فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۳۰۱ تا ۴٬۳۲۰ مورد از کل ۱۰٬۶۸۷ مورد.
منبع:
جستارهای زبانی دوره دهم آذر و دی ۱۳۹۸ شماره ۵ (پیاپی ۵۳)
101-127
حوزههای تخصصی:
آموزش دستور یکی از فرایندهای مهم آموزش زبان است که با فراز و نشیب های بسیاری روبه رو بوده است. در روش های سنتی تأکید را روی به خاطرسپاری قواعد دستوری می گذارند؛ اما رویکردهای نوین آموزشی به ارتقای توانایی ارتباطی از طریق دستور نیز توجه می کنند. پژوهش حاضر می کوشد پس از بررسی سیر تاریخی آموزش دستور، رویکردهای نوین آموزشی بر اساس حس و تفکر را پیشنهاد دهد. نگارندگان بر اساس سطوح تفکر بالا و پایین و درگیری حواس زیاد (حواس افزوده) و حواس کم (حواس کاسته) ، چهار آموزش «نظری»، «کاربردی»، «فکرورزی» و «فکربردی» را معرفی کرده و بدین نتیجه دست یافته اند که آموختن قواعد دستوری به تنهایی کافی نیست؛ بلکه مدرس باید تلاش کند آموزش دستور را به گونه ای انجام دهد که قواعد دستوری در حافظه بلندمدت زبان آموز ثبت شود. بنابراین، دستور را می توان به شیوه فکربردی انجام داد و انواع تفکرهای انتقادی، خلاقانه و آینده نگر او را نیز پرورش داد. در این روش، با افزایش قدرت تفکر و درگیری حواسِ بیشتر، میزان توجه زبان آموز بیشتر می شود و خلاقیت و توانش ارتباطی او نیز افزایش می یابد و این امر میزان یادگیری نکات دستوری را افزایش می دهد. در این راستا، استفاده از تمرین های دستوری تکلیف محور و تمرین هایی که به تفکرهای انتقادی و خلاقانه می انجامد ، مؤثر به نظر می رسد و مدرس می تواند از طریق آن ها دستور را به شکل کاربردی و فکربردی آموزش دهد.
On the Relationship Between Iranian EFL Teachers' Quality of Work Life and Their Teaching Efficacy(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The review of the literature indicates EFL teachers’ sense of efficacy has been influenced by cognitive and affective factors. Socio-economic factors may also influence EFL teachers’ sense of efficacy directly and their teaching effectiveness indirectly. One of the socioeconomic variables is the quality of work life (QWL). This study was an attempt to investigate the relationship between EFL teachers’ quality of work life and their teaching efficacy. Ninety High school English teachers from Sistan and Baluchestan were selected. The data of the study were collected through two adapted instruments and analyzed through Pearson correlation and linear regression analysis. The results of the study showed that Iranian EFL teachers perceived themselves as having a good level of teaching efficacy. The results also showed that there was a significant correlation between all dimensions of QWL and teachers’ teaching efficacy except for “adequate and fair compensation” is significant at a P value of 0.05, but only one dimension of QWL could predict teachers’ teaching efficacy. Therefore, it could be strongly argued that teachers’ QWL is not the only influential factor in teaching efficacy.
