فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۲۰۱ تا ۲٬۲۲۰ مورد از کل ۶٬۸۱۹ مورد.
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی تفاوتهای موجود در میان تیپهای شخصیتی دیسک در زمینه پذیرش نظام پرداخت مبتنی برعملکرد و همچنین تعیین جایگاه این نظام در میان عوامل ذکر شده در مدل دوعاملی هرزبرگ بود. بدین منظور تعداد 300 نفر از روسای شعب بانک رفاه کارگران در 30 استان کشور به صورت تصادفی انتخاب شده و سه پرسشنامه شامل پرسشنامه عوامل دو گانه هرزبرگ، پرسشنامه پرداخت مبتنی بر عملکرد داولینگ و ریچادرسون و پرسشنامه مدلهای رفتاری دیسک برای آنان ارسال گردید. تحلیل 208 پرسشنامه بازگشتی با استفاده از بسته نرم افزاری SPSS نشان داد که در میان تیپهای شخصیتی مورد بررسی در خصوص پذیرش نظام جبران پرداخت مبتنی بر عملکرد تفاوت معناداری مشاهده می شود. در واقع تیپهای شخصیتی وظیفه مدار بیشترین علاقمندی را به این نظام نشان می دهند. علاوه بر این برای کارکنانی که دارای این تیپ شخصیتی هستند نظام پرداخت مبتنی بر عمکرد هم یک عامل نگهدارنده و هم یک عامل انگیزاننده محسوب می شود. همچنین بررسی رابطه میان عوامل انگیزاننده و نگهدارنده در میان سایر تیپهای شخصیتی نشان داد که مدل رفتاری دیسک به عنوان یک متغیر تعدیل گر در رابطه میان عوامل بهداشتی و انگیزشی و ابعاد سه گانه نظام پرداخت مبتنی بر عملکرد عمل می کند. در ادامه یافته های تحقیق مورد بحث قرار می گیرد و پیشنهادات پژوهش ارائه می شود.
سنجش ظرفیت سازمان برای انجام کارتیمی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ظرفیت و توانایی سازمان برای انجام کارتیمی یکی از پیش نیازهای کارتیمی مؤثر و توسعه سازمان های تیم بنیان است. این مقاله چالش کارتیمی در ایران را در سطح تحلیل سازمان و از طریق سنجش و ارزیابی سازه ظرفیت سازمانی برای کارتیمی مورد توجه قرار داده است. برای سنجش ظرفیت سازمانی برای کارتیمی از مدل تحلیلی سه شاخگی(شامل ابعاد رفتاری، ساختاری و زمینه ای) بهره گرفته شده است. برای این منظور در قالب پیمایشی مقطعی، با استفاده از روش نمونه گیری طبقه ای تصادفی تعداد 73 سازمان و شرکت دولتی در سه حوزه سازمان های اجرایی، بیمارستانی و نظامی مورد مطالعه قرارگرفت. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه ای با 64 گویه استفاده شده است که قابلیّت اعتماد آن از طریق ضریب آلفای کرونباخ و تکنیک پیش آزمون و پس آزمون و روایی آن از طریق روایی محتوایی و روایی سازه مبتنی بر تحلیل عاملی تأییدی مورد ارزیابی و تأیید قرار گرفت. برای تجزیه و تحلیل داده ها نیز از آزمون t تک نمونه ای و تحلیل واریانس تک عامله استفاده شد. یافته های این پژوهش حکایت از آن دارد که بطور کلّی، ظرفیت سازمانی برای کارتیمی در نمونه مورد مطالعه از سازمان های دولتی کشور، کمتر از حد متوسط است. همچنین وضعیت ابعاد سه گانه مورد سنجش در طیف 5 درجه ای لیکرت در بعد رفتاری با میانگین و انحراف معیار(2/64، 0/31)، بعد ساختاری(2/71، 0/25) و بعد زمینه ای(2/82، 0/38) گزارش شده است.
بررسی نقش پیشران عزت نفس سازمانی در توفیق پیاده سازی مدیریت ارتباط با مشتری مورد مطالعه: (بانک حکمت ایرانیان).(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات منابع انسانی سال ۶ تابستان ۱۳۹۵ شماره ۲۰
53 - 78
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی این مقاله بررسی نقش عزت نفس سازمانی بر پیاده سازی مدیریت ارتباط با مشتری در بانک حکمت ایرانیان از دیدگاه مدیران می باشد. این تحقیق از نظر هدف، کاربردی و بر اساس ماهیت و روش، تحقیقی توصیفی- پیمایشی است. در این پژوهش از روش کتابخانه ای و بررسی متون و نیز روش میدانی نظیر پرسشنامه جهت گردآوری اطلاعات استفاده شده است. مدیران و کارکنان ارشد مدیریت شعب بانک حکمت ایرانیان در استان تهران جامعه آماری این پژوهش را تشکیل داده اند. از 60 مدیر و کارمند عالی بانک موجود در استان تهران، 45 مدیر و کارمند به طور تصادفی انتخاب شدند. نتایج پژوهش حاکی از آن است که بانک حکمت ایرانیان در زمینه استراتژی مدیریت داده و سیستم مشتری دارای آمادگی برای پیاده سازی مدیریت ارتباط با مشتری می باشد و عزت نفس سازمانی در توفیق پیاده سازی مدیریت ارتباط با مشتری مؤثر است.
