فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۴۱ تا ۱۶۰ مورد از کل ۳۱٬۷۸۰ مورد.
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۷ بهار ۱۴۰۳ شماره ۲۴
470 - 485
حوزه های تخصصی:
طی سالیان متعدد برخی اقدامات دولتی توسط نهاد های کشوری صورت گرفت که کمک شایانی در افزایش رغبت روستاییان برای سکونت در روستا صورت گرفته است. این اقدامات در قالب طرح هادی و تسهیلات دولتی انجام گردید اما برخلاف اقدامات صورت گرفته طرح پیشنهادی و اجرایی موفق آمیز نبوده است. با توجه به مطالعات صورت گرفته استدلال براین است که برنامه پیشنهادی توجه به نشانگرهای اجتماعی و فرهنگی منطقه ای را دست کم گرفته است، به طوریکه سبب تمایز آن با سایر مناطق گردیده است. بدین منظور به دنبال بررسی های مربوط به فرهنگ و علایق و اعتقادات پرداخته شد. روش انجام این پژوهش به صورت کیفی و میدانی-مصاحبه عمیق می باشد که با حضور در منطقه موردنظر و مشاهده و مصاحبه رو دررو با افراد انجام گردید. در مرحله اول به مطالعات میدانی پرداخته شد و بدنبال آن داده های غیرکالبدی از بین گویه ها شناسایی و حذف گردیده و مرتب سازی گشت. درمرحله بعدی مولفه های کالبدی به دسته های مجزا تقسیم بندی شدند و راهبردهای پیشنهادی ارائه گردید. نتایج حاصل نشان می دهد طرح های ارائه شده برای بافت های با ارزش روستایی به دلیل عدم توجه طراحان به نیاز های مدرن جامعه و توجه به نیازهای گذشته و قدیمی روستاییان دچار مشکلاتی گردیده است. به دنبال آن روش های بومی ساخت و ساز پررنگ شده است و تاکید این طرح ها بر استفاده از معماری بومی و مصالح بومی می باشد که چندان مورد توجه بومیان منطقه قرار نگرفته است. در روستایی زنوزق علی رغم اجرای طرح بهسازی بافت با ارزش روستایی این طرح با شکست مواجه شد بنابراین با بررسی نشانگرهای اجتماعی و فرهنگی بدنبال افزایش کیفیت و رضایتمندی ساکنین و مردم بومی پرداخته شد و راهبردهای مناسب و کاربردی تری برای حفظ نشانگرهای اجتماعی و فرهنگی ارائه گردید تا با این امر به حفظ میراث گذشتگان، حفظ بافت بومی روستا و رضایتمندی ساکنین جامعه بومی پرداخته شده است.
تحلیل زمانی-مکانی روند دید افقی و ضریب خاموشی در شمال غرب ایران
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۷ بهار ۱۴۰۳ شماره ۲۴
486 - 504
حوزه های تخصصی:
نوسانات دید افقی نمایانگر تغییرات کیفیت هواست. با هدف مطالعه روند تغییرات دید افقی و ضریب خاموشی در شمال غرب کشور؛ داده های ساعتی دیدافقی دیدبانی شده در 27 ایستگاه منتخب در بازه زمانی 1985 تا 2020 از سازمان هواشناسی کشور اخذ شد. بعد از غربالگری و انتخاب سری داده های مطمئن، ضریب خاموشی اتمسفر با استفاده از رابطه کشمایدر محاسبه شد. برای روندیابی دید افقی از آماره ridit، و برای ضریب خاموشی از روند خطی و آزمون من-کندال استفاده شد. جهت بررسی تغییرات درون گروهی دید افقی، 5 کلاسه کیفی دید تعیین شد و پراشیدگی درصد فراوانی هر کدام مطالعه شد. میانگین منطقه ای دید افقی (ضریب خاموشی) سالانه در دوره مورد مطالعه 11/4~ (0/173) کیلومتر محاسبه شد. بررسی پراشیدگی سالانه مقادیر ridit نشان داد بهبود و تضعیف دیدافقی متناسب با شرایط محیطی هر ایستگاه در دوره های زمانی متفاوتی مشاهده می شود بطوری که نمی توان دوره های هم زمان مشخصی برای منطقه مورد مطالعه تشخیص داد. با وجود حاکمیت رفتارهای متفاوت در درصد فراوانی کلاسه های کیفی دیدافقی در ایستگاه های مختلف؛ روند افزایشی دیدافقی اغلب از طریق کاهش درصد فراوانی دیدهای متوسط؛ افزایش دیدهای خوب و خیلی خوب و نهایتاً ثبات در دیدهای بد و خیلی بد شکل گرفته است. بیشترین (کمترین) ضریب خاموشی فصلی مربوط به زمستان (تابستان) با 0/179 (0/168) کیلومتر می باشد. انطباق کاملی بین تغییرات مقادیر ridit با ضریب خاموشی از لحاظ دوره های نوسانی و روند تغییرات و حتی پراکندگی مکانی با جهت عکس هم مشاهده شد. به طوری که بالاترین (پایین ترین) مقادیر ridit (ضریب خاموشی) در چند ایستگاه واقع در شمال منطقه مورد مطالعه بدست آمد. در 18 ایستگاه از 27 ایستگاه مورد مطالعه روند افزایشی (کاهشی) ridit (ضریب خاموشی) تشخیص داده شد که هر دو از روند افزایشی میدان دیدافقی در شمال غرب ایران حکایت دارد.
بررسی و ارزیابی عوامل مؤثر بر تخریب محوطه های باستانی در ارتفاعات جنوب غربی ایران: محوطه های پیش از تاریخ در شهرستان لاران استان چهارمحال و بختیاری
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۷ بهار ۱۴۰۳ شماره ۲۴
817 - 839
حوزه های تخصصی:
محوطه های باستانی یکی از مؤلفه های مهم تاریخ فرهنگی هر منطقه هستند که منابع محدود و تجدیدناپذیری هستند که در طول زمان در معرض تهدید مداوم نیروهای محیطی و انسانی قرار دارند. هدف از این پژوهش بررسی نقش عوامل جغرافیایی و انسانی در تخریب محوطه های پیش از تاریخ در منطقه لاران می باشد. روش تحقیق حاضر توصیفی- تحلیلی و شامل 27 سایت می باشد که با استفاده از نرم افزار Arc GIS و Spss و با استفاده از روش تحلیل آماری همبستگی پیرسون و میزان همبستگی تخریب سایت ها بر اثر عوامل جغرافیایی و انسانی مورد بررسی قرار گرفته است. و مشخص شد که از بین عوامل جغرافیایی و بین عوامل انسانی و تخریب محوطه های باستانی همبستگی بالایی وجود دارد. علاوه بر این، تحلیل رگرسیون چند متغیره در مورد تخریب محوطه های باستانی توسط عوامل انسانی و جغرافیایی نیز انجام شد و مشخص شد که متغیرهای انسانی 93 درصد و عوامل جغرافیایی 78 درصد از تخریب محوطه های باستانی را توضیح می دهند. در مرحله بعد، با استفاده از روش تحلیل آماری TOPSIS، مکان های ماقبل تاریخ اولویت بندی/رتبه بندی شدند تا مشخص شود کدام مکان بیشتر در معرض خطر است یا بیشتر تخریب شده است. و نتایج تجزیه و تحلیل نشان داد که منطقه خلک در رتبه اول، قندیل دره 1 در رتبه دوم، قخمیش چشمه در رتبه سوم قرار دارند و این مناطق بیشتر در معرض انواع تخریب هستند.
