احمد برجعلی

احمد برجعلی

سمت: استاد
مدرک تحصیلی: دانشیار گروه روان شناسی دانشگاه علامه طباطبائی

مطالب
ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین

فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۰۱ تا ۱۲۰ مورد از کل ۲۱۴ مورد.
۱۰۱.

هویت نوجوانان پسر ایرانی در بستر کلان روایت زندگی آن ها: یک مطالعه کیفی

کلیدواژه‌ها: روایت پژوهی کلان روایت نوجوان هویت روایتی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۳۵ تعداد دانلود : ۳۱۰
مقدمه: در خصوص کلان روایت هویت نسل فعلی نوجوانان ایرانی و ماهیت آن دانش ژرفی وجود ندارد. هدف: پژوهش حاضر با هدف شناسایی و اعتباریابی الگوی کلان روایت هویت نوجوانان ایرانی انجام شد. روش: پژوهش حاضر یک پژوهش بنیادی با رویکرد آمیخته بود. در بخش کیفی، جامعه آماری پژوهش نوجوانان پسر ۱۵ تا ۲۰ ساله بعلاوه روانشناسان و جامعه شناسان شهر تهران در سال ۱۳۹۹ بود. ۱۹ نفر از نوجوانان با نمونه گیری در دسترس و ۶ نفر از متخصصان با نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. در بخش کمی، جامعه آماری پژوهش نوجوانان پسر ۱۵ تا ۲۰ ساله شهر تهران در سال ۱۳۹۹ بود که از بین آن ها ۲۱۸ نفر با نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. گردآوری داده ها در بخش کیفی از طریق مصاحبه داستان زندگی مک آدامز (۱۹۹۵) و در بخش کمی به وسیله پرسشنامه محقق ساخته صورت پذیرفت. جهت تحلیل داده ها در بخش کیفی از روش تحلیل محتوا و در بخش کمی از تحلیل عاملی تأییدی استفاده شد. یافته ها: نتایج تحلیل محتوا بعلاوه تحلیل عاملی مرتبه اول نشان داد که مدل کلان روایت نوجوانان شامل مؤلفه هایی چون تعلق به خانواده، پایبندی به ارزش های دینی و اطاعت از والدین است. نتایج تحلیل عاملی مرتبه دوم نیز نشان داد که اطاعت از والدین (۱/۳۲=Z) بیشترین سهم را در مدل دارد. نتیجه گیری: علیرغم رشد ارزش های مدرن در جامعه ایران، ارزش های سنتی کماکان نقش پررنگی در ساختار کلان روایت هویت نوجوانان پسر ایرانی ایفا می کند.
۱۰۲.

تبیین افسردگی براساس سبک زندگی با واسطه گری سلامت اجتماعی و کیفیت زندگی در افراد بزرگسال شهر اهواز(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سبک زندگی سلامت اجتماعی کیفیت زندگی افسردگی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۳۴ تعداد دانلود : ۳۱۹
زمینه: به تازگی، به ویژه در کشورهای توسعه یافته، رابطه ی میان سبک زندگی افراد و بیماری های گوناگون توجه بسیاری را به خود جلب کرده است. یکی از محورهای ارزیابی سلامت جوامع مختلف نیز، سلامت روانی و اجتماعی آن جامعه است. هدف: در همین راستا هدف پژوهش حاضر تبیین افسردگی براساس سبک زندگی با واسطه گری سلامت اجتماعی و کیفیت زندگی و برازش مدل علّی بوده است. روش: جامعه آماری پژوهش شامل کلیه افراد بزرگسال شهر اهواز بود که به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای، 383 نفر از بین آنان انتخاب شدند. داده های این پژوهش با استفاده از پرسشنامه سبک زندگی ارتقا دهنده سلامت والکر و پلیرکی (1987)، سلامت اجتماعی کییز (2004)، کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی(1989) و افسردگی بک دو (1996) جمع آوری شد. فرضیه های پژوهش با استفاده از روش تحلیل مسیر و روش همبستگی پیرسون مورد تحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج تحلیل مسیر بیانگر تایید برازش مدل فرضی پژوهش بود، سبک زندگی بر افسردگی اثر مستقیم دارد و سبک زندگی با واسطه گری سلامت اجتماعی و کیفیت زندگی بر افسردگی اثر غیر مستقیم داشت. نتیجه گیری: با توجه به نتایج حاصله در پژوهش برای تبیین افسردگی می توان از متغیرهای سبک زندگی، سلامت اجتماعی و کیفیت زندگی استفاده نمود.
۱۰۴.

تحلیل مضامین ابعاد سلامت روان متأثر از همه گیری ویروس کرونا: پژوهشی کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: استرس اضطراب بیماری کرونا (کووید 19) سلامت روان فاجعه روانی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۳۰ تعداد دانلود : ۳۹۱
مقدمه: همه گیر بودن بیماری کووید 19 در کل کشورهای جهان، سلامت روان شناختی و جسمی افراد جوامع را به خطر انداخته است و به دلیل ماهیت مرموز، غیرقابل کنترل، پیش بینی ناپذیری، وسریع انتشار بودن زمینه را برای گسترش مشکلات روان شناختی در بعد سلامت روانی افراد فراهم آورده است. هدف از این پژوهش تحلیل تجارب زیسته افراد در بعد سلامت روان در دوران همه گیری بیماری کرونا بود. روش: این پژوهش از نظر هدف کاربردی و به لحاظ روش شناسی کیفی از نوع پدیدارشناسی بود. تعداد 31 نفر از افرادی که به بیماری کووید 19 مبتلا نشده بودند، به عنوان نمونه با روش نمونه گیری هدفمند و تا رسیدن به اشباع نظری اطلاعات انتخاب شد. اطلاعات حاصل از پژوهش با استفاده از مصاحبه نیمه ساختاریافته جمع آوری و پس از پیاده سازی، جهت تحلیل این اطلاعات از روش تحلیل مضمون استفاده شد. یافته ها: یافته های حاصل از مصاحبه ها در 7 مضمون اصلی (فاجعه روانی، استرس، اضطراب، خلق افسرده، خلق تحریک پذیر، وسواس، گرفتار شدن در تعارض) و 27 مضمون فرعی استخراج و طبقه بندی شد. نتیجه گیری: نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد که شیوع بیماری کووید 19 تمامی ابعاد سلامت روان افراد را به شدت تحت تأثیر خود قرار می دهد و اثرات جدی آن بر ابعاد مختلف زندگی فردی، خانوادگی، اجتماعی، اقتصادی و شغلی و فرهنگی مشهود است.
۱۰۵.

