فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶٬۰۸۱ تا ۶٬۱۰۰ مورد از کل ۹٬۷۱۴ مورد.
حوزه های تخصصی:
مهجورشدگی یکی از مباحث مربوط به بسامد واژگان است. بحث پیرامون بسامد یک واژه یعنی بحث پیرامون یک طیف، طیفی که یک سوی آن بسامد صفر و سوی دیگر آن بسامد بی نهایت است. مقاله حاضر به بررسی مهجورشدگیِ واژگان قرضیِ زبان عربی در مطبوعات زبان فارسی می پردازد. برای این منظور روزن امه اطلاعاتِ سال های 1310 و 1311 هجری شمسی انتخاب شده و برخی از واژگان زبان عربی که به زبان فارسی راه یافته و کاربرد وسیعی در مطبوعات آن زمان داشته، گلچین شده است. نحوه گردآوری این واژه ها بدین صورت بوده است که طی چن د ماه، غ الب صفحات روزنامه اطلاعات سال های مذکور بررسی شده و واژگان مهجور همراه با جملات آنها استخراج شدند. پس از گردآوری وازگان مهجور و حصول اطمینان از مهجور بودن آنها، این واژگان ب ه همراه معادل های فارسی شان دسته بندی شدند. علّت اصلیِ مهجور شدن این واژه ها، معادل سازی یا واژه گزینی و گرایش به جایگزینیِ واژه های بیگانه با واژه های فارسی (پارسی گرایی) است. نگرش منفی به عربی و عربی مآبی و در مقابل نگرش مثبت به فارسی و پاکسازی زبان فارسی از دلایل مهمّ واژه گزینی فارسی است که در این امر فرهنگستانِ زبان و ادب فارسی نقش بسزایی داشته است. علاوه بر این ثقیل بودن واژه های ع ربی و سره گرایی و وطن پ رستی نی ز ب اعث واژه گزینی شده است. علاوه بر واژه گزینی، دلایل دیگری برای مهجورشدگی واژگان عربی وجود دارند که عبارتند از: تحوّلات اجتماعی، فرهنگی، سیاسی، تابوها و حُسن تعبیر. در این مقاله، تنها به واژه گزینی که علّت اصلیِ مهجورشدگی است می پردازیم.
چند کاربرد کلامی دیگر از «که» در فارسی گفتاری
حوزه های تخصصی:
«که» از جمله تکواژهای دستوری زبان فارسی است که برایش کاربردهای متعدّدی در گونه نوشتاری زبان فارسی می شناسیم. با وجود این، این تکواژ در فارسی گفتاری هم چن دین ک اربرد کلامی دارد که باعث می شود بتوانیم آنرا فارغ از حوزه کارکردهای رایج یک تکواژ دستوری هم مورد مطالعه قرار دهیم. در این پژوهش، با استفاده از داده های واقعی ضبط شده، تعدادی از کاربردهای کلامی «که» معرّفی می شوند تا نظریات پیشین در مورد کاربردهای این حرف کامل تر و جامع تر شوند، چراکه نشان داده خواهد شد که برخی از کارکردهای کلامی «که» در فارسی گفتاری، نتیجه برخی فرایندهای نحوی، مانند حرکت سازه ای است.
نگاهی جامعه شناختی به کنش گفتاری قسم: مقایسة زبان های فارسی و انگلیسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
درک تفاوت های فرهنگی نقش بسزایی در برقراری ارتباطات میان فرهنگی دارد و به برقراری ارتباطی موفق کمک می کند. بی شک، صداقت و به دنبال آن راستگویی در استحکام روابط تأثیر دارد؛ بنابراین، در این پژوهش درصد هستیم تا کاربردهای کنش گفتاری «قسم» را در دو زبان فارسی و انگلیسی مقایسه کنیم. برای دست یابی به این هدف، 100 فیلم (50 فیلم انگلیسی و 50 فیلم فارسی) مطالعه شدند و گزاره های حاوی قسم یادداشت و پیاده سازی گردیدند. پس از جمع آوری داده ها، آن ها را براساس مدل هایمز (1967) واکاوی کردیم و کاربردهای قسم را از ابعاد مذهبی- جامعه شناختی بررسی نمودیم. یافته های این پژوهش حاکی از آن است که استفاده از قسم فضای ناباوری و نبود اطمینان در جامعه را نشان می دهد و کاربردهای این کنش گفتاری در زبان فارسی 17 مورد و در زبان انگلیسی 6 مورد است. این درحالی است که مراجع قسم نیز در زبان فارسی متفاوت تر و متنوع تر از زبان انگلیسی است. در مقاله دلایلی که منجر به این تفاوت ها شده موردبحث قرار گرفت.
