فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۳۴۱ تا ۳٬۳۶۰ مورد از کل ۹٬۷۱۴ مورد.
حوزه های تخصصی:
The power of praise in changing student behavior is that it both indicates teacher approval and informs the student about how the praised academic performance or behavior conforms to teacher expectations. Notably, praise plays a significant role in the rate and success of learning process in general, and in language learning classroom in particular. Accordingly, the present study sought to investigate the significant influence of praise on the growing trend of university students with different majors, namely, TEFL and linguistics. To this end, from the population of students majoring in English, at the Islamic Azad University, Isfahan, Iran, two classes of sophomore students were selected, each containing thirty participants. Subsequently, the experimental group was exposed to a wide variety of distinguishing instructor praise expressions throughout the entire term while the students in the control group were not praised and encouraged. The results of the t- test revealed that the group which was praised by the instructor during the term progressed substantially in comparison with the other group. Moreover, there appeared to be a positive correlation between instructor praise and learner progress. Evidently, the results of the present study may have practical implications for EFL teachers, materials developers, and syllable designers.
Pedagogical Efficacy of Experience-Based Learning (EBL) Strategies for Improving the Speaking Fluency of Upper-intermediate Male and Female Iranian EFL Students
حوزه های تخصصی:
Learning from experience is a central physiological and theoretical idea in adult language learning which has become increasingly important in the field of second language acquisition (SLA) and is closely connected to task-based language teaching (TBLT). Accordingly, this study was designed to investigate the role of experience-based learning strategies in developing male and female intermediate EFL learners’ speaking fluency. To this end, from the target population of 300 language learners attending evening English classes at a language institute, a sample of 50 intermediate participants were randomly chosen by administering an Oxford placement Test (OPT). The average age of the selected students ranged between 17 and 25. An interview was utilized as a pretest to determine participants’ speaking fluency entry behavior. Subsequently, they were divided into two groups labeled as experimental and control groups. While the control group students received instruction through a traditional method without any focus on experience-based activities and strategies, those in the experimental group were exposed to interactive solutions verbally participating in class discussions during task-based classroom sessions in which they discussed their experiences in performing carefully prepared two-way tasks. The analysis of the data obtained from the posttest interview indicated that the participants in the experimental group outperformed those in the control group. Moreover, the results reflected that experience-based tasks considerably improved language the learners’ speaking fluency. Notably, the findings of the present study may have certain insightful pedagogical implications for language instructors and material developers.
واژه های پایه زبان فارسی مبتنی بر متون مطبوعاتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آموزش واژه های زبان، یکی از مهم ترین مؤلفه های آموزش زبان خارجی است که می تواند هر چهار مهارت اصلی زبان (شنیداری، گفتاری، خواندن و نوشتن) را تحت تأثیر قرار دهد. بر پایه پژوهش هایی که در حوزه آموزش واژه انجام شده است، واژه های پربسامد و پایه زبان، به دلیل فراگیری آسان و کاربرد فراوان در زبان روزمره، از اهمیت ویژه ای برخوردار هستند. فهرست واژه های پربسامد یا پایه، مجموعه ای از واژه هاست که در پیکره ای زبانی، فراوانی (تکرار) بیشتری داشته اند. برای دست یابی به پیکره ای مناسب، از متن های مطبوعاتی در هفت حوزه گوناگون (مشتمل بر فرهنگی، اجتماعی، سیاسی، ورزشی، ادبیات داستانی، اقتصادی و علمی) استفاده شد. سپس به مدت 100 روز کاری، پیکره ا ی 2400 متنی، مشتمل بر یک میلیون و دویست هزار واژه استخراج گردید. سپس، با استفاده از نرم افزاری که برای انجام این پژوهش طراحی شده بود، واژه ها براساس گونه برچسب گذاری شدند. در پایان، از میان واژه های برچسب گذاری شده، 2000 واژه ای که بیش از 50 بار تکرار شده اند، به عنوان واژه های پایه زبان فارسی مبتنی بر متون مطبوعاتی معرفی شدند.
