عباس عباسپور

عباس عباسپور

مدرک تحصیلی: دکتری مدیریت دانشگاه تهران
رتبه علمی: استاد تمام گروه مدیریت و برنامه ریزی آموزشی، دانشگاه علامه طباطبایی، تهران، ایران
پست الکترونیکی: abbaspour1386@gmail.com
لینک رزومه

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۱ تا ۸۰ مورد از کل ۲۱۹ مورد.
۶۱.

الگوی مناسب کاهش نابرابری آموزشی در مدارس ابتدایی شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: نابرابری آموزشی برابری فرصت های آموزشی مدارس دوره ابتدایی شهر تهران

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۹۷ تعداد دانلود : ۴۳۸
این تحقیق با هدف طراحی الگوی مناسب کاهش نابرابری آموزشی در مدارس ابتدایی شهر تهران انجام شده است و از نوع پژوهش های ترکیبی از نوع اکتشافی است. جامعه آماری مورد بررسی کلیه مدارس ابتدایی دولتی شهر تهران می باشد. نمونه آماری در بخش کیفی شامل 14 نفر از خبرگان و صاحب نظران حوزه آموزش عمومی که به شیوه نمونه گیری گلوله برفی انتخاب شدند و در بخش کمی مدیران، معاونین و کارشناسان مدارس ابتدایی شهر تهران که به صورت خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. ابزارهای جمع-آوری اطلاعات شامل مصاحبه نیمه ساختاریافته، پرسشنامه و چک لیست محقق ساخته است. نتایج نشان داد که نابرابری آموزشی در سطح مدارس ابتدایی شهر تهران شامل 7 مولفه ، 28 شاخص؛ شامل: مولفه درونداد شامل 4 شاخص، مولفه فرایند مدرسه شامل 6 شاخص، مولفه زمینه خانوادگی شامل 6 شاخص، مولفه برونداد شامل 8 شاخص، زمینه فردی نابرابری شامل 4 شاخص، تاثیرات اجتماعی و سیاسی نابرابری ها در آموزش و پرورش شامل 4 شاخص، شاخص های جفرافیایی. و نیز الگوی مطلوب شامل مضامین 27 گانه تلاش مدیریت کلان آموزش و پرورش در راستا کاهش احساس نابرابری، افزایش میزان دسترسی دانش آموزان به امکانات کمی و کیفی، توجه و سرمایه گذاری دولت در مناطق محروم تر از لحاظ اقتصادی، دادن اولویت ها و امتیازات خاص به مدارس مناطق محروم، نظارت کامل بر روند اجرای کامل مسائل آموزشی، تاکید بر توسعه مهارت های اجتماعی، تربیت و آموزش در جهت ایجاد تفکر، تاکید بر تغییر ساختارهای اجتماعی، نحوه پاسخگویی کادر آموزشی و نظام آموزشی به نیازهای دانش آموزان، توجه به برنامه ریزی-های درست دولتی، می باشد
۶۲.

تدوین و اعتباریابی ابزار ارزشیابی عملکرد رؤسای دانشگاه های افغانستان (مطالعه موردی دانشگاه های دولتی کابل: رویکرد آمیخته)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اعتباریابی ارزشیابی عملکرد رؤسای دانشگاه های افغانستان دانشگاه های دولتی کابل

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۷۲ تعداد دانلود : ۱۴۷
پژوهش حاضر با هدف تدوین و اعتباریابی ابزار ارزشیابی عملکرد رؤسای دانشگاه های افغانستان انجام شده است. برای انجام این پژوهش، از روش تحقیق ترکیبی با طرح اکتشافی- مدل توسعه ابزار استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش در بخش کیفی شامل مدیران عالی دانشگاه های دولتی کابل و مسئولان آموزش عالی افغانستان با جامعه آماری 42 نفر است که با روش نمونه گیری هدفمند تعداد 10 نفر انتخاب شدند و در بخش کمی شامل اعضای هیئت علمی دانشگاه های دولتی کابل با جامعه آماری 1457 نفر است که با روش نمونه گیری طبقه ای تصادفی تعداد 304 نفر انتخاب شدند. به منظور جمع آوری داده ها در بخش کیفی از مصاحبه نیمه ساختار یافته و در بخش کمی از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شده است. برای تحلیل داده ها در بخش کیفی از روش تحلیل تماتیک و در بخش کمی از روش تحلیل عاملی تأییدی با استفاده از نرم افزار AMOS استفاده گردید. نتایج بخش کیفی و کمی پژوهش نشان داد که ابزار تدوین شده برای ارزشیابی عملکرد رؤسای دانشگاه های افغانستان از 16 مؤلفه با 56 نشانگر تشکیل شده است. همچنین شاخص های برازش، (CMIN/DF) برابر با 57/1، (RMSEA) برابر با 048/0، (RMR) برابر با 08/0، (CFI) برابر با 94/0، (IFI) برابر با 92/0 نشان می دهد، ابزار تدوین شده در بخش کیفی پژوهش از برازش بسیار مطلوبی برخوردار است. ابزار طراحی شده در این پژوهش منجر به تهیه ابزاری برای ارزشیابی عملکرد و تعیین وضعیت مدیریت دانشگاه ها در افغانستان خواهد شد که می تواند برای ارزشیابی و حتی شناسایی نیازهای رؤسای دانشگاه ها مورد استفاده قرار گیرد.
۶۳.