نقش ممیز عدد در گروه حرف تعریف کردی کلهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله، نقش ممیز عدد در درون گروه حرف تعریف کردی کلهری را به عنوان یک زبان ممیزی بررسی می کنیم. ممیزها عناصری هستند که به عنوان متمم عدد با اسامی قابل شمارش به کار می روند. فرافکن حاصل از این هسته نقشی در درون گروه حرف تعریف پایین تر از گروه سوری ضعیف و بالاتر از گروه شمار جای می گیرد. برای تبیین نقش این عناصر ابتدا الگوهای چیرچیا (1998)، بورر (2005) و گبهارت (2009) را به عنوان سه مدل مسلط موجود در این زمینه ارائه کرده، همراه با توصیف ممیزهای عدد کردی کلهری از این سه دیدگاه کفایت آنها را دربرابر این داده های جدید می آزماییم. براساس مدل چیرچیا، در زبانهای ممیزی دلالت اسامی توده وار بوده و لذا به علت جمع بسته نشدن اسامی به تنهایی، از ممیزها برای جمع بستن اسامی استفاده می شود. وجود اسامی قابل شمارش و تکواژ جمع در زبان کردی و اختیاری بودن ممیزها حاکی از نادرستی این دیدگاه است. بورر (2005) براین عقیده است که تکواژ شمار و ممیزها نقش انفراد را داشته و در توزیع تکمیلی هستند. نظر به حضور همزمان ممیز و نشانه جمع در گروه حرف تعریف کردی کلهری، کارایی این دیدگاه در توصیف داده های این زبان نیز رد می شود. سرانجام نشان می دهیم که چنانچه به پیروی از گبهارت قائل به آن باشیم که ممیزهای عدد حاوی مشخصه هایی مانند [کمیّت] و [انفراد] بوده و درمقابل، تکواژهای جمع دارای مشخصه [گروه] باشند قادریم ضمن توصیف ممیزها در این زبان، توزیع آنها را نیز در درون گروه های حرف تعریف تبیین کنیم.
The Effect of Task Repetition and Task Recycling on EFL Learners' Oral Performance تاثیر تکرار فعالیت و انجام فعالیت مشابه بر عملکرد شفاهی زبان آموزان ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
One of the major criticisms leveled at task-based language teaching (TBLT), despite its countless merits, is developing fluency at the cost of accuracy. The post-task stage affords a number of options to counteract this downside through task repetition and task recycling. These two options are considered to positively affect learners' oral performance in terms of fluency, accuracy, and complexity (CAF). The purpose of the present study is to compare the relative effect of task repetition and task recycling on Iranian EFL (English as a foreign language) learners’ oral performance in terms of CAF. To this end, eight intermediate EFL learners, randomly selected from 30 students in two classes of 15, took part in this study. The participants in both task repetition and task recycling groups were assigned to perform a total of eight tasks. Four of these tasks were identical in both groups. Each session included one task plus its second performance, namely repetition for the first group and recycling for the second. Wilcoxon Signed Ranks Test was used to statistically analyze the recorded data of learners' performances on all eight occasions in terms of CAF. The results revealed a significant effect of task repetition on all three measures of performance while task recycling did not prove to have a significant effect except for fluency. On the level of between-group differences, task repetition was found to be dominant outweighing task recycling in all three measures of oral performance. Task repetition is hence advised to be incorporated in teaching English, particularly in EFL contexts as a viable tool to hone learners’ oral performance on CAF.
