فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۱ تا ۴۰ مورد از کل ۳۰٬۱۳۴ مورد.
۲۱.

تحلیل شبکه کنشگران کلیدی تغییر کاربری زمین در مناطق روستایی، مورد مطالعه: بخش مرکزی شهرستان شهریار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تغییرکاربری اراضی تحلیل کنشگران کلیدی حکمروایی سکونتگاه های روستایی شهرستان شهریار

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۷۸ تعداد دانلود : ۲۳۹
امروزه با توجه به سطوح مختلف فعالیت های اقتصادی و اجتماعی افراد که منجر به شکل گیری نیازها و انتظارات جدید از فضای پیرامونی آن ها شده است، تقاضای روزافزون برای زمین و دخل و تصرف و تخریب آن به عنوان یکی از چالش های پیچیده مدیریت پایدار اراضی محسوب می شود. پژوهش پیش رو با بهره گیری از ابزار تحلیل شبکه های اجتماعی به شناسایی و تعیین کنشگران کلیدی مؤثر، در مدیریت تغییر کاربری اراضی در روستاهای بخش مرکزی شهرستان شهریار می پردازد. برای گردآوری داده از ابزارهایی چون مصاحبه و پرسش نامه استفاده شده است. برای تحلیل داده و الگوی روابط بین کنشگران، با استفاده از روش های کیفی، از نرم افزارهای Atlas TI و Ucinet استفاده شده است. نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد که عوامل برخی سازمان های دولتی از جمله شهرداری، فرمانداری و بخش داری با اعمالی نظیر سودجویی، عدم نظارت، چشم پوشی از تخلفات در قبال دریافت کمک های مالی، مؤثرترین کنشگر در زمینه تغییر کاربری اراضی هستند. همچنین اداره جهاد کشاورزی و شورای اسلامی روستاها مورد اعتمادترین کنشگران در مدیریت جامع کاربری اراضی از نظر سایر ذی نفعان بوده اند. همچنین مهم ترین اشکال تغییر کاربری اراضی در روستاهای محدوده مطالعاتی، تغییر کاربری اراضی زراعی و باغی، به کاربری هایی همانند مسکونی و ویلایی، صنعتی، تجهیزات شهری و خدماتی می باشد. این وضعیت متأثر از عواملی نظیر کمبود آب، عدم حمایت دولت از کشاورزی، کمبود امکانات، گرانی نهاده های کشاورزی، افزایش قیمت اراضی، مهاجرت پذیری در قالب خانه های دوم، سودجویی برخی افراد در نهادهای ذی ربط رخ داده است. واژگان کلیدی: تغییر کاربری زمین، کنشگران کلیدی، مدیریت، مناطق روستایی، شهرستان شهریار. [1] . نویسنده مسئول: دانشکده علوم جغرافیایی دانشگاه خوارزمی تهران
۲۲.

بررسی انتخاب وسیله سفر به بیمارستان بر اساس ویژگیهای اجتماعی- اقتصادی (نمونه موردی: مرکز شهر شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: وسیله سفر خودرو بیمارستان مدل لوجیت شیراز

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳۳ تعداد دانلود : ۱۹۵
در کشورهای درحال توسعه، نیاز ضروری به سیستم حمل ونقل مناسب برای دسترسی بهتر همواره احساس می شود. شرایط بهینه دسترسی و سفر سریع، ایمن و راحت به کاربری های بهداشتی- درمانی را می توان با آنالیز سیستماتیک و نظام مند زیرمجموعه های حمل ونقل مانند رفتار انجام داد. هدف این پژوهش، بررسی تأثیر ویژگی های اجتماعی اقتصادی افراد در انتخاب وسیله های سفر درون شهری به بیمارستان است. پژوهش حاضر با هدف کاربردی از روش تحقیق توصیفی تحلیلی در ساخت مدل الگوی انتخاب وسیله سفر به بیمارستان در منطقه مرکزی شهر شیراز (منطقه 1) استفاده می کند. پاسخ دهندگان، افراد مراجعه کننده به بیمارستان های این منطقه هستند. هر وسیله یک متغیر وابسته محسوب می شود درحالی که ویژگی های اجتماعی-اقتصادی متغیر مستقل هستند که شامل سن، جنسیت، تحصیلات، درآمد و مالکیت خودرو است. انتخاب وسیله های مختلف در سفر به بیمارستان توسط پاسخ دهندگان نیز شامل اتوبوس، مترو، موتور، تاکسی و خودروی شخصی است. پرسش نامه های پر شده توسط مراجعین بیمارستان جهت جمع آوری داده های پژوهش در نرم افزار spss، با استفاده از مدل چندگزینه ای جایگاهدت، مورداستفاده قرار گرفت. نتایج نشان داد که در سفر اول انتخاب خودرو با مالکیت خودرو رابطه مستقیم دارد و مقدار ضریب بتا نشان می دهد در صورت مالکیت خودرو سفر با خودرو 8 برابر می شود. استفاده از تاکسی با سن زیر 20 سال و عدم مالکیت خودرو و انتخاب موتور نیز با سن زیر 20 سال رابطه مستقیم دارد. استفاده از اتوبوس با رده سنی بین 21 تا 50 و تحصیلات زیر دیپلم دارای رابطه معنادار است. سفر با مترو نیز با درآمد زیر 2 میلیون تومان رابطه مستقیم دارد و بر اساس ضریب بتا، تعداد سفرها حدود 9 برابر می شود. به طورکلی، حمل ونقل عمومی مانند مترو و اتوبوس وسیله های محبوب در دسترسی به بیمارستان نیستند و کاربری زمین، ویژگی های اجتماعی- اقتصادی را تحت تأثیر قرار می دهد که می تواند در برنامه ریزی و سیاست گذاری های شهری بسیار مؤثر باشد و نیز به صورت کلی و بر اساس رفتار سفر به بیمارستان به سایر نواحی جغرافیایی تعمیم داده شود. واژگان کلیدی: وسیله سفر، خودرو، بیمارستان، مدل جایگاهدت، شیراز [1]. نویسنده مسئول: این مقاله مستخرج از رساله دکتری شهرسازی نگارنده اول که به راهنمایی نگارندگان دوم و سوم و مشاوره نگارنده چهارم در حال انجام است یا به انجام رسیده است. عنوان رساله درج گردد.
۲۳.

واکاوی تاریخی از جغرافیای منطقه شمال شرق ایران و رویکردهای دولت – ملت به قرارداد آخال(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: جغرافیای تاریخی دولت قاجار معاهده آخال ترکمن ها

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳۸ تعداد دانلود : ۳۳۵
دوره حکومت قاجارها را باید دوران عقد قراردادها، عهدنامه ها و پیمان های متعدد اقتصادی سیاسی و نظامی دانست. توسعه طلبی های ارضی، تجاری و اقتصادی که به وسیله سیاستمداران زیرک دولت های خارجی، با قدرت برتر نظامی بر ایران تحمیل شدند؛ و منافع فراوانی از قِبل این معاهدات و قراردادها عاید این کشورها به خصوص روسیه شد. به دنبال آن تحولات جغرافیایی و تاریخی درسرزمین های ترکمن نشینِ شمال شرق ایران نیز آغاز شد. این مقاله با هدف واکاوی جغرافیای تاریخی منطقه خراسان در شمال شرق و رویکرد دولت – ملت ایران به قرارداد آخال تهیه شده است. روش تحقیق توصیفی-تحلیلی است. داده های تحقیق از طریق اسنادی و کتابخانه ای جمع آوری شده است. تجزیه و تحلیل مقاله هم با رویکرد کیفی و مبتنی بر اسناد و استدلال صورت گرفته است. نتایج تحلیلی، بیانگر تغییرات ژئوپلیتیکی و مرزی در حوزه شمالی ایران شد. به طوری که طی معاهده آخال بخش هایی از مناطق شمال شرق ایران، ضمیمه کشور روسیه شد؛ و جغرافیای تاریخی ایران در شمال شرق، دستخوش تغییرات سیاسی – اجتماعی و واکنش قوم ترکمن شد؛ در حالی که عکس العملی در میان دولتمردان قاجار به وجود نیامد.
۲۴.

آشکار سازی تاثیر ساختار میکروفیزکی ابرناکی در بارش های استان خوزستان با استفاده از محصولات ابر سنجنده MODIS(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: بارش فراگیر محصول ابر سنجنده Modis همبستگی فضایی استان خوزستان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۰ تعداد دانلود : ۲۱۶
هدف اساسی این تحقیق آشکارسازی ارتباط ساختار میکروفیزیکی ابرناکی و توزیع مقدار بارش در سطح استان خوزستان می باشد. در این راستا ابتدا 3 رخداد بارش فراگیر در سطح استان خوزستان انتخاب گردید و مقادیر بارش تجمعی 24 ساعته آن ها اخذ گردید. رخداد بارش 17 دسامبر 2006 به عنوان یک نمونه بارش سنگین، 25 مارس 2019 به عنوان یک کیس بارش متوسط و در نهایت 27 اکتبر 2018 به عنوان یک کیس بارش سبک فراگیر انتخاب شد. فاکتور های میکروفیزیکی ابرهای مولد این بارش ها از محصول ابر سنجنده MODIS (MOD06)، اخذ شد. این فاکتورها شامل دما، فشار، و ارتفاع قله ابر، ضخامت اپتیکال و نسبت ابرناکی بود. در نهایت با تولید یک ماتریس با 64000 کد اطلاعاتی 1 کیلومتری، و اجرای تحلیل همبستگی فضایی در سطح اطمینان 95/0، ارتباط بین ساختار میکروفیزکی ابرناکی و مقادیر توزیع فضایی بارش های منتخب آشکار گردید. نتایج بیانگر آن بود در کیس مطالعاتی بارش سنگین و متوسط که میانگین فضایی بارش تجمعی 24 ساعته در سطح استان به ترتیب برابر 36 و 12 میلمتر بود، یک ساختار ابرناکی کاملاً تکامل یافته با نسبت ابرناکی بیش از 75 درصد و گسترش عمودی 6 تا 9 هزارمتری، با صخامت اپتیکال 40 تا 50، منجر به رخداد این بارش های فراگیر و قابل توجه در سطح استان شده است. در حالی که در کیس بارش سبک، یک گسست چشمگیر در گسترش افقی ابرناکی در سطح استان دیده شده و درصد ابرناکی به کمتر از 10درصد رسیده بود. علاوه بر آن فاکتورهای مربوط به گسترش عمودی ابرناکی نیز بسیار کمتر بود، به طوری که ارتفاع قله ابر در این بارش بین3 تا 5 هزار متر بوده است. نتایج این تحقیق نشان داد، در کیس بارش سنگین و متوسط همبستگی فضایی معنی داری در سطح اطمینان 95/0 بین فاکتورهای میکروفیزکی ابرناکی MOD06 و مقادیر بارش ثبت شده دیده شد
۲۵.

ابعاد فقر و ارتباط درونی مولفه های آن با رویکرد ساختاری تفسیری در کمیته امداد امام خمینی (ره) کلان شهر تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: فقر ابعاد فقر تحلیل عاملی اکتشافی رویکرد ساختاری تفسیری کمیته امداد امام خمینی (ره)

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۴ تعداد دانلود : ۱۰۴
پدیده فقر واقعیتی اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و سیاسی است که از دیر باز از بزرگترین مشکلات انسان بوده است. پژوهش حاضر با هدف شناسایی عوامل موثر بر فقر و بررسی ارتباطات درونی و سطح بندی ابعاد آن با رویکرد ساختاری تفسیری، در کمیته امداد امام خمینی (ره) شهرستان تبریز انجام شده است. در این راستا، بر اساس عوامل استخراج شده از ادبیات، پرسشنامه تدوین شده است. در این مرحله 41 شاخص به عنوان مهمترین شاخصهای موثر بر فقر در کمیته امداد امام خمینی (ره) شهرستان تبریز انتخاب گردیده است؛ که پس از اخذ روایی و پایایی مناسب برای پرسشنامه، در بین نمونه آماری پخش شده است. پس از توزیع پرسشنامه، از روش تحلیل عاملی جهت تجزیه و تحلیل اطلاعات و تقلیل متغیر ها به ابعاد استفاده گردیده است. نتایج به دست آمده از تحلیل عاملی نشان داد که در حدود 3/68 درصد کل واریانس متغیر ها توسط 14 عامل قابل توجیه است و حدود 7/31 درصد واریانس به وسیله متغیرهای دیگری توضیح داده می شود که اندازه گیری نشده است. در نتیجه 14 عامل به عنوان مهمترین عوامل موثر بر فقر شناسایی شده است. این 14 عامل به ترتیب اهمیت عبارتند از: 1- اقتصادی؛ 2- اجتماعی؛ 3- فردی؛ 4- حقوقی؛ 5- خانوادگی؛ 6- محیطی؛ 7- سیاسی؛ 8- مدیریتی؛ 9- فرهنگی؛ 10- برون مرزی؛ 11- امنیتی؛ 12- علمی؛ 13- سازمانی؛ 14- جغرافیایی. در انتها، ارتباطات درونی بین عوامل و سطح بندی عوامل موثر بر فقر با ارایه الگوی توسعه یافته ساختاری-مقایسه ای (ISM) مورد بررسی قرار گرفته است.
۲۶.

بررسی چالش ها و موانع مشاغل خانگی از دیدگاه خبرگان و صاحبان مشاغل (مطالعه موردی جوامع روستایی شهرستان های استان اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مشاغل خانگی چالش ها و موانع نواحی روستایی استان اصفهان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۲ تعداد دانلود : ۱۳۱
هدف از این مقاله بررسی موانع و چالش های مشاغل خانگی از دیدگاه کارشناسان و صاحبان مشاغل خانگی با استفاده از روش دلفی و تحلیل عاملی تاییدی می باشد. تحقیق حاضر به لحاظ هدف از نوع تحقیقات کاربردی و به لحاظ ماهیت از نوع تحقیقات توصیفی- تحلیلی می باشد و رویکردی کیفی کمی دارد. جامعه آماری پژوهش شامل دو گروه است. گروه اول شامل کارشناسان اداره تعاون،کار و رفاه اجتماعی و اداره میراث فرهنگی،صنایع دستی و گردشگری و گروه دوم صاحبان مشاغل خانگی بودند. حجم نمونه برای گروه اول با استفاده از نمونه گیری گلوله برفی یا زنجیره ای 28 نفر انتخاب شدند و گروه دوم بر اساس آمار حاصل حدود 1000 نفر در نواحی روستایی استان اصفهان می باشد که بر اساس فرمول کوکران 276 نفر تعیین شد. تجزیه و تحلیل دادها با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 23 انجام گردید. به منظور شناسایی چالش های موجود مشاغل خانگی جوامع روستایی استان اصفهان از فن دلفی استفاده شد. نتایج در بخش کیفی تحقیق بیانگر آن بود که مهم ترین چالش های موجود فراروی مشاغل خانگی عوامل ساختاری و مدیریتی، سیاست گذاری، عوامل مالی و اقتصادی ، فردی –شخصیتی، پژوهش و اطلاع رسانی می باشد. در بخش کمی با استفاده از تحلیل عاملی تاییدی در قالب 5 عامل وجود دارد که به ترتیب عبارتند از: عوامل مالی و اقتصادی، عوامل مدیرتی و ساختاری، ضعف قوانین و سیاستگذاری جامع، پژوهش و اطلاع رسانی و عوامل فردی و شخصیتی که 73/78 درصد از واریانس کل را تبیین می نماید.
۲۷.

تحلیلی بر وضعیت مهاجرت استان های کشور با تأکید بر ردپای اکولوژیک(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: مهاجرت ردپای اکولوژیک نمودار کوادرانت ایران

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۴ تعداد دانلود : ۳۸
مهاجرت یکی از سه مؤلفه اصلی شکل دهنده رشد و پویایی جمعیت در هر کشوری است. مهاجرت جمعیت انسانی مناطق مبدأ و مقصد مهاجرت را دچار تغییرات فرهنگی، اجتماعی و محیط زیستی می کند. ردپای اکولوژیک یکی از ابزارهایی است که تلاش دارد فشار انسان بر محیط زیست را به صورت کمّی نشان دهد. در این رابطه یکی از مسائل مهمی که در تحلیل های مربوط به مهاجرت از نظر دور مانده است، وضعیت الگوی فضایی مهاجرت و الگوی فضایی ردپای اکولوژیک در کشور است؛ ازاین رو در تحقیق حاضر از روش اسنادی مبتنی بر تحلیل ثانویه داده ها برای تحلیل وضعیت این دو در رابطه با هم استفاده شده است. برای این منظور، داده های ثانویه مهاجرت های بین استانی مربوط به بازه 1390 تا 1395 و نیز داده های ثانویه ردپای اکولوژیک استان های کشور برای سال 1395 مورد استفاده قرار گرفت. با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی و نمودار کوادرانت وضعیت دو متغیر نسبت به هم بررسی، نقشه سازی و تحلیل شد. برآیند کلی تحقیق حاضر در رابطه با وضعیت فضایی الگوی ردپای اکولوژیک و مهاجرپذیری، مهاجرفرستی و موازنه مهاجرتی استان ها نشان داد، عمده استان های مهاجرپذیر از ردپای اکولوژیک بالاتری نسبت به میانگین کشوری برخوردار هستند. درمقابل عمده استان های مهاجرفرست دارای ردپای اکولوژیک کمتری نسبت به میانگین کشوری هستند. درخصوص موازنه مهاجرتی نیز، عمده استان های دارای موازنه مثبت مهاجرتی ردپای اکولوژیک بالاتری دارند. درکل می توان گفت که جریان مثبت مهاجرت به سمت استان های با ردپای اکولوژیک بالاتر از میانگین کشوری است.
۲۸.

واکاوی عوامل موثر بر افزایش تبدیل روستا به شهر و ایجاد خامشهرها در ایران (مطالعه موردی: استان سمنان)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: خامشهر تبدیل روستا به شهر شبکه شهری تکنیک دلفی فازی استان سمنان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۱ تعداد دانلود : ۶۳
طی سه دهه اخیر، یکی از اثرات فرآیند شهرگرایی شتابان بر ساختار فضایی و جمعیتی کشور، رشد فزاینده تعداد شهرها، از طریق تبدیل مراکز روستایی به شهرهای کوچک و شکل گیری طبقه خامشهر در انتهای هرم شبکه شهری کشور است که این تبدیل بدون ایجاد بسترهای مناسب علاوه بر افزایش هزینه های بخش عمومی سبب افزایش سطح توقع ساکنان این سکونتگاه ها شود. لذا هدف از انجام این پژوهش شناسایی عوامل موثر بر گسترش خامشهرها در سطح استان سمنان است  که بیش از 50 درصد شهرهای استان را تشکیل می دهند. برای این منظور از روش توصیفی تحلیلی مبتنی بر اطلاعات کتابخانه ای پیمایشی استفاده شد. بدین صورت که با استفاده از آمار و اسناد ابتدا عوامل موثر بر این فرایند شناسایی و سپس برای بررسی آسیب های موجود از تکنیک دلفی فازی استفاده شد. براساس یافته های پژوهش تعداد 7 خامشهر  در سطح استان به نام های میامی، بیارجمند، امیریه،  کلاته رودبار، کهن آباد، رویان و رضوان شناسایی شدند. که با دسته بندی عوامل ارتقاء در سه دسته طبیعی، سیاسی و برنامه-ریزانه، مشخص شد که مهمترین عامل برای گسترش خامشهرهای استان مولفه سیاسی است، که باعث ایجاد پنج خامشهر شده است و سپس عوامل جمعیتی و برنامه ریزانه هر کدام باعث ایجاد یک شهر شده اند. همچنین با استفاده از مدل تحلیل ساختاری درباره آسیب شناسی در تبدیل روستا به شهر ، مهم ترین آسیب دخالت نمایندگان محلی در ارتقاء نقاط روستایی به شهر شناسایی شد. بنابراین اینگونه نتیجه گیری شد که در اکثر دوره های سرشماری از سال 1335، شهرهای زیر 5000 نفر وجود داشته است اما این موضوع در سه دهه اخیر با توجه به دستکاری زیاد قانون افزایش پیدا کرده است.
۲۹.

ارزیابی نقش مدیریت شهری با رویکرد برنامه ریزی راهبردی (مطالعه موردی: مرند)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مدیریت شهری برنامه ریزی راهبردی oregan مرند

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۶ تعداد دانلود : ۱۲۹
پژوهش حاضر به بررسی مسائل و مشکلات مدیریت شهری مرند و ارائه راهکارهای لازم برای بهبود وضعیت آن می پردازد. مسئله اصلی پژوهش در پی جواب به این پرسش است که از نظر مردم و کارشناسان علل مشکلات مدیریت شهری مرند چیست و با چه نقشه راهی می توان چشم انداز مناسب برای مدیریت شهری تعریف و به آن دست یافت. این مقاله از نظر هدف کاربردی و از منظر روش تحقیق توصیفی و تحلیلی است و از مدل چشم انداز سازی اجتماعی Oregan استفاده شده است. مدل Oregan مدلی است برای طرح ریزی فرآیند چشم انداز سازی راهبردی در جوامع محلی. از جمله مهمترین مزیت های این مدل منطبق سازی در شرایط و محیط متفاوت است. مدل Oregan از چهار گام تشکیل می شود که هر یک از گام ها براساس یک پرسش ساده بنا شده است: اکنون کجا هستیم؟ به کجا می رویم؟ کجا می خواهیم باشیم؟ چگونه آنجا برسیم؟ سپس در فواصل زمانی مختلف می توان پایشی از وضعیت اجرا، احصاء و نواقص لازم را از بین برد. در این پژوهش بعد از تحلیل وضع موجود، با استفاده از برنامه ریزی مشارکتی و ارائه پرسشنامه و دریافت نظر شهروندان و کارشناسان و تحلیل این نظرات از طریق آزمون های فریدمن و t-test یک نمونه مستقل، چشم اندازهای مختلف برای شهر تعریف شده و پیامد آن راهبردهای لازم ارائه شده است. نتایج به دست آمده، نشان می دهد به منظور رسیدن به چشم انداز مطلوب شهر باید بر روی سه اصل مدیریت مناسب شهری، پرداختن به نظر شهروندان و مشارکت اجتماعی و همچنین توسعه و عمران شهری استوار شد.
۳۰.

تحلیل مؤلفه های تأثیرگذار بر تحقق مدیریت بحران در مقیاس محلی (مطالعه موردی: کلان شهر تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مدیریت ریسک مدیریت بحران سطوح محلی کلان شهر تبریز

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۴ تعداد دانلود : ۴۶
در رویکرد کاهش خطرپذیری سکونتگاه ها، جریان سازی مدیریت ریسک در برنامه های محلی با توجه به محلی بودن مخاطرات و اثرات آنها، گام مهمی برای ارائه ی یک چارچوب استراتژیک برای اجرای پروژه های مدیریت بحران محسوب می شود. با توجه به ضرورت کاربست مدیریت بحران در برنامه های محلی، هدف از پژوهش حاضر بررسی مؤلفه های تأثیرگذار بر تحقق مدیریت بحران در مقیاس محلی به منظور مواجهه با اثرات انواع بحران ها در کلان شهر تبریز بوده است. روش تحقیق در مطالعه ی حاضر کمی-کیفی با هدف کاربردی و ماهیت تحلیلی-اکتشافی است که در راستای تحلیل اطلاعات از مدل حداقل مربعات جزئی در نرم افزار Warp-PLS و رویکرد داده بنیاد در نرم افزار MAXQDA استفاده شده است. جامعه ی آماری تحقیق نیز شامل مدیران، مسئولان و نخبگان دانشگاهی کلان شهر تبریز بوده که با توجه به مشخص نبودن تعداد جامعه ی آماری، تعداد حجم نمونه با استفاده از فرمول کوهن در سطح اطمینان 95 درصد، 100 نفر تعیین شده است. یافته های تحقیق نشان می دهد که بیشترین تأثیرگذاری بر تحقق مدیریت بحران در مقیاس محلی تبریز مربوط به متغیرهای تأکید بر برنامه ریزی محلی و پایین به بالا در نظام مدیریت بحران، اختصاص بودجه ی سالانه به دولت های محلی (شهرداری های مناطق) به منظور اقدامات مدیریت بحران، بهره مندی از افراد باصلاحیت دانشی در نظام مدیریت بحران هر منطقه و وجود سامانه ی اطلاعاتی پویا در شهرداری های مناطق ده گانه به منظور دست یابی به اطلاعات مکانی توزیع و شدت خطرات بوده که به ترتیب امتیاز هرکدام 74/0، 69/0، 66/0 و 65/0 محاسبه شده است. همچنین به منظور جریان سازی مدیریت بحران در سطوح محلی نیاز به رویکرد یکپارچه با درنظرگیری عوامل علی همچون ساختار سازمانی و سیاست ها و قوانین، میانجی (محیط خرد) همچون تهیه ی نقشه های خطر و سناریوهای ریسک منطقه ای و زمینه ای (محیط کلان) مانند برنامه های آگاهی و آموزش عمومی احساس می گردد.
۳۱.

پایش روند تغییرات پوشش گیاهی و کاربری اراضی با استفاده از داده های رقومی لندست (مطالعه موردی دشت سروستان)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: بیابان زایی تصاویر لندست دشت سروستان شاخص پوشش گیاهی طبقه بندی نظارت شده

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۰ تعداد دانلود : ۱۲۸
بیابان زایی یک تهدید جدی زیست محیطی و اقتصادی-اجتماعی برای کره خاکی است. هدف از این مطالعه، پایش پوشش گیاهی و کاربری اراضی به منظور بررسی بیابان زایی دشت سروستان به عنوان دشتی ممنوعه در استان فارس است. بدین منظور از تصاویر لندست از سنجنده TM(سال 1993)، سنجنده +ETM (سال های2001 و 2008) و سنجنده OLI/TIRS(سال 2016) استفاده شد. پایش تصویر به روش تفاضل تصویر، تفاضل شاخص پوشش گیاهی و نقشه های کاربری اراضی انجام گردید. در نقشه تفاضل سال 1993 و 2001 و سال 1993 و 2016 پسروی 99 درصدی اراضی آبی در دهانه دریاچه مهارلو، به صورت تغییرات افزایشی در باند مادون قرمز قابل مشاهده است. نتایج حاصل از تفاضل شاخص پوشش گیاهی نشان دهنده افزایش پوشش گیاهی است که در واقع افزایش سطح اراضی کشاورزی در سال 2016 نسبت به سال2008 و 1993 است. بر اساس نتایج حاصل از طبقه بندی نظارت شده از سال 1993 تا سال 2016 سطح اراضی آبی از 11/7 هکتار به 075/0 هکتار کاهش یافته، از طرفی سطح اراضی شور از 99/143 هکتار به 83/223 هکتار افزایش و سطح اراضی کشت شده (زراعی و باغی) از 28/113 هکتار به 14/201 هکتار افزایش یافته است، که با توجه به اهمیت شاخص های اراضی شور و تغییر کاربری اراضی از منابع طبیعی به کشاورزی در مطالعات بیابان زایی می توان نتیجه گرفت که روند بیابان زایی در منطقه مورد مطالعه رو به افزایش است.
۳۲.

بررسی سیل استان گلستان از دیدگاه همدیدی و آماری ( مطالعه موردی: اسفند 1397)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: سیل دوره برگشت نقشه های همدیدی شاخص های ناپایداری استان گلستان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۱ تعداد دانلود : ۱۳۶
سیل یکی از مخرب ترین بلایای طبیعی به حساب می آید و همه ساله خسارات گسترده ای را به منابع مالی و انسانی کشور وارد می آورد. بخش های عمده ای از کشور ایران، همواره در معرض خطر وقوع سیل قرار دارند. در این بین، حوضه آبریز گرگان و اترک از اهمیت بیشتری برخوردار است، به طوری که در سال های اخیر چندین مورد سیل مخرب در استان گلستان رخ داده که موجب تلفات انسانی و خسارت اقتصادی فراوانی شده است. هدف از این مطالعه بررسی و آشکارسازی شرایط اقلیمی، همدیدی و ترمودینامیکی حاکم بر رخداد سیل اسفند 1397 در استان گلستان به منظور شناسایی سامانه هایی جوی است که منجر به سیل هایی نظیر سیل فوق بشود. این بررسی شامل تحلیل آماری ایستگاه های استان (گرگان، گنبدکاووس، بندرترکمن، علی آبادکتول، هاشم آباد، کلاله و مراوه تپه)، محاسبه دوره برگشت بارش ها طی دوره آماری موجود هر ایستگاه، تحلیل نقشه های همدیدی در روز رخداد سیل و نیز محاسبه شاخص های ناپایداری ایستگاه گرگان می باشد. نتایج آماری نشان داد که ایستگاه های گرگان و گنبدکاووس هرکدام با بیشترین بارش از نوع حدی در اسفند 1397، دارای دوره برگشت 800 و 400 سال بودند. همچنین در روز 27 اسفند بالاترین میزان شاخص ناپایداری گرگان با مقادیر 26 K= درجه سلسیوس، 07/ 2 PW=سانتی متر و 48 TT= همراه با نم نسبی زیاد در سطح زمین (حدود 80 درصد) به دست آمده است. تحلیل نقشه های همدیدی مبین افت شدید فشار سطح دریا و ارتفاع تراز میانی به همراه یک ناوه عمیق در منطقه موردمطالعه در اواخر اسفند 97 بوده که در نهایت منجر به بارش های فرین و رخداد سیلاب در منطقه شده است. واژگان کلیدی: سیل، دوره برگشت، نقشه های همدیدی، شاخص های ناپایداری، استان گلستان [1] نویسنده مسئول: بزرگراه شهید همت (غرب) – بزرگراه شهید خرازی – بلوار پژوهش – پژوهشگاه هواشناسی و علوم جو،
۳۳.

مدل سازی دینامیکی ویژگی های مکانی- زمانی گرد و غبار در جنوب و جنوب شرق ایران با مدل REGCM4(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: گرد و غبار توزیع زمانی توزیع مکانی RegCM4 جنوب و جنوب شرق ایران

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۱ تعداد دانلود : ۱۳۷
گرد و غبار یکی از مخاطرات جوی است که در نواحی خشک و نیمه خشک دارای پیامدهای اقلیمی و زیست محیطی نامطلوبی می باشد. هدف تحقیق حاضر مدلسازی دینامیکی ویژگی های مکانی- زمانی گرد و غبار در جنوب و جنوب شرق ایران با مدل REG-CM4 با استفاده از داده های ماهانه گرد و غباری و داده های مدل RegCM4 می باشد. بدین منظور، توزیع مکانی گرد و غبار به روش IDW به همراه نمودارهای گرد و غبار ترسیم شدند. مدل RegCM4 با در نظرگیری سیستم تصویر لامبرت با قدرت تفکیک افقی 40 کیلومتر با مدل جفت شده شیمی اجرا شد. توزیع مکانی گرد و غبار ماهانه و سالانه بالاترین مقادیر فراوانی گرد و غبار را برای شهرهای زابل، بندرعباس، زاهدان و جاسک نسبت به ایستگاه های سیرجان، کهنوج و لار نشان می دهد. علاوه بر این، بیشترین وقوع فراوانی گرد و غبار در استان های سیستان و بلوچستان (%48)، هرمزگان (%27) و فارس با 16 درصد و کمترین فراوانی آن برای استان کرمان (%9) نشان داده شده است. به طور کلی، فصول تابستان (در ایستگاه سیستان) و زمستان (ایستگاه کرمان) به ترتیب بیشینه و کمینه رخداد گرد و غبار را دارند. بررسی زمانی نیز بیشترین میزان گرد و غبار را برای ماه های گرم سال و کمترین را برای ماه های سرد سال به همراه دارد. ماه جولای در ایستگاه زابل و ماه های نوامبر و دسامبر در ایستگاه سیرجان به ترتیب بیشترین و کمترین فراوانی گرد و غبار را دارند. همچنین، مدل اقلیمی RegCM4 برای متغیرهای مختلف نیز بیشینه گرد و غبار را بر روی جنوب شرق، جنوب و سواحل جنوب به خوبی نشان داده است.
۳۴.

تحلیل پراکنش کاربری های اراضی بر پایه عدالت فضایی و الگوی شهریادگیرنده (مورد مطالعه: شهر زنجان)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: شهریادگیرنده الگوی فضایی عدالت فضایی زنجان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۱ تعداد دانلود : ۵۹
شهریادگیرنده به عنوان یکی از استراتژی های نوین در برنامه ریزی شهری، با بهره گیری از مفهوم یادگیری مادام العمر، جوامع شهری را برای رویارویی با چنین چالش هایی مجهز می سازد. چنین رویکردی با محور قراردادن کاربری های یادگیرنده، مناسب ترین مدرسه برای تقویت یادگیری در شهرها می باشد. در همین راستا، پژوهش حاضر به بررسی و ارزیابی پراکنش کاربری های یادگیرنده از منظر عدالت فضایی برای تحقق رویکرد شهریادگیرنده در شهرزنجان اختصاص دارد؛ و هدف اصلی آن، پی بردن به تعادل و توازن فضایی در توزیع کاربری های یادگیرنده شهرزنجان، برای توسعه رویکرد شهریادگیرنده می باشد. روش پژوهش توصیفی–تحلیلی و نحوه گردآوری داده ها، کتابخانه ای-اسنادی است. جهت تجزیه و تحلیل یافته ها، از دو شاخص ظرفیت و عدالت اجتماعی در چارچوب مقایسه سرانه و سطوح مطلوب، تکنیک میانگین نزدیک ترین همسایگی و آنتروپی بهره گرفته شده است. نتایج حاصل از تجزیه وتحلیل نحوه توزیع کاربری های یادگیرنده در وضع موجود، حاکی از آن است که توزیع و پراکنش این کاربری ها در سطح شهر، به صورت متمرکز و خوشه ای بوده و با عدم تعادلات فضایی همراه است. به طوریکه اختلافات کمی و کیفی بسیار بالایی را میان مناطق سه گانه شهری به ویژه حواشی شرقی منطقه دو نشان می دهند. چنین مسئله ای توسعه رویکرد شهر یادگیرنده در شهرزنجان را با مشکل روبه رو ساخته و موجب تمرکز این خدمات در مرکز شهر و کمبود شان در نواحی پیرامونی شده است. به طوریکه نابرابری های عمیقی میان نواحی مسکونی شهر به وجود آمده است. در همین راستا نتایج تحقیق، پیشنهاداتی را جهت سازماندهی مجدد کاربری های یادگیرنده، به منظور برقراری رویکرد عدالت فضایی در سطح شهر، ارائه می دهد.
۳۵.

تفاوت های شهر و روستا از نظر عوامل و شاخص های افزایش جذابیت مکان ها و مقاصد گردشگری (نمونه موردی: شهرستان پلدختر)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: گردشگری توسعه گردشگری جذابیت جاذبه ها و مقاصد مدل رگرسیون لجستیک شهرستان پلدختر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۴ تعداد دانلود : ۵۰
گردشگری نقش کلیدی در توسعه جوامع دارد. در عین حال توسعه گردشگری نیازمند توجه به عوامل و شاخص های موثر بر جذابیت مقاصد و مکان های گردشگری است. با توجه به اهمیت این موضوع، در این مطالعه به بررسی تفاوت های شهر و روستا از نظر عوامل و شاخص های افزایش جذابیت مکان ها و مقاصد گردشگری پرداخته شد. تحقیق حاضر از نظر هدف، کاربردی و روش انجام آن ترکیبی(کیفی و کمی) است. ابزار گردآوری داده ها و اطلاعات پرسش نامه و مصاحبه می باشد. جامعه آماری پژوهش، کارشناسان و متخصصان حوزه گردشگری می باشد که با روش نمونه گیری هدفمند 50 نمونه انتخاب شد. برای پاسخگویی به سوالات پژوهش از مدل لجستیک باینری(روش LM- نیوتن- مارکارد- رافسون)، و تحلیل کیفی استفاده شد. نتایج  پژوهش گویای آن است که از میان عوامل پنجگانه، سه عامل تنوع فرصت های شغلی مرتبط با محصولات گردشگری، اصالت فرهنگی/دارایی های طبیعی و زیرساخت های گردشگری مهم ترین عوامل افزایش جذابیت جاذبه های گردشگری در شهرستان پلدختر می باشند. نتایج بررسی شاخص ها بر اساس مقاصد گردشگری نیز نشان داد که تفاوت قابل توجهی بین شاخص های جذابیت در مقاصد گردشگری شهری و روستایی وجود دارد. جذابیت مقاصد روستایی در درجه اول تحت تأثیر محصولات  محلی/کشاورزی، سنت های محلی، صنایع دستی و دارایی های طبیعی می باشد. در حالی که مهارت های شغلی مرتبط با گردشگری، به کارگیری کارگران در شاخه های مختلف، خدمات اقامتی و جاذبه های فرهنگی/ تاریخی و باستانی، مهم ترین شاخص های جذابیت مقاصد گردشگری شهری هستند. از نتایج این پژوهش برای افزایش جذابیت جاذبه ها و مکان های گردشگری و توسعه گردشگری در مقاصد شهری و روستایی سایر مناطق ایران نیز می توان استفاده نمود.
۳۶.

شناسایی مؤلفه های تأثیرگذار بر تغییر کارکردهای اجتماعی فضاهای شهری با تأکید بر اقتصاد سیاسی و طرح های توسعه (نمونه موردی: مناطق 3 و 12 کلان شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: فضای شهری کارکردهای اجتماعی اقتصاد سیاسی طرح های توسعه کلان شهر تهران

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۱ تعداد دانلود : ۸۳
کارکرد اجتماعی فضا از مهم ترین کارکردهای فضاهای شهری محسوب می شود که امکان درگیری در تعاملات معنادار با اجتماع، اجتماعی شدن، شکل گیری حس مکان و فرصت جمع شدن و لذت تجربه با دیگران را در شهروندان ایجاد می کند. متأسفانه در شهرهای مختلف ایران طی سالیان گذشته این کارکردهای اجتماعی فضاها تحت تأثیر اقتصاد سیاسی و طرح های توسعه با تغییرات عدیده ای روبه رو شده اند. بدین منظور، تحقیق حاضر با هدف شناسایی مؤلفه های تأثیرگذار اقتصاد سیاسی و طرح های توسعه بر تغییر کارکردهای اجتماعی فضاهای شهری جدید (منطقه 3) و قدیم (منطقه 12) کلان شهر تهران و ارائه راهکارهایی به منظور توسعه کارکردهای اجتماعی مثبت فضاهای شهری نگارش شده است؛ ازاین رو، روش تحقیق در پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و از نظر ماهیت، تحلیلی و اکتشافی است. همچنین تحلیل فضاهای شهری مورد مطالعه با بهره گیری از روش دلفی (نظر 16 نفر از نخبگان و مدیران) و کاربست تکنیک تحلیل اثرات متقاطع در نرم افزار MICMAC صورت گرفته است. یافته های تحقیق حاکی از آن است که بیشترین اثرگذاری در راستای تغییر کارکردهای اجتماعی فضاهای شهری تهران (جدید و قدیم) مربوط به مؤلفه های عدم شکل گیری مناسب ارتباط بین اقتصاد، اجتماع و حکومت، عدم انسجام و ارتباط مناسب بین ابعاد و عناصر اقتصادی، اجتماعی، زیست محیطی، عملکردی و کالبدی در طراحی فضاهای شهری و عدم بهره مندی از افراد با سلیقه ها و ترجیحات مختلف در رأس امور است. همچنین نتایج نشان می دهد که تغییرات تدریجی فضاهای شهری قدیمی در سالیان گذشته و معاصرشدن آن ها همراه با تأثیرات مدرنیسم، باعث شده این فضاها در پاسخگویی به نیازهای روزمره ساکنان ناتوان شده و نقش اجتماعی آن ها کاهش یابد.
۳۷.

بررسی قابلیت حضورپذیری و عوامل مؤثر بر تعاملات اجتماعی در فضاهای شهری (نمونه موردی: بوستان ملت شهر مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: بوستان ملت قابلیت حضورپذیری فضا تعاملات اجتماعی شهر مشهد

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۵ تعداد دانلود : ۶۴
قابلیت حضورپذیری، کلیدواژه اصلی در دستیابی به تعاملات اجتماعی و رمز موفقیت فضای شهری است. در این راستا، مطالعه حاضر تلاش دارد قابلیت حضورپذیری و تعاملات اجتماعی در فضای بوستان ملت شهر مشهد (به عنوان مهم ترین بوستان با عملکرد شهری)، را بررسی کند. مطالعه توصیفی-تحلیلی و متغیرهای تحقیق، شامل: موقعیت فضایی عناصر بوستان و میزان اقبال عمومی به آن ها در راستای تعامل افراد است. حجم نمونه با توجه به تعداد بازدیدکنندگان و نوع آزمون های آماری، 200 نفر تعیین شد. پس از مطالعات اسنادی و تدوین مدل مفهومی تحقیق، همه عناصر مستقر در بوستان (شامل920 موقعیت)، با استفاده از دستگاه GPS برداشت و در پایگاه اطلاعات مکانی ذخیره شد. به منظور تحلیل داده ها از سه دسته مدل های 1) آمار کلاسیک (جداول فراوانی و آزمون تی)، 2) چیدمان فضایی و معیارهای آن (ارتباط، انتخاب، هم پیوندی، طول و عمق) و 3) معادلات ساختاری استفاده شد. نتایج نشان داد که از منظر قابلیت حضورپذیری، بوستان ملت، تنوع کارکردی را نشان می دهد. از سوی دیگر محاسبه معیارهای چیدمان فضایی حکایت از آن داشت که بخشی از فضای بوستان، در مسیر حرکت بازدیدکنندگان قرار نمی گیرد. همچنین نتایج نظرسنجی حاکی از عدم آشنایی افراد با موقعیت برخی عناصر مهم بود. یافته های مطالعه درخصوص الگوهای تعامل افراد نشان داد باوجود تمایل نسبتاً مناسب تعامل افراد با یکدیگر، این تعامل عمیق نبوده و تنها شامل گپ های کوتاه مدت است؛ همچنین نتایج معادلات ساختاری نشان داد که در بین موقعیت های بوستان، مزار شهدا، کافی شاپ، تجهیزات ورزشی، دریاچه و فضای سبز بیشترین نقش را در بروز تعاملات اجتماعی نشان می دهند. استنباط از یافته های تحقیق بیانگر آن بود که سه موضوع تنوع کارکردی، موقعیت مکانی و ارزشمندی عناصر فضا می توانند به عنوان سرفصل های اصلی در تحقق تعاملات اجتماعی گسترده، در بستر فضای شهری مدنظر قرار گیرند.
۳۸.

ضد شکنندگی، چارچوبی جدید برای مدیریت سیستم اکولوژیکی اجتماعی آب های زیرزمینی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: ضد شکنندگی سیستم اجتماعی - اکولوژیکی انتقال آب زیرزمینی پویایی افزونگی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۳ تعداد دانلود : ۳۸
مدیریت آب زیرزمینی برای پایداری خدمات آب از اهمیت بالایی برخوردار است. روش های بسیاری برای مدیریت آب های زیرزمینی استفاده شده است. تاکنون هیچ مطالعه ای در مورد ضد شکنندگی سیستم اجتماعی-اکولوژیکی (SES) آب های زیرزمینی انجام نشده است. ضد شکنندگی سیستم به فرآیندی اطلاق می شود که سیستم از پویایی ها و رویدادهای داخلی و خارجی خوشش می آید زیرا از اختلالات بهره می برد و خدمات خود را بهبود می بخشد. بنابراین هدف پژوهش حاضر ارائه یک چارچوب مفهومی برای مدیریت اجتماعی-اکولوژیکی آب های زیرزمینی است. روش تحقیق بدین شرح است: ابتدا سیستم اجتماعی اکولوژیکی حفاظت از آبهای زیرزمینی و شکنندگی بر اساس اصول موجود تعریف شد. سپس دو مدل ضد شکنندگی و بوم شناسی اجتماعی طالب با استفاده از مفهوم انتقال به هم ارتباط داده شدند. نتایج بحث در مورد رابطه بین دو مدل، نقاط ضعف مرتبط با عدم افشای دقیق افزونگی ضد شکنندگی آب های زیرزمینی را در برابر اختلالات برجسته کرد. در نهایت، یک مدل سازگار اجتماعی-اکولوژیکی ضدشکننده با یک هدف، سه گونه و سه مرحله در سیستم آب زیرزمینی ساخته شد. هدف شامل: حذف اثرات منفی اختلالات و خطرات در سیستم آب زیرزمینی، از جمله روش ها. مراحل انتقال انرژی، انتقال عملکرد و طراحی عنصر شامل: (1) تعیین اثرات اختلال به جای خود اختلال و خطرات، (2) تدوین خط مشی انتقال، و (3) اجرای خط مشی. این مقاله نه تنها ادبیات مدیریت آب های زیرزمینی را گسترش می دهد، بلکه چارچوب مناسبی را برای سیاست گذاران و مدیران آب فراهم می کند و می تواند در برنامه ریزی و مدیریت آب های زیرزمینی مفید باشد.
۳۹.

بررسی غلظت عناصر سنگین موجود در گردوغبار و ارزیابی ریسک سلامت انسانی (مطالعه موردی: شهرستان بیرجند، استان خراسان جنوبی)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: فلزات سنگین ریسک سلامت خطر سرطان زایی گردوغبار بیرجند

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۹ تعداد دانلود : ۳۹
گردوغبار شهری یکی از شاخص های آلودگی به فلزات سنگین در محیط زندگی است. حضور فلزات سنگین در خاک های آلوده چالشی برای محیط زیست محسوب می شود و با ورود به بدن موجودات زنده، می تواند عوارض جبران ناپذیری ایجاد کند؛ بنابراین شناخت مواد آلاینده و چگونگی انتقال، عملکرد و دسترس پذیری آن ها از اهمیت بالایی برخوردار بوده و تأثیرات آن ها بر سلامت انسان و دیگر جانداران به وضوح قابل توجه است. لذا مطالعه حاضر به منظور بررسی تأثیر فلزات سنگین (شامل سرب (Pb)، روی (Zn)، کروم (Cr) و آرسنیک (As)) در گردوغبار شهر بیرجند بر سلامت شهروندان انجام شده است. برای دستیابی به این هدف، 50 نمونه گردوغبار از مرکز شهر بیرجند جمع آوری شدند و با استفاده از روش طیف سنجی جفت شده پلاسمای القایی (ICP-OES) تحلیل شدند. با توجه به نتایج تحقیق میانگین غلظت فلزات مورد مطالعه به ترتیب Pb (93/16)، Zn (55/5)، Cr (04/1) و As (11/6) µg/m³ برآورد گردید. بر اساس میانگین مقادیر RI، فلزات کروم و روی دارای پتانسیل ریسک اکولوژیکی کم هستند و سرب ریسک متوسط و آرسنیک دارای پتانسیل ریسک اکولوژیکی زیاد است. خطر غیر سرطان زایی فلزات سنگین در شهر بیرجند بدون ریسک است؛ اما خطر غیر سرطان زایی برای دو عنصر کروم و آرسنیک برای کودکان بیشتر از بزرگ سالان است. مقادیر CR در کودکان بیشتر از بزرگ سالان است. این مقدار در کودکان برای کروم (4-10×58 /5)، آرسنیک (5-10×98 /5) و سرب (6-10×09 /9) و در بزرگ سالان کروم (4-10×18 /1) و آرسنیک (5-10×27 /1) می باشد که بیشتر از 6-10×1 می باشد. خطرپذیری سرطان برای کودکان تحت شرایط کنترل و نظارت وجود دارد؛ اما ریسک سرطان ناشی از این فلز در گردوغبار برای بزرگ سالان می تواند نادیده گرفته شود.
۴۰.

تحلیل همدید شدیدترین سیلاب حوضه کرخه (سیلاب 12 فروردین 1398)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تحلیل سینوپتیک سیلاب فروردین 1398 حوضه کرخه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۹ تعداد دانلود : ۵۶
در بین بلایای طبیعی، سیلاب بیشترین تلفات انسانی را در بر می گیرد. آسیب های اقتصادی سیلاب در کشورهای در حال توسعه از جمله ایران بیشتر بوده و رخداد آن خصوصا در ماه های سرد سال در غرب کشور بسیار زیاد است. هدف از پژوهش حاضر تحلیل سینوپتیک شدیدترین سیلاب تاریخی رخ داده شده(12 فروردین 1398) در حوضه کرخه می باشد. روش تحقیق توصیفی - تحلیلی و رویکرد آن محیطی به گردشی است. تحلیل سامانه های همدید سیلاب های بزرگ مانند سیلاب 12 فروردین 1398 نشان می دهد که وجود سامانه های پرفشار غرب اروپا، دریا سیاه، شرق خزر و کم فشار شمال دریای سرخ، شرق مدیترانه هماهنگ با سامانه های پرارتفاع غرب اروپا، کم ارتفاع شرق مدیترانه همراه با افت دما حدود 50 درجه سلسیوس( دما در سطح دریا در شرق مدیترانه و دریای سرخ حدود 25 درجه و در تراز میانی جو 25- درجه سلسیوس) همچنین فرا رفت رطوبت از مناطق دریای عرب، شمال اقیانوس هند، دریای سرخ، دریای عمان و خلیج فارس و همراه با ریزش هوای سرد عرض های میانی بر روی منطقه و استقرار رودباد قطبی(هسته ای آن تا 70 متر) و استقرار بخش جلوی رودباد و منطقه چرخندگی مثبت بر روی منطقه ساختار سامانه های همدید موجد سیلاب منطقه را نشان می دهد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان