هدف این پژوهش، بررسی رابطه بین سبک زندگی اسلامی با رضایت زناشویی، با واسطه گری خودمهارگری است. روش پژوهش، همبستگی و تحلیل مسیر با استفاده از نرم افزار AMOS20 است. جامعه آماری، کارکنان متأهل دولت در شهر تهران می باشد، به طوری که 214 نفر از کارمندان متأهل (94 مرد و 120 زن) سازمان حمایت مصرف کنندگان و تولیدکنندگان ساکن شهر تهران، به صورت خوشه ای و تصادفی انتخاب شدند و به سه پرسش نامه رضامندی همسران، خودمهارگری اسلامی و سبک زندگی زوجین، با رویکرد اسلامی پاسخ دادند. یافته ها نشان داد که بین سبک زندگی اسلامی و رضایت زناشویی، رابطه مثبت و معناداری (01/0P<) وجود دارد، به طوری که سبک زندگی اسلامی، اثر مستقیم و معنادار روی رضایت زناشویی دارد (05/0>P). بنابراین، فرد با سبک زندگی اسلامی، دارای رضایت زناشویی بالاتری است. همچنین، مقدار استاندارد اثر غیرمستقیم سبک زندگی، با واسطه گری خودمهارگری، بر روی رضایت زناشویی در سطح 05/0 معنادار می باشد. بنابراین، سبک زندگی اسلامی با واسطه گری خودمهارگری، بر رضایت زناشویی اثر غیرمستقیم دارد و دو متغیر خودمهارگری و سبک زندگی اسلامی، رضایت زناشویی را تبیین می کنند. افزون بر اینکه بررسی شاخص های برازش مدل، نشان داد که مدل علّی رضایت زناشویی، بر اساس سبک زندگی اسلامی، با واسطه گری خودمهارگری از اعتبار لازم برخوردار است.