بررسی ونقد معانی حرف جر «باء» از دیدگاه ابن هشام انصاری
حوزه های تخصصی:
جمال الدین بن هشام انصاری (761م) در تاریخ نحو عربی و تحول و پیشرفت و احیای این علم، سهمی بسزا و نقشی عظیم دارد. او که خالق اثر «مغنی اللبیب عن کتب الأعاریب» است، نحوی مبتکر و صاحب نظری است که در فهم، بررسی، مقایسه، استنباط و بیان مسائل و قضایای نحوی از شیوه ها و اسلوب های بدیع و منحصر به فرد خود استعانت می گیرد. حرف جر «باء» از دیدگاه ابن هشام دارای چهارده معناست که یک معنای آن زائد و سایر معانی غیر زائد است. از جمله این معانی می توان به الصاق، تعدیه، استعانت، سببیت، مصاحبت، ظرفیت، بدل، مقابلة، مجاوزت، استعلاء، تبعیض، قسم، غایت، تفدیة و تأکید اشاره نمود. نگارندگان در این مقاله می کوشند به بررسی و نقد مقوله حرف جر «باء» از دیدگاه ابن هشام انصاری از طریق قرائن مقالیه و حالیه بپردازند.
Investigating the Effect of Scaffolded Extensive Reading as an Anxiety Reducing Strategy in an Iranian EFL Context
منبع:
International Journal of Foreign Language Teaching & Research, Volume ۱, Issue ۱, Spring ۲۰۱۳
35 - 44
حوزه های تخصصی:
Foreign Language Reading Anxiety (FLRA), distinguished as a distinct phenomenon from general language anxiety, has been shown to have a negative impact on reading comprehension skill especially for less proficient EFL learners. FLRA is believed to originate from "unfamiliar writing system" or learners' difficulty in pronouncing words and sentences (Saito, Graza, & Horwitz, 1999). Slow or word by word readers are often anxious while trying to read unfamiliar words. In addition, readers experience anxiety when they want to relate texts' message to their background knowledge; FLRA comes from "unfamiliar cultural materials" (Saito, et al., 1999). Pedagogical implications of FLRA studies usually suggest anxiety free situations as well as anxiety reducing strategies to help low level learners overcome their reading anxiety and better develop their reading skills. This study was conducted to find the possible effect of an amalgamate of scaffolded and extensive reading (SER) to relieve FLRA. Fourty low-ability readers were divided into two groups, control and experimental groups. Experimental group read 10 story books during ten weeks in a scaffolded environment, whereas control group continued their traditional reading class. Analysis of the results of the study indicated that after treatment, the experimental group was significantly less anxious than the control group and confirmed the effectiveness of the program to reduce FLRA of Iranian low proficient readers
نشان داری آغازگر در زبان های فارسی و انگلیسی براساس رویکرد دستور نقشگرای نظام مند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی مقابله ای نشان داری آغازگر در متون پزشکی فارسی و انگلیسی به نگارش درآمده است. این مقاله برآن است تا وجوه افتراق و اشتراک زبان فارسی و انگلیسی را ازنظر نشان داری آغازگر مشخص کند. پژوهش برپایة دستور نقشگرای نظام مند هلیدی انجام شده و فقط فرانقش متنی در آن مورد نظر است. برای انجام آن، کتاب ها و مقاله هایی از متون پزشکی انتخاب شده که پیکره ای شامل هزار بند از متون نوشتاری فارسی و انگلیسی را تشکیل داده است. این تحقیق به روش توصیفی- تحلیلی انجام شده است. نتایج نشان می دهد در متون پزشکی فارسی، افزوده های حاشیه ای با بسامد وقوع بالا در جایگاه آغازگر قرار می گیرند. این بسامد وقوع بالا می تواند بیانگر این نکته باشد که وقوع افزوده های حاشیه ای در جایگاه مورد نظر در زبان فارسی نشان دار به شمار نمی آید. به نظر می رسد زبان فارسی در متون پزشکی از آرایش سازه ای متفاوتی در مقایسه با زبان انگلیسی برخوردار است و برخلاف زبان انگلیسی، در مقولة نشان داری کاملاً از نظریة هلیدی پیروی نمی کند. همچنین، این مقاله نشان می دهد ویژگی های ضمیراندازی و نداشتن آرایش واژگانی ثابت، ازنظر نشان داری، فارسی را از انگلیسی متمایز می کند. نشان داری آغازگر در فارسی و انگلیسی علاوه بر تفاوت های زبانی، متأثر از عوامل دیگری ازقبیل سبک متن (قلم خاص نویسنده)، فرم نوشتار (کتاب، مقاله و غیره)، ارتباط بین بند و متن، تأکید، تقابل و ژانر متن است. از آنجایی که عوامل یادشده در فارسی و انگلیسی بر نشان داری آغازگر مؤثرند، می توان آن ها را وجوه اشتراک این دو زبان در این حیطه دانست؛ در حالی که تفاوت های زبانی (ساختار فارسی و انگلیسی) به وجوه افتراق در نشان داری آن ها اشاره دارد.
کنش گفتاری «وعده» و «وعده در گفتمان سیاسی»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کنشگفتاری «وعده» میتواند همگرا با دو کنشگفتاری تشویق و سوگند باشد. این کنش گفتاری به واسطة وجود مفهوم وعدة داوطلبانه و تعهدی که گوینده به خواست خود به مخاطب میدهد، در زمرة کنشهای گفتاری تعهدآور در طبقهبندی کنشهای گفتاری جورج اُستین قرار میگیرد. همچنین وجود مختصات اصلی افعال اجرایی «من، تو، اینجا و الان» در وعده موجب می شود آن را جزو کنشهای اجرایی قلمداد کنیم. در وعدة سیاسی با توجه به اهداف و ویژگیهای فردی گوینده ممکن است راهکارهای اصل همکاری گرایس، یعنی کمیت، کیفیت، ارتباط و روش بیان نقض شوند. در یک وعدة سیاسی به همان میزان که ممکن است کوتاه و مختصر سخن گفته شود، ممکن است از عنصر تکرار استفاده شود. بسیاری از وعدههای سیاسیِ داده شده تنها جنبة تبلیغاتی دارند و از جنبة عملی برخوردار نیستند. راهکار ارتباط معمولاً در وعدههای انتخاباتی حفظ میشود و کمتر پیش میآید که این راهکار در مرحلة پیش از انتخابات نقض شود. کوشش در به کارگیری روش بیان درست و تأثیرگذار از روشهای فعالان سیاسی پیش از انتخابات است.
اندازه گیری رشد توانش ترجمه ای با درنظرگرفتن الگوی تربیت مترجم تکلیف محور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام این تحقیق، اندازه گیری رشد توانش ترجمه ای با درنظرگرفتن الگوی تربیت مترجم تکلیف محور است. این مطالعه شامل دو مرحله می باشد: در مرحلة اول، پرسش نامة توانش ترجمه ساخته شد و اعتبار ساختاری آن با استفاده از تجزیه وتحلیل فاکتور عاملی، ثبات درونی و مدل سازی معادلات ساختاری سنجیده شد. در مرحلة دوم، دو نوع تمرین ترجمه به نام های تمارین متنی و تمارین فنی انتخاب گردیدند و به طور جداگانه، بر روی دانشجویان دو گروه آزمایش کار شدند. درابتدا و انتهای آزمایش، هر دو گروه پرسش نامة توانش ترجمه را دریافت کردند و از آن ها خواسته شد تا به آن پاسخ دهند. تجزیه و تحلیل آماری اطلاعات حاصل نشان داد بین میانگین نمرات پیش آزمون و پس آزمون در 05/0= α، اختلاف آماری معناداری وجود داشته است. همچنین، با درنظرگرفتن اجزای توانش ترجمه ای دو گروه تمارین متنی و مفهومی، افزایش چشمگیری در آزمون ثانویه نسبت به پیش آزمون در 05/0 = α وجود داشت. به همین-صورت، همة اجزای توانش ترجمه ای، در گروه تمارین فنی در پس آزمون نسبت به پیش آزمون پیشرفت آماری معناداری داشتند. درنهایت، همة اجزای توانش ترجمه ای به-صورت تک تک در هر دو گروه آزمایش بررسی شدند. نتایج نشان داد در گروه متنی، اجزای «توانش دوزبانگی» و «توانش ابزاری» رشد بیشتری داشته اند؛ درحالی که در گروه فنی، در چهار اجزای دیگر، در توانش ترجمه ای رشد بیشتری وجود داشته است.
گزارش دینکرد از دعای ینگهه هاتام*
حوزه های تخصصی:
نیایش «ینگهه هاتام» (yeŋ́hē hātąm) یکی از دعاهای مقدس زردشتی است. این دعا به زبان اوستایی جدید است که به گونه گاهانی درآمده و به احتمال بسیار از بند بیست و دوم یسن گاهانی 51 مشتق شده است ولی فهم آن، به مراتب، از الگوی گاهانیِ آن، ساده تر است. ینگهه هاتام، که در اوستای کنونی بند پانزدهم از یسن بیست و هفتم است، در پایان یسن هایی که در آن ها نام بسیاری از ایزدان برشمرده شده است و نیز پس از سرودن یشت هایی که ستایش ایزدان ِخاص است زمزمه می شود و مراد از آن، ستایش همه ایزدانی است که به آفرینش مینوی تعلق دارند و نیایش آنان بر بهدینان واجب است. سومین فرگرد بغ نسک از کتاب نهم دینکرد در تفسیر این نماز دینی است که در این گفتار متن آن بر اساس دستنویس های J5 و D10، متن پهلوی ویراسته مدن (Madan) و سنجانا (Sanjana) و نسخه درسدن (Dresden)، تصحیح، آوانویسی و به فارسی ترجمه شده است.
حشره ای هندواروپایی در زبان ها و گویش های ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
موضوع این مقاله بررسی واژه ترده به معنی «موریانه» است که در دست کم دو متن کهن فارسی (ترجمه تفسیر طبری و کشف الأسرار و عدةالأبرار) آمده است. در این مقاله نشان خواهیم داد که واژه ترده پیشینه ای بسیار کهن دارد و از ریشه هندواروپایی *terh1- به معنی «مالیدن، ساییدن، شکافتن، سوراخ کردن» مشتق شده است. شکلِ واژه ترده در ایرانی باستان *tardaka- بوده است. از آنجا که *-rd- ایرانی باستان در زبان های ایرانی شمال غربی بر جای مانده، اما در زبان های ایرانی جنوب غربی به -l- بدل شده و مصوت پیش از آن کشیده شده است، بازمانده های واژه ایرانی باستانِ *tardaka- را می توان دست کم به دو صورت «ترده» و «تال» در برخی از زبان ها و گویش های ایرانی یافت.
تحلیل شناختی پاره ای از استعاره های دل در بوستان سعدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مطالعة حاضر در چهارچوب زبانشناسی فرهنگی به بررسی برخی از مفهوم پردازی های استعاری واژة دل در بوستان سعدی پرداخته است. تحلیل داده ها نشان می دهد که این اندام به شکلی زایا در امر تن آیش ذهن زبانمندان فارسی از طریق یک الگوی فرهنگی مشارکت می جوید و از خلال آن به مفهوم پردازی عناصری از حوزه های مفهومی احساسات (عشق، شادی، غم)، قوای ذهنی (درک کردن، فکرکردن)، ارزش های فرهنگی (بخشندگی، صداقت)، ویژگی های شخصیتی (بی رحمی، آگاهی) و طبیعت و ماده (باغ، آیینه) می پردازد. مفهوم پردازی احساسات در این میان از تنوع بیشتری برخوردار است؛ لذا می توان دل را اندام نمونة اعلا در انتقال احساسات به ویژه «غم» و «عشق»، به-شمارآورد. همچنین معلوم شد که آفرینش عبارات مبتنی بر این اندام، با تبعیّت از نظام های استعاری و بهره گیری از ابزارهای شناختی چون استعاره، مجاز و طرحواره های تصویری همراه است.
Nonverbal Messages and Intercultural Communication(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
Intercultural communication takes place when individuals influenced by different cultural communities negotiate shared meanings in interaction. As every country has its own cultural value system; consequently, nonverbal communication is different from country to country. Therefore, having knowledge about the similarities and differences of nonverbal communication in different cultures increases the possibility of being understood and reduces the risk of being misunderstood and misinterpreted by people from different cultural backgrounds. The current paper aims to investigate and compare the interpretations of nonverbal messages between the findings of Pease and Pease (2004), two prominent figures in the field of nonverbal communication in Western societies and the Iranian students of English and non-English major as an example of an Eastern society. In this study, 32 body gestures were selected from among 170 pictures used by Pease and Pease (2004) and the Iranian students’ interpretations of those body gestures were investigated. The results showed that the interpretations were significantly different across Western and Iranian students; however, there was no significant difference between English and non-English major students’ interpretations.
ریشه شناسی عامیانه
شفافیت و تیرگی معنایی اسامی مرکب زبان فارسی از دیدگاه شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مطالعة ویژگی های صرفی، نحوی، آوایی و معنایی اسامی مرکب همواره مورد توجه زبان شناسان بوده است. شفافیت و تیرگی معنایی اسامی مرکب از موضوعاتی است که در حوزة معنا شناسی محل مطالعات مختلف است. در پژوهش های انجام شده انواع اسامی مرکب به لحاظ دارا بودن یا نبودن هستة معنایی، شناسایی و توصیف شده اند و با استناد به معیار وجود یا نبود هسته، اسامی مرکب به دو گروه اصلی درون مرکز و برون مرکز تقسیم شده اند. گروه اول دارای هسته و به لحاظ معنایی شفاف اند و گروه دوم فاقد هسته اند و معنای تیره دارند. تا جایی که نگارنده آگاهی دارد، پژوهش های انجام شده دربارة این واژه ها مبتنی بر توصیف صرفی و نحوی و ایجاد تمایز معنایی بین اسامی مرکب است و علت شفافیت و تیرگی این نوع واژه ها به روشنی تبیین نشده است. در این مقاله، با رویکردی شناختی به تبیین شفافیت و تیرگی معنایی اسامی مرکب پرداخته می شود. دستاوردهای نظریة کارین (1997 و 2001) در روان شناسی زبان- که اهداف دیگری را در زمینة تولید و پردازش اسامی مرکب در ذهن گویشوران دنبال می کند- به طور غیر مستقیم برای تبیین شفافیت و تیرگی معنای اسامی مرکب راهگشاست. این مقاله کوششی است نوآورانه برای رسیدن به این تبیین.
مقاله به زبان انگلیسی: بررسی راهبردهای یادگیری زبان: نقش هوش چندگانه، مهارت زبان خارجی و جنسیت؛ Exploring Language Learning Strategy Use: The Role of Multiple Intelligences, L2 Proficiency and Gender(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این تحقیق به بررسی هوش چندگانه، مهارت زبانی و جنسیت می پردازد. به عبارت دیگر تحقیق رابطه کلی راهبردهای یادگیری زبان را با مهارت زبانی و هوش چندگانه و نیز رابطه انواع راهبردهای یادگیری زبان را با انواع هوش بررسی می نماید. همچنین، این تحقیق بررسی می نماید که تا چه حد هوش چندگانه، جنسیت، و مهارت زبانی فراگیران زبان انگلیسی می تواند کاربرد راهبرد یادگیری زبان را پیش بینی کند. به همین منظور، 90 دانشجوی لیسانس زبان انگلیسی از سه دانشگاه در تحقیق شرکت داده شدند. به منظور جمع آوری داده ها، از سیاهه راهبردهای یادگیری زبان، مقیاس سنجش تکاملی هوش چندگانه و یک آزمون مهارت زبان استفاده گردید. نتایج ضریب همبستگی پیرسون وجود همبستگی مثبت معناداری را بین راهبردهای یادگیری زبان آموزان و هوش چندگانه و یک همبستگی ضعیف را بین راهبردهای یادگیری و مهارت زبانی نشان داد. همچنین، همبستگی های معناداری بین برخی زیرسازه های راهبردهای یادگیری و برخی زیرسازه های هوش چندگانه یافت شد. بالاترین ضریب بین راهبردهای شناختی و هوش درون فردی و کمترین آن بین راهبردهای عاطفی و هوش طبعیت گرا گزارش گردید. نتایج تحلیل رگرسیون چندگانه نیز نشان داد که هوش چندگانه زبان آموزان در کاربرد راهبردهای یادگیری آنها بطور معناداری موثر می باشد، ولی مهارت زبانی و جنسیت آنها تاثیر معناداری ندارند هرچند که جزء پیش بینی کننده های مثبت کاربرد راهبردهای یادگیری زبان می باشند.
بررسی معنی شناختی مکانی شدگی مفاهیم انتزاعی در زبان قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی: