فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۳۲۱ تا ۳٬۳۴۰ مورد از کل ۹٬۷۱۴ مورد.
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی مشکلات خواندن دانش آموختگان نظام متوسطه شهر تهران بر اساس داده های آزمون امزا با توجه به متغیرهای جنسیت و رشته تحصیلی است. آزمون امزا به عنوان اولین آزمون ارزیابی مهارت های زبانی و ادبی دانش آموختگان نظام متوسطه کشور شناخته می شود که در سال تحصیلی ۱۳۹۲ – 1393 از سوی فرهنگستان زبان و ادب فارسی برگزار شد. بدین منظور داده های آزمون با حجم نمونه 377 نفر (197 دختر و 180 پسر)، در سه رشته تحصیلی علوم انسانی (106 نفر)، علوم تجربی (90 نفر) و ریاضی (181 نفر) تحلیل و بررسی شد. پس از دسته بندی پرسش های آزمون با توجه به نوع خرده مهارت و نوع متن، با استفاده از شاخص های آماری توصیفی و استنباطی داده ها بر اساس دو متغیر جنسیت و رشته تحصیلی تحلیل شد که نتایج، حکایت از ضعف کلی دانش آموزان در مهارت خواندن داشت. نتایج نشان داد: میانگین نمره مهارت خواندن معادل 25/10 از 20 است که در مقایسه با استاندارد آموزش و پرورش (نمره 12) از ناتوانی دانش آموختگان در دریافت حداقل آموزش حکایت دارد. بین میانگین نمرات کلی و خرده مهارت های خواندن با توجه به متغیر جنسیت تفاوت معنی داری وجود ندارد، هر چند بنا بر آمار توصیفی میانگین کلی نمره دخترها بالاتر از پسرهاست. همچنین، بین میانگین نمرات کلی دانش آموزان با توجه به متغیر رشته تحصیلی تفاوت معنی داری وجود ندارد؛ اما بین میانگین نمرات خرده مهارت های خواندن در نمره خرده مهارت «درک مستقیم متن» میان دانش آموزان رشته علوم انسانی و علوم تجربی تفاوت معنی داری وجود دارد که نشان از عملکرد بهتر رشته علوم انسانی دارد و نیز بین میانگین نتایج کلی دانش آموزان در چهار نوع متن به کار رفته در پرسش های آزمون، تفاوت معنی داری وجود دارد، به نحوی که میانگین نمره دانش آموزان در پاسخ به پرسش های متون زبانی نسبت به متون ادبی کهن بالاتر بوده؛ اما با توجه به متغیر رشته تحصیلی، این تفاوت میانگین معنی دار نشده است. این نتایج نشان می دهد که راهکارهایی از قبیلِ اصلاح برنامه درسی دوره دبیرستان، انتخاب برنامه آموزشی مناسب، تغییر شیوه تدریس معلمان و نیز برگزاری دوره های منظم و استاندارد ارزشیابی مهارت خواندن، می تواند در تقویت مهارت خواندن دانش آموزان مفید واقع شود.
شفافیت معنایی و پردازش اسامی مرکب: شواهدی از بیماران زبان پریش ناروان فارسی زبان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله نقش شفافیت معنایی در پردازش اسامی ساده و اسامی مرکب غیرفعلی متشکل از سازه های «اسم+ اسم» که پربسامدترین اسامی مرکب در زبان فارسی هستند، در دو بیمار زبان پریش بروکا و دو بیمار زبان پریش ترانس کرتیکال حرکتی از طریق آزمون های «نامیدن در مواجهه» و «تکرار» مورد بررسی قرار می گیرد. مقایسه عملکرد بیماران زبان پریش بروکا و ترانس کرتیکال حرکتی نشان می دهد که بیماران ترانس کرتیکال حرکتی کنش بهتری در هر دو تکلیف نامیدن و تکرار داشتند، در حالی که برای هر دو گروه از بیماران، نامیدن مشکل تر از تکرار بود که مؤید گسستگی و سازمان یابی مستقل این دو فرایند در مغز می باشد. به لحاظ شفافیت معنایی، اسامی شفاف، بیشترین و اسامی نیم شفاف کمترین خطا را نشان دادند که تأییدی بر پردازش راحت تر اسامی نیم شفاف است. تحلیل داده ها مؤید آن است که پردازش فرایند های نامیدن و تکرار اسامی مرکب از طریق مسیر دوگانه (کلی و تجزیه ای) صورت می گیرد، اما در فرایند نامیدن، مسیرِکلی و در فرایند تکرار مسیرِتجزیه ای، رویکرد های غالب بوده اند. تحلیل خطاها نشان می دهد که پردازش اسامی ساده از طریق مسیر کلی صورت می گیرد. علاوه بر این، تحلیل کنش بیماران زبان پریش ناروان فارسی زبان تأییدی است بر اینکه شفافیت معنایی نقشی در پردازش اسامی مرکب غیرفعلی در این بیماران ندارد.
