آرشیو

آرشیو شماره ها:
۷۸

چکیده

هدف این مقاله بررسی وجه نماییِ عناصرِ معادل «باید» در تعدادی از زبان های ایرانی غربی نو (شامل بلوچی، تاتی، سمنانی، فارسی، کردی، کهنگی، گراشی، گیلکی، لری، وفسی و هورامی)، ارائه نقشه معنایی و همچنین رده بندی این زبان ها بر مبنای یک واحد وجه نماست. بررسی ها نشان داد که برخی از این زبان ها (بلوچی گونه بم پشت و هورامی گونه هورامان تخت)، از عنصر قیدی، و حتی در یک مورد (کَهنگی)، از دو فعل کمکی مستقل برای بیان مفاهیم معادل «باید» بهره می برند. افزون بر این، رده بندی زبان ها با توجه به یک ویژگی معنایی، روی پیوستاری تنظیم می شود که در آن زبان ها به برخی از زبان های دیگر نزدیک تر و از برخی دیگر دورتر هستند و این خلاف رده بندی های متداول آن ها بر اساس مشخصه های نحوی ساخت واژی است که در آن ها زبانی یا عضو یک شاخه هست یا خیر. به علاوه، مشخص شد که تمامیِ عناصر موردبحث، در کنارنقش وجه نمای تصمیمی (از نوع الزام و امکان) و وجه نمای معرفتی (تنها از نوع امکان) مسئولیت انتقال مفاهیم مربوط به نیازِ مشارک ذاتی، الزام مشارک تحمیلی و الزام موقعیتی را (به منزله زیر مجموعه وجه نمایی پویا)، بر عهده دارند.

تبلیغات