آرشیو

آرشیو شماره ها:
۸۹

چکیده

یکی از مسائل اساسی در حوزه دین پژوهی و فلسفه دین، جایگاه شرور در عالم دنیا و ارتباط آن با خالق است که همواره در طول تاریخ، نگاه فلاسفه اسلامی و غربی را به خود معطوف کرده است. پیوند این مسئله با خداباوری، ابهامی است که حل آن می تواند سطح گسترده ای از باورمندی به حکمت خداوند را در میان جوامع به دنبال داشته باشد؛ زیرا بشر همواره در طول حیات خود، با ناملایمت ها درگیر است و در عرصه زندگی دنیوی، انتظار دستیابی به خیر مطلق و رهایی از شرور را با خود دارد. بنا بر اعتقاد قطعی اسلامی، بشر در همین حیات دنیوی، به آرمان شهری الهی دست پیدا خواهد کرد که «عصر ظهور» نامیده می شود. با این همه، تحلیل فلسفی چندانی درباره این عصر وجود ندارد و از حیث فلسفی، به تحلیل مسئله شرور در این دوران نیز توجه نشده است. ازاین رو نگارنده در این اثر، با روشی توصیفی- تحلیلی به تبیین این مسئله پرداخته است. درنهایت نتیجه تحقیق این است که در عصر ظهور، رذایل اخلاقی که ریشه در سوء اختیار و اراده انسان و شرور نفسانی دارد، وجود نخواهد داشت و به سبب استکمال هستی و انسان، محدودیت های متافیزیکی برداشته خواهد شد و آلام بشر که به دلیل محدودیت های ماده بوده است، با اشتداد وجودی عالم، به پایان خواهد رسید. این تکامل در ظرف وجودی عالم ماده شکل خواهد گرفت و به معنی سلب ماده از عالم طبیعت نیست.

A Philosophical Survey of Evils During the Reappearance Period

A fundamental issue in religious studies and the philosophy of religion is the existence of evil in the world and its relationship to the creator. This topic has historically engaged both Islamic and Western philosophers. The ambiguity surrounding this issue in relation to theism can lead to a broader acceptance of divine wisdom within communities. This is because humans, often confronted with atrocities in their lives, seek to achieve absolute good and be free from evil. According to definitive Islamic beliefs, humans are expected to attain a divine utopia in this worldly life known as the “Reappearance Period.” However, there is a lack of philosophical analysis regarding this period in relation to the problem of evil. This article employs a descriptive-analytic method to explore this issue. We conclude that during the Reappearance Period, moral vices resulting from misuse of human free will and psychological evils will no longer exist. Additionally, due to human and existential perfection, metaphysical limitations will disappear, and material constraints causing human suffering will cease, owing to the existential enhancement of the world. This perfection occurs within the material world and does not imply that the world is detached from matter.

تبلیغات