فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶٬۰۲۱ تا ۶٬۰۴۰ مورد از کل ۹٬۶۷۶ مورد.
حوزه های تخصصی:
مهم ترین هدف گفتمان تبلیغاتی اعتمادسازی در هر بیننده یا خواننده جهت تشویق وی به خرید کالاست. این گفتمان، حاوی کارکردهای القایی مختلفی از جمله کارکردهای القایی کنشی و تنشی است. در کارکرد القایی کنشی، یک کنش منشأ القا می شود، در حالی که در کارکرد القایی تنشی نتیجه کنش، منشأ القاست. بنابراین، می توان ادعا کرد کارکردهای القایی تنشی در ادامه یک القای کنشی شکل می گیرند. از سوی دیگر، تبلیغات القایی کنشی و تنشی داخلی و خارجی شباهت هایی با یکدیگر دارند که به پیشینه ذهنی و دیدگاه فرهنگی سازندگان آنها مرتبط می شود. این مقاله بر آن است با مقایسه ابعاد مختلف کارکردهای کنشی و تنشی در تبلیغات داخلی و خارجی، از وجود ارتباط میان این دو کارکرد اطمینان یابد. بنابراین، هدف اصلی، تحلیل وجه القایی کنشی و تنشی نظام گفتمانی تبلیغات جهت مشخص نمودن رابطه بین این دو کارکرد زبانی در گفتمان مورد نظر است. بر این اساس، در تحقیق حاضر نمونه هایی از گونه های تبلیغاتی مربوط به بیلبوردها، مجلات و رسانه ها از سایت های اینترنتی استخراج و بر اساس کارکردهای گفتمانی کنشی و تنشی مطالعه شده اند.
تحلیل شناختی پاره ای از استعاره های دل در بوستان سعدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مطالعة حاضر در چهارچوب زبانشناسی فرهنگی به بررسی برخی از مفهوم پردازی های استعاری واژة دل در بوستان سعدی پرداخته است. تحلیل داده ها نشان می دهد که این اندام به شکلی زایا در امر تن آیش ذهن زبانمندان فارسی از طریق یک الگوی فرهنگی مشارکت می جوید و از خلال آن به مفهوم پردازی عناصری از حوزه های مفهومی احساسات (عشق، شادی، غم)، قوای ذهنی (درک کردن، فکرکردن)، ارزش های فرهنگی (بخشندگی، صداقت)، ویژگی های شخصیتی (بی رحمی، آگاهی) و طبیعت و ماده (باغ، آیینه) می پردازد. مفهوم پردازی احساسات در این میان از تنوع بیشتری برخوردار است؛ لذا می توان دل را اندام نمونة اعلا در انتقال احساسات به ویژه «غم» و «عشق»، به-شمارآورد. همچنین معلوم شد که آفرینش عبارات مبتنی بر این اندام، با تبعیّت از نظام های استعاری و بهره گیری از ابزارهای شناختی چون استعاره، مجاز و طرحواره های تصویری همراه است.
مقایسة نقش بازخورد معلم و گروه همسالان در شرایط برخط و سنتی در فراگیری مهارت نگارش زبان انگلیسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اگرچه همواره بر اهمیت تعامل معنا دار در فرایند یادگیری نظریة فرهنگی- اجتماعی تأکید شده است (ویگوتسکی، 1962)، اما تاکنون دربارة میزان درک فراگیران از بازخورد معلم و دیگر فراگیران یا گروه همسالان در مهارت نگارش بررسی دقیقی نشده است. پژوهش حاضر با هدف مقایسة بازخورد برخط معلم، برخط همسالان، سنتی معلم و سنتی همسالان با توجه به اظهار نظر فراگیران زبان در بارة استفاده و فهم آنها از بازخوردها انجام شده است. چهار نوع آزمایش در چهار کلاس (مجموعاً 54 نفر) اجرا شد. فراگیران در گروه سنتی، بازخوردهای نگارشی را به صورت نوشتاری به یکدیگر ارائه دادند؛ درحالی که فراگیران در گروه برخط، ازطریق یک وب سایت و به صورت تعاملی بازخوردشان را نشان دادند. نتایج این پژوهش نشان داد هرچند بالاترین سطوح به کارگیری بازخورد در شرایط مربوط به بازخورد معلمان رخ داد، اما گروههای برخط بازخورد معلم و همسالان از منظر درک فراگیران از این اظهار نظرها در ردة بالاتری قرار گرفتند. علاوه براین سطح درک فراگیران در گروه بازخورد سنتی همسالان بالاتر از سطح درک در گروه بازخورد سنتی معلم بود. افزون براین، عواملی که به این سطح به کارگیری و درک کمک کردند بررسی شدند.
