الگوهای مختلفی در مدیریت جوامع دارای تنوع قومی وجود دارد. یکی از این الگوها پلورالیسم قومی است. بنابر اصول این الگو داشته های فرهنگی کلیه اقوام اعم از هنجارها، ارزش ها، سنت ها و آداب ورسوم بهره ای از حقانیت داشته؛ ازاین رو باید در راستای آزادی، حفظ و حتی ترویج آن ها گام برداشت. ازآنجاکه بسترها و زمینه های فکری، اجتماعی و سیاسی در خلق بسیاری از نظریه ها و الگوهای علمی در حوزه علوم انسانی دخیل بوده بومی سازی آن ها نیازمند نقد و ارزیابی در بستر مبانی اندیشه ای جوامع است. بر این اساس سؤال اصلی پژوهش این گونه بیان می شود که این الگو با توجه به مبانی فکری نظام ج.ا.ا که بر پایه عقلانیت و اسلامیت استوار است چگونه ارزیابی می شود؟ نتایج بررسی صورت گرفته که با روش کیفی و محصول انتقادی و استفاده از داده های برهانی و منابع اسلامی انجام پذیرفته چنین است که اصل «تنوع در جوامع» و ازجمله ی آن «تنوع قومی» به لحاظ هستی شناختی موردپذیرش «ادله عقلی» و «آموزه های اسلامی» بوده و به غیر از مواردی خاص نسبت به بسیاری از سنت های قومی رویکرد تقابلی ندارند؛ بنابراین مخالفتی با این سطحِ الگوی پلورالیسم قومی وجود ندارد؛ اما دیدگاه پلورالیستی زمینه ایجاد و تشدید تعصب های قومی در جوامع را فراهم می سازد که این امر با مبانی مذکور در تقابل است. عدم ارزش گذاری فرهنگ اقوام، تسلسل باطل اصالت تکثر، تفاوت نفی برتری جویی قومی در پلورالیسم با اسلام و تفاوت جامعه آرمانی اسلامی با جامعه آرمانی پلورالیستی قومی از دیگر قضایای تخالفی این دیدگاه با ادله عقلی و آموزه های اسلامی است.