تبیین مدل سازی پارادایم مذاکرات حسابرس- صاحبکار پیرامون گزارشگری مالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از مراحل اصلی شکل گیری گزارش های مالی، فرایند مذاکره ای است که حسابرس و شرکت صاحبکار بواسطه ایجاد اختلاف نظر و تعارض وارد آن می شوند. نتایج حاصل از این مذاکرات در کیفیت گزارش های نهایی نقشی تعیین کننده دارد و در نتیجه می تواند برای خود افراد درگیر مذاکره، سازمان آنها و کل جامعه پیامدهایی را به همراه داشته باشد. هدف تحقیق حاضر مدل سازی این فرایند به روش نظریه برخاسته از داده ها و از طریق مصاحبه عمیق با خبرگانی از هر دو سوی مذاکره یعنی شرکای حسابرسی و مدیران شرکت ها پرداخته است. این تحقیق با انجام 30 مصاحبه به روش گلوله برفی به اشباع رسید. با توجه به سطوح مختلف عرضه کنندگان حسابرسی (موسسه حسابرسی و تیم حسابرسی مذاکره کننده) تلاش شده تا مدلی جامع از کلیه عوامل تعیین کننده در هر یک از این سطوح ارائه شود. بعلاوه در انجام مصاحبه ها موضوعات نیازمند مذاکره و چالش های موجود در این فرایند در هر سطح شناسایی گردید. بر اساس نتایج بدست آمده از مصاحبه ها علت اصلی ایجاد اکثر اختلافات و تعارضات بین حسابرسان و صاحبکاران که مذاکره را امری اجتناب ناپذیر می سازد عبارتند از: 1. علل دانشی (کمبود دانش با کیفیت طرفین مذاکره)، 2. علل اطلاعاتی (عدم تقارن اطلاعاتی) و 3. علل ارتباطی (ماهیت کسب و کار صاحبکار و شیفت کلیه ارتباطات به آخر سال) و 4. مشکل ابزاری (کیفیت قوانین و استانداردهای حسابداری). با توجه به مصاحبه ها، با شروع فرایند مذاکره به دلایل فوق، مهم ترین بسترهای لازم عبارتند از کیفیت دانش و مهارت های مذاکراتی طرفین مذاکره و رسالت آنها. همچنین بر اساس نظر خبرگان راهبردهای پیاده سازی پارادایم پیوسته و دستیابی به مذاکره برد-برد عبارتست از گفتگو منطقی و مستقل، اعتماد سازی، و مذاکره از مجرای مکانیزم های مناسب حاکمیت شرکتی. مهم ترین چالش های شناسایی شده در این فرایند عبارتند از عدم تخصص صنعتی حسابرسان، نگاه اشتباه صاحبکاران به حسابرسی و نبود مکانیزم های مناسب حاکمیت شرکتی است. در نهایت مدل بدست آمده از مصاحبه ها به تایید 2 نفر از مشارکت کنندگان و 2 متخصص حرفه ای و دانشگاهی رسید.
اعتبار محدودیت اختیارات مدیران و مدیرعامل شرکت های سهامی؛ نقد رویه قضایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله، اعتبار محدودیت اختیارات مدیران شرکت های سهامی در برابر اشخاص ثالث بررسی شده است. هدف از انجام پژوهش حاضر، ارزیابی دیدگاه دکترین و رویه قضایی در خصوص اعتبار محدودیت های اختیارات هیأت مدیره و مدیر عامل شرکت سهامی در برابر اشخاص ثالث بود و با این پرسش روبه رو بودیم که آیا شرکت می تواند به محدودیت های اختیار مدیران در مقابل اشخاص ثالث با حسن نیت استناد کند یا خیر؟ با تحلیل مقررات لایحه قانونی اصلاح قسمتی از قانون تجارت مصوب 1347 و نقد و بررسی دیدگاه های ارائه شده، به این نتیجه رسیدیم که شرکت نمی تواند به تحدید اختیارات هیأت مدیره در برابر اشخاص ثالث استناد نماید و حتی اعمال خارج از موضوع شرکت از سوی هیأت مدیره، به استناد ماده 270 شرکت را متعهد می سازد و شرکت تنها می تواند برای جبران خسارت خویش به مدیران متخلف رجوع کند. در مورد مدیر عامل نیز شرکت نمی تواند به مقررات اساسنامه یا مصوبات مجامع عمومی مبنی بر محدودیت های اختیار او در برابر اشخاص ثالث با حسن نیت استناد کند و به حکم ماده 270، اعمال خارج از حدود اختیارات او و همین طور، انجام امور خارج از موضوع شرکت از سوی مدیر عامل، شرکت را در برابر اشخاص ثالث متعهد می سازد، ولی مدیر عامل در برابر شرکت مسؤولیت دارد. از این رو، پیشنهاد شد که قانونگذار در لایحه قانون تجارت، اعمال هیأت مدیره و مدیر عامل را که خارج از موضوع شرکت یا بر خلاف محدودیت های مصوب انجام شده است، در برابر اشخاص ثالث با حسن نیت معتبر بداند.