سیر جنسیّت زدگی در ادبیات داستانی معاصر زبان فارسی
حوزه های تخصصی:
توجّه به تأثیر عوامل اجتماعی متفاوت از جمله سن، جنسیّت، تحصیل و طبق ه اجتم اعی ب ر دگرگونی های زبانی حاصل تحوّلاتی است که در پی ورود تفکر نقش گرائی در عرصه زبان پدید آمد. «زبان جنسیّت زده» نه تنها وجود تفاوت های ک لامی دو گ روه جنس یعنی زن ان و م ردان را ب دیهی می شمارد، بلکه بخشی از این تفاوت ها را نشانه نگاه ناهمسان و گاه غیرعادلانه اجتماع به یکی از گروه ها می داند که همان گروه زنان است. در این میان ادبیات به عنوان نمودار فرهنگ و جهان بینی یک منطقه می تواند ابزاری جهت مطالعه انواع ویژگی های کلامی از جمله می زان گرایش های جنسیّت زدگی در کلام باشد. لذا به منظور بررسی جنسیّت زدگی در ادبیات فارسی، تعداد 20 داستان بلند به تفکیک جنسیّت نویسندگان (10 نویسندة زن و 10 نویسندة مرد) و متعلّق به دو بازه زمانی (10 اثر دهه 60 و 10 اثر دهه 80) به لحاظ داده های جنسیّت زده مورد بررسی قرارگرفتند. مقایسه کمّی داده ها با روش آماری کای دو انجام شد. مقایسه فراوانی داده ها در گروه های مختلف جنس و زمان نشان داد که نویسندگان مرد در آثار خود به طرز معنی داری از اقلام کلامی جنسیّت زده بیشتر استفاده نموده اند.
استفاده از الگوی طیف نگاشتی واکه ها به عنوان کلیدی برای بازشناسی حقوقی سخنگو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آواشناسی حقوقی، از زیرگرایش های زبان شناسی حقوقی است که در آن از دانش اکوستیک و کاربرد ویژگی های آواشناختی داده های صوتی، برای تکمیل مدارک پرونده های حقوقی استفاده می کنند و یکی از شواهد موجود در آن ها مربوط به داده های صوتی فرد مجرم است. از مهم ترین اموری که آواشناسان حقوقی انجام می دهند، بازشناسی حقوقی سخنگو است. در «بازشناسی حقوقی سخنگو»، از آواشناس خواسته می شود تا میزان مشابهت میان دادة صوتی از پیش موجود مربوط به صدای مجرم را با صدای فرد یا افراد مظنون تعیین و مشخص کند که آیا صدای فرد مظنون با صدای مجرم که در حین ارتکاب جرم ضبط شده، هم خوانی دارد یا خیر؟ هدف از این پژوهش که روی داده های صوتی مربوط به 10 سخنگوی مرد و زن فارسی زبان دارای گویش فارسی معیار انجام گرفت، بررسی امکان استفاده از نمودارهای طیف نگاشتی لگاریتمی واکه ها، به عنوان یکی از کلیدهای بازشناسی حقوقی سخنگو است. نتایج بررسی های انجام گرفته در این پژوهش نشان می دهد که این مشخصه می تواند به عنوان یکی از کلیدهای کارآمد با درصد اطمینان بالا در فعالیت های مربوط به بازشناسی حقوقی سخنگو، کاربرد داشته باشد.
