آیکونوگرافی(۱)، نظریه ای هویت گرایانه در مباحث جغرافیای سیاسی است که بر نقش نیروهای معنوی در بقای کشور بیش از سایر نیروها اهمیت قایل است و در دوره های ضعف یک کشور نمود بیشتری می یابد. ایران که در قرن نوزدهم بسیار ضعیف بود، برای تحکیم بقای خود وسیله ای نداشت، و از سوی قدرت های برتر جهانی (روسیه و بریتانیا) مستقیماً تهدید می شد. رقابت این دو قدرت در بازی بزرگ، سراسر سرزمین های ایرانی را در بر گرفت و در نهایت در اثر نبردها، تحمیل قراردادها، فشارهای سیاسی، اقتصادی و ژئوپلیتیک قدرت ها، بسیاری از این سرزمین ها از ایران جدا شدند. در این پژوهش با مراجعه به کتاب ناسخ التواریخ به عنوان یک اثر معتبر دوره قاجاریه، ضمن اشاره به مناسبات سرحدات ایرانی با حکومت مرکزی، به برخی درخواست های آنان برای باقی ماندن در تنه اصلی کشور از دیدگاه آیکونوگرافی می پردازیم. نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد سرزمین های ایرانی در نتیجه رقابت و توسعه طلبی قدرت ها از کشور جدا شده است.