فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۱۶۱ تا ۲٬۱۸۰ مورد از کل ۶٬۸۱۹ مورد.
حوزه های تخصصی:
اخلاق موضوع مورد نیاز تمام حرفه ها و سازمان ها است. عملکرد سازمانی نیز موضوعی است که برای ارتقاء وضعیت سازمان باید مورد توجه قرار گیرد. در این پژوهش به تاثیر اخلاق حرفه ای بر عملکرد سازمانی پرداخته شد. مطالعه پیش رو از نوع پیمایشی-کاربردی است و در سال (2015) صورت گرفته است. بررسی موضوع از طریق پرسشنامه و نمونه گیری به صورت تصادفی ساده، از 104 نفر از مدیران صنعتی استان فارس صورت گرفت. برای تحلیل نتایج در قالب 1 فرضیه اصلی و 7 فرضیه فرعی، از رگرسیون خطی توسط نرم افزار spss، استفاده شد. یافته ها نشان می دهد که اخلاق حرفه ای بر عملکرد سازمانی اثرگذار است. همچنین عوامل توانایی، وضوح، مشوق، ارزیابی، اعتبار و محیط از اخلاق حرفه ای تاثیر می گیرند اما تاثیرپذیری مولفه ""کمک"" از اخلاق حرفه ای تائید نشد. اولویت بندی ابعاد عملکرد سازمانی در جامعه مورد بررسی توسط آزمون فریدمن نیز نشان دهنده آن است که در ابتدا مولفه ارزیابی و سپس مولفه های مشوق، وضوح، توانایی، اعتبار، محیط و کمک قرار دارند.
بررسی تأثیر نگرش کارکنان بر استفاده از دولت الکترونیک در سازمان امور مالیاتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رشد فزاینده فناوری های اطلاعات و ارتباطات، این فرصت را فراهم نموده تا دولت ها با تغییرات بنیادی در ساختار خود، زمینه را برای ارائه هرچه بهتر خدمات به شهروندان فراهم سازند. در واقع، اثربخشی فناوری اطلاعات و ارتباطات از این واقعیت ناشی می شود که امروزه فناوری های مذکور، این قدرت را دارند که فاصله زمانی و مکانی را از بین برده و در نتیجه کارآیی دولت را چند برابر کنند. برای دستیابی به مزایای بالقوه دولت الکترونیک ، پذیرش آن از طرف کارکنان باید مورد مطالعه و بررسی قرار گیرد. در این پژوهش تأثیر نگرش کارکنان نسبت به استفاده و پذیرش دولت الکترونیک باعوامل اعتماد ، سهولت و سودمندی استفاده از دولت الکترونیک در سازمان امور مالیاتی کشور مورد بررسی قرارگرفته است. جامعه آماری پژوهش کلیه کارکنان عملیاتی سازمان امور مالیاتی کشور که در فرآیند تشخیص، تعیین و وصول انواع مالیات ها و به تعداد 14884 نفر در سراسر کشور مشغول فعالیت بوده و نمونه ای به تعداد 465 نفر به روش تصادفی انتخاب شده است . تحلیل داده ها با استفاده از روش تحلیل عاملی تأییدی و مدل یابی معادلات ساختاری انجام گرفته است. یافته های پژوهش نشان می دهد که متغیرهای اعتماد، سهولت استفاده و سودمندی استفاده از دولت الکترونیک از طریق تآثیر بر نگرش کارکنان سازمان امور مالیاتی جهت پذیرش و استفاده از دولت الکترونیک دارای اثر مثبت و معنی دار می باشد.
رابطه بین مهارتهای مدیریت کوانتومی و قابلیتهای چابکی سازمانی از طریق نقش میانجی هوش سازمانی در دانشگاه های دولتی منتخب اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین رابطه بین مهارت های مدیریت کوانتومی و قابلیت های چابکی سازمانی با نقش میانجی هوش سازمانی در مدیران دانشگاه های دولتی منتخب شهر اصفهان انجام شده است. روش پژوهش از نوع توصیفی- تحلیلی همبستگی، مبتنی بر معادلات ساختاری است، و جامعه آماری شامل کلیه مدیران دانشگاه های دولتی منتخب شهر اصفهان در سال 1394 بوده است. حجم نمونه از بین 286 نفر طبق فرمول کوکران 165 نفر، به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای برآورد شده و 151 نفر در تحلیل استفاده شده است. برای جمع آوری داده ها از سه پرسشنامه، مهارتهای مدیریت کوانتومی، قابلیتهای چابکی سازمانی و هوش سازمانی، استفاده شده است، روایی صوری و محتوایی پرسشنامه ها به تأیید متخصصین و روایی سازه از طریق تحلیل عاملی تاییدی، و پایایی آنها نیز با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ به ترتیب 92/.، 93/.، و 97/. محاسبه گردید. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آمار توصیفی و مدل یابی معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزارهای آماری Spss23 ، Amos23 و EQS استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان داد، مهارتهای مدیریت کوانتومی با ضریب مسیر (33/0r=) بر چابکی سازمانی، و با ضریب مسیر (41/0 r=) بر هوش سازمانی، و هوش سازمانی با ضریب مسیر (78/0 r=) بر چابکی سازمانی تأثیر گذار بوده است، و هوش سازمانی رابطه بین مهارتهای مدیریت کوانتومی و قابلیتهای چابکی سازمانی مدیران دانشگاههای منتخب اصفهان را بطور کامل میانجی گری می کند.
شناسایی مکانیزم های توسعه فرهنگ نوآوری مورد مطالعه سه شرکت از گروه مپنا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه، سازمان ها به اهمیت نوآوری برای بقای بلند مدت و پیشتازی در عرصه رقابت پی برده اند و نوآوری و خلاقیت به یکی از دغدغه های مدیران تبدیل گشسته است. همه مدیران به دنبال ایجاد سازمان نوآور هستند اما سوال اصلی این است که چرا علی رغم تلاش های زیاد، نوآوری در سازمان ها کم است. از سوی دیگر اصلی ترین عامل در شکل دهی رفتارها در هر سازمانی فرهنگ سازمانی است. درک فرهنگ از این جهت اهمیت دارد که یک مجموعه از عوامل قوی، پنهان و اغلب ناخوداگاه را شامل می شود که اگر این عوامل درک نشوند، می توانند هر تلاشی را برای هدایت رفتار سازمان در جهت اهداف مطلوب از بین ببرند. به این ترتیب فرهنگ نوآوری به عنوان مهمترین عامل در بروز رفتارهای نوآورانه تلقی می شود. از اینرو تحقیق حاضر درصدد شناسایی مکانیزم های توسعه فرهنگ نوآوری است. این تحقیق با رویکرد آمیخته صورت گرفته است. در بخش کمی با استفاده از ابزار پرسشنامه، وضعیت موجود ابعاد مختلف فرهنگ نوآوری شناسایی شد و در بخش کیفی با استفاده از ابزارمصاحبه، در خصوص مکانیزم های موثر برای توسعه فرهنگ نوآوری، مصاحبه های نیمه ساختار یافته ای با ۲۷۶ نفر از کارکنان صورت گرفت.
در نهایت دو مکانیزم اصلی که خود شامل ابعاد مختلفی بودند به عنوان مکانیزم های توسعه فرهنگ نوآوری شناسایی شد.
طراحی الگوی جانشین پروری در سازمان های دولتی از طریق کاربست مدل سازی ساختاری-تفسیری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ترک خدمت نیروها در پست های کلیدی و حساس درروند حرکت یک سازمان به سوی اهدافش مشکل جدی ایجاد می نماید. به طور خاص در بخش دولتی که در جذب نیروی کار باتجربه و متخصص با بخش خصوصی در رقابت است، نیاز به برنامه جانشین پروری و تربیت مدیران مجرب اهمیت زیادتری پیدا می کند. این پژوهش درصدد است که با کاربست روش تحلیل مضمون و مدل سازی ساختاری- تفسیری، الگوی جانشین پروری در سازمان های دولتی را ارائه دهد. در این پژوهش یکی از سازمان های دولتی کشور انتخاب شد و از مدیران و خبرگان آن در مورد برنامه جانشین پروری مصاحبه به عمل آمد. در ادامه با بهره گیری از روش کیفی تحلیل مضمون، مصاحبه های مذکور تحلیل شد و شبکه مضامین جانشین پروری با 32 مضمون پایه، 10 مضمون سازمان دهنده و 3 مضمون فراگیر استخراج شد و با بهره گیری از مدل سازی ساختاری- تفسیری، روابط بین متغیرها کشف شد. نتایج پژوهش نشان داد متغیرهایی چون تعهد مدیران ارشد به جانشین پروری، فرهنگ جانشین پروری و قوانین و اسناد بالادستی نقش مهم و کلیدی در تحقق جانشین پروری در بخش دولتی دارند و متغیرهایی چون نظام ارزیابی عملکرد مناسب، نظام آموزشی کارآمد و عدالت سازمانی خروجی های سیستم جانشین پروری هستند.
پایبندی مدیران به اخلاق، و مدیریت شایعه در سازمان های دولتی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شایعه با توجه به ماهیت و قدرت تأثیرگذاری آن می تواند اضطراب اجتماعی را افزایش و بهره وری و تولید را کاهش دهد و حتی اعتبار اجتماعی کارکنان، مدیران، مؤسسات و سازمان ها را خدشه دار کند. در این زمینه انتظار می رود افرادی که به اصول اخلاقی پایبندترند، در درک، تجزیه وتحلیل و مدیریت شایعه، رفتاری متمایز داشته باشند. هدف این پژوهش، تشریح مفاهیمی مانند شایعه و بررسی شیوه های مدیریت و کنترل اخلاقی آن در سازمان ها است. دو پرسشنامة استاندارد (با آلفای 82/0 برای مدیریت شایعه و 91/0 برای پایبندی به اخلاق) بین مدیران، معاونان و کارشناسان ارشد چهار وزارتخانه توزیع شد. نتایج نشان می دهد به طور کلی، بین پایبندی مدیران به اصول اخلاقی و مدیریت شایعه توسط آن ها در سازمان ها ارتباط معناداری وجود دارد. در ضمن، یافته ها حاکی از آن است که تحصیلات، جنسیت، سابقه و سمت شغلی، بر مدیریت شایعه و پایبندی به اصول اخلاقی تأثیر دارند.
بررسی عوامل محرک خلاقیت سازمانی بر اساس ادراک دانشگاهیان (مورد مطالعه: دانشگاه خلیج فارس)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سازمان های امروزی به ویژه دانشگاه ها و مؤسسات آموزشی، با محیط های به سرعت در حال تغییر روبه رو هستند و باید به طور مستمر نوآور باشند تا بتوانند در صحنة رقابت باقی بمانند و این فقط با ایجاد نظرها و پاسخ های قوی ناشی از فرایند خلاقیت سازمانی ممکن است. پژوهش حاضر با هدف شناسایی عوامل محرک خلاقیت سازمانی در دانشگاه خلیج فارس انجام گرفته است. بدین منظور، موضوع پژوهشی در قالب بررسی متون نظری خلاقیت در سازمان بررسی شد. پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر نحوة گردآوری اطلاعات، توصیفی و از نوع همبستگی است. ابزار گردآوری اطلاعات، پرسشنامة محقق ساخته بوده است که بین دانشگاهیان دانشگاه خلیج فارس توزیع شد. برای تعیین پایایی ضریب آلفای کرونباخ محاسبه شده و داده های جمع آوری شده با تحلیل مسیر و تحلیل رگرسیون خطی تجزیه وتحلیل شد. نتایج نشان داد مدل مفهومی پژوهش دربردارندة چهار بعد اصلی خلاقیت سازمانی، عوامل فردی، گروهی و سازمانی است. همچنین، نتایج نشان داد عوامل فردی و عوامل سازمانی به طور مستقیم، و عوامل گروهی به طور مستقیم و غیرمستقیم بر خلاقیت سازمانی تأثیر می گذارند.
طراحی مدل مفهومی برای سنجش فرهنگ دانش سازمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف مطالعة حاضر ترسیم چارچوب مناسب برای طراحی و اجرای پروژه های مدیریت دانش در سازمان های تحقیقاتی و دانش بنیان با تأکید بر فرهنگ دانش است. ابتدا به روش کتابخانه ای متون نظری تحقیق بررسی شد. سپس، با استخراج شاخص ها و مؤلفه های مؤثر بر فرهنگ دانش، مدل مفهومی برای سنجش فرهنگ دانش طراحی شد. در پایان برای اعتبارسنجی ابزار تحقیق از طریق نظرسنجی و مصاحبه با خبرگان و در مرحلة بعد به منظور اعتبارسنجی ابزار جمع آوری اطلاعات، پرسشنامه بین محققان و کارکنان کتابخانة مرکزی دانشگاه تهران توزیع و به روش اعتبار محتوا و اعتبار عاملی بررسی شد. برای پایایی ابزار اندازه گیری دو معیار همسازی درونی و آلفای کرونباخ به کار گرفته شد. از طریق مطالعة متون نظری و تحقیقات حوزة مدیریت دانش، اجزا، ابعاد، و عوامل مؤثر بر فرهنگ دانش شناسایی شده، سپس، مدل مفهومی فرهنگ دانش طراحی شد. نتایج ارزیابی متغیرهای ابزار نشان داد بین همة مؤلفه های مورد بررسی رابطة معناداری وجود دارد که نشان دهندة همسازی درونی بالای ابعاد پرسشنامه است. از طرفی، معیار آلفای کرونباخ با ضریب بالای 7/0 نشان دهندة پایایی ابزار بود.
بررسی تاثیردوره های آموزش ضمن خدمت بر توانمندسازی و بهره وری مدیران و کارکنان ( اداره کل ورزش و جوانان استان فارس)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش تبیین تاثیر دوره های آموزش های ضمن خدمت بر توانمند سازی و بهره وری مدیران و کارکنان اداره کل ورزش و جوانان فارس می باشد. روش پژوهش از نوع توصیفی - پیمایشی بوده و جامعه آماری پژوهش 320 نفر از مدیران و کارکنان اداره کل ورزش و جوانان در سطح استان می باشد که بر اساس جدول کرجسی و مورگان 175 نفر به روش نمونه گیری تصادفی ساده به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. جهت گردآوری داده ها از سه پرسش نامه آموزش های ضمن خدمت، توانمند سازی و بهره وری استفاده شد. تحلیل داده ها در دو سطح آمار توصیفی و استنباطی و از روش نرم افزارSPSS انجام گرفت. نتایج پژوهش نشان می دهند که از بین مولفه های آموزش ضمن خدمت، ابعاد یادگیری و مهارت ورزی توانایی پیش بینی قوی تری برای توانمندسازی و ابعاد ذهنیت مثبت، دانش افزایی و مهارت ورزی توانایی پیش بینی قوی تری برای بهره وری را دارند. روی هم رفته، نتایج پژوهش نشان می دهند آموزش ضمن خدمت بر توانمند سازی و بهره وری جمعیت مورد مطالعه موثر بوده و با توجه به اهمیت مسئله توانمندسازی و بهره وری در ارتقای ورزش و جوانان پیشنهاد می شود توجهی بیش تر به آن مبذول گردد.
نوع شناسی ذهنیت های کارکنان سازمان های دولتی نسبت به آموزش های سازمانی: پژوهشی بر مبنای روش کیو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
برخورداری از کارکنان شایسته مزیت رقابتی مورد توجه بسیاری از سازمان های موفق دنیا است و در این زمینه سازمان ها هزینه های بسیار زیادی را برای جذب، نگه داشت و ارتقای چنین کارکنانی صرف می کنند. یکی از مهم ترین روش های تحقق این هدف، آموزش افراد به طور مداوم است به طوری که با شیوه های جدید کار آشنا شوند و خود نیز به ایجاد نوآوری در روش های انجام دادن کار بپردازند. هدف مقالة حاضر شناسایی ادراک و ذهنیت های کارکنان سازمان های دولتی دربارة دوره های آموزشی است و بدین منظور پژوهش حاضر با به کارگیری روش کیو انجام گرفت. نتایج تحلیل عاملی در مطالعة سازمان توسعة برق ایران وجود سه نوع ذهنیت علاقه مند، منفعت طلب، و منتقد به آموزش های سازمانی را در میان کارکنان تأیید کرد. کلیدواژگان
مطالعة رابطة فرهنگ سازمانی و رفتار شهروندی سازمانی با به کارگیری مدل دنیسون در وزارت صنعت، معدن و تجارت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با توجه به گسترة ابعاد نفوذ فرهنگ بر رفتارهای اجتماعی، تمرکز این پژوهش بر ارتباط فرهنگ سازمانی و رفتار شهروندی سازمانی با بهره گیری از مدل دنیسون است. این پژوهش از نظر روش تحقیق توصیفی- همبستگی و از نظر هدف، کاربردی است. جامعة آماری شامل مدیران و کارکنان وزارت صنعت، معدن و تجارت است که از میان 1253 نفر، با روش نمونه گیری تصادفی ساده 90 نفر انتخاب شد. داده های مورد نیاز از طریق پرسشنامة استاندارد دنیسون برای فرهنگ و پرسشنامة استاندارد ارگان (1988) برای رفتار شهروندی سازمانی جمع آوری شده و از طریق آزمون های اسپیرمن و رگرسیون چندگانه و آمزون کندال تجزیه وتحلیل شد. با توجه به یافته ها، مشخص شد هنگامی که رابطة بین متغیرهای مستقل و وابسته به طور مجزا بررسی می شود، هر چهار متغیر مدل فرهنک سازمانی با رفتار شهروندی سازمانی ارتباط معنادار دارند، اما هنگامی که تأثیر همزمان آنها بررسی می شود، فقط عامل مشارکت باعث بهبود رفتار شهروندی سازمانی کارکنان می شود. این حقیقت نشان دهندة این است که سازمان برای بهبود رفتارهای شهروندی باید در جهت بهبود و تقویت مؤلفه های مشارکت یعنی توانمندسازی، تیم سازی و توسعة قابلیت های کارکنان بکوشد.
ارزیابی عملکرد با به کارگیری ترکیب مدل تحلیل پوششی داده ها و TOPSIS (مورد مطالعه: گروه مشاوران جوان شهرداری مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مدیریت عملکرد از مباحث ویژة مدیریت استراتژیک منابع انسانی است و ابزار مناسبی برای ارتقای عملکرد کارکنان و سازمان محسوب می شود. در صورتی که مدیریت عملکرد متناسب با ملزومات و پیش نیازهای آن در سازمان طراحی و اجرا شود، می تواند بخشی از مسائل و مشکلات سازمان را شناسایی و برای حل آن ها، راهکارهای عملی ارائه کند. هدف این پژوهش، ارزیابی عملکرد گروه مشاوران جوان شهرداری مشهد طبق روش تحلیل پوششی داده ها و TOPSIS می باشد. نوع تحقیق از نظر هدف، توصیفی و کاربردی است که برای تهیة اطلاعات پژوهش، مطالعات کتابخانه ای و میدانی انجام گرفت. ابزارهای میدانی تحقیق نیز شامل مشاهده، مصاحبه و پرسشنامه بوده است. در مقالة حاضر، پس از بیان اهمیت ارزیابی عملکرد، به معرفی روش تحلیل پوششی داده ها و تکنیک تاپسیس پرداخته و سپس کاربرد دو مدل ذکر شده در تعیین کارایی و رتبه بندی واحدهای این سازمان ارائه می شود. در نهایت با ارائه نتایج این روش در سازمان مورد نظر و ارائه پیشنهادهایی جهت بهبود وضعیت، پژوهش به پایان می رسد.
بررسی ارتباط انواع شخصیتهای آناگرام با نظریه های انگیزش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی ارتباط انواع شخصیت های آناگرام با نظریه های انگیزشی در استانداری تهران است. آناگرام با هدف رشد و تعالی انسان، به معرفی تیپ های شخصیتی نه گانه می پردازد که هریک علائق، نگرانی ها و درگیری های درونی خاص خود را دارند. جامعه آماری کارکنان استانداری تهران به تعداد 250 نفر می باشد و با توجه به فرمول کوکران 151 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. روش شناسی تحقیق توصیفی- پیمایشی بوده و درزمینه جمع آوری داده ها از پرسشنامه آزمون شخصیت هادسون (با پایایی 75/.) و پرسشنامه انگیزشی (محقق ساخت) (با روایی 90/. و پایایی 81/.) استفاده شده است. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش های آماری در دو سطح توصیفی و استنباطی نظیر: میانگین، توزیع فراوانی، توزیع درصد و تحلیل معادلات ساختاری به روش حداقل مربعات استفاده شده است. نتایج به دست آمده نشان می دهد که بیشترین تیپ شخصیتی نمونه آماری موردمطالعه مربوط به شخصیت های مسالمت جو، اصلاح گرا و وفادار است و همچنین نیاز فیزیولوژیک بالاترین سطح نیاز را بین افراد نمونه آماری به خود اختصاص داده است. نتایج به دست آمده از معادلات ساختاری نشان می دهد که بین انواع شخصیت های آناگرام و نظریه های انگیزشی محتوایی و فرایندی، رابطه ای معنادار است.
بررسی نقش تعدیل گری ویژگی های شخصیتی بر رابطه بین عدالت سازمانی و رفتار شهروندی سازمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات منابع انسانی سال ۶ تابستان ۱۳۹۵ شماره ۲۰
23 - 52
حوزه های تخصصی:
بر اساس آموزه های برآمده از نظریه مبادله اجتماعی، ادراکات مطلوب کارکنان از رفتار سازمان نسبت به خویش بر رفتارهای مثبت کاری آنان اثر خواهد گذاشت. با این حال شخصیت افراد از جمله متغیرهایی است که می تواند در ارتباط بین ادراکات افراد و رفتار آنان اثرگذار باشد. بر این اساس تحقیق حاضر درصدد است تا اولاً اثر عدالت سازمانی را بر رفتار شهروندی سازمانی در یک سازمان مذهبی فرهنگی آزمون نماید و دوم نقش تعدیل کنندگی پنج بعد بزرگ شخصیتی نئو را در این رابطه بررسی نماید. جامعه آماری کلیه کارشناسان یک سازمان بزرگ مذهبی فرهنگی در شرق کشور بوده اند. نمونه آماری شامل 219 نفر از افراد مذکور بوده است که به صورت تصادفی انتخاب شده اند. این تحقیق از نظر هدف کاربردی و از نظر نحوه تحلیل داده ها از نوع همبستگی می باشد. داده ها با استفاده از پرسشنامه های معتبر جمع آوری و پس از تعیین روایی و پایایی ابزار سنجش، در قالب آزمون های ضرایب همبستگی و مدل رگرسیون خطی ساده و رگرسیون سلسله مراتبی تجزیه و تحلیل گردید. یافته ها نشان دهنده قدرت تأثیرگذاری ادراک از عدالت بر رفتار شهروندی سازمانی است. ابعاد شخصیتی وظیفه شناسی، گشودگی و برون گرایی نتوانسته اند بر شدت این رابطه تأثیر بگذارند. با این حال ویژگی های روان نژندی و سازگاری بیش از حد که دربردارنده نوعی هیجانات و احساسات منفی می باشند، بر شدت این رابطه تأثیر گذاشته است. ویژگی های مذکور می بایست در هر گونه رفتارهای سرپرستان نسبت به کارکنان و نیز در فرایند جذب و توسعه کارکنان مد نظر قرار گیرد.
رابطه بین هوش اخلاقی با تسهیم دانش در میان دبیران مقطع متوسطه شهرستان ساوه.(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات منابع انسانی سال ۶ تابستان ۱۳۹۵ شماره ۲۰
203 - 232
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف تعیین رابطه بین هوش اخلاقی با تسهیم دانش در میان دبیران مقطع متوسطه شهرستان ساوه صورت گرفت. روش مورد استفاده در این پژوهش بر حسب هدف کاربردی و از لحاظ گردآوری داده ها توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعه آماری در این پژوهش شامل 440نفر از دبیران دبیرستان های شهرستان ساوه است که از میان آنان با استفاده از جدول مورگان و روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای-نسبی تعداد 205نفر که 105نفر مرد و 90نفر زن بود، به عنوان حجم نمونه در نظر گرفته شد. در این پژوهش به منظور گردآوری داده ها از دو پرسشنامه استاندارد هوش اخلاقی ناروائز(2010) و تسهیم دانش لی(2001) بهره گرفته شد. روایی محتوا پرسشنامه مورد تائید متخصصین قرار گرفت؛ هم چنین به منظور سنجش پایایی پرسشنامه از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شد که مقدار این ضریب برای هر یک از پرسشنامه ها به ترتیب 80/0 و 84/0 به دست آمد. تجزیه و تحلیل اطلاعات بدست آمده از اجرای پرسشنامه از طریق نرم افزار SPSS21 در بخش استنباطی(آزمون کولموگروف-اسمیرنوف، همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه) انجام پذیرفت. یافته های پژوهش حاکی از آن بود که میان هوش اخلاقی و ابعاد آن(رابطه مناسب با دانش آموزان، ایجاد جو حمایتی، تشویق به استقلال در پژوهش) با تسهیم دانش در میان دبیران مقطع متوسطه شهرستان ساوه رابطه مثبت و معنادار وجود دارد.
تبیین نقش راهبردهای تعالی منابع انسانی بر تعهدسازمانی کارکنان (مورد:کارکنان شرکت خودروسازی سایپا)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تبیین نقش راهبردهای تعالی منابع انسانی بر تعهد سازمانی کارکنان شرکت خودروسازی سایپا، انجام شده است. روش پژوهش توصیفی-همبستگی از نوع مدل معادلات ساختاری بوده است. با استفاده از فرمول نمونه گیری کوکران و روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای، حجم نمونه 155 نفر از کارکنان انتخاب شد. جهت جمع آوری داده ها از پرسشنامه راهبردهای تعالی منابع انسانی با پایایی94/0 و پرسش نامه تعهد سازمانی آلن و می یر (1991) با پایایی81/0 استفاده شد. داده ها با استفاده از آزمون های کولموگروف اسمیرنوف، تی تک نمونه ای، ضریب همبستگی پیرسون، مدل یابی معادلات ساختاری، تحلیل واریانس و آزمون های تعقیبی تحلیل شد. نتایج نشان داد، راهبردهای تعالی منابع انسانی به طور معناداری پایین تر و تعهد سازمانی کارکنان، بالاتر از حد متوسط بوده است. مدل یابی معادلات ساختاری نشان داد مدل پژوهش از برازش نسبتاَ خوبی با داده ها برخوردار بوده است و براین اساس، استراتژی های منابع انسانی با ضریب مسیر58/0 بر تعهد سازمانی تأثیرگذار بوده است اما رهبری منابع انسانی بر تعهد سازمانی تأثیر نداشته است. نهایتاَ، تحلیل واریانس یک راهه و آزمون تعقیبی دانت تی3 نشان داد، وضعیت راهبردهای تعالی منابع انسانی در بخش های شرکت با یکدیگر تفاوتی نداشته، اما تعهد سازمانی کارکنان بخش مدیریت ایمنی و بهداشت با بخش مدیریت نیروی انسانی متفاوت بوده است.
تأثیر سرمایه انسانی و ویژگی های سازمانی بر ارزش آفرینی کسب وکار فناوری اطلاعات
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش بررسی تأثیر سرمایه انسانی و ویژگی های سازمانی بر ارزش آفرینی کسب وکار فناوری اطلاعات است. پژوهش حاضر از نوع توصیفی- پیمایشی است. جامعه آماری این پژوهش کارمندان ستادی معاونت بهداشت وزارت بهداشت و درمان واقع در شهر تهران است که 270 نفر می باشند. به منظور گردآوری داده های مورد نیاز درباره افراد جامعه با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای متناسب با حجم نمونه و با استفاده از فرمول کوکران حجم نمونه 155 نفر تعیین شده است. ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه های محقق ساخته بودند که از طریق محاسبه آلفای کرونباخ پایایی پرسشنامه ها به دست آمد. نتایج پژوهش نشان می دهد که اولاً تأثیر سرمایه انسانی بر میزان ارزش آفرینی کسب وکار فناوری اطلاعات معنی دار است. به عبارت دیگر یافته ها نشان می دهد زمانی که میزان سرمایه انسانی در نمونه آماری افزایش می یابد، این امر باعث افزایش میزان ارزش آفرینی کسب وکار فناوری اطلاعات می گردد. از سوی دیگر نتایج نشان می دهد که ویژگی سازمانی تأثیر معنی داری بر ارزش آفرینی کسب وکار فناوری اطلاعات نداشته است.
کاوش و طراحی مدل اجرایی اثربخشی آموزش سازمانی: مطالعه ای مبتنی بر نظریه زمینه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش ارائه مدلی اجرایی برای اثربخشی آموزش کارکنان و مدیران بود. به این منظور بر مبنای طرح مطالعه کیفی و استفاده از مزیت های روش پژوهش نظریه زمینه ای، از طریق مصاحبه عمیق با کارکنان، مدیران و شرکت کنندگان دوره های آموزشی و مرور مبانی نظری و تجربه آموزش در گمرک و سازمان جهانی گمرک، مدل اجرایی اثربخشی آموزش ارائه شده است. تحلیل یافته ها نشان می دهد کارکنان بر مبنای عوامل سازمانی مانند: ماهیت وظیفه ای سازمان، مسئولیت اجتماعی سازمان، پویایی سازمانی؛ عوامل شغلی مانند: حساسیت وظیفه، سطح تخصصی بودن وظیفه و سیالیت وظیفه در آموزش و توسعه حرفه ای مشارکت می کنند. مشارکت آن ها در آموزش و یادگیری حرفه ای از طریق: آمادگی فراگیر، انگیزه برای انتقال، ظرفیت فرد برای انتقال، خودکارآمدی عملکردی صورت می پذیرد. چگونگی تخصیص بودجه، حمایت مدیریت، اسناد بالا دستی آموزش، شایسته سالاری و چگونگی اجرای قوانین بستری خاص برای راهبردهای آموزش کارکنان و مدیران فراهم می آورند. همچنین راهبردهای ساختاری: انطباق ساختار با فرایند آموزش سازمانی، ایجاد مجتمع آموزش، ظرفیت سازی انسانی و توسعه ظرفیت؛ راهبردهای نیازسنجی؛ راهبردهای طراحی: تناسب محتوا، مکانیزم های انگیزشی آموزش، تقویم آموزشی، طرح انتقال؛ راهبردهای اجرا: زمان بندی آموزش، روش های بین فردی، آموزش بین المللی و مجازی (Clikc) و راهبردهای ارزشیابی: امتحان، تمرین، نگرش سنجی، تکالیف، سنجش عملکرد متأثر از شرایط مداخله گر سازمانی مانند: جایگاه سازمانی (تأثیرگذاری آموزش در سازمان)، عوامل ساختاری (موازی کاری، یادگیری سازمانی) و مسائل و مشکلات کارکنان (مسائل و مشکلات کاری، فردی، شرایط اقلیمی و رفتارهای سیاسی) هستند. یافته های پژوهش نشان داد راهبردهای اثربخشی آموزش در کنش و واکنش سازنده با عوامل زمینه ای و محیطی پیامدهای مثبت: بهبود کیفیت خدمات، افزایش منافع مالی و در نهایت شکل گیری یک گمرک یادگیرنده را به همراه خواهد داشت.
تبیین رابطه فلات زدگی شغلی با بی تفاوتی سازمانی و تمایل خروج از خدمت کارکنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این مقاله بررسی پدیده فلات زدگی شغلی و رابطه آن با بی تفاوتی سازمانی و تمایل به خروج از خدمت کارکنان شرکت بیمه ایران است. روش تحقیق این پژوهش مبتنی بر مطالعات کمی و از نوع پیمایش است. پرسشنامه های استاندارد فلات زدگی شغلی، تمایل به خروج از خدمت کارکنان و بی تفاوتی سازمانی میان ۳۵۵ نفر از کارشناسان شرکت بیمه ایران توزیع شد. به جهت گستردگی زیاد جامعه اماری و تجمع کارشناسان بیمه در دفتر مرکزی پرسشنامه در ستاد مرکزی شرکت که در تهران مستقر است توزیع شد. داده ها جمع آوری و با رگرسیون و ANOVA تحلیل گردید. برای اعتبار سازه از آزمون تحلیل عاملی تأییدی استفاده شد، شاخص کفایت نمونه پرسشنامه (KMO) برای مؤلفه ی فلات زدگی شغلی، مقدار 786/0 بوده است که نشان دهنده اعتبار سازه ای مناسبی است. برای بررسی پایایی پرسشنامه ها از روش آلفای کرونباخ استفاده شد که نتایج به ترتیب 88%، 85 % و79% برای فلات زدگی شغلی، تمایل خروج از خدمت و بی تفاوتی بوده است. نتایج این پژوهش وجود فلات زدگی شغلی در میان کارکنان شرکت بیمه ایران را نشان می دهد، اما برخلاف انتظار این پدیده رابطه زیادی با تمایل خروج از خدمت کارکنان نداشته، اما با متغیر ""بی تفاوتی سازمانی"" رابطه قوی را نشان می دهد.
بررسی تاثیر وفاداری کارکنان و کیفیت خدمات بر عملکرد شرکت در صنایع خدماتی (مطالعه موردی بانک مهر اقتصاد)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی رابطه بین وفاداری کارکنان ، کیفیت خدمات و عملکرد شرکت در صنایع خدماتی بانک مهر اقتصاد می پردازد . معرفی و شناسایی مشتری به عنوان یکی از مهمترین عناصر بقای سازمان، کمک به مدیران بانکها در جهت ارائه خدمات بهتر به مشتریان ، ارائه راهبردهایی برای مشتری مداری ، شناسایی اولویت ابعاد کیفیت خدمات بانکی جهت تامین رضایت بیشترمشتری، بررسی رابطه میان کیفیت خدمات و رضایت مشتری در سطح شعب بانک مهر اقتصاد شهرستان تهران ، بررسی رابطه میان کیفیت خدمات و وفاداری کارکنان در سطح شعب بانک مهر اقتصاد شهرستان تهران ، بررسی رابطه میان رضایت مشتری و وفاداری مشتری در سطح شعب بانک مهر اقتصاد شهرستان تهران ، بررسی رابطه میان وفاداری مشتری و سوددهی بانک در سطح شعب بانک مهراقتصاد شهرستان تهران از اهداف این پژوهش بوده اند. برای دستیابی به این اهداف ، روش لیزرل بعنوان ابزار ارزیابی مورد استفاده قرار گرفته ، در ضمن محقق از مدل یابی معادلات ساختاری در جهت تحلیل عاملی تأییدی بهره برده است.
با عنایت به آنچه گفته شد در این تحقیق قصد برآن است که در قالب شش فرضیه رابطه بین وفاداری کارکنان ، کیفیت خدمات و عملکرد شرکت در صنایع خدماتی بررسی شود . طبق بررسی های بعمل آمده و جمع آوری نتایج پرسشنامه های توزیع شده بین ۲۰۴نفر از کارکنان و مشتریان ، در نهایت محقق به این نتیجه رسیده است که وفاداری کارکنان بر کیفیت خدمات و کیفیت خدمات بر رضایت مشتریان و رضایت مشتری بر وفاداری مشتری و وفاداری مشتری بر سود دهی بانک اثر گذار است و زمانی که صرف می شود تا ارتباط بین کارکنان و مشتریان برقرار شود بر رضایت مشتری اثر گذار است نه بر کیفیت خدمات