بررسی کلمات ربط تقابلی فارسی و چگونگی تکوین آن ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در زبانها برای پیوند دادن بندهای همپایه از راهکارهای مختلفی استفاده میشود. گاهی فقط معنا و کاربردشناسی، ناظر بر ارتباط دو بند است، ولی در بیشتر مواقع کلمات ربط میانبندی هستند که موجب ارتباط دو بند با یکدیگر و ساخت جمله میشوند. با توجه به رابطة معنایی دو بند با یکدیگر، انواع مختلفی از کلمات ربط مورد استفاده قرار میگیرند؛ از این جمله میتوان به کلمات ربط اتصالی، انفصالی، علّی، شرطی و تقابلی اشاره کرد. در این مقاله ضمن مقایسة انواع کلمات ربط ، به تفصیل، به تعریف و معرفی کلمات ربط تقابلی، ساختار و توزیع آ ن ها در دو بند خواهیم پرداخت. به لحاظ ساختار درونی، کلمات ربط تقابلی را میتوان به سه گروه «بسیط»، «مرکب پیوسته» و «مرکب گسسته» تقسیم کرد. نکته درخور توجه در فهرست نسبتاً بلند کلمات ربط تقابلی، وجود تعداد زیادی کلمه ربط مرکب، چه از نوع گسسته، چه پیوسته و حتی به صورت جمله است. دلیل این تنوع به نقش تأکیدی کلمات ربط تقابلی مربوط می شود؛ این اجزای تقابلی، منشأها و منابع گوناگونی دارند که قسمت پایانی این مقاله را به بررسی همین منابع در زبان های جهان و مقایسة آن با منابع کلمات ربط تقابلی در فارسی اختصاص داده ایم. براساس شواهد موجود، در زبان فارسی مانند بسیاری از زبانها، کلماتی با معنای اولیة مکانی، زمانی، علّی و تأکیدی در ساخت این کلمات به کار گرفته شدهاند. نکته قابل توجه اینکه در زبان فارسی- بر خلاف بسیاری از زبانهای دیگر- از افعال، کلمات پرسشی و شرط نیز برای ساخت کلمات ربط تقابلی استفاده شده است. شواهد و توصیفات ارائه شده در این مقاله بیانگر این است که همه کلمات ربط تقابلی، صرف نظر از منبع، از رهگذر دستوریشدگی به وجود آمدهاند.
بررسی معنی شناختی مکانی شدگی مفاهیم انتزاعی در زبان قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
Analysis of Images in Iranian High School EFL Course Books(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
Although images are abundant and play significant aesthetic and pedagogical roles in today’s EFL course books, they are still one of the less explored areas of research. The present study is an attempt to examine the role and function of images in Iranian high school EFL course books; it also aims to cast a critical eye over their suitability and efficiency. To this end, Kress and Van Leeuwen’s (2006) model of visual grammar was adopted. The findings revealed that although the informative and/or illustrative functions of the images make them important resources in Iranian high school EFL course books, their full potential for language learning does not seem to be adequately exploited. This relates to flaws at the representational mode of meaning making, such as outdated portrayal of objects, gender stereotyping, and overdramatizing national identity as well as shortcomings at the interactive mode, such as poor modality due to grayscale printing and plain graphics with no contextualization or pictorial detail. These flaws make the images seem out of today’s world and hardly credible for high school students who are already adept at new technology. Since these shortcomings may sacrifice pedagogical objectives, the study calls for changes in both technical quality and underlying messages of images in the course books.
چند کاربرد کلامی دیگر از «که» در فارسی گفتاری
حوزه های تخصصی:
«که» از جمله تکواژهای دستوری زبان فارسی است که برایش کاربردهای متعدّدی در گونه نوشتاری زبان فارسی می شناسیم. با وجود این، این تکواژ در فارسی گفتاری هم چن دین ک اربرد کلامی دارد که باعث می شود بتوانیم آنرا فارغ از حوزه کارکردهای رایج یک تکواژ دستوری هم مورد مطالعه قرار دهیم. در این پژوهش، با استفاده از داده های واقعی ضبط شده، تعدادی از کاربردهای کلامی «که» معرّفی می شوند تا نظریات پیشین در مورد کاربردهای این حرف کامل تر و جامع تر شوند، چراکه نشان داده خواهد شد که برخی از کارکردهای کلامی «که» در فارسی گفتاری، نتیجه برخی فرایندهای نحوی، مانند حرکت سازه ای است.