پیش انگاره و فراز و نشیب های آن در ترجمه دوبله فیلم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ترجمه فرآیندی است که نیازمند سطح بالایی از دانش در زبان مبدا و مقصد است. محدود کردن این دانش به سطح واژگان و ساخت دستوری متن، گاه منجر به تولید ترجمه ه ای مغایر با متن مبدا و حتی در برخی موارد، نامفهوم می گردد. ترجمه فیلم نیز از این مساله مستثنی نیست. در واقع برای آن که فیلمی برای مخاطبان قابل درک باشد و بتوانند لذت کافی را از تماشای آن ببرند لازم است تا مترجم سطح مورد رضایتی از دانش داشته باشد و بتواند از آن بهره کافی را ببرد. یکی از چالش هایی که دانش و تسلط مترجمان را در بوته آزمایش می گذارد بعد کاربردشناختی[1] متن است. این بعد لایه های زیادی را دربرمی گیرد که یکی از این لایه ها پیش انگاره (حتیم و میسون[2]، 1997) است. پژوهش حاضر سعی دارد تا با بررسی تمامی موارد پیش انگاره و در نظرگرفتن شیوه ترجمه آن ها در چهار فیلم انگلیسی زبان (ناتینگ هیل[3]، فهرست آرزوها[4]، هدیه نهایی[5] و من هنوز آلیس هستم[6]) که به فارسی دوبله شده اند، موارد اختلاف میان نسخه اصلی و دوبله فیلم ها را از لحاظ پیش انگاره و هم چنین چگونگی عملکرد برخی از مترجمان هنگام مواجه شدن با این بعد کاربردشناختی را مورد بررسی قرار دهد. تحلیل های صورت گرفته نشان می دهد که از نظر پیش انگاره در نسخه اصلی و دوبله این فیلم ها در مواردی اختلاف وجود دارد و مترجمان جهت ترجمه پیش انگاره به راهکارهایی متوسل می شوند.
معرفی کتاب: ذهن ادبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کتاب ذهن ادبی نوشته مارک ترنر نخستین بار در سال ۱۹۹۶ در مجموعه انتشارات آکسفورد منتشر شد و پس از آن به چاپ های متعدد رسید. این کتاب، که متخصصان گوناگون از شاخه های مختلف علوم شناختی، زبان شناسی، ادبیات، عصب شناسی و فلسفه به سبب ایده عمیق و متحول کننده اش، به آن توجه نشان دادند و از آن استقبال کردند، در ۲۰۸ صفحه و هشت فصل، به موضوع نقش ذهن ادبی و به ویژه داستان و داستان تمثیلی، بر اساس تفکر و زبان می پردازد و اهمیت و ضرورت ادبیات را در نقشی فوق العاده حیاتی آشکار می سازد. درواقع، مبحث اساسی کتاب این است که با وجود تفکر عموم که ذهن ادبی را امری ثانوی و غیرضروری و فعالیتی متعلق به متخصصان رشته ادبیات می داند، فعالیت ذهن اساساً ادبی است. این کتاب ادعای انقلابی را مطرح می کند که موضوع اصلی علوم شناختی، سرشت ذهن ادبی است.
Imagination, Senses and Motivation: How are Sensory Styles, Imagery Capacity and Gender Related to Motivational Attributes of Iranian EFL Learners?(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Issues in Language Teaching (ILT), Vol. ۸, No. ۲, ِDecember ۲۰۱۹
275 - 303
حوزه های تخصصی:
Recent research on second language (L2) motivation emphasizes the significant role of personal vision and future-oriented self images on L2 learners’ motivation. This role is even more important in EFL contexts where learners have scarce access to authentic communicative situations. Therefore, EFL learners’ capacity to form vivid images can have an essential role in enhancing their motivation to learn. This article reports on a research study that investigated the potential links among Iranian EFL learners’ imagery capacity, sensory styles, gender and future L2 self-guides (ideal L2 self and ought-to L2 self). A total of 311 adult Iranian EFL learners responded to a self-report questionnaire. Several correlation, multiple regression and t-tests were performed to analyze the data. The results revealed a significant association between EFL learners’ imagery capacity and their future L2 self-guides. The findings show that higher ability at generating mental images is strongly related to improved future L2 self-guides and increased motivation. Also, the results demonstrate that both visual and auditory sensory styles are involved in forming imagery and vision, and are both positively associated with EFL learners’ capability for imagining their future L2 self-guides. However, the analyses failed to find any significant connection between kinesthetic style and imagery capacity or L2 self-guides. Additionally, it was shown that self-guides, sensory styles and imagery capacity are not affected by gender. The results indicate the multisensory nature of vision and imply the potential benefits of visualization and imagery training in the language classroom.
