هدف این مقاله، بررسی انتقادی چالش های پیش روی تعلیم و تربیت ایران در مواجهه با فرهنگ مصرف گرای نولیبرالیسم است. از لحاظ روش شناختی این مقاله در زمره پژوهش های کیفی به شمار می رود که در آن از روش تحلیلی استنتاجی بهره برده شده است. برای این هدف، ابتدا فرهنگ مصرف گرای نولیبرالیسم مورد تحلیل قرار گرفته و سپس به پیامدهای این فرهنگ برای تعلیم و تربیت ایران پرداخته شده است. فردگرایی انحصارطلبانه، تجاری سازی، بازاری سازی، اقتصاد مبتنی بر شانس، افزایش رقابت و گسترش سیستم پاسخگویی به سبک بازارهای اقتصادی در نهادهای فرهنگی از جمله مبانی بسترساز فرهنگ مصرف گرای نولیبرالیسم هستند. نتایج این پژوهش نشان می دهد که فرهنگ مصرف گرای نولیبرالیسم، با طبیعت مادی گرایی، فردگرایی انحصارطلب، زیاده خواهی، ایجاد محرومیت برای طبقات کم درآمد، تجمل پرستی، کاهش عاملیت انسان، ایجاد رقابت برای کسب ثروت و تبدیل ثروت به معیار ارزش گذاری، چالش های بنیادینی را برای تعلیم و تربیت ایران ایجاد می کند. احیای الگوی مصرف اسلامی، تقویت علوم انسانی و بهره گیری از آن برای نقد فرهنگ مصرف گرا و همگرایی نهادهای اجتماعی در پرورش هویت اسلامی از جمله راه های رهایی از فرهنگ مصرف گرای نولیبرالیسم است.