بازجستن ضراب خانه های ساسانیان در فارس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
استان پارس، در جنوب ایران، به لحاظ نقش خاستگاهی، مرکزیت دینی، سیاسی و موقعیت اقتصادی و تجاری، مهم ترین ایالت شاهنشاهی ساسانیان (226 - 651 م) محسوب می شد. تولیدات انبوه این ایالت، همچون پارچه های کتانی و ابریشمی یا فرش و مروارید که تا چین و سایر نواحی دوردست نیز صادر می شد و موقعیت جغرافیایی آن، در پس کرانه خلیج فارس، آن جا را به مکان مهمی برای حمل و نقل و تجارت زمینی و دریایی تبدیل کرده بود. رونق تجارت با سایر سرزمین ها موجب افزایش میزان ضرب سکه در آن ایالت شده بود و بسیاری تعداد سکه های مکشوفه در این ایالت حکایت از کثرت ضراب خانه هایی دارد که در این منطقه قرار داشته اند. در این پژوهش ضراب خانه های منطقة پارس در دورة ساسانیان بر اساس سکه های نبشته دار ساسانی بررسی شده اند و بر پایة شواهد موجود پیشنهادشده علامت اختصاری WLC، که به گفتة اکثریت سکه شناسان تاکنون ناشناس باقی مانده است، اشاره به شهر برازگان (برازجان) در جنوب ایالت پارس دارد.
مقاله به زبان انگلیسی: عوامل موثر بر بی انگیزگی دانشجویان کارشناسی رشته های غیر زبانی در درس زبان انگلیسی عمومی در بافت ایران (Demotivating Factors Affecting Undergraduate Learners of Non-English Majors Studying General English: A Case of Iranian EFL Context)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پیشینه تحقیق در حوزه آموزش و یادگیری بر انگیزه، به عنوان یکی از عوامل تعیین کننده و تاثیرگذار بر فراگیران تاکید نموده است. اما عوامل بی انگیزگی نیز از اهمیت ویژه ای برخوردارند. دراین راستا، با توجه به رویکرد نظریه مبتنی بر زمینه و با استفاده ازمصاحبه و پرسشنامه، این تحقیق به بررسی عوامل بی انگیزگی موثر بر دانشجویان ایرانی رشته های غیرزبانی پرداخته است. به این منظور سی نفر از دانشجویان کارشناسی از سه دانشگاه دولتی، آزاد اسلامی و پیام نور بر اساس نمونه گیری هدفمند مورد مصاحبه قرار گرفتند. بر اساس پاسخ های استخراج شده از مصاحبه، پرسشنامه ای حاوی 35 سوال تهیه گردید. با بکارگیری شیوه تجزیه و تحلیل عاملی، باور مشترک دانشجویان ایرانی نسبت به عوامل موثردر بی انگیزگی در یادگیری زبان انگلیسی بصورت مدلی پنج عاملی ارائه شد، که در این میان ""موانع موجود در سیستم آموزشی"" و ""فقدان انگیزه های بیرونی"" به ترتیب بیشترین و کمترین تاثیر را داشتند. دیگر عوامل این مدل را ""روش تدریس و شخصیت معلمان""، ""فقدان اعتماد به نفس و انگیزه های درونی"" و ""عدم اهمیت جامعه به زبان انگلیسی"" تشکیل دادند.
On the Relationship between Iranian EFL Teachers’ Efficacy of Classroom Management, Reflective Thinking, and Transformational Leadership Style: A Structural Equation Modeling(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
In spite of the significant role of teachers in the efficacy of classroom management particularly in teaching English as a Foreign Language, the issue has not been addressed sufficiently especially in relation with other individual variables. Hence, this study made an attempt to investigate the association between Iranian EFL teachers’ classroom management, reflective thinking and transformational leadership style. 247 English Foreign Language teachers took part in the study. To measure the variables of the study, Teachers Sense of Efficacy Scale (Tschannen-Moran & Woolfolk Hoy, 2001), Reflective Thinking Scale (Choy & Oo, 2012) and Multifactor Leadership Questionnaire(Avolio, Bass & Jung, 1995) were used. Structural Equation Modeling (SEM) was applied to test the hypothesized model of associations. After confirming the hypothesized model (= 1.275; RMSEA=.02; RMR =.03; GFI =.97; AGFI =.93; NFI =.97; CFI =.99; IFI =.99), the results revealed significant internal correlations among the main as well as the sub-scales of the study. Multiple regression analysis further confirmed the direction of the path model proposed for the study. Generally, it was concluded that reflective thinking and transformational leadership improve teachers' efficacy of classroom management which, in turn, facilitates teaching processes. Implications are discussed.