تدوین راهبردهای توسعه پایدار شهری با استفاده از تکنیک های SWOT ،ACEPT ،TOPSIS (مطالعه موردی: شهر کرمانشاه)
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۷ بهار ۱۴۰۳ شماره ۲۴
996 - 1013
حوزه های تخصصی:
برنامه های توسعه شهری عمدتا در قالب طرح های جامع و تفصیلی مطرح هستند بیشتر کالبدی، ایستا و سنتی بوده و تدوین آنها ابعاد اجتماعی، اقتصادی و مدیریتی لحاظ نشده و غیرقابل انعطاف، طولانی مدت و در نهایت قابلیت اجرایی چندانی ندارند لذا گذار از این طرح ها به سمت برنامه ریزی راهبردی جهت حل مسائل و سازگاری با تحولات آینده ضرروری به نظر می رسد. هدف اصلی این پژوهش، تدوین راهبردهای توسعه پایدار شهری کرمانشاه است. روش تحقیق از نظر هدف کاربردی و از نظر روش و ماهیت توصیفی-تحلیلی است. جمع اوری اطلاعات به صورت اسنادی –کتابخانه ای بوده است. حجم نمونه این پژوهش 30 از نفر کارشناسان و مدیران می باشد. به منظور تحلیل داده های گردآوری شده و ارائه راهبرد مناسب از مدل swot بهره گرفته شد. سپس برای اولویت بندی راهبردهای حاصل از تکنیک سوات، 5 نفر از اساتید و کارشناسان به پرسشنامه دوم پاسخ داده اند و برای رتبه بندی راهبردها از از تکینک TOPSIS همراه با مدل ACEPT استفاده شده است. نتایج نشان می دهد مهمترین راهبردهای شهر کرمانشاه در موقعیت تهاجمی قرار گرفتند و شامل راهبردهای توسعه گردشگری،توسعه کشاورزی، توسعه خدماتی و صنعتی، توسعه بازرگانی و تجاری و توسعه ارتباطات می باشند.
مدلسازی موانع مؤثر بر توسعه گردشگری (نمونه موردی: محور یاسوج-سپیدان)
حوزه های تخصصی:
ﯾﮑﯽ از مناطق ﻣﻬﻢ در زﻣﯿﻨﻪ ی ﮔﺮدﺷﮕﺮی طبیعی در اﯾﺮان ﺷﻬﺮستان یاسوج به ویژه محور یاسوج-سپیدان می باشد اما این محور علی رغم ظرفیت های بالقوه در زمینه گردشگری جایگاه درخوری نیافته است. در این راستا هدف پژوهش حاضر ارزیابی تأثیر موانع گردشگری اکولوژیک با استفاده از مدل ساختاری تفسیری در محوریاسوج-سپیدان است که با روش توصیفی- تحلیلی انجام گرفته است. در روند تهیه و تولید داده ها ابتدا عوامل مؤثر بر توسعه گردشگری اکولوژیک محور یاسوج-سپیدان با استفاده از نظرات 15 نفر از متخصصین این موضوع و استادان و کارشناسان در سازمان های ذی ربط از طریق روش دلفی شناسایی شده است. برای تجزیه وتحلیل اطلاعات 15 عامل به عنوان عوامل تأثیرگذار قوی گردشگری اکولوژیک محور یاسوج-سپیدان از مدلسازی تفسیری-ساختاری و سپس با نرم افزار میک مک بهره گرفته شده است. نتایج پژوهش نشان داد فقدان برنامه ریزی مناسب توسط نهادهای دولتی مسئول، سرمایه گذاری ضعیف بخش خصوصی، سرمایه گذاری ضعیف دولتی، عدم وجود سازمان مستقل برای به خدمت گرفتن مدیران با تجربه و مقتدر و سروسامان دادن ب ه تش کیلات گردشگران، کمبود نیروهای متخصص و آموزش دیده در منطقه، ضعف مدیریت و ضعف آموزش و تبلیغات در زمینه ی توسعه ی فرهنگ گردشگری، عدم ارائه تسهیلات و مجوزهای لازم از طرف دولت تأثیرگذارترین سطح است و سه مانع نبود هتل های مناسب برای اسکان گردشگران، نامناسب بودن تسهیلات بهداشتی و خدماتی، نامناسب بودن تأسیسات و تجهیزات تفریحی و ورزشی در سطح ۱ هستند، تأثیرپذیرترین عوامل به شمار می آیند. علاوه بر این از 15 مانع پیش روی گردشگری اکولوژیک در محور یاسوج- سپیدان 10 مانع جز متغیرهای پیوندی می باشند که قدرت نفوذ و وابستگی بالایی برخوردار هستند و 5 مانع جز متغیرهای وابسته که از قدرت نفوذ ضعیف، ولی وابستگی بالایی برخوردار هستند. در نهایت به ارائه پیشنهادهای پژوهش پرداخته شده است.
تحلیل اثرات مشارکت مردمی و توسعه شهری بانه (مطالعه موردی شهر بانه)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: حضور در محیط های اجتماعی و مشارکت شهروندان در شهرها، یکی از عوامل اصلی دستیابی به رشد اجتماعی در شهرها و در نهایت رسیدن به توسعه پایدار شهری می باشد. امروزه سیاست گذاران و مدیران شهری، جذب حداکثری مشارکت مردم را یکی از استراتژی های مدیریت خوب شهری برمی شمرند. با وجود تمامی تلاش های انجام گرفته در ایران، تاکنون فرآیند مشارکت به عنوان یک فرهنگ عمومی در اندیشه و عمل شهروندان، دارای جایگاه مناسبی نبوده است. با توجه به اهمیت و نقش مشارکت در توسعه شهری در این تحقیق با هدف بررسی رابطه بین دو شاخص مذکور، در پی تبیین و ارزیابی دو شاخص مشارکت و توسعه شهری از دیدگاه شهروندان در شهر بانه و بررسی رابطه مشارکت و توسعه کالبدی، اجتماعی-فرهنگی و اقتصادی بوده است.
روش بررسی: روش تحقیق توصیفی-تحلیلی و با استفاده از ابزار مشاهده میدانی و پرسشنامه نظرات شهروندان گردآوری و در محیط نرم افزار spss با آزمون های مختلف توصیفی و استنباطی ازجمله آزمون همبستگی پیرسون مورد تحقیق قرار گرفته است.
یافته ها و نتیجه گیری: نتایج نحقیق نشان داده است که ارزیابی شهروندان از دو شاخص مشارکت و توسعه شهری در سطح قابل قبولی نمی باشد. همچنین نتایج همبستگی دو شاخص مذکور نشان داد که رابطه معناداری در سطح 95 درصد بین دو شاخص مشارکت مردمی و توسعه شهری در تمامی زیرشاخص های مربوط به توسعه در شهر بانه وجود دارد.