تداخل واژگانی دو زبانه های تالشی - فارسی و فارسی - تالشی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علم زبان سال ششم پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۱۰
267 - 290
حوزه های تخصصی:
افراد دوزبانه به دلیل ضعف در برقراری ارتباط به زبان دوم، ناخواسته عناصری را از زبان نخست به زبان دوم انتقال می دهند تا ارتباط برقرار شود. این مسأله در زبان شناسی اجتماعی و علم آموزش زبان تداخل زبانی نامیده می شود. برای رسیدن به نتیجه مطلوب آموزشی در جامعه چندزبانه ای مانند ایران که از زبان فارسی برای اهداف آموزشی استفاده می کند، بررسی نتیجه برخورد زبان ها، تداخل زبانی و دوزبانگی بسیاری از مسائل و موضوعات و تدوین منابع آموزشی را برای متصدیان آموزش کشور روشن و آن ها را در برآوردن نیاز های آموزشی کشور هدایت می کند. در این پژوهش تداخل واژگانی دوزبانه های تالشی فارسی و فارسی تالشی در میان جامعه تالشی زبان های روستای عنبران و مهاجران این روستا به غرب تهران، به صورت مقایسه ای بین دوگروه دوزبانه بررسی می شود. داده های پژوهش با پرسش نامه و ترجمه تعدادی جمله به وسیله افراد دوزبانه به هر یک از زبان ها به دست آمده است. افراد آزمون شونده به شکلی تصادفی از میان ساکنین عنبران و مهاجران دوزبانه غرب تهران انتخاب شده اند. به نظر می رسد تداخل بیشتر از زبان اول به زبان دوم صورت گرفته باشد و جنسیت گویشوران هم تأثیر کمی در تداخل زبانی داشته باشد.
بررسی قدرت و قاطعیت گفتار گویشوران کرد زبان براساس رویکرد تسلط لیکاف(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان پژوهی سال یازدهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳۲
103 - 126
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر، گفتار گویشوران بومیِ کرد زبانِ شهرستان کامیاران (استان کردستان) را با استفاده از رویکرد تسلط لیکاف (Lakoff, 1975) مورد بررسی قرار داده است. بر پایه دیدگاه لیکاف، فراوانی به کارگیری برخی از ویژگی ها در زبان زنان، نسبت به زبان مردان بیشتر است. وی از این ویژگی ها با نامِ نشانگرهای زبانیِ عاری از قدرت و قاطعیت، یاد کرده و به همین سبب گونه زبانی زنان را ضعیف دانسته است. هدف پژوهش حاضر، بررسی این مسئله است که عامل جنسیت همراه با متغیر تحصیلات، چه تأثیری بر قاطعیت گفتار ایجاد می کند. داده های پژوهش، به روش میدانی و با استفاده از مصاحبه گردآوری شدند. سپس این داده ها، با استفاده از آزمون مربع خی در محیط نرم افزار اس. پی. اس. اس مورد سنجش قرار گرفتند. یافته های پژوهش نشان داد بین جنسیت، تحصیلات و فراوانی کاربرد گفتار عاری از قدرت، در گویش مورد اشاره ارتباط معناداری وجود دارد. با توجه به یافته های مقاله، باید اشاره نمود که متغیر تحصیلات در ایجاد زبانی قوی و همچنین کمرنگ کردن نشانگرهای عدم اعتماد به نفس و قدرت در کلام زنان، نقش چشمگیری نداشته است.
