپذیری و عوامل مؤثر بر تعاملات اجتماعی در فضاهای شهری (نمونه موردی: بوستان ملت شهر مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
قابلیت حضورپذیری، کلیدواژه اصلی در دستیابی به تعاملات اجتماعی و رمز موفقیت فضای شهری است. در این راستا، مطالعه حاضر تلاش دارد قابلیت حضورپذیری و تعاملات اجتماعی در فضای بوستان ملت شهر مشهد (به عنوان مهم ترین بوستان با عملکرد شهری)، را بررسی کند. مطالعه توصیفی-تحلیلی و متغیرهای تحقیق، شامل: موقعیت فضایی عناصر بوستان و میزان اقبال عمومی به آن ها در راستای تعامل افراد است. حجم نمونه با توجه به تعداد بازدیدکنندگان و نوع آزمون های آماری، 200 نفر تعیین شد. پس از مطالعات اسنادی و تدوین مدل مفهومی تحقیق، همه عناصر مستقر در بوستان (شامل920 موقعیت)، با استفاده از دستگاه GPS برداشت و در پایگاه اطلاعات مکانی ذخیره شد. به منظور تحلیل داده ها از سه دسته مدل های 1) آمار کلاسیک (جداول فراوانی و آزمون تی)، 2) چیدمان فضایی و معیارهای آن (ارتباط، انتخاب، هم پیوندی، طول و عمق) و 3) معادلات ساختاری استفاده شد. نتایج نشان داد که از منظر قابلیت حضورپذیری، بوستان ملت، تنوع کارکردی را نشان می دهد. از سوی دیگر محاسبه معیارهای چیدمان فضایی حکایت از آن داشت که بخشی از فضای بوستان، در مسیر حرکت بازدیدکنندگان قرار نمی گیرد. همچنین نتایج نظرسنجی حاکی از عدم آشنایی افراد با موقعیت برخی عناصر مهم بود. یافته های مطالعه درخصوص الگوهای تعامل افراد نشان داد باوجود تمایل نسبتاً مناسب تعامل افراد با یکدیگر، این تعامل عمیق نبوده و تنها شامل گپ های کوتاه مدت است؛ همچنین نتایج معادلات ساختاری نشان داد که در بین موقعیت های بوستان، مزار شهدا، کافی شاپ، تجهیزات ورزشی، دریاچه و فضای سبز بیشترین نقش را در بروز تعاملات اجتماعی نشان می دهند. استنباط از یافته های تحقیق بیانگر آن بود که سه موضوع تنوع کارکردی، موقعیت مکانی و ارزشمندی عناصر فضا می توانند به عنوان سرفصل های اصلی در تحقق تعاملات اجتماعی گسترده، در بستر فضای شهری مدنظر قرار گیرند.
تحلیل تطبیقی شاخص های کیفیت زندگی بر پایه عدالت اجتماعی شهری مطالعه موردی محلات زیتون کارمندی و کوی یوسفی (فاطمیه) شهر اهواز
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: در قرون اخیر رشد شتابان شهرنشینی در کشورهای درحال توسعه همراه با رویکردی عینی به توسعه، بر نابسامانی های عینی و ذهنی شهرهای جهان سوم افزوده است.پژوهش حاضر با هدف تحلیل تطبیقی شاخص های کیفیت زندگی بر پایه عدالت اجتماعی شهری مطالعه موردی محلات زیتون کارمندی و کوی یوسفی(فاطمیه) شهر اهواز،انجام شده است.
روش بررسی: این پژوهش بنا به ماهیت موضوع و اهدافی که برای آن پیش بینی شده، از نوع توصیفی تحلیلی و در زمره تحقیقات کاربردی است. جامعه آماری49719نفر ساکن در محلات زیتون کارمندیو کوی فاطمیه در سال 1395می باشد. نمونه گیری تصادفی به طوری که حجم نمونه از هر دو محله برداشت شده است. به منظور انتخاب حجم نمونه از فرمول کوکران استفاده شد که بر طبق آن حجم نمونه380 نفر بدست آمد. برای تحلیل از آزمونT و همبستگی پیرسون استفاده شده است.
یافته ها و نتیجه گیری: یافته ها نشان می دهددر محله کوی فاطمیه میانگین شاخص کالبدی- فیزیکی 2.63 و برای زیتون کارمندی 3.78 ،در بعد اقتصادی میانگین محله کوی فاطمیه 3.68 و زیتون کارمندی 3.79 ،است. نتایج حاکی از آن است که توجهات عمده در نحوه ی پخش منابع توسعه، و در نظر گرفتن عدالت در بهره مندی، و عدم توجه و سرمایه گذاری در یک مکان خاص که این موضوع این امر را نشان می دهد که همه ی این شاخص های در صورت توجه درست به آنها می تواند در روند توسعه ی پایدار محلات مورد مطالعه و کلاَ توسعه پایداری شهر تأثیرگذار باشد.
پایش و مدل سازی بارش دشت اردبیل در دهه های آینده بر اساس خروجی برخی GCMها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هیدروژئومورفولوژی دوره ۱۱ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۳۹
99 - 81
حوزه های تخصصی:
پایش تغییرات و نوسانات بارش مناطق جغرافیایی می تواند دید بهتری از رفتار این پدیده در سال های آینده داشته باشد. هدف این پژوهش، بررسی وضعیت بارش دشت اردبیل (ایستگاه های اردبیل، بیله درق و کلور) و پیش نگری آن در سال های آینده بر اساس برونداد مدل های CMIP6 توسط مدل مقیاس کاهی CMhyd می باشد. سپس با استفاده از سنجه های آماری R2، MAE، MSE، RMSE و دیاگرام تیلور، به مقایسه داده های مشاهداتی دوره پایه با داده های تاریخی 5 مدل GCM از CMIP6 پرداخته شد و برای هر ایستگاه مورد مطالعه، مدل برتر انتخاب گردید. خروجی مدل های برتر با روش linier scaling تصحیح اریبی گردیدند و بر اساس سناریو های SSP126، SSP245 و SSP585، بارش سال های 2023-2050 برای هر ایستگاه، پیش نگری و روند آن با آماره من - کندال ترسیم شد. نتایج نشان داد در نواحی شرقی و غربی دشت اردبیل (منتهی به ارتفاعات کوه های تالش و سبلان)، تغییرات بارش افزایشی بوده است (80/2 میلی متر). در ایستگاه اردبیل، مدل MIROC6 با ضریب همبستگی 94/0 درصد و در ایستگاه های بیله درق و کلور، مدل MPI-ESM1-2-HR با ضریب همبستگی به ترتیب 88/0 و 92/0 درصد، بیش ترین دقت را در شبیه سازی بارش داشته اند. همچنین نتایج سناریو ها نشان دادند که تغییرات بارش در ایستگاه اردبیل در دوره آینده نسبت به دوره پایه تحت سناریو های SSP126، SSP245 و SSP585، به ترتیب 24/0، 36/6- و 2- درصد خواهد بود.