تحلیل تطبیقی شاخص های کیفیت زندگی بر پایه عدالت اجتماعی شهری مطالعه موردی محلات زیتون کارمندی و کوی یوسفی (فاطمیه) شهر اهواز
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: در قرون اخیر رشد شتابان شهرنشینی در کشورهای درحال توسعه همراه با رویکردی عینی به توسعه، بر نابسامانی های عینی و ذهنی شهرهای جهان سوم افزوده است.پژوهش حاضر با هدف تحلیل تطبیقی شاخص های کیفیت زندگی بر پایه عدالت اجتماعی شهری مطالعه موردی محلات زیتون کارمندی و کوی یوسفی(فاطمیه) شهر اهواز،انجام شده است.
روش بررسی: این پژوهش بنا به ماهیت موضوع و اهدافی که برای آن پیش بینی شده، از نوع توصیفی تحلیلی و در زمره تحقیقات کاربردی است. جامعه آماری49719نفر ساکن در محلات زیتون کارمندیو کوی فاطمیه در سال 1395می باشد. نمونه گیری تصادفی به طوری که حجم نمونه از هر دو محله برداشت شده است. به منظور انتخاب حجم نمونه از فرمول کوکران استفاده شد که بر طبق آن حجم نمونه380 نفر بدست آمد. برای تحلیل از آزمونT و همبستگی پیرسون استفاده شده است.
یافته ها و نتیجه گیری: یافته ها نشان می دهددر محله کوی فاطمیه میانگین شاخص کالبدی- فیزیکی 2.63 و برای زیتون کارمندی 3.78 ،در بعد اقتصادی میانگین محله کوی فاطمیه 3.68 و زیتون کارمندی 3.79 ،است. نتایج حاکی از آن است که توجهات عمده در نحوه ی پخش منابع توسعه، و در نظر گرفتن عدالت در بهره مندی، و عدم توجه و سرمایه گذاری در یک مکان خاص که این موضوع این امر را نشان می دهد که همه ی این شاخص های در صورت توجه درست به آنها می تواند در روند توسعه ی پایدار محلات مورد مطالعه و کلاَ توسعه پایداری شهر تأثیرگذار باشد.
تحلیل نقش نهاد خیریه ای امام علی (ع) در توسعه اقتصادی- اجتماعی نواحی روستایی شهرستان قائنات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نواحی روستایی به عنوان بخش بزرگی از نظام اجتماعی و اقتصادی کشور دارای اهمیت است. با این وجود، روستاها با چالش های متعدد توسعه ای مواجه است و نیازمند برنامه ریزی های توسعه ای همه جانبه از سوی مسئولان و متولیان مدیریت روستاها و سیاست گذاران می باشد. باید توجه داشت که در کنار نقش و تلاش های دولتی برای اقدامات توسعه ای در روستاها، نهادهای غیردولتی نیز می توانند به عنوان بازوی مؤثری در این زمینه در کنار دولت عمل کنند. بر این اساس در مناطق محروم و روستاهای دور از مرکز، نهادهای خیریه ای می توانند نقش مؤثری ایفا کنند. در این راستا، مطالعه حاضر به تحلیل نقش نهاد خیریه ای امام علی (ع)، در توسعه اقتصادی - اجتماعی نواحی روستایی شهرستان قائنات در قالب شاخص ها و متغیرهای سنجش فعالیت های نهاد مذکور در 5 روستای تحت پوشش خیریه امام علی (ع) شهرستان قائنات در بین 319 سرپرست خانوار با به کارگیری ابزار پرسشنامه پرداخته است که با توجه به کم بودن تعداد جامعه آماری، نمونه گیری به صورت تمام شماری انجام شده است. یافته های تحقیق بیانگر این است که نهاد «خیریه ای امام علی (ع)» بیشترین توجه را در بین شاخص های بعد اقتصادی، به شاخص افزایش مشاغل خانگی با مقدار 37/3 و کمترین توجه را در افزایش انگیزه سرمایه گذاری با میانگین 77/2 داشته است؛ همچنین بیشترین توجه را در بعد اجتماعی – فرهنگی در شاخص تشویق به ادامه تحصیل با میانگین 97/4 و کمترین توجه را در شاخص برگزاری مراسم های ملی - مذهبی با میانگین 33/3 داشته است. به طور کلی با توجه به نتایج آزمون تی تک نمونه ای، فعالیت های این نهاد خیریه ای تأثیر مثبت زیادی در بعد کالبدی، اجتماعی- فرهنگی و بهداشت و سلامت مددجویان روستاهای مورد مطالعه داشته است. به همین منظور توانسته بر رضایتمندی مددجویان تأثیر مطلوبی بگذارد. از طرفی در بعد اقتصادی و کارآفرینی عملکرد آن ضعیف و همراه با نارضایتی بوده است.
ارزیابی مناطق مناسب برای توسعه فیزیکی در شهر ماکو با استفاده از روش تصمیم گیری الکتره – فازی در محیط Arc Gis(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اطلاعات جغرافیایی سپهر دوره ۳۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱۲۹
121 - 138
حوزه های تخصصی:
در چند دهه اخیر شهرها به عنوان مهم ترین سکونتگاه های بشر به واسطه افزایش درجه شهرنشینی و جمعیت شهری که از مهم ترین جنبه های تغییر جهانی است، مقدمه رشد و توسعه گسترده ی شهری را فراهم آورده اند. عوامل متعددی از قبیل ویژگی های ژئومورفولوژی، شرایط اقلیمی و خصایص زمین شناختی در مکان گزینی شهرها مؤثرند. در این پژوهش نقش ژئومورفولوژی و عوامل محیطی به عنوان یکی از عوامل مهم تأثیرگذار در مکان یابی و توسعه فیزیکی شهر ماکو مورد ارزیابی قرار گرفت. عوامل ژئومورفولوژیکی، مهم ترین و اثرگذارترین پارامترهای مؤثر در پیدایش، استقرار و توسعه یک شهر هستند. برای دستیابی به هدف مور نظر و ارزیابی آن، داده های موردنیاز از نقشه های توپوگرافی 1:500000 و زمین شناسی 1:100000 استخراج شده و سپس با استفاده از نرم افزار Arc GIS نقشه های موردنظر تهیه شده اند. همچنین در این تحقیق از مدل تصمیم گیری الکتره – فازی استفاده شد که بر مبنای آن محورها و جهت های جغرافیایی محتمل توسعه شهر ماکو و ضریب اهمیت نسبی مؤلفه های ژئومورفولوژیک محاسبه و تعیین شدند. معیارهای دخیل در توسعه شهر ماکو، شیب، جهت شیب، ارتفاع، فاصله از رودخانه، فاصله از گسل، فاصله از جاده، لیتولوژی، خاک و کاربری اراضی هستند. نقشه های مربوط به هریک از این مؤلفه ها با استفاده از نرم افزار Arc GIS، مورد مقایسه و ارزیابی قرار گرفتند. سپس با روی هم گذاری لایه های طبقه بندی شده، نقشه پهنه بندی مناسب توسعه شهر تهیه و در پنج کلاس کاملاً مناسب، نسبتاً مناسب، مناسب، نامناسب و کاملاً نامناسب برای توسعه تقسیم بندی شد. نتایج نشان داد مناسب ترین مسیر برای توسعه آتی شهر ماکو، سمت شرقی و غربی تا حدی جنوب شرقی این شهر است.
ماشین برای پیش بینی مناطق حساس به وقوع سیل (مطالعه موردی: حوضه آبریز کارون)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سابقه و هدف: ایران به دلیل تنوع محیطی بالا، رتبه بالایی در بحران های ناشی از سوانح طبیعی دارد. با رشد سریع شهرها و تغییرات اقلیمی، سیل به عنوان یکی از این سوانح طبیعی خسارات اجتماعی– اقتصادی، بهداشتی و آسیب های محیط زیستی شدیدی را در بسیاری از مناطق به وجود آورده است. لذا، پیش بینی فضایی سیل به قدری حیاتی است که عدم شناسایی مناطق مستعد سیل در یک حوضه آبریز ممکن است آثار مخرب آن را افزایش دهد. در سال های اخیر، با پیشرفت ابزارهای سنجش از دور، اطلاعات جغرافیایی، یادگیری ماشین و مدل های آماری، ایجاد نقشه های پیش بینی سیل با دقت بالا کاملاً امکان پذیر شده است. به همین منظور، در این پژوهش، با استفاده از تصاویر ماهوارهSentinel و استفاده از رویکرد نوین مدل همادی با شش مدل یادگیری ماشین به پیش بینی مکان های مستعد سیل در حوضه آبریز کارون پرداخته شد. مواد و روش ها: در این پژوهش از رادار دیافراگم مصنوعی (SAR) به دست آمده از تصاویر Sentinel-1 برای شناسایی مناطقی که تحت تأثیر سیل قرار گرفته اند، استفاده شد. ابتدا تاریخ های بارندگی شدید و وقوع سیل در منطقه مورد مطالعه از منابع اطلاعاتی مختلف شناسایی شدند. سپس تصاویر Sentinel-1 مربوط به قبل و بعد از رویداد سیل از طریق پایگاه داده Copernicus تهیه شد. پردازش این داده ها با استفاده از پلتفرم SNAP انجام شد. شناسایی مناطق تحت تأثیر سیل با بهره گیری از روش حد آستانه صورت گرفت. برای این منظور از شاخص تفاوت نرمال شده آب (NDWI) تولیدشده از تصاویر Sentinel-2 و همچنین طبقات پوشش زمین که بدنه های آبی دائمی را نشان می دهند، استفاده شد تا آستانه ای که مناطق سیل زده را شناسایی می کند، تعیین شود. سپس لایه پلیگونی سیل به لایه نقطه ای تبدیل و در مجموع ۷۰ نقطه وقوع سیل ایجاد شد. با توجه به مرور مطالعات پیشین و ویژگی های محلی، هفت عامل اصلی که به طور چشمگیری بر وقوع سیلاب در منطقه تأثیر دارند، شناسایی شدند. این عوامل شامل شاخص نرمال شده تفاوت پوشش گیاهی (NDVI)، شاخص رطوبت توپوگرافی (TWI)، شیب، جهت جریان، تجمع جریان، فاصله از رودخانه و بارندگی ماهانه هستند. مدل رقومی ارتفاع (DEM) منطقه نیز از پایگاه داده SRTM تهیه شده و تفکیک فضایی همه عوامل با لایه DEM یکسان تنظیم شد. سپس، با استفاده از الگوریتم های مختلف یادگیری ماشین، مدلی ترکیبی توسعه داده شد که نتایج دقیق تری در پیش بینی مناطق مستعد سیل ارائه می دهد. مدل های منفرد شامل مدل خطی تعمیم یافته (GLM)، رگرسیون درختی پیشرفته (BRT)، مدل ماشین بردار پشتیبان (SVM)، مدل جنگل تصادفی (RF)، مدل رگرسیون سازشی چندمتغیره (MARS) و مدل بیشینه بی نظمی (MAXENT) هستند. نتایج و بحث: نتایج این مطالعه نشان می دهد که شمال شرق شهرستان الیگودرز، بخش هایی از دورود و ازنا در استان لرستان، خادم میرزا، شهرکرد و کیار در استان چهارمحال بختیاری، دنا و بویراحمد در استان کهکیلویه و بویراحمد، شهرستان سمیرم در استان اصفهان، و مناطق جنوبی حاشیه رودخانه کارون در استان خوزستان بیشترین پتانسیل وقوع سیل را در این حوضه دارند. ارزیابی عملکرد مدل ها نشان می دهد که مدل های جنگل تصادفی (RF) و بیشینه بی نظمی (MaxEnt) بالاترین دقت را در بین مدل های منفرد داشته اند. این مدل ها با ترکیب اطلاعات محیطی و داده های وقوع سیل، قادر به ارائه نقشه های حساسیت به سیل با دقت بالا هستند. از این نقشه ها می توان به عنوان ابزار مدیریتی مهمی برای کاهش اثرات مخرب سیل و جلوگیری از توسعه مناطق آسیب پذیر استفاده کرد.نتیجه گیری: به طور کلی، این پژوهش نشان می دهد که استفاده از رویکرد همادی با ترکیب مدل های یادگیری ماشین می تواند نتایج قابل اطمینان تری در پیش بینی مناطق مستعد سیل فراهم کند. نتایج این پژوهش برای مدیران و برنامه ریزان کارآمد است و می تواند از توسعه در مناطق آسیب پذیر جلوگیری کند و در نتیجه به کاهش زیان های اقتصادی و جانی در آینده کمک کند.