طراحی و اعتباریابی الگوی ارزیابی عملکرد مدیران سازمانی در سازمان بازرسی کل کشور(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اعتباریابی الگو ارزیابی عملکرد مدیران سازمان بازرسی کل کشور

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۰۸ تعداد دانلود : ۲۹۹
این پژوهش با هدف طراحی و اعتباریابی الگوی ارزیابی عملکرد مدیران سازمانی در سازمان بازرسی کل کشور در سال 1397 انجام شد. روش پژوهش بر حسب هدف کاربردی و از نظر روش گردآوری داده ها آمیخته اکتشافی بود. جامعه آماری در بخش کیفی شامل 15 نفر از صاحب نظران و خبرگان سازمانی (مطلعین کلیدی و گروه کانونی) بودند که با روش نمونه گیری غیراحتمالی هدفمند به شیوه زنجیره ای انتخاب شدند. در بخش کمّی از 240 نفر مدیر در سطوح مختلف (عالی، میانی و پایه) سازمان بازرسی کل کشور در مرکز (تهران) با استفاده از روش نمونه گیری طبقه ای 170 نفر به صورت تناسبی انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها در بخش کیفی مصاحبه های نیمه ساختاریافته اکتشافی بود. برای حصول اطمینان از روایی بخش کیفی و به منظور اطمینان خاطر از دقیق بودن یافته ها از دیدگاه متخصصان، صاحب نظران و خبرگان حوزه مدیریت استفاده شد. در بخش کمّی نیز به منظور گردآوری داده ها از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شد. برای تحلیل داده ها، در بخش کیفی از روش کدگذاری سیستماتیک و در بخش کمی از آمار توصیفی (میانگین و انحراف معیار) و آمار استنباطی (تحلیل عاملی تاییدی و مدل یابی معادلات ساختاری به روش PLS) استفاده شد. برای محاسبه ی معنی داری ضرایب مسیر و رتبه بندی شاخص ها و مولفه ها از آزمون های «بوت استراب»[1] و «فریدمن» استفاده گردید. برای تحلیل داده ها از نرم افزارهایSPSS22  و smart – PLS 3 بهره گرفته شد. از تحلیل مصاحبه ها، شاخص های ارزیابی عملکرد مدیران در سه مؤلفه اصلی مهارت های فردی، تحلیلی و تخصصی مورد شناسایی قرار گرفت که الگوی تدوین شده دارای 3 مؤلفه اصلی و 17 زیرمؤلفه بود. بر اساس ابعاد و مؤلفه های شناسایی شده، مدل پژوهش، ضمن توسعه مفهوم نظری در این خصوص، الگویی بومی را برای ارزیابی مدیران سازمان مذکور به ارمغان داشت که اثربخشی الگوی ارزیابی عملکرد مدیران طراحی شده، بر بهبود عملکرد مؤثر خواهد بود.
۶۴.

علوم انسانی در سپهر نسل سوم دانشگاه تحلیلی پدیدارشناسانه بر موانع علوم انسانی کارآفرین(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۶۲۳ تعداد دانلود : ۴۵۵
پژوهش حاضر با هدف بررسی پدیدارشناسانه موانع کارآفرینی علوم انسانی در دانشگاه انجام گرفت. روش تحقیق کیفی با رویکرد پدیدارشناسانه بود. جامعه پژوهش را متخصصان موضوعی در حوزه علوم انسانی تشکیل دادند. روش نمونه گیری هدفمند متجانس بود که با 12 نفر به حد اشباع نظری داده ها رسید. از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته اطلاعات گردآوری شد. اعتبار اطلاعات گردآوری شده از معیار ارزیابی لینکن و گوبا (1985) و روش دنزین (1978) و پاتون (1999) تائید شد. تجزیه وتحلیل داده ها استقرایی و با استفاده از روش هفت مرحله ای کولایزی (1978) انجام گرفت. یافته ها نشان داد این موانع در 4 دسته جای گرفت. در بعد اشتغال زایی دو دیدگاه کاملاً متمایز، مخالف و موافق کسب وکار علوم انسانی قابل احصا بود. در مضمون اقبال اجتماعی فروکاست منزلت اجتماعی، تقلیل گرایی کاربردی، فضاسازی فرهنگی، تزلزل در گفتمان علوم انسانی، آگاهی و دانش اجتماعی ناصواب در دانشگاه، و در مضمون زیرساخت های توسعه ای این علوم، رشد عینی، وارونگی جنسیتی، قابلیت کارکردی، رقمی شدن، تعارضات معطوف به قدرت و در مضمون رشد علوم انسانی، فقدان مسئله، قابلیت پژوهش های علوم انسانی، کارآفرینی علوم انسانی، قابلیت های بین المللی شدن این علوم و زایش علوم میان رشته ای جای گرفت.
۶۵.

Identifying the Innovation Ecosystem Indicators of University Growth and Technology Centers with the Knowledge-Based Economy Approach with the Data Foundation Approach(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: Innovation Ecosystem Knowledge-based economics University Growth and Technology Centers Mixed Approach

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۱۱ تعداد دانلود : ۲۲۴
Purpose: Considering the quantitative growth of university growth and technology centers in the country and the need for solutions to facilitate the success of these companies in global competition, this study identifies the indicators of innovation ecosystem of university growth and technology centers with the knowledge-based economy approach with data foundation approach. Methodology: This research was based on empirical philosophy and has been done with a deductive-inductive approach. From the perspective of the goal, it was a fundamental research that has been done with a mixed research method. The study population of this study includes entrepreneurship professors and managers who have work experience in knowledge-based companies. Sampling was done by non-probabilistic and purposeful sampling method. Data collection tools are interviews and questionnaires. In the analysis of the interviews, the data theory of the foundation (selective, open and pivotal) was used. Also, the identified indicators have been validated by fuzzy Delphi method. Finally, the final model of the research is presented. Research data analysis was performed in the qualitative phase with MAXQDA software and in the quantitative phase with Matlab software. Findings: To achieve the objectives of the research, by analyzing interviews with experts, a set of practical indicators of the innovation ecosystem were identified. In the open coding stage, 517 codes were identified, which with the observed observations, 9 main categories and 41 sub-categories were obtained. Conclusion: Based on the achievements of this study, issues such as organizational management, growth center rules and regulations, innovation ecosystem infrastructure, knowledge ecosystem, innovation ecosystem, ecosystem capital, economic ecosystem, innovation ecosystem challenges and key players are key elements in the success of these universities in knowledge-based economy was considered. These cases also interact with each other in 41 minor areas.
۶۶.

