مقالات
حوزه های تخصصی:
فردینان دو سوسور(1913-1857)، زبان شناس سوئیسی یکی از مهم ترین شخصیت های مکتب زبان شناسی ساخت گرایی است که علاوه بر تعریف دال و مدلول، نظام زبان و گفتار، درزمانی و هم زمانی و محورهای هم نشینی و جانشینی را مطرح کرد. واژانه نیز ژانری ست که آرش آذرپیک با فراروی و توجه به زبان شناسی ساخت گرا و تعاریف سوسور ارائه کرده است که از تعریف دال و مدلول و محورهای هم نشینی- جانشینی و قواعد دستور زبان فراروی می کند. این مقاله به بررسی و تحلیل ژانر واژانه و تعاریف زبان شناسی سوسور و چگونگی فراروی این ژانر از ساختار دستور زبان(زبان شناسی ساخت گرا) از نگاه مکتب ادبی- فلسفیِ اصالت کلمه می پردازد. در این راستا چندین مثال انتخاب شده که قابل تعمیم به واژانه های دیگر بوده و در آن ها از ساختار دستور زبان و محور هم نشینی- جانشینی فراروی شده است. هدف این مقاله، تحلیل فراروی یک نوع نوشتار (واژانه) از قواعد دستور زبان ساخت گرا است.
تحلیل واژانه بر مبنای الگوی ارتباطی یاکوبسن
حوزه های تخصصی:
الگوی ارتباطی یاکوبسن، (1896-1982) زبان شناس روسی و نظریه پرداز ادبی، به تحلیل عناصر ارتباطی یعنی زبان، پیام(شعر)، فرستنده(شاعر)، گیرنده (مخاطب و خواننده) می پردازد. برقراری ارتباط بین اثر ادبی و مخاطب همواره دغدغه ی شاعران و نویسندگان بی شماری بوده است. تا آن جا که در مثلث «شاعر، اثر ادبی، مخاطب» آن ها که بر اثر ادبی، توجه و تمرکز بیشتری ورزیده اند از استقبال کمتری برخوردار بوده اند و بالعکس. در این مقاله سعی شده است به تحلیل عناصر ارتباطی ژانر واژانه بر مبنای الگوی ارتباطی یاکوبسن پرداخته و به این پرسش پاسخ داده شود که در مجموع چگونه می توان ژانر واژانه را با الگوی یاکوبسن تطبیق داد و تحلیل کرد؟ به این منظور واژانه هایی از افراد مختلف انتخاب و به ارزیابی عناصر ارتباطی پرداخته شده است. طبق نتایج و ره یافت های این پژوهش در این نوع نوشتار، گاهی شاعر بر پیام توجه بیشتری دارد و گاهی بر مخاطب اثر؛ اما چیزی که مشهود است توجه به پیام (شعر) بیشتر از عناصر دیگر است چون درک معنا را برای مخاطب به تأخیر می افکند و او را برای دریافت معنا به تکاپو وا می دارد.
بررسی کاربرد استعاره در گفتار نوجوانان دبیرستانی:رویکردی شناختی
حوزه های تخصصی:
معنی شناسی شناختی، استعاره به بیان مفاهیمی از یک حوزه ی انتزاعی در قالب یک حوزه ی ملموس تر می پردازد. بخش زیادی از اصطلاحات زبان فارسی نیز در بردارنده ی استعاره هایی می باشند که در زبان خودکار مردم و در سطوح مختلف سنی و فرهنگی، کاربرد زیادی پیدا کرده اند. پژوهش حاضر در چارچوب نظریه استعاره لیکاف و به شیوهای تحلیلی- توصیفی به دنبال بررسی انواع کارکردهای این ابزار در راستای زیبایی شناختی، ایجاد جذابیت، پوشیده سازی، پیش برد و القای اهداف و تأثیرگذاری در مخاطب در میان گفتار رایج نوجوانان است. سعی بر آن بود تا فراوانی کاربرد انواع استعارات در راستای اهداف مورد نظر نوجوانان مشخص شود. جامعه ی آماری این پژوهش دانش آموزان دبیرستانی 18- 15 سال و حجم نمونه ای برابر با 550 نفر و به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. از تکنیکهای مصاحبه ی حضوری، پرسش نامه، مشاهده و ضبط صدا و بررسی کمّی شامل محاسبه ی فراوانی انواع استعارات استخراج شده از کلام روزانه ی زبانوران و اعمال شیوه های آماری و آزمون مجذور خی استفاده گردید. نتایج نشان می دهند که تمایز معناداری مابین استعارات به کار رفته در مکالمات دانش آموزان دختر و پسر وجود داشته، پسران از عبارات استعاری بیشتری استفاده نمودند.استعارات ساختاری پربسامدترین نوع بوده و پس از آن استعارات هستی شناختی در دختران و جهتی در پسران از فراوانی بیشتری برخوردار بودند.
سیری در زندگی، افکار و اندیشه های عطاملک جوینی
حوزه های تخصصی:
بر اساس منابع تاریخی، خاندان جوینی مشاغل آباء و اجدادی خود را به کفایت بر عهده می گرفتند. این خاندان از سلسله مردان برجسته ای تشکیل می شوند که برای سه تا چهار نسل به عنوان شخصیت هایی شناخته شده در خدمت سازمان های دیوانی ایران قرار داشتند و به دور از دغدغه های حکومت گران که غالباً نیز غیر ایرانی بودند و همانطور که نگارنده در این مقاله اشاره کرده است، مسوولیت خود را انجام می دادند. خاندان جوینی به حقیقت نمونه ای از قشر اجتماعی خاص دیوانی ایران هستند که چنانچه در این مقاله می بینیم در عرصه روزگار و تاریخ ایران نامی ماندگار از خود برجای نهاده اند. تحقیق درباره خاندانی که نقش پراهمیتی در حیات دیوانی ایران آن هم در بحرانی ترین روزگاران حیات اجتماعی داشتند، مسأله ای بسیار مهم و اساسی است و همچنین نحوه پایداری و استقامت مستمر این خاندان در برابر زورگویی ها و خشونت های قوم جاهل و ویرانگری نظیر مغولان نکته مهمی است که در این مقاله مورد توجه قرار گرفته است.