شناسایی و پایش تغییرات رشد و گسترش شهری با استفاده از اختلاط زدایی طیفی تصاویر سنجش ازدور و فنون سامانه اطلاعات جغرافیایی در سطح خرد (مطالعه موردی شهر آمل)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سنجش از دور و GIS ایران سال ۱۶ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۶۳)
147 - 164
حوزه های تخصصی:
سابقه و هدف: زمین یک منبع طبیعی حیاتی برای بقای انسان و اساس همه خدمات بوم سازگان است. بااین حال، تخریب اراضی در قالب تغییر کاربری و پوشش زمین، مشکلی جدی در جهان بوده است. مهاجرت روستایی به شهر در کشورهای در حال توسعه و همچنین تبدیل بسیاری از روستاهای مجاور به مناطق شهری، تا حد زیادی باعث افزایش سریع وسعت سکونتگاه های شهری شده است. شواهد نشان می دهد شمال ایران در حال تجربه تغییرات سریع کاربری اراضی است که پایداری منطقه را در طول سه دهه اخیر به خطر انداخته است. این مقاله با هدف شناسایی و مقایسه تغییرات رشد و گسترش شهر آمل واقع در استان مازندران در سه دهه از سال 1365 تا 1395 انجام شد. رشد شهری با افزایش مطلق جمعیتی که در شهرها زندگی می کنند و گسترش شهری با تغییرات پوشش زمین در طول زمان تعریف می شود.مواد و روش ها: برای تولید تصاویر تغییرات پوشش زمین در سال های مختلف، با استفاده از داده های تصاویر سری زمانی لندست (سنجنده های TM، ETM+ و OLI/TIRS)، از مدل اختلاط زدایی خطی براساس استخراج اعضای انتهایی استفاده شده و دو طبقه اراضی شهری و غیرشهری برای هر مقطع زمانی شناسایی شده است. برای بررسی صحت طبقه بندی، به صورت توأم از تصاویر با وضوح بالای ارائه شده در نرم افزار گوگل ارت و مشاهده میدانی با استفاده از GPS استفاده شده است. به منظور تحلیل توزیع فضایی پوشش اراضی از ابزار تحلیل خودهمبستگی فضایی موران و به منظور تحلیل روند تغییرات فضایی اراضی شهری از ابزار تحلیل روند در نرم افزار ArcGIS استفاده شده است. نتایج و بحث: یافته ها نشان می دهد افزایش دوبرابری جمعیت شهر در این سه دهه، نه تنها با گسترش افقی به میزان 60 درصد در اراضی سبز و باز پیرامونی همراه بوده است، بلکه افزایش تراکم ساختمانی و تعداد طبقات را نیز در پی داشته است. صحت سنجی طبقه بندی پوشش اراضی، با استفاده از ماتریس خطای ابهام با محاسبه صحت کلی بالای 90 درصد و ضریب کاپای بالای 80 درصد برای تصاویر به دست آمده، دقت بالا و بسیار خوبی را نشان می دهد. براساس یافته های تحلیل خودهمبستگی فضایی موران، توسعه شهر آمل به طور کامل از ساختاری خوشه ای تبعیت می کند. با محاسبه اختلاف داده های پوشش زمین در دوره 20 ساله 1375-1395 مشخص شد، 28 درصد از مساحت کل شهر معادل 890 هکتار، بیشترین تغییر را که شامل تغییرات بنیادین در کاربری و پوشش زمین می شود، داشته است. گسترش شهر آمل نیز به طور کلی از مرکز به پیرامون بوده است، به طوری که کمترین تغییرات در قسمت های مرکزی شهر و بیشترین تغییرات نیز در قسمت های شمالی و شرقی شهر رخ داده است.نتیجه گیری: رشد جمعیت و گسترش شهری نه تنها، تخریب منابع طبیعی و محیط زیست را در پی دارد، بلکه با افزایش مشکلات مدیریت شهری در تأمین زیرساخت ها و خدمات نیز همراه است. ازهمین رو، هدف برنامه ریزی باید دستیابی به توسعه بهینه ای باشد که هم در سطح کلان، با توزیع نقش های شهری به صورت مکملی و تقویت نقش روستاها، از افزایش مهاجرت از روستاها به شهرها جلوگیری کند و هم در سطوح محلی، بر توزیع متوازن جمعیت شهر و رشد درون زا تأکید کند.
تحلیل عوامل مؤثر بر مدیریت یکپارچه محلی در سکونتگاه های روستایی حریم کلان شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۴۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱۸۵
61 - 74
حوزه های تخصصی:
دهه های اخیر به دلیل رشد طبیعی جمعیت و ورود بیش ازاندازه مهاجران داخلی، اتباع و به طورکلی جذب سرریز جمعیت کلان شهر تهران باعث چند برابر شدن جمعیت در سکونتگاه های روستایی واقع در حریم شهر تهران شده است. رشد شتابان جمعیت در حریم کلان شهر تهران چالش های متعددی را به همراه داشته است. ازجمله این چالش ها می توان به کمبود خدمات و امکانات موردنیاز ساکنان، آشفتگی کالبدی سکونتگاه ها، ساخت وسازهای غیرمجاز و غیراصولی، دست اندازی به اراضی ملی و منابع طبیعی و تغییر کاربری اراضی، بورس بازی زمین و مسکن و همچنین مسائل و مشکلات اجتماعی – فرهنگی در سکونتگاه های روستایی حریم شهر تهران اشاره نمود که می توان دلیل اصلی این مسائل را نبود یک سیستم مدیریتی منسجم و کارآمد دانست. به همین دلیل در این مطالعه مدیریت یکپارچه محلی روستاهای حریم کلان شهر تهران به عنوان یک رویکرد کارآمد موردتوجه قرار گرفته است و هدف اصلی این مطالعه شناسایی و تحلیل عوامل مؤثر بر مدیریت یکپارچه محلی در سکونتگاه های روستایی حریم کلان شهر تهران است.
جامعه آماری این تحقیق، تعداد 34 سکونتگاه روستایی واقع در حریم کلان شهر تهران است که همگی به عنوان نمونه موردمطالعه قرار گرفته اند. جامعه هدف پژوهش شامل خبرگان دستگاه های اجرایی (ستاد ملی، استان و شهرستان)، مدیران محلی (دهیاران و اعضای شورای اسلامی روستاها) و افراد آگاه محلی بوده اند. ابزار اصلی جهت گردآوری داده ها پرسش نامه بوده و مجموعاً تعداد 350 پرسش نامه توزیع و تکمیل شده است.
تحلیل داده ها با استفاده از آزمون های آماری تحلیل عاملی، رگرسیون و انجام تحلیل مسیر بوده است.
نتایج این مطالعه نشان می دهد به ترتیب عوامل سیاست گذاری و برنامه ریزی، نهادی و اجرایی، اجتماعی – فرهنگی، قوانین و مقررات، منابع مالی و اقتصادی و عامل مکانی – فضایی بیشترین تأثیر را بر مدیریت یکپارچه محلی در سکونتگاه های روستایی حریم شهر تهران داشته اند.
مقایسه آماری -همدیدی بارش ایران در خشکسالی و تر سالی (۲۰۲۱- ۱۹۹۱)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات جغرافیایی مناطق خشک دوره ۱۵ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵۶
140 - 123
حوزه های تخصصی:
هدف: نوسان شدید بارش از محدودیت های محیطی ایران است. هرچند میانگین بارش سالانه ایران را حدود یک سوم بارش سیاره زمین می دانند؛ اما توزیع فضایی و زمانی همین مقدار نیز بیانگر توزیع ناتراز بارش در پهنه جغرافیایی ایران است. خشکسالی و سیلاب دو مشخصه اصلی نظام بارشی ایران هستند. نظام بارشی ایران ناهمگن و نامتوازن است. دو سال 2019 و 2021 به عنوان نمونه برای مقایسه شرایط همدید انتخاب شدند. بارش های سیل آسا سال آبی 2019 و خشکسالی نسبتاً شدید سال 2021 ناترازی بارش را نشان می دهد.روش و داده: برای تحلیل این مسئله داده های روزانه بارش ۳۶۰ ایستگاه هواشناسی 2021-1991 و شاخص های همدید فصول زمستان 2019 و 2021 عرض ͦ N ۹۰-۱۰ و طول ͦ E ۹۰-۱۰ استفاده شد.یافته ها: یافته ها نشان داد احتمال رخداد خشکسالی 42%، ترسالی 35.5% و نرمال 22.5% است. طبق نتایج زنجیره مارکف، بیشترین احتمال تغییر فاز حالت نرمال به خشکسالی 57% و خشکسالی متوالی 46.2 % است. تحلیل Anova (۹۵%) نشان داد اختلاف معناداری بین متغیر های اقلیمی سال های تر و خشک وجود دارد. شرایط همدید نشان داد در سال نمونه ترسالی (2019) عملگر پر فشار سیبری در سال های مرطوب (در سال 2019) دارای فشار بیشتر (mb1054) و در سال 2021 به عنوان نماینده سال خشک، 1032 میلی بار و کمتر بوده است. در سال مرطوب فراوانی عبور سیکلون ها و اختلاف دما در تراز 500-1000 بیشتر اما مقادیر امگا کمتر است. این شرایط در 2021 (خشکسالی) میزان فشار در سیبری، اختلاف دمای تراز 500 و 1000 کمتر و امگا بالاتر است (هوای پایدار).نتیجه گیری: یافته ها نشان داد که نوسان پذیری بارش ایران از سالی به سال دیگر زیاد و رخداد سال های کم بارش از پر بارش بیشتر است.نوآوری و کاربرد نتایج: مقایسه شرایط همدید در شرایط ترسالی و خشکسالی که نشان دهنده تغییرات مراکز فشار بر بارش ایران است. رهیافت برنامه ریزی مبتنی بر ریسک در زمینه افزایش تاب آوری برنامه های توسعه و تأمین آب مبتنی بر شرایط اقلیمی با عدم قطعیت بیشتر است. بر این اساس توجه به توان اکولوژی، بازتوزیع فضایی جمعیت و کاهش میزان خطرپذیری محیط جغرافیایی کشور اهمیت بالای دارد.
