فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۳۰۱ تا ۴٬۳۲۰ مورد از کل ۱۰٬۶۸۷ مورد.
منبع:
Journal of Foreign Language Teaching and Translation Studies, Vol. ۴, No. ۱, October ۲۰۱۹
105 - 124
حوزههای تخصصی:
In this study, challenges in the translation of Islamic Shi’a texts of practical laws were investigated. The English translations of the books of Islamic laws written according to three Iranian Twelver Shi’a mujtahids namely, Grand Ayatollah Wahid Khorasani, Grand Ayatollah Sistani, and Grand Ayatollah Makarem Shirazi were examined. Next, the culture-bound terms concerning practical laws of religion in the three English translations were looked at to see what kinds of procedures have been used by different translators and which procedure(s) is/are the most frequent one(s). The results of this study indicated that the challenges found in the translation of Islamic law texts could be classified into two groups: lexical challenges and structural challenges. Moreover, it was found out that the main challenges include Islamic words, culture-specific items, units of measurement, common words with uncommon meanings, fixed expressions, and modal verbs. In addition, it was found that the translators of these texts have used six procedures more than others and those are transliteration, literal translation, cultural equivalent, functional equivalent, descriptive equivalent and recognized translation. The analysis of examples in this research suggests that among all procedures, the translator, in most cases, has used transliteration and literal translation to cope with the lexical gap.
ارتباط میان سطح بسندگی زبانی و دانش منظور ضمنی فردی و قاعده مند در بین دانشجویان زبان انگلیسی ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
منظور ضمنی گفتار، یکی از اجزای معنای سخن گویشور است و بی آنکه بخشی از جمله گویشور را تشکیل دهد، وجهی از مفهوم آن جمله را می رساند. این مقوله در حوزه منظورشناسی بین زبانی بررسی می شود و توجه بسیاری از متخصصان و نظریه پردازان حوزه منظورشناسی را به خود جلب کرده است. با این حال، شمار پژوهش هایی که به مطالعه ارتباط میان دانش منظور ضمنی و سطح بسندگی زبانی پرداخته اند، بسیار محدود است. بنابراین، پژوهش حاضر بر روی 102 (35 آقا و 76 خانم) دانشجوی آموزش زبان انگلیسی و ادبیات زبان انگلیسی دانشگاه گلستان اجرا شده است و هدف آن نه تنها شناسایی رابطه و تفاوت احتمالی میان سطح بسندگی زبانی (بالا یا پایین) و دانش منظور ضمنی در آن ها بلکه بررسی زیرمجموعه های تلویح فردی و تلویح قاعده مند است. علاوه بر این، امکان پیش بینی و تشخیص (زیر)مجموعه های تلویح های فردی و قاعده مند با استناد به سطح بسندگی زبانی در این تحقیق، بررسی شده است. نتایج حاصل از آزمون هم بستگی پیرسون نشان داد که رابطه معنادار مثبتی میان سطح بسندگی زبانی و تلویح های ضمنی فردی و قاعده مند وجود دارد. به علاوه، از میان سه زیرمجموعه منظورهای ضمنی قاعده مند، درک نقد بالاترین و پرسش پاپ پایین ترین سطح هم بستگی را با بسندگی زبانی داشته اند. از میان چهار زیرمجموعه تلویح فردی نیز تناسب افشای اطلاعات دارای بالاترین سطح هم بستگی مثبت معنادار و تناسب کلی دارای پایین ترین سطح هم بستگی با میزان بسندگی زبانی بوده اند. نتایج حاصل از مدل سازی معادله ساختاری نشان می دهند هر دو نوع تلویح، رابطه معنادار مثبتی با سطح بسندگی زبان دارند. بنابراین، یکی از کاربردهای آموزشیِ پژوهش حاضر این است که طراحان کتاب های درسی می توانند مصادیق فرهنگ وابسته منظورهای ضمنی قاعده مند و فردی را در متون و مباحث کتاب های درسی بگنجانند تا درک زبان آموزان از آن منظورها را ارتقا دهند. معلمان نیز می توانند به جای تمرکز صرف بر مشخصه های زبان شناختی، اهمیت درک و تعبیر منظورهای ضمنی گفتار را مورد توجه قرار دهند.
تأملی بر تعامل شکل و معنا در شکل بندی متن ادبی «چند روایت معتبر درباره عشق» در نگاهی سمازیولوژیک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از اهداف نقد، از جمله نقد ساختارگرایانه متون در ادبیات را، می توان ردیابی اجزای موجود در متن و تحلیل آن ها برشمرد. از سوی دیگر، در علم زبان شناسی نگاه سمازیولوژیک مبتنی بر حرکت پردازشی - خوانشی از فرم به طرف معنا در متن است. مطالعات ساختارشناختی بر آثار ادبیات فارسی کم شمار نیستند؛ اما کماکان نیاز است ارتباط بین رویکردهای نقد ادبی و روش های تحلیل زبان شناختی تبیین شود. این پژوهش در نشان دادن روند پیدایش معنا در یک پیکره مطالعاتی در زبان فارسی تلاش می کند. با این پرسش که چگونه، در نگاهی سمازیولوژیک، اجزای فرمی پیکره مطالعاتی، به تنهایی، در ارتباط با هم و نیز با نگاه به مفهوم انسجام در چارچوب متن یک شکل بندی معنایی را به دست می دهند. داستان کوتاهِ « چند روایت معتبر درباره عشق » نوشته مصطفی مستور، پیکره مطالعاتی این پژوهش است. هدف این مطالعه، مشاهده روند شکل بندی متن و معنا در داستان کوتاه مستور با تکیه بر رویکرد ساختارگراست. از مهم ترین نتایج این بررسی، نمایاندن معانی نهفته در متن با استفاده از روش سمازیولوژیک و رویکرد ساختارگراست. آنجا که فراز و فرود یک احساس رمزآلود درونی و عشق، از پسِ ساختارهای متن (واژگان، آواها، جمله بندی و روایت سازی) و تحلیل آن ها، تا حد زیادی نمایان می شود. واژه های کلیدی : ساختارگرایی، شکل، معنا، رویکرد سمازیولوژیک، مصطفی مستور. nce textuelle
Authenticity of “Language Town” as an Innovation in Assessing Learners’ Speaking Ability: Moving towards a Virtual Language Town (VLT)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Authenticity has always been the concern of test developers in the history of second language assessment. This study was an attempt to investigate the authenticity of the present researchers' innovative idea of “Language Town” as a method for assessing learners’ speaking ability. To this end, a simulated town was designed like a real town in an outdoor space of about 400 square meters. The participants in this study were 31 undergraduate students of Translation Studies at Jahrom University who were taking the 4-credit course of Conversation 2. First, the students’ speaking ability was measured based on the IELTS testing system. Then each student was sent to the Language Town with a few definite missions determined in advance by the teacher; e.g. ordering food in the restaurant, depositing/withdrawing money in a bank, etc. Using IELTS band descriptors, each student’s speaking ability was measured by two raters in both tests. Then the correlation between the two sets of scores obtained from the IELTS test and the one in the Language Town were calculated. Using open-ended questions, a survey was also conducted to extract the students’ attitudes towards the Language Town. The results of the statistical analyses showed a weak correlation (0.36) between the two sets of scores. The survey also revealed that almost all the students were interested in and had positive views towards Language Town as an authentic method of assessment. A Virtual Language Town (VLT) could be a solution to the practicality problems of the Language Town.
دسته بندی و بررسی عبارات نشانگر اهمیت مطلب بر اساس نقش کلامی و موقعیت قرارگیری در ارائه های علمی فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان پژوهی سال یازدهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳۲
231 - 252
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش، بررسی چگونگی برجسته سازی نکته های مهم در ارائه های علمی فارسی است. با استفاده از روش تحقیق ترکیبی و مبتنی بر یک رویکرد پیکره محور، ساختارهای نشانگر اهمیت مطالب، از 60 ارائه مندرج در پیکره فارسی سخن استخراج شد. یافته های این پژوهش به ترتیب از این قرار است: 1) از نظر موقعیت نشانگر، هشت ساختار برای نشانگرهای پیش مرجع و نه ساختار برای نشانگرهای پس مرجع یافت شد. در این میان، ساختارهای «نکته مهم + صفت اشاره - اسم - صفت - فعل ربطی» و «نکته مهم + سؤال امتحان» برای نشانگرهای پیش مرجع و ساختار «فعل + نکته مهم» برای نشانگرهای پس مرجع دارای بیشترین فراوانی بودند. 2) تعداد نشانگرهای پس مرجع نسبت به پیش مرجع، از فراوانی تکرار بیشتری برخوردار بودند. 3) بر اساس نقش کلامی، پنج دسته نشانگر شامل «سازمان دهی کلام»، «تعامل با مخاطب»، «وضعیت مطلب»، «شرح موضوع» و «ارتباط با امتحان» یافت شد. از این پنج دسته نشانگر، «تعامل با مخاطب» بیشترین مقدار عددی را به خود اختصاص داد. به طور کلی، یافته های پژوهش، نمایانگر آن است که ارائه دهنده ها علمی- فارسی بیشتر تمایل دارند تا در کار خود برای برجسته کردن مطالب مهم، با مخاطب تعامل داشته باشند. به بیان روشن تر، این افراد بیشتر سعی می کنند تا به جای جمع آوری اطلاعات و عدم توجه به برداشت مخاطب نسبت به اهمیت مطالب، از توجه مخاطب درباره اهمیت داده های مهم اطمینان حاصل کنند. این مهم، معمولاً از طریق دخیل کردن مخاطبان در فرایند کلام صورت گرفته و مطالب مهم به ترتیبی ارائه می شود که مخاطب بتواند برای توجه بیشتر به آن ها و یا یادداشت برداری، از پیش برنامه ریزی کند.
مطالعه میزان مهارت خواندن دانش آموزان اول ابتدایی در مناطق دوزبانه و تک زبانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در استان های دوزبانه کشور، میانگین دانش آموزانِ مردودی و ترکِ تحصیلیِ دوره ابتدایی به ویژه در سال های نخست بیشتر بوده است. به همین سبب، می توان ادعا کرد که دوزبانگی در عملکرد تحصیلی دانش آموزان تأثیرگذار است. یکی از مؤلفه هایی که می تواند تأثیر مستقیمی بر پیشرفت تحصیلی دانش آموزان داشته باشد، میزان مهارت خواندن است. مهارت خواندن مشتمل بر پنج مؤلفه درک مطلب، درستی خواندن، سرعت خواندن، آگاهی واجی و میزان خزانه واژگان فارسی است. در این پژوهش، میزان مهارت خواندن دانش آموزان اول ابتدایی در منطقه های دوزبانه و یک زبانه بر پایه مولفه های موردِ اشاره و پیوند میانِ این مؤلفه ها مورد بررسی قرار گرفته است. روش پژوهش حاضر، توصیفی-تحلیلی بوده و نمونه موردِ مطالعه از شهرهای تبریز و تهران گردآوری شده اند. در هر شهر به صورت جداگانه، 10 کلاس و در هر کلاس، 15 دانش آموز مشتمل بر150 دانش آموز پسر و دختر مورد توجه قرار گرفتند که به طور کلی مشتمل بر 20 کلاس و 300 نفر دانش آموز بودند. برای نمونه گیری از روش خوشه ای چند مرحله ای و در درونِ خوشه ها، از روش نمونه گیری تصادفی منظم استفاده شده است. ابزار پژوهش، برای سنجش سه مولفه درک مطلب، سرعت خواندن و صحت خواندن، آزمون سیاهه خواندن شفیعی و همکاران (2010 Shafiei et al.,) با پایایی77/0 بود. برای سنجش میزان آگاهی واج شناختی، از خرده آزمون آگاهی واجی سلیمانی و دستجردی (Soleimani & Dastjerdi, 2010) با پایایی90/0 بهره گرفته شد. برای تعیین میزان واژگان، از آزمون محقق ساخته بر اساس مطالعه نعمت زاده و همکاران (Nematzadeh et al., 2011) با پاپایی84/0 با روش آزمون- بازآزمون استفاده شد. آزمون های موردِ اشاره در نیمه دوم اردیبهشت ماه 1395 به اجرا درآمدند. یافته های تحلیل داده ها با استفاده از آزمون تحلیل t مستقل نشان داد که میزان مهارت خواندن دانش آموزان یک زبانه و دوزبانه در دو مؤلفه درستی و سرعت خواندن تفاوت معناداری دارند. هر چند در سه مؤلفه درکِ مطلب و میزان آگاهیِ واجی و شمار واژگان تفاوت معنا داری بین دو گروه مشاهده نشد. همچنین برای بررسی پیوند میانِ مؤلفه های خواندن، از آزمون ضریب همبستگی پیرسون استفاده شد که یافته ها نشان داد پنج مؤلفه خواندن ارتباط معنا داری با یک دیگر دارند.
رده شناسیِ ترتیبِ واژه ها در دو گونه غربی و شرقیِ زبانِ گیلکی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان فارسی و گویش های ایرانی سال چهارم بهار و تابستان ۱۳۹۸ شماره ۱ (شماره ۷)
10.22124/plid.2019.10933.1295
حوزههای تخصصی:
گیلکی که از شاخه شمال غربی زبان های ایرانی است، دارای دو گونه شرقی و غربی است که با هم تفاوت هایی دارند و در مواردی فهم متقابل را دشوار می کند. پژوهش حاضر، در چهارچوب رده شناسی زبان، به بررسی تفاوت ها و شباهت های این دو گونه زبانی از نظر ترتیب واژه ها و توالی ارکان جمله و مقایسه آنها پرداخته است. گیلکی رشت نماینده گونه غربی و گیلکی لاهیجان نماینده گونه شرقی در نظر گرفته شده و بیست وچهار مؤلفه ترتیب واژه ها در چهارچوب نظری گرین برگ (1966) با توجه به مؤلفه های همبستگی درایر (1992) و با الگوگیری از دبیرمقدم (1392) جداگانه بررسی و با یکدیگر مقایسه شده است. داده های گویشی با مصاحبه مستقیم و ضبط صدای گویشوران گردآوری شده است. یافته های پژوهش حاکی است که دو گونه بررسی شده با وجود یکسانی الگوی کلی ترتیب واژه ها، در سه مؤلفه با یکدیگر تفاوت های جزئی دارند؛ «نوع حرف اضافه»، «توالی صفت و مبنای مقایسه»، و «فعل اصلی و فعل کمکی زمان- نمود».
Semantic Adequacy in Translation: Strategies employed in the English renderings of Sa'di's wittical remarks of The Rose Garden (Golistan)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
international Journal of Foreign Language Teaching & Research, Volume ۷, Issue ۲۷, Autumn ۲۰۱۹
147-160
حوزههای تخصصی:
Translating literary works is a difficult task, especially when it comes to cultural elements. It gets more difficult when words have ambiguities and multiple layers of meaning. The present study sought to examine the adequacy of witticism in the English renderings of Sa'di's clever remarks in Golistan (The Rose Garden). To this purpose, the researchers selected three English translations of Golistan by different translators; namely, Rehatsek (1964), Gladwin (1806), and Ross (1890). A sample of 20 anecdotes containing wittical elements were randomly taken from Golistan and compared with their English translations. The collected data were then analyzed based on Delabastita's (1993) hierarchy of pun translation strategy model. The obtained results revealed that the three translations were at best similar in terms of the applied strategies, i.e. in all the translations, the most frequently used strategies were: Pun/Non-Pun translation strategy, Non-Pun/Pun strategy, and Pun/Related Rhetorical Translation strategy, respectively. Moreover, it was indicated that all the three translations used the strategies to the same extent, though slight differences were found among them in terms of the overall use of the strategies. Since adequacy in Delabastita’ framework (1993) is hierarchically defined, it can be concluded that higher level strategies lead to more adequate translations. Generally, it was observed that the three translations were the same in terms of semantic and humorous adequacy; i.e. they transferred the source text effect in translating wittical elements of the Golistan. The findings of the study would have implications for translation students as well as translators of literary works.
راهبردهای استنباط واژگانی تأثیرگذار بر ساخت و درک اصطلاحات زبان انگلیسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برای بررسی تأثیر چهارنوع استراتژی بر ساخت و درک اصطلاحات انگلیسی. 120 دانش آموز دختر از طریق نمونه برداری خوشه ای انتخاب و به پنج گروه تقسیم شدند. هر گروه تحت یکی از شرایط آموزش قرار گرفت. یک پیش آزمون برگزار شد تا از عدم آشنایی شرکت کنندگان با اصطلاحات هدف اطمینان حاصل شود. سپس، به افراد هریک از چهار گروه آزمایشی یکی از استراتژی های استنباط واژگانی آموزش داده شد و گروه کنترل به شیوه عادی مورد آموزش قرار گرفتند. بعد از 12 جلسه آموزش، یک پس آزمون ساخت و یک پس آزمون درک اصطلاحات بعمل آمد. تحلیل واریانس یکطرفه نشان داد که گروه فرم محور به گونه معنی داری بهتر از گروههای نظارت و کنترل عمل کرد. یافته ها همچنین گویای این بود که گروه نظارت از گروه معنی محور و گروه معنی محور از گروه کنترل بهتر عمل نمودند. تفاوت میان دیگر گروهها به سطح معنی داری نرسید. این یافته می توانند در راستای بهبود وضعیت آموزش زبان کاربرد های نظری و آموزشی داشته باشند.
بررسی مقایسه ای برخی از ضرب المثل های پرکاربرد در زبان های فارسی واسپانیایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دو ویژگی خاص و منحصر بفردزبان، یعنی عبارت پردازی و چینش واژگان در کنار یکدیگر باعث بوجود آمدن بار معنایی می شود که درک معنا نه فقط برای آنهایی که یک زبان دوم را یاد می گیرند، بلکه برای آنهایی که به این زبان صحبت می کنند، مشکل و یا حتی غیرممکن شود. ضرب المثل ها علیرغم تمایزات فرهنگی، جغرافیایی و زبانیتشابهاتی در زبان های مختلف دارند. نویسنده در این مقاله، سعی دارد تا به بررسی و مقایسه صوری و معنایی واژه های حاکم بر ضرب المثل های پرکاربرد در زبان فارسی بر اساس کتاب امثال و حکم استاد بزرگوار مهدی پرتوی آملی و معادل کاربردی آنها در زبان اسپانیایی بپردازد.هدف از این مقایسه بررسی شباهت ها و تمایزات ساختار های ضرب المثل های از نقطه نظر شیوه بیان در هر دو زبان و نیز مطالعه واژه هایی که به کرات در ضرب المثل ها در هر دو زبان استفاده شده اند. واژه های کلیدی: ضرب المثل، بارمعنائی، بسامد، زبان فارسی، زبان اسپانیایی
Marked and Unmarked Thematization Patterns: A Comparative Analysis of Opinion Articles Written by American Columnists and Their Persian Translations
حوزههای تخصصی:
Thematization is the process of arranging theme/rheme patterns in a text. It is considered the mental act or process of selecting particular topics as themes in discourse or words as themes in sentences. This study aimed to find out how the translators organize their themes into marked and unmarked ones and how these organizations are related to the original texts. This paper examined thematization strategies in English opinion articles and compared them with their Persian translation. To this end, one of the leading newspapers in the United States, The New York Times, was chosen. The texts were given to a professional translator to be translated and then rated by an expert rater. Based on the qualitative and quantitative analysis of textual features and marked and unmarked themes of 6 opinion articles, their Persian translations were selected. The findings revealed that thematization patterns can help the translators in better transforming the message to the target language. The results for the marked and unmarked thematization patterns were relatively the same in the original texts and their translations.
یافته هایی تازه از زندگی و آثار ملّا میرقاری گیلانی براساس نسخه های خطّی آثار وی و دیگران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شناخت چهره های فرهنگی و ارج نهادن به آنها، ارج نهادن به فرهنگ و دانش است. یکی از دانشی مردان گمنام تاریخ ایران ملّا میرقاری گیلانی است. وی در دوره صفوی می زیست و ظاهراً در روزگار خود نیز «قدر ندید و بر صدر ننشست». با جست وجو در آثار پیشینیان، با چهره ای دوگانه از ملّا میرقاری گیلانی مواجه می شویم. برخی او را از خاندان بلیانی می دانند و عدّه ای نیز قائل به چنین انتسابی نیستند. بعضی معتقدند که او پدرِ زنِ تقی الدّین محمّد اوحدی بلیانی (۹۷۳ -۱۰۴۲ق)، صاحب عرفات العاشقین است. وی صاحب چهل و دو اثر در موضوعات مختلف مانندِ قرائت قرآن، ترسّل و نامه نگاری، لغت، نجوم و ... است. برخی آثار وی به صورت نسخه خطّی در کتابخانه ها نگه داری می گردد. در این مقاله تلاش می کنیم نخست اشتباه های برخی پژوهندگان در باره تاریخ ولادت و وفات ملّا میرقاری گیلانی، درهم آمیختگی دو چهره همنام، تاریخ تألیف آثار وی و ... را برطرف سازیم و سپس بر پایه آثار وی - که جملگی نسخه های خطّی هستند، جز انیس العاقلین- به نگارش زندگی نامه دیگری برای وی دست یازیم.
بررسی نظام مطابقه در کردی ایلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زبان ها از سه سازوکار برای بازنمایی نقش های دستوری استفاده می کنند که عبارت اند از ترتیب سازه ها، حالت نمایی و مطابقه. در پژوهش حاضر نظام مطابقه و عوامل مؤثّر بر آن در کردی ایلامی بررسی شده است. برای انجام این کار، از روش توصیفی، مصاحبه و ضبط صدای گویشوران بومی به منظور استخراج داده های لازم استفاده شده است. عوامل مؤثّر بر مطابقه که گیون (2004) آن ها را بیان کرده است و همچنین روش کار دبیرمقدم (1392) به عنوان دو منبع مهم مورد استناد قرار گرفته اند. نتایج پژوهش حاضر نشان داد که در کردی ایلامی از نظام مطابقه فاعل مفعولی برای بازنمایی روابط دستوری فاعل و مفعول استفاده می شود؛ همچنین مشخّص شد که نظام مطابقه در کردی ایلامی گذرایی محور و زمان محور نیست. دستاورد دیگر این است که در کردی ایلامی، مطابقه ابزار مهمّی برای بازنمایی فاعل دستوری است ولی کاربرد مطابقه برای بازنمایی مفعول هم اختیاری است و هم متأثّر از چندین عامل. ازجمله عوامل مؤثّر بر مطابقه پی بست های مفعولی با مفعول می توان به عوامل معرفگی - نکرگی، ارجاعی - غیر ارجاعی بودن، مبتدایی - غیر مبتدایی بودن، انضمامی - غیر انضمامی بودن اشاره کرد؛ در حالی که این عوامل در مطابقه مفعولی در کردی ایلامی تأثیرگذار هستند، امّا در صورت بندی فاعل مؤثّر نیستند. سرانجام اینکه در کردی ایلامی، نمود جملات و نقش های معنایی در نحوه مطابقه وندها و پی بست های نشانه مطابقه، عوامل تأثیرگذاری نیستند.
بازخوانی تغییر پارادایم پسایازده سپتامبر در رمان دیاسپورایی بنیادگرای ناخواسته اثر محسن حمید(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رمان بنیادگرای ناخواسته (2007) اثر محسن حمید به سبب ویژگی های دیاسپورایی اش و واقع شدن در میان گفتمان های رقیب آمریکایی پاکستانی، می تواند بسیاری از انگاره های رایج را در مورد وقایع تأثیرگذاری همچون حملات انتحاری یازده سپتامبر 2001 به سازمان تجارت جهانی واکاوی کند. انگاره مهمی که در این رمان آستانه ای شالوده شکنی می شود تغییر پارادایم غرب و به ویژه ایالات متحده پس از این حملات است. در حالی که آمریکا تغییر رویکرد خود را در برخورد با مهاجران مسلمان در بازه پسایازده سپتامبر، واکنشی در برابر بنیادگرایی و تروریسم مذهبی ایجادشده می داند، خوانش نقادانه حمید، تغییر نگرش ایالات متحده را نسبت به مهاجران مسلمان پس از یازده سپتامبر متقدم بر بنیادگرایی و تروریسم می انگارد، نه متأخر آن. به عبارت دیگر، روایت به حاشیه رانده شده و اغلب ناشنیده یک نویسنده مهاجر مسلمان از تحولات پسایازده سپتامبر، آمریکا را عامل ایجاد بنیادگرایی و تروریسم در جهان می بیند و نه قربانی آن. بازخوانی حمید از تغییر پارادایم غربی در مواجهه با مهاجران مسلمان، بنیادگرایی و تروریسم پس از یازده سپتامبر، از منظر چنگیز، قهرمان رمانش، به تصویر کشیده می شود. بازخوانی حمید از این تغییر رویه در سه محور بررسی می شود و او سه دوگانه مهم را در رمانش ساختارشکنی می کند: آمریکای جهان وطن/ملی گرا، بنیادگرایی مذهبی/اقتصادی، تروریسم نظامی/اقتصادی. مقاله بر این نکته تأکید دارد که بنیادگرایی و تروریسم پیش از آنکه انگاره هایی دینی و مذهبی باشند مفاهیمی اقتصادی اند و ایالات متحده نیز پیش از آنکه قربانی آن ها باشد عامل ایجاد آن هاست.
تحلیل نشانه شناختی فیلم «آشغال های دوست داشتنی» بر اساس الگوهای سبک زندگی و نظام های معنایی لاندوفسکی
منبع:
پازند سال ۱۵ پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۵۸ و ۵۹
57 - 76
حوزههای تخصصی:
پس از گذشت پنج دهه از ظهور علم نشانه شناسی، این علم اکنون تصویر تازه ای از خود به نمایش گذاشته و به تدریج به دورنمایی از پدیدار شناختی گرایش یافته است. از این زمان به بعد ارتباط میان سوژه و جهان حسی، خود به عنوان حوزه ای جدید برای مطالعه معنا در نظر گرفته شد. لاندوفسکی، نشانه شناس فرانسوی در همین ارتباط با انتخاب زاویه دید گروه «دیگری غیر و مغلوب» و چگونگی تعامل او با «گروه مرکزی مرجع» چهار سبک زندگی متفاوت را معرفی می کند که در پژوهش های بعدی دو سبک دیگر نیز به آن می افزاید؛ همچنین از منظری دیگر، چهار نظام معنایی و تعاملی خود، به نام های برنامه مداری، مجاب سازی، تصادف و تطبیق را تعریف می نماید. این مقاله، با پیاده سازی الگوی سبک زندگی در داستان فیلم «آشغال های دوست داشتنی» ساخته امیرحسین یوسفی، محصول سال 1391، در ابتدا سبک زندگی شخصیت های حاضر در آن را تحلیل و در ادامه چگونگی شکل گیری روایت داستان و تعامل میان شخصیت ها را بر اساس نظام الگوهای معنایی و تعاملی لاندوفسکی بررسی می کند.
بنیادگرایی انتقادی در آثار نجدی با تکیه بر«گیاهی در قرنطینه»
منبع:
رخسار زبان سال سوم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۱۱
۱۵-۵
حوزههای تخصصی:
درون مایه های هویت ملی در«فارسی بخوانیم»
منبع:
رخسار زبان سال سوم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۱۱
۱۱۱-۱۰۰
حوزههای تخصصی:
EFL Students’ Views on L1 Culture through English Texts with L1 and L2 Cultural Content(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The present research aims to examine the effects of using culturally oriented texts in project-based classes on the views of EFL university students regarding their L1 culture. To this end, three experimental groups of intermediate EFL freshmen, assigned to classes A, B and C, participated in this study. Each of the classes were presented with reading passages focused on L1 culture, L2 culture, and a combination of both L1 and L2 culture, respectively. A written two-question structured interview was designed by the researchers to gain in depth detailed information about the studentschr('39') views regarding L1 culture in each class. The interviews were then examined using content analysis. Findings revealed the effectiveness of the combined approach (i.e. the use of reading materials focused on L1 and L2 culture) in establishing more positive views about L1 culture in students. The results can provide insightful recommendations and implications for EFL instructors, educational materials developers and educational policy makers.
ماریا آیوازیان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Exploring University Students’ Politeness Via Vietnamese Students’ Emails of Requests
حوزههای تخصصی:
The study analyzed a corpus of 40 emails of requests composed by Vietnamese students to their university lecturers. The study purpose was to identify politeness strategies composed by Vietnamese students using Brown and Levinson’s model and Blum-Kulka, House and Kasper’s framework as guidelines. To obtain the results, a discourse analysis was implemented. The AnConc software was used as a research tool for the study. 40 emails from 80 students were collected and divided into three types of requestive emails: assistance, confirmation and consideration, and recommendation for data analysis. Syntactical and lexical modifiers were examined and politeness markers were identified manually by the assistance of the AnConc software. The results indicated that Vietnamese students often used status-stating, deferent and solidary politeness strategies to approach their professors for personal requests. While using these three strategies, the target students had to use syntactical and lexical devices such as modals, interrogatives, please, and hedges as speech acts or supportive moves to gain their requestive purposes. The study also identified a common pattern that Vietnamese students liked to use the email corpus in the direction of salutation, self-introduction, requests, reasons for request, and thank compliments. The study has pedagogical implications for language teachers and learners; e.g. email writing should be taught to students, especially ESP students as these students do not know the format and the appropriate language they should use in email composition. Language students should also pay attention to the correct formal form and cultural differences when composing requestive emails delivered to their professors.