مطالعات زبان و گویش های غرب ایران
مطالعات زبان و گویش های غرب ایران سال هفتم تابستان 1398 شماره 25 (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
پژوهش پیش رو به کشش جبرانی در گویش فارسی کرمانشاهی می پردازد. براساس نظریه مورایی، اگر واحدی در لایه مبنا یا زمان مند، مورا داشته باشد و آن واحد در لایه واجی حذف شود، مورای آن همچنان در لایه مورایی یا زمان مند آزادانه باقی می ماند و درنتیجه برای حفظ وزن هجا یا واژه، کشش جبرانی رخ می دهد. در این گویش دو نوع کشش جبرانی تشخیص داده شده است. نخست کشش جبرانی که براساس حذف همخوان مورایی اتّفاق افتاده و دیگری کشش همخوانی که براساس حذف یکی از واکه های موجود در هجا رخ داده است. کشش جبرانی ناشی از مورد دوّم باعث تشدید می شود؛ همچنین، کشش جبرانی تنها در مورد واکه رخ نمی دهد، بلکه با حذف واکه هم همخوان مجاور دچار کشش جبرانی می شود.
بازنمایی کنش گران اجتماعی داستان آب بید با بهره گیری از الگوی جامعه شناختی - معنایی ون لیوون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در پژوهش حاضر، داستان آب بید اثر محمّد بهمن بیگی در چارچوب تحلیل گفتمان انتقادی و با بهره گیری از الگوی ون لیوون (2008) بررسی می شود تا مشخّص شود که نویسنده چگونه از بازنمایی کنش گران اجتماعی برای بیان دیدگاه ها و ایدئولوژی خود استفاده کرده است. نویسنده هویت کنش گران مربوط به حکومت پهلوی را کتمان کرده و هم زمان با فعّال نمایی و نام بری مستقیم، بر فعّالیّت های آموزشی معلّمان عشایری و سازمان آموزش عشایری تأکید کرده است. مردم آب بید به شکلی کاملاً آگاهانه منفعل نمایی شده اند تا بی توجّهی حکومت نسبت به آن ها و فقر فرهنگی مردم نمود بیشتری داشته باشد. نویسنده با انبوه نمایی و استفاده از عدد و آمار، کنش معلّمان عشایری را مهم و تأثیرگذار جلوه داده و با استفاده از مؤلّفه زمان درهمی، هم زمان با طرح مسئله ایران نوین، پرده از چهره مردمان بخشی از ایران که هنوز به شیوه پیش از تاریخی زندگی می کنند، برداشته است و به این وسیله سیاست های حکومت را به چالش کشیده است. بهمن بیگی با بهره گیری از مؤلّفه نمادین شدگی، کنش گران مربوط به آموزش عشایری را در قالب افرادی تأثیرگذار در جامعه عشایری بازنمایی کرده است. به طور کلّی، بازنمایی ها بازتابی از ایدئولوژی و دیدگاه های اجتماعی نویسنده است.
بررسی افعال پیشوندی در زبان فارسی ازمنظر صرف ساخت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به پیشوندهای فعلی رایج در زبان فارسی در چارچوب انگاره صرف ساخت و تعامل آن با معناشناسی پرداخته و ترکیب پذیری معنا در افعال پیشوندی و تأثیر معنا بر ساخت این افعال را بررسی کرده است. برای نیل بدین مقصود پس از جمع آوری فعل های پیشوندی از در پیکره دادگان افعال فارسی (رسولی و دیگران، 2011)، این افعال با توجّه به تفاوت های صوری و معنایی طبقه بندی شدند؛ سپس هریک از پیشوندها به طور جداگانه تحلیل و برای هریک طرح واره ای کلّی که دارای زیرطرح واره های مختلف بود، ارائه شد. تحلیل داده ها نشان داد که این افعال در بسیاری از موارد معنای ترکیب پذیر نداشته و تعداد زیادی از پیشوندهای فعلی در طول زمان تغییر معنا داده و ازنظر واژگانی نیز فعل های دارای این پیشوندها، به صورت واژه ساده تحلیل می شوند؛ افزون بر این، برای همه افعال پیشوندی طرح واره ای کلّی درنظرگرفته شد که هر گروه از افعال با توجّه به نوع پیشوند موجود در آن، زیرطرح واره ای از این طرح واره کلّی محسوب می شود.
راهبردهای بیان مالکیت در برخی گونه های زبانی ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در نوشتار پیش رو راهبردهایی که در برخی گونه های زبانی ایرانی برای بیان مالکیت به کار می رود، بررسی شده است. ابتدا نوع راهبرد ملکی هر گونه با توجّه به دسته بندی کرافت (2003) مشخّص شده و سپس ویژگی هایی که کرافت (1990) برای تحلیل ساخت ملکی تعیین کرده و متغیّرهایی همچون ترتیب مالک و ملک، مقوله مالک ازنظر اسم یا ضمیربودن، اهمّیت جانداری در چگونگی بیان رابطه مالکیت و وجود یا نبود تمایز رابطه تعلّقی و غیر تعلّقی در هر گونه بررسی شده است. براساس یافته های پژوهش حاضر، در گونه های بررسی شده، غالباً از یکی از سه راهبرد حالت نمایی، مجاورت و پیونده برای بیان مالکیت استفاده شده است، امّا در برخی موارد از دو راهبرد یادشدهبرای بیان مالکیت در قالب یک گروه نحوی استفاده می شود. پیشینه راهبرد حالت نمایی به ایرانی باستان و پیشینه دو راهبرد مجاورت و پیونده به ایرانی میانه غربی می رسد. ازنظر ویژگی های مورد نظر کرافت، جز در برخی گونه ها که از مالک های واژه بستی استفاده می شود، مالک و ملک بدون ادغام در مجاورت هم قرار می گیرند، تکواژ اضافه در گونه هایی که آن را دارند همواره به صورت وندی (واژه بستی) پس از سازه اوّل و به ندرت پس از سازه دوّم قرار می گیرد.
حذف گروه فعلی در زبان کردی سنندجی: رویکردی کمینه گرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
موضوع پژوهش حاضر حذف گروه فعلی برپایه داده های زبان کردی سنندجی است که در چارچوب برنامه کمینه گرا بررسی شده است. وجود حذف گروه فعلی در مطالعاتی که به تازگی در زبان فارسی صورت گرفته به چالش کشیده شده و تحلیل های متفاوتی برای آن ارائه شده است. این تحلیل ها شامل 1- حذف گروه فعلی با ابقای فعل کوچک؛ 2- موضوع تهی؛ 3- حذف گروه اسمی یا گروه حرف تعریف هستند. به دلیل قرابتی که زبان فارسی با زبان کردی دارد، بسیاری از تعمیم های صورت گرفته در حذف گروه فعلی در زبان فارسی می تواند قابل تسرّی به زبان کردی باشد. به این دلیل در نوشتار پیش رو ابتدا تحلیل های صورت گرفته در زبان فارسی مطالعه شده، سپس با بهره گیری از یافته ها، حذف در زبان کردی سنندجی بررسی شده است. درپایان براساس ملاحظات نظری و شواهد تجربی، استدلال شد که حذف گروه فعلی در زبان کردی سنندجی وجود دارد.
فرسایش و تغییرات زبانی در کردی کلهری ایلامی های مقیم تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از ویژگی های بارز جهان امروز، جابه جایی و مهاجرت گسترده افراد و گروه ها به نقاط دیگر است. این جابه جایی ها پیامدهای گوناگونی به دنبال دارند که ازجمله آن ها می توان به پدیده برخورد زبان ها اشاره کرد. برخورد و تماس زبانی می تواند به دوزبانگی و حتّی چندزبانگی افراد یا جوامع زبانی مهاجر بیانجامد یا در گذر زمان زمینه فرسایش، تغییر یا حتّی مرگ زبان اوّل (زبان مادری) مهاجران را فراهم آورد. پژوهش حاضر فرسایش و تغییرات زبان مادری کردهای ایلامی ساکن در تهران را بررسی می کند. هدف از این نوشتار بررسی میزان فرسایش و تغییرات زبانی از لحاظ جنسیت و گروه سنّی در میان ایلامیان مقیم ایلام و ایلامیان مقیم تهران در سطوح واژگانی و نحوی زبان کردی شاخه کلهوری می باشد. جامعه زبانی پژوهش حاضر را سی سخنور کلهری ساکن تهران و سی سخنور کلهری ساکن ایلام تشکیل می دهد. به همین منظور، پرسش نامه ای طرّاحی شد و پس از اطمینان از پایایی و روایی آن، در میان آزمودنی ها توزیع شد. نتایج پژوهش نشان داد که بیشترین فرسایش و تغییرات زبانی به مهاجران گروه سنّی زیر بیست سال در تهران تعلّق دارد؛ فرسایش و تغییرات زبانی در هردو گروه، در میان زنان بیشتر از مردان صورت گرفته است و درنهایت بیشترین میزان فرسایش زبانی به سطح واژگان زبان و کمترین آن به نحو تعلّق دارد.