ریخت شناسی”باب بازجست کار دمنه”از کلیله و دمنه(براساس نظریه ولادیمیر پراپ)
حوزه های تخصصی:
در دوره معاصر نقد ادبی کانون توجه بسیاری از پژوهشگران قرار گرفته است و آثار ادبی از دیدگاههای مختلفی بررسی می شود.پیشرفت های نقد ادبی، منجر به ایجاد مکتب ساخت گرایی با الهام از نظریات زبان شناسانه "فردینان دوسوسور" گردید. ریخت شناسی یکی از انواع رویکردهای نقد ادبی است که در آن محقّق می کوشد روابط متقابل بین واحدهای ساختاری را بررسی و تجزیه و تحلیل کند. در نتیجه بتواند به یکی از مهمترین اهداف پژوهش یعنی تعیین چارچوب علمی برای داستان دست یابد. این شیوه تحلیلی از دهه های نخست قرن بیستم با "ریخت شناسی قصه های پریان" پراپ آغاز شد. روش کار پراپ این گونه بود که او هر قصّه را به قسمت های کوچک تقسیم و با یکدیگر مقایسه می کرد. سپس آن ها را بر اساس ماهیت این قصّه ها و روابط متقابل شان با یکدیگر و با کل قصّه توصیف می کرد. این پژوهش بر آن است که "باب بازجست کار دمنه" از کتاب کلیله و دمنه را بر اساس نظریه ولادیمیر پراپ، ریخت شناس روس واکاوی کند.
گفت و گو در مجموعه زمستان اخوان ثالث با تاکید بر منطق مکالمه ی باختین
حوزه های تخصصی:
گفتگو مهمترین رکن ارتباطی انسان هاست. میخائیل باختین صاحب نظریه منطق مکالمه، گفتگو را حاصل تعامل متقابل گوینده و شنونده می داند که در بستر اجتماعی شکل می گیرد. مروری انتقادی بر زندگی و حیات فکری و اندیشه های میخائیل باختین نشان می دهد که شرایط و فضای حاکم در زمان حکومت تک صدا و استبدادی « استالین» تاثیرات به سزایی بر شکل گیری و تبلور اندیشه ها و افکار و آثار او داشتند چنین دیدگاهی در مورد اخوان نیز صادق است؛ اخوان چون باختین در فضای غیر دموکراتیک سکوت و سانسور پهلوی، دموکراتیک ترین سخنان را در اشعار خود نمودار می سازد و فریاد آزادی و آزادی خواهی سر می دهد و به مبارزه با تک صدایی پهلوی می پردازد . اشعار زمستان را می توان طلیعه ی چنین افکاری به شمار آورد . شاعر با استفاده از زبان و بیان سمبلیک اوضاع پرترس و تهدید و خفقان آمیز ایران پس از کودتا را نشان می دهد . عمده ترین شگردهایی که اخوان برای فضا سازی گفت و گو به کار می گیرد عبارتند از: چند صدایی، روایت، بینامتنیت، کاربرد ضمایر من و تو، گزاره های خطابی. این مقاله به تشریح موارد فوق در اشعار دفتر زمستان اخوان می پردازد.
اعمال نفوذ در روابط داخلی دربار غزنوی (با تکیه بر میانجیگری در تاریخ بیهقی)
حوزه های تخصصی:
در دربار غزنوی افراد با نفوذ در تصمیم گیری های مهم نقش بسیاری داشتند و دائماً شاهد حضور آن ها در تصمیم گیری های مختلف هستیم. شفاعت گری هم جنبه ای از نمایش نفوذ این افراد است. در این پژوهش با تبیین و بررسی انواع میانجی گری ها در دربار غزنوی تصویری از دربار غزنوی ارائه می شود. به این منظور ابتدا حدود معنایی و کلامی شفاعت بررسی شده است و پس از بررسی شفاعت در سیاستنامه خواجه نظام الملک به عنوان مانیفست سیاسی قرن پنجم، به بررسی شفاعت گری در تاریخ بیهقی پرداخته شده است. به طور کلی می توان در تاریخ بیهقی شفاعت گری را ذیل چهار عنوان بررسی نمود: تقاضای شفاعت گری، کسب منافع شخصی در شفاعت، شفاعت از گروهی خاص، دلایل سیاسی و حکومتی قبول شفاعت گری ها. یافته ها حاکی از آن است که بسیاری از میانجی گری ها صوری بوده و علاوه بر نجات شفاعت شونده، منافعی برای شفاعت گر و شفاعت پذیر نیز در میان بوده است. نتیجه این که دربار غزنوی کانون انواع زد و بندهای سیاسی بوده و با وجود پادشاهی دهن بین چون مسعود غزنوی، فضا برای انواع سعایت و اعمال نفوذ مهیّا بود. در چنین جوی هیچ کس از آینده ی خود مطمئن نبود و دائم شاهد فروگرفتن و سپس آزاد کردن و یا مصادره و قتل افراد در دربار غزنوی هستیم. این مقاله به روش تحلیلی- توصیفی انجام شده است.