بررسی میزان و نوع تدریس تأمل گرایانه معلمان زبان انگلیسی به وسیله دفترچه یادداشت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه از تدریس تأمل گرایانه به منزله محک ﺟﺪی ﺪی در ﻣﻬ ﺎرت ﻫ ﺎی ﺗ ﺪریﺲ یاد می شود. تحقیقات تجربی زیادی در مورد ابزارهای مختلف برای به کار بستن تدریس تأمل گرایانه، از جمله نوشتن دفترچه یادداشت، ضبط ویدئوی کلاس و پژوهش کلاسی انجام شده است؛ اما پژوهش کافی در حوزه تدریس تأمل گرایانه معلمان با استفاده از ابزار پژوهشی دفترچه یادداشت 5 به ویژه در ایران، انجام نشده است. پژوهش مختلط حاضر، به بررسی میزان و نوع تدریس تأمل گرایانه معلمان زبان انگلیسی ایرانی می پردازد. بخش کمی از پژوهش شامل نمونه گیری تصادفی متشکل از ٢٥٠ معلم زبان ایرانی مرد و زن با مدرک کارشناسی و کارشناسی ارشد، در رشته های زبان شناسی، ترجمه، آموزش زبان و ادبیات زبان انگلیسی بودند . از ٢٥٠ شرکت کننده در این بررسی، نمونه گیری اتفاقی (در دسترس ( انجام شد و ٦٠ معلم مرد و زن از دو آموزشگاه زبان در شهر سبزوار در این مطالعه شرکت کردند. آن ها به صورت تصادفی به دو گروه آزمایش و گروه شاهد، هر کدام با ٣٠ نفر شرکت کننده تقسیم شدند. داده ها به وسیله روش هایی که در ادامه ذکر می شود جمع آوری شد: پرسش نامه اکبری و همکاران ( 2010 ) که به ٢٥٠ معلم زبان داده شد؛ ٦٠ دفترچه یادداشت که ٦٠ نفر معلم زبان نوشته بودند. نتایج نشان داد معلمان مؤلفه های فراشناختی و شناختی، تدریس تأمل گرایانه را بیشتر و مؤلفه های عملی را کم تر به کار می برند. بر اساس مدل فرل ( 2004 )، نتایج دفترچه یادداشت ها تجزیه و تحلیل شد و نتایج آن نشان داد که معلمان سه نوع تأمل، یعنی تأمل قبل، حین و بعد عمل را با درجه های مختلف به کار می برند. همین طور از تحلیل کیفی محتوای دفترچه ها، چارچوبی متشکل از مؤلفه های فراشناختی، شناختی، زبان آموز و انتقادی به دست آمد. کاربرد یافته های پژوهش حاضر برای مربیان و دست دراندرکاران برنامه های آموزشی تربیت معلم ذکر شده است. واژه های کلیدی: تدریس تأمل گرایانه، انواع تأمل، دفترچه یادداشت، محیط زبان انگلیسی.
ضرورتِ تصحیحِ انتقادیِ مقدمه الأدبِ زمخشری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان فارسی و گویش های ایرانی سال چهارم بهار و تابستان ۱۳۹۸ شماره ۱ (شماره ۷)
10.22124/plid.2019.12308.1335
حوزه های تخصصی:
پژوهشگران چنان که باید به مقدمه الأدب زمخشری توجّه نکرده اند. یکی از دلایل این امر، در دست نبودنِ تصحیحی منقّح، روشمند و دقیق از این کتاب است. از این رو، ضروری است نقایص و ایرادهای چاپ های موجود این کتاب برای تصحیح انتقادی این متن بررسی شود. در این مقاله، به انواع اشکالات دو چاپ موجود (چاپ لایپزیک و چاپ دانشگاه تهران)، در مقدمه، متن و فهارس پرداخته شده است؛ اشکالاتی مانند نداشتن مقدمه های تفصیلی دقیق و روشمند درباره مؤلف و اثرش، معرفی ناقصِ دست نویس ها، نداشتن روش مشخص در تصحیح متن، ارائه نکردن دقیق نسخه بدل ها، ضبط نادرست مداخل و معادل های آنها در نتیجه بدخوانیِ دست نویس ها، ارائه توضیحات و ریشه شناسی های نادرست و وجود اشکالات بسیار در تنظیم فهارس عربی و فارسی. علاوه بر اینها، به دست آمدنِ دست نویس های معتبرتر و کهن تر از دست نویس های استفاده شده در دو چاپ یادشده، دلیل محکم دیگری بر این ضرورت است.
فرسایش و تغییرات زبانی در کردی کلهری ایلامی های مقیم تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از ویژگی های بارز جهان امروز، جابه جایی و مهاجرت گسترده افراد و گروه ها به نقاط دیگر است. این جابه جایی ها پیامدهای گوناگونی به دنبال دارند که ازجمله آن ها می توان به پدیده برخورد زبان ها اشاره کرد. برخورد و تماس زبانی می تواند به دوزبانگی و حتّی چندزبانگی افراد یا جوامع زبانی مهاجر بیانجامد یا در گذر زمان زمینه فرسایش، تغییر یا حتّی مرگ زبان اوّل (زبان مادری) مهاجران را فراهم آورد. پژوهش حاضر فرسایش و تغییرات زبان مادری کردهای ایلامی ساکن در تهران را بررسی می کند. هدف از این نوشتار بررسی میزان فرسایش و تغییرات زبانی از لحاظ جنسیت و گروه سنّی در میان ایلامیان مقیم ایلام و ایلامیان مقیم تهران در سطوح واژگانی و نحوی زبان کردی شاخه کلهوری می باشد. جامعه زبانی پژوهش حاضر را سی سخنور کلهری ساکن تهران و سی سخنور کلهری ساکن ایلام تشکیل می دهد. به همین منظور، پرسش نامه ای طرّاحی شد و پس از اطمینان از پایایی و روایی آن، در میان آزمودنی ها توزیع شد. نتایج پژوهش نشان داد که بیشترین فرسایش و تغییرات زبانی به مهاجران گروه سنّی زیر بیست سال در تهران تعلّق دارد؛ فرسایش و تغییرات زبانی در هردو گروه، در میان زنان بیشتر از مردان صورت گرفته است و درنهایت بیشترین میزان فرسایش زبانی به سطح واژگان زبان و کمترین آن به نحو تعلّق دارد.
تحلیل مورایی کشش جبرانی در گویش فارسی کرمانشاهی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش پیش رو به کشش جبرانی در گویش فارسی کرمانشاهی می پردازد. براساس نظریه مورایی، اگر واحدی در لایه مبنا یا زمان مند، مورا داشته باشد و آن واحد در لایه واجی حذف شود، مورای آن همچنان در لایه مورایی یا زمان مند آزادانه باقی می ماند و درنتیجه برای حفظ وزن هجا یا واژه، کشش جبرانی رخ می دهد. در این گویش دو نوع کشش جبرانی تشخیص داده شده است. نخست کشش جبرانی که براساس حذف همخوان مورایی اتّفاق افتاده و دیگری کشش همخوانی که براساس حذف یکی از واکه های موجود در هجا رخ داده است. کشش جبرانی ناشی از مورد دوّم باعث تشدید می شود؛ همچنین، کشش جبرانی تنها در مورد واکه رخ نمی دهد، بلکه با حذف واکه هم همخوان مجاور دچار کشش جبرانی می شود.
بازنمایی کنش گران اجتماعی داستان آب بید با بهره گیری از الگوی جامعه شناختی - معنایی ون لیوون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در پژوهش حاضر، داستان آب بید اثر محمّد بهمن بیگی در چارچوب تحلیل گفتمان انتقادی و با بهره گیری از الگوی ون لیوون (2008) بررسی می شود تا مشخّص شود که نویسنده چگونه از بازنمایی کنش گران اجتماعی برای بیان دیدگاه ها و ایدئولوژی خود استفاده کرده است. نویسنده هویت کنش گران مربوط به حکومت پهلوی را کتمان کرده و هم زمان با فعّال نمایی و نام بری مستقیم، بر فعّالیّت های آموزشی معلّمان عشایری و سازمان آموزش عشایری تأکید کرده است. مردم آب بید به شکلی کاملاً آگاهانه منفعل نمایی شده اند تا بی توجّهی حکومت نسبت به آن ها و فقر فرهنگی مردم نمود بیشتری داشته باشد. نویسنده با انبوه نمایی و استفاده از عدد و آمار، کنش معلّمان عشایری را مهم و تأثیرگذار جلوه داده و با استفاده از مؤلّفه زمان درهمی، هم زمان با طرح مسئله ایران نوین، پرده از چهره مردمان بخشی از ایران که هنوز به شیوه پیش از تاریخی زندگی می کنند، برداشته است و به این وسیله سیاست های حکومت را به چالش کشیده است. بهمن بیگی با بهره گیری از مؤلّفه نمادین شدگی، کنش گران مربوط به آموزش عشایری را در قالب افرادی تأثیرگذار در جامعه عشایری بازنمایی کرده است. به طور کلّی، بازنمایی ها بازتابی از ایدئولوژی و دیدگاه های اجتماعی نویسنده است.