التقای واکه ها و رفع آن در کردی میانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در نوشتار پیش رو نویسندگان به روش توصیفی - تحلیلی پدیده التقای واکه ها و راهکارهای اصلاح آن را در کردی میانی بررسی و داده های گردآوری شده پژوهش را در چهارچوب نظریه واج شناسی بهینگی تحلیل کرده اند. تحلیل داده ها که مشتمل بر حدود هشتاد کلمه ساده، صرفی و ترکیبی است، نشان داد که معمول ترین راهکاری که گویشوارن کردی میانی به این منظور به کار می برند، فرایند غلت سازی است. افزون بر غلت سازی، فرایند حذف واکه نیز تنها در مواردی که دو واکه افتاده در مجاورت هم واقع می شوند، به دلیل غیر مجازبودن غلت سازی از واکه های افتاده، استفاده می شود. درنهایت، محدودیت های حاکم بر غلت سازی به صورت *OCP » IDENT-F(ROUND) » IDENT و محدویت های حاکم بر حذف نیز به صورت*OCP » GF(+LOW), M.MAX » IDENT تعیین و مرتبه بندی شدند
The Role of Visual Scaffolding in Enhancing Iranian EFL Students’ Writing Ability(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Issues in Language Teaching (ILT), Vol. ۸, No. ۲, ِDecember ۲۰۱۹
187 - 211
حوزههای تخصصی:
To better illuminate the link between scaffolding and visual aids, this quasi-experimental study attempted to scaffold an intact group of 14 intermediate-level Iranian English as a foreign language (EFL) learners through providing graphs with the aim of enhancing their writing ability. Ensuring lack of familiarity with eight unknown words, they were scaffolded through visual images. The scaffolding process included three respective phases of contingency, fading, and transferring. As post-tests for checking the learners’ understanding of and opinion about the graph scaffolding process, a researcher-made questionnaire and a semi-structured interview followed the treatment phase. The results of the questionnaire showed that visual scaffolding aided the learners to better grasp the meaning of the target vocabularies and even some grammatical points in the materials. Moreover, the visual scaffolding helped them to produce the material in different modalities. The results also indicated all the three characteristics of scaffolding were met by the visual scaffolding. Finally, the interview results revealed the learners had favorable attitude toward visual scaffolding and considered the third phase of the scaffolding as the most challenging one. It can be concluded that the findings gave credence to the effectiveness of visual scaffolding in improving EFL students’ writing ability.
نمایشنامه داستان باغ وحش: خوانشی مارکسیستی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مارکس انگیزه های اقتصادی را زمینه ساز تمامی تصمیمات مهم جامعه کاپیتالیستی می داند. مارکسیست ها جامعه کاپیتالیستی را به سه گروه بورژوازی، خرده بورژوازی و طبقه کارگر تقسیم می کنند. در نمایشنامه داستان باغ وحش ، نوشته ادوارد البی، پیتر را می توان نماینده خرده بورژوازی یا طبقه متوسط و جری را نماینده طبقه کارگر در نظر گرفت. مارکس عقیده دارد که در جامعه کاپیتالیستی، دو گروه آخر در جامعه، قربانی طبقه بورژوازی می شوند؛ زیرا این گروه از آن دو گروه دیگر برای رسیدن به اهداف خود بهره می گیرد. براساس نظر لویی آلتوسر که ادامه دهنده راه مارکسیسم است، سیستم از طریق دستگاه های ایدئولوژیک (ISA) و سرکوبگر (RSA) بر مردم حکومت می کند. دستگاهای ایدئولوژیک غالباً شامل نهادهای اجتماعی مانند خانواده، مدرسه و کلیسا می شود. پیتر و جری دو شخصیت نمایشنامه، قربانیان جامعه اند، یکی به دلیل فقر و احساس بیگانگی و دیگری به واسطه تلقین عقاید و شستشوی مغزی. آلتوسر «تلقین عقاید» را روشی می داند که هژمونی از طریق آن، افراد را وادار به پذیرش ایدئولوژی خود می کند. آلتوسر همچنین منشأ این تلقین عقاید را سیستم آموزشی، مذهب و رسانه می داند. هدف این مقاله بررسی نمایشنامه داستان باغ وحش ، براساس نظر آلتوسر است. بر این اساس، پیتر به عنوان فردی که در شرکت انتشاراتی کارمی کند و اهل مطالعه و تماشای تلویزیون است، در مرکز تلقین عقاید قرار دارد. مفهوم دیگری که در این نظریه وجود دارد، مفهوم بیگانگی است. از طرفی، مارکس بیگانگی را فقدان درک نفس می داند. با توجه به این مسئله، افراد هم از خود بیگانه می شوند و هم با یکدیگر. یافته های این مقاله نشان می دهد که جری نه تنها از خود بلکه با دیگر افراد جامعه نیز بیگانه شده است. او در تنهایی و انزوا در خانه ای زندگی می کند که شبیه باغ وحش است. پیتر نیز از خود بیگانه شده است؛ زیرا نسبت به شرایطش به عنوان شخصی که قربانی تلقین ایدئولوژی جامعه کاپیتالیستی است، آگاه نیست.
