پژوهش های روان شناسی اجتماعی
پژوهش های روان شناسی اجتماعی دوره 11 زمستان 1400 شماره 44 (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
مقدمه : دانشجویان دارای اضطراب کرونا در زندگی تحصیلی و اجتماعی با چالش های زیادی در تعاملات اجتماعی و عمل روانی مواجه می شوند که برای رفع آن ها نیاز به مهارت های فراشناختی دارند. بنابراین این پژوهش با هدف بررسی تأثیر آموزش مهارت های فراشناختی بر علائم اضطراب اجتماعی و نشانگان افت روحیه در دختران دارای سطوح بالای اضطراب کرونا انجام شد. روش : پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل و دوره پیگیری دوماهه بود. تمامی دانشجویان دختر دارای اضطراب کرونا در دانشگاه آزاداسلامی کرمانشاه جامعه پژوهش را تشکیل دادند. از بین آن ها با نمونه گیری هدفمند و کسب یک نمره بالاتر از میانگین در ابزارهای تکمیل شده 30 نفر انتخاب و در گروه های 15 نفری گمارش شدند. داده ها با پرسشنامه های اضطراب کرونا (علی پور و همکاران، 1398)، نشانگان افت روحیه (کیسان و همکاران، 2004) و اضطراب اجتماعی (کانر و همکاران، 2000) گردآوری شد. برای گروه آزمایش 10 جلسه برنامه فراشناختی به صورت جلسات هفتگی آنلاین یک ساعته اجرا شد، اما گروه کنترل برنامه ای را دریافت نکرد. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر تجزیه و تحلیل شد. یافته ها : گروه های آزمایش و کنترل در پیش آزمون از نظر متغیر های اضطراب اجتماعی و نشانگان افت روحیه تفاوت معنا داری نداشتند (05/0<P)، اما در مراحل پس آزمون و پیگیری از نظر هر دو متغیر این تفاوت معنادار بود (05/0>P). آموزش مهارت فراشناختی باعث کاهش نشانگان افت روحیه و اضطراب اجتماعی آزمودنی های گروه آزمایش شد (05/0>P). نتایج آزمون تعقیبی بن فرونی نشان داد، در برنامه فراشناختی نمرات پس آزمون متغیرهای وابسته نسبت به پیش آزمون به صورت معناداری کاهش یافته اند و این تأثیر در مرحله پیگیری پایدار بوده است. نتیجه گیری : یافته ها نشان می دهد که آموزش مهارت فراشناختی می تواند، به عنوان یک شیوه انتخابی در مبتلایان به اضطراب کرونا استفاده شود. بنابراین، درنظر گرفتن این نوع درمان به عنوان بخشی از برنامه درمانی مراجعان با اضطراب کرونا می تواند؛ سودمند باشد.
استخراج مدل روانشناختی شکل گیری افکار خودکشی به عنوان یک آسیب اجتماعی در دانشجویان: یک مطالعه گراندد تئوری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه : افکار خودکشی از مخربترین افکار در گروههای مختلف به ویژه دانشجویان است که زمینه خودکشی را فراهم می کنند. این پژوهش با هدف استخراج مدل روانشناختی شکل گیری افکار خودکشی در دانشجویان با روش کیفی از نوع گراندد تئوری انجام شد. روش : از میان دانشجویان دارای افکار خودکشی و اقدام به خودکشی 17 نفر را با استفاده از نمونه گیری هدفمند و نظری انتخاب و با آنها مصاحبه شد. مصاحبه ها ضبط، دست نویس و در نهایت با روشِ اشتراوس و کوربین تحلیل شدند. یافته ها : نتایج نشان داد که مفهوم هسته ای مدل شکل گیری افکار خودکشی، ناکامی در بهبود وضعیت زندگی و تشدید ادراک تجارب ناخوشایند بود. بدبینی نسبت به زندگی و آینده، بی انگیزگی و درماندگی شدید سه عامل علی و زمینه ساز شناسایی شده بود. عوامل مداخله گر شناسایی شده خودتخریبی فکری و رفتاری، باور به کنترل ناپذیر بودن زندگی و همچنین تکانشگری هیجانی بود. واکنش ها به مفهوم هسته ای شناسایی شده بی معنی بودن زندگی، احساس تنهایی و انزوای عمیق و دلهره وجودی و همچنین پیامدهای نهایی مستخرج از پژوهش چهار کد محوری رهایی از زندگی، دلبستگی به مرگ، طرح ریزی شیوه مرگ و عملی کردن تصمیم به خودکشی بود. نتیجه گیری با شناخت و کسب بینش نسبت به چرخه شکل گیری افکار خودکشی به ویژه نسبت به عوامل مداخله گر و زمینه ساز در شکل گیری مفهوم هسته ای می توان، مقدماتی برای طراحی برنامه های آموزشی، پیشیگیرانه و درمانی در عدم گرایش به خودکشی، طراحی و اجرا کرد و از شیوع افکار خودکشی کاست.
رابطه منش های اخلاقی و پرخاشگری در دانشجویان: نقش واسطه ای هیجانات شرم و گناه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه : هدف پژوهش حاضر بررسی نقش واسطه ای هیجانات شرم و گناه در رابطه بین منش های اخلاقی و پرخاشگری بود.
روش : روش پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی بود. مشارکت کنندگان در این پژوهش 343 دانشجوی (142 مرد، 193 زن و 8 نفر جنسیت خود را مشخص نکرده بودند) دوره کارشناسی دانشگاه شیراز در سال تحصیلی 1398 بودند که با روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند و مقیاس منش های اخلاقی (خرمائی و قائمی، 1397)، پرسشنامه شرم و گناه (کوهن و همکاران، 2011) و مقیاس پرخاشگری (باس و پری، 1992) را کامل کردند. داده ها با استفاده از روش مدل یابی معادلات ساختاری تجزیه و تحلیل شد.
یافته ها : نتایج روابط ساختاری نشان داد که منش های بخشش گرا و پارسایانه به گونه منفی پرخاشگری را پیش بینی می کنند و منش وظیفه گرا به گونه مثبت پیش بینی کننده پرخاشگری است. براساس یافته ها منش های صداقت گرا، آداب گرا و وظیفه گرا به شکل مثبت احساس گناه را پیش بینی می کنند، منش آداب گرا نیز به شکل منفی احساس شرم را پیش بینی می کند و منش پارسایانه رابطه مثبتی با احساس شرم دارد. همچنین، احساس شرم به شکل مثبت و احساس گناه به شکل منفی پرخاشگری را پیش بینی کردند. علاوه بر این، نقش واسطه ای هیجانات شرم و گناه در رابطه بین منش های اخلاقی و پرخاشگری تأیید شد (05/ > p).
نتیجه گیری : در مجموع، یافته ها نشان داد که منش های اخلاقی و هیجان گناه پرخاشگری را کاهش می دهند.
مدل یابی اعتیاد به اینترنت براساس سبک های هویت و عملکرد تحصیلی: نقش واسطه ای افسردگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه : این مطالعه با هدف بررسی تأثیر عملکرد تحصیلی و هویت بر اعتیاد به اینترنت با نقش میانجی افسردگی انجام شد.
روش : با توجه به هدف، از نوع کاربردی از نظر ماهیت و روش توصیفی- همبستگی و روش تحلیل از نوع مدل یابی معادلات ساختاری کمترین مربعات جزئی بود. جامعه آماری کل دانشجویان دانشگاه های شهر تهران و روش نمونه گیری تصادفی و حجم نمونه برابر با 323 نفر بود. داده های پژوهش با استفاده از پرسشنامه های سبک های هویت برزونسکی (1992)، اعتیاد به اینترنت چن (2011)، افسردگی زونگ (1968) و عملکرد تحصیلی گردآوری شد.
یافته ها : نتایج مدل سازی معادلات ساختاری نشان داد، 25 درصد از تغییرات افسردگی و 32 درصد از واریانس اعتیاد به اینترنت توسط عملکرد تحصیلی و هویت تبیین شد. یافته های پژوهش نشان داد، سبک های هویت و عملکرد تحصیلی تأثیر منفی معنادار و افسردگی تأثیر مثبت معناداری بر اعتیاد به اینترنت دانشجویان دارد.
نتیجه گیری : افسردگی نقش میانجی در تأثیر سبک های هویت و عملکرد تحصیلی بر اعتیاد به اینترنت دانشجویان ایفا می کند.
رابطه پیوندهای اجتماعی و معنایی با احساس هویت مکانی در محله های مسکونی (مورد مطالعاتی: محله سپه شهر قزوین)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه : احساس هویت مکانی به عنوان زیرساختی از هویت فردی، نقش مهمی در رابطه شناختی انسان و مکان سکونت وی دارد. بنابراین، ارتقای هویت مکانی در محله های مسکونی علاوه بر بهبود کیفیت سکونت، در غناى شخصیت فردى نیز نقش محورى دارد. این در حالی است که پیوندهای اجتماعی و معنایی ساکنان با محله، تأثیر بسزایی در شکل گیری هویت مکانی آن ها دارد. از این جهت، هدف مقاله حاضر بررسی رابطه پیوندهای اجتماعی و معنایی ساکنان با احساس هویت مکانی آن ها است.
روش : روش پژوهش، همبستگی و مدل یابی روابط علّی است. جامعه آماری، شامل کلیه ساکنان محله سپه شهر قزوین در زمستان سال 1399 بوده است. نمونه پژوهش،280 نفر از ساکنان محله سپه بوده اند که به روش تصادفی خوشه ای انتخاب شدند و پرسشنامه محقق ساخت میان آن ها توزیع گردید. پس از تأیید پایایی پرسشنامه با محاسبه آلفای کرونباخ و روایی آن از طریق تحلیل عامل اکتشافی، مدل تجربی به روش تحلیل مسیر به دست آمد.
یافته ها : نتایج نشان داد ابعاد شکل گیری احساس هویت مکانی در محله سپه شامل این همانی، تناسب محیطی و بیگانگی است. از میان پیوندهای اجتماعی و معنایی، انطباق اجتماعی- فرهنگی ازجمله روابط همسایگی، سازگاری با آداب ورسوم و تطابق با سبک زندگی بیشترین تأثیر مستقیم را بر بعد تناسب محیطی در شکل گیری هویت مکانی ساکنان دارد (P<0/01).
نتیجه گیری : بر اساس نتایج، هویت مکانی در محله سپه، غالباً ناشی از حس مشترکی است که میان ساکنان به واسطه عضویت در یک مقوله اجتماعی شکل گرفته است، بنابراین جهت ارتقای احساس هویت مکانی ساکنان لازم است متغیرهای انطباق اجتماعی- فرهنگی مدنظر قرار گیرد.
سنجش وضعیت توزیع و ارتباطمنزلت های هویت فردی و اجتماعی در میان دانشجویان دانشگاه های تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه : پژوهش با هدف سنجش وضعیت توزیع و ارتباط منزلت های هویت فردی و اجتماعی در میان دانشجویان دانشگاه های تهران انجام شد.
روش : روش این تحقیق زمینه یابی بود و نمونه تحقیق شامل 524 دانشجو از مقاطع کارشناسی تا دکترای تخصصی و همچنین دکترای حرفه ای در رشته های مختلف پزشکی، فنی مهندسی و علوم انسانی بود که به شکل تصادفی خوشه ای انتخاب و در دانشگاه های شهر تهران در سال 96 – 97 مشغول به تحصیل بودند. از دو پرسشنامه هویت فردی آدامزو پرسشنامه هویت اجتماعی (محقق ساخته) به عنوان ابزار تحقیق استفاده شد. داده ها با استفاده از آزمون کای اسکوئر و تحلیل رگرسیون مرحله ای (گام به گام) مورد تحلیل قرار گرفت.
یافته ها : نتایج نشان داد، هویت معوق، هویت اول دانشجویان (دختر و پسر) دانشگاه های تهران است. قوی ترین پیش بینی کننده هویت اجتماعی دانشجویان، هویت معوق است. این متغیر به تنهایی 7/14 درصد از واریانس نمرات هویت اجتماعی دانشجویان را پیش بینی کرد. دو متغیر هویت معوق و آشفته روی هم 4/25 درصد از واریانس هویت اجتماعی را پیش بینی کردند. متغیرهای هویت معوق هویت آشفته و هویت موفق نیز در مجموع 6/26 درصد از واریانس هویت اجتماعی را پیش بینی کردند.
نتیجه گیری : بر اساس یافته های تحقیق می توان، نتیجه گرفت که منزلت های هویت فردی دانشجویان اثر قابل توجهی بر هویت اجتماعی و ابعاد آن دارد و به همین دلیل توجه به شکل گیری سالم تر هویت فردی آنان یک ضرورت می تواند، باشد.
نقش تنهایی اجتماعی، ناکامی و دین داری بر نشخوار خشم زندانیان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه : خشم به عنوان یک احساس در فرد ظاهر می شود و عدم توانایی کنترل بر آن منجر به نشخوار خشم و بروز رفتارهای خشونت آمیز می گردد. پژوهش حاضر باهدف بررسی نشخوارخشم و عوامل جامعه شناختی مؤثر بر آن، در بین زندانیان مرتکب رفتارهای خشونت آمیز شهر یزد و بوشهر پرداخته است.
روش : روش تحقیق حاضر از نوع پیمایشی - همبستگی و جامعه آماری را زندانیان مرد مرتکب رفتارهای خشونت آمیز (قتل عمد و ضرب وجرح)، زندان های مرکزی شهر یزد و بوشهر تشکیل می دهند. به دلیل محدود بودن تعداد زندانیان جرائم خشونت آمیز در این دو زندان مطالعه به صورت تمام شماری با تعداد 300 نفر موردبررسی قرار گرفتند. داده ها از طریق پرسشنامه های نشخوار فکری خشم سکودولسکی و همکاران (ARS)، مقیاس تنهایی اجتماعی دی توماسو و همکاران، پرسشنامه استاندارد دین داری گلاک و استارک و پرسشنامه احساس ناکامی گیلبرت و آلن، جمع آوری گردید. برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزارهای spssو Amos استفاده شده است.
یافته ها : یافته ها نشان داد که بین متغیرهای ناکامی و تنهایی اجتماعی عاطفی با نشخوار خشم رابطه مستقیم و معناداری وجود دارد (05/0<P). بین دین داری و نشخوارخشم رابطه منفی و معنی داری مشاهده شد(05/0<P). طبق نتایج مدل معادله ساختاری که شاخص های آن از برازش مطلوبی برخوردار هستند، افزایش احساس ناکامی و کاهش دین داری تأثیر قابل توجهی بر نشخوار خشم دارند.
نتیجه گیری : زندانیانی که دین داری کمتری دارند و احساس تنهایی اجتماعی می کنند، بااحساس ناکامی در ارضاء نیازها، مطالبات و تعاملات، مستعد درگیری درونی و نشخوار خشم شده و همین امر، بروز رفتارهای خشونت آمیز را در آنان تشدید می کند.
تأثیر آموزش مهارت های ارتباطی بر اضطراب اجتماعی و خشم نوجوانان بدسرپرست و بی سرپرست شهرستان تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه : همه انسان ها برای دست یابی به زندگی بهتر به آموختن مهارت های ارتباطی نیاز دارند. هدف پژوهش حاضر تأثیر آموزش مهارت های ارتباطی بر اضطراب اجتماعی و خشم نوجوانان بدسرپرست و بی سرپرست شهر تهران می باشد.
روش : روش پژوهش کاربردی، شبه آزمایشی، از نوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل می باشد. جامعه آماری شامل کلیه نوجوانان بدسرپرست و بی سرپرست شهر تهران بود. تعداد 16 نفر به روش نمونه گیری هدفمند و در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی به دو گروه 8 نفره کنترل و آزمایش تقسیم شدند. برای گروه آزمایش آموزش مهارت های ارتباطی در 9 جلسه ی نود دقیقه ای برگزار گردید. ابزار جمع آوری داده ها پرسشنامه های اضطراب اجتماعی لاجرکا (1999) و خشم اسپیلبرگر (1999) بود. پس از تحلیل داده ها و نمرات، برای آزمون فرضیه ها از تحلیل کواریانس استفاده گردید.
یافته ها : نتایج نشان داد، آموزش مهارت های ارتباطی بر اضطراب اجتماعی (F<0.05) و خشم نوجوانان (02/0) با توجه به سطح معناداری(05/0) تأثیر گذار بوده است.
نتیجه گیری : فقدان مهارت های ارتباطی باعث افزایش اضطراب اجتماعی و خشم بین نوجوانان بدسرپرست و بی سرپرست می گردد و مشکلات اجتماعی زیادی به بار می آورد، توصیه می شود؛ مهارت های ارتباطی در مراکز نگهداری شبانه روزی و نیمه متمرکز کودکان و نوجوانان دارای آسیب های اجتماعی استفاده شود تا آن ها مهمترین اصل زیستن، یعنی باور داشتن خودشان را بیاموزند.
پیش بینی کننده های گرایش به رفتارهای پرخطر در نوجوانان دختر: نقش بدنظمی هیجانی، تمایزیافتگی و ابراز وجود(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه : پژوهش حاضر با هدف پیش بینی رفتارهای پرخطر بر اساس بدنظمی هیجانی، تمایزیافتگی و ابراز وجود در نوجوانان دختر انجام شد. روش : طرح پژوهش حاضر همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانش آموزان دختر 16 تا 18 ساله شهر شیراز در سال تحصیلی 1398-1399 بود که از بین آن ها، 320 نفر با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای به عنوان نمونه انتخاب شدند. داده های پژوهش با استفاده از پرسشنامه رفتارهای پرخطر زاده محمدی و همکاران (1390)، مقیاس اوّلیه دشواری در تنظیم هیجان (گرتز و رومر، 2004)، پرسشنامه خود متمایزسازی (دریک و مورداک، 2015) و پرسشنامه ابراز وجود (گمبریل و ریچی، 1975) گردآوری شده است. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون و به کمک نرم افزار SPSS نسخه 23 انجام شد. یافته ها : ضریب همبستگی چندگانه، برابر با 52/0=MR بود (01/0P<) و 1/27% از واریانس مربوط به گرایش به رفتارهای پرخطر به وسیله متغیرهای مذکور تبیین شد. بر اساس نتایج این پژوهش، از بین متغیرهای پیش بین، ابراز وجود (36/0-=β، 01/0>P) و تمایزیافتگی (23/0-= β و 05/0P<) رفتارهای پرخطر را پیش بینی و در مجموع 1/27% از واریانس آن را تبیین می کنند. نتیجه گیری : یافته های پژوهش حاضر ضرورت توجه به ابراز وجود و تمایزیافتگی را به عنوان عوامل تاثیرگذار در رفتارهای پرخطر خاطرنشان می سازد.