مقاله به زبان انگلیسی: تاثیر زیرنویس متون و ترتیب ارائه ی آن بر درک شنیداری و یادگیری واژگان در زبان دوم ؛ The effects of captioning texts and caption ordering on L2 listening comprehension and vocabulary learning(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این تحقیق، با استفاده از یک برنامه ی چندرسانه ای رایانه ای، به بررسی تاثیر زیرنویس متون بر درک شنیداری ویادگیری واژگان در زبان خارجی پرداخته است. علاوه براین، تاثیر ترتیب ارائه ی زیرنویس (درمرتبه اول یا دوم) و تعامل آن با سطح دانش زبانی فراگیران زبان را درعملکرد درک شنیداری و واژگان آنان بررسی کرده است. به منظور نیل به این اهداف، یک نرم افزاری رایانه ای طراحی شد و از 200 نفر از فراگیران زبان خارجی ( 100 نفر سطح متوسط-بالا و 100 نفر سطح متوسط -پایین) خواسته شد که در این تحقیق شرکت کنند. شرکت کنندکان به طور تصادفی به چهار گروه تقسیم شدند: گروه زیرنویس (با دومرتبه گوش دادن به متون همراه با زیرنویس)، گروه بدون زیرنویس (با دومرتبه گوش دادن به متون بدون زیرنویس)، گروه اول زیرنویس (با گوش دادن به متون مرتبه ی اول همراه با زیرنویس و مرتبه-ی دوم بدون زیرنویس)، گروه دوم زیرنویس (با گوش دادن به متون مرتبه ی اول بدون زیرنویس و مرتبه ی دوم همراه با زیرنویس). آنان دومرتبه به چهار متن شنیداری (داستان کوتاه) گوش دادند و به آزمون های درک شنیداری و واژگان ازطریق نرم افزار و رایانه پاسخ دادند. نتایج بدست آمده ازآزمون تی و تحلیل واریانس دوسویه نشانگر این مسئله بود که عملکرد زبان آموزان درداستان های زیرنویس شده موثرتر بود، ولی ترتیب ارایه ی زیرنویس تاثیر معنا داری درعملکرد آنها در درک شنیداری و واژگان نداشت. بالاخره، تعامل معنا داری بین ترتیب ارایه ی زیرنویس و سطح دانش زبانی در دو گروه مشاهده نگردید.
مقاله به زبان انگلیسی: بررسی راهبردهای یادگیری زبان: نقش هوش چندگانه، مهارت زبان خارجی و جنسیت؛ Exploring Language Learning Strategy Use: The Role of Multiple Intelligences, L2 Proficiency and Gender(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این تحقیق به بررسی هوش چندگانه، مهارت زبانی و جنسیت می پردازد. به عبارت دیگر تحقیق رابطه کلی راهبردهای یادگیری زبان را با مهارت زبانی و هوش چندگانه و نیز رابطه انواع راهبردهای یادگیری زبان را با انواع هوش بررسی می نماید. همچنین، این تحقیق بررسی می نماید که تا چه حد هوش چندگانه، جنسیت، و مهارت زبانی فراگیران زبان انگلیسی می تواند کاربرد راهبرد یادگیری زبان را پیش بینی کند. به همین منظور، 90 دانشجوی لیسانس زبان انگلیسی از سه دانشگاه در تحقیق شرکت داده شدند. به منظور جمع آوری داده ها، از سیاهه راهبردهای یادگیری زبان، مقیاس سنجش تکاملی هوش چندگانه و یک آزمون مهارت زبان استفاده گردید. نتایج ضریب همبستگی پیرسون وجود همبستگی مثبت معناداری را بین راهبردهای یادگیری زبان آموزان و هوش چندگانه و یک همبستگی ضعیف را بین راهبردهای یادگیری و مهارت زبانی نشان داد. همچنین، همبستگی های معناداری بین برخی زیرسازه های راهبردهای یادگیری و برخی زیرسازه های هوش چندگانه یافت شد. بالاترین ضریب بین راهبردهای شناختی و هوش درون فردی و کمترین آن بین راهبردهای عاطفی و هوش طبعیت گرا گزارش گردید. نتایج تحلیل رگرسیون چندگانه نیز نشان داد که هوش چندگانه زبان آموزان در کاربرد راهبردهای یادگیری آنها بطور معناداری موثر می باشد، ولی مهارت زبانی و جنسیت آنها تاثیر معناداری ندارند هرچند که جزء پیش بینی کننده های مثبت کاربرد راهبردهای یادگیری زبان می باشند.
قواعد ساخت سازه ایِ فارسی باستان در کتیبه بیستون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر به بررسی قواعد ساخت سازه ای فارسی کتیبه بیستون می پردازد. قواعد ساخت سازه ای ایی یگاه هسته را نسبت به وابسته هایش در گروه های نحوی مختلف از قبیل گروه اسمی، گروه فعلی، گروه حرف اضافه ای، گروه صفتی و گروه قیدی تعیییه و تحلیل داده یه بر نمونه ها و مثال هایییبه بیستون، به عنوان مهم ترین و مفصل ترین متن فارسی باستان، صورت گرفته است. از تحلیل گروه های نحویِ فارسی باستانِ به کتیبه بیستون و با توجه به ویژگی تصریفی این زبان چنین استنباط می های نحوی، هسته تمایل به جایگاه پایانیِ گروه دارد. بنابراین بر اساس بسامد وقوع، شاید بتوان فارسی باستان را، در ساخت های بی نشان، زبانی هسته پایان دانست.
Construction and Validation of Critical Understanding of the Global Spread of English Scale (CUGSES)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
The present study aimed to design and validate a “Critical Understanding of the Global Spread of English” Scale (CUGSES). To this end, a framework was designed based on the tenets of linguistic imperialism, English as an International Language (EIL), and globalization. The scale was then administered to a population of 425 participants, comprising English language teachers in language institutes, English language learners in language institutes, parents whose children attended English language institutes, university students majoring in English and English-major university professors. Rasch measurement was utilized to substantiate the construct validity of the instrument. The results of the Rasch analysis revealed that except for three items, the scale is unidimensional and meets the criteria to fit to the Rasch model. Next, exploratory factor analysis (EFA) was conducted to extract the factors underlying the scale. Five components were extracted and labeled as: domination of English language and culture, preference for home culture and language, age and medium of instruction, native speakerism, and localization in ELT. Implications of the newly- designed scale in the Iranian EFL context were then provided.
نشان داری آغازگر در زبان های فارسی و انگلیسی براساس رویکرد دستور نقشگرای نظام مند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی مقابله ای نشان داری آغازگر در متون پزشکی فارسی و انگلیسی به نگارش درآمده است. این مقاله برآن است تا وجوه افتراق و اشتراک زبان فارسی و انگلیسی را ازنظر نشان داری آغازگر مشخص کند. پژوهش برپایة دستور نقشگرای نظام مند هلیدی انجام شده و فقط فرانقش متنی در آن مورد نظر است. برای انجام آن، کتاب ها و مقاله هایی از متون پزشکی انتخاب شده که پیکره ای شامل هزار بند از متون نوشتاری فارسی و انگلیسی را تشکیل داده است. این تحقیق به روش توصیفی- تحلیلی انجام شده است. نتایج نشان می دهد در متون پزشکی فارسی، افزوده های حاشیه ای با بسامد وقوع بالا در جایگاه آغازگر قرار می گیرند. این بسامد وقوع بالا می تواند بیانگر این نکته باشد که وقوع افزوده های حاشیه ای در جایگاه مورد نظر در زبان فارسی نشان دار به شمار نمی آید. به نظر می رسد زبان فارسی در متون پزشکی از آرایش سازه ای متفاوتی در مقایسه با زبان انگلیسی برخوردار است و برخلاف زبان انگلیسی، در مقولة نشان داری کاملاً از نظریة هلیدی پیروی نمی کند. همچنین، این مقاله نشان می دهد ویژگی های ضمیراندازی و نداشتن آرایش واژگانی ثابت، ازنظر نشان داری، فارسی را از انگلیسی متمایز می کند. نشان داری آغازگر در فارسی و انگلیسی علاوه بر تفاوت های زبانی، متأثر از عوامل دیگری ازقبیل سبک متن (قلم خاص نویسنده)، فرم نوشتار (کتاب، مقاله و غیره)، ارتباط بین بند و متن، تأکید، تقابل و ژانر متن است. از آنجایی که عوامل یادشده در فارسی و انگلیسی بر نشان داری آغازگر مؤثرند، می توان آن ها را وجوه اشتراک این دو زبان در این حیطه دانست؛ در حالی که تفاوت های زبانی (ساختار فارسی و انگلیسی) به وجوه افتراق در نشان داری آن ها اشاره دارد.
کنش گفتاری «وعده» و «وعده در گفتمان سیاسی»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کنشگفتاری «وعده» میتواند همگرا با دو کنشگفتاری تشویق و سوگند باشد. این کنش گفتاری به واسطة وجود مفهوم وعدة داوطلبانه و تعهدی که گوینده به خواست خود به مخاطب میدهد، در زمرة کنشهای گفتاری تعهدآور در طبقهبندی کنشهای گفتاری جورج اُستین قرار میگیرد. همچنین وجود مختصات اصلی افعال اجرایی «من، تو، اینجا و الان» در وعده موجب می شود آن را جزو کنشهای اجرایی قلمداد کنیم. در وعدة سیاسی با توجه به اهداف و ویژگیهای فردی گوینده ممکن است راهکارهای اصل همکاری گرایس، یعنی کمیت، کیفیت، ارتباط و روش بیان نقض شوند. در یک وعدة سیاسی به همان میزان که ممکن است کوتاه و مختصر سخن گفته شود، ممکن است از عنصر تکرار استفاده شود. بسیاری از وعدههای سیاسیِ داده شده تنها جنبة تبلیغاتی دارند و از جنبة عملی برخوردار نیستند. راهکار ارتباط معمولاً در وعدههای انتخاباتی حفظ میشود و کمتر پیش میآید که این راهکار در مرحلة پیش از انتخابات نقض شود. کوشش در به کارگیری روش بیان درست و تأثیرگذار از روشهای فعالان سیاسی پیش از انتخابات است.
بررسی رده شناختی راهبردهای ساخت بند موصولی در زبان های فارسی و آلمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بند موصولی در زبان آلمانی با استفاده از ضمیر موصولی ساخته می شود که از جهت جنس و شمار با اسم هسته مطابقت دارد. این در حالی است که زبان فارسی تنها از حرف ربط «که» برای ساخت بند موصولی استفاده می کند. این تفاوت، زبان آموزان ایرانی و آلمانی را به هنگام یادگیری زبان های آلمانی و فارسی با دشواری هایی روبه رو می سازد. مقاله پیش رو علاوه بر بررسی راهبردهای ساخت بند موصولی در زبان های فارسی و آلمانی به دنبال پاسخ به این پرسش است که بندهای موصولی از دیدگاه رده شناسی با کمک چه راهبردهایی ساخته می شود و جایگاه زبان های فارسی و آلمانی در این دسته بندی کجاست؟ یافته های این تحقیق نشان می دهد زبان آلمانی برای ساخت بند موصولی از راهبرد ضمیر موصولی استفاده می کند که شاخه ای از راهبرد حفظ و تکرار ضمیر است. این در حالی است که زبان فارسی نقش نحوی اسم هسته در درون بند موصولی را از طریق راهبردهای مختلفی از جمله راهبرد حذف کامل اسم هسته یا راهبرد به کارگیری ضمیر شخصی تعیین می کند.