اثربخشی روان درمانی بین فردی بر راهبردهای تنظیم شناختی هیجان و پردازش پس رویدادی دانشجویان دختر مبتلا به اضطراب اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اختلال اضطراب اجتماعی پردازش پس رویدادی تنظیم شناختی هیجان روان درمانی بین فردی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۱۲ تعداد دانلود : ۵۱۲
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی روان درمانی بین فردی بر راهبردهای تنظیم شناختی هیجان و پردازش پس رویدادی دانشجویان دختر مبتلا به اضطراب اجتماعی انجام شد. طرح پژوهش به صورت نیمه آزمایشی با پیش آزمون-پس آزمون و گروه کنترل بود. جامعه ی آماری شامل کلیه ی دانشجویان دختر ساکن خوابگاه دانشگاه علامه طباطبائی در نیم سال دوم سال تحصیلی۹۵-۹۴ بود. ۲۴ دانشجوی مضطرب اجتماعی از طریق غربالگری شناسایی شده به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. در این پژوهش پرسشنامه های هراس اجتماعی کانور، تنظیم شناختی هیجان گارنفسکی و پردازش پس رویدادی در چهار مرحله ی پیش آزمون، میان آزمون، پس آزمون و پیگیری توسط هر دو گروه تکمیل شدند. گروه آزمایش ۱۲ جلسه درمان بین فردی را دریافت کرد. به منظور تحلیل داده ها از آزمون تحلیل واریانس مختلط بین-درون آزمودنی استفاده شد. یافته ها نشان داد که روان درمانی بین فردی بر نمره ی اضطراب اجتماعی و راهبردهای سازگارانه تنظیم شناختی هیجان تأثیر معناداری داشت. این مداخله بر راهبردهای ناسازگارانه تنظیم شناختی هیجان و پردازش پس رویدادی مؤثر نبود. بنابراین روان درمانی بین فردی می تواند بر راهبردهای سازگارانه تنظیم شناختی هیجان مؤثر باشد.
۱۰۶.

تأثیر برنامه مهارت های زندگی (خودآگاهی، مقابله با استرس، همدلی) بر اساس فرهنگ بومی بر شادکامی و تاب آوری زنان مطلقه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مهارت های زندگی فرهنگ بومی شادکامی تاب آوری زنان مطلقه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۱۰ تعداد دانلود : ۵۴۶
هدف: این پژوهش، با هدف تعیین اثربخشی برنامه مهارت های زندگی (خودآگاهی، مقابله با استرس، همدلی) بر اساس فرهنگ بومی بر شادکامی و تاب آوری زنان مطلقه انجام شد. روش: روش پژوهش کمی از نوع نیمه آزمایشی است. جامعه آماری شامل کلیه زنان مطلقه بین 30 تا 40 سال مراجعه کننده به مراکز مشاوره و خدمات روان شناختی شهر کرمان در نیمه اول سال 1395 بود که از میان آن ها 30 نفر با روش نمونه گیری دردسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل (15 نفره) جایگزین شدند. جهت جمع آوری داده ها از پرسشنامه تاب آوری کانر و دیویدسون (2003) و شادکامی آکسفورد (1989) استفاده شد. برنامه آموزشی طی 11 جلسه 90 دقیقه ای در گروه آزمایش اجرا و گروه کنترل در لیست انتظار قرار گرفت و نتایج با روش تحلیل کوواریانس موردتحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج نشان داد که آموزش مهارت های زندگی بر افزایش میزان شادکامی و تاب آوری گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل تأثیرگذار بوده است (01/0> p ). نتیجه گیری: براساس نتایج می توان گفت که برنامه مهارت های زندگی (خودآگاهی، مقابله با استرس، همدلی) مبتنی بر فرهنگ بومی، برنامه مناسب و کارآمدی برای زنان مطلقه است و اجرای آن می تواند بر شادکامی و تاب آوری این افراد مؤثر باشد.
۱۰۷.

استخراج مدل روانشناختی شکل گیری افکار خودکشی به عنوان یک آسیب اجتماعی در دانشجویان: یک مطالعه گراندد تئوری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مدل افکار خودکشی دانشجو گراندد تئوری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۱۱ تعداد دانلود : ۲۹۸
مقدمه : افکار خودکشی از مخربترین افکار در گروههای مختلف به ویژه دانشجویان است که زمینه خودکشی را فراهم می کنند. این پژوهش با هدف استخراج مدل روانشناختی شکل گیری افکار خودکشی در دانشجویان با روش کیفی از نوع گراندد تئوری انجام شد. روش : از میان دانشجویان دارای افکار خودکشی و  اقدام به خودکشی 17 نفر را با استفاده از نمونه گیری هدفمند و نظری انتخاب و با آنها مصاحبه شد. مصاحبه ها ضبط، دست نویس و در نهایت با روشِ  اشتراوس و کوربین  تحلیل شدند. یافته ها : نتایج نشان داد که مفهوم هسته ای مدل شکل گیری افکار خودکشی، ناکامی در بهبود وضعیت زندگی و تشدید ادراک تجارب ناخوشایند بود. بدبینی نسبت به زندگی و آینده، بی انگیزگی و درماندگی شدید سه عامل علی و زمینه ساز شناسایی شده بود. عوامل مداخله گر شناسایی شده  خودتخریبی فکری و رفتاری، باور به کنترل ناپذیر بودن زندگی و همچنین تکانشگری هیجانی بود. واکنش ها به مفهوم هسته ای شناسایی شده بی معنی بودن زندگی، احساس تنهایی و انزوای عمیق و دلهره وجودی و همچنین پیامدهای نهایی مستخرج از پژوهش چهار کد محوری رهایی از زندگی، دلبستگی به مرگ، طرح ریزی شیوه مرگ و عملی کردن تصمیم به خودکشی بود. نتیجه گیری با شناخت و کسب بینش نسبت به چرخه شکل گیری افکار خودکشی به ویژه نسبت به عوامل مداخله گر و زمینه ساز در شکل گیری مفهوم هسته ای می توان، مقدماتی برای طراحی برنامه های آموزشی، پیشیگیرانه و درمانی در عدم گرایش به خودکشی، طراحی و اجرا کرد و از شیوع افکار خودکشی کاست.
۱۰۸.

شناسایی ویژگی های روان شناختی در انتخاب معلمان ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ویژگی های شناختی عاطفی شخصیتی جذب و انتخاب معلم ابتدایی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۰۷ تعداد دانلود : ۳۵۵
این پژوهش با هدف شناسایی ویژگی های روانشناختی در جذب معلمان ابتدایی انجام گرفته است، از آنجائی که آموزش وپرورش دوره ابتدایی در تکوین رشد شناختی، عاطفی، و اجتماعی کودکان، نقش مهمی بعهده دارد، بدیهی است که معلمان دوره ابتدیی هم به جهت دانش و هم به لحاظ مهارت های فنی باید سرآمد معلمان دوره های دیگر تحصیلی باشند. تحقیق حاضر به روش کیفی انجام شده، و از فرایند کد گذاری برای دسته بندی داده ها استفاده شده است، جامعه آماری پژوهش حاضر شامل 12 نفر از صاحب نظران تعلیم وتربیت کشور بوده است، نمونه گیری بصورت هدفمند، ابزار پرسشنامه نیمه ساختارمند، گردآوری داده ها در مصاحبه با 12 نفر از صاحب نظران در نظام تعلیم وتربیت کشور که مسلط به دانش روانشناختی بودند، به اشباع نظری رسید. یافته های این پژوهش را می توان در سه دسته بیان کرد، دسته اول ویژگی های شناختی شامل: قدرت تحلیل، درایت، خلاقیت و نوآوری، تفکر انتقادی، هوش بالا و حافظه قوی. دسته دوم ویژگی های عاطفی شامل: خوش رویی و خوش خلقی، علاقه به معلمی، ثبات عاطفی، فروتنی و انصاف. و دسته سوم ویژگی های شخصیتی شامل: صداقت، مسئولیت پذیری، سعه صدر، آراستگی، مدیریت کلاس، وارستگی، تعامل اجتماعی بالا، مثبت اندیشی و عزت نفس است. مهم ترین نتایج این تحقیق بیانگر تاثیر ویژگی روانشناختی معلمان، در ارتقای کفایت و صلاحیت حرفه ای آنان بوده و به کارائی و اثریخشی نظام آموزشی منجر خواهد شد، و لذا توجه به این ویژگی ها معلمان شایسته تری را جذب نظام تعلیم وتربیت می نماید.
۱۰۹.

اثربخشی آموزش تحمل بلاتکلیفی به شیوه ی شناختی رفتاری بر اختلال اضطراب فراگیر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اضطراب فراگیر تحمل بلاتکلیفی درمان شناختی رفتاری داگاس نگرانی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۸۸ تعداد دانلود : ۳۶۵
هدف : هدف پژوهش تعیین اثربخشی آموزش تحمل بلاتکلیفی به شیوه شناختی رفتاری داگاس (2007) بر نگرانی و عدم تحمل بلاتکلیفی افراد دچار اختلال اضطراب فراگیر بود. روش : روش پژوهش نیمه آزمایشی با پیش آزمون، پس آزمون و گروه گواه و جامعه آماری مراجعان دچار اختلال اضطراب فراگیر به کلینیک اخوان تهران در سال 1392 به تعداد 48 بیمار بود. 18 نفر که به طورخالص این اختلال را داشتند با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس هدفمند و مصاحبه ساختاریافته بالینی فرست، اسپیتزر، گیبون و ویلیامز (1996) انتخاب شدند و به طور تصادفی در دو گروه برابر آزمایش و گواه قرار گرفتند و در مرحله پیش از درمان، پایان درمان و مرحله ی پیگیری دو ماهه به پرسش نامه نگرانی ایالت پنسیلوانیا میر، میلر، متزگر و بورکووک (1990) و مقیاس عدم تحمل بلاتکلیفی فریستون، ریوما، لیتارت، داگاس و لاداسر (1994) پاسخ دادند. برنامه آموزش تحمل بلاتکلیفی در مورد گروه آزمایش به مدت 9 جلسه هفتگی،90 دقیقه ای به کار گرفته شد. یافته ها : نتایج نشان داد که میانگین مؤلفه های نگرانی و عدم تحمل بلاتکلیفی در گروه آزمایش در مقایسه با گروه گواه در پس آزمون و پیگیری به طور معنی داری کاهش پیدا کرده است. نتیجه گیری : آموزش تحمل بلاتکلیفی به شیوه درمان شناختی رفتاری داگاس شیوه ی مؤثر و کارا برای درمان افرد دچار اختلال اضطراب فراگیر است.
۱۱۰.

اثربخشی رویکرد خودآگاهی مبتنی بر معنادرمانی بر مهار کردن خود نوجوانان دختر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: رویکرد خودآگاهی مبتنی بر معنادرمانی مهار کردن خود نوجوانان دختر

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۸۴ تعداد دانلود : ۳۹۹
زمینه: یکی از مهمترین مسائلی که آموزش و پرورش با آن رو به رو است، مشکلات و چالش های روحی و روانی علاوه بر مشکلات تحصیلی دانش آموزان است. هدف: هدف از پژوهش حاضر تعیین میزان اثربخشی رویکرد خودآگاهی مبتنی بر معنادرمانی بر مهار کردن خود نوجوانان دختر بود. روش: روش پژوهش حاضر نیمه آزمایشی است. جامعه آماری این تحقیق، دانش آموزان نوجوان دختر 13 تا 18 ساله شهر تهران در سال تحصیلی 1396 بودند. از این جامعه، تعداد 40 نفر از دانش آموزان، 20 نفر به عنوان گروه آزمایش جهت ارائه بسته آموزشی خودآگاهی (مبتنی بر رویکرد معنادرمانی) و 20 نفر به عنوان گروه کنترل، به صورت تصادفی انتخاب شدند. ابزار پژوهش پرسشنامه مهار کردن خود گراسمیک (1993) بود. داده های پژوهش با استفاده از تجزیه و تحلیل کواریانس تحلیل شدند. یافته ها: تحلیل های آماری نشان داد، عامل بین گروهی برای متغیرهای شتابزدگی، ترجیحات جسمانی، خودمحوری و ابراز خشم معنی دار بود یعنی بین پس آزمون و پیش آزمون تفاوت معنی داری وجود دارد (0/05> p ). از مجموع این نتایج نتیجه گرفته شد بسته آموزشی خودآگاهی (مبتنی بر رویکرد معنادرمانی) بر شتابزدگی، ترجیحات جسمانی، خودمحوری و ابراز خشم نوجوانان دختر تأثیر دارد. نتیجه گیری: با توجه به یافته های پژوهش پیشنهاد می شود روان درمانگران، از آموزش های گروهی خودآگاهی (مبتنی بر رویکرد معنادرمانی) به منظور اصلاح نگرش ها برای تقویت مهار کردن خود که تضعیف آن که جلوی اراده معطوف به معنا را می گیرد، در دختران استفاده کنند.
۱۱۱.

ویژگی های روان سنجی نسخه فارسی پرسشنامه اختلال رسانه های اجتماعی در نوجوانان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اختلال رسانه های اجتماعی ویژگیهای روانسنحی ساختار عاملی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۸۰ تعداد دانلود : ۳۱۱
تشخیص و ارزیابی اختلال رسانه های اجتماعی، یک فرآیند بسیار مهم و دشوار در سلامت روانی نوجوانان است، زیرا این پدیده نتایج رفتاری و روان شناختی متعددی بر آینده نوجوانان دارد. هدف پژوهش حاضر بررسی ویژگی های روان سنجی پرسشنامه اختلال رسانه های اجتماعی در نوجوانان استان تهران است. روش پژوهش حاضر توصیفی پیمایشی بود. در این مطالعه 550 نفر از نوجوانان مشغول به تحصیل در استان تهران به روش خوشه ای چند مرحله انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از از مقیاس اختلال رسانه های اجتماعی، پریشانی روان شناختی، و عزت نفس استفاده شد. برای تجزیه تحلیل داده ها از تحلیل عامل اکتشافی به روش مولفه های اصلی، آزمون همبستگی، آلفای کرونباخ و روش دونیمه کردن استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که پرسشنامه اختلال رسانه های اجتماعی از پایایی و روایی لازم برخوردار بود. همچنین ساختار عاملی نشان داد که 26 ماده و 9 عامل به خوبی اختلال رسانه های اجتماعی را ارزیابی می کنند. بنابراین، با توجه به این که پرسشنامه اختلال رسانه های اجتماعی ابزار مناسبی برای ارزیابی و تشخیص اختلال رسانه های اجتماعی در دوران نوجوانی است، می توان پیشنهاد داد که از این پرسشنامه در پژوهش های شیوع شناسی در رابطه با اختلال رسانه های اجتماعی و غربال گری های بالینی در دوره نوجوانی استفاده گردد. 
۱۱۲.

مقایسه فعالیت ها و عوامل والدینی در ورود موفق و ناموفق به مرحله نوجوانی چرخه زندگی (یک مطالعه کیفی)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: چرخه زندگی خانواده خانواده موفق انتقال نوجوان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۷۸ تعداد دانلود : ۳۹۰
هدف: این پژوهش با هدف شناسایی و مقایسه عوامل موثر در ورود موفق و ناموفق به مرحله نوجوانی چرخه زندگی در خانواده ها انجام گرفت. روش: مطالعه حاضر با استفاده از روش کیفی صورت گرفته و داده های به دست با روش نظریه زمینه ای مورد تحلیل قرار گرفت. جامعه پژوهش کلیه خانواده های با نوجوان موفق و خانواده های با نوجوانان ناموفق در شهر تهران بودند و نمونه پژوهش شامل 10 خانواده با نوجوان موفق و 12 خانواده با نوجوانان ناموفق بود که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شد و با ابزار مصاحبه نیمه ساختاریافته به جمع آوری داده ها پرداخته شد. یافته ها: نتایج به دست آمده نشانگر آن است که عوامل حفاظت کننده موثر بر انتقال موفق و ناموفق در سه حیطه خانواده، والدینی و اجتماعی تعریف می شوند. عوامل حفاظتی والدین موفق و ناموفق در حیطه خانواده تفاوت های اساسی با یکدیگر دارند. یافته ها نشان می دهد که شیوه های ارتباط در خانواده، شیوه های مدیریت در خانواده، ساختار خانواده و وضعیت اقتصادی خانواده در والدین موفق و ناموفق متفاوت بود. یافته های مربوط به عوامل والدین موفق و ناموفق در حیطه والدینی نشان می دهد که نگرش به تربیت، نگرش والدین به موفقیت، رفتار والدین به موفقیت و آسیب پذیری والدگری در والدین موفق و ناموفق متفاوت بود. همچنین عوامل حفاظتی والدین موفق و ناموفق در حیطه اجتماعی نیز تفاوت های اساسی با یکدیگر دارند. یافته ها نشان می دهد که والدین موفق در مؤلفه های مدیریت ارتباطات اجتماعی و رفتار والدین در ارتباط با موفقیت در اجتماع با والدین ناموفق تفاوت اساسی داشتند. نتیجه گیری: در نهایت نتایج نشان داد به منظور انتقال موفق از مرحله نوجوانی چرخه زندگی خانوداگی سه محور شرایط محیط اجتماعی ، آموزش به والدین و نوجوان و هم چنین تقویت منابع حفاظتی خانواده اثرگذار هستند.
۱۱۳.

کاربست رویکرد چندسطحی در تعیین نقش مولفه های ناکارآمد فراشناختی در گرایش دانش آموزان به مصرف مواد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مؤلفه های ناکارآمد فراشناختی گرایش به مصرف مواد رویکرد چند سطحی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۷۷ تعداد دانلود : ۵۹۷
هدف از انجام این پژوهش، کاربست رویکرد چندسطحی درتعیین نقش مولفه های ناکارآمد فراشناختی مرتبط با گرایش به مصرف دانش-آموزان استان کرمان بود. روش این تحقیق همبستگی بود و برای انجام این تحقیق 1000 نفر از دانش آموزان استان کرمان با روش نمونه-گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. برای جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه های آمادگی اعتیاد زرگر، پرسشنامه فراشناختی ولز استفاده شد. نتایج رویکرد چندسطحی با استفاده از مدل آنووای یک راهه با اثرات تصادفی نشان داد که چهار مولفه (باورهای مثبت در مورد نگرانی، باورهای منفی در مورد نگرانی، اطمینان شناختی پایین و خودآگاهی شناختی) واریانس گرایش به اعتیاد را حدود 49 درصد در سطح مدرسه تبیین کرد. همچنین مدل عرض از مبدا تصادفی، 12 درصد از واریانس سطح دانش آموز را در گرایش به مصرف مواد تبیین می کنند، معناداری خی دو با مقدار 37/983 در سطح معناداری (P<0/001) در اینجا نشان دهنده تغییر معنادار مدل پوچ و مدل 1 است در پاسخ به این سوال که چقدر رابطه بین گرایش به سوءمصرف مواد و مولفه های سطح دانش آموزان در بین مدارس مشابه است از مدل کامل با متغیرهای سطح دانش آموز و مدرسه یعنی مدل 2 استفاده شد. در مدل 2 نتایج نشان داد که در سطح مدرسه میانگین باور مثبت و خودآگاهی شناختی با گرایش به سوءمصرف مواد رابطه معناداری دارد ولی میانگین اطمینان شناختی و باورمنفی با گرایش به سوءمصرف رابطه معناداری ندارد در حالی که در سطح دانش آموزان اطمینان شناختی و باورمنفی با گرایش به مصرف مواد رابطه معناداری در سطح (P<0/01) دارد. در مجموع می توان بیان داشت که در زمینه متغیرهای مرتبط با نمونه هایی که ماهیت آشیانه ای دارند، لزوم استفاده از همه سطوح در تحلیل داده ها الزامی است.
۱۱۴.

پیکربندی و اعتباریابی الگوی روانی اجتماعی هویت نوجوانان پسر ایرانی: یک مطالعه روایتی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: روایت پژوهی ضد روایت کلان روایت نوجوان هویت روایتی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۷۱ تعداد دانلود : ۳۱۰
مقدمه : شواهد بیشماری حاکی از تغییرات رفتاری اساسی در نوجوانان ایرانی است. به احتمال زیاد بتوان این تغییرات را به مسائل هویتی آنان نسبت داد. پژوهش حاضر با هدف شناسایی و اعتباریابی الگوی روانی اجتماعی هویت نوجوانان ایرانی و تعیین رابطه احتمالی آن با تغییرات رفتاری آنان انجام شد. روش : این پژوهش از لحاظ رویکرد آمیخته بود. در مرحله کیفی از روش روایت پژوهی و در مرحله کمّی از روش همبستگی استفاده شد. در بخش کیفی، جامعه آماری پژوهش نوجوانان پسر 15 تا 20 ساله بعلاوه روان شناسان و جامعه شناسان شهر تهران در سال 1399 بود. 19 نفر از نوجوانان با نمونه گیری داوطلبانه و 6 نفر از متخصصان با نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. در بخش کمی، جامعه آماری پژوهش نوجوانان پسر 15 تا 20 ساله شهر تهران در سال 1399 بود که از بین آن ها 218 نفر با نمونه گیری داوطلبانه انتخاب شدند. گردآوری داده ها در بخش کیفی از طریق مصاحبه داستان زندگی مک آدامز (1995) و در بخش کمی به وسیله پرسشنامه محقق ساخته صورت پذیرفت. جهت تحلیل داده ها در بخش کیفی از روش تحلیل محتوا و در بخش کمی از تحلیل عاملی تأییدی استفاده شد. یافته ها : نتایج تحلیل محتوا بعلاوه تحلیل عاملی نشان داد که مدل کلان روایت نوجوانان شامل مؤلفه هایی چون تعلق به خانواده، پایبندی به ارزش های دینی و اطاعت از والدین است و مدل ضد روایت نیز مؤلفه هایی چون سبک زندگی اختیاری، حس منحصر به فرد بودن، استقلال خواهی و رقابت جویی را در بردارد. نتیجه گیری : می توان تغییرات رفتاری نوجوانان پسر ایرانی را به دو عامل عمده نسبت داد: 1- تضاد میان برخی مؤلفه های ضد روایت و کلان روایت آن ها 2- وضعیت نسبتاً افراطی برخی مؤلفه های روایت های آن ها.
۱۱۵.

اثر بخشی آموزش بخشایشگری بر افزایش عواطف مثبت و همدلی زنان مطلقه تحت پوشش بهزیستی شهرستان دزفول(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بخشایش عواطف مثبت همدلی زنان مطلقه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۶۳ تعداد دانلود : ۵۳۰
هدف از پژوهش حاضر، بررسی اثر بخشی آموزش بخشایش گری بر افزایش عواطف مثبت و همدلی زنان مطلقه تحت پوشش بهزیستی شهرستان دزفول در سال 1392 بود. پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی و کاربردی با طرح پیش آزمون – پس آزمون به همراه گروه کنترل و پیگیری بود. جامعه آماری پژوهش شامل 67 نفر از زنان مطلقه تحت پوشش بهزیستی شهرستان دزفول بود که از بین آن ها، نمونه ای مشتمل بر 30 نفر با شیوه نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب، سپس آن ها به صورت تصادفی در دو گروه 15 نفره جایگزین شدند و مداخله آموزشی به مدت 6 جلسه و هر جلسه 90 دقیقه، هفته ای یک بار برای گروه آزمایش اجرا شد. ابزارهای پژوهش، پرسشنامه های انگیزه های بین فردی مرتبط با آسیب (1998)، عواطف مثبت و منفی (1988)، صفت همدلی باتسون (1997) بود؛ هر دو گروه از شرکت کنندگان، قبل و بعد از مداخله و در دوره پیگیری به آن ها پاسخ دادند. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس و t همبسته و نرم افزار SPSS 22 تجزیه و تحلیل شد. نتایج نشان داد که آموزش بخشایش گری بر انگیزه های بین فردی مرتبط با آسیب و مؤلّفه های آن (اجتناب و دوری انتقام) عواطف مثبت و منفی و همدلی تأثیر مثبت معناداری داشته است. لذا آموزش بخشایش گری، رویکردی مفید و مناسب برای کاهش رنج های عاطفی و مشکلات برخاسته از طلاق زنان است.
۱۱۶.

رابطه نقص کنترل تکانه و خودجرحی بدون خودکشی در نوجوانان با سابقه بدرفتاری دوران کودکی: اثر واسطه ای خودبی کفایت پنداری(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلیدواژه‌ها: خودجرحی تنظیم هیجانی کنترل تکانه خودبی کفایت پنداری بدرفتاری دوران کودکی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۶۲ تعداد دانلود : ۵۸۲
هدف : پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه نقص کنترل تکانه و خودجرحی بدون خودکشی با اثر واسطه ای خودبی کفایت پنداری در نوجوانان با سابقه بدرفتاری دوران کودکی انجام شد. روش : در قالب یک طرح همبستگی، 169 نفر از نوجوانان با سابقه بدرفتاری دوران کودکی، به روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. از شرکت کنندگان خواسته شد به فهرست رفتارهای خودجرحی بدون خودکشی، مقیاس مشکلات تنظیم هیجانی ( DERS ) و مقیاس انواع خود انتقادی/ خوداطمینان بخشی ( FSCSR ) پاسخ دهند. از همبستگی پیرسون، تحلیل واریانس چند متغیره (مانوا)، رگرسیون چند متغیره و تحلیل واسطه ای برای تحلیل آماری داده ها استفاده شد. یافته ها : در 49درصد شرکت کنندگان حداقل یک نوع رفتار خودجرحی وجود داشت و سابقه خودجرحی در دختران بیشتر از پسران بود. بین نمره کلی مشکلات تنظیم هیجانی و خودانتقادی با فراوانی خودجرحی بدون خودکشی رابطه وجود داشت. نتایج تحلیل واسطه ای نشان داد خودبی کفایت پنداری، در رابطه نقص کنترل تکانه و فراوانی خودجرحی بدون خودکشی، نقش واسطه ای دارد. نتیجه گیری : به نظر می رسد نقص کنترل تکانه، به عنوان نوعی آسیب پذیری هیجانی، و خودبی کفایت پنداری، در نقش سازو کار واسطه ای، پیش بینی کننده های خودجرحی بدون خودکشی باشند. این یافته ها از مدل تنظیم هیجانی و مدل آسیب شناسی تحولی خودجرحی بدون خودکشی حمایت می کند؛ نوجوانان دچار خودجرحی دچار نقص پایدار درونی در کنترل تکانه ها هستند، اما علت خودجرحی شان بیزاری و تنفر از خود و مازوخیسم نیست. /* Style Definitions */ table.MsoNormalTable {mso-style-name:"Table Normal" mso-tstyle-rowband-size:0 mso-tstyle-colband-size:0 mso-style-noshow:yes mso-style-priority:99 mso-style-qformat:yes mso-style-parent:"" mso-padding-alt:0cm 5.4pt 0cm 5.4pt mso-para-margin:0cm mso-para-margin-bottom:.0001pt mso-pagination:widow-orphan font-size:10.0pt font-family:"Times New Roman","serif"}
۱۱۷.

ارائه مدل جهت پیش بینی تعلل گرایی تحصیلی بر اساس نهایی خواهی چندبعدی و عواطف مثبت و منفی در دانش آموزان دبیرستانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: عواطف مثبت و منفی نهایی خواهی تعلل گرایی تحصیلی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۶۱ تعداد دانلود : ۲۹۴
زمینه: عاطفه ی منفی موجب می شود که فرد به طورکلی تکلیف را نادیده بگیرد و دچار تعلل گرایی شود و در مقابل عاطفه ی مثبت موجب افزایش شاخص های مفید تفکر و کاهش تعلل گرایی می شود. همچنین برخی تحقیقات نشان داده اند که بین انواع نهایی خواهی و تعلل گرایی تحصیلی رابطه وجود دارد. هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه چندین متغیر شامل عاطفه مثبت و منفی و نهایی خواهی چندبعدی در قالب یک مدل با تعلل گرایی تحصیلی انجام شد. روش: طرح پژوهش حاضر، توصیفی از نوع همبستگی می باشد. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی دانش آموزان دختر دوره متوسطه مدارس دولتی در مناطق 2، 4 و 8 شهر تهران بود که در سال تحصیلی 1396-1395 در این مدارس مشغول به تحصیل بودند. نمونه پژوهش حاضر نیز شامل 400 نفر از این دانش آموزان بود که به روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. اعضای نمونه به پرسشنامه های تعلل گرایی تحصیلی سولومون و راث بلوم (1984) و نهایی خواهی چندبعدی هویت و فلت (1991) پاسخ گفتند. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل مسیر استفاده شد. یافته ها: یافته ها نشان دهنده برازش مدل با داده ها و وجود رابطه بین عواطف مثبت و منفی و انواع نهایی خواهی با تعلل گرایی تحصیلی بود؛ ضرایب استاندارد رابطه بین عاطفه مثبت با تعلل گرایی تحصیلی برابر با 0/361- ، رابطه بین عاطفه منفی با تعلل گرایی تحصیلی برابر با 0/044، رابطه بین نهایی خواهی خودمدار با تعلل گرایی تحصیلی برابر با 314/0- ، رابطه بین نهایی خواهی دیگرمدار با تعلل گرایی تحصیلی برابر با 285/0 بودند و همگی این ضرایب معنادار بودند(0/01> p ). همچنین ضریب استاندارد مربوط به رابطه بین نهایی خواهی جامعه مدار با تعلل گرایی تحصیلی برابر با 0/114 بود که معنادار نبود(0/05< p ). عدم معنی داری ضریب بدست آمده نشان می دهد که نهایی خواهی جامعه مدار نمی تواند تعلل گرایی تحصیلی را پیش بینی نماید. نتیجه گیری: عواطف مثبت و منفی و انواع نهایی خواهی در قالب یک مدل قادر به پیش بینی تعلل گرایی تحصیلی در دانش آموزان هستند.
۱۱۸.

آسیب شناسی روانی و روان درمانی از دیدگاه مولانا: پیش فرض های انسان شناسی، روان شناسی و روش شناسی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مولانا آسیب شناسی روانی و روان درمانی پیش فرض انسان شناسی پیش فرض روان شناسی پیش فرض روش شناسی زبان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۵۵ تعداد دانلود : ۲۹۹
نظریه های علمی و از جمله نظریه های روان شناسی مبتنی بر پیش فرض های نظری ویژه ای می باشند که تاثیر قابل ملاحظه ای در بدنه اصلی نظریه ها به جای می گذارند و تفاوت این نظریات تا حدودی منعکس کننده پیش فرض های زیربنایی متفاوت آنها می باشد. به نظر می رسد با تغییر مفروضات پایه و جایگزینی آن ها با مفروضات متافیزیکیِ فرهنگی به منزله مبانی نوین، شاهد تغییر پارادایمی در نظریه های علمی موجود باشیم؛ پژوهش حاضر با هدف قرار دادن این امر، در صدد تعیین پیش فرض های انسان شناسی، روان شناسی و روش شناسی آسیب شناسی روانی و روان درمانی از دیدگاه مولانا می باشد تا چشم انداز تازه ای در این قلمرو ها ترسیم نماید. پژوهش حاضر پژوهشی کیفی و توصیفی - تحلیلی از نوع تحلیل محتواست. در این پژوهش نشان داده شد که مولانا انسان را موجودی آزاد و مختار می داند که می تواند در سرتاسر زندگی تغییر نماید. او معتقد است زبان به عنوان امری بین الاذهانی، تعیین کننده اصلی رفتار به شمار می آید. مولانا به گرایش اصیل آدمی به رشد و کمال اشاره داشته و مسیر رشد را طریق رسیدن به سلامت و نشاط حقیقی می داند. در نگاه او انسان ها عموماً در وضعیت آسیب قرار دارند؛ اغلب وجود اصیل و واقعی خویش را به اشتباه با تعلقات بدنی و گرایش های نفسانی شده یکی گرفته و با برساختن خویشتن کاذب و فرو غلتیدن در دام خیالات، دچار غم و پریشانی می شوند. فربه کردن این خویشتن کاذب، فرد را در معرض آسیب قرار می دهد و بیمار می سازد. فرایند رهایی از آسیب، فرایند از دست دادن و از میان برداشتن این خویشتن و دست یازیدن به"بی خودی" است که مستلزم مواجهه ای سهمناک و تن دادن به سلوکی سرسخت می باشد و با تنش و درد همراه است تا در نهایت فرد به رهایی دست یابد. در دیدگاه مولانا اساساً ذهن آدمی از زبان او جدا نیست؛ زبان، به ویژه قالب داستان، نقش برجسته ای در ساخت دهی به معنا، شناخت و رفتار آدمی دارد و از اینرو خاستگاه آسیب و درمان به شمار می آید. زبان است که فرد را بیمار می سازد و هم اوست که درمان می کند. زبان کاوی و تحلیل داستان هایی که برساخته های زبانی محسوب می شوند، راه و روش مناسبی برای بررسی وضعیت های انسانی و از جمله وضعیت آسیب های روانی و ابزار و شیوه مناسبی برای چاره سازی و درمان می باشند.
۱۱۹.

رویکرد آدلر-گلاسر به اختلال نافرمانی مقابله ای: مطالعه مروری نظامند(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: رویکرد آدلر - گلاسر اختلال نافرمانی مقابله ای مطالعه مروری نظامند

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۳۷ تعداد دانلود : ۵۰۳
یکی از اختلال های دوران کودکی و نوجوانی، اختلال نافرمانی مقابله ای است که از علل رایج ارجاع کودکان به کلینیک های روان شناسی و مشاوره است. رویکردهای درمانی مختلفی برای بهبود نشانه های این اختلال به کار گرفته شده است. یکی از مداخلاتی که در این زمینه مطرح شده، تکنیک های درمانی آدلر و گلاسر است. هدف پژوهش حاضر معرفی ماهیت، ویژگی ها، و شواهد پژوهشی، پیرامون موثر بودن رویکرد آدلر-گلاسر برای اختلال نافرمانی مقابله ای است. در پژوهش حاضر از طریق پژوهش مروری نظامند و جستجوی کلیدواژه-های تخصصی مرتبط با اختلال نافرمانی مقابله ای و رویکرد آدلر و گلاسر در پایگاه های اطلاعاتی تخصصی ایران و جهان بین سال های 2017-1985 یافته ها و اطلاعات مورد نظر جهت دستیابی به هدف پژوهش مورد واکاوی قرار گرفت. بدین منظور از پایگاه های اطلاعاتیِ Google Scholar, ERIC, Science Direct و Pub Med استخراج و مورد بررسی و تحلیل قرار گرفت. همچنین، از برخی منابع فارسی موجود در این زمینه استفاده شد.<br />مرور ادبیات پژوهش حکایت از اثربخشی رویکرد آدلر - گلاسر بر نشانه های اختلال نافرمانی مقابله ای دارند. براساس رویکرد آدلر- گلاسر افرد با اختلال نافرمانی مقابله ای بیمار نیستند، بلکه آنها دلسرد شده اند و نیازهای پنجگانه شان پاسخ داده نشده است. بنابراین با درک هدف رفتار و ارتقا علاقه اجتماعی در افراد با اختلال نافرمانی مقابله ای، نشانه های این اختلال را کاهش داد.
۱۲۰.

تدوین و اعتباریابی مدل علّی رضایت زناشویی بر اساس سبک زندگی اسلامی با واسطه گری خودمهارگری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: رضایت زناشویی سبک زندگی اسلامی خودمهارگری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۳۳ تعداد دانلود : ۴۳۴
هدف این پژوهش، بررسی رابطه بین سبک زندگی اسلامی با رضایت زناشویی، با واسطه گری خودمهارگری است. روش پژوهش، همبستگی و تحلیل مسیر با استفاده از نرم افزار AMOS20 است. جامعه آماری، کارکنان متأهل دولت در شهر تهران می باشد، به طوری که 214 نفر از کارمندان متأهل (94 مرد و 120 زن) سازمان حمایت مصرف کنندگان و تولیدکنندگان ساکن شهر تهران، به صورت خوشه ای و تصادفی انتخاب شدند و به سه پرسش نامه رضامندی همسران، خودمهارگری اسلامی و سبک زندگی زوجین، با رویکرد اسلامی پاسخ دادند. یافته ها نشان داد که بین سبک زندگی اسلامی و رضایت زناشویی، رابطه مثبت و معناداری (01/0P<) وجود دارد، به طوری که سبک زندگی اسلامی، اثر مستقیم و معنادار روی رضایت زناشویی دارد (05/0>P). بنابراین، فرد با سبک زندگی اسلامی، دارای رضایت زناشویی بالاتری است. همچنین، مقدار استاندارد اثر غیرمستقیم سبک زندگی، با واسطه گری خودمهارگری، بر روی رضایت زناشویی در سطح 05/0 معنادار می باشد. بنابراین، سبک زندگی اسلامی با واسطه گری خودمهارگری، بر رضایت زناشویی اثر غیرمستقیم دارد و دو متغیر خودمهارگری و سبک زندگی اسلامی، رضایت زناشویی را تبیین می کنند. افزون بر اینکه بررسی شاخص های برازش مدل، نشان داد که مدل علّی رضایت زناشویی، بر اساس سبک زندگی اسلامی، با واسطه گری خودمهارگری از اعتبار لازم برخوردار است.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان