پس از مهاجرت طالبوف به داغستان در کودکی، وی منشاء ظهور کارهای روشنگرانه و خیرخواهانه بزرگی شد. افکار و آثار وی اثر چشم گیر بر شکل گیری ترتیب مشروطه خواهی در ایران و حتی شرق داشت.
ذات دموکراسی، آزادی است و ذات سوسیالیسم، عدالت است. عدالت جنبه والاتر و ذاتی دارد و آزادی برای عدالت، جنبه آلی و ابزاری. ما آزادی را برای ارزش بالاتری میخواهیم، آزادی یک راه و ابزار است، اما نه یک ابزاری که نیاز موقتی باشد. انقلاب اسلامی مدعی این بود که میخواهد پارادوکس دو انقلاب فرانسه و انقلاب شوروی را حل کند و به سازشناپذیری و تناقض آزادی و عدالت خاتمه دهد. دموکراسی، رابطه حکومت کننده و حکومت شونده نیست، بلکه باید در همه مناسبات انسانی شاهد آن باشیم. متفکران مدرن جز یک نمله فردی هیچگاه خود را روشنفکر ضد دینی نمیدانستند. تمام تلاشهای آنها معطوف به این بود که آن چنان قرائتی از دین ارائه کنند که با فهم و درک انسان مدرن سازگاری داشته باشد».
در آستانه قرن بیست و یکم، بحث جامعه مدنی به گفتمان جهانی تبدیل شده است. اگر اندکی به عقب باز گردیم و نگاهی به تاریخ و نقشه های جهان بیندازیم بی درنگ در می یابیم که در این زمان، نظام های دموکراتیک و جوامع مدنی، پدیده هایی استثنای بوده اند. امروزه تاریخ و نقشه جهان به کلی دگرگون شده است. در آمریکای لاتین، اروپای شرقی، آفریقا، آسیا و تقریباً در تمامی کشورها نظام های دموکراتیک بر سر کار آمده اند و یا در حال شکل گرفتن هستند. نظام های توتالیتر و دیکتاتوری به پدیده های کمیابی بدل شده اند و آخرین دیکتاتورها هم تلاش می کنند به نظام های خود شکل و شمایل دموکراتیک بدهند. بدین سان امروزه بحث جامعه مدنی بخش عظیمی از جهان را در برگرفته و توجه محافل روشنفکری را از جمله در ایران به خود معطوف نموده است.