Translation Technology Tools and Professional Translators’ Attitudes toward Them(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Today technology is an integral part of professional translation; and it is generally assumed that translators’ attitudes toward translation technology tools influence their interaction with technology (Bundgaard, 2017). Therefore, the present two-phase study seeks to shed some light on what translation technology tools are and how professional translators feel toward them. The research method used is exploratory in nature, as it tends to discuss issues on which little research has been done and relies on secondary research for its data. The data required for answering the first question have been mined utilizing document analysis from language service providers’ (LSPs) websites, while the data for working out the answer to the second question have been obtained from ProZ.com Quick Polls. Based on our findings, translation technology tools fall into eight broad categories, of which the most commonly used are translation memory (TM) or computer-assisted translation (CAT) tools. In addition, it was found that most translators either do not have a love-hate relationship with technology or love it. This research is envisaged to form the basis of more detailed and conclusive studies.
A Comparative Study on the Potentiality of ILI Books and Rise and Shine Series in Terms of Intercultural Competence Development(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
The Journal of English Language Pedagogy and Practice, Vol.۱۲, No.۲۵, Fall & Winter ۲۰۱۹
170-196
حوزههای تخصصی:
Materials are the most noticeable components of every language-learning context. One of these materials is the specific textbooks being used by English language academies; they are crucial in directing EFL teachers and learners and guiding them through the route of language learning. The present study attempts to compare the cultural content of two course books being used currently in Iran called ILI and Rise and Shine series in order to see which one is more useful in developing the intercultural competence of EFL learners. The participants of this study include 30 EFL teachers (15 teachers in ILI who teach advanced level books and 15 teachers in Chitsazan academy who teach advanced level books). The instrument of this study includes a questionnaire adapted from (Ahmadi Safa, Moradi et al. 2015) that consists of 38 questions designed based on Likert scale. The collected date were analyzed by an independent t-test. The obtained results revealed that Rise and Shine series include more intercultural features than ILI series and they are more applicable in improving the intercultural competence of EFL learners.
معرفی الگوی «هیجامد» به عنوان شیوه ای کارآمد برای کاهش اضطراب خواندن در زبان خارجی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بدون تردید، مهارت خواندن و درک مطلب یکی از چهار مهارت اصلی در زبان انگلیسی است که نقش مهمی در نشر علم و دانش ایفا می کند و به همین دلیل مورد توجه صاحب نظران است. از میان عوامل مختلفی که بر کیفیت مهارت خواندن و درک مطلب تأثیر می گذارند، اضطراب خواندن در زبان خارجی از اهمیت ویژه ای برخوردار است. پژوهشگران موارد مختلفی همچون رسم الخط و شیوه نگارشی متفاوت، عوامل فرهنگی و ترس از خطا را علل ایجاد اضطراب خواندن در زبان خارجی معرفی کرده اند. در کنار این موارد و با در نظر گرفتن جایگاه حواس و هیجان های مثبت و منفی در روند یادگیری زبان خارجی، می توان سطح هیجامد زبان آموز نسبت به محتوای متن را یکی از علل ایجاد اضطراب خواندن در زبان خارجی دانست. هیجامد که ترکیبی از سه مؤلفه حس، هیجان، و بسامد است به این نکته مهم اشاره دارد که افراد هیجان های مختلفی را در اثر تجربه های حسی مختلف در ارتباط با واژگان زبان تجربه می کنند. جستار حاضر می کوشد میزان و ترتیب استفاده از حواس پنجگانه زبان آموز برای بالابردن سطح هیجامد و تقویت سرمایه های حسی هیجانی در ارتباط با محتوای متن را، به عنوان راهکارهایی برای کنترل اضطراب خواندن در زبان خارجی معرفی کند. در نهایت، پیشنهاد می شود پژوهش های تجربی نیاز است که میزان تأثیرگذاری انواع هیجامد، ترتیب و ترکیب استفاده از حواس برای کنترل اضطراب خواندن بررسی شود.