بررسی روایی سازه مرکز ارزیابی و توسعه مدیران مورد مطالعه شرکت ملی نفت ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مرکز ارزیابی روایی سازه روایییابی چندصفتی-چندروشی روایی همگرا/تشخیصی تحلیل عاملی تأییدی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۵۷ تعداد دانلود : ۴۰۴
هدف این مطالعه، بررسی روایی سازه مرکز ارزیابی و توسعه مدیران در شرکت ملی نفت ایران بود. روش پژوهش به لحاظ هدف، کاربردی و از نظر جمع آوری داده ها، توصیفی- تحلیلی به شمار می رود. نمونه آماری مشتمل بر د اده های حاصل از ارزیابی 1022 مدیر بود که از بانک اطلاعات مدیران به روش تصادفی ساده انتخاب شدند. این داده ها بر اساس روش چندصفتی-چندروشی و تحلیل عاملی تأییدی مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد میانگین کل همبستگی بین درجه بندی های مربوط به یک بُعدِ واحد (شایستگی) با روش های مختلف (0.32) در مقایسه با میانگین کل همبستگی بین درجه بندی های ابعاد مختلف در همان روش (0.60)، کمتر است. بنابراین، هرچند درجه بندی ابعاد از اعتبار همگرایی نسبتاً متوسطی برخوردار بود، اعتبار تشخیصیِ رضایت بخشی نشان نداد. از سوی دیگر نتایج تحلیل عاملی نشان داد، سهم ابعاد (شایستگی ها) در توصیف تغییرات درجه بندی های صورت گرفته به مراتب بیشتر از سهم روش های ارزیابی است و بر این اساس می توان ادعا نمود که روایی تشخیصی بین ابعاد مورد مطالعه، تعیین کننده ترین عامل اصلی درجه بندی های مرکز ارزیابی می باشد .
۶۷.

طراحی و اعتباریابی الگوی بین المللی شدن دانشگاه ها در حوزه علوم انسانی و اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: بین المللی شدن دانشگاه علوم انسانی و اجتماعی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۸۲ تعداد دانلود : ۲۶۸
In this study, the exploratory mixed-method approach was employed along with the qualitative grounded theory and a quantitative-descriptive correlational technique to design and validate an internationalization model for Iranian universities in humanities and social sciences. In the qualitative section, the participants included the experts and faculty members with relevant publications and experience of teaching at international universities and holding internationalization training courses. In this section, there were also the managers of international offices and the deans of international faculties of public universities in Tehran. The purposive sampling method was utilized to select twelve participants for in-depth interviews, which were continued until the data reached the theoretical saturation. The open, axial, and selective coding techniques were employed to analyze the qualitative data and finally identify six key components as the primary elements in the internationalization of universities: (1) causal factors, (2) major phenomenon, (3) contextual conditions, (4) environmental conditions, (5) internationalization strategies, and (6) the outcomes of internationalization for universities. Eventually, 18 categories of measurable variables were identified and classified under the above components. The research questionnaire was based on the qualitative findings. The stratified purposive sampling method was used for selecting 250 faculty members and PhD students in humanities and social sciences from Allameh Tabataba’i University, University of Tehran, Alzahra University, and Tarbiat Modares University. . The results of testing the quantitative model, developed from the hypotheses of the qualitative model, confirmed the generality of the paradigmatic model.
۶۸.

شناسایی عوامل سازمانی مؤثر بر دانشگاه کارآفرین (با رویکرد فراترکیب)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: آنتروپی شانون دانشگاه کارآفرین رهبری فراترکیب فرهنگ

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۸۷ تعداد دانلود : ۳۲۰
این تحقیق با هدف ارائه تصویری جامع از عوامل سازمانی مؤثر بر دانشگاه کارآفرین از طریق ترکیب تحقیقات پیشین انجام شد. روش پژوهشْ کیفی با رویکرد فراترکیب بود. بدین منظور پس از جست وجو در پایگاه های اطلاعاتی، در فاصله زمانی 1998 تا 2017، تعداد 325 مقاله در حوزه دانشگاه کارآفرین ارزیابی و در نهایت 65 مقاله، که به صورت مستقیم موضوع دانشگاه کارآفرین را بررسی کرده بودند، به روش هدفمند، انتخاب و وارد مرحله تحلیل شدند. برای تجزیه وتحلیل داده ها از روش کدگذاری استفاده شد. پس از تحلیل یافته های محققان قبلی و ترکیب نتایج حاصله، تعداد 21 کد و 10 مفهوم و 5 مؤلفه شناسایی و اعتبار آن ها از طریق آزمون کاپای کافمن تأیید شد. سپس، میزان اهمیت و اولویت کدهای شناسایی شده با روش آنتروپی شانون تعیین شد. بر اساس یافته های تحقیق، کدهای رهبری قوی و همه جانبه و پشتیبان ساختار منعطف و متمایز و روحیه و نگرش کارآفرینانه اعضا و فرهنگ سازمانی کارآفرینانه بیشترین ضریب اهمیت را در توسعه دانشگاه کارآفرین داشتند. در نهایت، پس از طی مراحل پژوهش، الگوی مؤلفه های سازمانی مؤثر بر دانشگاه کارآفرین ترسیم شد. نتایج ْ مؤید نقش رهبری و فرهنگ در تحول دانشگاه ها در جهت کارآفرینی بود. این پژوهش، با اتخاذ رویکردی جامع، بینش هایی ارزشمند در زمینه دانشگاه های کارآفرین ارائه می دهد.
۶۹.

شناسایی راهبردهای آموزش کارآفرینان جوان: یک مطالعه کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: کارآفرینی آموزش کارآفرینان جوان راهبرد های آموزش کارآفرینی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۴۰ تعداد دانلود : ۳۷۳
هدف پژوهش حاضر شناسایی راهبردهای آموزش کارآفرینان جوان در دوره دبیرستان بوده و برای انجام آن از روش پژوهش کیفی با رویکرد نظریه داده بنیاد استفاده شده است. جامعه پژوهش حاضر صاحب نظران حوزه آموزش کارآفرینی بودند. نمونه گیری به روش نمونه گیری در دسترس و روش نمونه گیری گلوله برفی انجام شده است. به همین منظور 22 نفر مورد مصاحبه عمیق نیمه ساختاریافته قرار گرفتند. برای تحلیل داده ها، از سیستم کدگذاری باز، محوری و انتخابی استفاده شده است. یافته ها نشان دادند که برای آموزش کارآفرینان جوان در دوره دبیرستان باید به دو راهبرد درون -سازمانی آموزش کارآفرینی و راهبرد برون-سازمانی آموزش کارآفرینی توجه شود. راهبرد درون- سازمانی آموزش کارآفرینی شامل تدوین برنامه درسی پرورش- محور و پیوسته، مدیریت استعداد دانش آموزان و توانمندسازی کادر مدرسه با تمرکز بر معلم است. راهبرد برون- سازمانی آموزش کارآفرینی شامل فرهنگ سازی، خلق محیط نهادی حمایت گر و نیازسنجی ملی و فراملی است. به طور خلاصه، آموزش کارآفرینی یک اکوسیستم است و در هنگام تدوین راهبردهای آموزش کارآفرینی به دانش آموزان باید هم به محیط درون نظام آموزشی و هم محیط بیرون نظام آموزشی توجه کرد. با توجه به یافته ها، به منظور ارتقای آموزش کارآفرینی پیشنهاد می شود که آموزش کارآفرینی در همه سطوح مستقر شود، از روشهای تدریس فعال استفاده شود، در کنار مشاوره های تحصیلی مشاوره کارآفرینی هم انجام شود، از معلمان شایسته کارآفرینی بهره گرفته شود، دولت از دانش آموزان کارآفرین حمایت کند و آموزش کارآفرینی عمدتاً متمرکز بر دانش آموزانی باشد که روحیه کارآفرینی دارند.
۷۰.

بررسی و اعتباریابی مهم ترین علل مؤثر بر شکل گیری کارآفرینی اجتماعی در نظام آموزش عالی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اکوسیستم کارآفرینی اجتماعی نظام آموزش عالی اشتغال

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۹۶ تعداد دانلود : ۳۱۸
مهم ترین علل مؤثر بر شکل گیری کارآفرینی اجتماعی در نظام آموزش عالی ایران، از موارد شایان توجه در مقوله آموزش هستند که پژوهش پیش رو به روش ترکیبی (کیفی-کمی) به بررسی آن پرداخته است. این مقاله، از نظر هدف، در رده تحقیقات کاربردی قرار دارد و از لحاظ گردآوری داده ها (در بعد کمی) جزو تحقیقات توصیفی از نوع همبستگی می باشد. جامعه موردمطالعه، صاحب نظران نظام آموزش عالی در حیطه کارآفرینی و دانشجویان دانشگاه های دولتی شهر تهران می باشد. روش نمونه گیری در بین صاحب نظران نظام آموزش عالی به صورت هدفمند (که در بخش کیفی و با استفاده از مصاحبه های نیمه ساختاریافته اقدام به گردآوری داده ها شد) بود و به دلیل ماهیت کیفی بودن پژوهش حجم نمونه تا زمان رسیدن به اشباع تئوریک نامشخص و زمانی که داده ها محقق به اشباع رسید، فرایند جمع آوری داده ها خاتمه یافت؛ به طوری که در بخش صاحب نظران نظام آموزش عالی، تعداد مشارکت کنندگان جامعه مورد نظر با ۱۵ نفر به اشباع رسید و در بخش کمّی که شامل دانشجویان نظام آموزش عالی است، از طریق جدول مورگان حجم نمونه ۳۸۴ نفر تخمین زده شد و با استفاده از نمونه گیری چندمرحله ای (انتساب متناسب) به صورت تصادفی داده ها در بین دانشکده های دولتی شهر تهران، توزیع و جمع آوری گردید. به دنبال پرسشنامه تهیه شده، ابتدا روایی و پایایی این پرسشنامه، تحلیل شد و سپس براساس مؤلفه ها و زیرمؤلفه های آنها آزمون نرمالیته اسمیرنوروف-کلموگروف مورد تحلیل قرار داده شد که به دنبال آن، مسیر اعتباریابی مشخص شد و برای محاسبه ضریب قابلیت اعتماد ابزار اندازه گیری در این تحقیق، از روش آلفای کرونباخ استفاده شد. رتبه بندی در بین متغیرهای اصلی نشان داد که متغیر راهبردها، مهم ترین و متغیر کیفیت ناکارآمد، کمترین اهمیت را دارند. رتبه بندی در بین زیرمؤلفه های اصلی نشان داد زیرمؤلفه های نبود گرایش های تخصصی کارآفرینی در نظام آموزش عالی ایران، مهم ترین زیر مؤلفه محسوب می گردد و مؤلفه عوامل اقتصادی با مقدار ۴۰۴/۰ مهم ترین عامل مؤثر بر شکل گیری کارآفرینی اجتماعی در نظام آموزش عالی ایران بود.
۷۱.

تدوین و اعتباریابی الگوی توانمندسازی مدیران هنرستان های فنی و حرفه ای: پژوهشی آمیخته(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: الگو توانمندسازی فنی و حرفه ای مدیران

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۲۷ تعداد دانلود : ۳۳۱
هدف پژوهش حاضر، تدوین و اعتباریابی الگوی توانمندسازی مدیران هنرستان های فنی و حرفه ای استان کرمان در سال 96-1395 می باشد. این پژوهش به روش آمیخته (اکتشافی) انجام شد. جامعه آماری در بخش کیفی افراد مطلع و خبرگان در حوزه توانمندسازی مدیران هنرستان های فنی و حرفه-ای بودند که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند و با در نظر گرفتن اصل اشباع نظری، تعداد 20 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. در بخش کمی، جامعه آماری شامل کلیه مدیران هنرستان های فنی و حرفه ای استان کرمان بودند، که با استفاده فرمول تعیین حجم نمونه (سرایی، 1393)، تعداد 175 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار جمع آوری داده ها در قسمت کیفی، مصاحبه های نیمه ساختاریافته و در بخش کمی، پرسشنامه محقق ساخته بود، که روایی این پرسشنامه با استفاده از نظر خبرگان مورد تأیید و پایایی آن نیز با استفاده از محاسبه ضریب آلفای کرونباخ برای 5 مؤلفه 83/0 تا 91/0 به دست آمد. در قسمت کیفی، 5 مؤلفه اصلی و 17 مؤلفه فرعی در توانمندسازیِ مدیران شناسایی شد و درنهایت به عنوان الگوی توانمندسازی مدیران هنرستان های فنی و حرفه ای ارائه گردید و در ادامه اعتبار الگو با استفاده از تحلیل عاملی تأییدی مورد قبول قرار گرفت. نتایج نشان می دهد توانمندسازی می تواند به عنوان عاملی مهم و مؤثر در ارزشیابی نیروی انسانی و مدیران کارآمد به عنوان معیاری ارزشمند لحاظ گردد.
۷۲.

تحلیلی از نقش بافتار و کنشگران سیاستی در فرایند وضع سیاست های آموزشی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: سیاست آموزشی تئوری وضع کار سیاستی کنشگران سیاستی بافتار سیاستی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۲۲ تعداد دانلود : ۲۹۲
به رغم مطالعات قابل توجهی که تاکنون پیرامون تحلیل متون، اصول و کردارهای سیاستی از سوی پژوهشگران حوزه سیاست آموزشی در ایران انجام شده است، اما همچنان یکی از حلقه های مفقوده این تحلیل ها بی توجهی به نقش کنشگران محلی در فرایند توسعه سیاست آموزشی بوده است. بر این اساس، هدف این مطالعه توصیفی- تحلیلی، واکاوی نقش رهبران آموزشی به مثابه کنشگران محلی سیاست در تفسیر، ترجمه و وضع سیاست های آموزشی، با توجه به مداخلات فرهنگی، قانونی، سیاسی، نهادی و مواضع بافتاری متفاوت بود. روش این مطالعه، توصیفی- تحلیلی از نوع انتقادی- اسنادی بود. با توجه به کمبود شواهد علمی- دانشگاهی و نهادی در حوزه وضع سیاست آموزشی در ایران، برای گردآوری داده ها از جدیدترین متون خارجی مرتبط با موضوع پژوهش استفاده شد. در تحلیل یافته ها، سعی شد علاوه بر متون یاد شده، مشاهدات و تجارب زیسته نویسندگان به عنوان یکی از نمونه های وضع سیاست آموزشی، لحاظ شود. یافته های این پژوهش نشان داد که بر خلاف رویکردهای سنتی که عمدتاً اصرار بر اجرای صرف سیاست دارند، وضع سیاست بر این موضوع تأکید دارد که سیاست های آموزشی حین اِعمال، ممکن است تعدیل و گاهی اوقات نادیده گرفته می شوند. نوع سیاست، روابط قدرت و موقعیت مندی کنشگران، محدودیت های زمانی و مکانی و سوبژکتیویته های مختلف کنشگران، نقش مهمی در این تغییر، تعدیل و نادیده گرفتن سیاست های آموزشی ایفا می کنند.
۷۳.

برنامه ریزی فرایند آموزش گامی به سوی یکسان سازی کیفیت دانشگاه ها(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: فرایند آموزش برنامه ریزی کیفیت یکسان سازی برابری دانشگاه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۰ تعداد دانلود : ۲۴
هدف پژوهش تعیین شاخص های مربوط به مرحله فرایند آموزش دانشگاه هاو برنامه ریزی جهت آن به منظور کاهش نابرابری های کیفی آنان و ارائه الگوی مفهومی جامع با استفاده از رویکرد کیفی از نوع تحلیل محتوای استقرایی می باشد. در این پژوهش، دانشگاه ها با نگاه سیستمی یعنی ورودی، فرایند و خروجی مورد بررسی قرار گرفت که مرحله فرایند آن به عنوان موضوع اصلی یکسان سازی کیفیت دانشگاه ها  مورد توجه واقع گردید . جامعه آماری این پژوهش، اعضای هیات علمی دانشگاه ها و صاحب نظران مراکز تحقیقاتی آموزش عالی بودند؛ که در ارتباط با کیفیت دانشگاه ها و نابرابری آن دارای سوابق اجرایی و علمی بوده اند. تعداد نمونه ها از طریق نمونه گیری هدفمندو با توجه به اشباع نظری به 21 نفررسید. برای جمع آوری اطلاعات از مصاحبه های نیمه ساختار یافته استفاده شد. روش تحلیل داده ها روش محتوای استقرایی بود. که به منظور تجزیه و تحلیل آن از سه مرحله کدگذاری استفاده گردید.  نتایج تحلیل داده ها، در فرایند کدگذاری به شناسایی 26 کد باز منجر شد که در نهایت در قالب 22 مقوله محوری و 5 کدانتخابی دسته بندی شد .   یافته های پژوهش نشان داد که در مرحله فرایند آموزش دانشگاه ها، پنج  شاخص  فرایند یاددهی _ یادگیری، منابع انسانی، منابع مالی، ساختار سازمانی و مدیریتی و امکانات وتجهیزات با 22 زمینه جزئی نیازمند برنامه ریزی و توجه به منظور یکسان نمودن کیفیت دانشگاه ها می باشد. 
۷۴.

سنجش و اولویت بندی ابعاد و مولفه های فرهنگ سازمانی با رویکرد مدل سازی معادلات ساختاری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: فرهنگ سازمانی فرهنگ آینده نگری فرهنگ بوروکراتیک فرهنگ شهروندگرایی فرهنگ اسلامی- سیاسی فرهنگ تحول گرا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۲۴ تعداد دانلود : ۴۴۰
این پژوهش با هدف شناسایی وضعیت موجود فرهنگ سازمانی استانداری کردستان و تعیین وضعیت، اعتبارسنجی کمی و درجه اهمیت هریک از ابعاد اصلی و مؤلفه های تشکیل دهنده فرهنگ سازمانی انجام شده است. پژوهش حاضر برحسب هدف، کاربردی توسعه ای و سطح تحلیل، توصیفی- پیمایشی است. ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه محقق ساخته است. روایی و پایایی پرسشنامه به وسیله روایی محتوایی، سازه و آلفای کرونباخ (970/0) تأیید شد. روایی همگرا، ازطریق میانگین واریانس استخراج شده (مقدار 5/0و بالاتر) بررسی و تأیید شد. برای سنجش روایی واگرا، از معیار گیفن و اشتراب استفاده شد که نشان داد نشانگرهای هر سازه بیشترین بار عاملی را بر سازه موردنظر خود و کم ترین بار را بر سازه های دیگر دارد. جامعه آماری شامل کلیه کارکنان استانداری کردستان و فرمانداری های تابعه شاغل به کار در سال 1396 است (694 نفر) که ازطریق جدول مورگان و با روش نمونه گیری احتمالی، 250 نفر انتخاب شد. برای تجزیه وتحلیل داده ها از آزمون های تی تک نمونه ای، همبستگی پیرسون، فریدمن، همچنین برای اعتباریابی کمی مدل، به وسیله نرم افزار Amos، از تحلیل عاملی تأییدی و مدل یابی معادلات ساختاری (SEM)، استفاده شد. نتایج آزمون فریدمن نشان داد که فرهنگ آینده نگری با میانگین 52/3 مهم ترین بعد و خرده فرهنگ غالب استانداری کردستان است. فرهنگ های بوروکراتیک، شهروندگرایی، اسلامی- سیاسی و تحول گرا در اولویت های دوم تا پنجم قرار دارند. باتوجه به اینکه بارهای عاملی سؤالات قوی و مقادیر ضرایب مسیر و ضرایب استاندارد رابطه های داخل مدل مناسب بوده و اجزای مدل دارای همبستگی بسیار قوی هستند، بنابراین، ازطریق روش معادلات ساختاری اعتبار کمی و صحت مدل سنجش فرهنگ سازمانی استانداری کردستان مورد تأیید قرار گرفت و بررسی شاخص های برازش ابعاد و مؤلفه های فرهنگ سازمانی نشان داد که مدل طراحی شده از استحکام بالایی برای سنجش فرهنگ سازمانی استانداری کردستان برخوردار است.
۷۵.

شناسایی و اولویت بندی عوامل مؤثر برتوانمندسازی مدیران هنرستان های فنی وحرفه ای استان کرمان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: توانمندسازی فنی و حرفه ای مدیران

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۹۰ تعداد دانلود : ۵۱۵
هدف پژوهش حاضر، شناسایی و اولویت بندی عوامل مؤثر بر توانمندسازی مدیران هنرستان های فنی و حرفه ای استان کرمان در سال 96-1395 می باشد. این پژوهش به روش آمیخته (اکتشافی) انجام شد. جامعه آماری در بخش کیفی افراد مطلع در حوزه توانمندسازی مدیران هنرستان های فنی و حرفه ای بودند که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند و به صورتِ زنجیره ای تعداد 20 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. در بخش کمی، جامعه آماری شامل کلیه مدیران هنرستان های فنی و حرفه ای استان کرمان بودند، که با استفاده فرمول تعیین حجم نمونه (سرایی، 1393)، تعداد 175 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار جمع آوری داده ها در قسمت کیفی، مصاحبه های نیمه ساختاریافته و بحث گروه کانونی و در بخش کمی، پرسشنامه محقق ساخته بود، که روایی این پرسشنامه با استفاده از نظر خبرگان مورد تأیید و پایایی آن نیز با استفاده از محاسبه ضریب آلفای کرونباخ برای 5 مؤلفه 83/0 تا 91/0 به دست آمد. در قسمت کیفی، با استفاده از کدگذاری باز و محوری، 5 مؤلفه اصلی و 17 مؤلفه فرعی در توانمندسازیِ مدیران شناسایی شد و در بخش کمی پژوهش، آزمون رتبه ای فریدمن به منظور اولویت بندی مؤلفه های توانمندسازی مدیران انجام شد و به ترتیب مهارت هایِ اجرایی، سازمانی، تخصصی، ارتباطی و فردی در رتبه های اول تا پنجم قرار گرفتند. با توجه به مهارت هایِ شناسایی شده و ترتیب اهمیت آنها، پیشنهاد می شود این مهارت ها یه ترتیب اولویت و اهمیت در طرح های اجرایی و آموزشی جهت توانمندسازی مدیران در سطوح مختلف مورد توجه قرار گیرد.
۷۶.

الگوی مفهومی توسعه وتکامل دانشگاه سازمانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: دانشگاه عمومی دانشگاه سازمانی گرندد تئوری توسعه و تکامل

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۷۱ تعداد دانلود : ۴۴۲
دانشگاه سازمانی حلقه اتصال سازمان و دانش تخصصی بوده و یکی از کارآمدترین سازوکارها برای ورود به صحنه رقابت در عرصه ی جهانی است. با توجه به ابلاغیه تعطیلی یا ادغام برخی از دانشگاه های فوق در دانشگاه های عمومی و مسائل متعدد دیگری که این دانشگاه ها درگیر هستند، هدف پژوهش حاضر استخراج عوامل موثر بر تکامل و توسعه آنها در ایران است. بدین منظور با استفاده از روش گرندد تئوری و مصاحبه با 12 نفر از خبرگان حوزه دانشگاه سازمانی و مدیران دانشگاه های فوق، داده های اولیه جمع آوری و طی مراحل کد گذاری، مقوله ها استخراج شدند. نتایج یافته ها نشان می دهد که موارد متعددی از درون سازمان و دانشگاه بر عمکرد دانشگاه موثر هستند. از جمله مهمترین آنها شفاف سازی هدف دانشگاه، مدیران ارشد سازمان و دانشگاه، منابع مالی، میزان مشارکت، فراگیران، انعطاف پذیری ساختار، برنامه های آموزشی و مدیریت دانش. دو مولفه استقلال دانشگاه و خصوصی سازی نیز از بیرون دانشگاه بر آن موثر هستند. پیشنهاد می شود با شفاف سازی هدف از یک سو و اجرای صحیح اصل 44 قانون اساسی از سوی دیگر امکان فعالیت موثر و اقتصادی برای بخش خصوصی فراهم شود، در این صورت دانشگاه سازمانی زمینه رشد و توسعه افراد و سازمان را فراهم خواهد کرد.
۷۷.

اعتبارسنجی الگوی انتقال یادگیری برنامه های پرورش هیئت علمی دانشگاههای شهر قم(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۴۲۴ تعداد دانلود : ۳۲۹
بررسی عوامل مؤثر بر انتقال یادگیری برنامه های پرورش هیئت علمی در دانشگاههای منتخب شهر قم. روش: پژوهش حاضر با راهبرد اکتشافی و رویکرد ترکیبی انجام شد. در مرحله کیفی با روش نظریه زمینه ای و انجام مصاحبه های نیمه ساختاریافته شرایط زمینه ای، عوامل علّی و میانجی، راهبردها و پیامدهای فرایند انتقال یادگیری در برنامه های پرورش هیئت علمی بررسی و الگوی کیفی بر اساس مدل پاردایمی نظریه زمینه ای ترسیم شد. در مرحله کمّی از طریق پرسشنامه طراحی شده، نظرات 200 نفر از اعضای هیئت علمی دانشگاههای شهر قم، جمع آوری و تجزیه و تحلیل شد. یافته ها: انگیزش و احساس نیاز اعضای هیئت علمی با انتقال یادگیری به عنوان پدیده محوری، رابطه معنادار داشتند؛ اما رابطه حرفه گرایی هیئت علمی با انتقال یادگیری تأیید نشد. همچنین ارتقای سطح آزادی علمی، جامعه پذیری اعضای هیئت علمی و شایستگی مدرّسان به عنوان راهبردهای الگوی طراحی شده بر بهبود عملکرد اعضای هیئت علمی تأثیر معنادار داشت. نتیجه گیری: ارتقای کیفی فرایند پذیرش و جذب دانشجویان، ارتقای سطح نعاملات بین المللی، پویایی برنامه های درسی و حاکمیت جو حمایتی در سطح محیط های دانشگاهی، نیازسنجی جامع و مشارکت اعضای هیئت علمی در طراحی برنامه های پرورش، ارتقای سطح آزادی علمی، اصلاح و پیاده سازی فرایند جامعه پذیری هیئت علمی و به کارگیری مدرّسان شایسته بر افزایش سطح اثربخشی برنامه های پرورش هیئت علمی تأثیرگذار است.
۷۸.

کاوشی بر کیفیت عملکرد اعضای هیات علمی ؛ ارائه الگوی مفهومی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: عملکرد کیفیت کیفیت عملکرد نظریه داده بنیاد اعضای هیئت علمی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۳۶ تعداد دانلود : ۴۴۲
ماهیت و کیفیت دانشگاه در گرو کیفیت عملکرد اعضای هیئت علمی است به عبارت دیگر ارتقای دانشگاه از طریق ارتقای توانمندی های اعضای هیئت علمی تسریع می گردد. از این رو پژوهش حاضر با هدف ارائه الگویی مناسب برای ارتقای کیفیت عملکرد اعضای هیئت علمی دانشگاه الزهرا انجام شده است. این پژوهش از نظر هدف کاربردی وازجمله تحقیقات کیفی است که با الهام از نظریه داده بنیاد انجام گردیده است. در این پژوهش با استفاده ازروش نمونه گیری نظری که یکی از انواع نمونه گیری هدفمند می باشد واستراتژی اصلی نظریه داده بنیاد است، انتخاب نمونه تا به اشباع رسیدن داده های پژوهش ادامه پیدا کردودر مجموع 20 نفر از اعضای هیئت علمی دانشگاه الزهرا با مرتبه استادیاری، دانشیاری و استادی و سوابق استخدامی مختلف به عنوان نمونه در فرایند مصاحبه نیمه ساختاریافته شرکت نمودند، داده های حاصل از مصاحبه طی مراحل سه گانه کدگذاری نظریه داده بنیاد تحلیل گردید ودر نهایت الگوی مفهومی ارتقای کیفیت عملکرد اعضای هیئت علمی تدوین شد. یافته ها ی پژوهش نشان می دهد که کیفیت عملکرد اعضای هیئت علمی به عنوان متغیر اصلی پژوهش تحت تاثیر عوامل مختلفی است . ساختار الگوی پژوهش مشتمل بر 9 مولفه علی ، 8 مولفه میانجی یا مداخله گر، 17 مولفه راهبردی،9 مولفه زمینه ای و 10مولفه به عنوان پیامد تحقق کیفیت عملکرد عضو هیات علمی می باشد لذا نتایج پژوهش نشان داد، ارتقای کیفیت عملکرد اعضای هیئت علمی نیازمند اتخاذ رویکرد سیستمی وهمسونگر به عوامل موثر بر کیفیت دانشگاهی است.
۷۹.

پیوند نظریه و عمل در مدیریت آموزشی: کاوشی در تعامل مدیران مدارس با اساتید دانشگاه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: پیوند نظریه و عمل مدیریت آموزشی تعامل و همکاری مدیران مدارس استادان دانشگاه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۳۸ تعداد دانلود : ۴۳۴
پژوهش حاضر به منظور شناسایی زمینه های همکاری و تعامل آموزشی بین مدارس متوسطه و دانشکده های روان شناسی و علوم تربیتی شهر تهران و با استفاده از روش کیفی داده بنیاد انجام گرفته است. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دست اندرکاران و صاحبنطران دانشگاهی و آموزش و پرورش می باشد که در ارتباط با موضوع تعامل آموزشی بین مدارس و دانشگاه ها، به نوعی دارای سابقه اجرایی و یا علمی هستند. از میان جامعه آماری، 26 نفر از طریق نمونه گیری هدفمند تا رسیدن به اشباع نظری انتخاب شده اند. داده ها با استفاده از مصاحبه های نیمه ساختاریافته جمع آوری شده است. به منظور تجزیه و تحلیل داده های حاصل از مصاحبه، از کدگذاری استفاده شده است. برای بررسی روایی و پایایی پژوهش، از تأیید مصاحبه شوندگان برای کنترل روایی پژوهش بهره گرفته شده است و در ارتباط با پایایی نیز، توافق یا همخوانی بین دو کدگذار در کدگذاری چهار مصاحبه، محاسبه گردیده است. ضریب توافق به دست آمده، 85/0 بوده که حاکی از توافق و همخوانی بالا و نیز ضریب پایایی مناسب می باشد. یافته های پژوهش نشان داد که مدارس متوسطه و دانشکده های روان شناسی و علوم تربیتی شهر تهران می توانند در سه زمینه کلی پشتیبانی از دانش آموزان، آماده سازی دانش آموزان برای دانشگاه، و حمایت و پشتیبانی از معلمان و کارکنان مدرسه و 31 زمینه جزئی با یکدیگر همکاری و تعامل آموزشی داشته باشند.
۸۰.

تدوین و اعتباریابی الگوی مدیریت استعداد در مدارس سما(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مدیریت استعداد مدارس سازمان دانشگاه آزاد اسلامی (سما)

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۹۴ تعداد دانلود : ۲۶۸
روش این پژوهش از نوع آمیخته اکتشافی (کیفی- کمی) بود. جامعه ی پژوهش در بخش کیفی ۲۶ و در بخش کمی ۱۹۰ نفر از مدیران سازمان مدارس و مدیران مدارس کل کشور در سال ۹۷- ۹۶ بودند که در بخش کیفی با روش نمونه گیری هدفمند زنجیره ای و در بخش کمی با روش نمونه گیری طبقه ای انتخاب شدند. ابزار پژوهش در بخش کیفی مصاحبه نیمه ساختار یافته و در بخش کمی پرسشنامه محقق ساخته بود. پایایی پرسشنامه با روش آلفای کرونباخ محاسبه که مقدار آن ٪۸۷ به دست آمد. در ادامه، با استفاده از تکنیک های، مدل سازی معادلات ساختاریافته و تحلیل عاملی تاییدی الگوی طراحی شده، مورد تأیید و اعتبار آن مورد سنجش قرار گرفت. الگوی مدیریت استعداد در قالب ۶ مولفه و ۱۶ متغیر اندازه پذیر ارائه گردید که عبارت از شناسایی پست کلیدی، عوامل شناخت فرد مستعد، عوامل انتخاب فرد مستعد، بکارگماری، توسعه، نگهداشت بودند. نتایج تحلیل عاملی تاییدی نشان دادکه ۶ مولفه شناسایی شده دارای بار عاملی معنی دار و نشان از برارزش مطلوب و مناسب دارند.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان