آرشیو

آرشیو شماره ها:
۱۰۷

چکیده

هدف : پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه نقص کنترل تکانه و خودجرحی بدون خودکشی با اثر واسطه ای خودبی کفایت پنداری در نوجوانان با سابقه بدرفتاری دوران کودکی انجام شد. روش : در قالب یک طرح همبستگی، 169 نفر از نوجوانان با سابقه بدرفتاری دوران کودکی، به روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. از شرکت کنندگان خواسته شد به فهرست رفتارهای خودجرحی بدون خودکشی، مقیاس مشکلات تنظیم هیجانی ( DERS ) و مقیاس انواع خود انتقادی/ خوداطمینان بخشی ( FSCSR ) پاسخ دهند. از همبستگی پیرسون، تحلیل واریانس چند متغیره (مانوا)، رگرسیون چند متغیره و تحلیل واسطه ای برای تحلیل آماری داده ها استفاده شد. یافته ها : در 49درصد شرکت کنندگان حداقل یک نوع رفتار خودجرحی وجود داشت و سابقه خودجرحی در دختران بیشتر از پسران بود. بین نمره کلی مشکلات تنظیم هیجانی و خودانتقادی با فراوانی خودجرحی بدون خودکشی رابطه وجود داشت. نتایج تحلیل واسطه ای نشان داد خودبی کفایت پنداری، در رابطه نقص کنترل تکانه و فراوانی خودجرحی بدون خودکشی، نقش واسطه ای دارد. نتیجه گیری : به نظر می رسد نقص کنترل تکانه، به عنوان نوعی آسیب پذیری هیجانی، و خودبی کفایت پنداری، در نقش سازو کار واسطه ای، پیش بینی کننده های خودجرحی بدون خودکشی باشند. این یافته ها از مدل تنظیم هیجانی و مدل آسیب شناسی تحولی خودجرحی بدون خودکشی حمایت می کند؛ نوجوانان دچار خودجرحی دچار نقص پایدار درونی در کنترل تکانه ها هستند، اما علت خودجرحی شان بیزاری و تنفر از خود و مازوخیسم نیست. /* Style Definitions */ table.MsoNormalTable {mso-style-name:"Table Normal" mso-tstyle-rowband-size:0 mso-tstyle-colband-size:0 mso-style-noshow:yes mso-style-priority:99 mso-style-qformat:yes mso-style-parent:"" mso-padding-alt:0cm 5.4pt 0cm 5.4pt mso-para-margin:0cm mso-para-margin-bottom:.0001pt mso-pagination:widow-orphan font-size:10.0pt font-family:"Times New Roman","serif"}

تبلیغات