فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۹۸۱ تا ۲٬۰۰۰ مورد از کل ۹٬۷۱۴ مورد.
منبع:
رخسار زبان سال پنجم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱۶
147-122
حوزه های تخصصی:
معرفی «زباهیجان» به عنوان حلقه مفقوده قوم نگاری ارتباط: مکمل الگوی SPEAKING هایمز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
الگوی SPEAKING هایمز (1967) ، یکی از الگوهای مرتبط با نظریه قوم شناسی ارتباط است که عوامل مؤثر در تعامل میان افراد را 8 مؤلفه موقعیت/صحنه، شرکت کنندگان، هدف، ترتیب گفتمان، لحن، ابزارگفتمان، قوانین گفتمان و نوع گفتمان درنظر می گیرد و معتقد است با بررسی این عوامل می توان تصویر جامعی راجع به فرهنگ و تفکر افراد یک جامعه به دست آورد. باتوجه به اینکه در تعاملات روزمره و فرهنگ یک جامعه واژگان و عبارات زبانی دارای بار هیجانی مثبت و منفی هستند و این هیجانات در تفسیر فرهنگی مؤثر هستند و ازآنجاکه رابطه مستقیمی میان جهان واژه، جهان مغز و جهان بیرون وجود دارد، به نظر می رسد این الگو با افزودن بُعد هیجان به E-SPEAKING تغییر یابد و تصویر دقیق تری ارائه دهد. نگارندگان در پژوهش حاضر بادرنظرگرفتن رابطه میان زبان، فرهنگ و هیجان واژگان، مفهوم «زباهیجان فرهنگی» را با تحلیل قطعه زبانی «نازکردن» و واژگان مرتبط با آن معرفی کرده و با توجه به قبض و بسط گفتمانی، قوم نگاری ارتباط را به قوم نگاری هیجانی ارتباط بسط می دهند. از این منظر می توان گفت افراد نسبت به واژه ناز دارای درجه هیجانی متفاوتی هستند که با این هیجانات می توانند قبض و بسط گفتمانی ایجاد کنند و چشم انداز مکالمه خود را تغییر دهند. درنظرگرفتن زباهیجان های فرهنگی شکاف میان مطالعات جامعه شناسی و روان شناسی را کمرنگ می کند و سبب می شود با نگاهی سیستمی و کل نگر به زبان در فرهنگ پرداخته شود و از مثله کردن و تقطیع فرهنگ و هیجان جلوگیری شود.
از الزام تا نیاز ذاتی: «باید» در زبان های ایرانی غربی نو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این مقاله بررسی وجه نماییِ عناصرِ معادل «باید» در تعدادی از زبان های ایرانی غربی نو (شامل بلوچی، تاتی، سمنانی، فارسی، کردی، کهنگی، گراشی، گیلکی، لری، وفسی و هورامی)، ارائه نقشه معنایی و همچنین رده بندی این زبان ها بر مبنای یک واحد وجه نماست. بررسی ها نشان داد که برخی از این زبان ها (بلوچی گونه بم پشت و هورامی گونه هورامان تخت)، از عنصر قیدی، و حتی در یک مورد (کَهنگی)، از دو فعل کمکی مستقل برای بیان مفاهیم معادل «باید» بهره می برند. افزون بر این، رده بندی زبان ها با توجه به یک ویژگی معنایی، روی پیوستاری تنظیم می شود که در آن زبان ها به برخی از زبان های دیگر نزدیک تر و از برخی دیگر دورتر هستند و این خلاف رده بندی های متداول آن ها بر اساس مشخصه های نحوی ساخت واژی است که در آن ها زبانی یا عضو یک شاخه هست یا خیر. به علاوه، مشخص شد که تمامیِ عناصر موردبحث، در کنارنقش وجه نمای تصمیمی (از نوع الزام و امکان) و وجه نمای معرفتی (تنها از نوع امکان) مسئولیت انتقال مفاهیم مربوط به نیازِ مشارک ذاتی، الزام مشارک تحمیلی و الزام موقعیتی را (به منزله زیر مجموعه وجه نمایی پویا)، بر عهده دارند.
بررسی پیکره بنیاد هم معنایی تقریبی صفت های اندازه «زیاد و فراوان» و صورت های تصریفی آن ها براساس رویکرد نمای رفتاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بررسی ها نشان می دهد که در زبان فارسی پژوهش مهمی درخصوص روابط واژگانی صفت های اندازه انجام نشده است. از همین رو، در این پژوهش رابطه هم معنایی تقریبی صفت های اندازه «زیاد و فراوان» و صورت های تصریفی آن ها بر اساس رویکرد تحلیل نمای رفتاری دیویاک و گرایس (2006) و داده های پیکره همشهری 2 آل احمد و همکاران (2009) مورد بررسی قرار گرفته است. در همین راستا، در ابتدا با استفاده از نرم افزار اَنتکانک (2011) داده های مرتبط با صفت های اندازه «زیاد، زیادی، زیاد تر، زیادترین، زیادتری، فراوان، فراوانی، فراوان تر، فراوان ترین، فراوان تری» از پیکره استخراج شدند. سپس، براساس ویژگی های ساخت واژی، نحوی و معنایی برچسب دهی شدند. نتایج رویکرد نمای رفتاری که براساس تحلیل خوشه ای سلسله مراتبی به دست آمده است نشان می دهد که بالاترین سطح هم معنایی تقریبی متعلق به گروه های «زیادی، فراوانی»، «زیادتری، فراوان تری»، «زیادتر، فراوان تر»، «زیاد، فراوان» و «زیادترین، فراوان ترین» است و پایین ترین سطح هم معنایی تقریبی بین اعضا با پایه غیرهمسان گروه های «زیادی، فراوانی، زیادتری، فراوان تری» و «زیاد، فراوان، زیادترین، فراوان ترین، زیادتر، فراوان تر» است. درنهایت، تحلیل برچسب دهی بر پایه نمرات Z ، تمام برچسب های معنادار و غیرمعنادار صفت های اندازه را مشخص ساخت.
رابطه بین کمال گرایی، اضطراب و دستاوردهای زبانی انگلیسی آموزان ایرانی : میانجیگری انواع خودها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان پژوهی سال سیزدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۳۸
157 - 183
حوزه های تخصصی:
پژوهش های اخیر نشان داده که در یادگیریِ زبان دوم، سازه های اضطراب و کمال گرایی به عنوان عامل های مهمی در عملکرد زبان آموزان نقش دارند. در مقاله حاضر، تعداد 400 زبان آموز انگلیسی 15 تا 30 ساله که در مؤسسه های آموزشی خصوصی زبان انگلیسیِ شهر تبریز و در ایران نام نویسی کرده بودند، شرکت داده شدند. سطح مهارت های زبانی شرکت کنندگان در محدوده بالاتر از اندازه متوسط بود که با برگزاری آزمون تعیین سطح (آزمون استاندارد ای.سی.تی.اف.ال)، پیش از شروع کلاس ها، به وسیله استادهای مؤسسه مشخص گردید. برای برآوردِ میزان کمال گرایی، اضطراب و خودهای زبان دوم به ترتیب از مقیاس کمال گرایی چندبعدی (Hewitt & Flett, 1991)، مقیاس اضطرابِ زبانِ خارجی (Horwitz et al., 1986) پرسش نامه چهارقطبی هویتی تایلور (Taylor, 2010) بهره گرفته شد. پیشرفتِ زبان آموزان، با توجه به نمره های آزمونِ پایانی آن ها سنجیده شد. نتیجه پژوهش حاضر نشان داد که کمال گرایی با اضطراب رابطه معناداری دارد و رفتار کامل زبان آموزانِ کمال گرا در گستره فردی و اجتماعی می تواند آن ها را مضطرب سازد. این امر افزون بر اضطرابِ فراگیران، هویت آن ها را نیز تحت تأثیر قرار می دهد؛ به گونه ای که اعتماد به نفس پائین تر زبان آموزان بر یادگیری آن ها تأثیر می گذارد. در پایان، دریافتیم که کمال گرایی های مبتنی بر خود و اجتماع با ساختار خود زبان آموزان رابطه معناداری دارد. همچنین، یافته های پژوهش مشخص کرد که به واسطه خودهای موجود، در فراگیران زبان دوم، یک رابطه ساختاری از کمال گرایی تا اضطراب یادگیری زبان دوم -بر پایه پیشرفت زبان انگلیسی آن ها- وجود دارد.
درآمدی بر جایگاه و وضعیت توصیف شفاهی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بررسی مطالعات اخیر در حوزه ترجمه دیداری شنیداری حاکی از آن است که پژوهش درباره توصیف شفاهی به عنوان یکی از خدمات توانمندسازی و دسترسی آسان به رسانه برای افراد کم/نابینا در بسیاری از نقاط جهان به طورقابل توجّهی افزایش یافته است، ولی این حوزه نوپا در ایران مراحل بسیار اوّلیّه توسعه و شکل گیری را طی می کند. هدف این نوشتار، بررسی و معرّفی این حوزه و ویژگی ها و ملاحظات مهم در تولید آن در دنیا و همچنین بررسی وضعیت کنونی و اقدامات اوّلیّه انجام شده در ایران است. ازاین رو، با رویکردی اکتشافی از طریق تحلیل اسناد مربوط و همچنین مصاحبه نیمه ساختاریافته با فعّالان حوزه توصیف شفاهی در ایران، شناختی نسبی در این زمینه به دست آمد و یافته های به دست آمده در شش دسته طبقه بندی و تشریح گردید. یافته ها نشان داد که بیشترین میزان تولید توصیف شفاهی به ترتیب به رادیو و یک گروه مستقل غیردولتی (سوینا) اختصاص دارد و سیما به عنوان رسانه ای تأثیرگذار، هیچ اقدامی در این زمینه انجام نداده است. به علاوه، تولید توصیف شفاهی در رادیو به فیلم های بلند سینمایی ایرانی محدود شده، درحالی که در گروه خصوصی «سوینا»، تولیدات توصیف شفاهی از تنوّع بیشتری برخوردار است. در پایان، بر اساس موضوعات تشریح شده و یافته ها، پیشنهادهایی برای پژوهش های آتی در این حوزه ارائه شد.
بررسی تعداد مؤثر تکرار واژه در یادگیری واژگان زبان انگلیسی به عنوان زبان خارجی در پرتو الگوی «هَیَجامَد»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ازآنجایی که واژگان هر زبان بخش عمده ای از فهم آن زبان را به خود اختصاص می دهند، یادگیری این حجم زیاد از واژگان برای زبان آموزان کار دشواری است که نیاز به استفاده از روش های خاص جهت امکان پذیری و سهولت انجام آن به وضوح احساس می شود. تکرار، به عنوان روشی مؤثر برای یادگیری و یادسپاری واژگان، از دیرباز در امر آموزش زبان مطرح بوده است. بااین وجود، به نظر می رسد که نحوه و تعداد تکرار مؤثر واژگان جهت تدریس در کلاس درس کمتر مورد توجّه پژوهش های زبانی و به تبع آن مدرّسان زبان انگلیسی قرار گرفته است. ازاین رو، با در نظر گرفتن اهمّیّت احساسات زبان آموزان در امر یادگیری که پیوسته در تاریخچه آموزش زبان مورد تأکید قرار گرفته است، این مطالعه با کمک گرفتن از الگوی «هَیَجامَد» (تلفیق دو واژه هیجان و بسامد)، به بررسی شیوه و تعداد اثربخش تکرار واژگان پرداخته و بر اساس مرور پژوهش های انجام شده در حوزه های زبانی و روانشناسی شناختی، روش مؤثر تکرار بافاصله را تبیین می نماید. بدین منظور، تعداد 100 نفر شرکت کننده، با سطح بسندگیِ متوسطِ زبانِ انگلیسی، به طور تصادفی در 5 گروه (گروهِ بدون تکرار، 1، 2، 3، و 4 تکرار) قرار گرفتند. سپس تعداد 15 واژه که شرکت کنندگان هیچ اطّلاعاتی در زبانِ مادری خود نسبت به آنها نداشتند، جهت تدریس انتخاب شدند. آنگاه، برای مقایسه نتایج آزمون یادآوری واژگان، از آزمونِ «تحلیل واریانس یک عاملی» استفاده شد. نتایج تحقیق، تفاوت معناداری را بین گروه های بدون تکرار و 2 تکرار نشان داد. در پایان، پیشنهاد می شود که تعداد 2 تکرار به روش بافاصله و همچنین در نظر گرفتن هَیَجامَد زبان آموزان نسبت به واژگان، می تواند به عنوان تعداد تکرار بهینه و روشی مؤثر برای تکرار واژه، نقش بسزایی در یادگیری واژگان در کلاس درس ایفا نماید.
The Impact of Flipped Classroom on Learning Outcome in a General English Course: Grammar and Vocabulary Gains in Focus
منبع:
international Journal of Foreign Language Teaching & Research, Volume ۹, Issue ۳۸, Autumn ۲۰۲۱
65 - 80
حوزه های تخصصی:
Flipped classroom establishes a framework for personalized education tailored to students’ individual needs by incorporating simple technologies of audio/video recordings into instruction. Considering the challenges General English (GE) students and instructors face such as time limitation, students’ low motivation and diverse learning preferences, there seems to be an urgent need for studies on flipped learning. The aim of the present study was to investigate the effect of flipped classrooms on Iranian EFL learners’ learning outcome in a GE course. As such, fifty students of engineering majors in two intact classes participated in the study and were assigned to a control (n=25) and an experimental (n=25) group. The experimental group received instruction in line with the principles of flipped learning while the control group was taught using the conventional method. The participants’ level of learning outcome was measured before and after the treatment by an achievement test consisting of two parts: grammar and vocabulary. The data were analyzed by Multivariate Analysis of Variance (MANOVA). The results revealed a significant difference between the two groups’ performance on the achievement post-test in general and in its two sections (grammar and vocabulary) in favor of the experimental group. Further analysis showed that the effect size for the intervention was large (ηp 2=.19>.14) for general learning outcome; however, as for the components of the achievement test, the effect size was found to be large for vocabulary section (ηp 2=.16>.14) and middle for the grammar section (ηp 2=.134<.14), respectively. Possible interpretations of the findings are discussed and certain implications and applications for GE instructors and materials developers are suggested.
واکاوی مقایسه زبان ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از مقاله حاضر یافتن تفاوت بین واکاوی توصیفی و واکاوی پژوهشی در مطالعات مقایسه زبان هاست. مقایسه زبان ها روالی در زبان شناسی به شمار می آید که در آن زبان ها برپایه برخی از معیارها برای اهداف خاصی با یکدیگر مقایسه می شوند. به عبارتی دیگر، در مقایسه زبان ها با واکاوی دو یا چند زبان مواجه ایم که به اعتبار برخی از معیارها همانند و یا متفاوتند. به طور کلی مقایسه زبان ها با سه شیوه متفاوت و با اهداف معینی واکاوی می شوند: 1- هدف زبان شناسی تاریخی و تطبیقی این است که خانواده های زبانی را بازشناسی نماید، یعنی گروه زبان هایی که از نظر تاریخی خویشاوندند و از یک زبان اولیه مشترک انشقاق یافته اند. 2- هدف رده شناسی زبان تعیین انواع زبان ها، یعنی تعیین گروه زبان هایی است که دارای ساختار دستوری مشابهی می باشند. در این راستا یافتن الگوی این ساختار ها نیز حائز اهمیت است. گاهی نتایج مقایسه نشان می دهد که زبان ها با توجه به برخی از معیارها از یکدیگر متفاوت نیستند که این مضمون در چارچوب قواعد جهان شمول زبان واکاوی می شود. 3- هدف زبان شناسی مقابله ای این است که تفاوت های ساختاری دو یا چند زبان را شناسایی کند که در آموزش زبان خارجی نیز تأثیرگذارند. وانگهی می توان زبان ها را از منظر درزمانی (تاریخی) و همزمانی (ساختاری) مقایسه نمود، اما فقط زبان-شناسی تاریخی و تطبیقی از شیوه مطالعات درزمانی بهره می گیرد. نتیجتاً واکاوی حاضر حاوی ماهیت کاملاً پژوهشی در زمینه مقایسه زبان هاست.
طراحی مدل ارزیابی عملکردی صلاحیت های حرفه ای دانشجومعلمان زبان انگلیسی: مطالعه موردی دانشگاه فرهنگیان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
معلم یکی از تاثیرگذارترین عوامل موثر در یادگیری دانش آموزان می باشد. از این رو، در دهه گذشته ارزشیابی عملکردی از اهمیت فراوانی در بافت آموزش پیش از خدمت معلمان برخوردار شده است. در ایران، دانشگاه فرهنگیان به تازگی اقدام به تصویب و اجرای یک پروژه ملی بنام "ارزیابی صلاحیت های حرفه ای معلمان" (اصلح) کرده است که هدف اصلی آن سنجش و ارزیابی میزان دستیابی دانشجومعلمان به صلاحیت های حرفه ای بعنوان بخشی از ملزومات فارغ التحصیلی و صدور گواهینامه معلمی می باشد. بنابراین، هدف اصلی این پژوهش طراحی و اعتبارسنجی یک چارچوب ارزیابی صلاحیت های حرفه ای برای ارزیابی دانشجومعلمان در دانشگاه فرهنگیان می باشد. بدین منظور، ادبیات موجود مربوط به تدریس موثر، صلاحیت های معلمی و ارزیابی معلمان مورد مطالعه قرارگرفت. پس از آن، محققان اسناد بالادستی مرتبط را بررسی و نظر اساتید و طراحان برنامه درسی را با استفاده از مصاحبه جمع آوری و بررسی کردند.
تأثیر رفتارهای حمایتی استقلال معلمان زبان بر آمادگی زبان آموزان برای کسب استقلال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مطالعه حاضر به بررسی تاثیر رفتارهای حمایتی استقلال معلمان زبان انگلیسی بر آمادگی زبان آموزان برای کسب استقلال می پردازد. به این منظور، پرسشنامه آمادگی برای کسب استقلال در میان ۲۴۰ زبان آموز سطح متوسط در پنج آموزشگاه شهر کرمانشاه در ایران توزیع شد. سپس محققان چهار معلم را براساس هشت اصل ارتقا استقلال نظریه خودسازماندهی آموزش دادند و زبان آموزان شرکت کننده را به دو گروه آزمایش و کنترل ۱۲۰ نفره تقسیم کردند. گروه آزمایش طی شش ماه تحت آموزش زبان توسط چهار معلم تعلیم دیده قرار گرفتند . پرسشنامه آمادگی برای کسب استقلال مجددا در دو گروه اجرا شد و نتایج آن با پرسشنامه اولیه مقایسه شد . نتایج تحلیل آمار نشان داد که رفتارهای حمایتی استقلال معلمان گروه آزمایش در پنج حوزه تغییر ایجاد کرده است که همگی اجزای مفهوم استقلال می باشند : مسولیت پذیری بیشتر ، شناخت خود به عنوان یادگیرنده، شناخت بهتر محیط یادگیری، آشنایی بیشتر با مراحل یادگیری، و آغازگری بیشتر در فعالیتهای منجر به یادگیری. کاربرد های آموزشی مورد بحث قرار گرفته اند.مطالعه حاضر به بررسی تاثیر رفتارهای حمایتی استقلال معلمان زبان انگلیسی بر آمادگی زبان آموزان برای کسب استقلال می پردازد. به این منظور، پرسشنامه آمادگی برای کسب استقلال در میان ۲۴۰ زبان آموز سطح متوسط در پنج آموزشگاه شهر کرمانشاه در ایران توزیع شد. سپس محققان چهار معلم را براساس هشت اصل ارتقا استقلال نظریه خودسازماندهی آموزش دادند و زبان آموزان شرکت کننده را به دو گروه آزمایش و کنترل ۱۲۰ نفره تقسیم کردند.
نقش دستور در روند آموزش زبان روسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های زبانشناختی در زبانهای خارجی دوره ۱۱ بهار ۱۴۰۰ شماره ۱
127 - 138
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی و نهایی در آموزش زبان روسی به عنوان زبان خارجی، مانند آموزش هر زبان خارجی، کاربرد زبان به عنوان ابزار ارتباط است. در راستای این هدف، آموزش دستور زبان از جایگاه اساسی و کلیدی برخوردار است. در آموزش زبان روسی دستور زبان مهمترین جنبه آموزشی آن است. روش شناسی آموزش زبان روسی به عنوان زبان خارجی (Методика обучения РКИ) با تاکید بر اهمیت غیر قابل انکار و نقش کلیدی دستور در روند آموزش زبان، مهمترین مسئله در ارتباط با آن را لزوم بکارگیری رویکرد ارتباطی (Коммуникативный подход) به عنوان موثر ترین و اثربخش ترین روش آموزش در شکل گیری مهارت و توانش دستوری با هدف تسلط بر زبان به عنوان ابزار ارتباط عنوان می کند. اجرای رویکرد ارتباطی در آموزش دستور به دانشجویان مستلزم زیرساخت ها و پیش نیازهایی است که سیستم سنتی آموزش زبان روسی با روش غالب دستور-ترجمه (Грамматика-переводный метод)، قادر به پاسخگویی به این نیازها نیست. در راستای رفع این نیازها، یکی از اقدامات اساسی بازنگری در کلیه مولفه های سیستم آموزش، بخصوص محتوا و نحوه سازماندهی آن بر اساس اساسی ترین اصول روش شناسی آموزش زبان روسی به عنوان زبان خارجی است. پژوهش حاضر اهمیت و نقش دستور زبان در آموزش زبان روسی و جایگاه رویکرد ارتباطی در آموزش آن را مورد بررسی قرار داده و با توجه به چالش های موجود در این زمینه راهکارهای روش شناسی آن ها را ارائه کرده است.
Epistemic Features of Generality in Conclusions: The Case of Applied Linguistics and Power System Engineering(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
This comparative corpus-based study was launched to analyze the use of intensifiers and indefinite pronouns indicating generality in two disciplines of applied linguistics (AL) and power system engineering (PSE). Accordingly, four corpora were considered in this study: two corpora representing English articles written by L1-English writers in applied linguistics (L1-English AL corpus) and power system engineering (L1-English PSE corpus), and two other corpora (L1-Persian AL corpus and L1-Persian PSE corpus) belonging to English articles written by L1-Persian writers in the same two disciplines. The findings revealed that the indefinite pronouns were used more frequently than intensifiers in all corpora; on the other hand, the use of qualified-generalization markers in the two L1-Persian corpora exceeded that in the L1-English corpora. As for disciplinary differences, the AL conclusions contained more generalization and qualified-generalization stance markers, as compared to their PSE counterparts. The study concludes with some implications regarding the representation of authorial voice.
An Online Portfolio Assessment and Perception Study of Iranian High School Students’ English Writing Performance during the COVID-19 Pandemic(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Teaching Language Skills (JTLS), Volume ۴۰, Issue ۳, Summer ۲۰۲۱
197 - 231
حوزه های تخصصی:
With the abrupt emergence and dissemination of the COVID-19 pandemic, the traditional face-to-face classes were replaced by online classes in Iran. This quick shift has put great demands on finding and practicing new methods to teach and learn English in high schools. Owing to this urgent call, the present study follows a two-fold purpose. Firstly, it purports to disclose the effects of online portfolio assessment (PA) on developing Iranian high school students’ English writing skills. Secondly, it aims to excavate the Iranian high school students’ perceptions about the merits of online PA in cultivating their writing skills. To meet the aims, an intact second-grade class, including female students (n = 25), was chosen in Shahed public high school in Borujerd City. The class received online instruction (sixteen sessions lasting 90 minutes) based on the tenets of PA (e.g., collection, selection, and reflection). Then, a focus group interview was conducted with five of the active participants. Findings evidenced a significant improvement in the participants’ writing skills owing to the instruction. Additionally, the results of the focus group interview yielded some themes about the benefits of PA as perceived by Iranian high school students: ‘developing students’ autonomy’; ‘fostering a sense of belonging to classroom community’; ‘providing a comprehensive analysis of students’ writing proficiency’; ‘collecting empirical evidence on students’ gradual improvement in writing’; ‘training self-regulated students’; and ‘making classes student-centered by teachers-as-advisors’. Finally, a range of implications is presented to various stakeholders.
The Status Quo of Language Assessment Literacy among Syrian EFL Teachers(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
With the increasing importance of Language Assessment Literacy in recent years, identifying the assessment literacy components in different contexts becomes essential to ensure that language teacher professional development is on the right path, thus providing students with proper evaluation. This paper describes a research project in which an adapted version of Fulcher's (2012) Language Assessment Literacy Survey was delivered via the Internet in an attempt to characterize the levels of assessment knowledge of English language teachers in Syria. Three hundred and thirty Syrian English language teachers participated in the study. Exploratory and confirmatory factor analyses were applied to the data obtained from the constructed-response item, and qualitative data analysis procedures were applied to the open-response items. The results indicated that Language Assessment Literacy in the Syrian context mainly comprises four factors: social impact of tests; test prepping and administration; test design, development, and interpretation; and evaluating language tests. On the other hand, the content analysis applied to the responses given by Syrian English teachers to the open-response questions indicated failings in both theoretical and practical assessment literacy in Syria's education scene, particularly the former, calling for an immediate change in teachers' preparatory courses in Syria. It is hoped that the study results can help language teacher education programs specify EFL teachers' academic assessment goals and enhance the nature of future language assessment programs, particularly in Syria; it can further provide a basis for comparison with other contexts and countries, thus contributing to a cross-cultural understanding of language assessment literacy.
Instructed Second Language Pragmatics for the Speech Act of Apology in an Iranian EFL Context: A Meta-Analysis(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Applied Research on English Language, V. ۱۰ , N. ۳ , ۲۰۲۱
77 - 104
حوزه های تخصصی:
Considering one of the earliest calls for applying pragmatics in the second language, Kasper and Rose’s (2002) study “Is Pragmatic Teachable?”, pragmatic features have been analyzed during the last 20 years in EFL/ESL contexts. The amalgamation of studies has been conducted on many speech acts around the world within the two decades, among which apology is considered as the second most-appreciated speech act in Iran. The aim of the current meta-analysis is twofold: first, to unravel the overall effectiveness of the instruction in an Iranian EFL context on the speech act of apology, and second, to explore whether treatment types and research designs moderate this effectiveness. To this end, out of a total number of 31 studies, 12 papers were chosen based on the exclusion and inclusion criteria, which were coded for the analysis. The results of the study revealed that the instruction of apology is effective for this speech act, and it documented a medium effect size. Furthermore, it was found that research design is a good predictor for this effectiveness, and the quasi-experimental group displayed a large (g = 2.39) and positive effect. Although treatment types (e.g., explicit & non-explicit) produced medium and large effect sizes, they are not a suitable predictor for the overall effectiveness of instruction on the aforementioned speech act. The study concludes with pedagogical implications and suggestions for future studies.
Adaptivity of Learning Transfer from Theory to Practice: A Case Study of Second Language Writers(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
This case study examined the adaptivity of learning transfer from an English for general academic purposes course to different disciplinary writing contexts. Data were collected at the end of one academic semester from 7 students of engineering disciplines enrolled in the writing course. Their EGAP writing course lasted for 16 weeks over which they were taught The St. Martin's Handbook, 6th Edition. The participants’ disciplinary writings together with interview transcripts served as the data sources for the extraction of adaptive transfers and also the processes of realizing the transfers. Adaptive transfers were identified by participants. Findings indicated that learning outcomes can transfer adaptively through a variety of processes to accommodate to the new writing demands. The results showed that the participants could adapt their learning along two broad dimensions of transfer, ‘idea generation’ (IG) and ‘text construction’ (TC) with the former involving ‘explication’ and ‘integration’ of knowledge and the latter achieved at macro and micro level. Within these adaptive transfers, we found a range of writing issues pursued including ‘goals, topics, logics, propositions, integrity, disciplinarity, linearity, paragraphing and linguistic resources’. Furthermore, the findings displayed two broad categories of ‘higher order’ and ‘lower order’ processes employed for the realization of adaptive transfers. While higher order processes operated through ‘transformative and evaluative’ mechanisms, the lower order processes involved two categories of ‘avoidance and affordance’, with the former as an attempt to refrain from going wrong and the latter as an effort to generate adaptivity. The findings for L2 writing are theoretically discussed.
صفت های مرکب زبان فارسی از دیدگاه نظریه آمیختگی مفهومی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان پژوهی سال سیزدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۴۰
167 - 197
حوزه های تخصصی:
پژوهشِ حاضر، به بررسی و مطالعه صفت های مرکب زبان فارسی، از دیدگاه نظریه آمیختگی مفهومی می پردازد. روش پژوهش، توصیفی-تحلیلی بوده و شیوه گردآوری داده ها، پیکره بنیاد است. داده های پژوهش، حاصلِ گردآوری صفت های مرکب (400 صفت) از پایگاه دادگان زبان فارسی است. هدف پژوهش، تعیین فرایندهای شناختی دخیل در شکل گیری صفت های مرکب زبان فارسی (استعاره، مجاز و استعاره-مجاز)؛ مشخص نمودن میزان خلاقیت فرایند ترکیب با توجه به دسته بندی بنسز (Benczes, 2006)؛ و تعامل میان درون مرکز و برون مرکز بودن، همسو با یافته های بنسز (Benczes, 2006) است. نتایج پژوهش نشان می دهد که در ساخت صفت های مرکب زبان فارسی، استعاره از بیشترین میزان فراوانی برخوردار بوده و پس از آن استعاره-مجاز و در جایگاه سوّم مجاز قرار دارد. به باور بنسز (همان) هرچه در ترکیب ها ارتباط استعاری قوی تر باشد، میزان خلاقیت به کاررفته، بیشتر خواهد بود و به سطح انتزاعی معنا افزوده می شود. یافته های پژوهش نشان می دهد که گویشوران زبان فارسی تمایل بیشتری به کاربرد معانی استعاری برای تولید و درک صفت های مرکب دارند. افزون بر این، از نظر میزان خلاقیت نیز فرایند آمیختگی استعاره-مجاز از بالاترین فراوانی برخوردار بود. با توجه به اینکه بالاترین میزان فراوانی در کاربرد فرایندهای آمیختگی مفهومی، به استعاره تعلق دارد، نتیجه می گیریم که گویشوران زبان فارسی در درک معنای استعاری واژه ها هیچ مشکلی ندارند و تمایل بیشتری به استفاده از معانی استعاری برای فهم و درک مفاهیم دارند. خلق معنا از طریق ترکیب های استعاری، درک مفاهیم انتزاعی را آسان تر می کند. این بهره گیری گسترده از استعاره و مجاز، نمایانگر خلاقیت و پویایی زبان است. میزان خلاقیت فرایند آمیختگی استعاره-مجاز نیز بیش از دیگر موارد بود.
بررسی صوتی واکه های ترکی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان پژوهی سال سیزدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۴۰
227 - 255
حوزه های تخصصی:
طرحِ مباحثی همچون سرنخ های صوتی واکه های زبان آذری و رسم فضای واکه ای حاصل از سازه های اول و دوم هر یک از واکه ها می تواند مدخل خوبی برای ورود به مبحث نظام آوایی زبان آذری باشد. تحلیل صوتی واکه ها در ناحیه ایستا و بررسی ویژگی های صوتی آن ها با استفاده از نمودارها یا «vowel space» در بافت های تکی ه ای و جایگاه های هجایی مختلف، هدف اصلی این پژوهش است. یافته ها نشان داد جایگاه هجا و بافت نوایی وا که ها توزیع واکه ها را در فضای واکه ای برحسب پارامترهای فرکانسی F1 و F2 به طور معنادار و نظام مند تغییر نمی دهند. همچنین، شدت تغییرات فرکانسی واکه ها در موضع بی تکیه به اندازه ای نیست که سبب تغییرات اساسی در کیفیت واکه ها شود، یعنی واکه ها را در جهتی خاص، مثلاً مرکز فضای واکه ای، سوق دهد. یافته های به دست آمده همچنین نشان داد بین واکه های عضو هر یک از جفت واکه های [i]-[y]، [e]-[ø] و [ɯ]-[ø] یک تقابل صوتی از نظر ویژگی گردی برقرار است. نتایج مربوط به دیرش نیز نشان داد واکه های آذری را از نظر الگوی دیرش می توان بر روی پیوستاری قرار داد که در آن، واکه های [y، i، u] کوتاه ترین واکه ها و واکه های [ø، ӕ، ɑ] بلندترین واکه ها هستند و گروه های واکه ای [i،u ، ɯ]، [u، ɯ، e، o] و [o، ø] دیرشی در اندازه متوسط دارند که با درجات مختلف به ترتیب در وسط پیوستار قرار می گیرند.
واکاوی مشخصه های سبک شناختی متن قراردادهای تسهیلات بانکی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان پژوهی سال سیزدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴۱
249 - 270
حوزه های تخصصی:
قرارداد های تسهیلاتی به منزله اسناد رسمی در نظر گرفته می شوند که شفاف نبودنِ صورت و معانی متن های این قراردادها، سبب ایجاد مطالبات معوق بانکی و صدور کیفرخواست های مختلف خواهد شد. پژوهش حاضر، در حوزه زبان شناسی حقوقی انجام شده و به واکاوی سبک شناختی متن قراردادهای قراردادهای تسهیلاتی مرابحه، جُعاله، مشارکت مدنی و فروش اقساطی بر مبنای مؤلفه های واژگانی، نحوی و گفتمانی می پردازد. از این رو، مؤلفه های واژگانیِ واژگان عربی و اصطلاح های تخصصیِ حقوقی- بانکی، مؤلفه هایِ نحوی تعداد جمله های خبری، تعداد جمله های طولانی و تعداد افعال مجهول، مؤلفه های گفتمانی به شرح عناصر انسجام متن بر پایه دیدگاه هلیدی و حسن (Halliday & Hassan, 1976) در متن قراردادهای بیان شده، مورد بررسی قرار گرفتند. یافته های به دست آمده نشان می دهد در متن قراردادهای تسهیلات ارزی فروش اقساطی و مشارکت مدنی تعداد جمله های خبری و جمله های طولانی بیشتر از قراردادهای تسهیلات ریالی مرابحه و جعاله است. همچنین، در متن هیچ یک از قراردادهای موردِ اشاره افعال مجهول دیده نشدند. عناصر انسجام متن بر اساس نظر هلیدی و حسن (همان) در متن قراردادهای تسهیلاتی مرابحه، جُعاله، مشارکت مدنی و فروش اقساطی می پردازد تا آن چه منجر به ایجاد ابهام در این دست متون حقوقی می شود را شناسایی کند. یافته های به دست آمده بیانگر آن است که عناصر انسجامی تکرار، جانشینی اسم، ارجاع و عنصر ربطی«و»، بیش از سایر عناصر در متن قراردادها مشاهده شده اند. عناصر ربطی سبب طولانی شدن جمله های متن قراردادها شده و با ایجاد فاصله زیاد بین ضمایر با مراجع، سبب عدم درک درست معانی و پیام متن قرارداد از سوی تسهیلات گیرنده شده و در نهایت منجر به زیان دیده شدن تسهیلات گیرنده از جنبه حقوقی نیز خواهند شد. یافته های پژوهش حاضر به درک بهتر ماهیت و ساختار متون حقوقی کمک می کند و در نهایت افراد را به سمت کاربردی همه فهم تر، با ابهام کمتر و البته عادلانه تر از زبان حقوقی می کشاند.