آموزش زبان فارسی به دانشجویان خارجی دارای مشکلاتی است که صاحب نظران با نظریه ها و روش های خود به حل آنها توجه کرده اند. یکی از مشکلات آن انتقال و گرته برداری از ساختار جمله های زبان مادری در زبان دوم است. ساختگرایان بر ساختار جمله های زبان تأکید می- ورزند و رفتارگرایان به تکرار طوطی وار زبان دوم اشاره می کنند و دستور زبان زایشی بر این باور است که درک ساختار زبان سبب توانش زبانی در نو آموزان می گردد. اما در انتقال دستور زبان بهتر است از ساختارهای مشابه و موازی دو زبان استفاده شود. برای مثال ساختار جمله های استدلالی زبان های یادشده با همدیگر قابل قیاس اند. این مقاله تلاش می کند که با رویکردی مسأله محور و خطامحور به مشکلات نحوی نوآموزان خارجی بویژه روسی و انگلیسی نظر کند و مساله ی انتقال ساختارهای نحوی را با ترکیب بخشی از نظریه های ساختارگرایی، رفتارگرایی و زایشی مطرح نماید.