بررسی چالش ها و موانع مشاغل خانگی از دیدگاه خبرگان و صاحبان مشاغل (مطالعه موردی جوامع روستایی شهرستان های استان اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات کاربردی علوم جغرافیایی سال ۲۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۷۲
۲۶۸-۲۵۱
حوزه های تخصصی:
هدف از این مقاله بررسی موانع و چالش های مشاغل خانگی از دیدگاه کارشناسان و صاحبان مشاغل خانگی با استفاده از روش دلفی و تحلیل عاملی تاییدی می باشد. تحقیق حاضر به لحاظ هدف از نوع تحقیقات کاربردی و به لحاظ ماهیت از نوع تحقیقات توصیفی- تحلیلی می باشد و رویکردی کیفی کمی دارد. جامعه آماری پژوهش شامل دو گروه است. گروه اول شامل کارشناسان اداره تعاون،کار و رفاه اجتماعی و اداره میراث فرهنگی،صنایع دستی و گردشگری و گروه دوم صاحبان مشاغل خانگی بودند. حجم نمونه برای گروه اول با استفاده از نمونه گیری گلوله برفی یا زنجیره ای 28 نفر انتخاب شدند و گروه دوم بر اساس آمار حاصل حدود 1000 نفر در نواحی روستایی استان اصفهان می باشد که بر اساس فرمول کوکران 276 نفر تعیین شد. تجزیه و تحلیل دادها با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 23 انجام گردید. به منظور شناسایی چالش های موجود مشاغل خانگی جوامع روستایی استان اصفهان از فن دلفی استفاده شد. نتایج در بخش کیفی تحقیق بیانگر آن بود که مهم ترین چالش های موجود فراروی مشاغل خانگی عوامل ساختاری و مدیریتی، سیاست گذاری، عوامل مالی و اقتصادی ، فردی –شخصیتی، پژوهش و اطلاع رسانی می باشد. در بخش کمی با استفاده از تحلیل عاملی تاییدی در قالب 5 عامل وجود دارد که به ترتیب عبارتند از: عوامل مالی و اقتصادی، عوامل مدیرتی و ساختاری، ضعف قوانین و سیاستگذاری جامع، پژوهش و اطلاع رسانی و عوامل فردی و شخصیتی که 73/78 درصد از واریانس کل را تبیین می نماید.
طراحی مدل مدیریت یکپارچه صنعت گردشگری ورزشی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اطلاعات جغرافیایی سپهر دوره ۳۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱۲۹
59 - 77
حوزه های تخصصی:
وجود انواع تفرق های قانونی، نهادی، وظیفه ای، ساختاری همچنین انواع بازیگران با قدرت های متفاوت و در برخی اوقات نابرابر سبب شده که تحقق یکپارچگی به یک مسئله اساسی در گردشگری ورزشی تبدیل شود. این پژوهش در راستای طراحی الگوی مدیریت یکپارچه در گردشگری ورزشی ایران صورت گرفت. پژوهش حاضر با رویکرد آمیخته(کیفی-کمّی) و با استراتژی اکتشافی(توسعه ابزار) انجام شد. دربخش کیفی؛ شاخص های مدیریت یکپارچه صنعت گردشگری ورزشی ایران از طریق مصاحبه عمیق و نیمه ساختار یافته با متخصصان و کلیه صاحبنظران درگردشگری، گردشگری ورزشی و مدیریت ورزشی شناسایی و با بهره گیری از نظریه داده بنیاد(رویکرد گلیزر) با سه مرحله کدگذاری تجزیه و تحلیل شد. به این ترتیب پرسشنامه ای براساس هشت معیار: همچنین 29 زیرمعیار، در مقیاس پنج ارزشی لیکرت با 119سؤال تدوین شد. روایی و پایایی پرسشنامه با تحلیل عاملی تأییدی اکتشافی و آلفای کرونباخ(96%) بررسی شد. جامعه آماری بخش کمّی شامل 600 نفر از کارشناسان و مدیران وزارت های میراث فرهنگی، ورزش و جوانان همچنین سازمان حفاظت محیط زیست، سازمان هواپیمایی کشوری، کمیته ملی المپیک و پارالمپیک، دفاتر خدمات مسافرتی و فعالان بخش خصوصی همچنین دانشجویان و اساتید دکتری مدیریت ورزشی بود. به منظور تجزیه و تحلیل اطلاعات در بخش توصیفی از روش های فراوانی، میانگین و انحراف استاندارد استفاده شد. نرمال بودن داده ها با آزمون کلومووگروف-اسپیروف(0.05<) بررسی شد. در بخش آمار استنباطی از آزمون مدل یابی معادلات ساختاری، آزمون فریدمن(0.001=P) و ضریب همبستگی پیرسون با کمک نرم افزار های AMOS و SPSS استفاده شد. برمبنای یافته ها هشت شاخص سیاستی - برنامه ای، وظیفه ای، مدیریتی، قانونی، نهادی، ساختاری، ذینفعان، ابزار و منابع به عنوان عوامل مؤثر مدیریت یکپارچه گردشگری ورزشی ایران شناسایی شدند. در این بین؛ شاخص قانونی با آماره(13.077= t) و زیر معیار بودجه" با مقدار آماره(27.606= t) بیشترین تأثیر را دارند. همچنین بین معیارهای اصلی پژوهش ارتباط معنی داری در سطح99% وجود دارد. به این ترتیب پیشنهاد می شود، مسئولین و سیاست گذاران در این حوزه با بهره گیری از نتایج پژوهش، در راستای کاربست مدیریت یکپارچه در تمامی ابعاد، زمینه را برای قرار گرفتن گردشگری ورزشی ایران در مدار توسعه همه جانبه، فراهم کنند.
آینده پژوهی نظام سکونتگاهی در مناطق مرزی (نمونه موردی: استان کرمانشاه)
حوزه های تخصصی:
در کشور ایران، مناطق مرزی در سطح بسیار پایین تر از نواحی داخلی به لحاظ توسعه قرار دارند؛ بنابراین، حل این مشکلات، نیازمند به کارگیری رویکردهایی است که با شناخت درست از گذشته و شناسایی قابلیت های موجود، در جهت ترسیم آینده ی مطلوب گام بردارد. مطالعات آینده پژوهی به عنوان یک رویکرد نوین، با تجزیه وتحلیل منابع موجود می تواند نقش اساسی در شکل دهی به آینده ایفا کند. مقاله ی حاضر با هدف شناسایی نیروهای پیشران در وضعیت سکونتگاهی استان کرمانشاه برای افق 25 سال آینده انجام شده است. این پژوهش از لحاظ هدف، کاربردی و به لحاظ روش، توصیفی _تحلیلی می باشد. جهت تحلیل پرسشنامه و ماتریس اثرات متقاطع از نرم افزار میک مک(MicMac) استفاده شده است. نتایج حاصل از تحقیق نشان می دهد که نیروهای پیشران مؤثر بر وضعیت آینده سکونت گاهی استان کرمانشاه شامل 21 مورد هستند که با نظرسنجی از خبرگان به دست آمده است، تأثیرگذارترین متغیرها در آینده نظام سکونت گاهی استان کرمانشاه شامل متغیرهایی هستند که نگرش در این متغیرها می تواند موجب تغییر در آرایش شبکه های سکونت گاهی استان شود. متغیرهای، مجاورت با مرز بین المللی، شبکه حمل ونقل ریلی و جاده ای، وجود بازارچه های مرزی در دسته متغیرهای با تأثیرگذاری بالا قرارگرفته اند. گروهی دیگر از متغیرها، با عنوان متغیرهای تأثیرپذیر شناسایی شده اند که شامل وضعیت اشتغال در مناطق مرزی و فواصل بین سکونت گاه ها می باشد. این نوع از متغیرها تأثیرگذاری چندانی ندارند ولی تأثیر پذیری بالایی دارند اما تأثیرگذاری آن ها در وضعیت های آینده بستگی به نحوه عمل دیگر متغیرها دارد. همچنین پنج وضعیت محتمل برای آینده نظام سکونتی استان شناسایی شده که احتمال وقوع هرکدام بستگی به توجه یا عدم توجه به هر یک از پیشران ها دارد.
بررسی و تبیین ساز و کارهای تحلیل روابط بین سازمانی در بهسازی و نوسازی نواحی دچار افت شهری (نمونه موردی: محله قائمیه شهر اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش محیط سال ۱۷ بهار ۱۴۰۳ شماره ۶۴
155 - 182
حوزه های تخصصی:
در ساختار مدیریت شهری، توسعه تعاملات و ارتباطات درون و بین سازمانی، به ارتقاء عملکرد سازمانی می انجامد و راهکاری برای گشودن ناکارآمدی های مدیریت شهری، برآمده از گوناگونی سازمان ها و ناهماهنگی های بین سازمانی در جهت پاسخ به مشکلات و چالش های شهری است. از همین رو، در یک سیستم مدیریت شهری، تحلیل روابط بین سازمانی در راستای دستیابی به هماهنگی و توسعه ارتباطات بین سازمانی و تحقق اهداف توسعه شهری و سازمانی ضرورت دارد. هدف این مقاله دستیابی به سازوکارهای تحلیل روابط بین سازمانی شامل عوامل مؤثر بر شکل گیری و دگرگونی روابط بین سازمانی، رهیافت های پشتیبان تحلیل این روابط، گونه بندی آنها و در نهایت معرفی سازوکارهای هدایت و کنترل روابط بین سازمانی در راستای افزایش هماهنگی بین سازمانی و تسهیل فرآیند تحقق اهداف بهسازی و نوسازی بافت ناکارآمد محله قائمیه واقع در منطقه 13 شهر اصفهان می باشد و به این منظور از فنون تحلیل ذینفعان برپایه ماتریس قدرت-نفوذ، تحلیل عوامل سببی و زمینه ای مؤثر در شکل گیری و دگرگونی روابط بین سازمانی و تحلیل سازوکارهای هدایت و کنترل روابط بین سازمانی بر پایه ماتریس قدرت- اعتماد بهره گرفته شد.
پایش روند تغییرات چرخه فنولوژیکی گیاهان در شهر اهواز با استفاده از تصاویر سنجش از دور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سابقه و هدف: فنولوژی گیاهان نقش مهمی در اکوسیستم های گیاهی ایفا می کند و شاخصی مهم در تغییرات بوم شناختی به شمار می رود. با توجه به گسترش شهرنشینی، فضای سبز شهری گاهی نقشی حیاتی در این مناطق مسکونی دارد. ازطرف دیگر، استفاده از گیاهان در سطح شهرها و خدمات فضای سبزی که آنها ارائه می دهند، توجه زیادی را هم در سطح عمومی و هم در مطالعات جدید به خود جلب کرده است. ارزش فضای سبز شهری به دلیل مزایای متعدد آن برای سلامتی انسان و محیط بوم شناختی شهرها حائز اهمیت است. ازاین رو، با توجه به اهمیت نقش گیاهان در اکوسیستم شهری و نقش آن در سلامت جامعه، مطالعه و پایش چرخه فنولوژیکی گیاهان در فصل های مختلف سال در مناطق شهری در مقیاس های مکانی– زمانی مختلف ضروری است.مواد و روش ها: در این پژوهش، با استفاده از دو شاخص پرکاربرد NDVI و EVI محاسبه شده از تصاویر سنجنده OLI ماهواره لندست-8 و تصاویر محصول MOD13Q1 سنجنده مودیس ماهواره ترا، چرخه فنولوژی گیاهان در سطح کلان شهر اهواز در دوره زمانی 2015 تا دسامبر 2019 تحلیل شد. تصاویر ماهواره ای از طریق پلتفرم گوگل ارت انجین فراخوانی و تهیه شد. سپس، با توجه به نوع پوشش گیاهی، چرخه فنولوژیکی گیاهان براساس شاخص های پوشش گیاهی به دست آمد و با چرخه فنولوژیکی به دست آمده از بررسی های زمینی مقایسه شد. با توجه به احتمال وجود نویز و پیکسل هایی با اختلاط طیفی، برای هموارسازی چرخه فنولوژیکی گیاهان از فیلتر Savitzky–Golay استفاده شد.نتایج: نتایج به دست آمده حاکی از روند افزایش مقادیر هر دو شاخص NDVI و EVI به ترتیب با 03/0 و 04/0 در سنجنده OLI و 01/0 (در سال) در محصول سنجنده مودیس است. این تغییرات در ماه های ژانویه، مارس، اکتبر، نوامبر و دسامبر در هر دو سنجنده افزایشی بوده است که به معنای شرایط بهتر زیستی گیاه است. زمان دوره های فنولوژی گیاهان در هر دو سنجنده متفاوت بود. بیشترین اختلاف در هر دو سنجنده در سال های 2018 و 2019 مشاهده شد. با توجه به مناسب تر بودن شرایط محیطی در این دو سال در مقایسه با سایر سال ها، می توان نتیجه گرفت که با افزایش میزان کلروفیل گیاه، میزان اختلاف بین نتایج این دو سنجنده بیشتر می شود. دوره های انتقال فصل رشد به دست آمده از سنجنده OLI جزئیات بیشتری را در مقایسه با مجموعه داده های با وضوح متوسط مودیس نشان داد. در سنجنده مودیس در مقایسه با سنجنده OLI زمان شروع دوره های فصل رشد، زودتر بود. این تفاوت ها گویای تغییرات بیشتر پوشش گیاهی است که استفاده از تصاویر با قدرت تفکیک بالا قابلیت تشخیص بهتری نسبت به سنجنده های با قدرت تفکیک مکانی متوسط و پایین دارند. به طور کلی، نتایج قابل قبولی از تغییرات چرخه فنولوژیکی گیاهان در سطح یک منطقه شهری با انواع مختلف پدیده های زمینی که سبب ناهمگنی بیشتر در پیکسل های تصاویر سنجنده های ماهواره ای می شود، مشاهده شد.نتیجه گیری: نتایج مقایسه دوره های فصل رشد در سنجنده OLI و مودیس (به ترتیب) با واقعیت زمینی نشان می دهد کمترین اختلاف در شروع فصل رشد با 7 و 10 روز بوده است. بیشترین اختلاف بین نتایج به دست آمده از سنجنده های OLI و مودیس (به ترتیب) با واقعیت زمینی در اوج فصل رشد با 20 و 35 روز و پایان فصل رشد 20 روز دیرتر و 20 زودتر بوده است. طول فصل رشد در سنجنده مودیس حدود چهار ماه و در سنجنده OLI حدود پنج ماه مشاهده شد که نتایج لندست به واقعیت زمینی نزدیک تر است. این تفاوت را می توان به افزایش تعداد پیکسل های مخلوط با توجه به قدرت تفکیک مکانی تصاویر سنجنده مودیس نسبت داد. نتایج این پژوهش، می تواند راهگشای بررسی تغییرات چرخه های فنولوژیکی در پاسخ به تغییرات محیطی با استفاده از تصاویر سنجش از دور در مناطق شهری باشد.