بررسی تأثیر رهبری تحول آفرین بر تغییرات سازمانی با تأکید بر نقش میانجی هوش سیاسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رهبران تحول آفرین به سطح بالایی از هوش سیاسی نیاز دارند تا بتوانند به صورت شایسته ای با مقاومت پنهان و آشکار برای تغییر و تحول سازگار شوند و آن را تسهیل کنند. اعمال نفوذ و قدرت وجودی رهبران، آن ها را در جهت ایجاد تغییر در کارکنان و سازمان یاری داده و به تحقق اهداف سازمانی کمک می کند؛ لذا هدف پژوهش، شناسایی سبک رهبری مؤثر در اجرای تحول اداری و تحلیل اهمیت و جایگاه مدیران برخوردار از توانمندی هوش سیاسی در پیاده سازی تغییرات سازمانی و برنامه های تحول اداری است. در این مقاله به بررسی تأثیر رهبری تحول آفرین بر تغییرات سازمانی با میانجی گری هوش سیاسی در سازمان های دولتی استان گیلان پرداخته شده است؛ بنابراین ابتدا با مرور مبانی نظری، فرضیه های پژوهش نوشته شد و سپس با استفاده از پرسش نامه، داده ها جمع آوری شد. جامعه آماری پژوهش شامل سازمان های دولتی استان گیلان است که برنامه تحول اداری در سال های گذشته در آن ها اجراشده یا در حال اجرا است. از این جامعه آماری، 64 سازمان دولتی به روش تصادفی ساده برای نمونه آماری انتخاب شدند. پژوهش حاضر کاربردی و روش پژوهش، توصیفی از نوع پیمایشی بوده که اطلاعات به روش میدانی جمع آوری شده و برای تحلیل داده ها از مدل سازی معادلات ساختاری و الگوریتم حداقل مربعات جزئی (PLS)استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان داد که رهبری تحول آفرین با میانجی گری هوش سیاسی بر روی تغییرات سازمانی تأثیرگذار است. افزایش درک هوش سیاسی رهبران، موفقیت سازمانی را افزایش، اضطراب را کاهش و روابط خارجی سازمان را بهبود می بخشد.
ارائه مدلی برای اعتیاد به خرید در میان زنان با استفاده از نظریه مفهوم سازی بنیادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه به طور فزاینده، خرید به عنوان یک فعالیت تفریحی و راه فراری از زندگی روزمره دیده می شود و حتی برای برخی از خریداران، خرید می تواند فراتر از تفریح و سرگرمی باشد و به اعتیاد و افراط تبدیل شود. مادی گرایی فرهنگی و توسعه تکنیک های جدید بازاریابی، پیامدهای بسیاری برای جوامع به همراه داشته است که یکی از آن ها پدیده درحال رشد اعتیاد به خرید(خرید وسواسی) است که از رفتارهای انحرافی مصرف کننده محسوب می شود. هدف این پژوهش ارائه مدلی برای اعتیاد به خرید در میان زنان است و جامعه آماری این پژوهش، دانشجویان خانم دانشگاه کاشان هستند که 41 نفر به عنوان نمونه با استفاده از روش نمونه گیری قضاوتی انتخاب شدند. داده ها از طریق مصاحبه گردآوری شده و تجزیه و تحلیل با استفاده از نظریه مفهوم سازی بنیادی و نرم افزار N Vivo 10 انجام شده است. این پژوهش از نوع بنیادی است و از نظر هدف و دسته، در دسته پژوهش های کیفی قرار می گیرد. نتایج به دست آمده در پنج دسته شرایط محوری، علّی، زمینه ای، مداخله گر و راهبردی طبقه بندی و پیامدهای آن ارائه شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که این عوامل باعث بالا رفتن سطح استرس، ایجاد خلق و احساسات بد و همچنین احساس نیاز و عطش به خرید می شود که در صورت نبود کنترل، به اعتیاد به خرید منجر می شود و پیامدهایی را برای فرد و اطرافیانش دارد. بسیاری از متغیرهای یافته شده در این پژوهش، برای اولین بار ارائه شده اند و مدل ارائه شده نسبت به مدل های پیشین از جزئیات بیشتری برخوردار است.