ولی و خرق عادت (کرامت) در کشف المحجوب هجویری
منبع:
رخسار زبان سال سوم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۱۱
۵۹-۳۶
حوزه های تخصصی:
Examining the Effects of Writing Instruction through Blogging on Second Language Writing Performance and Anxiety(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
This study investigated the effects of blog-mediated instruction on English-as-a-foreign language (EFL) learners’ writing performance and anxiety. In addition, it aimed to probe into the EFL learners’ attitudes towards blog-mediated writing instruction. The participants of the study included forty-six Iranian EFL learners from two intact university classes, who were randomly assigned to the Control Group (N = 21) and the Experimental Group (N = 25). Over a 16-week university semester, the Control Group was taught using traditional writing instruction while the Experimental Group was taught using a blog-mediated writing course. The data were collected through two timed writing tasks, Second Language Writing Anxiety Inventory (Cheng, 2004), and semi-structured interviews. The results indicated that, although both groups benefited from their writing sessions, there was a significant difference in the positive effects of blog-mediated and traditional writing instruction on L2 writing performance, showing that the Experimental Group had a better performance on the posttest writing performance task than the Control Group. The results also revealed that the blog-mediated course reduced the participants’ L2 writing anxiety in the Experimental Group while traditional instruction did not have positive effects on reducing L2 writing anxiety in the Control Group. The data from semi-structures interviews indicated that the interviewees from the Experimental Group were generally positive about the blog-mediated writing course, with little skepticism and negativism echoed about the course. The findings offer significant implications for theory and practice on L2 writing instruction.
معنی شناسی عمیق گرا
حوزه های تخصصی:
نقد تطبیقی سفر قهرمان درون در داستان های «جاناتان مرغ دریایی» و «شازده کوچولو» براساس نظریه پیرسن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
داستان جاناتان مرغ دریایی و شازده کوچولو گزارشی از سفرهایی تمثیلی برای رسیدن به کمال اند. کمپبل معتقد است قهرمان در سفر به سوی ناخودآگاه نخست باید از سرزمینی که بدان خو گرفته عزیمت کند و سپس در مکانی ناآشنا، با نیروهایی ناشناخته رویارو شود و آزمون هایی را از سر بگذراند و سپس با رهاورد این سفر برای ایجاد تحول به سرزمین خویش بازگردد. پیرسن که از شارحان نظریه تک اسطوره ژوزف کمپبل است، اعتقاد دارد که قهرمان در طول سه مرحله سفر خود، باید دوازده کهن الگوی معصوم، یتیم، جنگجو، حامی، جوینده، ویرانگر، آفریننده، فرزانه، حکمران، لوده، عاشق و ساحر را در روان خویش بپرورد تا به مرحله شناخت خویشتن و تولد دوباره برسد. بررسی دو داستان از این منظر، نشان می دهد که هر دو داستان این دوازده کهن الگو را در ژرف ساخت خود در قالب نمادهایی پرورش داده اند تا قهرمان را به سوی فردیت رهنمون شوند. با این تفاوت که توالی مراحل ظهور برخی از این کهن الگوها در دو داستان با نظریه پیرسن رعایت نشده است.
Integrating Portfolio-Assessment into the Writing Process: Does it Affect a Significant Change in Iranian EFL Undergraduates’ Writing Achievement? A Mixed-Methods Study(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Teaching Language Skills (JTLS), Volume ۳۸, Issue ۲, Summer ۲۰۱۹
171 - 195
حوزه های تخصصی:
The paradigm shift from testing the outcome to assessing the learning of process shines a light on the alternative assessment approaches, among which portfolio-assessment has sparked researchers’ interest in writing instruction. This study aimed at investigating the effect of portfolio-assessment on Iranian EFL students’ writing achievement through the process-centered approach to writing. To this end, fifty-three sophomores, studying English translation at Islamic Azad University, Tehran Science and Research Branch, were chosen as the participants of this study. The researchers randomly divided them into two groups--an experimental and control. The experimental group received an instruction based on the four stages of the writing process--brainstorming, outlining, drafting, and editing--and underwent the portfolio-assessment. For ten weeks, the participants of the experimental group practiced reflecting on their writing through formative self-check, peer-review, and teacher-feedback on each of the stages written as homework assignments. The revised paragraphs were regarded as the final portfolio. The control group, however, received a product-based writing instruction, to which portfolio-assessment, individualized-feedback, and reflection did not adhere. The results of the quantitative data analysis showed that the students in the experimental group performed better than the students in the control group in their writing achievement. The qualitative findings also revealed the students’ positive perception toward the portfolio-assessment on the writing process. The results suggest some pedagogical implications for EFL writing instruction and assessment.
طراحی پیکره و فرهنگ دوزبانه اصطلاحات راهنمایی و رانندگی بر پایه معناشناسی قالبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مترجمان یکی از گروه های عمده کاربران فرهنگ های دوزبانه را تشکیل می دهند. لیکن فرهنگ نگاران از دیرباز آنان را در زمره دیگر کاربران در نظر گرفته اند و کم تر به نیازهای خاص آنان در استفاده از فرهنگ ها پرداخته اند. بنابراین در چند سال اخیر مسئله طراحی فرهنگ های ویژه مترجمان مطرح گردیده و کارهایی پژوهشی و عملی در این حوزه انجام شده است. بر این مبنا، پژوهش حاضر کوششی بوده است تا یک فرهنگ دوزبانه فارسی و انگلیسی در حوزه اصطلاحات راهنمایی و رانندگی و با تأکید بر نیازهای مترجمان تهیه گردد. ساختار این فرهنگ بر یک پیکره تطبیقی دوزبانه متون راهنمایی و رانندگی استوار است که با استفاده از معناشناسی قالبی برچسب گذاری شده است. بدین منظور یک هستان شناخت و یک شبکه قالبی برای این حوزه طراحی شده است. سپس یک رابط کاربری برای جستجو در این دادگان طراحی شده است که امکانات مختلفی از قبیل جستجوی سنتی الفبایی و جستجوی مبتنی بر معنا را فراهم می سازد. این کار به مترجمان، که در حقیقت گروه مخاطبان هدف این فرهنگ هستند، کمک می کند تا با دقت و کارآمدی بیشتری بتوانند به طبیعی ترین شیوه بیان مفاهیم مورد نظر خود در هر دو زبان دست یابند. در پایان نیز نتیجه کار با برخی کارهای انجام شده دیگر مقایسه شده است.
بررسی سازوکارهای زبانی تشخیص سرقت در ترجمه بر اساس الگوی تارل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با رویکرد زبان شناسی قضائی به بررسی و واکاوی چهار نسخه ترجمه شده از رمان مزرعه حیوانات نوشته جورج اورول می پردازد. هدف پژوهش حاضر نشان دادن سازوکارهای زبانی تشخیص سرقت میان نسخه های متفاوت چند ترجمه از یک اثر یکسان بر اساس شباهت ها و تفاوت های متنی است. مزرعه حیوانات از سال 1348 تا به امروز بیش از هفتاد بار از سوی مترجمان مختلف به زبان فارسی ترجمه شده است. از این رو، داده های پژوهش حاضر بر اساس فاصله های زمانی تقریباً بیست ساله از میان چهار نسخه ترجمه موجود از این کتاب انتخاب شده است. داده های پژوهش بر اساس الگوهای تشخیص سرقت زبانی که از سوی تارل ( 2004 ) ارائه شده است، بررسی و تحلیل شده اند. نتایج پژوهش حاکی از گزارش یک مورد سرقت زبانی در میان داده های مورد بررسی است. متن سرقت کننده به لحاظ شباهت واژگانی 73.5 درصد و به لحاظ شباهت عبارت ها 42.6 درصد با متن سرقت شده هم پوشی دارد، این در حالی است که به لحاظ واژه های منحصربه فرد تفاوت این دو متن با یکدیگر با نسبت 17.6 درصد به 15.16 درصد است. همچنین، این دو متن 35 واژه و 22 عبارت مشترک دارند که تنها یک بار در متن به کار رفته اند. واژه های کلیدی : زبان شناسی قضائی، سرقت زبانی، ترجمه، بازترجمه، مزرعه حیوانات . پژوهش حاضر با رویکرد زبان شناسی قضائی به بررسی و واکاوی چهار نسخه ترجمه شده از رمان مزرعه حیوانات نوشته جورج اورول می پردازد. هدف پژوهش حاضر نشان دادن سازوکارهای زبانی تشخیص سرقت میان نسخه های متفاوت چند ترجمه از یک اثر یکسان بر اساس شباهت ها و تفاوت های متنی است. مزرعه حیوانات از سال 1348 تا به امروز بیش از هفتاد بار از سوی مترجمان مختلف به زبان فارسی ترجمه شده است. از این رو، داده های پژوهش حاضر بر اساس فاصله های زمانی تقریباً بیست ساله از میان چهار نسخه ترجمه موجود از این کتاب انتخاب شده است. داده های پژوهش بر اساس الگوهای تشخیص سرقت زبانی که از سوی تارل ( 2004 ) ارائه شده است، بررسی و تحلیل شده اند. نتایج پژوهش حاکی از گزارش یک مورد سرقت زبانی در میان داده های مورد بررسی است. متن سرقت کننده به لحاظ شباهت واژگانی 73.5 درصد و به لحاظ شباهت عبارت ها 42.6 درصد با متن سرقت شده هم پوشی دارد، این در حالی است که به لحاظ واژه های منحصربه فرد تفاوت این دو متن با یکدیگر با نسبت 17.6 درصد به 15.16 درصد است. همچنین، این دو متن 35 واژه و 22 عبارت مشترک دارند که تنها یک بار در متن به کار رفته اند.
بررسی و تحلیل نشان داری جملات فارسی نوین معیار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هرچه صورت یک نشانه پیچیده تر یا نشان دارتر باشد درنتیجه معنی هم پیچیده تر خواهد بود. نشان داری می تواند شکل یک رابطۀ دوتایی را به خود بگیرد یا به صورت طیفی باشد که از بی نشانی آغاز می شود و به نشان دارترین صورت ختم می شود. در مورد نشان دار بودن و پیچیده بودن آنچه در بدو امر مطرح می شود این نکته وجود دارد که صورت پیچیده یا نشان دار، تکواژهای بیشتری نسبت به صورت بی نشان دارد و بسامد وقوع آن ها نیز کمتر از صورت های بی نشان است. بنابراین، بین نشان دار بودن یک مقوله و تنوع معنایی و پیچیده بودن آن رابطۀ مستقیم وجود دارد. فرایندهای نحوی که ترتیب کلمات جمله را تغییر می دهند فرایندهای مؤکدسازی ازجمله مبتداسازی، اسنادی سازی، سازه آمیزی، مجهول سازی و فراگذری هستند که باعث نشان دار شدن جمله می شوند. ساخت نحوی ویژۀ دیگر، ساخت افعال متوالی است که ساختی نشان دار است و در این مقاله به آن اشاره خواهد شد. فرضیۀ اصلی مقالۀ حاضر عبارت است از اینکه تغییر ترتیب متعارف کلمات در جملات فارسی که منتج از فرایندهای نحوی است با نشان داری مرتبط است. هر کدام از موارد ترتیب کلمات و نشان داری به تنهایی تاکنون در پژوهش های مختلفی بررسی شده اند؛ اما در این مقاله ارتباط چگونگی و چرایی تغییر آرایش و ترتیب کلمات در جملات نمونۀ فارسی معیار با موضوع و مفهوم نشان داری مورد بررسی قرار خواهد گرفت. برای نخستین بار نوعی متفاوت از انواع نشان داری با عنوان نشان داری حرکتی در این مقاله مطرح خواهد شد که از نوآوری پژوهش حاضر است.
تأثیر بار درگیری ذهنی بر میزان یادسپاری عبارت های اصطلاحی از سوی فراگیران زبان انگلیسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مطالعه که با بهره گیری از فرضیه «بار درگیری ذهنی» و از سوی هالستاین و لوفر (2001) مطرح شده است، تلاش می کند تا تأثیر بار درگیری برانگیخته با تمرین را در میزان یادسپاری عبارات اصطلاحی، از سوی فراگیران زبان انگلیسی، بررسی کند. برای این منظور، 60 نفر از فراگیران زن زبان انگلیسی از آموزشگاه زبانی در شهر تهران، در این مطالعه شرکت کردند. پانزده اصطلاح از طریق تمریناتی که سطوح مختلفی از درگیری بار ذهنی را طلب می کرد، به سه گروه از فراگیران آموزش داده شد. این تمرینات شامل تمرین درک مطلب، تمرین پر کردن جای خالی و نگارش بود. سپس، میزان یادسپاری این عبارات اصطلاحی از طریق دو پس آزمون اولیه و متأخر سنجیده شد. نتایج، رابطه مستقیمی را بین یادگیری برانگیخته با تمرین و یادسپاری اصطلاحات از سوی اعضا نشان داد. همچنین، یافته ها نشان داد که یادسپاری در تمرینات نگارش بالاترین، در تمرینات پر کردن جای خالی متوسط و در تمرینات درک مطلب کم ترین میزان را داشت. این مطالعه فوایدی برای تحلیل، آموزش و طراحی تمرینات دارد.
بررسی پیکره بنیاد متمم اجباری و اختیاری در زبان فارسی بر اساس دستور شناختی لانگاکر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جستارهای زبانی دوره دهم آذر و دی ۱۳۹۸ شماره ۵ (پیاپی ۵۳)
257-287
حوزه های تخصصی:
وابسته های فعل، یکی از بحث برانگیزترین مباحث پژوهش در زبان فارسی بوده و افراد زیادی همچون متیوز ( 1981 )، دوتی ( 2000 )، طبیب زاده (1383) و رحیمیان (1392) در این زمینه مطالعاتی انجام داده اند. با این حال، ماهیت این مقولات همچنان از دیدگاه صاحب نظران، متفاوت ارزیابی شده است. متمم به عنوان مهم ترین وابسته فعلی نیز از این قاعده مستثنی نبوده است. عده ای هم به متمم اجباری و هم به متمم اختیاری قائلند، در حالی که افرادی دیگر متمم را همان عنصری می دانند که همواره اجباری است و به متمم اختیاری قائل نیستند. تحقیق حاضر پژوهشی پیکره بنیاد درباره وابسته های فعلی است. هدف این پژوهش، بررسی بود یا نبود متمم اختیاری در زبان فارسی است. به سخن دیگر، هدف از انجام این مطالعه یافتن پاسخ برای این سؤال است که آیا داده های پیکره ا ی زبان فارسی وجود متمم اختیاری را تأیید می کند و اگر نه، آنچه متمم اختیاری خوانده می شود، در زمره چه مقوله یا مقولاتی قرار می گیرد؟ به این منظور، از هر یک از افعال شاخص حرکتی «آمدن»، «رفتن»، «آوردن» و «بردن»، 300 مورد به طور تصادفی در پیکره نوشتاری همشهری 2 مورد بررسی قرار گرفته و وابسته هایشان بر اساس چارچوب دستور شناختی لانگاکر ( 2013 ) مورد مطالعه قرار گرفته است. نتایج این تحقیق نشان می دهد که آنچه تاکنون متمم اختیاری تلقی می شده، نه متمم است و نه اختیاری، بلکه توصیفگر ی است که بر اساس الزام بافتی به صورت اجباری در گفتمان حضور می یابد و از این رو در تحقیق حاضر «مکمل بافتی» نامیده شده است. واژه های کلیدی: دستور شناختی لانگاکر، پیکره زبان فارسی، متمم اجباری و اختیاری، افزوده، توصیفگر، مکمل بافتی.
تظاهر زبان- بدن و ارزشگذاری فرهنگی- زبانی در گفتمان های ورزشی حاکم بر جامعۀ بانوان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نشانه شناسی، محیط انسانی را به ما بهتر می شناساند. محیط انسانی جهانی است که در آن زندگی می کنیم و لازم است خود را با آن تطبیق دهیم. این مقاله سعی دارد شرایط و محیط انسانی در فعالیت ورزشی بانوان را موشکافی کند. سؤالاتی که در اینجا مطرح می شوند عبارت اند از:زبان بدن در ورزش بانوان چه مبنایی دارد؟ تعامل نظام بیولوژیکی و فرهنگی چه گفتمانی را در جامعه ایجاد می کند و بسط می دهد؟ آیا نشانه های بدن، زبانی هستند و ایجاد ارتباط می کنند؟ الزامات و گفتمان های فرهنگی چه نقشی دارند؟ فرض ما بر این است که تنها نمی توان بر الزامات فرهنگی تکیه کرد و گفتمان های حاکم را قضاوتگرانه پیش برد؛ بلکه لازم است این امور توانایی اقناع مخاطب را داشته باشند. بنابراین، نخست مجموعه عوامل بیولوژیکی و بسط آن به مجموعه عوامل فرهنگی در محیط نشانه شناختی مطرح می شود و سپس به نقش گفتمان های پیراورزشی، گفتمان های فرهنگی و حتی پادگفتمان ها می پردازیم. در این مقاله سعی خواهیم کرد از منظر نشانه شناختی کنش، کنشگران، نقش ها و کارکردها و همچنین خصوصیات ابژه ارزشی یا همانا ورزش را بهتر بازشناسیم. اما آنچه بیش از همه اهمیت دارد ایجاد انگیزش حسی و ارزشی است که بی توجهی به آن می تواند در فضای عمومی با مخاطراتی همراه شود و به ایجاد صحنۀ تئاترگونه و بی هدفی در ورزش بانوان منجر گردد. از این رو، لایۀ قدرت و لزوم پشتیبانی قانونی و رسانه ها را در امر ورزش ذکر خواهیم کرد. onction
A Study of Raters’ Behavior in Scoring L2 Speaking Performance: Using Rater Discussion as a Training Tool(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Issues in Language Teaching (ILT), Vol. ۸, No. ۱, June ۲۰۱۹
195 - 224
حوزه های تخصصی:
The studies conducted so far on the effectiveness of resolution methods including the discussion method in resolving discrepancies in rating have yielded mixed results. What is left unnoticed in the literature is the potential of discussion to be used as a training tool rather than a resolution method. The present study addresses this research gap by exploring the data coming from rating behaviors of 5 Iranian raters of English. Qualitative analysis of the data indicated that the discussion method can serve the function of training raters. It helped raters rate more easily, quickly and confidently. Furthermore, it helped them improve their understanding and application of the rating criteria and enabled them justify their scoring decisions. Many-faceted Rasch analysis also supported the beneficial effects of discussion in terms of improvement in raters’ severity, consistency in scoring, and the use of scale categories. The findings provide insight into the potential of discussion to be used as a training tool especially in EFL contexts in which lack of access to expert raters can be an obstacle to holding training programs. The author argues for future studies to focus on how discussion may function depending on the rating scale used.
Teacher Self-Efficacy and Reflection as Predictors of Teacher Burnout: An Investigation of Iranian English Language Teachers(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
In modern education, teachers are regarded as a central and focal part of educational systems and are responsible in the development of education. It should be mentioned that teachers have an influential role in planning and offering an effective and significant educational program. The significant role of teacher-related variables in affecting teachers’ performance and learning outcomes of students has been widely acknowledged in various educational contexts. Therefore, the investigation of teacher variables has received research attention in English as a Foreign Language (EFL) context. To contribute to this line of research, the current study was set to investigate the role of teacher reflection and self-efficacy in predicting burnout among Iranian EFL teachers. To this end, three validated scales measuring these variables were administered to a number of 171 male and female teachers. As for the data analysis, Structural Equation Modeling was utilized to test the hypothesized model of the constructs. The results indicated that teacher reflection accounted for 12.1% of the variance, and teacher self-efficacy accounted for 25.2% of the variance in burnout. Although both variables had a unique effect on teaching burnout, teacher self-efficacy turned out to be a stronger predictor of burnout. Concerning the implications, teacher education programs may pay more serious attention to teacher self-efficacy and reflection as they proved to play a significant role in reducing teacher burnout.
The Integrative Effect of Direct Corrective Feedback and Metalinguistic Explanation on Learners' Accuracy in using English Articles(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Applied Research on English Language, V. ۸ , N. ۴ , ۲۰۱۹
489 - 510
حوزه های تخصصی:
The present study was conducted to further improve the practice of written corrective feedback by integrating the two known feedback types (i.e. direct corrective feedback and metalinguistic explanation). With this aim, a sample of sixty-nine high-intermediate Iranian EFL learners was assigned into different feedback groups. While the first and second groups received direct and metalinguistic explanation feedback, respectively, the third group received an integration of both. Results showed that all three types of feedback improved the learners’ accuracy, though with different degrees of success. However, the results of the delayed post-tests revealed that only the integration of Direct Corrective Feedback (DCF) with Metalinguistic Explanation (ME) had the most sustainable effect on the learners' accurate use of the articles in the long run. It is discussed that the integration of DCF and ME can enhance the corrective effect of the feedback and reduce the defects which have been associated with the practice.
ساختار نحوی محمولِ ثانویه در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
برخی از جملات، علاوه بر محمولِ اصلی، حاوی نوعی محمولِ دیگر معروف به محمولِ ثانویه هستند. محمولِ ثانویه وضعیت فاعل یا مفعول را در هنگامِ وقوعِ عملِ فعل یا پس از آن توصیف می کند. در این پژوهش تلاش شده است تا با استفاده از شیوه توصیفی-تحلیلی و ازمنظرِ رویکرد کمینه گرا برخی مفاهیمِ مرتبط با محمولِ ثانویه در زبان فارسی، ازجمله مقوله نحوی محمول های ثانویه و همچنین نحوه اطلاق حالت به گروه تعریف مورد توصیف این محمول ها واکاویده شود. در مورد مقوله نحویِ محمولِ ثانویه، با بهره گیری از برخی معیارها نشان دادیم که محمولِ ثانویه در زبان فارسی دارای هسته نقشِی محمول و مقوله نحویِ گروه محمول است. درخصوصِ حالتِ نحویِ گروه های تعریفِ موردِ توصیفِ محمولِ ثانویه نیز، با تکیه بر ملاحظات نظری و شواهد تجربی، استدلال می شود که در ساختارِ این جملات، گروهِ محمول در جایگاهِ اداتِ فرافکنِ بیشینه گروه فعلیِ بزرگ قرار داشته و گروه تعریفِ موردِ توصیفِ محمولِ ثانویه برای بازبینیِ مشخصه حالتِ خود، به اقتضای نوع محمولِ ثانویه، از جایگاهِ شاخصِ گروهِ محمول به جایگاهِ شاخصِ گروهِ فعلیِ کوچک یا به صورتِ جانبی به شاخصِ گروهِ فعلیِ بزرگ حرکت کند.
روند اکتساب واژه های متضاد در کودکان فارسی زبان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در چند دهه اخیر، چگونگی و ترتیبِ فراگیریِ رابطه معنایی تضاد، در فرایند زبان آموزی کودکان از جنبه های گوناگون بررسی شده است. همچنین، پژوهشگران با به کار گیری روش های گوناگون در پی تبیین این پدیده بوده اند. در این میان، چگونگی فراگیری رابطه معنایی تضاد در زبان فارسی آن چنان که باید بررسی نشده است. پژوهش حاضر، بر آن است تا مشخص کند کودکان فارسی زبان در چه سنی و با چه ترتیبی، گونه های مختلف واژه های متضاد (مدرج، مکمل، دوسویه و معکوس) را تولید می کنند. همچنین، این مقاله در پی پاسخ گویی به این پرسش است که آیا جنسیت در فراگیری این دست تضاد ها نقش معنا داری دارد یا خیر. پژوهش حاضر از نوع توصیفی- تحلیلی و مقطعی است که از چهارچوب نظری مورفی (Murphy, 2003) و رویکرد فرازبانیوی، بهره گرفته است. در این راستا، نخست پنج جفت واژه متضاد در پیوند با هر یک از چهار نوع تضاد مدرج، مکمل، دوسویه و معکوس انتخاب شدند. سپس، از میان 64 کودک ، چگونگی و ترتیب فراگیری رابطه معنایی تضاد در کودکان 5 تا 8 ساله فارسی زبان در دو گروه پسر و دختر و در چهار زیر گروه سنی 5/4 تا 5/5 ، 5/5 تا 5/6 ، 5/6 تا 5/7 و 5/7 تا 5/8 ساله مورد بررسی قرار گرفت. آزمون شوند گانِ پژوهش، از سه مهد کودک و یک مؤسسه آموزش زبان انگلیسی انتخاب شدند. آزمون شوندگان، سه آزمون همگن سازی از مجموعه آزمون های بین المللی رشد زبان تولد-3 در حوزه های گوناگونِ واجی، نحوی و معنایی و با به کار گیری روش بازی با واژه ها، انجام دادند. به دنبال آن، جفت های متضاد تولید شده توسط کودکان استخراج گردید. سپس داده ها به وسیله نرم افزار اس.پی.اس.اس بررسی شدند. یافته های پژوهش نشان داد که در پیوند با جفت واژه های متضادِ دوسویه، رشد معنایی کودکان در تولید جفت واژه های متضاد با بالارفتن سن افزایش می یابد. همچنین یافته ها، نشان دهنده بهترین کاربرد در مورد جفت های متضاد مدرج و کمترین میزان کاربرد در واژه های متضاد دو سویه بود.
آموزش واژه به فارسی آموزان عرب زبان از طریق متون منظوم در مقایسه با متون منثور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان فارسی و گویش های ایرانی سال چهارم بهار و تابستان ۱۳۹۸ شماره ۱ (شماره ۷)
10.22124/plid.2019.11711.1319
حوزه های تخصصی:
ارتباط عمیق ادبیات با لایه های مختلف جوامع و پیوند آن با هویت و میراث فرهنگی، موجب شده است از این ابزار نیرومند و جذاب برای گسترش و آموزش زبان نیز بهره بگیرند. در این مقاله به بررسی اثربخشی بهره گیری از متون ادبی در آموزش واژه به فارسی آموزان عرب زبان پرداخته ایم. برای این منظور، از فارسی آموزان عرب زبان دوره پیشرفته مرکز آموزش زبان فارسی دانشگاه بین المللی امام خمینی (ره) افرادی انتخاب شدند و پیش آزمونی با محوریت سنجش دانش واژگانی مربوط به واژه های جدید به کار رفته در متون پژوهش، در قالب متون منظوم و برگردان نثر آنها در دو گروه مساوی آزمون و گواه برگزار گردید. پس از آن، پس آزمونی برگزار شد. نمرات دو گروه آزمون و گواه در پیش آزمون و پس آزمون با آزمون تحلیل هم وردایی بررسی شد. نتایج تحلیل آماری حاکی است اگرچه فارسی آموزان گروه پیش آزمون در پاسخ گویی به پرسش های پس آزمون، عملکرد بهتری داشته اند، این تفاوت در عملکرد، معنادار نیست و درنتیجه فرضیه پژوهش که به کارآمدی و تأثیر بیشتر آموزش واژه به فارسی آموزان عرب زبان از طریق متون منظوم در مقایسه با متون منثور تأکید دارد، به اثبات نمی رسد.
The Effect of High School English Teachers' Awareness of Pedagogical Competence on Students' Learning Achievements(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
The study examined the impact of high school English teachers’ awareness of pedagogical competence on student learning. A psychometric measurement instrument of English language teachers’ pedagogical competence (ELTPC) was first developed through factor analysis with 320 high school teachers in Guilan, northern Iran. Based on the developed instrument, 36 teachers were divided into two groups of aware and unaware teachers of pedagogical competence (PC) according to Contrasting Groups Method. Then, 160 high school third graders received instruction from the aware and unaware teachers for 7 weeks. Finally, a survey regarding the teachers’ implementation of pedagogical competence in classrooms was conducted with 30 students. The findings showed that the students in the aware teacher group outperformed the students in the unaware group of teachers. Although based on the survey results, the aware teachers were reported to act better with regard to the students’ learning achievements, they were not reported as highly practicing the pedagogical competence. The findings can be practically used by teachers, teacher educators, and education administrators.