سنجش وضعیت مبلمان شهری و تأثیر آن بر رضایت مندی شهروندان؛ (نمونه مطالعاتی: بلوار طاق بستان کرمانشاه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مسأله پژوهش حاضر، بررسی معضلات کلان شهر کرمانشاه در رابطه با مبحث مبلمان شهری است. عدم وجود نگاه علمی و زیبایی شناسیک در نگاه متولیان امر توسعه و شهروندان پیرامون کیفیت مبلمان شهری موجب افول کیفیت زیستی در عرصه شهری شده است. یکی از محورهای پراهمیت شهری که مقصدی برای گردشگران هم به شمار می رود بلوار طاق بستان است. بدین سان، هدف از پژوهش پیش رو ابتدا بررسی وضعیت مبلمان شهری بلوار طاق بستان کرمانشاه و سپس سنجش تأثیر آن بر رضایت مندی شهروندان از مبلمان است. روش پژوهش حاضر توصیفی- تحلیلی و نوع آن کاربردی است. همچنین، از مطالعات اسنادی، مشاهده میدانی و ابزار پرسشنامه جهت گردآوری اطلاعات بهره گرفته شده است. جامعه آماری این پژوهش تمام جمعیت یک میلیون نفری شهر کرمانشاه را شامل می شو که در این میان 384 نفر به عنوان حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران انتخاب شده اند. جهت تجزیه وتحلیل داده ها ابتدا با آمار توصیفی، فراوانی و درصد متغیرهای مورد مطالعه توصیف می گردد و سپس با آمار استنباطی در قالب آزمون آماری همبستگی پیرسون و آزمون رگرسیون خطی چندگانه به سؤالات پژوهش پاسخ داده می شود. نتایج پژوهش حاکی از آن است که میان تمامی شاخص های مبلمان شهری و رضایت مندی شهروندان رابطه معناداری وجود دارد. البته میزان همبستگی هر شاخص مبلمان شهری با رضایت مندی شهروندان متفاوت است. بدین صورتکه، سه شاخص کیفیت فیزیکی- محیطی، تناسب و زیبایی، ایمنی و امنیت به ترتیب با میزان همبستگی901/0، 773/0، 753/ نسبت به شاخص های دیگر همبستگی بیشتری با رضایت مندی شهروندان بلوار طاق بستان شهر کرمانشاه دارند. بدین ترتیب، در ارتقا و رضایت مندی آن تأثیرگذارترند. از سوی دیگر، شاخص تسهیلات و تجهیزا با میزان566/0 از همبستگی پایین تری نسبت به شاخص های دیگر برخوردار است. علاوه بر این، نتایج آزمون رگرسیون بیانگر آن است که میزان همبستگی میان مبلمان شهری و رضایت مندی شهروندان 692/0 در سطح تقریباً بالایی است. مضاف بر آن، ضریب تعیین نشان دهنده آن است که 1/52 از تغییرات رضایت مندی شهروندان مربوط به مبلمان شهری است.
ارزیابی توانمندی های ژئوتوریستی روستای زنوزق تبریز با استفاده از مدل فیولیت
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۷ بهار ۱۴۰۳ شماره ۲۴
302 - 319
حوزه های تخصصی:
گردشگری دارای اشکال و انواع گوناگونی است که با توجه به شرایط محیطی متفاوت هستند. بخش ژئوتوریسم یکی از زیرشاخه های گردشگری است ژئوتوریسم یکی از شاخه های گردشگری پایدار است که بر روی ویژگی های زمین شناسی و مناظر طبیعی یک منطقه تمرکز دارد. ژئوتوریسم شکلی از گردشگری است که موجب رشد و پایداری جغرافیایی منطقه مقصد، محیط زیست، فرهنگ، میراث تاریخی و زیبایی شناختی آن و همچنین بهبود زندگی ساکنین آن منطقه می شود. هدف این تحقیق ارزیابی توان ژئوتوریستی روستای زنوزق تبریز بااستفاده از مدل فیولت (پارک ملی) می باشد. برای این منظور منطقه ژئوتوریستی زنوزق انتخاب گردید. مراکز ژئوتوریستی دهستان زنوزق مورد بررسی واقع شد. در پژوهش حاضر از مدل فیولت که منطقه ژئوتوریستی زنوزق را بر اساس چهار معیار منشا شکل گیری، پراکندگی جغرافیایی، گردشگری و وضعیت دسترسی مورد بررسی قرار می دهد استفاده شد. نتایج حاصله از مدل فیولت نشان داد که این منطقه ژئوتوریستی با امتیاز(۱۰) از مجموع گویه های موثر از قابلیت های متنوعی برخوردار است. بر این اساس با استفاده از پتانسیل های ژئوتوریستی در محدوده مورد مطالعه این نتایج حاصل شد که این مناطق برای جذب گردشگر و توسعه توریسم بسیار مفید خواهد بود. بنابراین نتیجه گیری می-شود با شناسایی و ایجاد امکانات در مناطق ژئوتوریستی منطقه زنوزق منجر به جذب گردشگر و توسعه زیرساخت های رفاهی خواهد شد. بر این اساس پیشنهاد می گردد در مطالعات آتی در محدوده مورد مطالعه از سایر گویه های ژئوتوریستی همچون فرایندهای ژئومورفولوژیکی، اقتصادی و فرهنگی استفاده گردد.