شناسایی دلایل غیبت از طریق بررسی ذهنیت کارکنان به کمک روش شناسی کیو (مورد مطالعه: تعمیرات نیروگاهی کرج)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
موضوع غیبت شغلی عاملی مهم و بحرانی سازمان ، هزینه های مالی زیادی را به بار می آورد. نظر به ضرورت حل این مساله در این پژوهش از قدرت روش شناسی کیو در هم آمیزی روش های کمی و کیفی جهت دستیابی به ذهنیت کارکنان بهره جسته شده است. پس از ارائه تئوری ها و تجربیات ارزنده برخی از اندیشمندان مدیریت و جامعه شناسی، تلاش شده عوامل با اهمیت علل غیبت از خدمت کارکنان مورد بررسی قرار گرفته و با استفاده از تحلیل عاملی بر مبنای فرد، ذهنیت افراد مختلف نسبت به موضوع شناسایی گردد. جامعه آماری این پژوهش کارکنان شاغل رده میانی سازمان تعمیرات نیروگاهی کرج می باشد. در این راستا پس از رجوع به ادبیات پژوهش مبنی بر دلایل غیبت با سه نفر از متخصصین سازمانی و دوازده نفر از خبرگان دانشگاهی مصاحبه، تعداد 40 گزینه کیو شناسایی و توسط مشارکت کنندگان اولویت بندی شد. بر این اساس تعداد 5 عامل شناسایی گردید، که در مجموع نشان دهنده اهمیت پرداخت بر مبنای عملکرد، تدوین شاخص های اصولی برای ارزیابی عملکرد، افزایش هویت شغل از طریق باز تعریف، اطلاع رسانی و شفافیت در تدوین و پیاده سازی ساختار سازمانی می باشند. ساختار سازمانی مورد توجه زیادی قرار داشته است که در هیچ یک از پژوهش ها به صورت جزئی مورد بررسی قرار نگرفته و ساختار سازمانی به عنوان پایه رضایت، نگرش و انتظارات از یک سازمان عنوان شده است.
رابطه استراتژی منابع انسانی و رهبری تحول آفرین با تعهد عاطفی کارکنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
عملکرد کارکنان جهت کسب مزیت رقابتی، همواره توسط مدیران سازمان ها قابل ملاحظه است. تعهد و تعلق خاطر به کار کارکنان دو ویژگی ضروری برای سازمان است. رهبران تحولی می توانند بازده نیروی انسانی را بهبود دهند؛ از این رو رهبران تحولی با استراتژی منابع انسانی به صورت کارامد به افزایش سطح تمایل و تعهد عاطفی کارکنان کمک می نمایند. هدف این تحقیق بررسی رابطه بین استراتژی منابع انسانی و رهبری تحول آفرین با تعهد عاطفی کارکنان در شرکت بیمه سینا است. این تحقیق از نوع توصیفی- پیمایشی و ازنظر هدف، کاربردی محسوب شده است. تعداد 92 پرسشنامه با نمونه گیری تصادفی خوشه ای جهت تحلیل داده ها گردآوری شد. فرضیات تحقیق با استفاده از مدل سازی معادلات ساختاری به شیوه حداقل مربعات جزئی مورد آزمون قرار گرفت. نتایج تحقیق نشان می دهد که بین استراتژی منابع انسانی و ابعاد آن با تعهد عاطفی و بین رهبری تحول آفرین و ابعاد آن با تعهد عاطفی رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. همچنین اثر استراتژی جذب کارکنان و ویژگی ترغیب ذهنی بر تعهد عاطفی دارای بالاترین بار عاملی در مدل نظری تحقیق است. طبقه بندی O15; J24; M12
طراحی الگوی ارزیابی عملکرد دانشجویان با رویکرد بازخورد 360 درجه (مورد مطالعه: ارزیابی عملکرد دانشجویان دانشگاه افسری امام علی(ع))(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سیستم ارزیابی اثربخش می تواند مزایای فراوانی در بهبود فرایندهای مختلف دانشگاه ها داشته باشد. ضمن آنکه با توجه به جایگاه، رسالت و حساسیت مشاغلی که در آینده به فارغ التحصیلان دانشگاه افسری امام علی (ع)واگذار خواهد شد، نظام ارزیابی این دانشگاه بایستی با حساسیت ویژه و به طور همه جانبه، تدوین و پیاده سازی گردد. با توجه به مشکلات نظام های ارزیابی سنتی و تأثیرپذیری نتایج از شاخص ها و الگوی ارزیابی، لزوم طراحی الگوی جدید و بهبود مستمر فرایند ارزیابی ضروری به نظر می رسد. برای این منظور و با هدف طراحی نظام ارزیابی عملکرد با رویکرد بازخورد 360 درجه، در این تحقیق در گام نخست ضمن یافتن شاخص ها و معیارها با استفاده از مرور ادبیات و تطبیق آنها با جامعه مورد مطالعه و مصاحبه با خبرگان؛ با کمک پرسشنامه لیکرت، وزن شاخص ها به دست آمده و در قدم دوم، وزن و میزان اهمیت سطوح (منابع) ارزیابی با استفاده از مقایسه های زوجی و روش تحلیل سلسله مراتبی، حاصل شده است. قدم نهایی که در واقع همان رتبه بندی دانشجویان است، با استفاده از تکنیک تاپسیس فازی انجام پذیرفته است. علت بهره گیری از اعداد فازی به این دلیل است که اغلب پاسخ ها، ماهیت ذهنی دارند و با نوعی عدم قطعیت همراه هستند. ضمن آنکه با توجه به اهداف تحقیق از روش نمونه گیری هدفمند استفاده شده است. مدل ارائه شده در این تحقیق با ارزیابی چندبُعدی و جامع (استفاده از چهار سطح ارزیابی) و انتخاب شاخص های دقیق و مناسب محاسنی از قبیل شناسایی دقیق و علمی نقاط قوت و ضعف دانشجویان، روشن ساختن مشکلات و موانع نظام آموزشی و کمک به تدوین برنامه های آموزشی مناسب تر، مشارکت دانشجویان در ارزیابی و در نتیجه افزایش انگیزه آنان در بهبود عملکردشان، کاهش عدم قطعیت قضاوت های ذهنی به علت استفاده از منطق فازی را به همراه دارد.
بررسی عوامل مؤثر بر کارایی منابع انسانی شهرداری استان آذربایجان شرقی.(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات منابع انسانی سال ۶ تابستان ۱۳۹۵ شماره ۲۰
187 - 202
حوزه های تخصصی:
انسان گرامی ترین گوهر آفرینش و نا شناخته ترین آن است. رفتار آدمی تابع اندیشه ها، احساسات، انگیزه ها، خواست های درونی و عوامل فطری و پرورشی اوست که درموقعیت های مختلف به صورت های گوناگون ظا هر می شود. هدف پژوهش حاضر بررسی عوامل موثر بر کارایی نیروی انسانی شهرداری استان آذربایجان شرقی است. بدین منظور نمونه ای شامل 205 نفر از کارکنان انتخاب شدند. اطلاعات از طریق پرسشنامه گردآوری شد. داده ها از طریق نرم افزارهای SPSS22 و LISREL8.8 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. پایایی پرسشنامه از طریق ضریب آلفای کرونباخ و روایی آن از طریق تحلیل عاملی تأییدی مرتبه اول بررسی شد. همچنین، برای آزمون فرضیه های پژوهش از مدلسازی معادلات ساختاری (SEM) استفاده شد. نتایج حاصل از آزمون فرضیه ها نشان می دهند که تعهد، آموزش و انگیزش بر کارایی کارکنان تأثیر مثبت و معناداری دارند.
طراحی نظام انگیزه ی خدمت رسانی عمومی در بخش دولتی ایران با رویکرد خبره محور تفسیری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
غالب مطالب و تئوری ها در حوزه انگیزش در محدوده خاصی آزمون شده اند و کارایی دارندو پاسخگوی همان بستر هستند و نمی توانند همچون نسخه ای واحد در سایر کشورها به کار گرفته شوند؛ همین طور است در مورد عومل انگیزاننده کارکنان در بخش دولتی و خصوصی که به دلیل اقتضائات متمایز، عوامل مختلفی در آن دخیل خواهند بود. در این پژوهش پس از مطالعه ادبیات موجود در حوزه انگیزه ی خدمت رسانی عمومی، فهرستی از ابعاداین انگیزه در 8 دسته نسبتاً جامع جمع آوری شد. سپس از میان این عوامل، بر اساس نظر غالب اساتید و پنل 17 نفره از خبرگان (دانشگاهی و اجرایی) دو عامل تمایل به مشارکت در خط مشی گذاری (جذابیت سیاستگذاری) و تمایل به مشارکت عمومی از فهرست عوامل کنار گذاشته شدند و در نهایت با استفاده از اکثریت آرای صاحب نظران و به کمک روش مدلسازی خبره محور تفسیری، مدل مترتب، و بر اساس سطح بندی شش عامل منتخب طراحی شد. در نظام سلسله مراتبی طراحی شده حکمرانی دموکراتیک در سطح اول، فداکاری و شفقت درسطح دوم، تکلیف مدنی و عدالت اجتماعی در سطح سوم و تعهد به منفعت عمومی در سطح چهارم قرار گرفتند.
پیشایندها و برآیندهای کوچک سازی سازمانی از دیدگاه سرمایه های انسانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش بررسی الزامات و پیامدهای کوچک سازی سازمانی است. پژوهش از نوع آمیخته بوده و داده های آن با ابزارهای مصاحبه و پرسشنامه گردآوری شده است. جامعة پژوهش همة کارکنان سازمان های ادغام شده بود که در مرحلة کیفی 54 نفر مورد مصاحبه قرار گرفتند و در مرحلة کمی 161 نفر در این پژوهش مشارکت کردند. نمونه گیری به روش تصادفی ساده و در دسترس انجام گرفت. به منظور تجزیه وتحلیل داده ها در بخش کیفی، تحلیل تم و در بخش کمی، آزمون مقایسة میانگین (تی استیودنت) به کار گرفته شد. یافته های پژوهش نشان داد نگرش کارکنان نسبت به این اقدام در سازمان منفی بوده و رضایت آن ها را کاهش داده است. از نظر کارکنان مهم ترین عاملی که قبل از پیاده سازی این راهبرد باید مورد توجه قرار گیرد، ایجاد زیرساخت ها و آموزش است و از جمله پیامدهای آن نا امیدی و بدبینی در سازمان و کاهش ارتباطات مؤثر و تضعیف اعتماد سازمانی است. در همین زمینه پیشنهاد می شود سازمان ها نخست منافع همة ذی نفعان را قبل از دست به چنین اقداماتی در نظر بگیرند و دوم مطالعات امکان سنجی پیاده سازی طرح را نیز در دستور کار داشته باشند.
تاثیر نشان کارفرما بر نگهداشت کارکنان: هویت سازمانی، رضایت شغلی و تعهد سازمانی در نقش میانجی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هنگامی که سازمان افراد مورد نظر را استخدام می کند، زمان عمل به تعهدات سازمان آغاز می شود. پس از آن سازمان می بایست هوشمندانه تر از قبل سعی در جلب توجه این افراد داشته باشد. پژوهش حاضر با هدف معرفی برندکارفرما به عنوان ابزاری نوین در مدیریت سرمایه های انسانی و با تبیین تأثیرات این نوع از برند بر نگهداشت انجام شده است. این پژوهش، توصیفی از نوع پیمایشی و به روش کمی است. جامعه آماری را اعضاء هیأت علمی دانشگاه تهران در سه پردیس(شامل پردیس فارابی، پردیس ابوریحان و پردیس دانشکده های فنی)، و دانشکده مدیریت در بر می گیرند. روش نمونه گیری در مرحله اول و در انتخاب دانشکده ها از نوع خوشه ای و در مرحله دوم و در انتخاب اعضاء هیأت علمی از نوع در دسترس است. ابزار سنجش متغیرهای پژوهش، پرسشنامه و روش تجزیه و تحلیل، مدل سازی معادلات ساختاری با نرم افزار warpPLS می باشد. نتایج نشان می دهد که برندکارفرمای دانشگاه تهران از طریق ایجاد هویت سازمانی در بین اعضاء هیأت علمی خود منجر به ایجاد رضایت شغلی و تعهدسازمانی در بین آنان شده و در نهایت رضایت شغلی بر نگهداشت این اعضاء در سازمان مؤثر بوده اما تعهد سازمانی تأثیری بر تمایل به ماندن آنان نداشته است.هنگامی که سازمان افراد مورد نظر را استخدام می کند، زمان عمل به تعهدات سازمان آغاز می شود. پس از آن سازمان می بایست هوشمندانه تر از قبل سعی در جلب توجه این افراد داشته باشد. پژوهش حاضر با هدف معرفی برندکارفرما به عنوان ابزاری نوین در مدیریت سرمایه های انسانی و با تبیین تأثیرات این نوع از برند بر نگهداشت انجام شده است. این پژوهش، توصیفی از نوع پیمایشی و به روش کمی است. جامعه آماری را اعضاء هیأت علمی دانشگاه تهران در سه پردیس(شامل پردیس فارابی، پردیس ابوریحان و پردیس دانشکده های فنی)، و دانشکده مدیریت در بر می گیرند. روش نمونه گیری در مرحله اول و در انتخاب دانشکده ها از نوع خوشه ای و در مرحله دوم و در انتخاب اعضاء هیأت علمی از نوع در دسترس است. ابزار سنجش متغیرهای پژوهش، پرسشنامه و روش تجزیه و تحلیل، مدل سازی معادلات ساختاری با نرم افزار warpPLS می باشد. نتایج نشان می دهد که برندکارفرمای دانشگاه تهران از طریق ایجاد هویت سازمانی در بین اعضاء هیأت علمی خود منجر به ایجاد رضایت شغلی و تعهدسازمانی در بین آنان شده و در نهایت رضایت شغلی بر نگهداشت این اعضاء در سازمان مؤثر بوده اما تعهد سازمانی تأثیری بر تمایل به ماندن آنان نداشته است.
تبیین نقش تاب آوری بر بهزیستی ذهنی و رابطه آن ها با خودکارآمدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تبیین نقش تاب آوری بر بهزیستی ذهنی و رابطة این دو متغیر با خودکارآمدی مددیاران خانة سالمندان کهریزک انجام گرفته است. پژوهش از نوع کاربردی و به روش توصیفی - همبستگی است. جامعة آماری پژوهش مددیاران خانة سالمندان به تعداد 175 نفرند که نمونه ای 120 نفری با روش نمونه گیری تصادفی ساده از میان آن ها انتخاب شد. ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه های تاب آوری با ضریب پایایی 95/0، پرسشنامة خودکارآمدی با ضریب پایایی 91/0، و پرسشنامة بهزیستی ذهنی با ضریب پایایی 91/0 بوده است. نتایج آزمون تی تک نمونه نشان داد، میانگین تاب آوری مددیاران پایین تر از حد متوسط و میانگین خودکارآمدی و بهزیستی ذهنی آنان بالاتر از حد متوسط بوده است. مدل معادلات ساختاری با بررسی شاخص های برازش تأیید شد. نشان داد تاب آوری بر بهزیستی ذهنی تأثیرگذار بوده است. نتایج همبستگی نشان داد، پذیرش مثبت عواطف/ روابط ایمن به عنوان مؤلفة تاب آوری، و عاطفه مثبت به عنوان مؤلفة بهزیستی ذهنی با خودکارآمدی رابطه دارد. در نهایت، نتایج رگرسیون گام به گام نشان داد خودکارآمدی توسط مؤلفة پذیرش مثبت عواطف/ روابط ایمن، و بهزیستی ذهنی توسط مؤلفه های معنویت و پذیرش مثبت عواطف/ روابط ایمن پیش بینی می شوند.
رابطه مؤلفه های سلامت سازمانی با اعتماد سازمانی و مسئولیت پذیری اجتماعی دبیران آموزش و پرورش ساری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی رابطه مؤلفه های سلامت سازمانی با اعتماد سازمانی و مسئولیت پذیری اجتماعی دبیران آموزش و پرورش شهر ساری انجام شده است. روش پژوهش توصیفی زمینه یابی بوده است. جامعهآماری آن تمامی دبیران دبیرستان های دخترانه شهر ساری در سال تحصیلی 94-1393 به تعداد 385 نفر بودند. حجم نمونه نیز بر اساس فرمول کوکران و بر اساس جدول کرجسی و مورگان 195 نفر انتخاب شد. روش نمونه گیری، تصادفی ساده بود. برای گردآوری داده ها نیز از روش کتابخانه ای و میدانی استفاده شد. در روش میدانی از سه پرسش نامه استاندارد، سلامت سازمانی 44 پرسشی هوی و همکارانش (1966)، اعتماد سازمانی 21 پرسشی رابینز (1998) و مسئولیت پذیری اجتماعی25 پرسشی کارول (1991) استفاده شد. داده های گردآوری شده نیز در محیط SPSS طبقه بندی و مقدار ضریب اعتماد با روش آلفای کرونباخ برای این ابزار محاسبه شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش های آمار توصیفی چون فراوانی، درصد، نمودار، شاخص های گرایش مرکزی (میانگین، میانه، مد)، شاخص های گرایش پراکندگی (خطای استاندارد میانگین، انحراف استاندارد، واریانس، دامنه تغییرات، کمینه و بیشینه) استفاده شد و از روش های آمار استنباطی آزمون t و ضریب همبستگی بکار گرفته شد. بنابراین، نتایج نشان دادند که بین مؤلفه های سلامت سازمانی (هفت مؤلفه تأکید علمی، روحیه، حمایت منابع، ساخت دهی، ملاحظه گری، نفوذ مدیر و یگانگی نهادی) با اعتماد سازمانی و مسئولیت پذیری اجتماعی دبیران دبیرستان های دخترانه شهر ساری رابطه ای معنی دار وجود دارد.
بررسی نقش شوخ طبعی مدیریتی بر رفتار سازمانی مثبت گرای کارکنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف تحقیق حاضر""بررسی نقش شوخ طبعی مدیران بر رفتار سازمانی مثبت گرای کارکنان"" می باشد.روش تحقیق، توصیفی و از نوع همبستگی می باشد. جامعه آماری شامل کلیه مدیران و کارکنان شرکت پتروشیمی ایلام است که تعداد آنها 400 نفر می باشد. با استفاده از جدول مورگان تعداد 196 نفر برای نمونه انتخاب شدند. روش نمونه گیری، تصادفی ساده است.نتایج پژوهش نشان دادند که شوخ طبعی مدیران بر رفتار سازمانی مثبت گرای کارکنان تاثیر معناداری دارد. همچنین ابعاد شوخ طبعی مدیریتی (لذت از شوخی، خنده، شوخی کلامی، شوخ طبعی در روابط اجتماعی و شوخ طبعی در شرایط استرس آور) نیز بر رفتار سازمانی مثبت گرای کارکنان تاثیر معناداری دارند.
بررسی توأم نقش هوش سازمانی و بالندگی سازمانی در عملکرد شرکت های شهرک صنعتی شهید سلیمی تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش به بررسی توأم نقش هوش سازمانی و بالندگی سازمانی در عملکرد سازمانی پرداخته است. تحقیق مورد نظر از حیث ارتباط بین متغیرهای تحقیق، از نوع همبستگی و از نظر روش انجام دادن تحقیق پیمایشی است. برای سنجش موضوع تحقیق، مدل مفهومی براساس متون نظری موضوع طراحی شد. نمون ة آماری پژوهش حاضر 85 شرکت از شرکت های شهرک صنعتی شهید سلیمی تبریز است که به روش تصادفی طبقه بندی شده انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه است که روایی و پایایی آن بررسی و تأیید شد. برای بررسی رابطة بین متغیرهای تحقیق، مدل سازی معادلات ساختاری در نرم افزار آموس انجام گرفت. یافته های تحقیق نشان داد در شرکت های مورد مطالعه، بین هوش و عملکرد سازمانی رابطة مثبت و قوی برقرار است. همچنین، رابطة بین هوش و اصول بالندگی سازمانی، مثبت و معنادار است، ولی بین اصول بالندگی و عملکرد سازمانی رابطة معناداری وجود ندارد. بنابراین، مشخص شد، اگر چه هوش به طور مستقیم بر عملکرد سازمانی تأثیر مثبت و قوی دارد، با میانجی گری بالندگی سازمانی نتوانسته بر عملکرد تأثیرگذار باشد. بر این اساس، پیشنهادهایی برای ارتقای عملکرد سازمانی با تأکید بر هوش سازمانی و مشارکت فعال تر اصول بالندگی سازمانی مطرح شد.
بررسی میزان همسویی راهبرد منابع انسانی با راهبرد کسب وکار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با بهره گیری از گونه شناسی پورتر (1986) در راهبرد کسب وکار و گونه شناسی استوارت و براون (2009) در راهبرد منابع انسانی و با تمرکز بر همسویی عمودی، در پی بررسی میزان همسویی راهبرد منابع انسانی با راهبرد کسب وکار است. روش تحقیق، توصیفی از نوع همبستگی و از نظر هدف کاربردی است. جامعة آماری شامل 78 نفر از معاونان و مدیران شرکت سایپا می باشد. از مجموع 78 پرسشنامه توزیع شده به 63 پرسشنامه پاسخ داده شد که مبنای تحلیل قرارگرفت. یافته های تحقیق نشان داد که راهبرد کسب وکار شرکت کاهش هزینه و راهبرد منابع انسانی آن سرباز وفادار بوده است. باتوجه به نتایج آزمون رگرسیون چندگانه وتحلیل واریانس، جهت گیری بازار کار مدیریت منابع انسانی، جذب استعدادها شناسایی شده و نتایج آزمون کای، دوفرضیة تحقیق را تأیید نکرد. به عبارت دیگر همسویی ضعیفی بین راهبرد منابع انسانی با راهبرد کسب وکار در سازمان مورد مطالعه برقرار بود.
واکاوی مبانی فقهی عقد بودن استخدام در سازمان های دولتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
گزینش و استخدام یکی از زیرسیستم های مهم مدیریت منابع انسانی است. در یک نگاه دقیق مدیریت یا اداره به طور عام و عقد استخدام به طور خاص، یک فعل سازمانی است و فعل سازمانی از مصادیق فعل مکلف بوده، که موضوع علم فقه است؛ پس همان طوری که با روش اجتهادی می توان حکم فعل مکلف را استنباط کرد، می توان مبانی فقهی عقد بودن استخدام را نیز با روش اجتهادی استنباط کرد. یکی از مشکلات فراروی ما در سازمان های دولتی ریزش نیروی با تجربه و خبره سازمان، به دلیل استعفای کارکنان از سازمان است، بر این اساس همیشه این سؤال مطرح است که آیا استخدام عقد جایز است؟ یا همانند اجاره از عقود لازم محسوب می شود، یا عنوان مستقلی از عقود و به مانند انتصاب است که مشمول اصالة اللزوم نیست و عزل و استعفا در آن جریان دارد؟ لذا در این جستار، با روش تحلیلی توصیفی به وجه شباهت آن و همچنین وجه تمایز آن با انتصاب و اجاره پرداخته، که با هدف تبیین ماهیت فقهی - حقوقی استخدام این نتیجه که استخدام به معنای به کارگیری، ایقاع نیست بلکه از عقود لازم شرعی است و منطبق با عقد اجاره است؛ ضمن اینکه از جهاتی متمایز از انتصاب به معنای به کارگماری است؛ به همین جهت سازمان متبوع حق دارد با دشوار کردن شرایط موافقت با استعفای کارکنان، از موجبات ریزش نیروی انسانی امین و متعهد خود جلوگیری کند.