Authenticity of “Language Town” as an Innovation in Assessing Learners’ Speaking Ability: Moving towards a Virtual Language Town (VLT)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Authenticity has always been the concern of test developers in the history of second language assessment. This study was an attempt to investigate the authenticity of the present researchers' innovative idea of “Language Town” as a method for assessing learners’ speaking ability. To this end, a simulated town was designed like a real town in an outdoor space of about 400 square meters. The participants in this study were 31 undergraduate students of Translation Studies at Jahrom University who were taking the 4-credit course of Conversation 2. First, the students’ speaking ability was measured based on the IELTS testing system. Then each student was sent to the Language Town with a few definite missions determined in advance by the teacher; e.g. ordering food in the restaurant, depositing/withdrawing money in a bank, etc. Using IELTS band descriptors, each student’s speaking ability was measured by two raters in both tests. Then the correlation between the two sets of scores obtained from the IELTS test and the one in the Language Town were calculated. Using open-ended questions, a survey was also conducted to extract the students’ attitudes towards the Language Town. The results of the statistical analyses showed a weak correlation (0.36) between the two sets of scores. The survey also revealed that almost all the students were interested in and had positive views towards Language Town as an authentic method of assessment. A Virtual Language Town (VLT) could be a solution to the practicality problems of the Language Town.
ساخت مجهول در گویش تالشی (سه سار)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان پژوهی سال یازدهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳۲
311 - 330
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر، به بررسی ساختِ مجهول، در گویش تالشی می پردازد. این گویش، در برخی نواحی استان گیلان رواج دارد و به سه گونه مرکزی، شمالی و جنوبی دسته بندی می شود. روش پژوهش، تلفیقی از میدانی و کتابخانه ای است. داده های پژوهش، به روش میدانی و از طریق مصاحبه با 30 گویشور بومی روستای سه سار گردآوری شده اند. در چارچوب نظری، از یافته های مرتبطِ سایر پژوهشگران نیز استفاده شد. گونه مورد بررسی در این مقاله، از نوع جنوبی بود که در روستای سه سار رایج است. این گویش دارای دو نظام حالت فاعلی - مفعولی و کنایی - مطلق است. بر این مبنا، مقاله حاضر، به بررسی چگونگی ساخت مجهول در این دو نظام حالت می پردازد تا به پرسش هایی پاسخ دهد. آیا در این گویش ساخت مجهول وجود دارد؟ همچنین، با وجود این دو نظام حالت، مجهول سازی در آن چگونه انجام می گیرد؟ یافته های پژوهش نشان داد که در گویش تالشی سه سار، ساخت مجهول وجود دارد. هر چند در این گویش ساخت مجهول با حذف عامل صورت می گیرد، اما در مواردی نیز عامل از جمله حذف نمی شود. بلکه، با تغییر جایگاه بعد از مفعول به صورت شناسه مبهم متصل می آید. همچنین ساخت مجهول فقط در صورتی به صورت همزمان در ساخت های کنایی رخ می دهد که عامل از جمله حذف نشود.
استل آرامی قلایچی بوکان؛ کتیبه بومی منطقه یا وارداتی؟(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
استل قلایچی بوکان که کتیبه آرامی دارد منسوب به ماناهاست. پژوهشگران بسیاری بر متن و تفسیر آن پژوهش کرده اند. اما، مبنای کار همه آن ها این است که استل در داخل محوطه معبد قالایچی به دست آمده است. اما، شواهد مبنی بر به دست آمدن دو قسمت کتیبه و متن آن ابهامات بسیار دارد و حکم به مانایی بودن آن را دچار تردید می کند. نگارنده در این نوشته تلاش داردمشخصات و متن کتیبه استل قلایچی بر اساس نظرات پژوهشگران گوناگون بیاورد. همچنین ارتباط معبد قلایچی بوکان با کتیبه و باورهای متجلی در متن کتیبه استل قلایچی بر اساس آراء مختلف ذکر کند. از مجموع این نظرات و شواهد به دست آمده و متون مشابه دیگر می توان در مانایی بودن این کتیبه تردید کرد اما آشوری و اورارتویی نیز نیست و شاید کتیبه از جایی احتمالاً در بین النهرین یا شمال سوریه در زمانی نامعلوم به اینجا آورده شده است. همچنین احتمالاً فتح نامه یا کتیبه یادمانی است نه عهرنامه و پیمان.
چندمعنایی و روند دستوری شدگی حرف اضافه «با» بر اساس تحلیل مؤلفه ای معنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر پژوهشی بنیادی در حوزه معنی شناسی، در چارچوب تحلیل مؤلفه ای معنی، با رویکردی درزمانی است. صورت های واژگانی و نقش های معنایی «با» از منابع تاریخی و کتاب های دستور زبان فارسی و نیز فرهنگ هشت جلدی سخن استخراج و تحلیل شده اند. در این پژوهش معانی «با»، روابط این معانی با یکدیگر، مؤلفه معنایی اصلی و روند دستوری شدگی آن بررسی می شود. مسئله دیگر، توجیه روند دستوری شدگی «با» با استناد به چند معنایی آن است. حرف اضافه «با» بازمانده * upāka- دوره باستان است. upāka- در سنسکریت به معنی «مجاور و نزدیک» بوده است و مؤلفه معنایی «همراهی» را در بر داشته است. در فارسی میانه به abāg بدل شده که هم کارکرد حرف اضافه را داشته و هم با افزوده شدن پسوند، اسم abāgīh به معنی «همراهی» و فعل abāgēn-/abāgēnīd «همراهی کردن و همراه کردن» ساخته شده است. در این مقاله، چندمعناییِ «با» با توجه به معنی اصلی آن و با تکیه بر الگوی انتقال مفهومی بررسی شده است. پرسش هایی که نگارندگان در پی پاسخ به آن ها بوده اند عبارت اند از: معنی و کارکرد اولیه «با» چه بوده است و روند دستوری شدگی آن چگونه و در چند مرحله طی شده است ؟ کدام معانی این واژه برگرفته از معنی اولیه آن هستند؟ کدام مؤلفه معنایی معانی گوناگون «با» را به هم پیوند می دهد و سبب ارتباط این معانی با هم شده است؟ بررسی ها نشان دادند این حرف اضافه در تحولات زبان فارسی، دو مرحله دستوری شدگی را طی کرده است: نخست اسم به حرف اضافه بدل شده و بر همراهی دلالت کرده و سپس در مرحله بعد کارکردهای دیگری یافته و نقش های معنایی خاستگاه و مفاهیم مشتق از آن را رمزگذاری کرده است. نگارندگان در مجموع، شانزده نقش معنایی برای حرف اضافه «با» شناسایی کردند و نقش های معنایی را در دو گروه قرار داده اند: گروه نخست، نقش هایی که حاصل گسترش معنای اولیه آن، یعنی همراهی اند و مفهوم سازی «شخص» را در سطح نخست استعاره های مقوله ای هاینه نشان می دهند. گروه دوم معانی حاصل دستوری شدگی ثانویه «با» هستند و مفهوم سازی «شیء» و «فعالیت/ فرایند» را در استعاره های مقوله ای نشان می دهند.
بررسی استعاره قدرت و دانش در نمایشنامه کارنامه بندار بیدخش
منبع:
رخسار زبان سال سوم بهار ۱۳۹۸ شماره ۸
۳۹-۲۵
حوزههای تخصصی:
مسئله مجهول صفتی در زبان فارسی: برپایه آزمونِ پردازشیِ خوانشِ خودگام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تقسیم بندیِ ساخت های مجهول به دو گونه صفتی و فعلی همواره مبحثی پردامنه و مناقشه برانگیز در تحلیل های نحویِ برخی از زبان ها بوده است. این موضوع در زبان فارسی نیز مباحثات بسیاری را پیش کشیده و دیدگاه های مختلفی را برانگیخته است. از آن میان، برخی از تحلیلگران بر این باورند که این زبان مجهول فعلی ندارد و ساخت «اسم مفعول+ شدن» محمول مرکب نامفعولی، یا به عبارتی، مجهول صفتی به شمار می رود. در مقابل، شماری دیگر نیز توالیِ یادشده را مجهول فعلی دانسته اند و «شدن» را فعل کمکی تلقی کرده اند. در پژوهش حاضر با تکیه بر آزمونِ رفتاریِ خوانشِ خودگام، ساخت «اسم مفعول+ شدن» را با ساخت «اسم مفعول+ بودن (ربطی)» که در سنت دستورنویسی جمله اسنادی خوانده می شود ازمنظر مدت زمان خوانش و درک مقایسه می کنیم. طبق انگاره های پردازش جمله و نحو کمینه گرا، اگر «اسم مفعول+ شدن» مجهول فعلی باشد، انتظار می رود که به دلیلِ پیچیدگیِ ساختاری و داشتن فرافکن اضافه مجهول، مدت زمان پردازش ذهنی آن به طور معناداری از مدت زمان درک محمولِ مرکبِ نامفعولی بیشتر باشد. بااین همه، یافته های پژوهش و نتایج حاصل از آزمون های آماری، این پیش بینی را تأیید نمی کنند و نشان می دهند که زمان پردازشِ دو ساخت یادشده کم وبیش همسان است. این سخن بدین معناست که توالی «اسم مفعول+ شدن» در فارسی نوعی مجهول صفتی یا همان محمول مرکب نامفعولی است و فعلِ دستوریِ «شدن» در این زبان همواره در جایگاه فعل سبک می نشیند.
The Impact of Electronic vs. Human Observer Feedback on Improving Teaching of Translation Skills to Iranian EFL Students(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
In the area of teaching translation, investigating the effectiveness of technological solutions in developing translation skills is both timely and in demand. As the first step, one can try to explore feedback generated by machines compared to humans. The purpose of this study was to examine the impact of electronic feedback provided by the designed translation software on the translation skills of Iranian EFL students compared to the feedback given by an expert human observer. To this end, 60 intermediate male and female students were selected as participants after the administration of Oxford Placement Test (OPT), followed by a translation skill test as pretest and posttest. The analysis of the pretest and posttest data revealed that after receiving the two types of feedback, both groups performed significantly better on posttest. Further analysis of the data, however, indicated that sustained electronic observer feedback was superior to human observer feedback in terms of developing translation skills. It can be discussed that taking advantage of an efficient electronic tool which enjoys the potential of providing some feedback would drive the focus away from the repetitive mistakes and frees up the time and focus on students’ personal problems. The findings may have implications for translation education, training, and practice.
Psychometric Properties of Multiple Intelligence Developmental Assessment Scales (MIDAS) for Adults in the Iranian Context(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Issues in Language Teaching (ILT), Vol. ۸, No. ۱, June ۲۰۱۹
165 - 194
حوزههای تخصصی:
This study reports psychometric properties and derivation of norms for a Persian version of the Multiple Intelligence Developmental Assessment Scales (MIDAS) for Adults. After examining and confirming equivalency between English and Persian versions, translated and validated by Saeidi, Ostovar, Shearer, and Asghari Jafarabadi (2015), the scale was administered to a sample (N = 2146), including students, undergraduates, graduates, and adults from different provinces in Iran. The participants were at least 19 years old and above (M = 29.40, SD = 2.26). Out of 2146 samples, 1103 females and 1043 were males. To examine the validity and reliability properties of the scale, exploratory and confirmatory factor analyses, Cronbach Alpha (α) reliability correlation coefficients, and corrected item-total correlations were employed. Exploratory factor analysis using varimax rotation identified eight principal components, which accounted for 67.21% of the variance for 115 items. The internal consistency coefficient (α = .92; ranging from 0.89 to 0.93) was also very high. The confirmatory analysis generally replicated the original conceptualization of the MIDAS. According to the results, the Persian-MIDAS-adults questionnaire has good psychometric properties in the research community and can be safely used as a valid tool to assess MI in Iran.
حالت در زبان های روسی و فارسی و مشکلات فراگیری آن برای فارسی زبانان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در مقالۀ حاضر حالت در زبان روسی و مشکلات فراگیری آن برای فارسی زبانان بررسی شده است. در زبان روسی پیوند بین اعضای جمله با انتخاب درست حالت بیان می شود. این پیوند ممکن است بین اجزای مختلف کلام (فعل، اسم، صفت، قید و عدد) برقرار شود.در مقایسه با زبان روسی، در زبان فارسی مقولۀ حالت وجود ندارد و پیوند بین واژگان در جملات و ترکیب واژه ها به کمک حروف اضافه، نشانه های اضافه، ترتیب اجزای کلام یا حروف ربط برقرار می شود. حالت های زبان روسی معمولاً چند معنایی هستند. هر نوع حالت دارای مجموعه ای از معانی لغوی است. با توجه به مفهومی که هر حالت در زبان روسی دارد، به صورت معینی به زبان فارسی بیان می شود. بنابر این، بین نوع حالت در زبان روسی و ساختارهای نحویِ زبان فارسی رابطۀ یک به یک کاملی وجود ندارد. همچنین در این مقاله تلاش شده است ضمن بیان نحوۀ این گونه روابط و حالت های مختلف به زبان فارسی، به یافتن قوانین، قواعد کلی و بیان مشکلاتی که برای زبان آموزان ایرانی در فراگیری حالت زبان روسی وجود دارد اشاره و علل به وجود آمدن این گونه خطاها برای فارسی زبانان را با رویکردی تحلیلی بررسی کنیم.
فرایندهای واجی در قرآن؛ مطالعۀ موردی: ابدال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
قبایل عرب در سرتاسر شبه جزیره عربی می زیسته و در یک نقطه جمع نبوده اند. برخی در حضر و برخی در بادیه در پی آب و توشه به سر می برده اند. بی گمان قبیله هایی که در بادیه می زیسته اند، روش های خاص خود را در ادای واژگانی داشته اند و این روش ها با قبایل حضری متفاوت بوده و اثر بیشتری در تعدد لهجه های عربی و ویژگی های هر لهجه داشته است. برخی تلفظ ها در شمار عناصر زبان قوم و در قلمرو واژگانی قرآن کریم قرار گرفت و در منطقه ای، ادای کلمه ای با حرفی غیر از حرف به کار رفته در منطقۀ دیگر بود. هدف از این پژوهش، بررسی تحولات آوایی زبان عربی در قلمرو قرآن کریم از طریق رهگیری فرایند واجی ابدال درچارچوب زبان شناسی تاریخی به منظور تعیین نقش فرهنگ و اقلیم بر آواهای زبان عربی است. روش این تحقیق، کتابخانه ای است ونخست به انگیزه های عرب، در تلفظ به حرفی متفاوت پی می بریم وسپس با کنکاش درجغرافیای زیستی و تجوید زبانی عرب، سعی می کنیم به خاستگاه پدیدۀ ابدال برسیم و آنگاه نظام آوایی زبان عربی را در واکه هایی که مخارج یا صفات مشترک دارند، بررسی می کنیم. آنگاه پدیدۀ ابدال را در نسبت میان حرف قدیم و حرف جدید واکاوی می کنیم و با طرح نمونه هایی از آن، به نقش و سهم قبایل در این گونه از فرایندها پی می بریم.
نگاهی بینازبانی به هم معنایی نزدیک در فعلهای دیداریِ زبانهای فارسی، انگلیسی، آلمانی و فرانسه بر پایه نظریه معناشناسی قالبی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان پژوهی سال یازدهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۳۰
227 - 262
حوزههای تخصصی:
رده شناسی زبان شناختی، به صورت هم زمان در پیِ بررسی شباهت ها و تمایزهای زبانی است. رده شناسی واژگانی نیز بر بررسی تنوع واژگانی تأکید دارد. بر این اساس، مقاله حاضر می کوشد تا نشان دهد که هر یک از زبان های فارسی، انگلیسی، فرانسه و آلمانی، واژه های موجود در قالب ادراکی-دیداری را چگونه مقوله بندی کرده اند و چه شباهت ها و تفاوت هایی بین واژه های معادل در هر یک از این زبان ها وجود دارد. در این راستا، برای یافتن مفاهیم ادراکی-دیداری از فرهنگ های یک زبانه و برای مقایسه واژه های معادل از فرهنگ های دوزبانه و پیکره استفاده شده است. در مقاله حاضر، این نتیجه به دست آمد که معنا شناسی قالبی، رویکردی مناسب برای تبیینِ تمایزها و شباهت های بینا زبانی است، زیرا هم زمان، هم تمایزها و هم شباهت های زبانی را در نظر می گیرد. یافته های پژوهش، نشان می دهند که واژه «دیدن» و معادل های آن در زبان های فرانسه، آلمانی و انگلیسی، بی نشان ترین واژه ها هستند و از این رو گهگاه با اندکی تفاوتِ معنایی برای بیان مفاهیم دیگر نیز به کار گرفته می شوند. در هر زبان، هر چه واژه ها نشان دارتر می شوند، بر میزان تنوع واژه های معادل و واژه های مترادف افزوده می شود. به این ترتیب، برای مشخصه های نشان دارتر مانند «نگاه احمقانه» یا «نگاه مخفیانه» در مقایسه با دیدن غیرارادی، تنوع بسیار بیشتریدر پیوند با واژگان یافت می شود.
کلافی سردرگم در دستِ هزاران: در نورد و شکنج دراماتورژی و ترجمه در ایران؛ درنگی بر ترجمه، دراماتورژی و اجرای پرده آغازین مردی برای تمام فصول(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دراماتورژی بخش زیادی از فرایند پیش تولید، تولید و پساتولید اثر نمایشی را در بر می گیرد و جایی در پیوستار بین تنظیم متن نمایشنامه صرف تا نظارت بر اجرا و تنظیم و تعدیل عناصر مختلف اجرایی و مدیریت ادبی قرار می گیرد؛ یعنی می توان مانند لسینگ دراماتورژی را مجموعه گسترده ای از مهارت های منقّدانه قلمداد کرد یا مانند برشت، ساحت دو شقیِ متنی-تولیدی برای دراماتورژ قائل شد. حال در عرصه مطالعات ترجمه، رابطه میان اجرا (و تبعاً دراماتورژی) و ترجمه اغلب به مسائلی مانند دوگانی های خوانش پذیری و اجراپذیری یا ترجمه برای صحنه یا مطالعه فروکاسته شده است. در مقاله حاضر سعی بر آن است تا با بررسی آغاز پرده اول نمایشنامه مردی برای تمام فصول رابرت بولت، ترجمه های موجود از آن (آل رسول و طاهری) و متن اجرایی بهمن فرمان آرا از این اثر، ضمن واکاوی ساختار و کارکردهای دراماتورژی در کشور، نسبت مترجم با دراماتورژی مشخص شود. بررسی این مجموعه پر چین و شکن در قالب الگوی تعدیل شده کوزان دال بر آن است که ترجمه نمایشنامه اغلب نقطه شروع صرفی برای دراماتورژی محسوب می شود و در هر صورت، چه با تعریف مدیریت ادبی لسینگی و چه دراماتورژی متنی-تولیدی برشتی، نمی توان مترجم را دراماتورژ پنداشت و با تخصصی شدن این عرصه، شاید بتوان مترجم را دراماتورژ متنیِ ترجمانی دانست.