سواد دیجیتالی معلمان زبان انگلیسی در محیط های آموزشی ایران: ضرورت حرفه ای سازی معلمان در دنیای دیجیتال(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های زبانشناختی در زبانهای خارجی دوره ۹ پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳
691 - 720
حوزه های تخصصی:
تکنولوژی دیجیتالی تاثیر بسیار مهمی در آموزش زبان داشته است؛ به نحوی که می تواند معلمان زبان انگلیسی را در انتقال دانش به زبان آموزان کمک شایانی بکند و کیفیت آموزش معلمان را نیز بهبود بخشد. هدف اصلی تحقیق حاضر، از طرفی، ارزیابی سواد دیجیتالی معلمان زبان انگلیسی ایران و از طرف دیگر، تاثیر عوامل جنسیت، تجربه تدریس و سطح تحصیلات بر این سواد می باشد. به همین منظور، 239 معلم زبان انگلیسی از شهرهای مختلف ایران نسخه ای تطبیقی از مدل سواد دیجیتالی اینجی (2012) را تکمیل نمودند. برای تحلیل داده ها از نرم افزار تحلیل آماری SPSS (نسخه 21) استفاده گردید. نتایج تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد که معلمان زبان انگلیسی ازسطح متوسط سواد دیجیتالی برخوردار هستند. تفاوت معنی داری بین معلمان خانم و آقا از لحاظ سطح سواد دیجیتالی، جنسیت و تجربه تدریس وجود نداشت، اما تفاوت معنی داری بین معلمان آقا و خانم از لحاظ سطح و سواد دیجیتالی یافت شد. ضرورت این تحقیق در توسعه حرفه ای معلمان مورد بحث قرار می گیرد.
تحلیل برخی گشتار های دستوری براساس مفهوم ظرفیت: از نگاه تِنیِیر تا نگاه چامسکی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ظرفیتِ فعل موضوع محوری در «دستور زبان وابستگی» است؛ لیکن جایگاه آن در «دستور زبان زایشی» مبهم می نماید . دیدگاه تنییر به فعل مرکزیت ویژه می دهد و دسته هایی از ارتباطِ میان اجزاء جمله را تعیین می کند، و ظرفیت هایی آزاد حول عناصر کلیدی جمله، به خصوص فعل، در نظر می گیرد که بحث برانگیزند. دیدگاه چامسکی از ابتدا بر پایه ساختارهای ظاهری و ارتباطات ارسطویی، نهاد و گزاره، بنا شده است و به زایش لایه های دستوری نظر می کند. هدف ما در این تحقیق این است که با مقایسه کلی این دو دستور دریابیم که آیا گشتارهای دستوریِ جمله، که چامسکی بیان کرده است، تحت فرمان همان مفهوم ظرفیت ، که تنیِیر از آن یاد می کند، هستند؟ چگونه ظرفیت فعل بر تحولات ساختار پایه جمله تأثیر می گذارد و گونه خاصی از ساختار در سطح را فرمان می دهد؟ برای پاسخ، ابتدا نگاه های جدید به نظریه تنییر را با مثال هایی تفهیمی آورده ایم. سپس با روش تحلیلی آن ها را مقایسه کرده ایم و نهایتاً در بخش نتایج نشان داده ایم که جمله به سان سیستم زنده، خودبه خود ظرفیت های آزادی را حول عناصر محوری و یا در کنار گروه های سازه ای اش می آفریند که امکان برخی گشتارهای دستوری را به روشنی فراهم می آورد. این نگاه جدید به مفهوم ظرفیت، قرابت های بنیادی را میان دیدگاه های تنییر و چامسکی در موضوع تحولات ساختاری جمله آشکار می سازد.
تحلیل شعر «مرگ ناصری» با الگوی برخورد منِ غالب با دیگریِ مغلوب از منظر لاندوفسکی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نشانه شناسی در چرخشی پارادایمی به رویکردی پساساختارگرا با دورنمایی پدیدارشناختی گرایش پیدا می کند. حاصل این تحول، قائل شدن به جایگاه سوژه تن دار در فرایند گفته پردازی و توجه به جریان ادراکی حسی و مناسبات فرهنگی و اجتماعی در مقوله زبان و نشانه است. نشانه شناسی در سطح فرهنگی و اجتماعی نیز برآیند همین نگرش است . در این نگرش، شیوه برخورد و تعامل منِ سوژه با دیگری تغییر می کند و معادلات جدیدی میان آن ها رقم می خورد. درنتیجه، فضاهای نشانه ای جدیدی شکل می گیرد که ارتباط آن ها با یکدیگر از نوع تعاملی، تقابلی، طردی و تطبیقی است. چگونگی این تعامل بر الگوی اریک لاندوفسکی مبتنی است و در قالب چهار استراتژی شبیه سازی، طرد، تفکیک و پذیرش هویتی قابل توصیف است. بر پایه این، پرسش اصلی مقاله حاضر این است که در فضای گفتمانی شعر «مرگ ناصری» احمد شاملو، عملکرد نشانه ای فرهنگ در مقام سپهر نشانه ای و نوع برخورد و تعامل خود با دیگری مبتنی بر چه سازوکار نشانه معناشناختی است. هدف از پژوهشِ حاضر نیز بررسی نوع برخورد خود و دیگری و روابط پیچیده آن ها در شعر مورد نظر از منظر نشانه شناسی فرهنگی اجتماعی برای تبیین جایگاه فضاهای فرهنگی حاکم بر آن است. با این بررسی می توان چگونگی تداخل فضاهای نشانه ای و درنهایت شکل گیری فضای نشانه ای مرکزی را در سطحی اجتماعی فرهنگی توصیف و تبیین کرد.
The Effect of Use of Native-accent and Non-native Accent Materials on the Iranian EFL Learners’ Listening Comprehension: An EIL Perspective
حوزه های تخصصی:
The present study sought to investigate the differential effect of using native-accent and non-native accent materials on the Iranian English as a Foreign Language (EFL) learners’ listening comprehension. To this purpose, 60 primary EFL Iranian learners participated in the study. The participants were randomly divided into a control group (N=30) and an experimental group (N=30). First, a Quick Placement Test which consisted of vocabulary, grammar, and reading items was administered in order to ensure the homogeneity of participants. As the intervention of the study, the control group was provided with the listening materials accompanied by the use of their native-accent audio files, whereas the experimental group was exposed to the same listening tasks and materials which were pronounced by the non-native teacher. The experimental intervention lasted for six forty-minute sessions. To collect the data, the listening component of Pearson Test of English General (PTE General) was used as the pre-test and the post-test to measure listening comprehension of the participants. The results indicated that using non-native accent listening materials was more effective than using native-accent materials in enhancing listening comprehension of the EFL learners. These findings were discussed in the light of English as an International Language (EIL) debate and the theory of inter-language speech intelligibility benefit.
جنس دستوری در هورامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جستارهای زبانی دوره دهم آذر و دی ۱۳۹۸ شماره ۵ (پیاپی ۵۳)
209-232
حوزه های تخصصی:
گورانی یکی از زبان ها ی ایرانی شمال غربی است که به طور پراکنده در استان های کرمانشاه و کردستان ایران و بخش هایی از اقلیم کردستان عراق تکلم می شود و با توجه به گسترش نفوذ زبان های قدرتمند مجاور آن مانند فارسی، عربی و کردی، در معرض خطر است. یکی از ویژگی های دستوری زبان گورانی، جنس دستوری است که در مورد آن تنها به اشارات کوتاهی در برخی از منابع مانند ( 1966 MacKenzie, ) و سجادی (1394) بر می خوریم. با توجه به نقش مؤثر جنس دستوری در صرف و نحو گورانی، این مقاله می کوشد تا با استفاده از داده های میدانی از دو گویش لهون (شمالی و جنوبی) و هورامان تخت، به نقش، کاربرد و صورت گوناگون این ویژگی دستوری در این زبان بپردازد. داده های این پژوهش با استفاده از چارچوب نظری ( Corbett, 1991 ) بررسی شده و روش تشخیص جنس دستوری واژ ه های مشتق، مرکب و وام واژه ها تعیین شده است. نتایج به دست آمده، تفاوت های معناداری را در کاربرد جنس دستوری هنگام وام گیری واژه از زبان های دیگر و تک واژهای حالت در دو جنس مذکر و مؤنث و شناسه های فعلی و تأثیر جنس دستوری اسم بر وابسته های اسمی در دو گویش مذکور هورامی نشان می دهد.
مطالعه ساخت های گفتمان مدار معنایی در روزنامه الحیاه عربستان با تکیه بر الگوی ون دایک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان پژوهی سال یازدهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳۲
331 - 355
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر، بر آن است تا نمود زبان شناختی ساخت های گفتمان مدار در متن های عربی را تحلیل کند. بر این مبنا، مقاله حاضر، به تبیین استراتژی های معنایی که در شکل گیری گفتمانِ متن، نقش دارند، پرداخته است. به این منظور، 30 سرمقاله روزنامه الحیاه عربستان با موضوع مسائل ایران، انتخاب شده و با استفاده از الگوی ون دایک بررسی شدند. تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد که بیشترین نمود زبان شناختیِ ساخت های معنایی گفتمان مدار در روزنامه الحیاه، مربوط به دو استراتژیِ فاصله گذاری و قطبی شدگی است. همچنین نویسنده ها به کاربرد مؤلفه هایی مانند تلویح تمایل چندانی نشان ندادند. این امر همسو با تقابل و درگیری های لفظی دو کشور در سال های اخیر است. با توجه به مؤلفه های بررسی شده، ایدئولوژی حاکم بر ذهن نویسنده ها، «معرفی ایران به عنوان تهدیدی برای امنیت منطقه» بود. این ایدئولوژی از سطح کلان به سطح خرد انتقال یافته و در محور معنا -که مورد نظر این پژوهش است، به صورت ساخت های زبانی مانند پیش انگاشت، تعمیم، فاصله گذاری، به نمایی و موارد مشابه مورد استفاده قرار گرفته است.
بررسی عبارات معترضه «و» در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مطالعه عبارات معترضه زبان فارسی و به ویژه عبارات معترضه «و»، از موضوعات جدید محسوب می شود، لذا پژوهش حاضر بر آن است تا مطالعه ای نظام مند بر روی عبارات معترضه «و» بر اساس چهارچوب توصیفی‑تحلیلی کاوالوا (2007) ارائه دهد. این پژوهش با بحث در خصوص محل قرارگیری و ویژگی معمول این عبارات نظیر سیاّل بودن آغاز گشته و سپس دیگر ویژگی های آنها از قبیل قابلیت حذف، پیروی از حذف به قرینه و عدم قرارگیری در دامنه وابسته سازان را مورد بررسی قرار داده است. بررسی داده ها مشخص نمود که جایگاه عبارات معترضه «و» در زبان فارسی اساساً سیّال و نسبتاً مستقل از دیدگاه نحوی بوده که می توانند به راحتّی حذف گردند. در ادامه نیز به تفاوت های موجود میان عبارات معترضه «و» و عبارات حاوی نقش نمای گفتمان «و» پرداخته شد و مشخص گردید علی رغم وجود برخی ویژگی های مشترک میان آنها تنها می توان قائل به رابطه ای یک طرفه میان آنها شد؛ به این معنا که عبارت معترضه «و» را می توان نوعی عبارت حاوی نقش نمای گفتمان در نظر گرفت، اما در مقابل نمی توان تمامی عبارات حاوی نقش نمای گفتمان «و» را به عنوان عبارات معترضه «و» تلّقی نمود. این پژوهش همچنین نشان داد که با اعمال تغییرات و اصلاحاتی جزئی می توان چهارچوب مورد استفاده (کاوالوا، 2007) را الگویی مناسب برای بررسی داده های زبان فارسی به حساب آورد. لازم به یادآوری است که داده های مورد نیاز این پژوهش از دو پیکره ی گفتاری و نوشتاری گردآوری شده است. پیکره ی گفتاری آن توسط نگارندگان از برنامه های تلویزیونی تهیه گردیده و داده های نوشتاری نیز از پیکره ی «تاک بنک» موجود بر روی «پلتفورم اسکچ اینجین» استخراج شده است.